فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
روان درمانی، فرآیندی علمی و روشمند است که امروزه برای کمک به افرادی به کار گرفته می شود که مشکلات روانی عملکرد زندگی آنان را مختل کرده است. شیوه ها و روش های گوناگونی وجود دارد که با استفاده از آن می توان گنجایش روانی افراد را افزایش داد تا بتوانند بر مشکلات روحی - روانی خود فائق آیند و بیشتر از زندگی خویش لذت ببرند. اندیشمندان حوزه روان شناسی در آثار خود، نظریه ها و روش های روان درمانی بسیاری را ارائه کرده اند؛ جالب اینجاست که بزرگ مردی چون مولوی نیز قرن ها پیش و با روشی منحصر به فرد، بسیاری از شیوه ها و روش های روان درمانی مطرح و شناخته شده امروزی را در مثنوی به کار برده است. آنچه مولوی را از دیگر روان درمانگران متمایز می سازد، انتخاب شیو ه ای هنرمندانه و نامحسوس در ارائه راهکارهای درمانی به مخاطب است. ابیات ارزشمند مثنوی علاوه بر محتوای عمیق معنوی و عرفانی و کارکردهای متعدد دیگر از دیدگاه روان درمانی نیز می تواند مورد توجه ویژه قرار گیرد و جایگزین مناسبی برای انواع روان درمانی ها باشد. کلّیت مثنوی به عنوان اثر منظوم ادبی در شعردرمانی و محتوای اشعار آن از زوایای مختلف می تواند بر مخاطب اثر بگذارد و او را در تنگناهای زندگی به سوی آرامش هدایت نماید. نگارندگان در این مقاله ضمن بررسی هفت شیوه روان درمانی شناخته شده از جمله: شعردرمانی، روان درمانی عارفانه (عشق درمانی)، تکنیک خواب و رؤیا، مذهب درمانی و روش های هفتگانه آن، واقعیت درمانی، طنزدرمانی و معنا درمانی در مثنوی، مصداق ها و نمونه های هر یک از این شیوه ها را در این اثر ارزشمند ارائه داده اند.
بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی- اجتماعی شکواییه های مثنوی مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سرشت آدمی با تمثیل و داستان پردازی سازگاری فطری دارد. از این رو یکی از روش های تعلیمی و بلاغی که در کتب آسمانی و به تبع آن کتب عرفانی از آن بهره گرفته شده، ارسال المثل است. زیرا بهره گیری مناسب از این شیوه سبب اثرگذاری بهتر می شود و از خشکی و ملال انگیزی تعلیم و موعظه می کاهد و به دنبال آن تأثیر ژرف-تر و عمیق تر در ذهن و ضمیر مخاطب می گذارد. اعتراض به نابسامانی های اخلاقی و اجتماعی جامعه یکی از موضوعات اخلاقی است که به مقتضای برخی بی عدالتی ها و تبعیض ها به صورت جدی پا به عرصه ادبیات گذاشت و از آنجا که بخشی از محتوای مثنوی مولوی به موضوع اعتراض، شِکوه و گلایه اختصاص داده شده است، مولوی کوشیده با بهره گیری از تمثیل اعتراض نابسامانی ها را پررنگ تر و برجسته تر سازد. در مقاله حاضر که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، بر اساس شیوه مطالعات کتابخانه ای به بررسی نقش تمثیل در اعتراضات فردی و اجتماعی مثنوی پرداخته شده است. اینکه تمثیل در بیان مفاهیم اعتراضی در مثنوی چه نقش و اهمیتی دارد و مولانا از چه شگردی به همین منظور استفاده کرده است پرسش های اصلی پژوهش حاضرند. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نگرش های انتقادی و شکواییه های اعتراضی مولانا در مثنوی بر بنیاد تمثیل و تبیین نقش و تاثیر تمثیل و داستان های تمثیلی در انعکاس ناهنجاری های فردی و اجتماعی در مثنوی معنوی بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تمثیل های مثنوی سبب اثرگذاری بهتر اعتراضات مولانا شده است. هم چنین بخش گسترده ای از اعتراضات مثنوی به مسائل اجتماعی اختصاص دارد.
مفعول نشانه اضافه ای در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفعول نشانه اضافه ای یکی از وابسته های نحوی فعل در زبان فارسی است که تاکنون در کتاب های دستور و مقالات زبان شناختی مربوط به زبان فارسی توجه چندانی به آن نشده است. در این مقاله، می کوشیم، ضمن معرفی این وابسته نحوی فعل در زبان فارسی، شواهدی از کاربرد آن را در فارسی گفتاری و ادبیات قدیم فارسی به دست دهیم. بخش نخست مقاله به بحث در باره تفاوت ها و شباهت های مفعول نشانه اضافه ای با دیگر وابسته های فعل اختصاص دارد. در بخش دوم، به مطالعه شباهتی پرداختیم که بین این وابسته نحوی و عنصر ضمیر در برخی از عبارت های فعلی ضمیردار وجود دارد. در این قسمت، همچنین بحث کرده ایم که چگونه می توان این دو را از هم متمایز ساخت؛ دیگر این که شیوه ضبط و مدخل بندی هر کدام از آنها در فرهنگ ها چگونه باید باشد. بخش سوم به بررسی کاربرد مفعول نشانه اضافه ای در گونه های فارسی و نیز در ادبیات قدیم این زبان اختصاص دارد. در پایان، دست به جمع بندی مطالب و نتیجه گیری زده ایم.
واژه گزینی های شعری قیصر امین پور از منظر تحلیل گفتمان انتقادی
حوزههای تخصصی:
هنرمندان به شیوه های مختلف، نگرش های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در آثار خود عرضه می کنند. قیصرامین پور از شاعران فصل آغازین انقلاب است. او ملتزم به ایدئولوژی و ارزش های دینی است و اعتقاد راسخی به اصول انقلاب و آرمان های جمعی دارد، تا جایی که گویی در درون یک گفتمان خاص و عمیق ایدئولوژیک به آفرینش شعر دست می زند. این تعامل و ارتباط بین شعر قیصر امین پور با تغییرات و تحول سیاسی- اجتماعی زمانه اش ما را وارد قلمرو تحلیل گفتمان می کند. از آنجا که کلمات، آیینة معنا هستند و نقش واژگان و گزینش آنها در فرایند تحلیل گفتمان مهم و اساسی است، در این پژوهش موضوع واژه گزینی در اشعار قیصر امین پور از دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شده است. در این مقاله پس از مطالعه آثار شعری قیصر امین پور از دیدگاه تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی زمانه، واژگان اشعار او را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده و با استفاده از تحلیل انتقادی گفتمان، لایه های زیرین معانی واژگان آشکار می شود تا از این طریق به نگرش ایدئولوژیک شاعر نزدیک شویم.
بررسی و تحلیل ویژگی های محتوایی و زبانی اشعار حماسی سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان ها و اشعار مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و بزرگی ها و افتخارات قومی را در تعریف سنتی، حماسه می گویند. شعر حماسی از جمله جریان های عمدة شعر معاصر است که ویژگی های حماسی آن متناسب با شرایط تاریخی دگرگون شده است. در این پژوهش برای توصیف حماسه، متناسب با نیازهای بیانی تازه، ابتدا به روند تطور تعریف حماسه تا دوره ء معاصر اشاره شده و سپس نمودهای حماسی در شعرهای سیاوش کسرایی کاویده می شود. در این پژوهش اشعار حماسی سیاوش کسرایی در سه بخش بررسی وتحلیل شده است: ویژگی های محتوایی ( شکل روایی اسطوره و حماسه های مردمی )، موسیقی حماسی و ویژگی های زبانی ( بهره گیری از زبان و کاربردهای باستان گرایانه، ذکر اسامی اسطوره ای، ذکر ابزار جنگی، بهره گیری نمادین از عناصر طبیعت ). نتایج این پژوهش نشان می دهد که هرچند منطق رمانتیک ها در بخشی از شعر سیاوش کسرایی وجود دارد، اما او به اقتضای فضای سیاسی-اجتماعی روزگار خود به اشعار حماسی روی آورده است و در شعر و زبان وی می توان مضامین و رویکرد حماسی را مشاهده کرد.
عناصر تشبیه در شعر حافظ
حوزههای تخصصی:
بررسی ادراک واقعیت و پذیرش خود و دیگران در غزلیّات حافظ (براساس نـظریه شخصیّت / خودشکوفایی ابراهام مزلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، متفکّران دینی و فکری براساس مشرب های خاص خود، انسان حکیم، عاشق، مقتدر، ضعیف، خودشناخته و... را الگوی انسان کامل معرفی کرده اند. در قرن بیستم، با ظهور سه مکتب روان کاوی، رفتارگرایی و انسان گرایی، توجه به شخصیّت انسان، جنبه های عینی تری به خود گرفت. ابراهام مزلو(1908-1970) بنیان گذار روان شناسی انسان گرا ضمن انتقاد شدید از دو مکتب مذکور، طبیعت انسان را نیک و پاک و خواستار شکوفایی توصیف کرده، به جای بررسی نمونه های معلول و رشدنایافته ، بهترین نمونه های نوع انسان را مورد بررسی قرار داده، آن را شاخصه اصلی روان شناسی خود نموده است. او رفتارهای انسان را برانگیخته نیازها دانسته و برای او پنج سلسله نیاز ذکر کرده: 1. نیازهای فیزیولوژیکی 2. نیازهای ایمنی 3. نیازهای عشق و تعلّق 4. نیاز به احترام 5. نیاز به خودشکوفایی. مزلو خودشکوفایی را تحقّق بخشیدن به خود در بالاترین سطح می داند و ویژگی های متعددی را برای افراد خودشکوفا مطرح می کند که در این مقاله دو ویژگی ادراک بهتر واقعیت و پذیرش خود، دیگران و طبیعت ، در غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته است. از دیدگاه حافظ جهان پیچیده ترین راز و کشف آن بزرگ ترین واقعیت و به تعبیر مزلو شناخت هستی است. او با وجود شناخت ابعاد متعدد جهان و بی اعتباری و بی ثباتی نقش دوران، هرگز آن را به میل خود تفسیر نمی کند و گاه به جای ستیزه با آن، تسلیمش می گردد و زمانی نیز به اقتضای موقعیت، آشفتگی و بی نظمی پیشه می کند. خودپذیری او سه محور: الف) هنر شاعری ب)پذیرش مسؤولیت اعمال پ) امیدواری را شامل می گردد و عدم حالت تدافعی و احساس گناه و شرمساری در مقابل کمبودها و کاستی های قابل اصلاح، مهم ترین موضوعات ویژگی پذیرش خود، دیگران و طبیعت را تشکیل می دهند.
جلوه های قداست گیاهان در قصه های پریان ایرانی (بر اساس فرهنگ افسانه های مردم ایران: علی اشرف درویشیان و رضا خندان مهابادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های پریان، بخشی از قصه های عامیانه اند که سرشار از رویدادهای شگفت انگیزند. با تأمل در این قصه ها می توان از اندیشه ها و باورهایی که ریشه در ناخودآگاه آدمی دارند و در ژرفای فرهنگ ملت ها، جایگاهی بس رفیع دارند، پرده برداشت. از جمله این باورها، اسطوره های گیاهی است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کتابخانه ای، قصه های پریان ایرانی را از «فرهنگ افسانه های مردم ایران» که در طبقه بندی «آرنه تامپسون» جزء قصه های سحر و جادویی به شماره 300 749 قرار می گیرند، بررسی می کند و به شیوه توصیفی تحلیلی، اجزای سازای این قصه ها را آشکار می نماید و به دنبال آن، اندیشه قداست گیاهان و حضور قهرمان های گیاهی که نوع تغییر شکل یافته خدایان نباتی و باروری اند، تحلیل می شود. بسامد فراوان باور به درخت حاجت و روایات مربوط به آن، ظهور پریان و انسان هایی از طریق درخت و گیاه، بیانگر حضور پررنگ قداست گیاهان و پیوند نهانی انسان و گیاه در افسانه های پریان ایرانی است.
عرفان عملی و نظری یا سنّت اوّل و دوم عرفانی؟ (تأمّلی در مبانی تصوّف و عرفان اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده هفتم هجری تحوّلی بنیادی و عمیق در عرفان اسلامی پدید آمد. در اثر این تحوّل مبانی عرفانی دستخوش تغییر و دگرگونی شد، چندانکه سنّت تازه ای در عرفان اسلامی شکل گرفت و مرزبندی جدیدی در میان طریقه ها و مشرب های عرفانی به وجود آمد. عده ای از معاصران برای تبیین این تحوّل و شناخت ویژ گی های دو سنّت عرفانی پیش و بعد از سده هفتم هجری، عرفان اسلامی را به دو بخش عرفان عملی و عرفان نظری تقسیم کرده اند. در این مقاله ضمن نقد و تحلیل این تقسیم بندی و تبیین اینکه تقسیم بندی عرفان اسلامی به عرفان عملی و نظری اعتبار علمی ندارد و منطبق با ماهیت عرفان اسلامی نیست طرحی تازه برای نقد و تحلیل سیر تحوّل و تطوّر عرفان اسلامی و ویژگی ها و تفاوت های سنّت اول و دوم عرفانی به دست داده شده است.
بررسی مقامات ابوالقاسم حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادبیات عرب،مقامات به نوشته هایی با نثر مسجوع و متصنع اطلاق می گردد که نویسنده در ضمن بیان داستان هایی که معمولا پیرامون کدیه و گدایی است،سعی دارد قدرت هنری و ادبی خود را نیز به نمایش بگذارد.سابقه ی نگارش این گونه داستان ها که دارای یک قهرمان و راوی خیالی است به بدیع الزمان همدانی(398-355 ه ق )بر می گردد و ادامه و پرورش آن ،توسط ابوالقاسم حریری-که بر پیش کسوت خود،سبقت جست –صورت گرفت .البته نگارش مقامات به حریری ختم نشد بلکه وی باعث شد مقلدان زیادی به تقلید از او مقامه بنگارند و شارحان و حافظان کثیری ،اثر اورا شرح و حفظ نمایند. در این مقاله به تعریف مقامه،سابقه و علت مقامه نگاری ،معرفی حریری و اثر او پرداخته خواهد شد.
نقد روایت شناسانه مجموعه «ساعت پنج برای مردن دیر است» بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به تحلیل ساختاری داستانهای کوتاه امیرحسن چهل تن با تأکید بر نظریه ژرار ژنت، نظریه رداز فرانسوی می پردازد. ژنت با کتاب گفتمان روایی خود، نقش بسزایی در شناخت روایت داشت. تلاش او در زمینه تعریف داستان و بررسی انتقادی پیرامون مقوله نظرگاه، نقطه آغازین بررسیهای بعدی در زمینه بوطیقای داستان بود. او متأثر از شکل گرایان روس، قصه را یکی از جنبه های روایت می دانست و آن را ترتیب واقعی روایت ارزیابی می¬کرد؛ در نتیجه توانست از تمامی روابطی که ممکن است بین توالی زمانی رخدادها و ترتیب روایت پیش آید تحلیلی دقیق ارائه دهد. نتیجه بررسی ساختاری آثار امیرحسن چهل تن نشان میدهد زمان به عنوان یکی از عناصر اصلی روایت، بیشتر مورد توجه نویسنده قرار میگیرد، به گونهای که به کمک آن و بر اساس تغییراتی که در نظم خطی آن ایجاد می کند، پیرنگ و شکل مطلوب و پیچیده داستانی خود را بنا می سازد. نویسنده با در نظر داشتن قوانینی مانند رعایت اصل معناداری و علیت کنشها، در ترتیب نقل وقایع و کنشهای داستان دست به گزینش و انتخاب می زند و به این صورت زمان مندی خاص جهان داستانش را ایجاد می کند.
از کلام متمکن تا کلام مغلوب (بازشناسی دو گونه نوشتار در نثر صوفیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سخن منثور صوفیانه را در دو گونه متقابل رده بندی می کند: یکی سخن مغلوب و دیگری سخن متمکّن. دو اصطلاح مغلوب و متمکّن را برخی از صوفیان در آثارشان به کار برده اند. بنیاد تفاوت های این دو گروه از متن ها عبارت اند از: خاستگاه معرفتی، منبع آگاهی، محتوای متن و نقش و کارکرد زبان در گفتمان نثر عرفانی. متن های متمکّن حاوی مفاهیم اجتماعی و برآمده از آگاهی ایدئولوژیک و عقاید گروه صوفیان اند، آن ها وضعیتی را سازمان دهی و تثبیت می کنند و زبان در آن ها نقش تنظیم کنندگی دارد. دستة دوم متن های مغلوب اند که مولود تجربه های شخصی اند و جهان متنی و تصویر تازه ای می سازند. از لحاظ دلالی، متن مغلوب گشوده و تأویل پذیر است و قطب استعاری زبان در آن غلبه دارد؛ اما متن متمکّن در شمار متن های بسته است. مقاله در پایان، سیر دگردیسی زبان نثر صوفیانه را از جانب کلام متمکّن به سوی کلام مغلوب بیان می کند.
دیدار سعدی از مولوی، در قونیّه و حاصل این دیدار
حوزههای تخصصی:
راه پیموده مولوی در زندگانی، با آنچه سعدی در حیات، پشتِ سر گذاشته، فرقِ فراوان دارد.
سعدی در همه عمر، درویشانه زیست و درویش از دنیا رفت، حتّی مراحلِ مسلّمِ هستیِ او: تولّد، زناشویی، فرزندان، و سرانجام تاریخِ مرگِ او، روشن و مسلّم نیست، همه با شاید و باید و ممکن است چنین باشد، گزارش شده است. امّا در زندگانی مولوی، گوشه تاری نیست. در میانِ خانواده خویش و مریدانِ مطیع و فرمانبرانِ فراوان، چنان که شایسته، شأن و مقامِ معنوی او بود، شاهانه زندگانی کرد و با عزّتی شایان و بدرقه چهل روز سوگ، در پایان، در جایگاهی مجلّل، آرام گرفت.
سعدی با روی آوردن به بارگاهِ مردی شناسا و رهرو (عارف و سالک) راهی دراز پیمود، تا از خوانِ همّتِ او توشه عزّت یابد و از خرمنِ عزّتِ او، خوشه همّت چیند، امّا چون به آن خوان و خرمن و بوستانِ گل و سوسن رسید، ناچیده گل، دامنش از دست برفت.
سعدی این رنجِ بُرده و گنجِ نایافته را، با کنایه و گلایه و پیدا و پنهان، در بوستان و در غزل های خود، نشان داده است. در این مقال ، عللِ این مَلال ، بررسی می شود.
تحلیل تطبیقیِ پنج فیلم سینمایی اقتباسی در سینمای ایران با متن داستان های مربوط به آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به بحث درباره اقتباس های ادبی و فنون اقتباس در سینمای دهه هشتاد ایران خواهیم پرداخت و از این منظر، پنج اثر سینمایی دهه هشتاد («شب های روشن»، «گاوخونی»، «دیشب بابات رو دیدم آیدا»، «زمستان است» و «پاداش سکوت») را با آثاری از حوزه ادبیات داستانی که فیلمنامه های فیلم های یادشده از آنها اقتباس شده است، مقایسه کرده ایم. این آثار حوزه ادبیات داستانی به ترتیب عبارتند از: «شب های روشن»، «گاوخونی»، «بابای نورا»، «سفر» و «من قاتل پسرتان هستم». این پژوهش ضمن مقایسه، بررسی و تحلیل تطبیقی آثار داستانی با آثار سینماییِ اقتباس شده از آنها را از نظر محور روایی اثر، چگونگی وام گیریِ یک اثر سینمایی از یک اثر داستانی، چگونگی تبدیل دال های نوشتاریِ داستان به دال های تصویریِ فیلم در عین وفاداری به اصل اثر و تبدیل ذهنیت به عینیت و سوژه به ابژه و یا برعکس در پروسه تبدیل متن به فیلم، بررسی و تحلیل تطبیقی کرده و نشان می دهد که آثار مورد بحث، تا چه میزان اقتباسی موفق از رمان یا داستان کوتاهی که از آن استفاده کرده اند بوده اند. همچنین مقاله تلاش می کند به این پرسش اصلی پاسخ دهد که اقتباس موفق از یک اثر داستانی در حوزه سینما، چه تعریفی دارد و چه اثری را با چه مؤلفه هایی باید برگزید تا بتوان از آن فیلم اقتباسی موفق ساخت.
قمار عاشقانه نزد مولوی
حوزههای تخصصی:
مضامین و بن مایه های ادبیات پایداری در اشعار ادیب الممالک فراهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری معاصر ایران را به سه دوره مشروطیت، عصر پهلوی و روزگار انقلاب اسلامی تقسیم کرده اند. یکی از پیشروان ادبیات پایداری معاصر، میرزا محمدصادق ادیب الممالک فراهانی، شاعر، ادیب و روزنامه نگار دوران مشروطه، است که بن مایه های ادبیات پایداری در اشعار سیاسی و اجتماعی وی دیده می شود. این پژوهش با ذکر مختصری از زندگی و احوال ادیب الممالک، به بن مایه های ادبیات مقاومت در اشعار وی، چون وطن دوستی، ظلم ستیزی، ابراز انزجار از دشمن، دعوت به اتحاد ملی، غیرت اسلامی، حق طلبی، مرثیه بر شهدای راه آزادی، ستایش از آزادی و مشروطه و مضامینی از این دست پرداخته است.
نوع بیان ادیب الممالک برای بازگویی این مضامین، به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم است. بیان غیرمستقیم وی نیز به دو دسته حکایت ها و داستان های تمثیلی و سمبل ها و استعارات منفرد درباره موضوعاتی چون ایران، استبداد و استعمار، مشروطه و مستبدان و مشروطه خواهان دروغین قابل تقسیم است. از طریق بن مایه ها و تحلیل آنها در اشعار وی، می توان سیر تفکر، نمودهای آن و گستره اندیشه پایداری را در حوزه جغرافیایی ایران عهد مشروطه و حوزه اندیشگانی شاعران آن عهد، بررسی کرد. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای است.
واج آرایی و تکرار در شعر خاقانی
حوزههای تخصصی:
این جستار بر آن است آن گروه از آرایه های ادبی در دیوان خاقانی را که هم بسیار پرکاربرد و هم عناصر اصلی سازنده آنها بر تکرار واک ها استوار است، واکاوی و بررسی کند. در آغاز مقاله بر این نکته تأکید شده است که تمامی آنچه را که آرایه های لفظی خوانده می شود، در حقیقت گونه هایی از تکرارهای هنری یا واج آرایی است . زیرا وجه مشترک همه آنها چیزی جز تکرار واک ها نیست که شاعران با شگردهای ویژه ای آنها را در گونه های بسیار متنوع به کار برده اند . در آرایه های "توزیع و تکرار" شاعر واک ها را با آزادی کامل در هر کجای مصرع و بیت که بخواهد تکرار می کند . اما در جناس ها، قلب، اشتقاق، تصدیر، تسمیط و ... واک ها را با قانونمندی ویژه ای به گونه های خاص یا در جاهای ویژه ای از مصرع و بیت به کار می برد. برای نمونه در جناس، واک ها در واژه های قرینه تکرار می شوند، در اشتقاق و باژگونگی یا قلب با جابه جایی به کار می روند، در تصدیر به صورت واژه هایی در جاهای خاصی از ابیات تکرار می شوند و در تسمیط واک های خاص در جاهایی ویژه به صورت واژه هایی خاص به کار می روند. خاقانی با چیرگی شگفت انگیزی که بر حوزه زبان و واژگان دارد، به شیوه ای بسیار هنرمندانه و با بسامد بالا از همه شیوه ها و شگرده ای تکرار، برای آفرینش مضامین و آرایش مظاهر سخن خویش بهره برده است و گفتنی است که هماهنگی بسیاری از این شیوه ها با بافت کلی فضای عاطفی بیت، در خور توجه است و هرچه بیشتر موسیقی درونی و معنوی آن را تقویت میکند.
مقاومت در شعر توفیق امین زیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک امروز ادبیات پایداری از جایگاه خاصی در بین ملت ها برخوردار است. این ادبیات صدای فریاد ستمدیدگانی است که به وسیله شاعران درد آشنا به تصویر کشیده می شود تا از این طریق، پایداری ملتی زیر ظلم و ستم را به جهانیان اعلام و این خود، مبارزه ای بس دردناک است. «توفیق زیاد» یکی از شاعران معاصر فلسطین است که بر خلاف دیگر شاعران مقاوم فلسطین، در اشعار خود نماینده تمام ملت های مظلوم و ستمدیده است. از نگاه وی، فلسطین نماینده و نماد تمام ملت های مظلوم و تحت ظلم و ستم به شمار می رود. این مقاله سعی دارد تا با بررسی اشعار این شاعر، نوع نگاه او را به مقوله مقاومت، بررسی کند.
شفیعی کدکنی و شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب شکل گرایی (فرمالیسم)، مکتبی است در نقد ادبی که در اوایل قرن بیستم میلادی، تحت تاثیر فوتوریسم ایتالیایی و نظریات زبان شناسان جوان روسی به وجود آمد و سپس به اروپا و آمریکا رفت و به تدریج در اکثر کشورهای جهان طرفدارانی پیدا کرد. ادیبان و سخن سنجان معاصر ایران نیز از این تاثیر بر کنار نمانده و کم و بیش در نقد ادبی، نظریات فرمالیست ها را به کار گرفتند.
در میان منتقدان معاصر ایران، آقای دکتر شفیعی کدکنی بیش از دیگران از این مکتب نقد تاثیر پذیرفته و در آثار خود از موازین زبان شناسی و شکل گرایی بهره گرفته و کوشیده است تا راز ادبی بودن یک اثر ادبی را کشف نموده و جلوه های آشنایی زدایی و غریبه کردن کلام را از سخن روزمره ی مردم در آثار گذشتگان و معاصران نشان دهد. دکتر شفیعی؛ همچون فرمالیست ها اعتقاد دارد که: «شعر صرفاً حادثه ای است که در زبان اتفاق می افتد.» و زبان شناسی می کوشد تا راز «رستاخیز کلمات» را کشف و اسباب و علل زیبایی کلام ادبی را نشان دهد. به نظر او، ادبیات نوعی کاربرد ویژه ی زبان است که با انحراف از «زبان عملی» و در هم شکستن هنجارهای زبان، از زبان روزمره متمایز می گردد. تاثیرپذیری دکتر شفیعی از مکتب شکل گرایی، تا حد زیادی در سروده های او نیز هویداست