فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۸۲۱ تا ۱۰٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیروزی انقلاب اسلامی و حماسه دفاع مقدس، تحولاتی ژرف در ساختار و محتوای شعر فارسی ایجاد کرد. شور شهادت طلبی، نگاه فراروایی به امور دنیوی و کمال جویی از طریق قربانی کردن نفس و حس نوستالژیک شاعران در این دوره نسبت به تحولات جنگ، باعث شد مضامین عرفانی که پس از مشروطه و قبل از انقلاب اسلامی کمتر در شعر فارسی مورد توجه بود، در ساختاری نو و در ارتباط با مضامین دینی و حماسی، بازسازی و بازآفرینی شود. بهترین شیوه استفاده از این مضامین در قالب غزل است که ابیات در آن از وحدت ارگانیک و انسجام طولی و عمودی برخوردار است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی در پی بررسی عناصر ادب عرفانی موجود در غزل روایی دفاع مقدس است. اجمالاً یافته های پژوهش نشان می دهد که شعر دفاع مقدس در زمینه های مختلفی ورود و حضور داشته که عمده ترین آنها، مضامین عرفانی و پرداختن به این جنبه برجسته از شعر فارسی است .
بررسی عنصر ""زمان"" در قصه ورقه و گلشاه از دیدگاه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تکنیک سرعت و زمان روایت پردازی در قصه ورقه و گلشاه عیوقی از دیدگاه ژنت می پردازد. بررسی ساختاری داستان ورقه وگلشاه نشان می دهد که نویسنده برای پیش برد عادی و به دور از ابهام داستان، زمان جاری را به منزله زمان پایه و اصلی داستان انتخاب کرده است. روایت های مربوط به گذشته نگری در متن داستان برای آگاهی دادن به مخاطب یا بازگویی خاطرات و روایت های مربوط به آینده نگری صرفاً برای بیان آرزوهای شخصیت های داستانی به کار رفته است. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب اکثر بخش های داستان منفی است و نویسنده به یاری این عنصر، علاوه بر اینکه شکل مطلوب داستان خود را بنا کرده است، توانسته است جنبه حماسی داستان را بیش از جنبه غنایی آن افزایش دهد. بررسی عنصر بسامد از هر سه منظر بسامد مفرد، بازگو و مکرر نیز نشان می دهد که نویسنده به یاری این عناصر، علاوه بر پیش برد سریع متن، به تکرار معنی دار حوادث و تأکید بر آنها پرداخته است.
آوا و معنا در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان صوت و معنی و نحوة به کارگیری واج ها در القای مفاهیم، رابطة تنگاتنگی وجود دارد. سخنوران در انتخاب واژگان، ناخواسته تحت تأثیر عواطف خود قرار می گیرند و واژگانی را به کار می برند که واج های آنها بیانگر عواطف و احساسات گوینده است؛ یعنی واژگان علاوه بر انتقال معنا به انتقال عواطف و احساسات نیز می پردازند. ساختار آوایی کلمه علاوه بر نقش معنایی خویش از رهگذر مجموعة اصوات، به طور غیر مستقیم، مفهومی که در ذهن شاعر می گذرد، بیان می کند. موریس گرامون، زبان شناس نامدار فرانسوی، با قاطعیت در مورد لایه های زیرین واژگان و واج ها و قوة القاگری آنها بحث می کند که اساس کار این پژوهش مبتنی بر نظریة اوست. در پژوهش حاضر با بررسی 300 بیت از ابیات مربوط به سه حوزة معنایی حماسی و غنایی و مرثیه شاهنامه معلوم شد که رابطة معنا داری میان زمینة معنایی شاهنامه با آواها و هجاهای به کاررفته وجود دارد و زبان فردوسی در حوزه های معنایی متفاوت، به تناسب معنا تغییر می کند و شاعر از واج هایی بهره می جوید که معنای ثانوی زبان را به ذهن القا می کند. فردوسی در ابیات عاشقانه بیشتر از همخوان سایشی(24درصد)،لرزشی(5/13درصد) و روان(5/6) و هجاهای باز(cv) و (cv:) استفاده می کند. در ابیات حماسی بیشترین سهم همخوان ها را به انفجاری ها(7/38) و در هجاها به cvc اختصاص می دهد. در مراثی نیز از همخوان های خیشومی(3/19) و انفجاری- سایشی (3/3) و هجای کشیده (cv:cc) بیش از دو حوزه معنایی دیگر سود می جوید.
تصحیح ابیاتی از دیوان حکیم سوزنی سمرقندی و ضرورت تصحیح مجدد دیوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصحّحان پیشین بسیاری از متون را تصحیح کرده اند؛ اما از نظر محققان امروز، پس از گذشت چند سال از کار بزرگ آنان، تصحیح دوبارة برخی از این آثار لازم است؛ به ویژه زمانی که نسخه های تازه ای از آنها به دست آمده باشد. دیوان حکیم سوزنی سمرقندیبه تصحیح ناصرالدین شاه حسینی، ازجمله دیوان های کهنی است که به تصحیح دوباره نیاز دارد. مقابلة دیوان چاپی سوزنی با نسخه های نویافته، لزوم تصحیح مجدد این دیوان را نشان می دهد. علت غلط ها و سهوهای راه یافته به دیوان این شاعر عبارت است از: نداشتن نسخة صحیح، انتخاب نکردن صورت صحیح نسخه ها، خطاخوانی، غلط های چاپی، جابه جایی یا حذف مصرع ها یا ابیات، آمیختن قصاید مختلف با یکدیگر، آمیختگی شعر سوزنی با شعر دیگران. همچنین ابیات و قصاید نویافتة فراوانی در نسخه های متعدد دیوان سوزنی ذکر شده است که در تعلّق آنها به این شاعر تردیدی نیست؛ اما در دیوان چاپی ثبت نشده است. از سوزنی همانند پیشگامان دیگر شعر فارسی نسخة کهنی در دست نیست؛ از این رو، در این نوشتار علاوه بر نسخه های خطی دیوان، از جنگ ها و فرهنگ ها برای حل دشواری های شعر او استفاده شد.
مؤلّفه های رئالیسم در «اسیر زمان» ایمان مهری بیگدیلو- دکتر خدابخش اسداللهی- دکتر ابراهیم رنجبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق که به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی ارائه شده است، نگرش ایدئولوژیک، استناد به روزنامه ها و شخصیّت های تاریخی و زبان محاوره، تشریح جزئیّات وقایع، تیپ سازی، تأویل و تفسیر وقایع تلخ جامعه، نمود دورة زندگانی و بخصوص مرگ شخصیّت ها، انواع شخصیّت ها با رفتارهای متنوّع و شخصیّت خود نویسنده در رمان، نمود طبیعی تعامل شخصیّت ها با دیگران، کاربرد انشای کاریکاتوری، ایراد عبارت های فلسفی، تعریف انسان به عنوان موجودی مختار و برجسته کردن امور عاطفی، پس زمینة مناسب و نمود صنایع ادبی به عنوان روش های واقع نمایی اجتماعی این رمان بازنموده شده است. نتیجه آنکه: اوج واقع گرایی اجتماعی در «اسیر زمان» هنگامی خودنمایی می کند که فصیح به تحلیل تخصصی وقایع سیاسی، روابط ایران با ابرقدرت ها، نقدِ عملکرد دولتمردان، تشریح جزئیات وقایع و تبیین علل و عوامل حوادث می پردازد.
مراتب انسانی از منظر مولوی و کی یرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تطبیق آرای اندیشمندان سبب می شود تا به درک مشترکی از نوع بینش آنان برسیم. در این پژوهش با روش تطبیقی، مراتب انسانی را از منظر جلال الدین محمد مولوی (604 672ه.ق)، عارف و شاعر شرقی و سورن کی یرکگارد (1855 1813م)، پدر مکتب اگزیستانسیالیسم بررسی کرده ایم. مولوی و سورن کی یرکگارد، دو تن از متفکران تاریخ بشرند که به دلیل اشتراک و همگونی نوع نگاهشان به هستی، آرای مشترکی داشته اند و این اشتراک آرا به ویژه درباره انسان و مراتب انسانی جای تأمل دارد. آنان در مقام متفکران دینی، از دو سوی عالم و در دو زمان ناهمگن، فرد را مسئول سرنوشت خود می دانند. هر دو برای کمال انسانی مراتب و مراحلی قائل اند؛ مولوی برای تبدیل شدن به انسان کامل که مقام والای انسانی است عبور از دو مرحله ی انسان ناقص و مجاهد را متذکر می شود و کی یرکگارد نظر خود را در قالب سه سپهر زیباشناسانه، اخلاقی و دینی مطرح می کند. این مراحل و مراتب، قرابت زیادی با هم دارند که به شرح آن پرداخته ایم.
بررسی مشابهت های پری و زن جادو در منظومه های حماسی پس از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله موجوداتی که در اساطیر، افسانه ها و حماسه های فارسی، گاهی همراه با قهرمان حماسی و در کنار او و گاهی نیز در تقابل با او به ایفای نقش می پردازند، «پری» و «زن جادو» هستند. در منظومه های حماسی پس از شاهنامه، گاه این دو با خویشکاری های خود در جایگاه پری، به عنوان ایزدبانوی زایش، برکت و باروری که بازتابی از کهن الگوی «آنیما» می تواند باشد و در نقش و سویة مثبت خود ظاهر می شوند و یاور و همراه قهرمان هستند، و گاهی نیز در نقش اهریمنی خود که بازتابی از سویة منفی «آنیما» می تواند باشد، همچون زن جادو و اغواگر نمود می یابند و نقش مخرّب و ویرانگری دارند و می کوشند با اغوای قهرمان و به دام انداختن او، مانع از رسیدن قهرمان به هدف های مورد نظرش شوند. در این مقاله، پس از بحث مختصری پیرامون «پری» و «زن جادو» کوشیدیم، نشان دهیم که در حماسه های ایرانی، پری همان زن جادو است که گفته شده بعد از دین آوری زرتشت و متأثر از اعتقادات و افکار زرتشتی، دچار دگردیسی شده، به شکل موجودی اهریمنی با خویشکاری های منفی درآمده است.
اثرپذیری حافظ ازسوره یوسف (ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شمس الدین محمد حافظ شیرازی، ، از حافظان قرآن واز زمره شعرایی است که به بازتاب مفاهیم و مضامین قرآنی درغزلیاتش پرداخته است .تا آن جایی که کمتر غزلی ویا بیتی رامی توان در دیوان اشعارش پیدا نمود که جلوه ای از قرآن و حدیث در آن مشهود نباشد واز جمله سوره هایی که بیشتر از سایر سوره ها مدّ نظر وی بوده سوره یوسف (ع) می باشد که ۱۵ بار در غزلیاتش از آن اثر پذیرفته است که بیشتربه شکل «تلمیح»می باشد.این سوره از نظر موضوع و قالب ، ویژگی های یک داستان کامل را دارد تا آن جا که خود قرآن نیز آن را «احسن القصص» نامیده است ودرحقیقت خداوند متعال آن رابرای دلگرمی حضرت رسول(ص)ویارانش درسال« عام الحزن»بازگومی نماید. حافظ علاوه بر مفردات و ترکیباتی چون یوسف، بیت الحزان، کلبه احزان، مسند مصر و ... ازمضامینی چون جمال یوسف (ع)، فروختن یوسف، به چاه افتادنش، فرمانروایی مصر، فراق و امید و وصال و در نهایت پیراهن یوسف اثرپذیرفته است .پیراهن یوسف ، یک بار توسط برادران حسودش ویک بار توسط نامادری اش ،زلیخا،موردحمله قرارمی گیردو یک بار هم که وسیله بینا شدن چشمان پدرش می شود..در حقیقت پیراهن یوسف، نماد جمال و شأن و شوکت و تقوای وی می باشد که همواره حافظ می خواهد حوادث داستان را با با شخص خودش و یا افراد مورد پسندش مقایسه نماید.
تشبیه با تکیه بر پیوند شاعرانگی و فرم در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفثه المصدورشهاب الدّین محمّد خرندزی زیدری نسوی از شاهکارهای ماندگار نثر مصنوع و متکلّف در سدة هفتم هجری است. این کتاب، بیش از آنکه تاریخی ادبی باشد، ادبی تاریخی است و بیشتر گزاره های آن ادبی و عاطفی است. جنبة ادبی متن بیش از روایت تاریخ و گزارش تاریخی اثر است. زاویة دید در نفثه المصدور،اول شخص است و از آن بیشتر برای بیان هیجان، احساس و عاطفه بهره گرفته می شود. پیوند شاعرانگی و فرم، یکی از ویژگی هایی است که به برجستگی ادبی این متن می انجامد. صور خیال یکی از عناصر پدیدآورندة فرم این اثر است که از آن جمله می توان به بهره گیری هنرمندانه از مبحث تشبیه اشاره کرد. تشبیه از میان انواع صور خیال در این اثر ادبی، جایگاه و کاربرد ویژه ای دارد. به طور کلّی تشبیه در این اثر از بسامد زیادی برخوردار است و بیشتر از بن مایه های عاطفی بهره می گیرد. همچنین بیشتر تشبیهات آن از نوع معقول به محسوس است. با تعمّق در این تشبیهات، جامعة درون و بیرون نویسنده به صورت غیر مستقیم به تصویر درآمده است. این مقاله بر آن است که اغراض ثانوی تشبیه را همراه با سه مبحث سبک شناسی نگاه ویژة هنرمند، گزینش واژه ها و عدول از هنجار با توجّه به تشبیهات، بررسی کند.
پردازش شخصیت و درون مایة اخلاقی در دو اثر مرزبان نامة سعدالدین وراوینی و فابل های ژان دو لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات دو کشور ایران و فرانسه در زمینة ادبیات تعلیمی دارای وجوه مشترکی هستند که با تفکر بر روی آثار اخلاقی نویسندگانی چون سعدالدین وراوینی و ژان دو لافونتن می توان به پاره ای از این شباهت ها دست یافت. مرزبان نامةوراوینی و فابل هایلافونتن ازجمله این آثار بزرگ و ارزشمند ی هستند که با بیان اندیشه های نویسندگانشان، به مسائل سیاسی و اجتماعی زمان خود می پردازند. این نصایح و پندها از زبان جن و انس و حیوانات و جامدات و گیاهان بیان می شوند و نوعی از نوشتار و حکایات اخلاقی را به نام فابل به جامعة ادبی، سیاسی و اجتماعی خود عرضه می دارند. به دلیل نقش مؤثر این دو نویسنده در حوزة ادبیات اخلاق گرا و تعلیمی ما بر آن شدیم تا در پژوهش حاضر، به گونه ای تطبیقی به مطالعة نحوة پردازش شخصیت ها و بیان اندیشه های تعلیمی در دو اثر مرزبان نامه وراوینی و فابل های لافونتن که نمایندگان ادبیات تعلیمی کلاسیک دو کشور ایران و فرانسه اند، بپردازیم. با وجود شباهت های موجود در زمینة آموزه های اخلاقی در دو اثر، می توان نتیجه گرفت که در اثر وراوینی بیشتر به محتوای اخلاقی پرداخته شده است در حالی که در اثر لافونتن دغدغه صورت ظاهری بیشتر نمایان می شود. در این مقایسه، با معرفی برخی حکایات در این دو اثر، به بررسی شخصیت ها و پرسوناژها می پردازیم و پیام های اخلاقی ای را که این دو نویسنده در آثارشان برای انتقال به خواننده جای داده اند مورد مطالعه قرار می دهیم.
تحلیل روایت شناختی سوره نوح (ع) بر مبنای دیدگاه رولان بارت و ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی یکی از رویکردهای نوین مشتق شده از زبان شناسی است که به بررسی فنون و ساختار روایت ها پرداخته و از این طریق، در صدد یافتن دستور زبان روایت است. استفاده از روش ها و نظریات مطرح شده در روایت شناسی، می تواند تحلیل بهتر و دقیق تری از داستان های قرآنی به دست دهد و جلوه های جدیدی از زیبایی و اعجاز قرآن را روشن سازد. سوره مبارکه نوح سوره ای است که سراسر آن به بیان داستان حضرت نوح (ع) اختصاص دارد و از این نظر، در بین تمامی سوره های قرآن کریم بی همتا است. هدف اصلی این مطالعه، استفاده از نظریات مطرح شده توسط دو تن از روایت شناسان ساختارگرای فرانسوی، رولان بارت و ژرار ژنت، برای تحلیل روایت شناختی این سوره است. روش این مطالعه توصیفی تحلیلی با رویکرد روایت شناختی می باشد. یافته های این مطالعه نشان می دهد تلفیق نظرات این دو اندیشمند در دو حوزه کارکردهای روایی و گفتمان روایی، الگوی مناسبی برای تحلیل داستان های قرآنی به دست می دهد. الگویی که از یک سو راه را برای دست یابی به معارف گنجانده شده در داستان ها می گشاید و از سوی دیگر، پرده از برخی زیبایی های ساختاری نهفته در داستان های قرآنی برمی دارد.
نشانه شناسی نماد حیوانی باز در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران عارف برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی خود ناگزیر با بالابردن ظرفیت زبانی به هنجارشکنی و استفاده از نماد روی می آورند که نماد حیوانی ازجملة آن است. در این پژوهش نشانه شناسی نماد حیوانی باز در غزلیات شمسبررسی شده است. نشانه شناسی مطالعة نظام مند نشانه ها برای دریافت پس زمینه های گوناگون فکری شاعر یا نویسنده است. با بررسی این علم در نماد حیوانی باز، زمینه های گوناگون فکری مولوی را می توان دریافت که از آن جمله، اندیشة بازگشت، خاموشی، سفر و ... است. نشانه ها در متون با فرم های گوناگونی مثل کلمات، صداها، بوها، حرکت، مکان و ... نمود می یابد. با مطالعه بر شبکه های وابسته در نماد باز، تطابق کارکرد این سمبل با کنش های رنگ، مکان، حرکت و صدا مشاهده می شود. در این پژوهش بخش تقابلی و دگردیسی نمادها نیز بررسی می شود. با بررسی این شناسه ها، نیمة پنهان فکری شاعر و هم چنین الگوهای خاموشی، وحدت گرایی و زیرساخت های ذهنی مولوی نمایان می شود. نکتة مهم در بخش روابط تقابلی نه در انتخاب نوع تمایزها، بلکه در شیوة برخورد پویای روابط است. این موضوع گویای روح پرتلاطم مولوی در عشق او به شمس تبریزی یا مضامین عرفانی است. این نوع برخورد در کارکرد میانه بودن دو قطب مثبت و منفی نماد باز، دیدنی است. از سوی دیگر فضای فکری مولوی ازجمله رمزهای فرهنگی آیین بودا و میترا برای تأثیرگذاری فضای دینی بلخ، قونیه و اساطیری، در این گفتار تبیین شده است. درمجموع، این مقاله، الگوها، کنش ها، هنجارشکنی، بازی دال ها، شبکة تناسب ها، خاستگاه فکری، تقابل و دگردیسی تقابل ها در نماد حیوانی باز را بررسی و آن را در شواهد غزلیات شمستحلیل و تبیین می کند.
شیوة طنزپردازی فرهاد حسن زاده بر مبنای نظریة ایوان فوناژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طنز، یکی از مهم ترین انواع ادبی است و از راه های متنوّعی حاصل می شود. یکی از نظریه پردازان مشهور طنز، ایوان فوناژی، زبان شناس و روان شناس برجستة مجارستانی است که مفاهیم مختلف طنز و کارکردهای آن را تبیین و بررسی کرده است. ازآنجاکه نظریة فوناژی در مورد طنز، دارای مصادیق متنوّع و جامع است و نگاهی هم به بررسی طنز بر مبنای آرای روان شناسی و زبان شناسی دارد، معیاری مناسب برای بررسی طنز در آثار مختلف ادبی است. فوناژی در نگاهی جزئی تر و دقیق تر، میان طنزپردازی در ژانرهای مختلف ادبی و حتّی حوزه های متفاوت ادبیات مانند ادبیات غنایی یا ادبیات کودک، تمایزاتی قائل است. فوناژی در یک تقسیم بندی کلّی، طنزپردازی در ادبیات داستانی کودکان را به دو نوع اصلی «انحراف از معیار» و «بازی های زبانی» تقسیم می کند و برای هریک از آن ها، مؤلّفه ها و مصادیقی قائل است. در این جستار، داستان های فرهاد حسن زاده در حوزة ادبیات کودک و نوجوان با توجّه به آراء فوناژی و تقسیم بندی او در باب روش های طنزپردازی در ادبیات داستانی کودک نقد و بررسی شده است. در این بررسی به این نتیجه رسیده ایم که حسن زاده، از مصادیق مختلف انحراف از معیار به ویژه اتّصال کوتاه و تخریب حدس به عنوان وجه غالب طنزپردازی استفاده کرده است.
کاربرد و کارکرد مثل در مجموعه داستانِ یکی بود و یکی نبود جمال زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خویش بیفزایند، از مثل بهره برده اند. در میان نویسندگان معاصر، محمدعلی جمال زاده در داستان های خویش از مثل مکرر استفاده کرده است. او در پنج داستان در مجموعه یکی بود و یکی نبود، 73 مثل به کار برده است. شیوه های کاربرد (چون اقتباس، حل، اشاره و تصویرسازی) و کارکردهای مختلف (چون اجتماعی، ارزشی، اخلاقی، انتقادی و طنزآمیز) اهمیت مثل را در نظر این نویسنده و کنجکاوی و علاقه مندی او را نسبت به ادبیات عامه نشان می دهد. همچنین بیان ارزش های بارز فرهنگی و یا مخالفت با ضد ارزش ها از نظر مضمونی برای نویسنده اهمیت داشته است. در مجموعه یکی بود و یکی نبود، کاربرد مثل ها به تقویت و پرداخت بعضی عناصر داستانی (شخصیت پردازی، لحن، فضاسازی، موضوع و درون مایه و ... ) نیز کمک کرده است. می توان گفت کاربرد مثل جزو ویژگی های سبکی جمال زاده شده است.
بازخوانی کهن الگوی گرگ در فیروزشاه نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رویکردهای مهم در بررسی متون داستانی عامه، مطالعه رمزگونه و معنادار جهان ذهنی آن است؛ جهانی که از تاریخ فرهنگی سخن می گوید. این موضوع با درک و دریافت معنای عناصر سازنده داستان ها ممکن و میسر است و به عمق و ریشه های انسجام بخش و معنابخش عناصر مختلف داستان، یعنی کهن الگوهای ذهنیت جمعی و مفاهیم مشترک دنیای ذهنی ملت ها راه می برد. پژوهش پیش ِرو با رویکرد پدیدارشناسانه و با نظر به پیشینه کهن الگوی «ماده گرگ» در فرهنگ و ادب ایران سعی بر آن دارد تا ریشه های نقش مندشدن گرگانه در فیروزشاه نامه را روشن کند. کهن الگوی ماده گرگ به گونه ای معنادار در داستان فیروزشاه نامهتبلور یافته است. تفسیر پدیدارشناسانه حضور زنی سال خورده در جایگاه مادری فرزنداز دست داده به نام «گرگانه» گویای این مدعاست. دو سطح افسانه ای (درندگی گرگ) و اسطوره ای(ماده گرگ و توتم ترکان) در این شخصیت هویداست. ماده گرگ در فیروزشاه نامه از شخصیت های منفی است، سرانجام ناخوشایندی دارد و با آنچه در ذهنیت ایرانیان و ترکان از کهن الگوی گرگ و ماده گرگ وجود دارد، مطابقت می کند. همچنین این شخصیت با کهن الگوی زن وحشی نیز برابری می کند.
تجلیّات الوطن الإیرانی والمصری وقضایاهما فی شعر نسیم شمال وأحمد محرّم(دراسه مقارنه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
139 - 158
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث دراسه قسم من الشعر الملتزم فی ایران ومصر ویحاول أن یبین الدور الذی أدّاه شعراء ذلک العصر ومنهم نسیم شمال و أحمد محرّم فی التعبیر عن القضایا التی جرت آنذاک؛ کان أهم هذه الأحداث قضیه الوطن التی شاعت فی الشعر العربی والفارسی فی زمن الدستوریه علی نحو یسترعی النظر وإن هذا المقال یتبع المنهج الوصفی التحلیلی ویقوم بتحلیل المضامین الوطنیه فی شعر الشاعرین ویحاول ضمن المنهج المقارن- بناء علی المدرسه الإمریکیه- أن یتوقف عند مواطن التشابه والخلاف فی تصویر القضایا الوطنیه فی شعرهما.
تصویر ادبی شخصیت های ایرانی و شخصیت پردازی آن ها در نمایشنامه «قمبیز» اثر احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۴۲
61 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی بررسی تصویر ادبی(Imageologi) ملّت و سرزمینی در ادبیات ملّتی دیگر است. احمد شوقی ، ادیب معاصر، نمایشنامه ای منظوم به نام «قمبیز»( کمبوجیه ) پادشاه ایرانی سروده و در آن تصویری از ایرانیان را خلق کرده است که پرداختن بدان از منظر ادبیات تطبیقی اهمیت بسزائی دارد و خواننده می تواند تصوّر دیگران را از تاریخ و فرهنگ باستانی کشورمان درک کند. گرچه هدف اصلی این پژوهش نشان دادن تصویر ایرانیان در این نمایشنامه است؛ اما در این راستا به جنبه فنی شخصیت و شخصیت پردازی در جهت نشان دادن تصویری از شخصیت های ایرانی نیز اشاره شده است.
اغتنام فرصت در گلستان و بوستان سعدی و مطابقت آن با نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
71 - 86
حوزههای تخصصی:
این جستار ادبی موضوع اغتنام فرصت را مورد کنکاش قرار داده است، موضوعی که امروزه با نام مدیریت زمان در نزد نظریه پردازان روان شناسی موفقیت و صاحبنظران علم مدیریت اهمیت ویژه ای دارد. سعدی که در زمینه پیام های اخلاقی، برجسته ترین شاعر ادبیات فارسی شناخته شده. با توجّه به آنچه در این پژوهش آمده در کتاب های «گلستان» و «بوستان» عنایت خاصی به اغتنام فرصت داشته است و آن را لازمه بهره مندی بیش تر از زندگی دنیوی و اخروی می دانست. در این تحقیق کوشش شده است تا دیدگاه شیخ شیراز با عقیده امام نخستین شیعیان مقایسه گردد و با منطق روان شناسان موفقیت امروزی شرح داده شود.
بررسی تطبیقی نیک سرشتان و بد سرشتان در بهشت گمشده و شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
103 - 132
حوزههای تخصصی:
آثار حماسی شناسنامه و هویت هر کشوری هستند و به جرأت می توان گفت کشور بدون آثار حماسی سرزمینی است بی هویت. دو اثر حماسی عظیم در ادبیات جهان عبارت اند از «شاهنامه» حکیم فردوسی که بارها و بارها درباره آن نگاشته اند و خواهند نگاشت و دیگری «بهشت گمشده» جان میلتون انگلیسی که گرچه به هیچ عنوان هم شأن و هم طراز «شاهنامه» فردوسی نیست و نخواهد بود اما جایگاهی در عرصه ادبیات جهانی دارد. در این بین «شاهنامه» و «بهشت گمشده» دارای مشخصات و ویژگی های مشترکی هستند که به نظر می رسد تا کنون از بررسی آن ها به صورت تطبیقی غفلت شده و جای دارد که مورد بررسی قرار بگیرد و آن تشابه نسبی شخصیت های خوب و بد(نیک سرستان و بد سرشتان) آن آثار عظیم و فاخر می باشد. گرچه تفاوت های بسیاری از نظر نگارش، درون مایه ها، بنمایه ها، زمینه و سلوک شخصیت ها در این دو اثر حماسی کاملاً مشهود می باشد، اما با این وجود بررسی نقطه مشترک هردو نویسنده حماسی که تأکید بر جدایی شخصیت های نیک سرشت و بدسرشت و تأثیر آن ها بر زندگی جهانیان است بارز می باشد و این مقاله در صدد است تا این مطلب را از زوایه ای دیگر بررسی نماید.