فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
بی شک پرویز ناتل خانلری و عمر ابوریشه دو شاعر بزرگ در پهنه ی ادبیات فارسی و ادبیات عربی هستند. هر دو شاعر، گرایشی قوی به ادبیات ملی دارند. این دو متاثر از ادبیات اروپا بوده اند و در این پیوند ناتل خانلری بیش تر از ادب فرانسه و ابوریشه بیش تر از ادبیات انگلستان تاثیر پذیرفته اند. این تاثیرپذیری مربوط به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است که در آن، گرایش رمزی ادبا به اساطیر یونان و روم باستان، رو به افزایش گذاشته بود. رمز، عبارت است از هر علامت، اشاره، کلمه، ترکیب و عبارتی که بر معنا و مفهومی ورای آن چه ظاهر آن می نماید، دلالت کند. ناتل خانلری در مثنوی عقاب و عمر ابوریشه در قصیده ی «النسر»، عقاب را در جایگاه رمز، به کار گرفته اند. در این دو اثر ادبی، بین روند حوادث و درون مایه، شباهت زیادی دیده می شود تا آن جا که بعضی از ابیات را می توان معادل برخی دیگر دانست. این شباهت تا آن جاست که پژوهش را به دلیل این قرابت در مضمون و روند حوادث و پی جویی آن، در دو قصیده سوق می دهد. مقاله ی حاضر در صدد است با بررسی اوضاع تاریخی و زندگی نامه و سپس تحلیل اشعار، به تحقیق در مورد تاثیرگذاری و تاثرپذیری این دو شاعر از یکدیگر و بر یکدیگر، پرداخته و میزان موفقیت هر دو شاعر را در انتقال مفاهیم، به نمایش بگذارد. عدم تاثیرپذیری دوشاعر از یکدیگر، مشترک بودن دو عنصر آزادی و کرامت انسانی در دو قصیده، مفصل گویی خانلری و مختصر گویی ابوریشه و... از جمله نتایجی است که این تحقیق به آن دست یافته است.
توصیف و تصویرگری در منظومه حماسی علی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی نامه حماسه منظوم پارسی است در مناقب و مغازی حضرت علی (ع) از قرن پنجم که به وسیله شاعری به نام «ربیع» سروده شده، این منظومه که در حدود دوازده هزار بیت است و به عنوان نخستین تجربه شعر حماسی شیعه اثنی عشری است، هم از نظر قدمت تاریخ حماسه های شیعی و هم از نظر در برداشتن نوادر لغات و ترکیبات فارسی کهن در کمال اهمیت است که تاکنون گمنام مانده و در کتب تاریخ ادبیات فارسی به آن اشاره ای نشده است. علی نامه از جهت سبک و بیان حماسی به خصوص در حوزه توصیف و تصویرگری و ابزارهای آن ارزش فراوان دارد. زیرا این عناصر، وسیله ای است برای ملموس و محسوس تر کردن صحنه های متنوع و مختلفی که در بستر شعر حماسی روی می دهد و به عنوان یکی از معیارهای سنجش کیفی اثر حماسی به شمار می آید. در شعر حماسی، توصیفات و تصاویر، با استفاده از ابزارهای خاصی از قبیل تشبیه، استعاره مجاز، کنایه و اغراق نمایانده می شود که معمولا در شعر حماسی، اغراق مبتنی بر تشبیه و اسناد مجازی است. بررسی نقش هر کدام از این ابزارها در شعر حماسی از دیرباز مورد توجه منتقدان و تحلیل گران آثار ادبی بوده است. در این مقاله ابتدا این منظومه به صورت مختصر معرفی و شناسانده می شود، سپس با مطالعه دقیق همه ابیات آن، نقش و جایگاه هر کدام از این ابزارها در ابلاغ پیام و میزان تناسبشان با شعر حماسی با ذکر شواهد مختلف شعری مورد بررسی قرار می گیرد. این بررسی نشان می دهد که سراینده این اثر از طریق مطالعه و نگرش به شاهنامه فردوسی، با روش ها و فنون زبانی و بیانی شعر حماسی و دقایق و ظرایف آن آشنا شده و به خوبی توانسته است در این زمینه اثر ارزشمندی را پدید آورد.
زن از دیدگاه ملک الشعرا بهار و معروف اثر صافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دیدگاه ملک الشعرا بهار و معروف الرصافی درباره زن مورد بررسی قرار گرفته است. هر دو شاعر در اشعار خود به زن نگاه ویژه ای دارند. بهار از یک سو وامدار تفکرات سنتی جامعه در مورد زن است و از سوی دیگر، جز اولین شاعران ایرانی است که مدافع آزادی زنان است و با حجاب مخالفت می کند این در حالی است که رصافی موضع واحدی انتخاب کرده و در اشعارش همواره مدافع آزادی زن و خواستار حضور فعال وی در جامعه است.
سفرنامه ناصرخسرو
سودای گشودن مازندران
حوزههای تخصصی:
بررسی سبکی رمان «چراغها را من خاموش میکنم» با رویکرد فرانقش میانفردی نظریّه نقشگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان¬شناسی نقش¬گرا یکی از سه نگرش اصلی زبان¬شناسی نظری است که در آن نقش و معنا توأمان در نظر گرفته می¬شود. از گرایشهای مختلف این نظریّه، نقش¬گرایی هلیدی را برگزیده¬ایم. در این نظریّه با سه نوع معنا روبهروییم: فرانقش تجربی، فرانقش میان¬فردی و فرانقش متنی. در این مقاله برآنیم تا رمان چراغها را من خاموش می¬کنم اثر زویا پیرزاد را با توجّه به فرانقش میانفردی (Interpersonal Metafunction) از نظریّه نقش¬گرای هلیدی بررسی کنیم. ابتدا به تبیین مبانی تئوری نظریّه پرداخته و سپس آن را بر روی متن مورد نظر پیاده کردهایم. بعد از تطبیق داده¬ها با مبانی نظری و نمایش آن به صورت نمودارهای آماری این نتایج حاصل شده است که بیشترین زمان به¬ کار رفته در رمان مذکور، زمان گذشته است و برای زمان آینده کاربردی دیده نشد. همچنین وجه خبری از سایر وجه¬ها بیشتر به¬کار رفته است که گویای سبک روایی رمان می¬باشد. در انواع ادات نیز ادات کلامی بیشترین و ادات کیفی کمترین کاربرد را دارند.
در ترجمه ناپذیری شعر
حوزههای تخصصی:
نقد و تحلیلی بر «استعاره عنادیه» در کتب بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کتب بلاغی جدید به پیروزی از گذشتگان بحثی با عنوان استعاره «وفاقیه و عنادیه» مطرح شده که هدف آن بیان «استعاره تهکمیه و استعاره تملیحیه» است و برای هر یک تعاریف و مثالهایی نیز ذکر شده که گاهی بین تعاریف و مثالها سازگاری وجود ندارد . آنچه در برخی از کتابهای بلاغی درباره برخی از استعاره ها از جمله «استعاره عنادیه» آمده بر مبنای تشبیه نیست ؛ یعنی نمی توان اساسا با واژه ای که مستعار نامیده اند تشبیهی ساخت و آن را یک طرف تشبیه قرارداد در نتیجه جامع یا وجه شبهی نیز در میان نخواهد بود تا عکس آن برای طنز با تمسخر به کار گرفته شود . ....
چند شعر از راینر ماریا ریلکه
حوزههای تخصصی:
عاشقانه های سیاسی- اجتماعی در شعر معاصر تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالهی حاضر مضمون اشعار عاشقانه در شعر معاصر تاجیکستان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که شعر معاصر تاجیکستان در محدوده ی تاریخی 1917م. از زمان انقلاب اکتبر روسیه تا قبل از فرو پاشی آن و استقلال تاجیکستان در 1991م. در زمرهی آثار مکتب رئالیسم سوسیالیستی قرار می گیرد، مضامین شعری آن از جمله عاشقانه های شعر تاجیک نیز تحت تاثیر دیدگاههای سوسیالیستی است. بدین ترتیب عاشقانههای مکتب رئالیسم سوسیالیستی، عاشقانه هایی سوسیالیستی و سیاسی- اجتماعی به شمار می رود. در واقع در دوره ی مذکور عشق، گویی تنها بهانه ای برای بیان رسالت حزبی شاعر سوسیالیست است و محبوبی که از سوی شاعر کمونیست این دوره مورد ستایش قرار میگیرد نه تنها زنی سنتی به شمار نمی رود ،بلکه خود در فعالیت های سیاسی-اجتماعی البته در تأیید سیاست های حاکم گام برمی دارد. در عاشقانه های مورد بحث آنچه از معشوق ستودنی است، زیبایی های ظاهری او نیست بلکه تلاش او در صنعت و کار است که البته این دو از اصول سوسیالیسم به شمار می رود.
همهی موارد فوق با کاوش در برجسته ترین نمونه های شعری از شاعران دورهی شوروی تاجیک بررسی شده است.
ادیب کیست
حوزههای تخصصی:
بررسی فن تشبیه در معلقه امرو القیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امرو القیس معروف به ملک الضلیل از شعرای یمن و پیشرو شاعران طبقه اول دوره جاهلی است. دیوان اشعار او شامل 25 قصیده و چند قطعه است که مشهورترین قصیده او معلقه اوست که زبانزد خاص و عام است. گروهی از جمله زوزنی و خطیب تبریزی آن را شرح کرده اند و با دیگر معلقات چند بار به چاپ رسیده است. امرو القیس نخستین کسی است که قصاید را با گریه بر اطلال خیمه گاه معشوق آغاز کرده، نخستین کسی است که با ظرافت از عشق سخن گفته، نخستین کسی است که در اشعار خویش تصاویر بسیار زیبا به کار برده که بعدها مورد تقلید دیگران قرار گرفته، نخستین کسی است که در وصف های کوتاه پرمحتوا (تصویر زن، صحنه شکار، وصف اسب و شتر و شب) زبردستی نشان داده است و این به خاطر مسافرت های زیاد و معاشرت های دایمی اوست که قریحه او خوب پرورش یافته و به همین علت اشعارش مملو و آکنده از معانی تازه شده است .
امرو القیس از میان آرایه های ادبی به تشبیه علاقه خاصی داشته و بیشترین تشبیهات او حسی است و ماده تشبیه را از طبیعت بدوی یا از زندگی نوش خواری و لذت جویی خویش گرفته است. به طور کلی، در شعر جاهلی تشبیه و متعلقات آن نقش بسزایی دارد. تصویر، اصل مهمی از اصول صناعت شاعر جاهلی است که هیچ شعری از اشعار جاهلی خالی از آن نیست. امرو القیس در بین شاعران هم رده اش، بهترین تشبیه آفرین و معلقه او مملو از تشبیهات نغر است. در واقع او «صاحب فن تشبیه» در عصر جاهلی است و بعد از او تشبیهاتش مورد تقلید شاعران عرب و عجم گشته است.
بررسی و مقایسه دیدگاههای ادبی سنایی و نظامی درباره شعر، شاعر و مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"سنایی و نظامی دارای دیدگاه های ادبی و نقد شعر خاصی هستند و از سخن و شعر، شاعر و خواننده تلقی قابل توجهی دارند. نظامی، خصوصا، در مخزن الاسرار تحت تاثیر سنایی است و افکارش بسیار به او شباهت دارد. اگرچه به نظر می رسد نظامی بعد از مخزن الاسرار در تفکرات خود تجدید نظر نموده باشد، اما درباب نقد شعر و سخن، عمدتا دیدگاهش ثابت است و تغییر زیادی نمی کند.
در شعرِ سنایی و نظامی، به محورهای اصلی ارتباط توجه شده است و بسیاری از دیدگاه های این دو شاعر هنوز زنده و قابل استفاده است. در این مقاله از میان محورهای ارتباط، به دیدگاه آن دو درباره پیام (شعر و سخن) گوینده (شاعر) و خواننده (مخاطب) پرداخته شده است. زیرا شاخه های اصلی دیدگاه آن دو را در این عناصر می توان جستجو نمود. هر دو شاعر برای سه محور مذکور ویژگی های خاصی را بیان کرده اند که بسیار به هم نزدیک است. در این مقاله ضمن بررسی دیدگاه های آن دو، به وسیله ترسیم جدول هایی به مقایسه آنها پرداخته شده است"
تحلیل عناصر داستانی طوطی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ساختار داستانهای طوطی نامه از جهات مختلف بررسی شده است. طوطی نامه از داستانهای منثور غنایی و تمثیلی است که به روش هزار و یک شب بیان شده است. در داستانهای طوطی نامه اغلب ویژگیهای قصه ها را می توان یافت؛ ویژگیهایی چون تاکید بر حوادث، وجود امور خارق العاده، محکم نبودن روابط علت و معلولی میان رویدادها، مطلق گرایی، ختم شدن به نتایج اخلاقی، تغییر ناپذیری شخصیتها، کیفیت روایت و فرضی بودن زمان و مکان. لحن و بیان تمام داستانها، جدی است و از طنز و مطایبه در بیان آن اثری دیده نمی شود. مجموعا 100 داستان در طوطی نامه وجود دارد. در داستانهای این اثر از 521 شخصیت استفاده شده است که 67.5 درصد عام و 32.5 درصد خاص هستند. بیشترین شخصیتها حیوانات (22.5 درصد) و صاحبان مشاغل (19 درصد) است. راویان و گویندگان داستانهای طوطی نامه عبارتند از: طوطی که 57 درصد داستانها را نقل می کند. حیواناتی نظیر شارک، مار، شغال و ... 11 درصد داستانها، خجسته 8 درصد داستانها، انسانهای دیگر نظیر راهب، وزیر، پادشاه و ... 18 درصد از داستانها را نقل می کنند و راوی 6 درصد از داستانها نامعلوم است. از مجموع 100 داستان 69 درصد دارای کنش و 31 درصد فاقد کنش خاصی است. همچنین 54 درصد داستانها نتایج و توصیه های اخلاقی دارد و 46 درصد فاقد این امر است. در 35 داستان به حوادث خارق العاده اشاره شده، 15 درصد داستانها دارای زمان و 85 درصد فاقد زمان است و سرانجام اینکه از مجموع 100 داستان، 50 درصد مکان دار و 50 درصد فاقد جایگاه مکانی مشخص است. برای ملموستر و عینی تر شدن پژوهش، نتایج با جدول و نمودار نشان داده شده است.
مثنوی طریق التحقیق از کیست ؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم ابوالمجد مجدود (حسن) بن آدم سنایی غزنوی، شاعر دوران ساز دوره دوم غزنوی، در ادب فارسی مقامی والا دارد؛ با این وصف، هنوز برخی از زوایای زندگی او در تاریکی مانده و درباره آثاری از او آگاهی کافی در دست نیست. یکی از دلایل این فقر چند اثر هست که عده ای از دانشمندان آنها را از خامه حکیم می دانند و عده ای دیگر در انتساب آنها به او تردید نشان می دهند و حتی گاهی آنها را به ضرس قاطع به دیگرانی نسبت می دهند که در وجود خارجیشان یقین کامل نداریم. از جمله این آثار است منظومه طریق التحقیق.
در این گفتار، نویسنده کوشیده است روشن کند که منظومه طریق التحقیق از حکیم سنایی است و کسانی که آن را به شاعری صوفی مشرب به شهرت احمد بن حسن بن محمد نخجوانی نسبت داده اند به خطا رفته اند. این انتساب را با اول مرحوم احمد آتش، دانشمند مشهور ترک، مطرح ساخته سپس محقق محترم دکتر بواوتاس سوئدی در رساله دکتری خود پرورانیده و ضمیمه طریق التحقیق در سال 1937 به نشر سپرده است. اشکالاتی که ایشان برای انتساب این منظومه به حکیم غرنه بر شمرده اند به شرح زیر است:
1. در تذکره لباب الالباب، این اثر از حکیم غزنوی خوانده نشده است.
این ایراد موجه به نظر نمی رسد؛ زیرا که عوفی، در تذکره خود، نه فقط از طریق التحقیق به نام حکیم غزنوی یاد نکرده بلکه ذکر آثار او را کلا از قلم انداخته و این رساله را به نام شاعر دیگری هم ننوشته و به نقل صرف یک قصیده از سنایی بسنده کرده است. بنابراین، نام نبردن از طریق التحقیق این گمان و شک را پدید نمی آورد که این منظومه را از قلم حکیم نمی دانسته است ...