فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۷٬۳۴۱ تا ۴۷٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ویژگی های لغوی تفسیر شریف لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۷
129-158
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری محمدعلی جمالزاده از کنت آرتور دو گوبینو مورد مطالعه : یکی بود و یکی نبود و قنبرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدعلی جمالزاده از تأثیرگذارترین چهره های ادبیات داستانی ایران بوده که این گونه ادبی را چه در سبک و چه در محتوا دستخوش تغییرات بسیاری کرده است. نوآوری های جمالزاده تا حدود زیادی در گرو تسلط او بر ادبیات اروپایی بوده است. این رابطه موضوع اصلی مقاله حاضر است که با محدود کردن حوزه مورد بحث و تعمق در آن و با تکیه بر قوانین ادبیات تطبیقی، به تأثیرپذیری مجموعه داستان یکی بود و یکی نبود جمالزاده که به عنوان نخستین مجموعه داستان کوتاه ایرانی در شکل نوین آن به حساب می آید، از مجموعه داستان های آسیایی آرتور دو گوبینو، نویسنده و دیپلمات فرانسوی، و به ویژه داستان « قنبرعلی » او می پردازد. تمامی این ویژگی ها، نویسندگان این مقاله را بر آن می دارد تا در رویکردی تطبیقی، به اثرپذیری سبکی و محتوایی مجموعه جمالزاده از داستان گوبینو بپردازند و در این میان تا حد امکان میزان اصالت عملکرد جمالزاده را نیز بررسی نمایند.
«خویشتن آرمانی» در سینما و شعر دفاع مقدّس با تکیه بر فیلم «بادیگارد» و مجموعه شعر چمدان های قدیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
العولمه الثقافیّه والتّهجین اللغوی فی الرّوایه الجزائریّه والإیرانیّه روایتا مملکه الفراشه وعشق وچیزهای دیگر أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
105 - 134
حوزههای تخصصی:
لقد اتسعت رقعه تأثیر العولمه الثقافیّه عقب الثوره المعلوماتیّه فی العقود الأخیره ممّا ترکت لمساتها فی شتى مناحی الحیاه ومن ضمنها الناحیه اللغویّه حیث أدّى الأمر إلى تفشّی ظاهره التّهجین اللّغوی فی مختلف المجالات العلمیّه والثقافیّه بما فیها الروایه الإیرانیّه والجزائریّه. نتعرّض فی هذا المقال لإشکالیه العولمه الثقافیه والتّهجین اللغوی فی روایتی "مملکه الفراشه" و"عشق وچیزهای دیگر" لکونهما نموذجتین بارزتین من الأعمال السردیّه الهجینه وذلک فی ضوء نظریّه العولمه التحولیّه وعلى أساس المنهج الوصفی والتحلیلیّ المقارن. تدلّ النتائج على أنّ التهجین اللغوی الناتج عن العولمه الثقافیه ظهر فی الخطاب السردی لروایتی مملکه الفراشه وعشق وچیزهای دیگر بنوعیه الاسم والجمله غیر أن التّهجین اللّغوی عن طریق الاسم هو أبرز نوع التهجین الذی تجلّت مظاهرها فی هاتین الروایتین. حسب بیانات التحلیل الإحصائی، مکوّن تغییر أسماء الشخوص وتشویهها بإجمالی 33٪ وتکرار 465 هو المکوّن الأکثر تواجداً وتوظیفاً فی روایه مملکه الفراشه ثم یأتی مکوّن استحضار أسماء الأعلام والمشاهیر الأجانب بإجمالی 25% وتکرار 352. أما بالنسبه لروایه عشق وچیزهای دیگر، مکوّن أسماء نمط الحیاه بإجمالی 49٪ وتکرار 220 احتلّ المرتبه الأولى وهو المکوّن الأکثر حضوراً واستخداماً فی هذه الروایه، ثم یلیه مکون أسماء الشّخوص الهجینه بإجمالی 27% وتکرار 122. کما یظهر البحث أنّ الاختلاف الأساسی بین هاتین الروایتین بالنسبه للتهجین اللغوی یکمن فی نوع اللغه المستخدمه ثم کمیه تهجین الأسماء من قبل الکاتبین حیث "الأعرج" کان الأکثر حرصاً على استخدام اللّغه الفرنسیّه وتهجین أسماء الشّخوص وتشویهها بینما اقتصر "مستور" على توظیف الإنجلیزیّه فحسب وهو لم یکن بقدر الأعرج حریصاً على تغییر أسماء الشّخوص وتشویهها.
نظریه کهن الگو «خود» یونگ در داستان رومیان و چینیان مثنوی معنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
کارکرد های عناصر روایی در جنگ هفت گردان شاهنامه
حوزههای تخصصی:
ساختار داستانی ماهیتی دارد که با تأثیر از عناصر خود، شکلی کُنشی و روایی می پذیرد. نویسنده در پرتو این خصوصیات و عناصر ساختاری مانند: طرح و نقشه، زاویه ی دید، کشمکش، بحران، نقطه ی اوج و گره گشایی، ساختاری داستانی را پی می ریزد. نگریستن به آثار ادبی گذشته از زاویه نظریات معاصر راهی است برای کم کردن فاصله ها با چنین آثاری تا ارزش و راز ماندگاری آن ها بیش از پیش آشکار شود. هم از این رو در این جستار پس از طرح مباحث نظری در باب ادبیات داستانی و هر یک از عناصر سازنده داستان، به تحلیل این عناصر در ماجرای جنگ هفت گردان در شاهنامه پرداخته می شود؛ و پس از تحلیل داده ها به این نتیجه می رسد که، - بدون در نظر گرفتن پاره ای سستی ها- فردوسی در پردازش این داستان توانسته است، به خوبی عناصر داستان را در پیشبرد حوادث به کار بگیرد و طرحی منسجم و استوار مبتی بر روابط عِلّی و معلولی را پی ریزی کند. کنِش-ها و گفت گوهای شخصیت ها در این داستان نتیجه ی طیعی حوادث است و متن داستان، با ساختاری تقریباً پیوسته، مبنی بر شروع از وضعیت پایدار و تغییر وضعیت به سوی موقعیت پایداری متفاوت با وضعیت اول پیروی می کند.
صفای عشق (بررسی مؤلفه های مکتب وقوع در شعر فروغ فرخزاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکتب وقوع از مهم ترین جریان های شعر فارسی است که عشقی واقعی و ملموس را توصیف می کند. در این مکتب تکیه بر رویدادهای واقعی عشقی و بیان احساسات به صورت ساده و صریح است. مهمترین ویژگی های شعر این مکتب، گزارش حال، بدیهه سرایی، سادگی سخن، راستی سخن، بیان جزئیات عاشقی و عشق ورزی با جمال بشری است. فروغ فرخزاد در کنار نیما، شاملو، سهراب سپهری و اخوان از برجسته ترین شاعران معاصر فارسی است.عشق در شعر او به مانند مکتب وقوع زمینی و ملموس است. او به عنوان یک زن با صراحت در مورد امیال جسمانی و عاطفی خود نسبت به مرد سخن می گوید. در این پژوهش مطابقت مشخصه های شعر فروغ با ویژگی های مکتب وقوع به روش تحلیل و توصیف محتوای اشعار وی مورد بررسی قرار گرفته است تا به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مهم ترین مولفه های مکتب وقوع اشعار شاعر کدام است؟ ویژگی های صراحت لهجه و سادگی زبان ، واقعی و ملموس بودن عاشق و معشوق، بیان واقعی و نوستالژیک روایت عاشقانه، بیان تمنای زنانه و اعراض از معشوق در شعر فروغ ویژگی های اصلی ای بودند که با مشخصه های مکتب وقوع مطابقت داشتند. ویژگی صراحت لهجه و سادگی زبان به دلیل بی پروا بودن فروغ و استفاده از زبان امروزی ، شاخص ترین و پرکاربردترین این ویژگی هاست.
تحلیل نقش توهم اشتباه حرکات و حروف اعرابی در برجسته سازی زبان قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله شبهاتی که در مورد قرآن کریم وجود دارد ادعای مخالفت برخی حرکات و حروف اعرابی آن با قواعد ادبیات عربی است ؛ ولی این نوع تمایز اعرابی نه تنها عیب نیست بلکه بر اساس نظریه برجسته سازی یکی از وجوه زیبایی و بلاغت قرآن کریم است. هدف از این پژوهش بررسی نقش تغییر سبک حرکات و حروف اعرابی در قرآن کریم بر اساس نظریه لیچ ، زبان شناس انگلیسی با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با استناد به تفاسیر است. وی اساس برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان «قاعده کاهی» و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان «قاعده افزایی» می داند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم با ایجاد تمایز اعرابی در برخی واژگان ، نوعی وقفه در کلام ایجاد و آن را برجسته می کند و از این طریق معنای مقصود را به مخاطب منتقل می سازد. اینگونه برجسته سازی در قرآن کریم در حوزه قاعده کاهی و هنجارگریزی نحوی به شیوه عطف اسم منصوب بر اسم مرفوع ، عطف اسم مرفوع بر اسم منصوب و عطف فعل مجزوم بر فعل منصوب و برای اغراضی چون مدح ، بیان تعجب و... رخ می دهد. همچنین در حوزه قاعده افزایی به شیوه تشبیه اسم غیرمنصرف به اسم منصرف توسط الف زائده و مرفوع شدن اسم إنّ برای خلق موسیقای کلام و توازن و اغراضی چون بیان عظمت و تعجب رخ می دهد.
بررسیِ نسبتِ تکوینِ شخصیت و چندصدایی با تکیه بر سال مرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی داستان «سالمرگی» اصغرالهی از منظر تک صدایی و چندصدایی پرداخته است. بنیان نظری در این بررسی مبتنی بر دیدگاهی است که باختین در کتاب مسائل بوطیقای داستایفسکی طرح و تبیین کرده است. در ضمنِ مقاله نخست کوشش شده است تعریف دقیقی از تک آوایی و چندآوایی به دست داده شود و سپس اصول و موازینی که از خلال اثر باختین قابل دریافت است به منظور تبیین موضوع به کار گرفته و در نهایت رمان سالمرگی براساس آن ها بررسی و تحلیل شود. مقاله در کلیت خود می کوشد به پرسش های زیر پاسخ دهد: 1- براساس چه معیارهایی می توان رمانی را چندصدایی دانست؟ 2- چه نسبتی میان چندصدایی و تکوین شخصیت در رمان وجود دارد؟ 3- آیا داستان سالمرگی را می توان اثری چندصدایی تلقی کرد؟ و اگر چنین است کدام خصوصیات آن را در طراز چنین داستان هایی قرار داده است؟ نتایج مقاله نشان می دهند که رمان سالمرگی چند صدایی است و شخصیت های مستقلی که نسبت گفتگویی با هم دارند در داستان باعث این چند صدایی شده اند.
درباره واژه های طوفان و نوفیدن و نویدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
135-167
حوزههای تخصصی:
مشرب عرفانی شاه داعی الله شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از موضوعات اساسی در پژوهش های عرفانی، شناخت سنت و مشرب عرفانی هر عارف است. درواقع تبیین سنت و مشرب عرفانی عارفان، نخستین گام در شناخت آرا و اندیشه های آنان است. این پژوهش با هدف تبیین سنّت و مشرب عرفانی شاه داعی شیرازی با روشی مضبوط و علمی انجام شده است. روش: نویسندگان در این پژوهش می کوشند با روشی توصیفی تحلیلی، نخست با بررسی هدف و غایت عارف، روش رسیدن به هدف، موضوعات و مفاهیم مطرح شده درآثار وی، نظام تربیتی و زبان عرفانی او، به تعیین سنّت عرفانی شاه داعی بپردازند و سپس مشرب عرفانی وی بررسی شود. برای تبیین مشرب شاه داعی، به مبدأ و مقصد سیروسلوک و مراحل میان مبدأ و مقصد پرداخته شده است. یافته ها و نتایج: با بررسی این موضوعات، تلفیقی از سنّت اول و دوم عرفانی را اندیشه های شاه داعی می توان دید؛ به طورکلی می توان گفت مشرب عرفانی شاه داعی در بحث نظری به سنّت دوم عرفانی گرایش دارد و در سلوک عملی منطبق با سنّت اول عرفانی است.
التماسک السببی فی النص الروائی العربی المعاصر؛ قصه قاع المدینه لیوسف إدریس نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
131-160
حوزههای تخصصی:
التماسک أو الربط المعنوی مصطلح یرتبط بلسانیات النص عامه والنصوصیه خاصه. إن دوبوغراند ودریسلر عند تعریفهما لأدوات النصیه أو خصائص تجعل مجموعه من الجملات کنص مقبول، یشیران إلى سبعه عوامل منها الاتساق والتماسک کعاملین أساسیین للنصیه أو النصوصیه. یتشکل التماسک فی مستوى المعنى أی البنیه التحتیه للنص على أساس عناصر مختلفه یمکن أن نعتبر السببیه أهم هذه العناصر. إن السببیه یشکل سلسله من الترابط الشدید بین وحدات النص الصغیره لإیجاد البنى المعنویه فی مستوى أعلى وتختلف أهمیتها ونسبه ورودها من نص إلى آخر. المقال هذا یبحث عن هذه الأدوات المهمه للتماسک فی قصه معاصره على المنهج الوصفی التحلیلی باستخدام أسلوب إحصائی ویتناول نسبه ورود السببیه وکیفیه ظهورها فی نص سردی معاصر؛ ونتائج التحلیل تشیر إلى أن السببیه تقل نسبتها وأهمیتها فی الأجزاء الوصفیه للقصه ولکنها تکثر نسبه ورودها فی أجزاء القصه ذات أحداث وتزداد أهمیتها فی مستویات التحلیل المختلفه.
سیر تصنیف در شعر فارسی از آغاز تا نهضت مشروطه
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
149 - 167
حوزههای تخصصی:
شعر و موسیقی، زبان دل و احساس اند. شعر تسلّی بخش ناکامی ها و موسیقی مونس و غم خوار دوران تنهایی و سختی های بشر بوده است. تصنیف، تلفیق ماهرانه این دو هنر است؛ به گونه ای که بر دل مخاطب اثری شگرف داشته باشد. در این پژوهش سعی بر این است که این موضوع در ادب فارسی از آغاز تا مشروطیّت بحث و بررسی شود و معانی و مفاهیم مختلف آن در طی دوره های تاریخی و نمونه هایی از چهره های برجسته ای که به این مقوله پرداخته اند، نقل و تبیین گردد. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مطالعات کتابخانه ای استوار است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تصنیف سرایی در تمامی دوره های حیات ایرانیان وجود داشته است؛ زیرا به طور مستقیم با آمال و عواطف اقوام ایرانی مرتبط بوده و درون مایه اصلی زبان ملّی ما را رقم زده است. تصنیف از قرن دهم به بعد رواج بیشتری یافت و در دوره مشروطیّت با شاعرانی چون عارف و ملک الشّعرا و... به اوج رسید.
پیر ه زن گرگ باشد؛ معرفی ضرب المثلی فراموش شده در هفت پیکر و بررسی ابعاد اسطوره شناختی و فولکلوریک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضرب المثل ها از غنای فرهنگی ملت ها حکایت دارند. بسیاری از این مَثَل ها در غبار زمان از یاد رفته اند و ما از خودِ آن مثل و نیز از ریشه ها و زمینه های تکوین آن آگاه نیستیم. این جُستار به معرفی ضرب المثلی فراموش شده در بیتی از هفت پیکر می پردازد. «پیره زن گرگ باشد»، عبارتی است که به گمان ما در عصر نظامی به عنوان یک ضرب المثل کاربرد داشته است. احتمالاً این ضرب المثل از زبان ترکی، کردی و یا از زبان آذری وارد ادبیات فارسی شده است. تحقیق کتابخانه ای حاضر که به شیوه کیفی و توصیفی انجام شده قصد دارد تا ابعاد اسطوره شناختی و فولکلوریک این مَثَل را بررسی نماید. تشبیه پیرزن به گرگ در ادبیات فارسی سابقه دارد. پیرزن و گرگ هر دو در فرهنگ، باورها و اعتقادات عامه ملل و اقوامِ جهان نمادی از مرگ، شیطان و دنیا محسوب می شوند و نیز هر دو با برف، جادوگری، میل جنسی و ماه پیوستاری معنایی برقرار می کنند. ما در این مقاله به برخی از این اشتراکات اشاره کرده و هاله های معنایی مشترک میان پیرزن و گرگ را توضیح داده ایم . گرگ در ادبیات نماد حیله گری و مکاری است. به نظر می رسد انگیزه اصلی در همانند دانستن پیرزنان با گرگ بسیاردانی، کارکشتگی و حیله گری آنان باشد. پیرزنان از آنجا که آگاه به مسائل و رموز زندگی زناشویی اند، توانسته اند در هیئت و حرفه محتالگی و دلالی محبت نقش مهمی در مناسبات اجتماعی دوران گذشته ایفا کنند و با هر ترفندی که ممکن بوده، مردان و زنانِ کام جو را به وصال یکدیگر برسانند.
تحلیل نظام اداری ایران در آثار ادبی و تاریخی عصر قاجار براساس مدل سالا ریگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع پژوهش بینارشته ای ( ادبیات، تاریخ و جامعه شناسی) است. پرسش این نوشتار این است که براساس داده های منتج از منابع ادبی (سیاحتنامه ابراهیم بیگ، کتاب احمد و تمثیلات آخوندزاده) و تاریخی (حقایق الاخبار ناصری و شرح زندگانی من) عصر قاجار، نظام اداری این دوره تا چه حد تناسبی با مولفه های مدل سالا ریگز دارد؟ روش تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی منابع ادبی و تاریخی در زمینه ساختار نظام اداری عصر قاجار و تکنیک جمع آوری داده ها فیش برداری از متون است. بررسی اجمالی منابع ادبی و تاریخی این عصر نشان می دهد که با توجه به تاخیر در شکل گیری دولت ملی در ایران و در نتیجه تاخیر در توسعه نظام اداری به مثابه ابزار و ماشین اداری دولت، مولفه های مدرن مدل سالا ریگز حضور تاریخی لازم را در نظام اداری ایران عصر قاجار ندارد بلکه با تلفیقی از حضور مولفه های سنتی و مدرن ضمن غلبه مولفه های سنتی مواجه هستیم. نتیجه نهایی اینکه، با مرور آثار ادبی و تاریخی عصر قاجار می توان گفت که وضعیت نظام اداری در ایران بویژه در دوره قاجار با توجه به پیشینه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی جامعه ایران و حضور دو قدرت خارجی روس و انگلیس که مداخله گران موثری در نظام ترتیبات حکومتی و اداری ایران بودند انطباق بیشتری با مولفه های آسیب شناسانه مدل سالا ریگز دارد.
مقایسه تاثیر گفت وگو بر کنش داستانی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنونِ» نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی عنصر گفت وگو در دو منظومه خسرو و شیرین و لیلی و مجنون می پردازد و جایگاه گفت گوها را در بافت موقعیتیِ دو داستان نشان می دهد. در بررسیِ صورت گرفته مشاهده شد که حدود 51 درصد از داستان خسرو و شیرین و حدود 28 درصد از داستان لیلی و مجنون را گفت وگو تشکیل می دهد. گفت وگوها در هر دو اثر منطبق با درون مایه آن است چرا که نظامی با توجه به تفاوت فضای دو داستان، شیوه بیان و کارکردهای متفاوتی برای گفت وگوها خلق کرده است. گفت وگو در خسرو وشیرین به دلیل پویا بودن شخصیت ها فراوانی بیشتر و کارکردهای متنوع تری نیز دارد. تنوع کمترِ انواع گفت وگو در لیلی و مجنون با عواملی چون شیوه روایت داستان، شخصیتِ گوشه گیر مجنون و انزواطلبی و رازداری لیلی و به طور کلی ایستایی شخصیت ها مرتبط است. در مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ داده شده است که نظامی از چه نوع گفت وگوهایی در خسرو و شیرین و لیلی و مجنون استفاده کرده و تاثیر، هدف و کارکرد این گفت وگوها در این دو منظومه به چه صورت بوده است؟
بررسی زبان ایدئولوژیک در شعر سعاد الصباح و سیمین بهبهانی با رویکرد جامعه شناسی زبان
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در این جستار با مطالعات کیفی و در پیش گرفتن روش کاربرد شناسی زبان بر آنند تا زبان ایدئولوژیک را در سروده های سعاد الصباح شاعر کویتی و سیمین بهبهانی، شاعر ایرانی، مشخص کنند. دستاورد تحقیق بیانگر این است که در انتخاب ساختارها و الگوهای زبانی، سعاد و سیمین پیرو الگوهای خاص گونه زبانی جنس خود هستند. بسامد استفاده زنان به این دلیل که از دسترسی به قدرت در جامعه و از پایگاه اجتماعی شایسته خویش، محروم بوده اند از جمله های تأکیدی در سروده هایشان زیاد است تا شاید سخنانشان مورد توجه قرار گیرد. این دو شاعر با استفاده از ضمیر متکلم، قصد برهم زدن موازنه قدرت و اثبات حضور فعّالتر زنان را عرصه های فرهنگی و اجتماعی دارند. سعاد الصباح، «دجاجه» را استعاره از زن معاصر عربی آورده است تا بیان کند که زن معاصر، آزادی خود را از دست داده و وطن برای او به زندان تبدیل شده است. سیمین بهبهانی نیز با به کارگیری استعاره «کولی» برای زن معاصر ایرانی، بیان می کند که از سرسپردگی، ضعف، ظلم پذیری، خانه نشینی و تسلیم بیزار، و خواستار حقوق انسانی، آزادی، عشقی پاک و دو سویه است.
دراسه حسن الختام فی قصیده "زال وروذابه" الغنائیه للشاعر الإیرانی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۹
79 - 110
حوزههای تخصصی:
قام هذا البحث بدراسه أسلوب حسن الختام أو الخاتمه فی القصیده الغنائیه "زال" و"روذابه" للشاعر الإیرانی الشهیر فردوسی بدقه وتمعّن، موجّهاً هذا السؤال، لماذا اختار الشاعر الوصل لإنهاء قصه الحب؟ وما هی العوامل التی أثرت على هذا الاختیار؟ وللوصول إلى الإجابه، کان من الضروره بمکانٍ الالتفاتُ إلى العدید من القضایا مثل معتقدات الشاعر، والمعتقدات السائده فی المجتمع، والبیئه والتقالید، وتأثیر الأساطیر والمعتقدات القدیمه فی نفوس الشعوب فی تلک الحقبه والمعاصره، والشاعر نفسه، إلى جانب دراسه أسباب الوصل من جوانب متعدده، الاجتماعیه منها والسیاسیه والثقافیه والدینیه والأخلاقیه. ولقد قام هذا البحث، بعد تقدیم نبذه عن سیره الشاعر وملخص القصه، بدراسه أسباب الوصل، معتمداً المنهج الوصفی والتحلیلی على أسلوب الدراسه المکتبیه. ومن بین النتائج التی توصّل إلیه هذا البحث، یمکن الإشاره إلى روح العاشق القتالیه للوصول إلى الحبیب، وجمال الحبیب والمحبوب، والمتاعب المستدیمه والحب النقی والمتبادل، وحب السلام الذی اتسم به الإیرانیون، واستمداد شخصیات القصه من المصادر الفکریه والروحیه، والزواج خارج التقالید القبلیه، وإزاحه التناقضات، وعوامل أخرى تؤدی إلى نتیجه هذه الأفعال وردودها إلى التغلب على المنافسین وإزاله الحواجز التی وقفت حاجزاً أمام الوصل.
مسئله تاریخ سرایش اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
191 - 211
حوزههای تخصصی:
اکنون در سال 1402 جایگاه نیما یوشیج به عنوان پدر شعر نو فارسی تثبیت شده به نظر می رسد اما در دهه های گذشته جدل های درازدامنی بر سر مسئله تحول شعر فارسی و اینکه چه کسی پیشوا و پیشرو این تحول بوده، جریان داشته است. یکی از این جدل ها به ادعای دستکاری نیما در تاریخ سرایش اشعارش مربوط می شود که در زمان حیات نیما آغاز شده بود و در سال های اخیر مجدداً مطرح شد و هیاهوی زیادی برپا کرد. شاعران و منتقدانی از دو جبهه مختلف این ادعا را مطرح کرده اند: نخست کسانی که در گسست از سنت از نیما تندروتر بودند و نیما را نه شاعری انقلابی که یک اصلاح گر می شمردند و دوم کسانی که نیما را بیش از حد تندرو می شمردند و خود هوادار نوعی تجدد محافظه کارتر یا میانه روانه تر بودند. در این نوشته به تاریخچه این ادعا می پردازیم و قوت شواهد آن را بررسی می کنیم. در جریان این بررسی به نکته مهمی درباره تاریخ گذاری اشعار نیما پی می بریم. نیما گاهی طرح اولیه شعر را به صورت منثور می نوشته و پای آن تاریخ می گذاشته و بعد از بازنویسی شعر به صورت منظوم نیز تاریخ اصلی را پای شعر حفظ می کرده است. احتمالاً همین امر باعث شده که عده ای نتیجه بگیرند نیما تاریخ شعر «غراب» را جعل کرده است. در نهایت نتیجه می گیریم هیچ یک از ادعاهایی که درباره دست کاری تاریخ اشعار نیما مطرح شده اند پیامد مهمی برای تاریخ شعر نو ندارند.