فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۸۱ تا ۵٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
رخ شطرنج، همان قلعه نیست (بررسی تفاوت های مهره «رخ» با «قلعه» در شطرنج با تکیه بر متون کهن ادب فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۲
201 - 215
حوزههای تخصصی:
از جمله موضوعاتی که شاعران و نویسندگان در آثار خود با آن مضمون آفرینی کرده اند، مربوط به بازی شطرنج است. این بازی چون در ادوار مختلف اشکال گوناگونی داشته، اغلب کسانی که با متون ادبی فارسی سروکار داشته اند، از آن جمله شارحان، با نادیده گرفتن این امر و صرفاً بر اساس شکل امروزی آن، به فهم، شرح و توضیح متون مرتبط پرداخته اند. از جمله این موارد، یکی دانستن «حصن»(=قلعه) با مهره «رخ» است. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر استقراء، و تتبع در متون کهن فارسی، در پی اثبات تفاوت این دو عنصر در بازی شطرنج است. دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که «حصن»، جایگاهی در صفحه شطرنج های رومی بوده، و با مهره «رخ» تفاوت های بارزی داشته است. با مغفول ماندن این موضوع، برخی از شارحان در شرح متون مربوط به این بازی، دچار لغزش شده و از رخ، تحت عنوان «حصن»(قلعه) یاد کرده اند که این امر خود، باعث بیراهه رفتن در شرح اصطلاحات، تعابیر، و در نهایت دورشدن از اغراض شاعران و نویسندگان شده است.
تأملی بر دقایق بازی شطرنج در سبک آذربایجانی و عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و عارفان، به لحاظِ برخورداری از پشتوانه غنیِ فرهنگی – ادبی، و برای اجتناب از تکرار و به تبع آن ملال آوری کلام و همچنین برای اظهار فضل، از مضامین گوناگونی برای بیان مطالب و مافی الضمیر خود بهره می برند. یکی از این مضامین– که با قید احتیاط می توان گفت که ریشه در فرهنگ کهن ایرانی دارد- استفاده از اصطلاحات بازی شطرنج است. بسامد استخدام و مضمون آفرینی با این بازی، در قرن های ششم تا نهم – که در سبک شناسی مقارن با سبک آذربایجانی و عراقی است- بستر مناسبی برای عرضه ظرایف و دقایق این بازی بوده است.
نوشته حاضر بر آن است تا با بازخوانی دقیق آثار بزرگان شعر و عرفان، به تحلیل روش درست این بازی و پیچیدگی ها و ظرایف آن بپردازد. حاصل پژوهش نشان می دهد که در سبک آذربایجانی، بیش از سبک عراقی به جزئیات و دقایق این بازی پرداخته شده است؛ دقایقی که شاید در طول تاریخ ادبیات بی سابقه باشد. ضمناً در این میان، مولوی و خاقانی از این جهت، یک سر و گردن بالاترند.
آفات زبان از نظر لفظ و معنا در مثنوی مولوی و احیاءعلوم الدّین غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های بیان مقاصد گوناگون است. برخی از افراد روش مستقیم را بر می گزینند؛ یعنی زبان رسمی و غیر ادبی را ترجیح می دهندکه در این حالت جملات به صورت خبری و یا انشایی خواهد بود. امّا گروهی دیگر از زبان غیرمستقیم استفاده می کنند، زیرا آنها این نوع بیان را تأثیرگذارتر می دانند.
از جمله مباحث مهم و قابل توجّه، بحث جرایم وآفات زبان است. زیرا بیش از آن اندازه که نعمت بیان و زبان مفید و ارزشمند است، جرایم وآفات آن زیانبار و ناپسند می باشد. درتعالیم آسمانی وکلمات حکیمان درباره آفات زبان، مطالب بسیار ارزنده وجالبی دیده می شودکه بررسی تمام آنها از حوصله بحث ما خارج است ولی در حدّ توان به قسمتی از آن آفات، از زبان امام محمّد غزّالی در کتاب ارزشمند خود؛ یعنی احیاءعلوم الدّین و از زبان مولانا جلال الدّین محمّد بلخی در دیوان مثنوی معنوی که به این مسأله توجّه داشته اند، پرداخته خواهد شد. این مقاله در پی آن است که روشن سازد امام محمّد غزّالی و جلال الدّین محمّد مولوی پیام خود را چگونه به خوانندگان منتقل ساخته اند و کدام روش(مستقیم یا غیرمستقیم) را برای بیان مقاصد خود برگزیده اند. نحوه بیان و سبک بیان این دو بزرگوار از نظر لفظ و معنی چگونه است؟
شیوه های کاربرد آیات و احادیث در مکالمه های حکایات گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعدی درگلستان به دلایل چندی که اولین و مهم ترین آن همان رواج استفاده از آیات و احادیث در نثر فنی است، به گونه ای متفاوت به استفاده از آیات و احادیث پرداخته است.
حکایت نویسی که خود نوعی داستان با ویژگی هایی مخصوص، خاصه در نثر و کلام سعدی است،گلستان را به صورت نثری با ویژگی های انواع متون داستانی درآورده است. یکی از مهم ترین عناصرکه در واقع از عناصر اصلی تشکیل دهنده ی درام بوده و درحکایات بـه ابعـادگسـترده ای دیده می شود، دیالوگ یا مکالمه است؛ لذا آیات و احادیث، مناسب ترین جایی که می توانند درحکایات آورده شوند در خلال گفتـگوهاسـت که بـه گـونه ای کامـلاً طـبیعی در زبـان سـعدی در میان گفتـگوهــا آورده می شوند و هرگز کلام را از عادی بودن خارج نمی کنند. مکالمه های قرآنی به شکل های مختلف گاه از زبان شخصیت ها و گاه از زبان راوی بیان می شوندکه خود به سه شکل متفاوت در حکایات آمده است. نتیجه ی حاصل به روشنی بیانگر این مطلب است که، میزان کاربرد مکالمه های قرآنی از زبان راوی دارای بسامد بیشتری نسبت به کاربرد آن در مکالمه های دیگر اشخاص بوده است.
مطالعه تطبیقی «ایمان» در اندیشه میگل د. اونامونو و حافظ شیرازی (عنوان عربی: دراسة مقارنة بین مفهوم «الإیمان» عند میجل دیه أونامونو و حافظ الشیرازی)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از مهم ترین گونه های ادبی است که ما را در یافتن وجوه مشترک اندیشه های بزرگان جهان که از نظر زمانی و مکانی از یکدیگر فاصله دارند، یاری می رساند. میگل د. اونامونو، فیلسوف، شاعر و متکلم اسپانیایی با بر جای گذاشتن اثر مهم و عمیق خود، درد جاودانگی، تاثیر بسیاری بر اندیشمندان پس از خود و به ویژه فلاسفه اگزیستانسیالیست گذاشت. از سویی گزاره های اونامونو در باب ایمان به خدا، شباهت بسیاری به عرفای شرقی دارد و ما را به مقایسه افکار این فیلسوف ژرف اندیش اسپانیایی با این افراد وا می دارد.در مقاله حاضر تلاش شده است تا دیدگاه اونامونو درباره «ایمان» با دیدگاه حافظ شیرازی، شاعر و متفکر قرن هشتم هـ. ق. مقایسه شود و گزاره های هر دو در باب ایمان و عشق به خداوند به محک تطبیق کشیده شود. این شباهت و همسانی را به خوبی می توان با ذکر شواهدی از درد جاودانگی اونامونو و ابیاتی از دیوان حافظ شیرازی نشان داد.چکیده عربی: یعتبر الأدب المقارن من أهم الأشکال الأدبیة التی تساعدنا علی استیعاب الآراء المشترکة لدی مفکری العالم الذین باعد الزمان والمکان بینهم. فقد أثّر میجل دیه أونامونو، الفیلسوف و الشاعر و المتکلم الإسبانی، بعد خلق نتاجه الکبیر “ألم الخلود” تأثیرا عظیما علی المفکرین بعده، سیما الفلاسفة الوجودیین. هذا و إن عقائد اونامونو حول الإیمان بالله تتشابه إلی حد کبیر بعقائد العرفاء الشرقیین ما یجعلنا نقوم بدراسة مقارنة بین هذا الفیلسوف المفکر و العرفاء الشرقیین.ألقی هذا المقال الضوء علی دراسة مقارنة بین نظرة أونامونو و حافظ الشیرازی الشاعر و المفکر الذی عاش فی القرن الثامن إلی «الإیمان» للتمکن من القیام بدراسة مقارنة بین عقائدهما حول الإیمان و الحب الإلهی. و تراءی للباحث أنه من الممکن إبداء التشابهات الموجودة بینهما بعد تقدیم نماذج من «ألم الخلود» و دیوان حافظ الشیرازی.
موسیقی بیرونی در شعر نادرپور
حوزههای تخصصی:
نادر نادرپور، شاعر بزرگ معاصر ایران است، در حالی که پژوهش هایی اندک دربارة کلام وی بانجام رسیده است. این پژوهش، زیر عنوان موسیقی بیرونی (وزن) در شعر نادرپور، به بررسی جلوه ای از موسیقی در شعر او می پردازد.
برای انجام این مهم، پس از آوردن مقدماتی در باب شعر و موسیقی، ابتدا بحثی در اطراف موسیقی بیرونی، طرح و تمام بحرهایی که نادرپور در قالب آن ها شعر سروده، با ذکر یک یا دو نمونه معرفی شده است. سپس در یک جدول، تمام شعرها، اعم از سنتی، چهارپاره و آزاد، دسته بندی شده، در نهایت تحلیلی از نتایجِ بدست آمده انجام گرفته است.
هدف از انجام این پژوهش، تأثیر و جای گاه موسیقی بیرونی در اشعار نادرپور است.
غیرت و معانی آن در شعر حافظ-1
منبع:
گلچرخ آبان ۱۳۷۱ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
داستان هم چون ابزاری برای کمک به کودکان و نوجوانان در مقابله با مشکلات (بررسی داستان های کودکان با ر
حوزههای تخصصی:
رمان نویسی دهه 40 و چوبک سنگ صبور
حوزههای تخصصی:
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.