فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
73 - 96
حوزههای تخصصی:
کان أبوعلی الفارسی من علماء النحو واللغه العربیه فی العصر العباسی، فقد أولی اهتماماً کبیراً بعلوم القرآن خاصه القراءات السبع منها، ودفعه هذا الأمر إلی إبداء آراء نحویه وبلاغیه ولغویه فعاله قد ساهمت فی تطویر العلوم المختلفه بما فی ذلک النقد الأدبی، ویطرح هذا الموضوع فرضیه تأثیر أبی علی الفارسی فی ظهور وتطویر النظریات الفعّاله فی مجال النقد الأدبی. من هذا المنطلق، نسعی من خلال المقال إلی دراسه تأثیر أبی علی الفارسی فی ظهور النظریات النقدیه الهامه کنظریه النقد النحوی ونظریه التأویل أو هرمنیوطیقا وفق المنهج الوصفی- التحلیلی. فأظهر النتائج الأثر الکبیر لأبی علی الفارسی فی نظریات النقد الأدبی وخاصه نظریه النقد النحوی ونظریه التأویل. یمکن رؤیه جذور هاتین النظریتین فی آراء أبی علی الفارسی . کما یمکن استنباط بعض آراء رواد نظریه هرمنیوطیقا الجدید فی الغرب مثل شلایرماخر و غادامیر و دیلثای فی آراء أبی علی الفارسی لاسیما فی شرح قراءات القرآن.
بازنمایی واقعیت در شعر دو شاعر حزبی فارسی و کُردی (اسماعیل شاهرودی و عبدالله گوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر حزبی معاصر به عنوان یکی از پرچمداران ادبیات متعهد است که در بسیاری از کشورهای جهان همسو با اندیشه های مارکسیستی در صدد بازتعریف و برساخت مفاهیمی بنیادین هم چون تاریخ، آگاهی، برابری و واقعیت برآمده؛ بر مبنای مفاهیم مذکور مبارزه ای صریح یا نمادین علیه قدرت های تمامیت خواه حاکم بر جامعه سامان بخشیده است. در فرهنگ و زبان فارسی و کُردی نیز رواج باورهای مارکسیستی منجر به طرح موضوعات مشابه، ولی شیوه های بازنمایی متمایز شده است. تبیین تطبیقی دلالت های ایدئولوژیک مذکور می تواند به نشانه گشایی معرفتی-زیبایی شناختی شعر شاعران کمک کند. در این پژوهش، شعر دو نماینده شاخص شعر حزبی متعهد فارسی و کُردی یعنی اسماعیل شاهرودی و عبدالله گوران به شیوه توصیفی-تحلیلی با قصد بازنمایی واقعیت در آن ها دلالت یابی و تفسیر شده است. نتیجه نشان می دهد که وجود تعهد ایدئولوژیک به مثابه امرِ پیشینی سبب شده است که به رغم تفاوت در بافت اقلیمی و اجتماعی، موضوعات بازنمایی دو شاعر مشترک اما شیوه های بازنمایی آنها متفاوت باشد. به طوری که می توان وجه تمایز بازنمایی واقعیت در شعر دو شاعر را در قالب زمینه مندی یا زمینه زدایی از موضوع بازنمایی برشمرد. بدین صورت که شاهرودی نه از تجربه زیسته دقیق خود یا جامعه ایرانی می گوید و نه اصطلاحات و مفاهیم چپ را به شکل عریان و صریح وارد متن می کند. در مقابل، بیانِ گوران مبتنی بر زمینه مندی است. او هم به تجربه زیسته اقلیمی و اجتماعی ملّت کُرد ارجاع می دهد و هم اصطلاحات و مفاهیم چپ را به مثابه زمینه معرفتی وارد شعر می کند.
ادبیات تطبیقی و تصویر اقتباسی، بررسی موردی چند افسانه و کتاب و بازتاب آن در عرصه تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله اقتباس به عنوان یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی تلاشی برای ایجاد آثار جدید بر بنیاد ساخت و محتوای متون پیش از خود است. پژوهش حاضر از این منظر میان ادبیات به مثابه گفتار و نوشتار و سینما، تئاتر و نقاشی به مثابه تصویر پلی می زند و با نمونه گیری موردی از داستان های شیخ صنعان، برصیصای عابد، جریج، فاوست، آنتوان قدیس و تائیس به کشف ساختار داستانها، مشابهت و تفاوتشان با یکدیگر می پردازد؛ هدف از این پژوهش بررسی نحوه بازآفرینی و پردازش این داستان ها در قلمرو تصویرسازی سینمایی، تئاتر و نقاشی بر مبنای اقتباس و انواع آن از دیدگاه دبورا کارتمل است.کشف نظام حرکتی، دگردیسی شخصیتها و نحوه پایان یافتن داستان از یک سو و تأکید بر تأثیر ایدئولوژیها در فرایند اقتباس و بازآفرینی و نیز توجه سازندگان آثار به نیاز زمان و تمایل مخاطبان از نتایج این تحقیق است. کشف نظام حرکتی، دگردیسی شخصیتها و نحوه پایان یافتن داستان از یک سو و تأکید بر تأثیر ایدئولوژیها در فرایند اقتباس و بازآفرینی و نیز توجه سازندگان آثار به نیاز زمان و تمایل مخاطبان از نتایج این تحقیق است.
تمثیل های حیوانات (فابل) در شعر ناصر کشاورز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
120 - 135
حوزههای تخصصی:
معروف ترین قسم تمثیل فابل یا تمثیل حیوانی است که در آن هر حیوان ممثّل تیپ یا گروهی از افراد جامعه می باشد. معمولاً شاعران و نویسندگان کودک به خاطر جذب کودکان به داستان ها از این نوع تمثیل بهره جسته و داستانشان را از زبان حیوانات بیان می کنند؛ یکی از این شاعران، ناصر کشاورز ، شاعر و نویسنده ی نوگرا و صاحب سبک معاصر ماست .از آنجایی که در رابطه با شعر کودک فقط به نقش و جایگاه فابل در آموزش کودکان6تا12سال(با نگاهی به فارسی سوم و چهارم ابتدایی) در فصلنامه ی پویش توسط شیدا اچرش پرداخته شده است ؛ سعی بر آن است تا با روش تحلیل محتوای کیفی به اهداف و اهمیّت بررسی این تحقیق جهت گشودن دریچه ای نو به روی والدین، مربیان و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت کودکان بپردازیم و آنان را به بررسی عمیق تر و دقیق تر در خصوص مفاهیم تمثیلی اجتماعی نهفته در شعر کودکان تشویق کنیم. حال پرسش این است که کشاورز ازچه حیوانات و داستان هایی به عنوان تمثیل در شعر بهره جسته است و چرا؟ در نهایت به این نتیجه دست یافتیم که داستان های دارای تمثیل حیوانی ناصر کشاورز بیشتر همان داستان های تمثیلی کلیله و دمنه است که به صورت نظم نوشته شده است تا اینچنین داستان های آموزنده را به طورغیرمستقیم به کود کان و نوجوانان بشناساند و کودکان را با دنیای مشترک انسان و حیوان آشنا سازد.
فعل بسیط و مرکب در زبان فارسی معاصر: چالش ها و راهکارها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اشتقاق و ترکیب دو فرآیند اصلی واژه سازی در زبان فارسی است. از آن جا که فعل مهم ترین عنصر در دستگاه واژگانی و نحوی زبان است، زایا بودن زبان در ساخت فعل های متنوّع و متعدّد اهمیت فراوانی دارد، طوری که این فعل ها خود، زایا باشند و بتوان واژه های دیگری از آن ها مشتق کرد. این مهم، از طریق فرآیند اشتقاق صورت می گیرد و فعل های بسیط مهم ترین عناصری هستند که زبان فارسی از طریق آن ها می تواند به امر اشتقاق بپردازد. نگاهی به وضعیت کاربرد فعل ها در زبان فارسی امروز نشان می دهد که گرایش مفرطی به ساخت فعل های مرکب وجود دارد و تعداد فعل های بسیط بسیار کمتر از فعل های مرکب است و فعل های بسیطِ موجود نیز غالباً در حال تبدیل شدن به فعل های مرکب اند. ادامه این روند می تواند منجر به ضعف تدریجی و شاید توقف اشتقاق های فعلی در زبان فارسی شود. در این مقاله ضمن بررسی وضعیت فعل های بسیط و مرکب در زبان فارسی معاصر، و نقد و بررسی دیدگاه های مطرح در این حوزه، راهکارهایی برای اصلاح وضعیت موجود بررسی می شود. بر این اساس، در مواردی می توان با به کارگیری و تقویت ساخت های زیرمجموعه فعل بسیط یا مرتبط با آن، قابلیت های اشتقاق فعلی در زبان فارسی را احیا کرد. تقویت ظرفیت ساخت فعل های تبدیلی، استفاده از فعل های سببی و استفاده از فعل های پیشوندی از مهم ترین راهکارهایی است که برای این منظور می توان در پیش گرفت.
بررسی عنصر گفتگو در شعر نسیم شمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
235 - 262
حوزههای تخصصی:
گفتگو یکی از مهم ترین ابزارهای انتقال محتوا در یک اثر ادبی به شمار می آید که از دیرباز، مورد توجّه نویسندگان و شاعران زیادی بوده است. سیّداشرف الدّین گیلانی معروف به نسیم شمال (1249 1313 ه . ش) که یکی از مردمی ترین شاعران عصر مشروطه محسوب می شود نیز به اشکال مختلف از این عنصر ویژه استفاده کرده است. مقاله حاضر پژوهشی است در شعر او، از این منظر که شاعر چگونه، به چه میزان و در راستای بیان چه موضوع هایی از عنصر گفتگو بهره برده است. در این پژوهش، ابتدا اصطلاح گفتگو و انواع آن معرفی گردیده سپس گفتگوهای مذکور و زیرمجموعه هایشان با ذکر نمونه هایی مورد تحلیل قرار گرفته اند و همچنین به تبیین و ارزیابی مضامین به کاررفته در آنها پرداخته شده است. نتایج به دست آمده، نشان دهنده سه نوع گفتگو در شعر او است: گفتگوهای چندسویه در سه شعر، به شکل گفتگوی روایی، تریبونی و نمایشی، گفتگوهای دوسویه در شش شعر، به شکل مناظره و گفتگوی معمولی، و گفتگوهای یک سویه در 190 شعر به کمک جملات خطابی ندایی، امری و پرسشی.
The Impact of Linguistic and Socio-Cultural Indicators on Naming Commercial Centers in Ardabil and Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۳, No ۲, Spring and Summer ۲۰۲۱
171 - 190
حوزههای تخصصی:
Naming, like any other act, is performed in a certain social and cultural context and is affected by these components. Therefore, naming can be regarded as a meaningful act, a cultural act, and thus a social factor. The present study is content-based analysis, and on the based on Saussure's theory (1986), its purpose is to investigate the effect of linguistic, cultural, and social factors in naming commercial centers of Ardabil and Tehran. For this purpose, from 8000 shopping centers in District 10 of Tehran and Ardebil, 368 commercial centers were randomly selected as probabilistic errors based on Morgan's table. The instrument of measurement in this research is a researcher-made questionnaire which consists of three sections: linguistic, cultural and social factors. To test the Null- hypotheses, independent t-test and the Friedman test were used. All statistical analysis were analyzed using SPSS20 and at a significant level less than 0.05. The results showed that there is a significant difference between the role of linguistic, cultural and social indicators in naming commercial centers in Ardebil and Tehran cities (p = 0.001). Finally, it has been shown that the social index has the greatest impact, and the language index has the least impact on the naming of business centers.
تحلیل بوردیوییِ ذوق زیبایی شناختی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نظریه ساختارگرایی تکوینی بوردیو به کار گرفته شده است تا میزان تأثیر طبقه اجتماعی و میدان تولید فرهنگی در ذوق و قریحه زیبایی شناختی فردوسی سنجیده شود. اهمیت پرداختن به این موضوع از آن جاست که سهم ویژگی های فردی فردوسی در منظوم کردن شاهنامه را بسنجیم. بنابراین بعد از تعریف و تحدید کلی نظریه بوردیو، در بخشی از این پژوهش به شناخت طبقه اجتماعی فردوسی پرداخته ایم و از آنجاکه فردوسی از طبقه دهقانان بوده و این طبقه ریشه در ایران دوره ساسانی داشته، طبقه دهقان را به طور کامل بررسی کرده ایم. در بخش دیگری ویژگی های میدان فرهنگی ایران قرن چهار و پنج را بررسی کرده ایم. بر اساس بررسی های صورت گرفته و با روش توصیفی تحلیلی(کتابخانه ای) این نتیجه به دست آمد که قسمتی از ذوق زیبایی شناختی فردوسی به علت طبقه اجتماعی اوست و طبقه دهقان وی را در فراگیری آموزه هایی توانمند کرده است که در ذوق و قریحه او تأثیرگذار است. همچنین نقش عادت واره های او در میدان فرهنگی زمان مورد بحث، او را به سمت آموزه های ادبی و علمی ایران که نقش در هویت ایرانی دارد می کشاند و بنابراین کنشی (استراتژی ) در پیش می گیرد که همانا سرایش شاهنامه است.
تحلیل محتوای باور به معاد در شعرهای آزاد مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث، شاعر نوگرای معاصر، در بحبوحه نفوذ فرهنگ غربی، کوشید به فرهنگ ایرانی توجه نشان دهد و برای این منظور، آیین التقاطی و مبهم و خیالی مزدشتی را از تلفیق گرایش فردی و خیرخواهانه زردشت و گرایش اجتماعی و عدالت خواهانه مزدک پدید آورد. مقاله حاضر سعی داشته است با کاربرد روش توصیفی- تحلیلی از نوع تحلیل محتوا به این پرسش پاسخ گوید که آیا اخوان در باور به معاد، تا حد معادباوری ایرانیان باستان پیش رفته است؟ بر پایه دیدگاه پژوهشگران، مزدک از جهت اصول دین، پیرو آیین زردشت بوده است و در این آیین، برزخ و داوری فردی و چینودپل یا همان صراط و بهشت و دوزخ و داوری جمعی و کیفر نهایی گناهکاران برای رهایی آنان از کدورت گناه و سرانجام، فرشکرد، طرحی روشن دارد. این مقاله، سرانجام نتیجه می گیرد که ضمن 153 شعر نیمایی و 5 شعر سپید و جمعاً 158 شعر آزاد اخوان، 59 بار در 50 جزء شعر و 4 بار در 4 کل شعر و جمعا 63 بار در 33 شعر به موضوع معاد برمی خوریم و درصد شعرهای دارای موضوع معاد به نسبت شعرهای آزاد این شاعر، 88/20 است. با این حال، نگاه او به معاد، ضمن شعرهای آزاد وی، بیشتر نگاه دنیوی و گاه تشکیک آمیز و حتی تکذیب آمیز است و بنابراین با معادباوری ایرانیان باستان میانه ندارد.
Le choix des personnages féminins chez Colette et Anna Gavalda(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Depuis longtemps, la place de la femme dans la société a été le sujet de maintes controverses dans les études critiques qui se centraient surtout sur les protagonistes féminins des ouvrages littéraires. Le personnage du récit est l’un des éléments constitutifs dans le processus de narration dont les caractéristiques, psychologiques et physiques, attribuées par l'auteur font non seulement progresser le récit, mais sont aussi représentatives de la société du texte ainsi que la société de référence. De ce fait, nous avons décidé d’entreprendre une étude comparative des personnages féminins dans certaines œuvres de Colette et d’Anna Gavalda, dans un cadre sociocritique et selon les théories de Claude Duchet, afin de distinguer la place de la femme et son évolution dans la société du XXe siècle. Les héroïnes dans les œuvres de Colette et de Gavalda présentent-elles des ressemblances ou des différences ? Comment les personnages féminins de la société du texte sont-elles le reflet des femmes dans la société de référence ? Cette recherche nous a prouvé que le choix des personnages féminins chez ces deux écrivaines était significatif, du fait qu'ils sont chacun en quelque sorte, le double de leur créatrice et le miroir de la société de l’époque.
بررسی و تحلیل تطبیقی عنصر توصیف و کارکردهای آن در داستان های کوتاه منیرو روانی پور و غاده سمان (بررسی موردی: طاووس های زرد و مترسک پرنده ای دیگر)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
221 - 245
حوزههای تخصصی:
اگرچه نزد عامه مردم و حتی برخی از خوانندگان نیمه حرفه ای، عنصر توصیف در یک متن روایی به منزله نقطه ایست و استراحت گاه داستان به شمار می آید؛ اما حقیقت این است که این باور برگرفته از نگاه سنتی به شیوه پرداخت این عنصر در بسیاری از داستان های کلاسیک است که به جای توصیفات و تصویرسازی های خلاقانه، به توضیح و تفسیر مو به موی یک پدیده، یک موقعیت و یا شخصیت های داستانی می پرداخت، در حالی که مقاطع توصیفی در آثار برخی از نویسندگان خوش ذوق ونوجوی معاصر کارکردی متنوع یافته و در این راستا آن ها رخدادهای داستانی را به گونه ای با توصیف دَر هم تنیده اند که امکان تفکیک آن دو از هم میّسر نیست. پژوهش حاضر در تلاش است که ضمن تحلیل و تبیین این کارکردها، به بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری آن ها در دو داستان کوتاه منتخب از منیرو روانی پور و غاده سمان پرداخته و نتایج حاصله حکایت از آن دارد که اگرچه توصیفات غاده سمان به کارکرد خلاقانه آن در سطوح مختلف صناعت، تکنیک و هنر نزدیک تر است، اما روی هم رفته هر دو نویسنده توانسته اند با استمداد از کارکردهای مختلف عنصر توصیف ضمن گسترش این داستان ها در هر دو محور افقی و عمودی، اصل و محور داستانشان را بر بهره گیری هوشمندانه از این عنصر قرار دهند؛ به گونه ای که خواننده فقط با تأمل و اندیشه در این مقاطع می تواند زوایای پنهان داستان و درون مایه آن را کشف و درک نماید و این در حالی است که بسیاری از مقاطع توصیفی را می توان بدون هیچ خللی در سیر روایی داستان های کلاسیک و سنتی نادیده گرفت و حتی آن ها را از ساختار فیزیکی داستان حذف کرد.
تبیین محتوا در اشعار مجالس تعزیه مجموعه این رستخیز عام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۸
115-145
حوزههای تخصصی:
اشعار تعزیه نامه ها باتوجه به تنیدگی شخص و حقیقت تاریخی و نمادها و نیز قوانین و قالب های شعری قابلیت بازتاب وسیع محتوای فکری و فرهنگی جغرافیای منطقه ای را دارد. توجه به محتوا و نیز مضامین رایج در این اشعار ما را با فرهنگ، زبان و اصطلاحات رایج عامه در این حوزه آشنا می کند. باتوجه به زیبایی اشعار تعزیه و روایت داستان گونه آن که در ذکر مصائب شهدای کربلاست و نیز ابعاد چندوجهی تعزیه ها و خصوصیات نمایش گونه آن کم تر به متن اثر تعزیه نامه ها باتوجه به محتوای دریافتی، پرداخته شده است. اینکه چه چیز در متن به اثربخشی این اشعار بر مخاطب عام مؤثرتر بوده، پرسش اصلی پژوهش حاضر است. بر این اساس، در این پژوهش اشعار مجالس تعزیه در سه بخش بررسی شده است. بخش اول، توجه به محتوا، بخش دوم مطلع های توصیفی اشعار و بخش سوم تنوع قالب های شعری متن است. بر این اساس، با تکیه بر عناصر محتوایی متن، کارکردهای اشعار در جلب مخاطب، تحلیل شده است. تاکنون در زمینه تحلیل محتوای اشعار در مجالس تعزیه پژوهشی انجام نشده است. این پژوهش برمبنای نسخه های مجالس تعزیه با عنوان مجموعه جنگ تعزیه این رستخیز عام در هشت مجلد که در حال حاضر نیزمورد خوانش و در ماه محرم در مجالس تعزیه در شهرستان دامغان اجرا می شود به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
دسته بندی و تحلیل بُن مایه های قصه ساز در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
8 - 32
حوزههای تخصصی:
در این مقاله برآنیم تا به تحلیل بن مایه (موتیف)های داستانی منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی بپردازیم. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای به انجام رسیده است، می خواهیم دریابیم که منظومه همای و همایون آیا ذیل یک متن ادبی کلاسیک فارسی قرارمی گیرد؟ تا چه اندازه با قصه های عامیانه نزدیکی دارد و چه دسته بندی از بُن مایه های آن می توان به دست داد. پس از بررسی، بُن مایه ها را در شش دسته بُن مایه های انسانی، حیوانی، موضوعی، مکانی، شگفت و کرامت طبقه بندی کرده به تحلیل آن ها پرداخته ایم. نتایج پژوهش نشان داد که نبود عناصر بنیادین اساطیری و حماسی همچون مار، اژدها، گاو، فیل، سیمرغ و... و عناصری همچون گیاهان و انواع رستنی ها و نیز پیکرگردانی در این قصه از گیرایی آن کاسته و پیرنگ قصه را سست کرده است. تیپ اربابان معرفت نیز نقشی در این داستان ندارد. بُن مایه موضوعی، بالاترین بسامد را دارد و این بیانگر آن است که این منظومه بیش از آنکه پویا باشد، قصه ای ایستا است و گوینده تنها برحسب برخی موضوعات مستعمل، داستان را گزارش کرده است. بنابراین، می توان گفت «همای و همایون» بیش از آنکه در ذیل ادب مکتوب کلاسیک فارسی قرار گیرد، یک اثر مکتوب عامیانه است.
جلوه گری های نوستالژیکی نفثه المصدور در قیاس با تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
248 - 272
حوزههای تخصصی:
«نوستالژی» یکی از مباحث مطرح در نقد آثار ادبی از منظر روان شناسی است و در اصطلاح، عبارت است از احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته ها و خاطرات خوشی که اکنون از دست رفته است. این مقوله از دیرباز در آثار ادبی به دلایلی از جمله، تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی انعکاس ویژه ای دارد. از جمله نویسندگانی که در کتابش دغدغه های نوستالژیک دیده می شود، نسوی، مؤلف نفثهالمصدور است، چراکه مخاطب تنها با خواندن چند سطری از اثرش به کلام پرسوز و گداز و حسرت های وی پی می برد. تاریخ جهانگشا نیز اثری است که کم وبیش این حس در آن راه یافته و گویا نویسنده آن، جوینی، ضمن شرح گزارش های تاریخی خود به بیان حسرت های خویش و جامعه نیز می پردازد. این پژوهش در نظردارد که با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین زمینه های پیدایش نوستالژی را در این دو اثر بیاید. به نظر می رسد نوستالژی در آثار ادبی از راه مؤلفه های زبانی به ظهور می رسد. این جُستار نشان داده است که نوستالژی در نفثهالمصدور نمود بیشتری دارد، چراکه شاخصه های زبانی، نقش مهمی در تقویت رویکرد نوستالژیکی آن دارد و می توان گفت هدف نویسنده آن، صرفاً ثبت وقایع تاریخی نیست، بلکه در واقع آنچه برای او مهم بوده، فرصتی ا ست که برای بروز لجام گسیخته احساسات فراهم آمده است.
زیبایی شناسی سینمای ایران بر اساس مضمون «غربت آگاهی» اشراقی موارد مطالعه فیلم های «سیاوش در تخت جمشید» و «آتش سبز»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی سینمای ایران با تکیه بر غربت آگاهی اشراقی ذیل عنوان «سینمای مثال نگار»، مسأله ی این مقاله است مفهوم «غربت آگاهی» به معنای یادآور شدن انسان به غربت خویش در اثر چیست؟ فرا روی به عالم بالا در هنر سنتی، آغاز تأمل ما در پیوند زیبایی شناسی اشراقی با سینما محسوب می شود. با رویکرد ابژکتیو زیبایی شناختیِ شیخ اشراق و صدور زیبایی از نورالانوار به عالم و انسانِ محصور شده در غربت غربی تحت تدبیر ارباب انواع، می توان به تحلیل فیلم های مثال نگار در سینمای ایران پرداخت. در این نوشتار مضمون «غربت آگاهی» در سینمای ایران با رجوع به رساله های تمثیلی شیخ اشراق با ملازمت تأویل و پدیدارشناسی هانری کربن بررسی شده است. بر مبنای هبوط و معرفت شناسی اشراقی در روایت شناسی فیلم هایی با مضمون غربت آگاهی مشخص گردید، در وحدت سه وجهی حکایت (راوی، روایت و مروی)، راوی هم فاعل حماسه است هم موضوع و مفعول.
مقتل نگاری عربی و فارسی از واقعیت تاخیال (مورد پژوهی مقتل اللهوف و روضه الشهداء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیات واقعه تاریخی عاشورا، در طول تاریخ به ابزار و زبان مختلف ثبت گردیده است. روایت تاریخی در قالب منابع علمی و بهخصوص آنچه به نام مقتل شناخته میشود، مستندترین آثاری است که با واقعیتنمایی به دنبال انتقال مصداقهای بیرونی و عینی حادثه بوده است. این نوع آثار با رویکرد واقعگرایی، دارای کارکرد ارجاعی بوده و با رعایت صداقت و امانت تنها به روایت تاریخ میپردازد. از طرفی، ماهیت این واقعه با آمیختهای از عقل و احساس، عاطفه بشری را برمیانگیزد، از این رو، هرگاه زبان ادبی به عنوان ابزار تأثیرگذار در مخاطب انتخاب شود، ادیب واقعیت را از صافی عاطفه و خیال گذارانده تا مخاطب را همراه خویش سازد. به میزان برجستگی این خصوصیت، اثر با فاصله گرفتن از واقعیت، جنبه تخیلی و رمانتیستی پیدا میکند. بر اساس اهمیّت نقل حوادث تاریخی و میزان صحت و سقم آن از یک سو و روایت تأثیرگذار حوادث تاریخ و آمیختگی آن با احساس و عاطفه در طول تاریخ، پژوهش حاضر تلاش دارد با بهرهگیری از روش توصیفی-تحلیلی دو مقتل معروف فارسی و عربی (مقتل اللهوف اثر ابن طاووس و روضه الشهداء واعظ کاشفی) را بررسی و رویکرد دو مقتلنگار را در شیوه بیان حوادث و خصوصیات زبانی دو اثر روشن سازد، تا باتوجه به سبک بیان میزان نزدیکی به واقعیت یا خیال در آنها مشخص گردد. بر اساس این پژوهش، واقعگرایی در مقتل «اللهوف» مشهودتر از جنبه خیالی آن است، ولی نویسنده در بیان این حماسه ماندگار غافل از تأثیرات هنری نبوده است، در حالی که کتاب «روضه الشهداء» بیشتر به ویژگیهای هنری پایبند است تا روایت حقایق و واقعیتها. واژگان کلیدی:مقتل، رئالیسم، رمانتیسم، اللهوف، روضه الشهداء. 1-پ
معرفی و تحلیل رساله کرامیه و لزوم تصحیح انتقادی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
71 - 94
حوزههای تخصصی:
رساله موسیقی کرامیه، منسوب به دوره سفره چی، از مکتوبات مهم موسیقی در عصر صفوی است. این اثر تنها یک بار با عنوان متفاوت «در باب معرفت علم موسیقی»، بدون تصحیح انتقادی و توضیح کافی، فقط بر پایه یک نسخه خطی و به کوشش یحیی ذکاء در مجموعه نامه مینوی (۱۳۵۰) در تهران به چاپ رسیده و تاکنون تصحیح و تحلیل کامل و روشمندی روی آن صورت نگرفته است. نسخه چاپی مذکور، به رغم فضل تقدم نسبت به تحقیق حاضر، خالی از خطا و خلل نیست و در موارد متعددی، چه در بدنه اصلی منثور و چه پاره های منظوم آن، اختلافات فاحشی با نسخه های گردآوری شده ما (اعم از کامل و ناقص) دارد؛ تا آنجا که می توان با توجه به جابجایی ها، افزودگی ها و کاستی ها، آن را رساله ای یکسره متفاوت تلقی کرد. در این تحقیق، ضمن برشمردن مشکلات نسخه ذکاء در زمینه های مختلف، از جمله ضبط نادرست اعلام و اصطلاحات فنی، دیباچه منثور و مسجع اثر (که به ابیاتی آراسته است و از منظر نثرپژوهی ادبی نیز قابل اعتناست) به روش «سازواره انتقادی» با مقابله ۱۳ نسخه تصحیح و ارائه شده است. مهم ترین یافته این پژوهش آنکه مقایسه ساده ای میان تصحیح ارائه شده و نسخه چاپی نشان می دهد چاپ زنده یاد ذکاء بر مبنای نسخه ای التقاطی و انتحالی بوده و به هیچ وجه شباهت قابل قبولی با نسخه های مرجّح متعدد رساله کرامیه ندارد. بنابراین، تصحیح تازه ای از این اثر مهم موسیقایی دوره صفوی ضروری به نظر می رسد.
تحلیل قابوس نامه از منظر روان شناسی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
185 - 210
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت که پیشینه ی آن به آرای مارتین سلیگمن در دهه ی(1990م.) می رسد، رویکردی نوین در علم روان شناسی است که مدّعی ارائه ی پارادایمی جدید در این حوزه است. این رویکرد بر جنبه های مثبت انسان مانند شادی، خوش بینی و امید تأکید دارد و به شناسایی و تبیین فضائل و توانمندی های انسان در شش گروه: خرد و دانایی، شجاعت، انسانیّت، عدالت طلبی، اعتدال و تعالی به همراه بیست و چهار قابلیت، با عنوان فضیلت های همه جا حاضر می پردازد. قابوس نامه تألیف عنصرالمعالی قابوس بن وشمگیر یکی از آثار برجسته ی ادبیات تعلیمی در سده ی پنجم هجری است که بازتاب دهنده ی خودشناسی و ارائه ی راهکارهای مناسب در جهت شناخت فضایل مثبت و نیل به سعادت و شادکامی اصیل، به عنوان یکی از آرزوهای دیرینه ی اندیشمندان بوده است. از این منظر می توان عنصرالمعالی را در زمره ی اندیشمندان متعهد، اخلاق گرا و مثبت اندیشی در نظر گرفت که از سرچشمه ها ی مضامین اخلاقی و حکمی مثبت فرهنگ ایرانی سیراب شده و به خوبی توانسته است این فضایل و توانمندی های مثبت را، که بخش اعظمی از آن نشأت گرفته از تجربیات خود اوست با صداقت، فروتنی و آزاداندیشی در اختیار فرزند خویش و سایر جویندگان علم و ادب قرار دهد. دستاورد پژوهش ناظر بر این است که فضایل مثبت خرد و دانش با 46/34 درصد، میانه روی 48/30 درصد، معنویت و تعالی 68/7 درصد، شجاعت 97/5 درصد، عدالت 36/5 درصد و رأفت و عشق 14/4 درصد، به ترتیب از فراوانی بیشتری برخوردار بوده اند.
تحلیل سبک شناسی ترکیب بند «با کاروان نیزه» علیرضا قزوه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ترکیب بند «با کاروان نیزه» از علیرضا قزوه یکی از معروف ترین منظومه های ادبیات دینی معاصر به شمارمی رود. شاعر ضمن خلق شعری حماسی و پرشور، بیشتر اهداف و نتایج آن واقعه را بیان کرده و در باره عوامل ایجاد آن صحبت می کند و آن را بستری برای بیان مفاهیم آزادی، دفاع از حق و مقاومت در برابر ظلم قرارمی دهد. در سطح ساختار، قوافی، ردیف ها و واژگزینی هایش همه در راستای همین هدف انتخاب شده است. مضامین شعر او نیز از این واقعه به عنوان یک انقلاب عظیم خبرمی دهد. توجه به موسیقی درونی، برجسته سازی مفاهیم و مضامین، استفاده از واژگان نشان دار، روانی و سادگی هوشمندانه، استفاده هنرمندانه از عناصر بلاغی، تصویرسازی مخیّل و عاطفی، مخاطب محوری، مفهوم گرایی، تأکید بر نهادینه ساختن مضامین دینی، انقلابی، انسانی و آرمانی از جمله ویژگی های سبکی شعر اوست. از آنجا که سبک شناسی ابزاری برای شناسایی هویت انسانی، علمی، ادبی و ایدئولوژیک شاعر است، از این رو این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و بر اساس سبک شناسی لایه ای (مدرن) به بررسی ویژگی های بارز سبکی ترکیب بند عاشورایی این شاعر پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد شاعر از تمام امکانات و عناصر شعر در جهت تبیین اندیشه های دین باورانه اش بهره برده است و بر اساس همین اندیشه ها و مضامین علوی، حسینی و عاشورایی، او را می توان شاعری مفهوم گرا نامید. نگاهی به جنبه های ادبی و زبانی شعر قزوه نشان می دهد که شاعر با موازین ادبی و زبانی گذشته و حال آشنایی دارد و برای افزودن بر تأثیر کلام خود هر کجا که مناسب دانسته از آنها بهره برده است.
هفت اورنگ جامی از منظر مؤلفه های روان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶(پیاپی ۹۱)
۱۲۸-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل رفتار اجتماعی انسان و چگونگی تعامل با دیگران، از مسائل بنیادی در روان شناسی اجتماعی است. ازآنجاکه آثار ادبی و حکایات داستانی بازتابی از کنش ها و واکنش های بینافردی از واقعیت های موجود در جوامع انسانی است و از خلال تحلیل روابط شخصیت های داستانی و گفت وگوهای آنان می توان تا حدود زیادی به تحلیل رفتارها و تعاملات اجتماعی در جوامع گوناگون پرداخت، مقاله پیش رو، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، هفت اورنگ جامی را، که سرشار از حکایات و تمثیلات داستانی است، با استفاده از نظریه های نظریه پردازان روان شناسی اجتماعی، همچون اتو کلاین برگ، الیوت ارونسون، و بارون بررسی و تحلیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که پنج مؤلفه ارتباط جمعی و متقاعدسازی، هم رنگی، کشش و جاذبه، پرخاشگری و پیش داوری در هفت اورنگ جامی بیش از مؤلفه های دیگر ظهور کرده است. حاصل سخن اینکه ساختار بسیاری از مؤلفه های مطرح در روان شناسی اجتماعی با مفاهیم و چارچوب های سنتی حکایات مطابقت دارد و نقش باورهای اجتماعی و قالب های فکری اجتماع، در ظهور هریک از مؤلفه ها مشهود است.