فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۶۱ تا ۶٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
رمان فارسی محصول ورود و بروز تجدد غربی است اما زمینه های شکل گیری آن در بستر فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران فراهم بوده است تا این شکل بتواند در جریان آن پذیرفته شود. عصر طولانی و پرتلاطم ناصری (حک: 1227-1275ش.) که اجازه پیدایی گفتمانهای متعارض را در قالبهای ادبی رسمی و غیر رسمی گاه می داد و گاه نمی داد، دوره ای است که رابطه با غرب و به تبع آن تأثیرپذیری از آن بیش از پیش بر فرهنگ اجتماعی و ادبی ایرانیان اثر گذاشته است. سفر و مهاجرت بسیاری از ایرانیان از جمله خود شاه به اروپا و قفقاز و قلمرو دولت عثمانی مجرای اصلی ورود نگاه های تازه بود. قالب پژوهشی ما برای بازشناسی نخستین رمان فارسی، بر بنیاد رویکردهای جامعه شناختی ادبیات (دیدگاههای گئورگ لوکاچ و لوسین گلدمن) بنا شده است. بر این اساس، رمان با قهرمان مسئله دار تعریف می شود. در واقع، آنچه شکل رمانی را می سازد، شکل شخصیتی است که متفاوت از آثار روایی پیشینی و در تقابل با وضعیت اجتماعی تازه عرضه می شود. در اینجا با بررسی و تحلیل متنی هر سه جلد سیاحتنامه ابراهیم بیگ و مقایسه کوتاه آن با سایر آثار هم عصر خود بدین نتیجه می رسیم که در میان آثار آن دوره، تنها این اثر دارای قهرمان مسئله دار به معنای دقیق کلمه است و می توان آن را نخستین رمان فارسی دانست. اثری که عنوان سفرنامه (سیاحت نامه) دارد و با شکلهای سنتی فارسی پیوستگی هایی دارد؛ اما در قالب تازه رمان نوشته شده است.
بررسی گونه شناسی تفسیر صفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متون تفسیری، بخش مهمی از تاریخ ادبیات در جهان اسلام را تشکیل داده است. هرکدام از مفسران متناسب با دانش تخصصی، مخاطبان، مناطق جغرافیایی، دوره های تاریخی، مذاهب اعتقادی و... روشی را برای تفسیر قرآندر پیش گرفته اند. اگرچه تمام آنها در دسته تفسیر یا متون تفسیری قرار می گیرد، نشان دادن جنبه های تفاوت و اشتراک تفسیرهای مختلف و طبقه بندی آنها ضروری است. تفاسیر قرآن سه ویژگی اصلی گونه یا ژانر (تعدد، تشابه، تمایز) را داراست و به همین سبب رویکرد ژانری ابزاری مناسب برای طبقه بندی این نوع متون است؛ ازاین رو در این پژوهش سعی شده است با رویکرد ژانری به بررسی تفسیر صفی پرداخته شود و نویسندگان با این رویکرد به تحلیل های فرامتنی، متنی و بینامتنی آن بپردازند. نتایج تحقیق عبارت است از: تفسیر صفی در ژانر تفسیر یا تفسیر قرآنی و زیرژانر عرفانی قرار دارد؛ صفی علی شاه با نفوذ در رجال حکومتی ضمن گسترش سلسله نعمت اللهی، به تبلیغ و تثبیت گفتمان سنت گرایی مدنظر حکومت نیز پرداخته است. او تفسیر صفی را به درخواست مریدان و با هدف تبلیغ و تثبیت سلسله نعمت اللهی سروده است؛ مخاطب هدف آن عام و خاص است؛ اصلی ترین کارکردهای بیرونی آن کارکرد تبلیغی ارشادی و سیاسی اجتماعی است؛ این تفسیر در دسته تفسیرهای اجتهادی باطنی قرار دارد و رویکرد تفسیری غالب متنْ رویکرد ادبی عرفانی است؛ همچنین با دو نمونه از متون پیش از خود یعنی مشکوهالانوار غزالی و مثنوی معنوی مولوی ارتباط دارد.
بررسی مؤلّفه های مینی مال جنگ در «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی و واکاوی تطبیقی آن درادبیات مینی مال «دفاع مقدّس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم معاصر، ادبیات داستانی کلاسیک نمی تواند به شکل پیشین خود، بدون دگرگونی در درون مایه و ساختار بر جای ماند؛ از این رو، از اواخر دهه هفتاد قرن بیستم، داستان نویسی در غرب دچار تحوّلاتی در روش کاربرد مؤلّفه های داستانی و حجم داستان ها شد. انبوهی کارها، شتاب زدگی و تنگنای زمان، شماری از داستان نویسان معاصر را به سوی کمینه نویسی و حتی نگارش داستان های سی ثانیه ای ره نمود. این گروه از نویسندگان با درک ضرورت های زمان از حجم داستان ها کاستند و به سوی سادگی بیان و کاربرد کمتر پیچیدگی ها و آرایه های داستانی گرایش یافتند. این سبک داستان نویسی که به دنبال ساده ترین حالت در نوشتن بود، «مینی مالیسم» نام گرفت. از میان نویسندگان آمریکایی، «ارنست همینگوی» نخستین نویسنده ای شناخته می شود که با موضوع جنگ، مینی مال نوشته است. در ایران هم، چندی است نویسندگان، داستان های مینی مال با موضوع جنگ تحمیلی نوشته اند. در این پژوهش، ضمن بیان مؤلّفه های داستان های مینی مالیستی، به بررسی و تحلیل این مؤلّفه ها در داستان مینی مال برگزیده ارنست همینگوی، «پیرمرد بر سر پل» و واکاوی تطبیقی دو نمونه مینی مال ادبیات دفاع مقدّس پرداخته شده است. در بررسی این آثار به این نتیجه می توان دست یافت که «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی، مدل و نمونه کاملی از داستان های مینی مالیستی است که بسیاری از مؤلّفه های آن را داراست؛ در حالی که در مینی مال های منتخب ادبیات دفاع مقدّس، گاهی به سبب تکرار مضامین، احساسی بودن، شعارزدگی و در بعضی موارد ضعف ساختاری، به اصول و مؤلّفه های اساسی این ژانر ادبی کمتر توجه شده است.
ساختارهای شرطی گلستان سعدی و کارکردهای بلاغی- معنایی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلستان سعدی به مثابه یکی از امهات متون نثر پارسی، از جنبه بلاغی و زبانی، متنی بسیار غنی است. در پژوهش حاضر، انواع ساختارهای شرطی ("اگر" و متعلقات آن) به مثابه ابزارهایی مؤثر در بلاغت و معنا در گلستان سعدی بررسی و تحلیل شده است. مدعای اصلی پژوهش حاضر این است که اولاً گزاره های شرطی کتاب گلستان، از حیث ساختاری دارای تنوع هستند و ثانیاً این گزاره ها، نقش مهمی را از لحاظ معنایی و بلاغی در کتاب گلستان ایفا کرده اند. برای اثبات این مدعا، انواع ساختارهای شرطی به کار رفته در کتاب گلستان، از لحاظ ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است و کارکردهای معنایی هریک از این ساختارها، واکاوی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که گزاره های شرطی در گلستان، از حیث ساختاری و اغراض بلاغی- معنایی در 14 مدل مختلف قابل دسته بندی هستند و اغراض بلاغی مختلفی همچون: تشبیه، توصیف، ربط، التزام و ... را دربرمی گیرند.
دگردیسی های سپهر گفتمان در ترجمه مفهومی محمد عبدالله نورالدین از رباعیات خیام نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سپهرگفتمان به مجموعه ای از هنجارها، دانش، آداب و رسوم، مفاهیم و ایدئولوژیِ مورد پذیرش شاعر یا نویسنده اطلاق می شود که در آثارش نمود می یابد. در ترجمه اثر ادبی، بررسی کیفیت بازنماییِ سپهر گفتمان در زبان مقصد علاوه بر درنوردیدن مرزهای زبانی و ادبی بر اهمیت چگونگی این بازنمایی نیز تأکید دارد؛ زیرا رویکرد مترجم به عناصر سپهر گفتمانِ متن مبدأ و چگونگی ترجمه آن به زبان مقصد، نیازمند دقت و توجه ای بایسته است. رباعیات خیام نیشابوری (439- 526ه ) شاعر پرآوازه ایرانی، یکی از آثار ادبی ارزشمند است که بعد از ترجمه فیتز جرالد مورد اهتمام جهانیان قرار گرفت. محمد عبدالله نورالدین شاعر و ناقد معاصرِ اماراتی (1976م.) نیز از مترجمانی است که به ترجمه مفهومی رباعیات خیام پرداخته است. او بعد از ذکر یک رباعی از خیام و بیان ترجمه مفهومی خود، دیگر ترجمه های عربیِ این رباعی را نیز به منظور برجسته سازی و تشخص ترجمه خود در مقایسه با دیگر آثار انجام شده در این زمینه، بیان می دارد. نورالدین با برگردان این رباعیات به زبان عربی و با تغییر قالب رباعی به شعر سپید و تلفیق ایدئولوژی های جدید به منظور گنجاندن جوهر اندیشه های عرفانی و اجتماعی خود ترجمه ای مفهومی را به دست می دهد. پژوهش حاضر بر این است تا با رویکرد هرمنوتیکی عناصر سپهر گفتمان در رباعیات خیام و تغییرات مشهود آن را در خوانشِ عربیِ نورالدین بررسی و شیوه ترجمه آزاد آن را بر عناصر بوطیقای این رباعیات شرح و تبیین کند. بررسی وتحلیل این خوانش از رباعیات خیام نشان می دهد که این ترجمه گونه نیز بسان هر ترجمه مفهومی نتوانسته از بافت موقعیتی و فرهنگیِ مقصد مصون ماند؛ از این رو، بخشی از واژگان رباعیات خیام در برگردان نورالدین حذف شده و واژگان و ترکیباتی دیگر جانشین آن ها شده تا به فراخور زمانه گفتمانی دیگر پدید آرد، اما با وجود این تغییرات، ترجمه مفهومی نورالدین به محتوای رباعیات خیام بیش و کم وفادار مانده است.
بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
43 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های دسترسی به ادبیات عامه در ایران ادبیات مکتب خانه ای است که بر مبنای ادبیات شفاهی بوده، به صورت مکتوب در آمده و در مکتب خانه های قدیم به محصلان آموزش داده می شد. از آن جا که زن یکی از مهم ترین موضوعات ادب و هنر سراسر گیتی است، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در آثار مکتب خانه ای از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای می باشد. بر این اساس 27 قصه مکتب خانه ای که سیمای غنایی زن در آن ها مشهود است، به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پر بسامدترین جنبه غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ستایش زیبایی های جسمانی اوست. عشق نیز اصلی ترین درون مایه غنایی سیمای زن در منظومه های عاشقانه می باشد. توبه، مرثیه سرایی، تفاخر، عشوه گری، شادخواری و نفرین از جنبه هایی هستند که با بسامد کم تر سیمای غنایی زن را تشکیل می دهند.
تحلیل خطبه ی انتقادی امام حسن (ع)پس از رحلت رسول خدا (ص)بر اساس نظریه فرکلاف
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، پدیده ای زبانی می باشد که در اثر ارتباط تولید شده، و گرایشی مطالعاتی، اجتماعی و میان رشته ای است. گفتمان انتقادی، به تحلیل و نقد متونی که بازتاب دهنده عوامل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه است، می پردازد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل گفتمان انتقادی امام حسن مجتبی7 در وقایع پس از رحلت رسول خدا6 بر اساس نظریه فرکلاف است که در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و به روش توصیفی- تحلیلی به آن پرداخته می شود. دستاورد این نوشتار تبیین گفتمان انتقادی امام7 است که نشان دهنده شرایط خفقان و قدرت مسلط بر جامعه، اوضاع مردم کوفه در زمان حضرت می باشد، افزون بر این اثرپذیری امام7 از آن شرایط که گفتمان را به صورت اعتراضی و انتقادی نسبت به پیمان شکنان ایراد فرموده اند، این انتقاد را در راستای اثبات امامت و جانشینی بعد از رسول خدا6، شکوه از حق ضایع شده حضرت علی7، ذکر فضایل پدر بزرگوارش، معرفی یار و یاور دلسوز پیامبر اکرم6 و روشنگری در جهت برانگیختن افکار عمومی برای حمایت و پشتیبانی امام7 و یارانش برجسته می نماید.
تحلیل بن مایه های اساطیری گیاه و درخت در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم مهر و آبان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
171-191
حوزههای تخصصی:
تقدس درخت و گیاه از دیرباز تا امروز سبب شده است تا در اساطیر، ادبیات و فرهنگ عامه بر جلوه های گوناگون آن اشاره شود. در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد، بن مایه های اساطیری درخت و گیاه مانند اعتقاد به درمانگری آن، سوگند خوردن، آیین خوشبو کردن خانه ها و نماد مرگ و زندگی بودن آن در اشعار محلی و آیین های این مردمان نمودی آشکار دارد. هدف این پژوهش، تحلیل بن مایه های اساطیری گیاه و درخت در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد و توجه به جنبه های ادبی این بن مایه ها در اشعار محلی آن هاست. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش تحلیل محتوا انجام شده است. بسیاری از بن مایه های گیاهی مانند گیسو بُران ، معطر کردن خانه با دود گیاهان، اعتقاد به شفابخشی گیاهان در فرهنگ مردمان کهگیلویه و بویراحمد، نمودی اساطیری دارند که در فرهنگ ایران باستان یافت می شوند. عمل سوگند خوردن به درخت، بیشتر از سوی کشاورزان و با تأکید بر سبزی آن و در اثبات درستی سخن خود است. آن ها برای خوشبو کردن فضای خانه ها و همچنین، برای درمان بیماری ها از گیاهان کوهی استفاده می کنند که سبب دور شدن شیاطین به اعتقاد این مردمان می شود. زنان این مردمان در مراسم سوگواری، موی سر خود را برای مرگ عزیزان پس از گشودن بریده و در زیر درخت دفن می کنند که نمادی از مرگ است. پس از گذشت یک سال و با رشد موهایشان امکان ازدواج مجدد را برای خود فراهم می کنند. همچنین، آن ها موی سر و ناخن خود را زیر درخت بلوط برای باروری، دوری از بیماری و جادو دفن می کنند.
بازتاب شیوه استیلایی زمامداران غزنوی و سلجوقی در اشعار درباری آن دوره(با نیم نگاهی به اندیشه ماکیاولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
113 - 138
حوزههای تخصصی:
نظریه استیلایی قدرت در ایران پس از اسلام، در دوره هایی که مذهب تسنن رواج داشته و کارآمدی و مصلحت نگری را جزء اصلی اندیشه های سیاسی خویش قرار داده، نمود بیشتری داشته است. بدین ترتیب، در دوره ی استیلای ترکان غزنوی و سلجوقی که بر مذهب تسنن بوده اند، تئوری استیلایی بازتاب وسیعتری یافت. از دیگر سوی، آنچه مطمح نظر ماکیاولی، متفکر بزرگ سیاسی سده های پانزدهم و شانزدهم ایتالیا بوده است، این مهم بود که چگونه می توان روش های اجرایی و درست به-دست داد تا بدان دستاویز، ایتالیا و فلورانس را از هجوم ویرانی و تباهی نجات داد. بنابراین، ماکیاولی نیز به واقع گرایی و مصلحت اندیشی در نظریات خویش، به عنوان دو رکن اساسی در امور سیاسی توجه عمده نمود. در این نوشتار، پس از بررسی اندیشه های مبتنی بر قدرت سیاسی در اسلام، تفکرات سیاسی در ایران پس از اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و ادب فارسی سده-های چهارم تا هفتم هجری از نظر گذرانده می شود و سپس به اندیشه های ماکیاولی و وجوه شباهت و تفارق آن با نظریه استیلایی قدرت در اشعار درباری پرداخته خواهد شد. بالطبع، شعر درباری آن دوران، بهتر از هرچیز دیگری می توانسته محل بازتاب نظریه استیلایی باشد. برخی از وجوه این نظریه که در اشعار درباری نمود داشته است عبارتند از: قدرت بی ملاحظه و ارعاب، سیاست جنگ، استفاده ابزاری ازمذهب و...
«خردگویه» زیرگونه ای در ادبیات تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«خردگویه»، زیرگونه ای در ادبیات تعلیمی است که نخستین بار کنفسیوس آن را برای آموزشِ خردجویانی که نزد او می آمدند و پرسش هایی را مطرح می کردند، به کار برده است. این گونه سخنان وقتی در متون ادبی نقل و روایت می شود ذکاوت و ارجحیت گوینده را نسبت به دیگران نشان می دهد و وجود چنین افرادی در فرهنگ های مختلف نمایانگر حوزه ای از تفکر و عقلانیت است که برای سایر مردم، موهبتی آسمانی تلقی می شود. ترجمه عنوانِ چینی کتاب کنفسیوس، LunYu در زبان انگلیسی به Analects به درستی نمایانگر ساختار و محتوای کتاب کنفسیوس نبوده و برگردانِ آن در زبان فارسی به «مکالمات» نیز سبب شده که این گونه ادبی، با گفت وگو (دیالوگ) که مبتنی بر ارتباطی دوسویه است، یکی شمرده شود. خردگویه دارای مؤلفه هایی است که آن را از پندنامه و زیرگونه های دیگری مانند خطابه و امالی متمایز می کند. در مقاله حاضر مبحث ترجمه واژه LunYu و ویژگی های ساختاری و محتوایی خردگویه همراه با نمونه هایی از منطق الطیر عطار و فیه ما فیه مولانا بررسی و همچنین وجوه تمایز خردگویه با پندنامه، خطابه و امالی شرح و تبیین شده است.
فراوانی "راهبردی" در عملیات روانی شاهنامه (مطالعه موردی داستان رستم و سهراب بر اساس نمودار فراوانی)
حوزههای تخصصی:
عملیات روانی تدبیری است عاری از خشونت که زمینه نفوذ و غلبه بر دشمن را فراهم می سازد. امروزه دانش سیاست و امنیت این تدبیر را در عقلانیت راهبردی حاکمیت ها قرار داده است. در حکومت های کهن نیز این تدبیر به صورت تعلیمی، ورزشی و تفریحی مورد تمرین قرار می گرفت و با بررسی عملکردهای سیاسی و نظامی گذشتگان همواره می توان برای این تدبیر پیچیده و سیاسی بشریت نمونه های فراوانی چه در بخش راهبردی و چه در بخش تاکتیکی ذکر کرد. در این مقاله از باب نمونه بخش تاکتیکی عملیات روانی داستان "رستم و سهراب" مورد بررسی قرار گرفته و پس از ذکر مصداق برای هفتاد و هشت مورد از انواع نوزده گانه عملیات روانی تاکتیکی به این نتیجه می رسد که انگاره سازی و پلیس خوب و بد هر کدام با ضریب 82/12% بالاترین و دسته واگن با ضریب 29/1% در پایین ترین سطح از فروانی نمودار قرار گرفته است. قابل ذکرست که سطوح و انواع عملیات روانی همواره از گفتمان و عقلانیت زمان پیروی کرده است.
فرم شناسی تلمیحات روایی- قرآنی در مجموعه اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلمیح یکی از کهن ترین و پرکاربردترین فنون و صنایع ادبی بلاغی است که سبب غنای معنایی و زیبایی زبانی شعر می شود؛ اما در ادبیات و شعر معاصر، رشد دانش ادبی و گسترش مطالعات نقد ادبی سبب تنوع و پیچیدگی کاربرد این صنعت ادبی در شعر شده است که بررسی و تحلیل ظرافتهای ساختاری و نحوه سازوکار آنها نیازمند مطالعات دقیق تر با رویکردهای نوین است. از این رو، پژوهش حاضر در صدد است به شیوه توصیفی تحلیلی ساختار تلمیحات روایی قرآنی در مجموعه اشعار شفیعی کدکنی را با روشی نوین بررسی کند تا دریابد شفیعی کدکنی با چه شگردهای فرمی از روایتهای قرآن در تلمیحات شعری اش استفاده کرده و بر این اساس، چه اقسام تلمیحی در شعر او وجود دارد؟ بر اساس نتایج، شفیعی کدکنی شاعری است که در تلمیحات روایی قرآنی خود قسمتهای مختلفی از داستانهای معروف و شناخته شده قرآنی را با نوآوری ها و هنجارشکنی های ساختاری و هنری متنوع و پیچیده ای به کار برده است که سبب ایجاد اقسام مختلف تلمیحات تشبیهی، ساختاری، آیرونیک، چندوجهی، ترکیبی، پژواکی و نام دهی خاص در شعرش شده است.
تحلیل انتقادی گفتمان دو اثر طنزآمیز «دیوان خروس لاری» از ابوالقاسم حالت و «مجموعه آثار محمد علی افراشته» بر اساس الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴
57-88
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار تحلیل انتقادی گفتمان دو اثر طنزآمیز «دیوان خروس لاری» از ابوالقاسم حالت و «مجموعه آثار محمدعلی افراشته» به کوشش نصرت الله نوح، براساس الگوی ون لیوون (1996م.) است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قدرتهای حاکم و فرایندهای ایدئولوژیکی دوران پهلوی دوم بر میزان صراحت و پوشیدگی کلام در این دو اثر است. در این مقاله کارگزارانی که در این اشعار طنزآمیز حضور و مشارکت دارند براساس عوامل الگوی ون لیوون چون حذف، تشخص زدایی، مشخص سازی، نامشخص سازی، نامدهی، طبقه بندی، پیوند زدن، جدا کردن، جنس ارجاعی و نوع ارجاعی بررسی می شوند. دلیل انتخاب این دو اثر این است که دیدگاه های این طنزپردازان در دوران پهلوی دوم از آبشخورهای مشترک سیاسی و اجتماعی سرچشمه می گیرد؛ اما آنان ایدئولوژی و گرایشهای متفاوتی نیز دارند. بنابراین وجود مشترکات و مفترقات گوناگون، زمینه مقایسه میان آنها را فراهم می سازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با اینکه هر دو طنزپرداز به پوشیده گویی تمایل بیشتری دارند و طبقه بندی و تشخص زدایی در اشعار آنان بیشترین بسامد را دارد؛ اما محمدعلی افراشته بر خلاف ابوالقاسم حالت با نامدهی کارگزارانی که بر مسند قدرت قرار دارند و هم چنین انتقاد از ارکان اصلی قدرت چون شاه، دربار، روحانیون و نیروهای امنیتی بر صراحت کلام خود افزوده است. محمدعلی افراشته هم چنین به دلیل گرایش سوسیالیستی از عامل جنس ارجاعی برای بازنمایی توده و خلق بیشتر بهره برده است. ابوالقاسم حالت نیز با کاربرد بیشتر عامل نامشخص سازی یعنی ضمایر و صفات مبهم، کلام خود را پوشیده تر کرده است.
تحلیل رویکردهای شارحان مفتاح العلوم دربارۀ رابطه فن بدیع با فصاحت، بلاغت، معانی و بیان (قرن هفتم و هشتم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۲
61-86
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران معاصر بلاغت بر این باور هستند که شرح هایی که بر کتاب های مشهور بلاغت مانند مفتاح العلوم، تلخیص المفتاح و... به نگارش درآمده است، اغلب در بردارنده مباحث تکراری و غیر خلاقانه است. هرچند نمی توان این رأی را به کلی رد کرد، بررسی دقیق این شرح ها نشان می دهد که شارحان، گاه مسائلی تازه نیز در نوشته های خود بیان کرده اند. این مسائل تازه از دیدگاه تاریخ اندیشۀ بلاغی حائز اهمیت است. یکی از این مباحث، پیوند میان «بدیع» و بخش های دیگر علم بلاغت است. امروز برای ما طبیعی می نماید که بلاغت اسلامی را دارای سه قلمرو مجزّا به نام های «معانی»، «بیان» و «بدیع» بدانیم، لیکن در قرن های هفتم و هشتم، این استقلال به هیچ وجه امری مسلم نبوده است. در این مقاله آرای شارحان سکاکی دربارۀ جایگاه بدیع و نسبت آن با سایر قسمت های علم بلاغت تحلیل می شود. در میان این شارحان، چهار طبقه را می توان مشخص کرد که هر یک از آنها رأیی جداگانه دارند. این آرا بدین ترتیب است: 1. بدیع، بخشی از فصاحت است. 2. بدیع، بخشی از فصاحت و بلاغت است. 3. بدیع، بخشی از علم معانی و بیان است. 4. بدیع مستقل است و با هیچ کدام از بخش های دیگر ارتباط ندارد. در این مقاله به توصیف آرای این چهار طبقه و واکاوی دلایل این گونه گونی پرداخته شده است.
زندگی و آثار علی محمّد منشی و شیوه وی در تقلید گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸۵
33-51
حوزههای تخصصی:
تألیف آثاری به تقلید از گلستان سعدی، از همان روزگار نزدیک به تألیف این کتاب آغاز شد. یکی از آخرین آثار نوشته شده به تقلید از گلستان، شکرستان اثر علی محمّد منشی متخلص به حکیم است که در گذشته، زندگی وی در هاله ای از ابهام قرار داشت و برخی از محقّقین درباره وی به حدس و گمان روی آورده بودند. در این مقاله ضمن بررسی تحقیقات پژوهشگران پیشین، زندگی علی محمّد حکیم از خلال منابع عصر قاجار روشن شده است و در ادامه به بررسی سبک و محتوای کتاب شکرستان او و مقایسه آن با گلستان سعدی پرداخته شده است تا میزانِ پیروی وی از سبک سعدی روشن شود.
تحلیل تطبیقی لالایی های فارسی و انگلیسی از منظر فرانقش اندیشگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل بلاغی حوزه های تصویری شعر فاضل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
51 - 64
حوزههای تخصصی:
ایجاد تحول در کلام غیرادبی و تبدیل آن به سخن مخیل فرایندی است که با کمک ابزارهای بلاغی چون تشبیه، استعاره و ... شکل می گیرد. تصویر که انعکاس اندیشه ها، عواطف، احساسات، باورها، اعتقادات، ویژگی های شخصیتی و درونیات شاعر است، دست مایه انتقال مضامین گوناگون به خواننده است. فاضل نظری، شاعر خوش قریحه معاصر، به کمک دو آرایه بلاغی تشبیه و استعاره که تأثیرگذارترین عناصر بیانی در آفرینش تصاویر شعری به شمار می آید و با بهره گیری از عناصر موجود در طبیعت پیرامون خویش در راستای انتقال مضامین مورد نظر خود به خواننده شعرش، تصاویر شگرفی را خلق کرده است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا تصاویر شعری فاضل نظری و عناصری که شاعر برای ساختن این تصاویر به کار گرفته است، بررسی و حوزه ها و مضامین مختلف شعر او از لحاظ بلاغی تحلیل شود. یافته های پژوهش بیانگر این امر است که نظری در تصویرپردازی های خود که آنها را با کمک دو ابزار بلاغی تشبیه و استعاره پیش روی خواننده ترسیم کرده است، از عناصر طبیعی متعددی بهره گرفته است. این عناصر را که در قالب مشبه به ها یا مستعارمنه ها مطرح شده اند، می توان در حوزه های مختلف دسته بندی و میزان و نقش هریک از آنها را در آفرینش تصاویر شعری نظری تبیین کرد. فاضل تشبیه و استعاره را به صورت یکسان در تصویرسازی های خود به کار گرفته است.
اشعار نویافته از انوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت های شفاهی در تذکره الشّعرای دولت شاه سمرقندی و کارکردهای مثبت آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
127-152
حوزههای تخصصی:
تذکره ی دولت شاه سمرقندی (896 ه ..ق)، استثنایی ترین تذکره ی شاعران در تاریخ و ادب ایران است که به رغم برخورداری از اشتباهات فراوان تاریخی، بیش ترین اطّلاعات را درباره ی شاعران و دوران زندگی آنان با روش مندترین شیوه ها ی مرسوم در گذشته، به مخاطبان عرضه می کند. بررسی شیوه ی خاص دولت شاه سمرقندی، اهمیّت شگرد وی در معرّفی شاعران با ارائه ی توضیحات لازم تاریخی درباره ی خاندان های حکومتی عصر آنان و نقش سلاطین در جایگاه فکری و هنری هر شاعر، شناخت چگونگی ارائه اطلاعاتی پیرامون ممدوحان شاعران، بررسی عوامل مقبولیّت تذکره الشعرا با وجود بسیاری از اشتباهات تاریخی و مسائلی از این دست از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و نتایج با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد: به دور از هر گونه اغراق و مبالغه، می توان ادّعا کرد که این تذکره، نوآورانه ترین تذکره ی شعری در زبان فارسی است که نویسنده ی آن فقط در پی فراهم آوردن جُنگی از اسم ها و نمونه شعرهای شاعران فارسی نبوده، بلکه کوشیده است هر شاعری را در بستر تاریخی دورانی که از آن برخاسته است قراردهد، تا ارزیابی جایگاه فکری و هنری او درست تر انجام شود. به این سبب است که تذکره ی دولت شاه، علاوه بر گزارش زندگی شاعران که اصلی ترین وظیفه ی این گونه کتاب ها است، یک گزارش به نسبت اجمالی از اغلب سلسله های حکومتی و حکومت های محلّی در مناطق مختلف ایران نیز به دست داده است.
مقایسه شخصیّت پردازی نمایشی در دو اثر ایرانی و ایتالیایی مطالعه موردی: رمان های جن نامه و وسوسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸۴
153-175
حوزههای تخصصی:
رمان های جن نامه از هوشنگ گلشیری و وسوسه از گراتزیا دلدا، نویسنده ایتالیایی، دو اثر مهم با شاخصه های داستانی و نمایشی هستند که از میان این شاخصه ها، عنصر شخصیّت پردازی برجسته تر است. تحلیل تطبیقی این دو اثر از زاویه شیوه ها و ابعاد شخصیت پردازی نمایشی، گویای اهمیت توجه به عناصر دراماتیک در شک ل دهی به متون شاخص داستانی دو ملیت ایرانی و ایتالیایی است که به تبع آن، ضرورت توجه به این مسأله در بازکاوی این گونه متون داستانی، بیش از پیش احساس می شود. اشاره مستقیم به ویژگی های ظاهری، گفتار و رفتار و ابعاد گوناگون شخصیّت ها موجب شده برای مخاطب، باورپذیر و قابل تجسّم باشند. در این دو اثر، شخصیّت ها با نشان دادن اعمال و رفتار مختلف در کشمکش های داستانی، ارتباط با دیگر شخصیّت ها و کنش ها و موضع گیری ها در مسائل و موضوعات مختلف، خود را به مخاطب معرّفی می کنند و دو نویسنده با این روش در اثر خود شخصیّت های نمایشی خلق می کنند. در این پژوهش با بهره گیری از شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، مؤلفه های شخصیّت پردازی نمایشی را در دو رمان جن نامه و وسوسه بررسی کرده و نشان داده ایم که چگونه گلشیری و دلدا توانسته اند با بهره گیری از شگردهای برجسته سازی نمایشی، ویژگی های شخصیّت های نمایشیِ متون دراماتیک را به اثر خود ببخشند. کلیدواژه ها: شخصیّت پردازی، شخصیّت پردازی نمایشی، کشمکش، گفت وگوی نمایشی، جن نامه، وسوسه.