مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
گویش بختیاری
حوزههای تخصصی:
بختیاری از گویش های جنوب غربی ایران است و به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده فارسی میانه است که خود بازمانده فارسی باستان است. در این مقاله 44 واژه از گویش بختیاری ریشه شناسی شده است. در مورد هر واژه، نخست بر پایه شواهد موجود در خود گویش، ساخت اشتقاقی واژه و دگرگونی های آوایی انجام گرفته بر روی آن توضیح داده شده، سپس بر پایه برابر یا هم ریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی و نیز زبان های هندواروپایی، به ریشه شناسی واژه و بازسازی صورت ایرانی باستان و هندواروپایی آغازین آن پرداخته شده است. واژه ها با تلفظ رایجشان در بختیاری گونه کوهرنگ آورده شده اند.
نمود دستوری در گویش لری بختیاری
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با رویکردی توصیفی به بررسی نمود دستوری در گویش بختیاری می پردازد و هدف آن شناخت انواع نمود دستوری، تظاهر واژ- نحوی آنها و تفاوت نمود در این گویش با زبان فارسی است. این پژوهش بر اساس چارچوب نظری کامری (1976) انجام شده است. داده های زبانی از گفتار مردم سالخورده، بی سواد و تک زبانه روستای دهنو در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به دست آمده است. این افراد، به دلیل اینکه کمتر تحت تأثیر عوامل تغییر زبان قرار گرفته اند و نفوذ زبان فارسی در گفتارشان کمتر مشهود است، انتخاب شده اند و این امر محققان را در به دست آوردن اطلاعاتی بومی تر و خالص تر یاری رسانده است. در این راستا، گفتار گویشوران ضبط و گاهی هنگام گفت و گو با آنها جملاتشان یادداشت برداری شد. این داده های زبانی آوانویسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این گویش ابزارهای بیان انواع نمود های ناقص ، تام و کامل مورد تحلیل قرار گرفته و نمود ناقص هم به نمود های استمراری ، عادتی و تکرار تفکیک شده است. ابزار های بیان مقوله نمود در این گویش، شکل صرفی افعال در زمان های مختلف و افعال کمکی هستند. در گویش بختیاری همانند زبان فارسی تمایز نمودی بین نمود ناقص، تام و کامل به صورت حضور و عدم حضور تکواژ قابل تشخیص است.
ساخت ناگذرا در گویش بختیاری مسجدسلیمان
حوزههای تخصصی:
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
ساخت ناگذرا ساختی است که فعل آن دارای جهت معلوم بوده و تنها یک گروه اسمی به عنوان موضوع مرکزی دارد. از نظر نقش معنایی، گروه اسمی موجود در این ساخت، همچون گروه اسمی ساخت مجهول، نقش معنایی مفعولی دارد. این جستار تلاش دارد تا با بررسی داده های گویشی نشان دهد ساخت ناگذرا در گویش بختیاری دارای چه ویژگی هایی بوده و تفاوت آن با ساخت مجهول در چیست؟ فعل گذرا و سببی از افزودن پسوند -(e)nبه پایان مادة مضارع گذرا ساخته می شود و ماده ماضی آن با افزودن پسوندīδ- به ماده مضارع به دست می آید. افعال ناگذرا نیز با افزودن پسوندeh - به پایان اسم، صفت و ماده مضارع
فعل های اصلی یا بدون افزودن پسوند ساخته می شوند. ماده ماضی این افعال نیز از افزودن پسوند est- به ماده مضارع به دست آید. ساخت مادة ناگذرا در ساخت مجهول نیز به کار می رود. در نتیجه هر دو ساخت مجهول و ناگذرا دارای شباهت روساختی هستند؛ اما همانند زبان فارسی تفاوت این دو ساخت، با آوردن عامل در ساخت مجهول به صورت گروه حرف اضافه ای مشخص می گردد. همچنین با استفاده از عبارت قیدی xos be xos (خود به خود) در ساخت ناگذرا به جای عبارت کنادی در مجهول می توان به تفاوت دو ساخت پی برد.
بررسی تطبیقی تلفّظ ضمیرهای انعکاسی در فارسی گفتاری معیار و گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضمیرهای انعکاسی یا تأکیدی مفرد و جمع در زبان فارسی از پیوند تکواژ خود با ضمیرهای پیوسته که جزء پی بست ها هستند، ساخته می شوند. پژوهش حاضر تلفّظ ضمیرهای انعکاسی در فارسی گفتاری معیار و گویش بختیاری را به مثابه دو گونه زبان فارسی در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004/1993) به تحلیل تطبیقی می کند. هدف نوشتار پیش رو معرّفی فرایندها و محدودیت های مشترک و متفاوت در تلفّظ های گوناگون ضمیرهای انعکاسی و تحلیل علّت آن ها و دست یابی به یک رتبه بندی دربرگیرنده نهایی از محدودیت های مختلف در هریک از این دو گونه بوده است. رتبه بندی های نهایی تبیین کننده همه تلفّظ های ضمیرهای انعکاسی در فارسی گفتاری معیار و گویش بختیاری هستند. نتایج این پژوهش نشان داده است که افراشتگیِ پیش خیشومی در ضمیرهای انعکاسی جمع تنها فرایند مشترک بین فارسی گفتاری معیار و گویش بختیاری است؛ نیز علّت اصلی تلفّظ متفاوت ضمیرهای انعکاسی در گویش بختیاری حذف همخوان /d/ی واژه خود است که زمینه چین فرایند حذف واکه پی بست برای رفع التقای واکه ها می شود؛ همچنین، دلیل تلفّظ همخوانِ پی بست /-aS/ به [S] یا [s] در مناطق مختلف بختیاری نشین تبیین شده است. تحلیل های مربوط به گویش بختیاری کمابیش درزمانی است؛ زیرا تغییرات تلفّظی ضمیرهای انعکاسی در تاریخ این گویش رخ داده اند و امروزه این ضمیرها تلفّظ دیگری ندارند.
پاسخ به نقدی بر کتاب موادی برای مطالعه گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
139 - 158
حوزههای تخصصی:
این نوشته، پاسخی است به نقد «الهه حسینی ماتک» بر کتاب مشترک این نگارنده با عنوان «موادی برای مطالعه گویش بختیاری» (ژوکوفسکی، 1396). نگارنده، به عنوان یکی از محققان این اثر، در این یادداشت کوشیده است با نقل عبارات و مطالب این کتاب و نکات مدنظر منتقد، پاره ای مسائل را توضیح دهد و دلایلِ اتخاذِ روش خود را برشمارد و برخی از اشکالاتی را که منتقد مطرح کرده است، توضیح دهد و شیوه کار خویش را روشن تر بیان کند.
مفهوم سازی های فرهنگی «مرگ» در گویش بختیاری زز و ماهرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم سازی های فرهنگی شیوه تفکر و جهان بینی یک جامعه زبانی را نسبت به پدیده ها نشان می دهد. بررسی مفهوم سازی هاباعث شناخت عمیق تر فرهنگ مرتبط با آن ها می شود، تعاملات بین فرهنگی را تسهیل می کند و سوء تفاهمات فرهنگی را بر طرف می کند. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی،مفهوم سازی های فرهنگی «مرگ»در گویش بختیاری منطقه ززووماهرو در چارچوب زبان شناسی فرهنگی بررسی شده و ریشه های فرهنگی آن هاتوصیف شده است.با توجه به سبک زندگی روستایی و عشایری مردم منطقه و تماس آنان با طبیعت، عناصر و پدیده های طبیعی پایه ای برای مفهوم سازی های فرهنگی فراهم می کنند. جامعه آماری شامل پانصد مورد از عبارات، اصطلاحات، مویه ها و ضرب المثل های مرتبط با مرگ است که در این گویش استفاده می شود. داده های پژوهش از طریق مطالعه میدانی و با استفاده از مصاحبه و مشاهده جمع آوری شده است. نتایج تحلیل و بررسی داده ها نشان می دهد که ریشه این مفهوم سازی های فرهنگی در سبک زندگی روستایی و عشایری منطقه، عقاید و باورها، تأثیر فیزیولوژیکی عواطف و احساسات مرتبط با مرگ بر اندام های بدن انسان و تخیلات و تصورات گویشوران نسبت به مرگ قرار دارد؛ این سبک زندگی ایجاب می کند که مردم با طبیعت تماس مستقیم داشته باشند؛ ازاین رو، از جنبه های خشن، ویرانگر و مخرب طبیعت به عنوان حوزه ملموس برای بیان مفهوم انتزاعی «مرگ» استفاده می کنند؛ مفهوم سازی های فرهنگی مرگ به منزله«باد شمال، سیل، بهمن، رعد و برق» و یا «خاموش شدن آتش، افتادن ریگ یا افتادن عمود سیاه چادر» ناشی از الهام گرفتن از پدیده های طبیعت و سبک زندگی عشایری است.
بررسی زمان و نمود در گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی است که به بررسی انواع زمان افعال و همچنین انواع نمود در گویش بختیاری می پردازد. داده های این پژوهش از طریق مطالعه میدانی و ضبط 10 ساعت مصاحبه با گویشوران بختیاری بر اساس اصول واژه شناسی کاتامبا و استنهام (2007) مورد تجزیه و تحلیل توصیفی قرار گرفته اند. در گویش بختیاری برخلاف زبان فارسی شناسه ها به فعل اصلی می چسبند و فعل معین (بودن) بدون تغییر می ماند. ساختار اصیل ماضی بعید همچون دیگر ارکان گویش بختیاری از نفوذ زبان فارسی مصون نمانده و می رود که فرو ریزد و فراموش شود. ماضی بعید نیز در گویش بختیاری مثل فارسی است، فقط به جای «بود» از «بید» یا «بی» یا «وی» استفاده می شود. برای بیان زمان آینده در این گویش معمولاً همان مضارع اخباری به کار می رود. در گویش بختیاری قرار دادن تکواژ تصریفی /e/ در آغاز فعل، قبل از ستاک فعلی بیانگر نمود ناقص است. برای نشان دادن رخداد فعلی که کاملاً به پایان رسیده است می توان از گذشته ساده یا ماضی بعید استفاده کرد. در این گویش ساخت هایی به صورت گذشته کامل و دارای نمود کامل هستند. نتایج این پژوهش می تواند در دستیابی به ساخت دستوری این گویش کمک کند.