فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
قیاس و سماع نحوی از دیدگاه ابوعلی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نحویان از همان آغاز پیدایش نحو، به تدوین قواعد زبان عربی که قرآن به آن نازل گشته بود، همت گماشتند. آنان در این راه، چند اصل را مورد توجه قرار دادند: 1) برای تدوین قواعد نحو، تنها به زبان قبایل فصیح و اصیل عرب و نیز راویان مورد وثوق استناد کردند 2) قواعد نحو را بر لغت « مطرد » و غالب در میان عرب ها بنیان نهادند و هر چه غیر آن را «شاذ» و نادر دانستند و تنها به ثبت آنها اکتفا نمودند و از نمونه های شاذ و نادر پیروی نکردند. 3) با استخراج قواعد زبان از کلام « مطرد » و غالب عرب های فصیح، کلام غیر منقول را بر کلام منقول حمل کردند و از این طریق، کلام منقول را قیاسی برای نظایر و امثال آن نمونه ها قرار دادند. « ابوعلی فارسی » از بزرگان نحو در قرن چهارم، در خصوص سماع و قیاس، بر این قول بود که قواعد نحو را باید تنها از لغت غالب در میان عرب ها استنباط نمود و لغت شاذ را تنها می توان به کار برد ولی از قیاس بر آن باید پرهیز نمود. او همچنین از استشهاد به حدیث پیامبر (ص ) ـ جز در چند مورد خاص ـ و نیز شعر شعرای « مولـد » اجتناب می کرد. « ابوعلی » سماع، برتر و مهم تر از قیاس می شمرد و معتقد بود نباید قیاس را، هرچند درست باشد، بر سماع و لغت غالب، ترجیح داد.
هفت خوان یا هفت خان رستم و برجستگی های این رزمنامه
حوزههای تخصصی:
ابعاد اجتماعی مهارت های زندگی از دیدگاه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان موجودی مدنی الطبع است که برای تداوم حیات و رفع نیازهای خویش در اجتماع ناگزیر از به کار بستن مهارت های زیست جمعی همچون ارتباط مؤثر، جرأت و همدلی است.
عارفان مسلمان با حفظ اصول و مبانی انسان-شناسی دینی و در عین زیستن در فضای چند فرهنگی با گویاترین زبان به تبیین ژرفای وجود آدمی و نیازهای ثابت و متغیر وی پرداخته اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی (۶۷۲-۶۰۴) در زمره عارفانی است که با دستیابی به آگاهی کیهانی، نیازهای زیست فردی و اجتماعی انسان را در قالب حکایت و تمثیل برای ایجاد و استمرار حیاتی سالم و طیبه گوشزد کرده است. این دانشمند بزرگ تحت تأثیر فرهنگ اسلامی و با نقب زدن به لایه های عمیق درون انسان توانسته است ریشة احساسات عمیق آدمی را به خوبی نشان دهد.
در این پژوهش می کوشیم تا با شناسایی مهارت های زندگی در آثار جلال الدین محمد مولوی، به تحلیل این راهبردها از دیدگاه وی بپردازیم.
نگاهی نو به داستان فرانکن اشتاین اثری از مری شلی (ادبیات گوتیک زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گوتیک» اصطلاح چندان دقیقی نیست ولی از قرن هجدهم که برای نامگذاری محصولات فرهنگی اروپا به کار رفت، درباره آن بحث بیشتری صورت گرفته است. آن دسته از آثار ادبی که «گوتیک» نام گرفته اند، اغلب باعث ایجاد نگرشهای متناقضی در دنیای در حال تغییر ادبیات گردیده اند. الن مورز (1976) (Ellen Moers) اولین کسی بود که اصطلاح «گوتیک» زنان را در کتاب خود «زنان ادیب» به کار برد. این کتاب به آن دسته از آثار گوتیک اشاره دارد که توسط زنان به وجود آمده است. تجزیه و تحلیل مورز از این گونه متون ادبی گوتیک فوق العاده تاثیرگذار بوده است. نگرش او در واقع، بیان ضمنی ترس زنان از گرفتار شدن در درون خانه و استثمار جنسی آنان است؛ ترسی که موقع زایمان نیز به طور موحشی تجربه شده است. در ادبیات زنانه، منتقدان بر این باورند که گوتیک به عنوان یک سبک ادبی به کمک نویسندگان مونث آمده است تا آنان بتوانند با سیری در ژرفای خویشتن، راه حلی برای تضادهای دامنگیر نویسندگان و قهرمانان زن پیدا کنند. این تضادها ریشه در موقعیت زنان در جوامع مرد سالار داشته و باعث محرومیت آنها از «قدرت و اعمال نفوذ» شده است. رمان فرانک اشتاین (Frankenstein) نمونه کاملا جدیدی از گوتیک زنان عرضه می کند. در این رمان، ماری شلی (Mary Shelley) بدون استفاده از یک قهرمان زن و یا یک قربانی قابل توجه از رویکرد جدیدی در بیان وحشت در ادبیات استفاده کرده است. می توان گفت که در چارچوب گوتیک هر عنصری به نوعی به جسم زن اشاره می کند و این اشارات در واقع ذکری از درماندگی و ترسی است که هسته نظریه گوتیک را تشکیل می دهد. این مقاله استفاده از مفهوم هیولا به عنوان نماد مسخ شدگی را، که در رمان فرانک اشتاین به طور مجازی ترس گوتیکی از ناشناخته ها و پیامدهای ناشی از رویارویی با این غریبه ترسناک است، مورد بحث قرار می دهد. همچنین کنکاشی از اثر ماری شلی از طریق ارزیابی آن با معیارهای ادبیات گوتیک ارایه خواهد شد. در طی این بررسی، هیولا نه تنها نماد مسخ شدگی است بلکه تجاوز از مرز پنداشته های درونی و برونی رمان را نیز نمایان می سازد. با این حال، تعریف ماهیت هیولا به عهده خواننده گذاشته شده است. این مقاله باخودداری از بررسی روانکاوانه متن رمان به نقش ویژه آن در ایجاد یک نوع ادبی و اهمیت تاریخی- اجتماعی آن می پردازد.
نمادهای پایداری در شعر معاصر مصر (مطالعه مورد پژوهانه: امل دنقل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروز به کارگیری رمز و نماد، یکی از ویژگی های فراگیر در شعر معاصر عربی شده و به آن عمق و جلوه ای تازه بخشیده است. امل دنقل (ف 1983 م.) شاعر برجسته مصری از جمله شعرای مبارزی است که از این ظرفیت هنری زبان، به خوبی استفاده نموده است. وی با خلق تصاویری سرشار از عاطفه انسانی و بسیار ساده و دلنشین، با الهام از میراث گذشته و اسطوره های عربی و غیر عربی، آینه ای ساخته که در آن، همه آرزو های شاعر و همه ناکامی های امروز جهان عرب، به وضوح نمایان است. عنصر پایداری جان مایه شعر امل دنقل است، لذا وی همواره قهرمانانی را برگزیده است که عصیانگر و سازش ناپذیرند، آنها هرگز تسلیم وضع موجود نمی شوند، حتی اگر سرکشی آنان با شکست روبرو شود. و به همین سبب است که منتقدان، امل دنقل را شاعر «تمرد» نامیده اند.
تحلیل توتم خرس در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توتمیسم که اعتقاد به تقدّس حیوان یا گاه گیاهی خاص است، یکی از باورهای اقوام ابتدایی است که می توان رگه هایی از آن را در بین ایرانیان نیز یافت. در این میان یکی از منابع کهن و معتبر ایرانی که می توان با کمک آن اطّلاعات بسیاری دربارة فرهنگ، دین، آداب و رسوم، اعتقادات، باورها و بسیاری از ویژگی های دیگر ایرانیان و سایر اقوام در آن یافت، شاهنامه فردوسی است. برای به دست آوردن این اطّلاعات باید پوسته و روساخت شاهنامه را شکافت و ژرفای آن را کاوید و بازنمود. ما در این جستار، پس از بررسی ریشه شناسانه نام آرش، تیرانداز معروف ایرانی و پیشنهاد معنای خرس برای این نام و همچنین با بررسی نژاد کسانی که در شاهنامه نام آنها آرش است، پی بردیم که این نام در اصل پارتی است و بخش دوم واژه سیاوش نیز با آن در ارتباط است. سپس برپایه نظریّات اسمی در توتمیسم به این انگاره رسیدیم که خرسمی توانسته است توتم پارت ها باشد و ریشه پنداشتنخرس در بندهش به عنوان یکی از بیست و پنج گونه مردمان را باید در این باور پارتی جست وجو کرد.
تحلیل نشانه های ارتباط غیر کلامی در داستان دو دوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از وجوه مشترک داستان ها، روایت کیفیت و کمیّت روابط میان شخصیّت های داستانی است که به دو شکل کلامی و غیرکلامی آشکار می شود. میزان استفاده از این دو نوع ارتباط و چگونگی ترکیب آن ها در روایت، با توجه به اهداف نویسنده و نوع مخاطب تغییر می کند. در داستان های کودکان به ویژه برای گروه سنّی الف و ب ارتباط غیرکلامی معمولاً حضور چشم گیرتری در روایت دارد و کارکردهای گوناگونی از جمله کامل کردن، تکرار کردن و تأکید ورزیدن بر پیام هایی دارد که از طریق ارتباط کلامی منتقل می شوند؛ گاه نیز کارکرد جانشینی دارد و به جای ارتباط کلامی روایت می شود. داستان دو دوست اثر هدی حدادی که موفقیّت هایی را در عرصه ی داخلی و بین المللی کسب کرده است، از جمله داستان های کودکان است که در آن فقط روابط غیرکلامی شخصیّت ها روایت شده است. این مقاله در صدد است تا با نگاهی بین رشته ای این داستان را از منظر نشانه های ارتباط غیرکلامی؛ از جمله رفتارها، زمان، مکان، زیبایی شناسی تصاویر و... بررسی کند تا پیام هایی را که نویسنده کوشیده است از طریق عناصر غیرکلامی به خواننده منتقل کند آشکار نماید. هم چنین مقاله می خواهد نشان دهد که این داستان در تقسیم بندی هایی که از ادبیات کودک می شود جزء کدام نوع قرار می گیرد و این مسأله چه تأثیری در شکل گیری ارتباط بصری دارد. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که این داستان جزء ادبیات فانتاستیک واقعی است و تخیّل در ساختار آن اهمیت بسیاری دارد. در این داستان از میان ارتباطات غیرکلامی، بیش تر زیبایی شناسی تصاویر و رفتارهای حرکتی در جریان انتقال پیام نقش دارند و رفتارهای آوایی و رفتارهای چهره نقش کمتری ایفا می کنند
اندیشه سیاسی در کتاب کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تردیدی نسبت که کتاب کلیله و دمنه از متن هندی پنچه تنتره تا ترجمه پهلوی، سپس عربی و برگردان آن از عربی به فارسی به وسیله نصراله منشی، بدین سبب مورد توجه بوده است که از سویی حاکمان را تدبیر و تلطیف می آموزد و از سویی نیز خوانندگان کتاب را با دغدغه ها و امواج حاشیه های حکومتها آشنا می کند. این مقاله کوششی است تا نشان دهد که اندیشه سیاسی کتاب کلیله و دمنه - فارغ از هندی، عربی یا ایرانی بودن آن - در زمینه های نفی ستم، نفی حسادت، تدبیرهای مختلف در برابر دشمنان درباره ستایش عدالت و اهمیت رایزنی با خردمندان و پرهیز از ناصالحان، چه جهت گیری هایی دارد. هم چنین در این مقاله تلاش شده است که با توجه به آرای زمامداران و نظریه پردازان گذشته و امروز، غنای این کتاب ارزشمند سنجیده شود.
مقایسه شخصیت های تاریخ بلعمی و شاهنامه از حیث کارکرد حماسی - اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ بلعمی و شاهنامه فردوسی از مهم ترین آثار قرن چهارم هستند که علی رغم داشتن موضوعی مشترک (تاریخ ایران) و نگارش در برهه زمانی نزدیک به هم، در کنار شباهت های بسیاری که در آنها دیده می شود، تفاوت هایی نیز با یکدیگر دارند. یکی از تفاوت های مهم و قابل اعتنا، پرداخت متفاوت شخصیت های حاضر در این دو اثر از حیث حماسی – اسطوره ای است. مقایسه 27 تن از شخصیت های مشترک این دو کتاب اعم از شاهان و پهلوانان بخوبی بیانگر این اختلاف است؛ در تاریخ بلعمی 17 درصد شخصیت ها کاملا اسطوره ای اند، حال آنکه در شاهنامه این تعداد به 34 درصد می رسد. درصد شخصیت های حماسی نیز در تاریخ بلعمی و شاهنامه، به ترتیب 24 در مقابل 30 است. عمده ترین دلایل این اختلاف ها تفاوت در منابع و مآخذ، تفاوت در سبک کار، اقتضایات شاعری فردوسی، دخالت یافتن باورهای مذهبی فردوسی در برخی از روایت ها و رویکرد متفاوت فردوسی و بلعمی در روش عقلانی سازی روایت ها است. شاهنامه فردوسی علاوه بر اسطوره ای تر بودن، حماسی تر از تاریخ بلعمی نیز هست؛ هر چند دیده می شود که وجه اسطوره ای برخی از شخصیت ها مانند: کیومرث و... در تاریخ بلعمی پر رنگ تر است و یا از دیدگاه حماسی، بعضی از شخصیت ها در اثر بلعمی، نمود برجسته تری یافته اند.
نماد، نقاب و اسطوره در شعر پایداری قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس در ذات و اصالت خود، دارای کارکردهای نمادین و اسطورهای است. این کارکردها به لحاظ ماهیت، ماندگار و پایدار و از ویژگیهای «فرامکانی» و «فرازمانی» برخوردارند. نمادها و مفاهیم وابسته به آن مانند؛ نقاب و اسطوره، همواره در دو حوزه معناگرایی و تصویرآفرینی شعر دفاع مقدّس نقشی عمیق داشته اند و همین دو خصلت ادبی، سبب شده است تا در سازوکار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. قیصر امینپور بهعنوان شاعر انقلاب و جنگ با نمادینه کردن مفاهیم پایداری، آنها را از خطر روزمرگی و ابتذال دور کرده و به آنها خصلت فرازبانی و فراملیّتی بخشیده است. علاوه بر این هنگامیکه یک ملت مورد هجوم قرار میگیرد، نیاز به قهرمانسازی و قهرمانپروری در میان مردم احساس میشود؛ از اینرو امینپور به بازآفرینی شخصیتهای تاریخی، ملّی و دینی پرداخته و الگوهای دیروزین را با واقعیتهای امروزین جنگ پیوند زده است. مقاله حاضر بر آن است، تأثیر جنگ را بر میزان بهکارگیری، تحوّلات و دگرگونیهای معنایی نماد، نقاب، فراخوانی شخصیتها و اسطوره، در اشعار قیصر امینپور بررسی کند. روش خاص پژوهش، تحلیلی- استقرایی است و در پایان این نتیجه حاصل شد که شاعر عناصر نماد، نقاب و اسطوره را برای غنای هنری اشعار جنگ، هویتسازی ملّی و پیوند اندیشه دینی با فضای جامعه استفاده کرده است. همچنین شاعر در پرداختن به این گونه مفاهیم وجه تحریکی و خیزشی آنها را همواره مدّ نظر داشته است. تقسیم نمادها و اسطورههای شاعر به پنچ حوزه طبیعی، شخصی مثبت، شخصی منفی، حیوانی و موارد دیگر حاکی از علاقه شاعر به غنای هنری و ادبی اشعارش است
بررسی پیرنگ «سه قطره خون» از منظر مدرنیسم و سورریالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان داستان های هدایت «سه قطره خون» از جایگاه ویژه و خاصی برخوردار است. به عقیده بسیاری از منتقدان ادبی، سبک داستان پردازی هدایت در این داستان، نمونه تمام عیار سبک داستان نویسی خاص اوست. این داستان با درون مایه رازآلود و سمبلیک خود و ساختار پاره پاره و نامنسجم و روایت های گسیخته از وقایع نامرتبط، به خوبی نمایانگر نگرش خاص نویسنده به جهان پیرامون و همچنین جهان بینی ذهنی اوست. درواقع هدایت در این داستان با استفاده از عناصر سورریالیستی و مدرنیستی، پیرنگی نامتعارف و بدیع خلق کرده است که به وسیله آن نگرش ابهام آلود و شک گرایانه خود به رویدادهای جهان هستی را به تصویر می کشد. همین عوامل سبب شده اند که معنای مرکزی متن در لایه مشهود و بیرونی تا حدی غامض و پیچیده شود. به همین دلیل نگارنده در این مقاله سعی کرده است تا از طریق مطالعه دقیق داستان و با تکیه بر نظریات، کتاب ها و مقالات متعددی که در این باره وجود داشته، عناصر پیرنگ ساز داستان را بر مبنای نظریات مدرنیست ها و سورریالیست ها کشف و تحلیل کند. بر پایه همین نگرش، نگارنده درنهایت به این نتیجه رسیده است که اساس این پیرنگ نو و بدیع و نامتعارف بر پایه شک و ابهام و تکرار و تداعی نهاده شده است.
منشاء گفتار فردوسی درباره آفرینش آسمان ، ماه ، خورشید و زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخن گفتن درباره آفرینش پدیده ها یکی از موضوعاتی است که در آغاز شعر شاعران پارسی بدان پرداخته می شود . ذکر این موضوع پس از حمد خداوند و نعت حضرت رسول (ص) آن را در هاله ای از اندیشه های اسلامی فرو می برد ، در مواردی نیز منطبق با دیدگاه هایی دیگر است . فردوسی یکی از اندیشمندانی است که هم از فرهنگ سامی و هم فرهنگ ایرانی در این باب در شعر خود توشه بر گرفته است .
خودستایی و مفاخره در شعر پارسی
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۸ شماره ۶۴
حوزههای تخصصی:
سعدی در سلاسل جوانمردان
حوزههای تخصصی:
در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر بزرگان ما کمتر از آن بهره داشته اند و آن آزمونگری و تجربه گرایی سعدی است در آفاق پهناور حیات و ساحت های مختلف زندگی اجتماعی و فردی. او از سفرهای گوناگون خود و تجربه پیشه های مختلف یاد می کند که ما از آنها آگاهیم و به چگونگی آنها پرداخته ایم، اما برخی از تجارب وی همچنان بر ما پوشیده مانده است. در این مقاله کوشیده شده است تا به یکی از گوشه های پوشیده ماندة تجارب او در آفاق حیات یعنی سنت جوانمردی او که سرآغازش به شاه مردان «علی»(ع) نسبت داده می شود، اشاره شود. این امر با بررسی حکایات سعدی و اشارات بسیار وی به جوانمردان و خصوصیات آنان آشکار می شود.
صُوَر حُسن تعلیل در شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به صناعت حُسن تعلیل در شعر حافظ پرداخته می شود. حسن تعلیل صناعتی است که در آن شاعر دلیلی ادعایی برای پدیده ای می آفریند یا بین دو پدیده رابطه علت و معلولیِ تخیّلی ایجاد می کند. در شعر فارسی این صناعت از آغاز ظهور و نمود داشته است؛ به نحوی که به نظر برخی پژوهشگران ادبی از ویژگی های خاصِ شعر فارسی است. حسن تعلیل بعد از ایهام، یکی از صناعت های غالب در شعر حافظ است که به سبب تکرار و بسامد بالا، از عناصر سبک سازِ غزلیات اوست. شیوه استفاده حافظ از این صناعت به گونه ای است که معنای برخی ابیات وابسته به لحاظ کردن حسن تعلیل است. نکته دیگر اینکه نحوه استفاده حافظ از این صناعت غالباً آشکار و عیان نیست، بلکه به گونه ای ظریف و ضمنی است که با درنگ و تأمل، کشف و عیان می شود. در این مقاله، حسن تعلیل های اشعار حافظ در پیوند با صناعت های دیگری همچون: اغراق، تشبیه، ایهام، شخصیت بخشی، تجاهل العارف بررسی و تحلیل شده اند. حافظ در موارد گوناگون از این صناعت بهره گرفته است.
بررسی عناصر زندگی معاصر در شعر سیمین بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" جهان امروز، با پدیده های تازه خود- بویژه در دو سده اخیر- با جهان گذشته کاملا تفاوت کرده و دیگر گونه شده است. انسان معاصر، در جهان امروز، با سلیقه های تازه ی خود، دنبال هنر و ادبیات دیگری ست تا بازگوینده زندگی واقعی امروز او باشد. شاعرانی که به این ضرورت مسلم توجه نکرده اند، بی گمان فرزند زمان خویشتن نیستند.
سیمین بهبهانی (متولد 1306) از غزل سرایان نوگرای معاصر است که در طول دوره شاعری اش، آرام آرام، از سنت های شعر گذشته فارسی فاصله گرفته و به نوآوری پرداخته است.
جلوه های زندگی امروز و پدیده های مربوط به آن، در سروده های نخستین بهبهانی حضوری کمتر دارند و بیش تر به گونه ای سطحی، خام و سنتی بیان شده اند؛ اما در مجموعه های آخر او اشعاری پخته با ساختاری استوار، جلوه های گونه گون دنیای امروز را به شایستگی و شیرینی باز می تابند. در برخی از این سروده ها، هیچ عنصر سنتی از شعر گذشته- بجز وزن و قافیه- بر جای نمانده است.
"
بررسی ساختار ارسال مثل (بحثی در ارسال مثل و تفاوت آن با برخی گونه ها و ساختارهای مشابه آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر و مثل همسایه دیوار به دیوارند، شاعران و نویسندگان همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خود بیفزایند، از مثل بهره جسته اند، بسیاری از مثلها نیز حاصل رواج اشعار معروف شاعران و نویسندگان فارسی زبان است. این تعامل بر غنای ادب فارسی افزوده و زبان مردم را غنی و پرمایه ساخته است. در این مقاله پس از ارایه تعاریف مثل، ویژگیهایی چون ایجاز، جنبه های تشبیهی و استعاری، کاربرد مردمی و رواج، آهنگ، جنبه های پند و اندرزی، جنبه های تجربی مثلها و رسایی و فصاحت آنها تشریح می شود تا بدین ترتیب شباهت و نزدیکی مثل را به شعر نشان دهیم. برای آنکه جایگاه امثال منظوم و ارسال مثل را میان انواع مثل دریابیم، با انواع مثل از نظر ساخت زبانی، ریشه های داستانی و غیر داستانی، درون مایه و محتوا، زبان و بیان، رواج و قدمت، آشنا می شویم. سپس مثلهای منظوم معرفی و ابعاد گوناگون آن بررسی می شود. پس از آن به کارکرد مثل در شعر شاعران از طریق ارسال مثل اشاره می شود و تفاوت ارسال مثل با تمثیل، اسلوب معادله، تضمین، تلمیح و کلام جامع تبیین می گردد. در این بخش مولف می کوشد شباهتهایی را که موجب برخی اشتباهات شده است، از طریق بیان تفاوتهای باریک میان ارسال مثل و موارد یاد شده نشان دهد. در پایان مقاله شیوه های خاص شاعران در مثل آوری و ارسال بیان می شود.