فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۰۱ تا ۲٬۸۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
ساخت بازی های رایانه ای براساس قصه های بلند عامیانه ی ایرانی (با تکیه بر داستان قهرمان قاتل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش عظیمی از ادبیات داستانی ایران که ادبیات حماسی، تعلیمی، عرفانی و عامیانه را در بر می گیرد؛ حکمت ها و معارف کم نظیری دارد. این گنجینه ی غنی، متناسب با مخاطبان گوناگون قابلیت بازآفرینی در قالب های هنری نوین، از جمله فیلم، نمایش، انیمیشن و بازی های رایانه ای را دارد. ساخت چنین بازی هایی هم نسل امروز را با ادبیات کلاسیک و عامیانه ی فارسی آشنا می کند و هم ویژگی سرگرم کنندگی آن ارزش های اخلاقی و انسانی را به مخاطبان و کاربران آن انتقال خواهد داد. این مقاله، بر آن است تا ضمن طرح مباحثی درباره ی بازی های رایانه ای و اهمیت آن و در عین حال آسیب شناسی مختصر نمونه های رایج آن، با معرّفی داستان عامیانه ی قهرمان قاتل در جایگاه یکی از نمونه های زیبا و جذاب این گونه متون داستانی، قابلیّت ذاتی این آثار را از نظر شخصیت پردازی (با داشتن شخصیت هایی بسیار متنوع مانند (عیاران، پریان، دیوان و جانوران عجیب و غریب)، صحنه پردازی (باغ ارم، دریای محیط، خندق ها، برج و باروها و عواملی چون صداها، دود و تاریکی و گرد و غبار)، تنوّع مراحل کنش های داستانی، زمان و مکان های شگفت و جذاب، ابزارهای جنگی(سپر، گرز، عمود خاراشکن و تیغ غم غم)، گفت وگو و تعلیق داستانی، ویژگی های مختلف فانتزی و چند مرحله ای یا اپیزودی بودن صحنه ها را برای بازتولید به شکل بازی های رایانه ای نشان دهد. برای نگارش این مقاله، نسخه ی چاپ سنگی قهرمان قاتل تهیه و موردخوانش قرار گرفت و زوایای گوناگون متن و عناصر داستانی آن تحلیل شد و در آخر جنبه هایی از داستان که قابلیت نگارش به صورت بازی نامه داشت استخراج و از نو بازآفرینی شد.
مطالعه شکلی و ساختاری داستان های کوتاه صادق چوبک
حوزههای تخصصی:
صادق چوبک متعلّق به نسل دوّم نویسندگان ایرانی است که پس از تثبیت داستان کوتاه، در ارائه نمونه هایی موفق در این عرصه کوشیدند. چوبک در داستان هایش به زندگی اقشار بینوا و فرودست پرداخت و از زبان و لحن آنان سود برد تا واقعیت های زشت و تلخ حیات را با دقّت و جزئیات تمام به تصویر کشد. او در این راه از امکانات و صناعاتٍ روایی ویژه ای استفاده کرد که بررسی مجموعه آنها موضوع تحقیق حاضر است. در این مقاله کوشش شده است همه اجزای روایی در داستان های کوتاه چوبک از طرح و شخصیّت گرفته تا زاویه دید، زبان، ... تجزیه و تحلیل شود.
گفتمان در داستان «مسجد مهمان کش» مثنوی با تکیه بر آرای «میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زایش عناصر دیگری می شوند. از جمله این عناصر، مقولة «قدرت» است که به نوبة خود موجد برخی فرآیندهای دیگر مانند «تهدید»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» می شود. مولانا جلاالدین محمد بلخی، شاعر بنام قرن هفتم هجری، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمان های فرهنگی، سیاسی و عقیدتی عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلی این تحقیق، بررسی یک نمونه از داستان های مثنوی مولانا از دیدگاه تاریخ گرایی نوین و روشن کردن ویژگی و کارکردهای آن در محدودة تعریف جدیدی است که میشل فوکو - فیلسوف فرانسوی - از آن ارائه می دهد. گفتمان های بحث شده در این جُستار، نشان دهندة تکثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوی است. زبان نیز مانند ابزار قدرت در روابط شخصیت های داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این میان خرافه پرستی و خرافه بافی، پررنگ ترین گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان کش» به شمار می آید. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوی در دیاری به سر می برد که غبار تیرگی ها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حکایت رازآمیز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشکار کرده است.
تشخیص در شعر کمال الدین اسماعیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده است خلاقیت هنری کمال الدین اسماعیل (ف 635 ق) در حوزة تشخیص که یکی از زیباترین عناصر جمال شناسی شعر است، بررسی شود. نخست تشخیص به دو نوع اجمالی و گسترده تقسیم شده و نوع اجمالی آن از جهت محتوا یعنی اسناد صفات و خصایص انسانی به عناصر طبیعی، انتزاعی و اشیاء بررسی شده و از نظر ساختمان نیز به سه صورت تشخیص فشرده، نیمه فشرده و گسترده تقسیم گردیده است و تشخیصهای فشرده این شاعر که حاصل ترکیبهای اضافی (مضاف و مضاف الیه و موصوف و صفت) است به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان برای نشان دادن قدرت تصویر سازی و مهارت کمال الدین اسماعیل در ایجاد مضامین متعدد، تصویر نرگس که بن مایه بسیاری از تصاویر شعری اوست، درقالب یک هاله تصویری ترسیم شده است.
شاهنامه در جهان عرب
حوزههای تخصصی:
فردوسی شاعر بلند آوازه ایران زمین است که با سرودن شاهنامه به عنوان یکی از گران سنگ ترین آثار حماسی، در آسمان شعر و ادب فارسی درخشید. در قرن هفتم هجری، نخستین ترجمه عربی از شاهنامه توسط فتح بن علی بنداری اصفهانی، به فرمان ملک معظم عیسی ایوبی انجام شد. این ترجمه منثور و مختصر که جنبه هنری و زیباشناختی شاهنامه را وانهاده بود، تا دوره معاصر در ادبیات عربی تاثیر چشمگیری نداشت؛ اما در دوره معاصر و به فضل تلاش های بی وقفه برخی از ناقدان و نویسندگان جهان عرب، از جمله عبدالوهاب عزام که به زبان فارسی تسلط داشت و پژوهش های گسترده ای در زمینه شاهنامه به زبان عربی انجام داد، برخی شاعران و ادیبان معاصر عرب تحت تاثیر فردوسی قرار گرفته و او را الگو و اسوه شعری خود قرار دادند و از فردوسی به عنوان شاعری بزرگ و الگویی بی همتا یاد کردند؛ اما داستان های شاهنامه در آثار شاعران عرب چندان بازتابی نداشت، که گرایش به ادبیات غرب، ترجمه منثور و از بین رفتن ویژگی های ادبی آن در ترجمه و فراهم نبودن زمینه حماسه در ادبیات عربی از دلایل آن است.
تارنمای برهم کنشانه ی متن و تصویر با بررسی تطبیقی کتاب های داستانی تصویری برتر ایرانی و غیرایرانی (بر پایه ی نظریه ی ماریا نیکولایوا و کارول اسکات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی و مقایسه ی رابطه ی متن و تصویر، با توجه به سازه های داستانی، در کتاب های داستانی تصویریِ برگزیده ی ایرانی و خارجی است. پژوهش گران، در بررسی این نمونه ها که هدفمندانه و با نظر صاحب نظران هر گروه، گزینش شده اند، به واژه، جمله، پاراگراف، تک گستره ، دوگستره، متن، تصویر، جلد و کل داستان توجه دارند. پژوهش پیشِ رو، بر پایه ی نظریه ی ماریا نیکولایوا و کارول اسکات بنا شده، اما راه خود را برای گشایش افقی تازه تر، بازگذاشته است؛ از این رو، در کنار رویکرد توصیفی تفسیری، به رویکرد تفسیری تجریدی نیز نزدیک شده و در بررسی آثار، هر دو راه تحلیل محتوای کیفی قیاسی و استقرایی را به روش تعریفی میرینگ (2000)، پیموده است. در پی چنین خوانشی، مبانی نظری مقوله های یادشده را پرداخته تر کرده و در زمینه ی رابطه ی متن و تصویر، به الگویی نو و همه جانبه تر رسیده که برای بیان آن، اصطلاح توصیفیِ «تارنمایِ برهم کنشی» را برگزیده است. یافته یِ جانبی این پژوهش، ارزش همراهی و گفت وگوی نویسنده و تصویرگر را برای خلق آثاری خلاق تر، گوشزد می کند.
این پژوهش نشان داد، داستان های خارجی با ساختاری نو و معنادار و خلق گمانه زنی، سپیدخوانی، رفت و-برگشت های درون متنی و تصویری و... سنجیده و پرورده تر از داستان های ایرانی است و حتی چشم اندازی گسترده و پیچیده تر از راه کارهای نیکولایوا و اسکات، پیشِ روی مخاطب می گذارد.
نقد ادبی: فره، این نیروی جادویی و آسمانی
حوزههای تخصصی:
مولوی و منطق الطیر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطق الطیر تعبیری است برگرفته از قرآن که از آن هم در معنای ظاهری (زبان مرغان) و هم در معنای باطنی (زبانی رمزی میان خداوند و انبیا/ اولیا) تعبیر و تفسیر کرده اند. این تعبیر، دست مایة آفرینش رساﻠﺔ الطیرها و به ویژه منظومة منطق الطیر عطار شده است که به شرح معنوی سفر ارواح از غربتکدة غربی خاک، به ســوی اصل شرقی افلاک پرداخته اند. افزون بر کاربرد فراوان این ترکیب و مترادفات آن در شعر فارسی، مولانا نیز بارها از آن یاد کرده و ازجمله در پایان دفتر دوم مثنوی، از تعبیر «منطق الطیر خاقانی» در مقابلِ «منطق الطیر سلیمانی» استفاده کرده است. عموم شارحان، این تعبیر را اشاره ای طعن آمیز به قصیده منطق الطیر خاقانی دانسته اند. نگارنده ضمن ردّ این نگاه، منطق الطیر سلیمانی (منسوب به سلیمان = انسان کامل) را زبان ولی خدا می داند که با ارواح به فراخور درک و استعداد هر یک سخن میگوید و منطق الطیر خاقانی (منسوب به خاقان= پادشاهان دنیوی)، درک و دریافت عوام از این زبان رمزی به صورت صوتی ظاهری است.
ترانه های عامیانه کودکان
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات فولکلور و عامیانه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی هنر ادبیات
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان افسانه ها و قصه های پریان
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان ادبیات کهن و کودک و نوجوان
اندرونی کاندرون ها مست از اوست (ابوسعید و تأویل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله پاسخ این پرسش است که راز ماندگاری و سنتی بخشی اسرارالتوحید و ابو سعید چیست؟ نویسنده تاویل را- که عنصر غالب در متن اسرارالتوحید و شخصیت ابوسعید است- یکی از دلایل این امر می داند لذا کوشیده است تا از این رهگذر ادعای خویش را اثبات کند و به همین منظور ابتدا به تعریف لغوی و اصطلاحی تاویل و تفاوت آن با تفسیر وپیشینه اش در نصوص دینی پرداخته و آنگاه تاویل های ابو سعید در اسرارالتوحید را در چهار مقوله نصوص دینی، شعر، پدیده های عالم هستی و اصطلاحات صوفیانه طبقه بندی کرده نشان داده است که ابو سعید چگونه توانسته با بهره گیری از فرایند تاویل به آفرینش تازه ای دست یابد.
نگاهی پدیدار شناختی به نینامه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا فاتحهالکتاب مثنوی معنوی مولوی را که فشرده شش دفتر مثنوی است و در عرف ادبی از آن به «نینامه» تعبیر میشود با معیارهای فلسفه پدیداری مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
مقایسه تصویرآفرینی از طبیعت در مثنوی های عرفانی قرن هفتم (حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار نیشابوری و مثنوی مولوی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نگارنده بر آن است ضمن بیان اجمالی نحوه به کارگیری تصاویر طبیعت و مناظر مختلف آن در شعر غیر عرفانی به تفاوت نحوه کاربرد این عناصر در مثنوی حدیقه سنایی، مثنوی های تمثیلی عطار و مثنوی مولوی که از دیدگاه اندیشه به هم نزدیک هستند، بپردازد.در یک نگاه اجمالی به دوره های مختلف شعر فارسی، این نکته روشن است که شعر فارسی در هیچ دوره ای از بهره مندی از طبیعت به روش تصویر آفرینی بی نیاز نبوده است.شاعران دوره اول شعر فارسی «سبک خراسان»، بیشتر نگارگر طبیعت هستند و سیری آفاقی دارند. در حالیکه در مثنوی مولوی و شاعران هم فکر و هم عصر او این سیر انفسی است و طبیعت به عنوان ابزاری برای القای معانی به کار می رود. مطلبی که در اینجا قابل تامل است اینکه نحوه کاربرد و توصیف جلوه های طبیعت در آثار سنایی و عطار به صورت کلیشه ای و تکراری است، در حالی که در مثنوی مولوی، تصویر آفرینی صورتی متنوع تر داشته و با یک بیان جدید و منحصر به فرد مطرح شده است.
اوصاف عقل در تقابل با عشق و جنون در دیوان صائب تبریزی و دیگر عرفا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عقل و خردی که صائب تبریزی، با تاسی از مکتب عرفانی بزرگان عارفی نظیر: سنایی، عطار، مولانا، حافظ، شاه نعمت الله ولی و دیگران، با آن در افتاده است، عقل یونانی است که پیرو نفس بوده و به مانند حجاب و مانعی در راه رسیدن به سر منزل معرفت و حقیقت است و به تعبیر مولانا «عقل جزوی است که منکر عشق است» منظور ازآن عقل کلی نیست که در بینش عرفانی - اسلامی و نیز در آیات و روایات دینی به عنوان محبوبترین خلق خدا مورد تمجید و تکریم فراوان واقع گردیده است. صائب جهت تحقیر عقل جزوی یونانی (اندیشه استدلالی و فلسفی ارسطویی) در برابر عظمت بیکران عشق و جنون (بینش ذوقی و شهودی افلاطونی)، آن را با اوصاف و عناوین مختلف توصیف می کند. این نوشتاربه برشمردن اوصاف چنین عقلی در دیوان صائب تبریزی با ذکر شواهدی از دیگر متون منظوم و منثور عرفانی پرداخته است.
دفاع از ابلیس نزد برخی از اکابر صوفیان
حوزههای تخصصی:
دیدگاه صوفیه نسبت به ابلیس، یکی از بحث انگیزترین و در عین حال جذاب ترین مقولاتی است که در امهات متون آنان انعکاس یافته است. از یک طرف با آرایی کاملاً متشرّعانه مواجهیم که در ردّ شیطان و لعن او از درگاه الاهی، بیهیچ شک و شبهه ای سخن رانده اند و از دیگر سو برخی از نام داران عالم تصوّف در دفاع از ابلیس و یا حداقل اعتذار او از عدم سجود بر آدم(ع) ، با تأویلات خود نهایت سعیشان را بکار گرفته اند و حتّی او را مظهر عشق و فتوت برشمرده اند. این مقاله به مطالعة نظرات مختلف بزرگان صوفیه در خصوص ابلیس ـ با تأکید بر مبانی فکری نام دارانی چون حلّاج، احمد غزالی، عین القضات همدانی، فریدالدّین عطار نیشابوری و مولانا جلال الدّین محمّد بلخی ـ میپردازد.