فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۵۸۱ تا ۸٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
169 - 194
حوزههای تخصصی:
ارتباط متنی با متن های دیگر از موضوع هایی مهم است که ساختارگرایی و پساختارگرایی به آن می پردازد. ژنت در ترامتنیّت به بررسی تأثیرات یک متنِ اساس به عنوان پیش متن بر متن یا متن های دیگر(بیش متن) می پردازد. نظریه ترامتنیّت بهره گیری متون از یکدیگر را براساس پنج نوع رابطه بینامتنیّت، فرامتنیّت، پیرامتنیّت، سرمتنیّت و بیش متنیّت می داند. در این مقاله به بررسی تأثیر داستان های قرآنی بر افسانه های عاشقانه ی لری بر مبنای نظریه ترامتنیّت ژنت پرداخته می شود. هدف پژوهش نشان دادن چگونگی تأثیرپذیری افسانه های لری(بیش متن) از داستان های قرآنی(پیش متن) از منظر بینامتنیّت و بیش متنیّت و بررسی دلایل شکل گیری رابطه فرامتنی افسانه ها با داستان های قرآنی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. خواننده با مطالعه این مقاله در می یابد که افسانه های عاشقانه لری با داستان های قرآنی رابطه بینامتنی صریح و بیش متنیّت از نوع همان گونگی و تراگونگی با روش گشتار کمی و کاربردی دارند. هم چنین به دلیل ماندگاری باورهای اسطوره ای در حافظه جمعی مردم، برخی افسانه ها رابطه فرامتنی با داستان های قرآنی دارند. شایان یاد است که برخی از افسانه ها ممکن است فقط یک رابطه با داستان های قرآنی داشته باشند، ولی برخی افسانه ها هر سه نوع ارتباط را با داستان های قرآنی داشته باشند.
تحلیل مضمون های تعلیمی گلستان بر بنیاد نظریه کنش گفتار سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظورشناسی و تحلیل کارگفتار در گفتگوهای داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفتگو یکی از عناصر مهم در روایت است. به طورکلی آفرینش روایت پس از آفرینش گفتگو (dialogue)، پدیدار و بهترین تفسیرها با این عنصر روایی ایجاد می شود. این عنصر در تحلیل ادبیات بسیار اهمیت دارد؛ به همین سبب در دیدگاه ها و نظریه های جدید زبان شناسی به ویژه معنی شناسی، به آن توجه شده است. نظریه منظورشناسی یکی از شاخه های مهم در حوزه معنی شناسی است که با کارگفتارهای متنی به گفتمان روایت سامان می بخشد. با استفاده از کارگفتارها می توان به معانی ثانویة متن دست یافت. شاهنامه فردوسییکی از برجسته ترین آثار روایی ادب فارسی است که به سبب جنبه نمایشی یا دراماتیک داستان هایش، به عنصر گفتگو توجه ویژه ای دارد. در این مقاله باتوجه به این رویکرد نقد ادبی، ابتدا مبانی نظری وابسته به گفتگو و ارتباط آن با نظریه منظورشناسی بررسی می شود و سپس با واکاوی و ارائه دسته بندی ساختارهای کارگفتار، گفتگوهای متن داستان بیژن و منیژه تحلیل می شود.
نقش جنسیت در ساخت و گزینش استعاره در اشعار شاملو و مشیری ازمنظر نظریه گفتمانی استعاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
133-156
حوزههای تخصصی:
تاکنون پژوهش های نسبتاً خوبی در زمینه روابط بین جنسیت، استعاره و گفتمان درباب متون سیاسی، رسانه ای و ادبی انجام شده است. در پژوهش حاضر، سعی شده است روابط جنسیت و استعاره در شعر بررسی شود. پرسش های اساسی پژوهش عبارت اند از: نقش جنسیت در ساخت و گزینش استعاره در اشعار شاملو و مشیری چگونه است؟ آیا می توان پذیرفت که استعاره ابزاری برای بازنمایی جنسیت گرایی در اشعار ذکرشده است؟ در این پژوهش، داده ها از مجموعه اشعار احمد شاملو و فریدون مشیری استخراج و با توجه به نظریه گفتمانی استعاره چارتریس بلک تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که جنسیت گرایی در اشعار شاملو و مشیری وجود دارد، اما میزان جنسیت گرایی در اشعار شاملو به مراتب بیشتر از اشعار مشیری است؛ چراکه حوزه معنایی جنگ در استعاره های مفهومی اشعار شاملو بیشتر از اشعار مشیری است. بنابراین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که در ساخت و گزینش استعاره در اشعار جنسیت، نگرش و اندیشه شاعر، احساسات او و فضای اجتماعی حاکم بر روزگار شاعران مؤثرند و البته عامل جنسیت نقش مهمی در ساخت و گزینش استعاره ایفا می کند.
بررسی تطبیقی جایگاه نمادین « رنگ و رنگواره» در ادبیات مقاومت « نمونه مورد پژوهش: اشعار شهریار و سید محمد رضا کردستانی «میرزاده عشقی »(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
زبان و ادب فارسی دانشگاه آزاد سنندج سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۶
150 - 180
حوزههای تخصصی:
نماد یکی از آرایه های ادبی است. ویژگی بارز نماد، ابهام، عدم صراحت، غیر مشروح و غیر مستقیم بودن آن است؛ نمادگرایی و جامعه گرایی دو ویژگی اساسی اشعار شاعران مقاومت است. مهم ترین موضوعات منعکس شده در آثار ایشان افکار آزادی خواهانه و قانون خواهی، مبارزه با استبداد، وطن پرستی، بیداری مردم و برانگیختن احساسات ملی و میهنی، ترویج آزادی های فردی و اجتماعی، انتقاد از نابسامانی ها و آشنا کردن مردم به حدود و حقوق شان، اصلاحات سیاسی و تغییر و تحول بنیانی از طریق بیداری بود. لذا مطرح کردن چنین موضوعاتی در آن شرایط و در آن عصر باعث شد که شاعران به جای گفتار صریح، از نماد، رمز، کنایات و استعارات در قالب کلامی ابهام آمیز استفاده کنند. و در اکثر اشعار خود دو معنای ظاهری و مجازی را مد نظر قرار دهند؛ «رنگ» بعنوان برجسته ترین عنصر در حوزه محسوسات، از دیرباز تا کنون مورد توجَه انسان بوده و همواره روح و روان آدمی را مسحور قدرت خود کرده است. امروزه رنگ مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود. رنگ مایه آرامش و هسته آرایش جهان است و شاعران بعنوان زیبا شناسان جهان آفرینش از واژگان رنگین در عینی تر شدن ایماژهای شاعرانه و گاه در راستای تبیین مفاهیم بیان ناشدنی فضای نمادین اشعار خویش بهره ها برده اند. عنصر رنگ که یکی از اجزای مهم صور خیال است، یکی از عناصر مهم زبان نمادین شاعران مقاومت و بیان نمادین آن ها گردید. لذا این پژوهش در پی بررسی و مقایسه نمادهای رنگ و رنگواره در شعر شهریار و سید محمدرضا کردستانی است.
ضرورت تصحیح دوباره دیوان غزلیات کاتبی نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاتبی نیشابوری از شاعران معروف قرن نهم هجری و از زمینه سازان سبک هندی است. دیوان غزلیات او تنها یک بار با استفاده از نسخه های خطی محدودی، تصحیح و چاپ و منتشر شد. دیوان چاپی کاتبی همه غزل های او را در بر ندارد؛ به طوری که در مجموع نسخه های خطی دیگر که مصححان از انها استفاده نکرده اند 124 غزل بیش از نسخه چاپی وجود دارد. افزون بر این، دیوان تصحیح شده کاستی های دیگری نیز دارد که تصحیح دوباره ان را ضرورت می بخشد؛ اشکال هایی مانند نداشتن مقدمه کامل و فهرست های لازم، نبود بخشی با عنوان تعلیقات، درست نبودن ترتیب الفبایی غزل ها برای اسانی رجوع به انها، اشتباهات تایپی بسیار، افتادگی حروف و کلمات، تصحیفات، ترجیحات نادرست، و... که برای رفع همه این کاستی ها لازم است تصحیحی منقح و دقیق از دیوان این شاعر برجسته ارایه شود. هدف این مقاله شرح مشکلات دیوان چاپی و اصلاح انهاست. برای تصحیح مشکلات دیوان چاپی، از هفت نسخه خطی جدید استفاده شد که تصحیح کنندگان از انها بهره نبرده بودند. هیچ یک از نسخه ها ازنظر دقت و قدمت و کامل بودن، بر دیگری برتری درخور توجهی ندارد؛ به همین سبب اشکالات دیوان چاپی با روش التقاطی زدوده شده است.
تحلیل زمان روایی لیلی ومجنون براساس نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث روایت زمان یکی از مباحث اساسی در دانش روایت شناسی است. بزرگترین نظریه پرداز این مقوله ژرار ژنت، نظریه پرداز ساختارگرای فرانسوی است. از نظر او زمان در پیشبرد روایت نقش مهمّی ایفا می کند. ژنت در نظریه خود به بررسی و تحلیل زمان در روایت، حول سه محورِ نظم، تداوم و بسامد پرداخته است. هر یک از مؤلّفه هایی که در این سه محور تعریف می شود، یکی از سه حالت شتاب را در روایت به وجود می آورد که عبارتند از: شتاب ثابت، شتاب مثبت و یا شتاب منفی. داستان لیلی و مجنون به روایت حکیم نظامی گنجوی در قرن ششم به نظم کشیده شده است. بررسی این داستان بر اساس نظریه روایت و زمان ژنت، نشان می دهد که از سه حالت فوق سهم شتاب منفی در روایت آن بیشتر است و نظامی در روایت این داستان بیشتر به اطناب و کاستن از شتاب روایت گرایش داشته است تا ایجاز و شتاب مثبت.
تحلیل کارکردهای غیرزمانی فعل ماضی در قرآن با رویکرد معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
97 - 122
حوزههای تخصصی:
فعل ماضی در قرآن با بسامد بالا برای اشاره به رخدادهایی در زمان گذشته به کار رفته است. اما کارکرد فعل ماضی همیشه محدود به این معنای پیش نمونه ای نیست؛ بلکه با قرار گرفتن در ساختارهای مختلف، کارکردی استعاری یافته و مفاهیم وجهی را کدگذاری می کند که بسط استعاری همان معنای پیش نمونه ای هستند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، این نوع از کاربردهای فعل ماضی در قرآن را با رویکرد معناشناسی شناختی و بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی و فضای ذهنی مورد بررسی قرار می دهد. با توجه به این که کاربرد فعل ماضی گاهی فهم آیات را با دشواری هایی روبه رو کرده و زمینه برداشت های مختلف شده است، بررسی کیفیت و کارکردهای این افعال در قرآن از حیث زمانی مهم و ضروری به نظر می رسد. طبق بررسی های انجام گرفته، فعل ماضی در ساختارهای مختلف ازجمله شرطی، التزامی و... کارکرد زمانی ندارد؛ بلکه مفاهیم وجهی مثل غیرواقعی بودن، فرضی بودن و... را به صورت استعاری نشان می دهد.
زهد و ریا یا زهد ریا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خیام در مقام اعتراض به سیاست های خردستیز عصر سلجوقی
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
127 - 144
حوزههای تخصصی:
تاکنون بیشتر پژوهش هایی که پیرامون جهان بینی حکیم عمر خیام نیشابوری صورت گرفته است، بر بی تفاوتی اش نسبت به جهان هستی و جهان آخرت، اهمیت دم غنیمت شماری و مانند آن ها تأکید کرده اند و این سبب شده تنها یک قرائت از افکار او براین نوشته ها حاکم باشد. در این مقاله سعی گردیده از نگاهی دیگر به اندیشه ی خیام نگریسته شود و تلاش شده با توجه به فضای برخورد دولت سلجوقی با اندیشمندان، به ویژه با دگراندیشانی که با سیاست های حاکم بر نظامیه ها هماهنگ نبوده اند این سؤال را مطرح کند که آیا منظور خیام از به کار بردن واژه ایی مانند کوزه، لاله رخ ، نازنین، سبزه و مانند آن ها نمی تواند معنای استعاره ای و در واقع اشاره به دانشمندانی باشد که در این فضای سخت مورد بی مهری و آزار و احیاناً کشتار قرار گرفته اند. با بررسی اشعار خیام در بستر زمانی اش این پژوهش بر آن است که اشعار خیام در اعتراض نسبت به عملکرد دولت مردان سلجوقی و سرکوب هرگونه خردورزی و تفکر فلسفی و مبارزه آنان با دانشمندان علوم عقلی باشد. این مقاله تأکید دارد که اشعار خیام گویا به چنین قصدی سروده شده باشد و او کوشیده است از دانشمندانی که در گمنامی به سر برده اند با این تعابیر یاد کند و امیدوار به روزی باشد که جامعه ی ایرانی پی به ارزش آنان برده واز آنان قدر شناسی نماید.
چالش برابریابی برخی ساخت های دستوری در تعریب بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معادل یابی به معنای یافتن واژگان، قالب های بیانی و نقش های دستوری مأنوس در زبان مقصد برای واژه ها و ساخت های دستوری جمله های متن مبدأ است. نظر به اهمیت این مسئله، مقاله حاضر با دقت در معادل یابی برای برخی نقش های دستوری از جمله ساخت هایی که متمم در آن ها به کار رفته است، می کوشد تا چالش ها و تفاوت ها را در ترجمه از فارسی به عربی بررسی کند و مشکلات را نشان دهد. در این راستا، اغلب مثال ها از دو رمان کلاسیک فارسی، یعنی مدیر مدرسه از جلال آل احمد و چشم هایش از بزرگ علوی انتخاب شده است که می توان گفت از مصادیق زبان معیار به شمار می آیند. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا فرایند ترجمه، معادل یابی دستوری و تغییر بیان را بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد بررسی نماید و بر اساس داده ها به این نتیجه می رسد که مترجم نباید به دنبال یافتن نقش دستوری مشابه در زبان مقصد باشد، بلکه باید یک رابطه معنایی را بین دو یا چند واژه در جمله فارسی تشخیص دهد، سپس به دنبال همان رابطه معنایی میان واژه ها در زبان عربی بگردد که نظریه کتفورد نیز همین تفاوت نقش های دستوری را تأیید می کند.
گرته برداری از تعبیرات کنایی و ساختارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ردیف و کارکردهای آن در شعر شاعران حوزه ادبی عراق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ردیف یکی از ارکان موسیقی کناری شعر است که نقش مهمی در زیبایی شعر کلاسیک فارسی از بدو پیدایش آن داشته است. اما از آنجا که سبک بینابین قرن ششم آغاز استفاده پیچیده و هنرمندانه از ردیف در حوزه ادبی عراق است، این پژوهش بر آن است تا به شیوه توصیفی- تحلیلی دریابد ردیف در شعر شاعران سبک سلجوقی تا چه میزان و با چه کارکردهایی رواج داشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد شاعران قرن ششم نخستین شاعرانی هستند که به طور گسترده از ردیف های اسمی دشوار و ردیف های فعلی مختلف با کارکردهای متنوع هنری، غیر هنری و حتی گاه نامتعارف و منفی در اشعارشان استفاده کردند؛ و همین امر یکی از عوامل تمایز سبک سلجوقی از شعر سبک خراسانی است. با توجه به نتایج تحقیق، ردیف فعلی با 55 % پرکاربردین ردیف در اشعار شاعران این دوره است. مهمترین کارکردهای هنری ردیف در شعر این شاعران عبارتند از: فراهنجاری، تناسب با مضمون شعر، ایجاد صور خیال، روایتگری فکر و اندیشه شاعر و ایجاد موسیقی درونی.
دراسه مقارنه للمضامین الأنطولوجیه لمحمد علی شمس الدین وفرید الدین العطار النیسابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
147 - 163
حوزههای تخصصی:
إنَّ محمدعلی شمس الدین شاعر لدیه اتجاهات عرفانیه وهو متأثر من العطار النیسابوری ومن جمله هذه التأثرات إننا نجد مضامین وجودیه ومفاهیم حول وحده الوجود وکذلک الحیره العرفانیه والرؤی حول الموت والفناء فی أشعاره. ورغم من أهمیه المفاهیم حول المعرفه الوجودیه فی أشعار کلا الشاعرین والتألیفات التی دونت حول هذه المعرفه؛ ولکن لم یتم بحثاً وافیاً حول هذا الموضوع. من أجل هذه الغایه فإننا عمدنا إلی دراسه التأثیر والتأثر بین الشاعرین علی طریقه المدرسه الفرنسیه للأدب المقارن بشکل وصفی وتحلیل المحتوی فی أشعار هذین الشاعرین. ونظراً لتأثر شمس الدین من العرفان الإسلامی الإیرانی والمؤلفات حول العرفان فی الأدب الفارسی، فإننا حاولنا فی هذه الدراسه تبیین کیفیه التشابه والخلاف فی توظیف تلک المضامین من خلال المقارنه بین أشعار شمس الدین والعطار النیسابوری. تشیر النتائج الی أن کلا الشاعرین قد تشابها فی التعبیر عن وحدت الوجود و کذلک نظرتهما الی الموت فإنّها توحی بأنّ الموت ولاده جدیده.
تمثّلات الهُجنه فی روایه "ساق البامبو" لسعود السنعوسی؛ قراءه علی ضوء المبدأ الحواری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲
70 - 53
حوزههای تخصصی:
إنّ السرد باعتباره منتوجا ثقافیا تواصلیا، هو الظاهره الحواریه بامتیاز، والذی لا وجود له خارج نطاق الحوار والتواصل. جاءت روایه "ساق البامبو" لتتدفق فی فضاء ثقافی على درجه ملحوظه من الاتساع، لتحقق إبداعاً أدبیاً مقنعاً، بمقدوره التعبیر بجرأه عن التناقضات والتشظی لدى الشرائح المنبوذه فی المجتمعات. فهذه الروایه امتلکت القدره على طرح التعددیات من منطلق توسیع المحدودیات. فإنها تنبّئ عن الفضاء الثقافی المتنوع وما یتولّد عنه من وعی روائی جدید، حیث تحمل هاجس التخلّص من الصوت المسیطر الواحدی بخلق کیان نصی متعدد الأبعاد والأصوات، وهو وعی یمکن إدراکه فی النهایه المفتوحه للروایه، وفی اتساع النبرات والتطلعات المختلفه فی وعی بطل الروایه الذی یعبّر عمّا فی داخله عن "التیه" ویصف نفسه کشجره البامبو. فقد لفتت هذه الروایه انتباهنا حیث انفتحت فصولها فی المشهد الثقافی التعددی إیذانا بانفجار التناقضات التی تشکل العلامه الأهم فی مضمونها، فهی هازئه بالوحدویّه أی الشمولیّه. من هذا المنزع نهدف دراسه استطراق هذه الروایه للموضوعات المحرّمه بشکل ملحوظ، وقراءه سردها الذی وجّه سهامه نحو الأعراف والتقالید فی المجتمعات العربیه ونحو کل ما لا یجوز المساس به؛ ومن نفس المدخل نرمی إیضاح تمثلات الهُجنه فی الهویه باعتبارها منتوج ثقافی أی صُنعه ثقافیه. ذلک من خلال هذا النموذج الفنی الناجح، نؤکد علی قابلیه السرد الروائی فی إعاده قراءه القیم وقدرته علی تغییرها. فتمّت الدراسه بمنهج وصف – تحلیلی، واستناداً إلی نظریه "الحواریه"، کی تکشف عن تمثّلات الهُجنه فی الروایه. وما توصلنا إلیه عبر هذه القراءه، هو أنّ هذه الروایه جاء سردها على إیقاع محتج، غایته تدمیر التعالی الاستبدادی الذی یمارس طمس صوت الناس وتبدید أی فرصه للنمو بحریه. هذا ما لاحظناه فی هذه الروایه إذ قامت باختلاق فضاءً حواریاً، یقرّ بالتبادلیه، سواءً بدعوه القارئ فی التفاعل مع النص أو بتأسیس الهُجنه فی حبکه الروایه. فعلی العموم، وفق ما جاء به "باختین" من المعطیات النظریه، لاحظنا تحرّر هذه الروایه من جمود الأحادیه فی سبیل إعاده تفسیر وتقویم الهویه لدی الشخصیه المرکزیه للروایه. وهکذا وجدنا لها انتصاراً علی الصوت المرکزی المفرط، حیث یستخرج القارئ منها هُجنه المواقف والخیارات فی صفحاتها.
ساخت واژه فعل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شاعرانه های فارسیِ دربار عثمانی با تکیه بر بهجه التواریخ شکرالله رومی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
97 - 108
حوزههای تخصصی:
با توجّه به نفوذ زبان فارسی در آسیای صغیر(آناتولی)، بررسی و تحلیل تألیفات در این حوزه در تدوین تاریخ زبان فارسی و سبک شناسی آن اهمیت ویژه ای دارد. دوره عثمانی دورانی بوده که زبان فارسی پس از چندین قرن تداول در آسیای صغیر، به صورت زبان رسمی درآمده و حتی در متصرفات آن دولت از جمله در ممالک جنوب شرقی اروپا رواج یافته است. بهجهالتواریخ یکی از مهم ترین آثار تاریخی این دوره است که به دست شکرالله رومی و با استناد به کتب مختلف و معتبر تاریخی همچون تواریخ طبری، ابن جوزی، ابن خلکان، قاضی بیضاوی و... تألیف شده است. وی از مردم آناتولی بوده که از بیست و دو سالگی در دربار پادشاهان عثمانی که انس و علاقه ویژه ای به شعر و زبان فارسی داشته اند، به خدمت مشغول بوده و در اواخر عمر تصمیم می گیرد اثری تاریخی تألیف و به قول خود توشه ای برای عالم عقبی فراهم کند. کتاب، اگرچه از لحاظ تاریخی با اهمیت است، اما از منظر ادبی هم مضامین درخور توجه و ارزشمندی دارد. رومی که در دربار شعردوست عثمانی رشد کرده و خود نیز در سرودن شعر دستی بر آتش دارد، در طول کتاب و در جای جای متن به تقلید و تضمین اشعار فارسی پرداخته و نثر خود را به نظم، مزیّن کرده است و همین، نگارندگان را برآن داشت تا در پژوهش حاضر، با تکیه بر این اثر که باب سیزدهم آن را به تواریخ سلاطین عثمانی اختصاص داده است، به بررسی اجمالی تجلی شعر فارسی در دربار عثمانی بپردازند.
حضور شعری یا تجربه متنبی از نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹ (پیاپی ۸۴)
205-218
حوزههای تخصصی:
تاکنون کمتر شاعری مانند متنبی توانسته است اندیشه و قلم دانشمندان و ادیبان و شاعران بسیاری را، از گذشته تاکنون، به خود مشغول کند و در روزگار حیاتش با چنان اقبالی روبه رو شود. در این جستار برآنیم راز این همه اقبال به شعر متنبی و تفضیل او بر دیگران و خاتم شاعران عرب بودنش را دریابیم. از گذشته های دور تاکنون، این مهم را از زوایا و منظرهای مختلفی بررسیده و کاویده اند. در پژوهش حاضر، این دقیقه در شعر متنبی از رهگذر دو اصطلاح "حضور" و "غیبت" صوفیه، که همانند شاعران بر شهود تکیه دارند و مفاهیمی چون "تجربه از نزدیک" و "تجربه از دور" و با تکیه بر این بیت متنبی: «فالخیل و اللیل و البیداء تعرفنی/ و السیف و الرمح و القرطاس و القلم» کاویده شده است. متنبی با حضور همیشگی اش در تجربه های شعری خویش توانسته آنچه را از اعیان در پرده بوده است آشکارا ببیند تا حکم غیبی برای او به حکم عینی تبدیل شود. راز جاودانگی متنبی را در همین حضور همیشگی یا به تعبیری در همین تجربه از نزدیک یا به قولی در آشنایی و معرفت شاعر می توان جست. همین مهم سبب شده است تا شعرش «مرجع ضمیر زندگی» شود.