فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۷۸۱ تا ۴۶٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
گفت وگو یکی از مهم ترین ویژگی های تذکر ه الأولیا ی عطار است. در آغاز هر ذکری، گفت وگو و پرسش و پاسخ دیده می شود و اغلب نخستین اتفاقی که به تغییری در اندیشه و زندگی فرد انجامیده است، در قالب گفت وگویی انتقادی یا مکالمه ای انذاری دیده می شود. با توجه به اهمیت مکالمه در این اثر، پرسش های این پژوهش چنین است: چه اشکال، گونه ها و موضوعاتی در گفت وگوهای تذکر ه الأولیا دیده می شود؟ طرفین گفت وگوهاچه کسانی هستند و در برابر مخالفان چه برخوردی صورت گرفته است؟ روش تحقیق تحلیلی توصیفی است؛ بدین معنا که اشکال و ساختارهای گفت وگو و نیز محتوای مکالماتْ در یک صد شاهد بررسی شده است. این پژوهش نشان می دهد افزون بر نقد اولیا بر یکدیگر، میان اولیا و دگردینان، زنان، کودکان، اصحاب قدرت و افراد ناشناس، مکالماتی برقرار شده و خودانتقادی نیز یکی از اشکال گفت وگو بوده است. این مکالمات را می توان از نوع مباحثه و گفت وگو، مناظره و دیالکتیک دانست. نقد گزاره های مثبت نوعی ساختارشکنی ایجاد کرده است. ساختار شکنی و غیرمنتظرگی از مهم ترین وجوه این مکالمات است که براساس قاعدۀ «تلقی سائل بغیر ما یطلب» و «اسلوب الحکیم» قابل بررسی است و اهداف تربیتی اثر با این شیوه های بلاغی سازگار بوده است. عارفان غالباً لایه های درونیِ اندیشه ها و رفتارها را در نظر داشته اند و همین نیز علت کوتاهی و بی نیازی گفت و گوها از مجادلات طولانی بوده است. درواقع در گفت وگو آن کسی که لایه درونی تر رفتار یا اندیشه را دیده، برگ برنده را در اختیار داشته است. دقت در طرفین گفت وگوها نشان می دهد اولیا در برابر کودکان، زنان و افراد ناشناس، غالباً در موضع نقدشده، در گفت وگو با حکام در موضع ناقد و در گفت وگو با دگردینان در موضع مداراکننده بوده اند.
بررسی مسأله جبر و اختیار در آثار تعلیمی مولوی کرد
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۱۲
137 - 158
حوزههای تخصصی:
سید عبدالرحیم مولوی(1882- 1806 م) یکی از بزرگ ترین عالمان و عارفان کرد در سده نوزدهم میلادی است. او نه فقط عالم و عارف، بلکه شاعری چیره دست و توانا است که به زبآن های فارسی، عربی، کردی سورانی و اورامی شعر می سرود. آثاری که از او به جای مانده گویای آن است که مولوی کرد نه تنها در تفسیر و حدیث و شعر و کتابت از مقام والایی برخوردار است، بلکه به حق می توان او را یکی از متکلمان برجسته به شمار آورد. سه اثرِ تعلیمیِ: فوائح (= به فارسی)، الفضیله(= به عربی) و عقیده مرضیه(= به کردی سورانی) در قالب نظم، دقیق ترین و لطیف ترین مباحث کلامی را تشریح و تبیین کرده است.
نگارنده در این مقاله، قصد دارد به یکی از جنجالی ترین مبحث از مباحث علم کلام، از منظر مولوی بپردازد. در باره جبر و اختیار پژوهش های فراوانی شده است و از دیدگاه های گوناگون به آن نظر شده است؛ اما به نظر می رسد نگاه مولوی با نگاه دیگران تفاوت هایی داشته باشد. از این رو نتیجه ای که از این پژوهش که به روش تحلیلی انجام شده، گرفته می شود این است که با توجه به تعریف قضا و قدر از نظر مولوی و پرداختی که به مسأله داده است، انسان در انجام افعالی که منجر به ثواب و عقاب باشد کاملاً مختار است.
معمای ریاضی وار داستانی از تاریخ هرودوت (با تکیه بر نظریه تزوتان تودوروف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
83 - 102
حوزههای تخصصی:
داستان کارآگاهی تاریخچه ای پرفراز و نشیب دارد، به طوری که هر یک از فولکلورهای قومی، قصه های کارآگاهی خاص خود را دارند، اما نکته ظریفی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت استناد به اشاره جان اسکاز مبنی بر وجود اولین رمان پلیسی جهان، معروف به «معمای اتاق دربسته» در تاریخ هرودوت بود. در این پژوهش، نظریه تزوتان تودوروف را پایه نظری پژوهش در نظر گرفتیم و در گام بعدی برای اثبات ادعایمان ارتباط ساختاری و طرح مشابه در داستان «پادشاه رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت را با نمونه ای از داستان پلیسی معاصر نوشته ادگار آلن پو در مقام مقایسه قرار دادیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه داستان «رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت بنا بر نظر «جان -اسکاز» اولین «معمای اتاق دربسته جهان» معرفی شده، از نظر ساختاری کاملاً با نظریه تزوتان تودوروف همپوشانی دارد. همچنین در دستور زبان روایی ژانر پلیسی، چهار فعل روایتی وجود دارد که اساس تعلیق روایت را تشکیل می دهد.
جلوه های تمثیلی و امثال و حکم در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
158 - 179
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی بررسی تمثیل و امثال و حکم در اشعار پادشاه اقلیم سخن، خاقانی است که برگرفته از پایان نامه با عنوان فرهنگ عامه «فولکلور» در دیوان خاقانی است. نگارندگان سعی دارند با برشمردن شاهد مثال های متعدد در دیوان این شاعر توانا مثل مقدم داشتن عشق بر عقل، اهمیت مقام فقر معنوی، یافتن راه امان در گرو ترک هوس ها، عدم توقع سلامتی از گردش روزگار، قناعت و عدم رجوع به ناکسان، وفاداری روزگار با گذشت ایام، فقر جان و روح، برگ و نوای طبع مادی، جستن عافیت و سلامت در عالم روحانی نه در دنیا، طلب کردن همدم در عالم فنا نه دنیا و داستان های تمثیلی مثل داستان خلیفه و سقّا و داستان طوطی و بازرگان، بیان کند که عنصر تمثیل و امثال وحکم مانند دیگر عناصر فرهنگ عامه از جمله مواد و درون مایه هایی است که شاعران در دیوان های خود از آن مضمون سازی کرده و ابیات بدیع خلق نموده اند. از این میان، خداوندگار صنایع بدیعی و بیانی، خاقانی، به نحواحسن از عهده این مهم برآمده وهنرنمایی کرده است.
تبیین مضامین گونة مقاومت در چارچوب علل اربعة ارسطویی با محوریت شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
173-196
حوزههای تخصصی:
گونة مقاومت، یکی از گونه هایی است که به شکل تئوری در عصر جدید مورد بحث و بررسی قرارگرفته است، اما این به معنای به وجود آمدن آثاری از این دست در عصر جدید و نبودِ نمونه های کلاسیک آن نیست. در ادبیات کلاسیک ما، به خاطر شرایط اقلیمی ایرانشهر نمونه های بسیاری از این گونه با مضامین گوناگون، به شکل ملی _ میهنی و نمونه های دیگر از این گونه، وجود ماهوی داشته است. بهترین مدعای ما در این زمینه شاهنامه است که تار و پود آن در لایه های زیرین و رویین آگنده است از مضمون های دعوت به پایداری است و جالب اینکه این مضامین تاریخ مصرف ندارند و به شکل موازی در تمامی اعصار قابل دریافت و استفاده و بارگذاری اند. ما نیز در این وجیزه با کمک علل اربعة ارسطویی و تحلیل لایه های شعر، این گونه را در بوتة تحلیل و بررسی قرار داده ایم و سعی در تبیین و اثبات مضامین مقاومتی شاهنامه که آن هم در لایه های متنوع و با کارکردهای متفاوت پیچیده شده است، داریم تا نهایتاً به این نتیجه برسیم که مقاومت ایران و ایرانی مسئله ای به قدمت این مرز و بوم است.
موقعیت چند لایه و ساختار رابطه های کانونی سازی در داستان، مطالعه موردی: سه داستان کوتاه ویریا، بازمانده، خواب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۶
203 - 228
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های نوین نقد داستان، بررسی و تحلیل موقعیت داستانی است. هر موقعیت داستانی سه وجه «شخص، حالت و دیدگاه» را شامل می شود. با بررسی زاویه دید و موقعیت داستانی می توان به درک چگونگی عملکرد دیدگاه های «زمانی، مکانی و روا ن شناختی» راوی نائل شد. در این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با نگاهی به سه کارکرد یاد شده، شاملوجه، کانونی سازی و موقعیت شخص گانه، سه داستان کوتاه با درونمایه جنگ از دومین مجموعه داستان های «یوسف» تحلیل شده است. هدف از این پژوهش در وهله نخست بررسی کیفیت فرآیند ادراک و باورپذیری عمل روایی با عنصر موقعیت داستانی است. در بخش دوم تلاش کرده ایم تا نشان دهیم چگونه جانماییِ مصالح و مواد داستانی باعث می شود مخاطب با دیدگاه و موقعیت راوی در ذهن خود همذات پنداری کن. نتایج نشان می دهد مخاطب در این داستان ها بازتاب رویدادها و جهانِ مجسم را از نگاه شخصیتی غیر از راوی می بیند. همچنین نویسندگان سه داستان یادشده تلاش کردند با انتقال احساسات و انعکاس رفتار شخصیت ها از طریق پژواک احساسات و به روش تک گویی درونی غیرمستقیم، همسویی و همدلی مخاطب با اتفاقات داستان را برانگیزانند.
تحلیل کارکرد روایی وصف در لیلی و مجنون جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال بیستم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
171 - 196
حوزههای تخصصی:
شعرا در منظومه های روایی برای خلق روایت جذاب از دو سازه مهم روایت، روایتگری و وصف، استفاده می کنند. نظریه پردازانی چون توماشفسکی، بارت و ژنت تقابل این دو سازه را از جهت زمان متن و روایتگری، بررسی کرده اند. بر اساس این سه دیدگاه، هر روایت بازنمایی یک رخداد یا سلسله ای از رخدادهاست که زمان متن و کلام را دربردارد. در مقابل وصف، ابزار برجسته سازی و جنبه بدون زمان متن روایی است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، تقابل وصف و روایتگری با تکیه بر دیدگاه سه نظریه پرداز تحلیل شده است و به این پرسش پاسخ می دهد که رابطه وصف با روایتگری چه رابطه ای است و برای درک بهتر این رابطه، منظومه لیلی و مجنون جامی مبنا قرار گرفته است. در این منظومه اوصافی که به منظور شخصیت پردازی و فضاسازی به کاررفته است، بر اساس دیدگاه توماشفسکی، بن مایه آزاد و ایستای متن است و بر اساس نظریه بارت، نمایه خاص و آگاهاننده می شود. در دیدگاه ژنت، وصف از گزاره های هستی تشکیل شده است بنابراین اوصاف این منظومه کارکرد تزیینی و نمادین پیدا می کند. وصف بر اساس دسته بندی های سه نظریه، تأثیری در پیرنگ ندارد و در روایت و خصوصاً در روایت لیلی و مجنون، موجب ایجاد شتاب منفی می شود.
Métamorphose transsubstantielle du Je, et différenciation de l’identité narrative dans l’écriture d’Annie Ernaux(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Les œuvres d’Ernaux fournissent des exemples typiques de l’autobiographie contemporaine dans lesquels même si le Je de l'auteur, du narrateur et du personnage principal n’en font qu’un seul et unique, mais c’est un Je transpersonnel qui recouvre plusieurs identités. En effet, à travers le récit de la vie du père et de la mère, et à partir de la célèbre formule « Je est un autre », Annie Ernaux se donne à une tentative de dénoncer l’inacceptable, d’exprimer l’inexprimé, d’où, le reniement des origines. L’inculturation, l’indigénisation et la conversion sont à cet effet, les mots d’ordre de l’écriture ernausienne. À fin d’échapper à une expression directe de « Soi », l'auteur décrit, avec minutieux, l’itinéraire de la vie de ses parents et l’évolution que cette existence malmenée avait subie au cours du temps, à travers laquelle elle parvient, par le biais de l’écriture blanche, à définir la position du « Soi » et la métamorphose du « Je ». Notre travail porte en grande partie sur les stratégies employées par l'auteure pour consolider, ou fragiliser, le rapport entre soi et les autres, pour en venir à une différence de systématisation de l’expression de soi. Pour ce faire, il est souhaitable de suggérer que le style choisi, les titres des œuvres, le réseau intertextuel dans lequel sont-elles ancrées, les déclarations de l'auteure, son parcours et ses objectifs, sont autant d'éléments cruciaux pour saisir la profondeur et la complexité du rapport entre je et les autres. .
رویکردی به شگردهای اسلوب معادله و تشبیه تمثیل در دیوان عراقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۹ بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
138 - 157
حوزههای تخصصی:
یکی از معیارهای ارزیابی مهارت شعرا در بلاغت، کاربرد زینت های بلاغی است و تأکید بر نوع خاصّی از آن، سبک شاعر را در هر دوره ادبی متمایز می کند، امّا همیشه عنصر سبک ساز به شمار نمی آید. مثلاً اسلوب معادله که در گستره سبک خراسانی تا هندی کاربرد داشته به دلیل بسامد بالای آن در سبک هندی، مشهورترین عنصر سبک ساز هندی دانسته شده و چون این اسلوب با تشبیه تمثیل قرابت هایی دارد، بعضاً با اغماض ظرافت های آن ها، همه را در یک مجموعه گنجانده اند. این مقاله قصد دارد تا با بررسی کلّیات دیوان عراقی، مصادیق و شگردهای متنوّع اسلوب معادله و تشبیه تمثیل را ارائه دهد؛ یافته های تحقیق نشان می دهد که عراقی به بهره از آرایه های رایج عهد خود بیشترین بسامد و تنوّع مضامین و ساختار را در اسلوب معادله در کنار آن انواع تشبیه بویژه تشبیه تمثیل در شعر او دارد که اثبات می نماید وی آزادانه بدون نادیده انگاشتن اصول بلاغی، مرزهای آن اصول را درنوردد و اسالیب خود را با ابداع و خلّاقیت از محدوده آن بیرون کشیده شعر خود را به سبکی وزین بیاراید.
تحلیل گفتمان «قصیده ی در از راه رنج تا راه رستاخیز» با الگوی لاکلائو و موف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
193 - 218
حوزههای تخصصی:
مقاله ی پیش رو، شعر روایی «قصیده ی دراز راه رنج تا رستاخیز» کسرایی را با رویکرد تحلیل گفتمان لاکلائو و موف بررسی و تحلیل می کند تا ستیز اجتماعی و هویت سوژه ها را به لحاظ کسب قدرت در دل گفتمان دهه ی پنجاه شمسی روشن سازد. جایگزینی دالِ «ملّت»، به جای «امّت» و برجسته سازی آزادی و برابری در ستیز با گفتمان مسلط، برآمده از شگرد و ساختار گفتمان انتقادی کسرایی است. هدف پژوهش حاضر معرفی گفتمان سیاوش کسرایی در ستیز با گفتمان مسلط زمانه است و چگونگی شکل گیری و خلق سوژه از سوی گفتمان ها، سؤال اصلی این پژوهش محسوب می شود. مهم ترین یافته ی این پژوهش همانا شگرد گفتمانی کسرایی، یعنی برجسته سازی و وجه استعاری گفتمان است که در شرایط بحران اجتماعی، چهره ای آرمانی از گفتمان خودی در برابر آن دیگری ارائه می کند. وجه هنری و شاعرانه ی این شعر، به دلیل برجستگی سویه ی ایدئولوژیک و سیاسی آن، برجسته نیست.
Étude Comparative de l’Impact de Deux Méthodes d'Enseignement Centrées sur la Forme : le Cas des Apprenants Iraniens de Français Langue Étrangère(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cette étude a comparé l’impact de deux différentes approches d’enseignement centrées sur la forme--centration sur les formes (CSFs) et centration sur la forme (CSF)-sur l’acquisition des temps passé composé et imparfait chez les apprenants iraniens de Français langue étrangère (FLE). Dans ce but, 50 apprenants iraniens de FLE du niveau pré-intermédiaire sont été assignés au hasard à un groupe de CSF et un groupe de CSFs. Les participants faisaient deux tests, un test de reconnaissance et un test de production, à la première semaine (pré-test), à la sixième semaine ( post-test ), et à la neuvième semaine ( post-test différé). Les résultats de l’étude ont démontré que les deux groupes amélioraient leur compétence des formes ciblées dans le post-test et dans le post-test différé. Toutefois, la classe CSF, qui a appris les formes ciblées implicitement, avait plus de progrès que la CSFs dans le post-test différé de la reconnaissance et de la production. Cependant, la CSFs avait une meilleure performance dans le post-test de la reconnaissance, alors qu’aucune différence significative n’était observée entre le post-test de la production des deux groupes.
مؤلفه های هویّت ملّی و اساطیری درآثار فرّخی یزدی
حوزههای تخصصی:
زبان و ادب فارسی در شکل گیری هویّت ایرانی بسیار اهمّیّت داشته و با بن مایه های وطن خواهی، مهرورزی، خردگرایی و دین محوری آمیخته شده است. سپس شاعران ادبیّات سیاسی مشروطیت از این سرمایه ها در خدمت آرمان های مردمی استفاده کرده اند. هر چند آزادی خواهی و اندیشه های ناسیونالیستی از درون مایه های اصلی مشروطیت بود، امّا به دلایلی هر کدام از روشنفکران برداشت خاصّی از آن ها داشتند؛ مثلا : آزادی در دیدگاه فرّخی علاوه بر مفاهیم دموکراسی و آزادی های اجتماعی و قانون گرایی، با مفاهیم عناصر اساطیری، ملّی و مذهبی، نوگرایی، جهان وطنی و صلح عمومی و چاشنی اندیشه های سوسیالیستی آمیخته شده است. فرّخی یزدی، بیش از دیگر شاعران مشروطه، عناصر اساطیری و تاریخی را برای آرمان های اجتماعی و سیاسی به کار می گیرد، امّا در این راه هرگز دچار باستان گرایی و شووینیزم افراطی نمی شود. نگارنده می کوشد، به شیوه ی توصیفی و تحلیلی این مسائل را با تجزیه و تحلیل و مقایسه ی اشعار و مقالات فرّخی یزدی و با بهره جستن از تألیفات و تحقیقاتی که در باره ی زندگی، شعر و اندیشه ی وی صورت گرفته، بحث و بررسی کند.
ساختار طنز در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاملو از فنون مختلف زبانی و تمهیدات هنری برای تأثیر بر مخاطبان بهره برده و طنز نیز یکی از این ابعاد اشعار وی است. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آن ها با شگردهای ویژه است. طنز را به شیوه های گوناگون طبقه بندی کرده اند و از نظر ساختمان، طنز به دو دسته طنزهای موقعیتی و طنزهای عبارتی تقسیم می شود. خاستگاه این طنز، زندگی و جهان بینی شاعر است و با آن مدعیان، ریا، ظلم و نادانی را دست می اندازد. شگردهایی چون: اجتماع نقیضین، اغراق، تضاد، تشبیه به حیوانات، تمثیل و زیرمجموعه های آن ها، در آفرینش طنز موقعیت در شعر شاملو بیشتر مؤثر افتاده اند. در مجموعه طنزهای عبارتی نیز، بازی های زبانی- بیانی، کنایه و دشنام و لعن بیشتر در اشعار وی دیده می شوند. بسیاری از این شگردها در یک شعر با یکدیگر ترکیب و تأثیر ادبی آن را چند برابر کرده اند و در شکل گیری سبک شاملو و برجسته سازی طنز وی نقشی مؤثّر داشته اند. طنز در اشعار شاملو بیشتر در ژرف ساخت آثار وی نمود دارد و پربسامدترین و بن مایه اغلب شگردهای طنز وی، اجتماع نقیضین و تضاد است. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی نخست شگردهای بلاغی طنز را معرفی می کند و سپس با شواهدی از شعر احمد شاملو، آن را تجزیه و تحلیل می کند.
مقایسه تحلیلی جهان بینی و زندگی آدویف و آنگین در دنیای آدم های زیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۷ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳
109 - 121
حوزههای تخصصی:
بررسی زبان عامیانه در دفتر پنجم مثنوی مولوی
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۸
155 - 182
حوزههای تخصصی:
مولانا جلال الدین محمد بلخی در کتاب مثنوی شریف با استفاده ی مطلوب از عناصر عامیانه در زبان فارسی تلاش کرده است تا مفاهیم تعلیمی و عرفانی مورد نظر خویش را برای عامه ی مردم تبیین و تشریح نماید. بنابراین برای تأثیر بیشتر کلام بر مخاطب، در اثر سترگ خود از زبان و ادبیات عامیانه بهره جسته است.
در این تحقیق به استخراج و طبقه بندی اصطلاحات عامیانه در دفتر پنجم مثنوی از کوچک ترین تا بزرگ ترین واحد زبانی (یعنی از واج تا جمله) و ذکر شواهد شعری پرداخته شده است که می توان آنها را در زیر عناوینی چون واج، واژه، فعل، ترکیب، شبه جمله، جمله، حذف و تکرار، مَثَل (ضرب المثل) مشاهده نمود.
تصویرشناسی در سفر عبدالله مستوفی به روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از رهگذر تصویر شناسی یا بازنمایی بیگانه این فرصت فراهم می شود تا ملت ها چهره «خود» را در آیینه «دیگری» ببینند، گفت وگوها آغاز شود و با شناخت «غیر» و دیگری به شناخت «من» برسند. دیگربودگی و ضرورت شناخت غیر برای رسیدن به آگاهی از خود اهمیت دارد. سفرنامه ها از نمونه اسنادی هستند که با مطالعه لایه های مختلف آن با توجه به کلیدواژه های تصویرشناسی مانند من، غیر، دیگری، نگاه طبقه بندی شده، قضاوت و تفکر کلیشه ای می توان به معنای زیرین متن نزدیک شد. این لایه ها در چهار مرحله در شرح سفر عبدالله مستوفی (1257 1329) به روسیه در کتابش به نام شرح زندگانی من خوانش می شوند. در لایه نخست با توجه به تفاوت بین من، غیر و دیگری به تأثیرپذیری من از «غیرها و دیگرهایی» که در زندگی نویسنده وجود دارد خوانش انجام می شود. در لایه دوم نگاه طبقه بندی شده من (مستوفی) به دیگری بررسی می شود. در لایه سوم برش های مستوفی از واقعیت روسیه و تأثیر کلیشه ها و انگاره های ذهنی او بر آنها مطرح می شود. در لایه چهارم ساختار زبانی و توصیف های وی است. در نهایت، سفر مستوفی به روسیه از نگاه و ذهنیت وی متأثر است و گزارشی از واقعیت تام و قطعی نیست. با روشن ساختن نحوه تفکر و زندگانی وی، دوره زمانی و نوع روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور ایران و روسیه، به همراه پیش فرض ها و انگاره های ذهنی وی به شناخت نسبی تصویر ارائه شده او از روسیه می رسیم
نگاهی به کارکرد اخلاقی -تعلیمیِ عقل در حدیقه الحقیقه و مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
150 - 190
حوزههای تخصصی:
عقل آدمی و نیروی آن از اساسی ترین مقوله هایی است که در درازنای زمان، نگرش صاحب نظران و دانشمندان را به خود معطوف داشته است؛ آن گونه که در مورد مسئله عقل از زوایای مختلف آن به مداقه پرداخته اند.اخلاق از منظرهای متعدد، سزاوار تعمق، تحلیل و بررسی است. در آموزش های اخلاقی، چه در زمینه شناخت احکام و محاسن اخلاقی و چه در زمینه ادا کردن آن ها، اموری همانند دین، عقل، وجدان اخلاقی و... ممکن است کارگر باشد؛ در این میان نقش و جایگاه عقل و توجه به کارکرد اخلاقی تعلیمی آن، اهمیت و ارزش ویژه ای دارد؛ چنان که می دانیم پیوستگی عقل و اخلاق از جستارهای ویژه و مختص عقل شناسی و علم اخلاق است و اوصاف اخلاقی، به وسیله عقل محقق می شوند. ارزش های اخلاقی در شعر سنایی و مولانا از اهمیت ویژه ای برخوردارند؛ یکی از مفاهیمی که بارها در اندیشه سنایی و مولوی تکرار شده است و نقش و جایگاه مهمی در جهان بینی و مکتب آنان دارد، مفهوم و کارکرد عقل به طور کلی و به ویژه کارکرد تعلیمی آن است. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته، در پی پاسخ به این پرسش بنیادین است که کارکردهای اخلاقی تعلیمی عقل چه نقشی در زندگی انسان ایفا می کند. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که این نوع کارکرد عقل دارای بُعد معرفت شناختی، انگیزشی و بازدارندگی است؛ ازاین رو عقل در این آثار متولی درک حقایق و بایدها و نبایدهاست. بنابراین راهبر انسان به سوی اکتساب فضیلت ها و سعادت و بازدارنده او از ورطه هلاکت است.
بررسی موسیقی شعر در دیوان فیّاض لاهیجی
حوزههای تخصصی:
همان طور که می دانی م از دی رباز تاکن ون، وزن و موسیقی شع ر، به عن وان عن اصر شع ر، به حس اب آمده و مهم تلقّی ش ده اند. در واقع جنب ه های مختلف موسیقی،هر چن د به عنوان رویکردی جدید نیست امّا قبل از دوره ی مع اصر آن چن ان که ب اید مورد توجّه و مطالعه ی محققان قرار نگرفته است. فیاض لاهیجی از شاعران قرن یازدهم هجری است، که دیوانش شامل غزلیات و قصاید و قطعات و مثنویات... است. این مقاله دربرگیرنده ی پژوهشی در زمینه ی موسیقی شعر در دیوان وی است، که در آن به بررسی نحوه ی توجه و کاربرد انواع اوزان و بحور به کار رفته در دیوان پرداخته شده است. فیاض لاهیجی هم چنین به موسیقی کناری که شامل قافیه و ردیف است و نیز موسیقی درونی که آرایه های بدیعی را شامل می شود (تکرار، جناس،تضاد...)توجه نشان داده و جهت ایجاد موسیقی در اشعارش بهره برده است.
تحلیل ارتباط ساختار و کارگزار در رمان امپراتور کلمات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داستان هایی که برای نوجوانان نگاشته می شود، یکی از منابع قابل ارجاع برای آنهاست تا چارچوب های پذیرفته شده جامعه را بهتر درک کنند. این آثار می تواند توانایی تصمیم گیری آن ها برای حلّ چالش های ورود به دوره جوانی و بزرگسالی را افزایش دهد تا به آسیب های احتمالی دچار نشوند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از تحلیلِ گفتمان اجتماعی دیوید هوارث و نظریه نمایشی اروینگ گافمن، رمان امپراتور کلمات نوشته احمد اکبرپور را تحلیل و بررسی می کند. انتخاب نظریه های مربوط به حوزه تحلیل گفتمان اجتماعی و جامعه شناسی به این دلیل است که بتوان جایگاهی را که نویسنده برای نوجوانان در جامعه قائل است و آن را در قالب داستانی برای آنان تعریف می کند، به درستی بررسی کرد. یافته های پژوهش نشان می دهد نویسنده رمان، بزرگسالان را به واسطه آگاهی و تجربه بیشتر، نسبت به نوجوان، مجاز می داند تا بدون نیاز به توضیح روشن، مسیر را برای او تعیین کنند اما برای پیروی از این مسیر، جلب اعتماد نوجوان را با سپردن تصمیمات و آزادی های جزیی و نظرخواهی از او، لازم می داند. در این رمان کلید ارتباط میان این دو گروه سنی در دست بزرگسالان قرار دارد و رفتار نوجوانان کاملاً وابسته به رفتار بزرگ ترها است. همچنین نوجوان را یک کارگزار آزاد و مستقل نمی بیند که بتواند برای بهبود شرایط خود نقشی مؤثر ایفا کند.
بررسی و تبیین ضبط های چندگانه برخی ابیات در مجموعه اشعار رودکی با تکیه بر تصحیح نفیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار شاعران پارسی زبان به ویژه شعر شاعران حوزه ی خراسان، با توجّه به این که در کتاب های لغوی، بلاغی، تذکره ها، و نیزنسخه های خطّی از جمله: جُنگ ها، سفینه ها و ... با تعدد ضبط و صورت های متفاوت همراهند، باید با احتیاط خاصّی، بررسی شوند. از جمله ی این شاعران، رودکی سمرقندی است که مصححان و گردآورندگان اشعار وی، با استفاده از منابع متعدد، به تعداد اندکی از اشعار و ابیات پراکنده ی این شاعر، دست یافته اند. باوجود این، در برخی از چاپ های دیوان رودکی به ویژه چاپ دوّم محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی از نفیسی، برخی ابیات بنابه نظر مصحح یا دلایل دیگر، با صورت های دوگانه یا چندگانه ضبط شده، که اغلب نتیجه ی تصحیف و تحریف کاتبان و مؤلفان منابع مستند اشعار رودکی هستند.این صورت های چندگانه ی ابیات، علاوه بر آن که نیازمند تصحیح انتقادی مجدد هستند، از آنجا که به عنوان ابیاتی مستقل وارد دیوان رودکی شده اند، می باید دوباره واکاوی و تبیین شوند. نگارندگان این پژوهش، سعی دارند پس از بررسی مجدد منابع مستند اشعار رودکی، با استفاده از منابع چاپی و خطّی متعدد، ریشه ی تعدد در صورت های مختلف این ابیات را نشان دهند؛ سپس ایرادِ ورودِ برخی از این ابیات را به عنوان یک بیت مستقل از رودکی در چاپ های مختلف دیوان وی به ویژه تصحیح نفیسی، برطرف سازند.