فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۸۸۱ تا ۴۲٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال هفتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۴
61 - 76
حوزههای تخصصی:
امروزه زبان شناسان علوم شناختی به استعاره، تنها به عنوان یک عنصر زینتی و جمال شناختی کلام نگاه نمی کنند، بلکه از این دیدگاه، استعاره شیوه ای از مفهوم سازی ذهنی است که در زبان نمود پیدا می کند و تجربه های حسی، جسمی، حوادث زندگی و میزان دانش زبانی کاربران از طریق تشبیه، قیاس و استعاره سازی با مفاهیم طبیعت، حیوانات، اجسام و ... ساختارهای زبانی جدیدی را می آفریند. این نوع آفرینش های استعاری، نزد کاربران مختلف، متفاوت است و با توجه به مدل های ذهنی و سابقه زیستی، فرهنگی و میزان شناخت آن ها از ترفندهای زبانی و همچنین نوع تفکر و ایدئولوژی، مدل های استعاری متفاوتی را خلق می کند که به نظر می رسد با مطالعه و بررسی این طرح واره های استعاری، می توان به زوایای مختلفی از فکر و اندیشه نویسنده آن نسبت به یک مفهوم پی برد. باتوجه به این که حوزه معنایی و مضمونی شعرهای سیمین بهبهانی بسیار متنوع و شامل مضامین اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غنایی است و همچنین با وجود تنوع بی شمار طرح واره های استعاری در شعر ایشان و آفرینش های خلّاقانه بعضی مدل های استعاری، در این مقاله کوشیده ایم تا با استفاده از مدل استعاره های مفهومی، دیدگاه و جهان بینی سیمین بهبهانی را در ارتباط با زن و مرد و جایگاه احساسی، غنایی، فرهنگی و اجتماعی آن ها در ارتباط با هم، دریابیم. هدف نویسنده از مطالعه و برّرسی این طرح واره ها، شناخت و فهم نوع تعامل و تقابل مفهوم «زن» و «مرد» در شعرهای ایشان و دریافتن لایه های پنهان ذهنی و اندیشگانی شاعر است.
نقد روان شناختی داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روانشناسی اجتماعی به بررسی رفتار اجتماعی فرد در برابر افراد و گروه ها می پردازد. در روانشناسی اجتماعی موضوعاتی مانند روابط اجتماعی، تعارض و مذاکره برای حل تعارض مطرح می شود. بررسی و تحلیل داستان لهراسب و گشتاسب در شاهنامه فردوسی و داستان آخیلوس و آگاممنون در ایلیاد هومر از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، فهم بهتری از این دو داستان ارائه می کند. در این پژوهش کوشش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با تمرکز بر مباحث روانشناسی اجتماعی، رفتار آخیلوس و گشتاسب را در برابر آگاممنون و لهراسب مورد تطبیق و تحلیل قرار گیرد و علت های دشمنی، رفتارهای مشابه و پیامدهای دشمنی آنها بررسی شوند. با تکیه بر بررسی های این پژوهش، علتهای دشمنی در هر دو داستان، خودخواهی طرفین دشمنی، شکستن غرور آخیلوس و گشتاسب و نادیده گرفتن نیازهای آنان بوده است. گشتاسب و آخیلوس در برابر بی احترامی طرف مقابل، دچار ناکامی شدند و تلاش کردند با پرخاشگری، رفتار انطباقی، اثبات خود و ترک مذاکره ناکامی خود را جبران کنند. همچنین پیامد دشمنی برای گشتاسب و آخیلوس بسیار سنگین بوده است؛ به طوری که گشتاسب فرماندهی سپاه روم دشمن ایران را برای جنگ با ایران بر عهده گرفت و آخیلوس به واسطه مادرش جنگ با تروائیان را شعله ور کرد و خود در آن شرکت نکرد؛ تا آخائیان شکست بخورند.
مقبرة الشعرای حافظیه
حوزههای تخصصی:
ایران، شاعران و دانشمندان نام آوری در دامان خود پرورده که علاوه بر آثارِ باقی مانده از آن ها، آرامگاهشان نیز در طول تاریخ محل توجه و اقبال مردم بوده است. شاید این باور که دفن اموات در جوار بقاع متبرکه و زیارتگاه ها موجب آمرزش و نزول رحمت الهی است، سبب شده مردمان آرامگاه شاعران و دانشمندان را هم به دیده ی احترام بنگرند و بزرگان خود را پس از وفات، در جوار آنان به خاک بسپارند. مقبرة الشعراهای موجود در ایران مانند «مقبرةالشعرای تبریز»، «مقبرةالشعرای باغ بهشت» در همدان، «مقبرةالشعرای مشهد» در جوار آرامگاه فردوسی، «مقبرةالشعرای مهاباد» و «مقبرةالشعرای حافظیه» در شیراز می تواند حاصل چنین دیدگاهی باشد.
بررسی و تحلیل شخصیت بهرام در هفت پیکر نظامی بر پایه نظریه بیداری قهرمان درون
حوزههای تخصصی:
خانم کارول پیرسون با توجه به نظرات یونگ مبنی بر تأثیر کهن الگوها در سفر تفرد بشری، دوازده کهن الگوی شخصیت را مطرح کرد و این سفر را به شکل سه مرحله سفر قهرمان یعنی: تدارک، سفر و بازگشت توصیف کرد و به این نتیجه رسید که هر انسانی با قرار گرفتن در این سفر و با هدایت و راهنمایی کهن الگوهای دوازده گانه می تواند به خویشتن حقیقی خود دست یابد. یکی از داستان های دل انگیز در ادبیات فارسی داستان سلوک بهرام گور در هفت پیکر نظامی است که کاملاً منطبق با مراحل سه گانه خودشناسی و تفرد در روان شناسی پیرسون است که می تواند به عنوان الگویی برای از بین بردن تضاد زندگی انسان معاصر امروز معرفی شود. در این داستان قهرمان (بهرام) با راهنمایی و تکامل کهن الگوهای معصوم، یتیم، جنگجو و حامی، برای سفر اسطوره ای آماده می شود و با انرژی کهن الگوهای جست وجوگر، عاشق، ویرانگر و آفریننده در آرمان شهر گنبدهای هفت گانه، جهان درونی خود را می کاود و به خویشتن حقیقی دست می یابد و در بازگشت با یاری کهن الگوهای حکمران، ساحر، فرزانه و لوده، قلمرو پادشاهی خود و جهان بیرون را دگرگون می کند و به روشن بینی و رستگاری دست می یابد.
نشانه شناسی ادبی داستان لالایی برای دختر مرده حمیدرضا شاه آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به مطالعه ی معناهای پنهان یک متن می پردازد و بر این باور است که یک دال به مدلول های دیگر اشاره دارد. نظریه ی نشانه شناسی در آثار روایی ادبیات کودک و نوجوان کاربرد فراوانی دارد. یکی از این آثار داستانی لالایی برای دختر مرده اثر حمیدرضا شاه آبادی است. از پرکابردترین نشانه ها در داستان، نمادها هستند که در این داستان به تأویل و بررسی این نمادها پرداخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی نمادها و عناصر درون متنی ازجمله عنوان داستان، زمان، مکان، شخصیت ها و اشیا هستند که معناهای آشکار و پنهان متن را بیان می کنند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و به این نتیجه رسیده که نمادهای داستان معناهایی چون بی عدالتی، ستم، ضعیف کشی، ناکامی، مهاجرت اجباری، تبعیض جنسیتی، اندوه و رنج قهرمان داستان را آشکار می کنند.
خوانش روان شناختی اَمثال فارسی بر مبنای مفاهیم واقعیت درمانی (با تأکید بر رفتار مؤثر و نامؤثر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۸۸)
۸۹-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
مطالعات میان رشته ای ادبیات فارسی و روان شناسی نقش مؤثری در تبیین و انتقال مفاهیم در این دو حوزه دارد. این نوشتار با توجه به نقش امثال فارسی در عینی سازی مفاهیم انتزاعی و بازنمایی نیازها و خواسته های درونی مشترک اقوام ایرانی، بر آن است تا کارکرد این بخش از ادبیات عامه را در تبیین مفاهیم واقعیت درمانی بررسی کند. ویلیام گلسر (1925) مبدع واقعیت درمانی، این رویکرد نوین روان شناسی را مبتنی بر نظریه انتخاب تبیین کرد. واقعیت درمانی بر خودارزیابی، با تکیه بر واقعیت پذیری و رفتار هنجارمند استوار است و در نهایت انسان را به مسئولیت پذیری برای نیل به خشنودی و نیک بختی دعوت می کند. مقاله حاضر به روش تحلیل کیفی، پی گیر پاسخگویی به این پرسش ها است که با چه روشی می توان امثال فارسی را با رویکردهای روان درمانی جدید بازخوانی کرد؟ و چگونه می توان از امثال فارسی در تبیین مفاهیم واقعیت درمانی بهره گرفت؟ و آیا به کارگیری امثال فارسی در فرآیند مشاوره و روان درمانی با هدف تبیین مفاهیم واقعیت درمانی کارآیی دارد؟ امثال برگزیده، با توجه به تأکید گلسر بر سه اصل بنیادین واقعیت درمانی، یعنی واقع گرایی، مسئولیت پذیری و هنجارمندی رفتار بررسی شده اند. یافته ها نشان می دهد امثالی که بیان کننده رفتار مؤثر با هدف برآورده سازی نیازهای اساسی در بلندمدّت هستند، ضمن دارندگی معیار مسئولیت پذیری، فاقد سویه غیراخلاقی اند و امثالی که مفاهیم رفتار غیر مؤثّر را دربردارند، از سویه اخلاقی برخوردار نیستند و بیانگر رفتار مسئولیت گریزانه هستند؛ امّا دوسویگی اخلاقی که نشانه نامعلوم و پنهان بودن انگیزه بروز شماری از رفتار هاست، در هر دو گروه از امثال مذکور دیده می شود.. به نظر می رسد امثال فارسی با ویژگی هایی مانند جنبه های پند و اندرزی، روشنی و درستی معنی، حُسن تأثیر، تکیه بر تجربه، انعکاس اندیشه و... می توانند در انتقال مفاهیم واقعیت درمانی مؤثر باشند.
اشعر شعرای دو قرن اخیر کیست ؟
منبع:
ارمغان ۱۳۱۳ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
زاهد عالی مقام (صنعت تهکّم در شعر حافظ)
حوزههای تخصصی:
دیوان حافظ گنجینه ای ارزشمند از شعر ناب فارسی است. در شعر خواجه شیراز نه تنها موضوعات و مضامین، برای همیشه تازه وگسترده اند، بلکه از منظر بلاغت و عناصر زیبایی شناختی، بهره مندی از صُور خیال، به کارگیری زبان ممتاز، خلق انواع موسیقی، وزن های زیبا و مطبوع و مانند آن نیز کم نظیر است. بررسی و تحلیل عوامل مختلف زبانی حافظ و استفاده از شیوه های گوناگون در آفرینش محتوای برجسته، امکان شناخت بهتر دریافت تصاویر و توصیفات او به مخاطب می دهد. یکی از شگردهای خاصّ او، نقد اجتماعی و طنز انتقادی است و در این زمینه از انواع طنز استفاده کرده است . تهکّم یا استعاره تهکّمیّه و یا کنایه طنز آمیز و راه های ساخت و پردازش این نوع طنز و هم چنین رابطه تهکّم با تحکّم مورد توجّه پژوهش حاضر قرار گرفته است.
تحلیل ویژگی های امیدبخشی اسطوره آرش کمانگیر با نگاهی به اصل امیدِ ارنست بلوخ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اسطوره های اقوام گوناگون سرشار از مفاهیم ژرف و ارزشمندی است که روایت گر عمیق ترین کشش ها و حالات درونی انسانی است. این اسطوره ها در عین اشتمال بر امور غیرواقع، بیانگر حقایقی نهفته در ورای آنهاست که در جلوه هایی پنهان و آشکار خویشتن را باز می نمایانند. از جمله این حقایق، میل و امید انسان به داشتن جهانی والا و زیباست که در کنش های قهرمان های اساطیر و دیگر موضوع هایی چون عشق و جاودانگی نمود می یابد. «آرش کمانگیر» از اسطوره های کهن ایرانی است که بیشتر با مضمون میهن پرستی و جانبازی قهرمان در راه وطن گره خورده است و شاعران بسیاری به شکل تلمیحی یا آشکار و مستقل به بازگویی آن دست یازیده اند که می توان گفت مفصل ترین و زیباترین آنها شعر آرش کمانگیر سیاوش کسرایی است. در این پژوهش به تحلیل یکی از مفاهیم اساسی این شعر که ناظر به امیدبخشی و رسیدن به گستره والاتر و زندگی پربارتر است، پرداخته می شود. موضوع امید و درک آرمان شهر انسانی از موضوعاتی است که ارنست بلوخ -فیلسوف و ادیب آلمانی که معروف به فیلسوف امید است- بدان پرداخته است. در نهایت این نتیجه به دست آمد که مفاهیم طرح شده در شعر آرش کمانگیر همسو با آرای بلوخ، در بافتی شاعرانه و باورپذیر از سوی مخاطبان قرار دارد و آرمان شهر ارنست بلوخ همان بهار (روایت گویی عمو نوروز) و جهان روشن و امیدوارانه کسرایی است. امیدوار بودن یعنی نپذیرفتن واقعیت موجود و گذر از آن که بلوخ مطرح می کند، در شعر آرش کمانگیر با قدرتِ بسیار جریان دارد. گذار از واقعیتِ وحشتناک هستی سوز با ترسیم روزگاری که عشق و امید و زیبایی و لبخند به فراموشی سپرده شده است، با باور به نیروی پهلوانی که نه در جسم، بلکه در جان آدمی است، همگی بیانگر این معناهای عمیق هستند که در کل شعر تکرار می شود.
دیوان اشعار حسین خوارزمی، معرفی نسخه های خطی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعلی فارمدی؛ عارفِ سخنور و حلقه مکمّل تصوّف عاشقانه و عالمانه خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
146 - 168
حوزههای تخصصی:
قرن پنجم هجری از لحاظ رشد کمّی و کیفی در حوزه هایی چون: تصوّف، تفسیر، حدیث، فقه، کلام، وعظ و خطابه، نقطه عطفی در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر محسوب می شده، بویژه در دو شاخه تصوف عاشقانه با تأکید بر «محبّت و عشق و جوانمردی» و تصوف عالمانه با محوریت «آشنایی با معارف اسلامی»، اهمیت بسزایی دارد. ابوعلی فارمدی (م 477) یکی از عارفانِ همین قرن است که منظومه فکری وی را مجمع البحرینی از اندیشه های صوفیانه و معارف اسلامی تشکیل می داد. مهارت و استادی فارمدی در سخنوری و مجلس گویی و برپایی مجالسِ وعظ و تذکیر، زبانزد خاص و عام بوده و القابی چون: «لسان الوقت» و «زبانِ خراسان» را برای وی به ارمغان آورده است. فارمدی به همراه پنج عارف دیگر به نام های: «ابوعلی رودباری، ابوالقاسم نصرآبادی، ابوعلی دقّاق، ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم کُرَّکانی»، زنجیره تصوف عاشقانه و عالمانه خراسان را در قرون چهارم و پنجم تشکیل می داده، در منظومه عرفانیِ مشترک خود بر مضامین و بن مایه هایی چون: «مجلس گویی، تبحّر در معارف اسلامی، رعایت حرمت و ادب نسبت به پیر و استاد، شریعت مداری و احیای شیوه زاهدانه سَلَف، اعتقاد به محبت و لطف و رحمت خداوند، تسامح و خوش رفتاری و بی تعصّبی، حریّت و فتوّت و سرانجام نظام تفکّر حلاّجی»، تأکید می ورزیدند. در این مقاله کوشیده ایم ضمن مختصری در احوال و زندگی فارمدی، به نقش و اهمیت او در تکمیل و به سامان رساندن میراث و جریانی که از ابوعلی رودباری شروع شده و به شخص فارمدی ختم می شد، بپردازیم تا زوایای پنهان و جذّابیت و هنرسازه های تصوف خراسان، بیش از پیش آشکار شود.
تأملی در ساختارهای لفظی و معنایی شعر عسجدی مروزی
حوزههای تخصصی:
عرفان و تصوف
حوزههای تخصصی:
ادیب برای که می نویسد؟
حوزههای تخصصی:
جاده ای با مقصد فردیت
حوزههای تخصصی:
کمی شیرم، کمی آدم
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مفاخره در جهان نگری سلطان ولد با تمرکز بر غزلیات او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفاخره از مضامین و بن مایه هایی است که بخش بزرگی از ادبیات فارسی را تشکیل می دهد و شاعران و نویسندگان فراخور شخصیت، احوال و مسائل اجتماعی زمان خود به این مسئله می پردازند؛ مفاخره افزون بر متون ادبی، در متون دینی عرفانی نیز دیده می شود و پیشوایان دین و عرفان با نازش به اخلاقیات نیک و خصلت های پسندیده خود، از شخصیت واقعیشان پرده برمی دارند. نویسندگان در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، مفاخره در غزلیات سلطان ولد را بررسی می کنند و دلایل فخریه سرایی او را می کاوند. نتیجه این پژوهش ما را به این نکته رهنمون می کند که سلطان ولد افزون بر نازش به شعر و درونمایه گفتارش، مراتب معنوی خود را نیز برمی شمارد و به آنان افتخار می کند. او به مصاحبت با بزرگان طریقه مولویه مباهات می کند و ترقی روحانی خود را مرهون عنایت آنها می داند. رسیدن به مراتب عرفانی بالا موجب شده است سلطان ولد خود را از بزرگان طریقت، برتر بداند و در بسیاری از اوقات خود را مانند انبیای الهی بپندارد. نکته دیگر اینکه بسیاری از مفاخرات صوفیانه سلطان ولد که گاهی مبالغه آمیز به نظر می رسد، در نظرگاه عرفانی او ریشه دارد؛ افزون بر این، شرایط اجتماعی فرهنگی آسیای صغیر در آن زمان و همچنین بافت موقعیتی آفرینش اثر نیز در این مسئله مؤثر است.
چکیده تحقیق: محتوای کتابهای کانون
حوزههای تخصصی: