فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۴۶۱ تا ۹٬۴۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
فنون ادبی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
35 - 42
حوزههای تخصصی:
شمس قیس رازی با اثر گرانقدر خویش، <em>المعجم فی معاییر اشعار العجم</em>، از بزرگ ترین منتقدان و ادبای ایرانی بعد از حمله خانمان سوز مغول است. او در این اثر دیدگاه های انتقادی خود را در زمینه وزن، قافیه، الفاظ و واژگان در شعر و تناسب و هماهنگی ارکان شعر بیان کرده است. در این مقاله، دیدگاه های او را درباره این عناصر زیبایی شناسانه شعر، آورده و درباره اهمیّت هر کدام از این عناصر از دیدگاه او در شعر بحث شده است. همچنین، آنچه او از این لحاظ درباره برخی از شاعران هم عصر خود و دیگر شاعران اظهار کرده در این مقال گنجانده شده است. شمس قیس در اثر خود تلاش کرده است تا پویندگان راه شعر و شاعری را با شیوه های صحیح کاربرد وزن و قافیه در شعر، آشنا و معیار و ملاک ثابتی برای تأثیرگذاری و زیبایی بیشتر شعر ارائه کند. این معیار و ملاک از دیدگاه او جز هماهنگی وزن با موسیقی و محتوای شعر نیست. دیدگاه او به سبب شناخت عمیقی که از علم عروض و وزن و قافیه در شعر فارسی داشته حایز اهمیت است. از همین رو، اثر او برای شناخت عروض سنّتی و نقد شعر در زمره مفیدترین آثار قرار دارد.
نقد تصحیح کتاب کلیات نظام قاری (به تصحیح رحیم طاهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمود بن امیر احمد نظام قاری از نقیضه سرایان دورة تیموری است. قاری به تقلید از دیوان اطعمهکتابی به نظم و نثر فراهم آورد که مبنای آن البسه بود. دربارة قاری اطلاع بسیاری در دست نیست. اصلی ترین منبع برای شناخت قاری کتاب اوست؛ از این رو گام نخست در شناخت او فراهم آوردن متنی تصحیح شده از این اثر است. تصحیح این کتاب با دشواری هایی روبروست؛ نبودن نسخه ای تصحیح شده از آن و واژه ها و ترکیب های پیچیده و ناآشنا از این جمله است. نخستین بار میرزا حبیب و سپس رحیم طاهر کتاب قاری را تصحیح کردند. تصحیح میرزا حبیب افزون بر امتیاز مقدم بودن، با وجود دشواری های کار تصحیح در روزگار او، تصحیح دقیقی است. متن تصحیح شدة طاهر نویافته هایی دارد که بر ارزش این تصحیح می افزاید؛ اما نادرستی و خطاهایی نیز در آن وجود دارد. در این مقاله برخی از این خطاها برپایة تحلیل های درون متنی و شگردهای فن تصحیح و نیز منابع برون متنی تصحیح می شود. نویسندة این جستار برخی از دشواری های متن را با تحلیل های درون متنی گشوده است و برپایة آن به یافته هایی دربارة قاری، زندگی و جایگاه ادبی او در روزگار خود، اطلاعات جامعه شناسی، مردم شناسی و تازه های زبانی در آن عصر دست یافت؛ نگارنده همچنین برخی از ممدوحان قاری و اعلام انسانی و جغرافیایی را برپایة منابع برون متنی و استفاده از فرهنگ های عمومی و تخصصی فارسی، عربی و ترکی، منابع حدیثی و نیز جست وجو در تذکره ها، سفرنامه ها، منابع تاریخی، متون جغرافیایی شناسایی کرد. افزون بر این، شماری از اصطلاحات ناشناختة حوزة البسه (بَتّ، بُرُنجُک، صوف مربّع، صوف قُبرُسی، داریه، فرّاء، قَرساق، کلاه شلغمی و مُشَرَّف) با کمک این منابع به طور گسترده شرح شد. آشنایی با این اعلام و اصطلاحات، برخی از ابهامات متن و دشواری های آن را از بین برد.
دقوقی در مثنوی و بلیک در ازدواج بهشت و جهنم (دو مکاشفه با توجه به محتوای حکیمانه و نظریه گادامر و الیوت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان دقوقی در مثنوی معنوی اثر عرفانی جلال الدین محم د م ولوی شاعر و عارف متفکر قرن هفتم هجری (13 میلادی) و پن داره م انا ) (Memorable Fancy در کت اب ه م چراغی بهشت و جهنم (The marriage of Heaven and Hell). اثر عرفانی ویلیام بلیک شاعر و عارف متفکر قرن 18 و 19 میلادی است. در این مقاله، این دو مکاشفه در حوزه ادبیات مقایسه ای (Contrastive literature) با محتوای حکیمانه ای که دارند با توجه به نظر هانس گیورک گادامر (Hans.G.Gadamer ) و تی اس الیوت (T.S.Eliot )بررسی شده است. بعضی از آثار ادبی با ویژگی-های خاصی که دارند می توانند سرآمد متون ادبی و به عبارتی کلاسیک شدن آنها شود. محتوای حکیمانه می تواند آنها را به آثاری فرا زمانی تبدیل کند. روش کار، کتابخانه ای و بررسی محتوایی این دو اثر از طریق مقایسه با توجه به مسایل عرفانی و حکمی است. هدف، آشنا شدن با دیدگاه های حکیمانه و عارفانه دو متفکر ایرانی و انگلیسی است. نتیجه به دست آمده نشان می دهد که در مکاشفه دقوقی و بلیک ،حکمت همچون خون در پیکر متن جاری است اگر چه تخیلی و فرا مادی است اما با توجه به شگردهای بلاغی، یاریگر انسان برای درک زندگی نیکوتر است. نقل حکایت، تمثیل، شگردهای خطابی، جملات قصار، تأثیر شگرفی بر آدمی می گذارد ،آگاهی بخش و دارای آموزه های کاربردی و عملی است.
المدرسة السریالیة ومبادؤها؛ دراسة نقدیة من رؤیة إسلامیة(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
72-41
حوزههای تخصصی:
اجتاحت اتجاهات فلسفیة غربیة عدیدة ومذاهب فکریة شتی الفکر المعاصر وغلبت علیها الفوضویة والعدمیة والتشتت. وتسربت هذه الفکرة إلی الأدب العربی الذی ترعرع فی المجتمع الذی تختلف جذوره الثقافیة وفکرته الفلسفیة عن المجتمع الغربی، حیث أدی هذا الأمر إلی تشویه الهویة وإلی نوع من الازدواجیة بین الفئات المختلفة فی المجتمع العربی، ومن ثم جعل المجتمعات الشرقیة فی دوامة أزمة الهویة التی تتمثل بصورة خاصة فی المذاهب الأدبیة التی انبهر بها الأدباء والمثقفون فی مجتمعاتنا الإسلامیة. واعتمدت المدرسة السریالیة بوصفها إحدی هذه المدارس الفکریة علی فکرة الغرب الفلسفیة وثقافته وإیدئولوجیته، قد تلقفها أدباؤنا إما عشوائیاً من غیر وعی بأساسها الفکری واختلاف أرضیتها وإما عن وعی وإثر الانبهار الثقافی أو تشویه الهویة التی ابتلوا به لا شعوریاً علی الهوة الحضاریة بین مختلف البلدان، أو ربما دون الاهتمام بهذه الخلافات بینها. وانطلاقا من هذا؛ یقوم هذا البحث علی أساس منهج وصفی – تحلیلی بدراسة أهم مبادئ هذه المدرسة دراسةً إشکالیةً من رؤیة إسلامیة بغیة تبیین هذه الخلافات الفکریة والثقافیة وإبراز مساوئها علی ضوء الاهتمام بالتراث الفکری والأدبی للحضارة الإسلامیة. وخلص البحث إلی أن هذه المدرسة لا تستطیع أن تؤدی الوظیفة التی یحملها الأدب فی البلدان الإسلامیة کونها مدرسة أحادیة البعد ومادیة عقیمة، قائمة علی أساس آراء فروید النفسیة التی ترید هدم کل شیء دون تقدیم بدیل له.
کشمکش سیاسی اجتماعی در شعر خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
123-144
حوزههای تخصصی:
بیان نمایشی یکی از انواع تمهیدات ادبی به شمار می رود. شاعر معاصر به منظور عینیت بخشیدن به افکار خویش از شیوه های مختلف نمایشی بهره می گیرد.کشمکش از اساسی ترین شگردهای این فن است، زیرا به اثر ادبی بعدی دو سویه می بخشد و ارتباط آن را با زمان، جامعه و هستی میسر می کند، همچنین میان نگرش غنایی و موضوعی پیوند برقرار می سازد. وجود مشابهت های فراوان میان خلیل حاوی و مهدی اخوان ثالث از جمله زیستن در شرایط سیاسی اجتماعی یکسان، بهره گیری از بیان نمادین و شیوه های مختلف نمایشی ، سبب شد از منظر برون متنی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی چگونگی به کارگیری شگرد کشمکش سیاسی اجتماعی توسط این دو شاعرهمچنین تفاوتها و شباهتهایشان در این زمینه مورد بررسی قرار گیرد. بررسی اشعار حاوی و اخوان ثالث نشان می دهد که هر دو شاعر به شکل ضمنی و با عنایت به نمادهای مکانی، زمانی و طبیعی شگرد کشمکش را در مقوله های سیاسی اجتماعی به کار گرفته اند . تفاوتشان در زمینه به کار گیری این شگرد، غالبا در ارتباط با مصادیق نمادها می باشد.
تصویر رمانتیک در شعر حسین منزوی و بدر شاکر السیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
223-243
حوزههای تخصصی:
نویسندگان و شاعران گاه به دلیل اشتراک های زبانی، مذهبی، جغرافیایی و... نقاط مشترکی در فکر و عمل دارند و گاه تنها آثار آنهاست که این نقاط مشترک را می نمایاند. حسین منزوی و بدرشاکرالسیاب را شاید بتوان از گروه دوم دانست. اگر چه این دو شاعر را نمی توان به کلی پیرو رمانتیسم دانست، بسیاری از تصاویر شعری آنان در فضای مکتب رمانتیسم تولید شده است. تصاویری که از یک سو حالات روحی، احساسات درونی و ذاتیات روانی شاعر را مهار می کنند و از سوی دیگر در انتقال احساس شاعر نقشی برجسته دارند. سیاب به دلیل اقامتی که در ایران داشته با نیما و شعر نیمایی آشنایی داشته و منزوی نیز در شعر نو بی شک به نیما نظر داشته است. در این مقاله پس از اشاره کوتاهی به زندگی این دو شاعر و بحث پیرامون مفهوم تصویر و ویژگی های تصویر رمانتیک، به روش توصیفی – تحلیلی نمودهایی از تصویرهای شعری این دو شاعر برجسته در سه مقوله ی استحاله در طبیعت و اشیاء، سایه واری و تأثیر فردیت در مبارزه بررسی شده است.
تحلیل مضامین اجتماعی در آثار «زویا پیرزاد» با تاکید بر زنان اقلیت های مذهبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
چالش اصلی ادبیات، متوجه کردن انسان به موضوعات و مطالبی است که از آن غفلت دارد. در میان صد ها حوزه مطالعاتی مربوط به ادبیات ، داستان یا رمان این فضا را فراهم می کند که وارد فضا های مسکوت بشویم. یکی از موضوع هایی که کمتر به آن توجه شده ،نقش و جایگاه ادبیات _خصوصاً رمان_ با اندیشه های اقلیت های مذهبی در ایران است. زویا پیرزاد نویسنده رمانهای «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» از جمله نویسندگان موفق ایران است که توانسته جایگاه مناسبی در میان خوانندگان و منتقدان به دست آورد. این رمان ها علاوه بر ارزش های ادبی و هنری خود، از این نظر نیز شایسته بررسی اند که نخستین رمان های فارسی اند که به دست نویسنده ای ارمنی نوشته شده؛ ماجراهایشان در محیطی ارمنی زبان می گذرند و یکی از تم هایشان مناسبات یک جامعه قومی بسته با جامعه بزرگ محاط بر آن است. در این جستار سعی می شود که نقش رمان های پیرزاد در آشنایی مردم با زندگی اقلیت ها خصوصاً جامعه زنان آن ها، بیشتر و بهتر نمایان گردد. در این راستا پایه کار بر اساس بررسی دو رمان ذکر شده گذاشته شده و در لابلای آن از دیگر آثار این نویسنده هم بی بهره نخواهیم بود.
تحلیل پیوند شعر، نگارگری و قدرت، در مطالعه معناشناختی کشتی شیعه در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
45-72
حوزههای تخصصی:
جایگاه ویژه شاهنامه فردوسى نزد ایرانیان، موجب شده است تا این اثر همواره مد نظر قدرت مداران قرار داشته باشد. یکی از مظاهر این توجه، در نگاره های متعددی جلوه می کند که بر مبنای اشعار شاهنامه فردوسی خلق شده است. این نگاره ها از دو منظر اصلی قابل مطالعه هستند: نخست آنکه هریک را تنها به منزله بازنمودی از متن ادبی بررسی کنیم و به مؤلفه های شکل گرایانه، شگردها و مکتب هنری آنها بپردازیم. دیگر آنکه از منظر معناشناسی، دلالت های معنایی را مورد دقت قرار دهیم که نگاره را نه تنها به متن ادبی مورد نظر، بلکه آن را به مؤلفه های برون متنی، به خصوص، مؤلفه های اجتماعی- سیاسی زمان تولید اثر مربوط میسازد. در این پژوهش، بر مبنای نگرش دوم، نگاره "کشتی شیعه" از شاهنامه طهماسبی را همراه با قطعه شعری از شاهنامه فردوسی، معروف به "گفتار اندرستایش پیغمبر" مطالعه می کنیم و با استخراج و بررسی دلالت های معنایی، نشان میدهیم که این نگاره تا چه حد تحت تأثیر مؤلفه های برون متنی سیاسی- اجتماعی زمان خویش قرار دارد. در چنین تحقیقی، مطالعه ترکیب بندی و نشانه های تصویری نگاره مرتبط با اثر ادبی، در مسیر کشف و تبیین کارکردهای سیاسی- اجتماعی است و نشان می دهد که این نگاره تنها افزوده ای بر متن ادبی نبوده است بلکه ابزار قدرتی در خدمت گفتمان مسلط جامعه است.
بررسی سیر تطور دو گونه زبان در منظومه های غنایی از ابتدا تا آخر دوره تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه های غنایی بخشی از ادبیات فارسی هستند که به روایت داستان می پردازند به همین جهت زبان توصیفی در آن ها کاربرد زیادی دارد. زبان منظومه های غنایی در دوره های مختلف یکسان نبوده و بر اساس اوضاع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دگرگونی هایی در آن ایجاد شده است. در این پژوهش به مقوله دو گونه زبان، شامل زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری، پرداخته ایم. به این منظور 9 منظومه غنایی از ابتدا تا انتهای دوره تیموریان انتخاب شده و با گزینش ابیاتی تصادفی از بخش های مختلف آن ها، زبان توصیفی تشبیهی و توصیفی استعاری بررسی شده است. این منظومه ها به طورکلی به دو گروه اول و دوم تقسیم شده اند. در گروه اول سه منظومه ویس و رامین ، ورقه و گلشاه و شیرین و خسرو دهلوی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها بیشتر مبتنی بر تشبیه بوده و دارای جملاتی کوتاه تر و زبانی ساده ترند. در گروه دوم شش منظومه لیلی و مجنون و خسرو و شیرین نظامی، همای و همایون خواجوی کرمانی، لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا ی جامی و مهر و مشتری عصار تبریزی بررسی شده و نشان داده ایم که این منظومه ها زبان توصیفی استعاری داشته و دارای تتابع اضافات و جملات طولانی تری نسبت به گروه اول اند.
«بررسی میزان هماهنگی وزن و محتوا در اشعار حکیم سنایی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وزن شعر یکی از عوامل جدایی ناپذیر آن است که باید متناسب با مضمون و دیگر عناصر شعر انتخاب شود. حکیم سنایی، شاعر بزرگ اوایل قرن ششم، اشعار بسیاری از جمله قصیده، غزل، مثنوی و رباعی از خود به یادگار گذشته است. اشعار سنایی مصداق شایان توجهی از هماهنگی میان وزن و محتوا هستند. در این جستار، پس از بررسی گزیده ای از اشعار این شاعر نامدار (330 غزل و قصیده)، به کیفیت و کمیت انواع وزن در آن و همین طور میزان هماهنگی وزن و محتوای آنها پرداخته می شود. در این تحقیق که به روش کتابخانه ای انجام شده است، اشعار سنایی با توجه به مضمون آنها به چهار گروه وعظ- حکمت، عاشقانه ها، عارفانه ها - قلندریات و مدحیات تقسیم شده است. در اشعار بررسی شده، 26 بحر از بحور عروضی به کار گرفته شده است که در میان آنها بحرهای «رمل مثمن محذوف» و «هزج» بسامد بالایی دارد. اشعار گروه اول و چهارم بیشتر در وزن های روان و جویباری و اشعار با مضامین عاشقانه و قلندرانه با وزن هایی با تنوع چشمگیرتر و بیشتر در قالب بحر مسدس سروده شده است که کوتاهی آن گاهی هیجان بیشتری به کلام القا می کند.
معرفی و بررسی سبکی «ضیاءالقلوب فی اخلاق المطلوب»یک اثرتازه یافته منثور به تقلید از گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون زیادی در زمینه مسائل اخلاقی به رشته تحریر در آمده است که هر کدام سعی در نجات ارزش های انسانی و فضائل اخلاقی داشته اند. از جمله این آثار، کتاب ارزشمند «ضیاء القلوب فی اخلاق المطلوب» تألیف سیدمحمدضیاءالدین حسینی مازندرانی اصفهانی معروف به حسینی مرعشی است که در قرن یازدهم هجری قمری به نثر آمیخته به نظم و به تقلید از گلستان سعدی به زیور تحریر درآمده است. ضیاءالقلوب فی اخلاق المطلوب کتابی مفصل در بیان مسائل اخلاقی با استناد به آیات ، روایات و حکم و داستان ها و اشعار نغز است که به نام شاه عباس اول صفوی تحریر و دریک عنوان و دو صحیفه هر کدام در چند باب تنظیم شده است. از نویسنده، در هیچ تذکره ای نامی برده نشده است. این پژوهش بر آن است که برای نخستین بار، ضمن معرفی اثر و با دستیابی به ژرفنای آن و شناخت ارزش های زبانی، ادبی و فکری آن با تکیه بر سبک شناسی، زمینه ای برای شناخته شدن هر چه بیشتر این اثر ارزشمند تعلیمی فراهم سازد. از آنجا که این کتاب تاکنون تصحیح و به زیور طبع آراسته نشده است، بررسی سبکی آن از حلقه های تکمیل کننده نوعی از سبک نثر فارسی در عهد صفوی است.
داستانی از چند چشم انداز (مطالعهٔ تطبیقی تاج ستانی بهرام گور در شاهنامه و منابع تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
43 - 68
حوزههای تخصصی:
بهرام پنجم یا بهرام گور (420-438 م.) یکی از پادشاهانی است که یاد و خاطره ی زندگی و فرمانروایی او در منابع تاریخی و ادبی دوره ی اسلامی، با شاخ و برگ های داستانی و افسانه ای آمیخته شده است. بهرام، پادشاه تاریخ و افسانه هاست و داستان ها و افسانه های بسیاری درباره ی او بازگو می شود و گهگاه حتی چهره ی یک پادشاه افسانه ای یا پهلوانی جنگاور به خود می گیرد. یکی از شناخته شده ترین داستان ها درباره ی بهرام گور، داستان نبرد بهرام گور با شیرها و تاج ستانی اوست که هم در شاهنامه ی حکیم ابوالقاسم فردوسی و هم در بسیاری از منابع تاریخی دوره ی اسلامی دیده می شود. در این پژوهش به مطالعه ی تطبیقی گزارش داستان تاج ستانی بهرام گور و نبرد او با شیرها در شاهنامه ی فردوسی با مهم ّترین منابع تاریخی دوره ی اسلامی خواهیم پرداخت. این پژوهش نشان می دهد که به طورکلّی، هسته ی اصلی گزارش شاهنامه ی فردوسی و مهمّ ترین منابع تاریخی دوره ی اسلامی درباره ی تاج ستانی بهرام گور و نبرد با شیرها یکی است و در مطالعه ی تاریخ ساسانیان باید همواره شاهنامه را به عنوان یک منبع تاریخی نگریست.
نقش روش های ارتباطی و ساختار محور در کتاب چهارم مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی
حوزههای تخصصی:
روش ارائه محتوا نقش مهمی را در موفقیت نظام آموزشی ایفا می کند. معمولا به دست آوردن نتیجه مطلوب در کمترین زمان و با بهینه ترین هزینه و با بهترین روش، سه شاخصه منطقی آموزشگاه های زبان برای آموزش زبان است. استفاده از روش های آموزشی پیشرفته در دنیا یکی از نکات مهمی است که هر روند آموزشی را می تواند در زمان و کیفیت سرعت ببخشد؛ البته لازمه این امر تدوین متون و محتواهای آموزشی متناسب با ساختار اجرایی این روش هاست. در این مقاله بر آنیم که روش آموزشی کتاب چهارم مرکز آموزش زبان و معارف اسلامی جامعه المصطفی(ص) قم و تطبیق آن با روش های قدیمی و جدید را بررسی کنیم. بررسی ها نشان می دهد که محتوای روش تدریس این کتاب از جهت اصول روشی، با شیوه های پیشرفته آموزشی که رویکردی ارتباطی دارند هم خوانی نداشته و بیشتر براساس اصول و فنون روش های قدیمی تر مانند دستور ترجمه نگاشته و تدریس می شود. در تدریس براساس این روش، درصدی از نتیجه به تقویت مهارت خواندن می انجامد و پیشرفت خاصی در مهارتهای سه گانه دیگر دیده نمی شود. البته تقویت در سه مهارت دیگر بیشتر به وسیله حضور زبان آموز در محیط و همچنین تمرین روزانه در کلاس های شفاهی صورت می گیرد، ولی به هر حال این جبران کاستی به وسیله محتوایی غیر از کتاب آموزشی صورت می پذیرد و نقص کتاب آموزشی را جبران نمی کند.
بررسی نسبت عقل با عشق در غزل های عطّار، بر اساس نظریه استعاره شناختی و نگاشت «عشق به مثابه سفر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۷
185 - 217
حوزههای تخصصی:
رابطه عقل با عشق در مباحث عرفانی، از دیرباز مورد توجّه عارفان و پژوهشگران عرفان بوده است. این رابطه را می توان حاصل اوج گیری مقابله تفکّر عرفانی با تفکّر فلسفی، طرد فلسفه مشّاء و نفی تکیه بر عقل در درک حقیقت در قرن پنجم دانست که در شعر عرفانی در قالب استعاره های مختلف و به دو صورت تقابل و تداوم مطرح شده است. در برخی موارد عقل به عنوان رهزن و حریفِ همیشه سر برافراشته، در مقابل عشق تصویر شده و در برخی دیگر عقل به عنوان راهبر در مسیر پرخطر عشق تا رسیدن به حقیقت مطرح است. نظریه معاصر استعاره مفهومی به جنبه های معرفت شناختی کاربرد استعاره نظر دارد؛ تحلیل استعاره های مربوط به عشق و عقل براساس این نظریه می تواند جنبه های معرفتی اندیشه عطّار را درباره نسبت این دو مؤلّفه پرتکرار در غزل های او را روشن کند. عطّار نیشابوری عشق را تجربه سفر در مسیری به سوی معشوق در نظر گرفته و در طیّ این مسیر به مراحل و منازلی قائل است که عقل یکی از آنهاست. از این منظر، عقل به خودی خود تقابلی با مفهوم عشق ندارد و طیّ این مسیر بدون درک این منزل و گذر از آن ناممکن است. بررسی استعاره های کلان عقل و عشق در غزل های عطّار، دسته بندی مضمونی آنها و محور قرار دادن نگاشت مفهومی «عشق، به مثابه سفر» از منظر شناختی بیانگر آن است که در نگاه عطّار عقل و عشق متباین نیستند بلکه در امتداد دیگر قرار دارند.
تطبیق مفهوم نمادین باران در دو شعر از شاکر السیاب و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
57 - 78
حوزههای تخصصی:
باران در اشعار شاملو و سیاب سمبلی اجتماعی است. باران در این اشعار دربردارنده مفاهیمی مانند غم و شادی، امید و ناامیدی است. بکارگیری اسطوره تموز در شعر «المطر»(باران) سیاب و زبان عامیانه در منظومه «بارون» شاملو ، اشتراک مضامین اجتماعی این دو شاعر بیانی واضح و روشن را برای شاعر و مخاطب تصویرسازی می کند. این پژوهش بر اساس روش کتابخانه ای نگارش یافته است. با بررسی اشعار «بارون» و «مرغ باران» شاملو و «انشوده المطر» سیاب به الگوهای یکسان تأثیرگذار در شعر دو شاعر دسترسی می یابیم و به تبیین اختلاف دیدگاه های ارزشی و بخشی از جهان بینی دو شاعر نسبت به نماد باران آگاهی کسب کنیم. سطح نظری تحقیق که شامل متغیر علّی و سطح عملیاتی که متغیر معلولی است را مشخص کرده و با بررسی اشعار دو شاعر بسامد واژه باران را استخراج کرده ایم. در انتها مفاهیم نمادین، شباهت ها و تفاوت ها را مشخص نموده ایم. این پژوهش کوششی است تطبیقی در نحوه بازیابی دیدگاه بدر شاکر سیاب و احمد شاملو در بیان مفاهیم نمادین باران.
کاربرد ایهام درغزل های شوکت بخاری
حوزههای تخصصی:
ایهام از عناصر مهم زبان ادبی و از گونه های پرکاربرد صنایع بدیعی است که آن را از انواع هنجار گریزی معنایی دانسته-اند . ایهام در محور مجاورت و همنشینی به وجود می آید و به کمک آن می شود کلام را درهاله ای از رمزوارگی فرو برد. ایهام را همچنین می توان هنری ترین و پُر راز و رمزترین شگرد ادبی دانست که شاعران و سخنورانِ هنرمند از آن بهره گرفته اند، بی شک پی بردن به شگفتی های این آرایه بدیعی، ما را به شناساییِ سخنان رازآلودِ آنان راه می نماید. در ادبِ فارسی، حافظ و خاقانی را پیشروِ این هنر می دانند. شوکت بخاری از شاعران سدهیازدهم هجری و از پارسی سرایانِ توانای ماوراءالنهر است، شعر وی سرشار از خیال انگیزی بوده و بیشتر صنایع بدیعی را می توان در غزل های وی یافت. این پژوهش برآن است تا، با نگاهی به غزل های شوکت بخاری، انواع مختلف ایهام را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
مضامین المقاومه فی دیوان «جراحات البحرین» للشاعر ابن البحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
83 - 104
حوزههای تخصصی:
بَحرینُنا وُلدَتْ لِتبْقی/ أنّها تأبی الضِّیاعْ (ابن البحرین) ممّا لا ریبَ فیه أنّ الصحوه الإسلامیّه فی المنطقه تدلّ علی الوعی الإسلامی والشعور بالحریّه للشعوب واستعدادهم للوقوف أمام الظلم والبطش. بیدَ أنّ الشعراء الأحرار یُساندون شعبهم المضطهد فی ذلک الموقف الشجیع ویتّهمون حکّام العرب بأنّهم أداه ولُعب بأیدی الدول الغربیّه یقودون المجتمع نحو الیأس ویهیّئونهم لقبول الذلّ والهوان. إنّ هذه المقاله وفقاً علی منهج الوصفی- التحلیلی قامتْ علی استخراج مظاهر المقاومه فی دیوان «جراحات البحرین» للشاعر البحرینی المکنّی ب «ابن البحرین» ووصلتْ إلی أنّ الاختناق والاستبداد الحاکم فی البحرین والظلم فی المجتمع، کان من أهمّ العوامل الرئیسیّه لبروز مظاهر المقاومه فی هذا الدیوان. ولصاحب الدیوان مناهج متعدّده فی ساحه المقاومه والصمود أمام آل الخلیفه، منها السخریّه اللاذعه الموجّهه إلی هذه العائله، وتوظیف الأسالیب البلاغیّه البدیعه لتصویر دعوته إلی الحریّه والاستقلال والخلاص من مخالب سلطه الظالمین. یشیرُ الشاعر فی دیوانه إلی الثوره الإسلامیّه فی إیران ویفتخر بها ویعتبرها ثوره مبارکه للقضاء علی الطغیان والظلم فی العالم.
الحزن والألم فی شعر إبراهیم ناجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
47 - 72
حوزههای تخصصی:
الحزن من الظواهر الشائعه فی قصائد کثیر من شعراء العرب فی العصر الحدیث؛ لمناسبته لطبیعه الظروف الحضاریه التی تمرّ بها الأمه، وغلبه الهزائم علیها، ممّا جعلت ظاهره الحزن تمثل قیمه تعبیریه واضحه أضافت إلی التجربه الشعریه بعامه آفاقاً جدیده، زادتها ثراءً وخصباً وإذا کان الحزن سمه عامه فی الشعر العربی الحدیث فإنّه فی الشعر الرومانسی اکثر وضوحا. بما أنّ إبراهیم ناجی یعدّ من أعلام الشعراء فی الحزن والألم ومن الشعراء المصریین المجددین. جری مجری الرومانسیه ویرکن شعره إلی الشکوی والأنین ویمتاز بالجده. وناجی من هولاء الشعراء الذین تتراءی له أشباح الآلام وشعره حافل بتصاویرها کما من خلال دراسه أشعاره نصل إلی أنغام مختلفه فی شعره وهذه النغمات تبین موقفه الأدبی وتأملاته وأحزانه مع تعابیره الخاصه حیث نجد هذه النغمات الحزینه فی شتی المواضع، ومنها الحب وإحساسه المأساوی إلی الحیاه وتاره أخری فی حبه لمصر والموت و...؛ فیجد الشاعر فی هذه الأغانی ما یغذی رومانسیته البکاءه وما یزید شکواه إلتهاباً. هذه المقاله تحاول الترکیز علی مظاهر الحزن والألم فی شعر إبراهیم ناجی وتبیین أسباب هذه المظاهر مع الإشاره إلی مفهوم الحزن فی الأدب العربی، فیقوم هذا البحث علی المنهج الوصفی والتحلیلی.
مقایسه روایت شناسی در دو منظومه غنایی اثر نظامی بر اساس الگوی گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی از موضوعات جدید در عرصه ادبیات است و فرمالیست های روسی نخستین گروهی بودند که در زمینه روایت مطالعات اساسی و گسترده ای انجام دادند. در این میان آلژیرداس ژولین گرماس از نظریه پردازان مطرح است که الگوی کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی از دستاوردهای وی در ساختارگرایی و مطالعات ادبی است؛ بنابراین، در مقاله پیش رو تلاش شده است تا دو منظومه غنایی «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی با تکیه بر نظریات گرماس، بررسی و تحلیل شود؛ زیرا الگوی گرماس قابل انعطاف است و نسبت به مدل دیگر نظریه پردازان ظرفیت بیشتری برای تجزیه و تحلیل داستان دارد. هدف از انجام این پژوهش دست یافتن به میزان انطباق این دو اثر غنایی و عاشقانه با الگوی گرماس (الگوی کنشی، زنجیره های روایی و مربع معناشناسی) است. حاصل این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام شده، بیانگر این است که داستان های غنایی «لیلی و مجنون» و «خسرو و شیرین» از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردارند و در قالب نظری ه گرماس قاب ل بررسی و تحلیل هستند.