فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۲۱ تا ۲٬۴۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد (UN-HABITAT)، رویکرد جدیدی، در تصحیح نظریه برنامه ریزی شهری پایدار پیشنهاد می کند؛ هدف این رویکرد برای کمک به ایجاد یک رابطه پایدار بین ساکنان و فضای شهری و افزایش ارزش زمین شهری می باشد. این رویکرد بر 5 اصل استوار است که از 3 ویژگی کلیدی شهرها و محلات پایدار؛ فشردگی، یکپارچگی و اتصال حمایت می کند. این پژوهش با توجه به اهمیت مفهوم پایداری، خصوصاً در مقیاس محلی، به مقایسه تطبیقی سنجش میزان پایداری محلات ارگانیک و برنامه ریزی شده، با استفاده از شاخص های معرفی شده در برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد با مطالعه موردی محلات سجاد و نوغان شهر مشهد می پردازد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر ماهیت توصیفی - تحلیلی و از نظر روش کمّی و کیفی است. در جمع آوری داده ها از شیوه های مختلف مصاحبه، مشاهده و نیز برداشت میدانی استفاده شده است. داده ها نیز بر اساس تحلیل شاخص های کمّی معرفی شده و نیز نقشه های توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که بر اساس شاخص های پایداری (فضای مناسب برای خیابان، تراکم بالا، کاربری مختلط، اختلاط اجتماعی، محدود کردن استفاده تخصصی از زمین و دسترسی)، محله جدید سجاد بر اساس شاخص های فضای مناسب برای خیابان و یک شبکه خیابانی کارآمد، اختلاط اجتماعی و نیز دسترسی به خدمات در وضعیت مطلوب تری در مقایسه با محله قدیم نوغان قرار دارد.
طراحی الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
139 - 168
حوزههای تخصصی:
مرور متون تخصصی و بررسی مفاهیم و نظریه ها در خصوص نوسازی و بازآفرینی شهری و تحولات آن، به ویژه با تأکید بر بعد رویه ای و جنبه های نهادی این رویکردها، به همراه بررسی تجارب جهانی شاخص در این زمینه، نشان از تغییر و تحول در نگرش، تغییر در کنشگران اصلی دخیل در این فرآیند دارد. هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی کلان فرایند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی شبکه می باشد. بر این اساس با بهره گیری از پارادایم تفسیرگرایی و رویکرد کیفی، به ارائه الگوی پژوهش با استفاده از روش فراترکیب پرداخته شده است. طی مراحل تحقیق و انتخاب پروتکل ورود و خروج از 9189 سند شناسایی شده، تعداد 46 سند در سبد نهایی پژوهش با استفاده از راهبرد تحلیل محتوای پنهان مورد تحلیل قرار گرفته است و تعداد 57 کد اولیه، 14 مفهوم و 5 مقوله مطابق با سنت تحقیقات کیفی استخراج شده است. سپس جهت محاسبه ی پایایی کدها از فرمول ضریب کاپا استفاده شده که مقدار آن 787/0 به دست آمده است. هم چنین جهت اولویت بندی کدهای پژوهش از فرمول آنتروپی شانون استفاده شد. در نهایت پس از طی نمودن گام های تحقیق مبتنی بر رویکرد تلفیق مدل های پی. سر اف، چرخه طلایی، زنجیره ارزش پورتر و 8 پی حکمرانی، الگوی کلان فرآیند مدیریت بافت های فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی طرح ریزی شده است.
بررسی تطبیقی باغ های ایرانی چهل ستون و هشت بهشت اصفهان با پارامترهای پایداری منظر در پاسخگویی به اهداف اقلیمی منطقه گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری مانند باغ و پارک، در انطباق با شرایط اقلیمی می توانند به عنوان منظر پایدار، موجب کاهش آلودگی زیست محیطی شوند. ازجمله این فضاها می توان به باغ های تاریخی ایران زمین اشاره نمود. هدف این پژوهش دستیابی به ضوابط و معیارهای طراحی باغ های ایرانی مناطق گرم و خشک بوده که بتوانند در هماهنگی با ضوابط امروز در طراحی منظر و محیط های پایدار به کار گرفته شوند. روش تحقیق اتخاذشده در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با استخراج داده ها از نمونه باغ های چهل ستون و هشت بهشت در شهر گرم و خشک اصفهان است. با بررسی راهبردهای اقلیمی در باغ های انتخابی میزان پاسخگویی آن ها به اهداف اقلیمی ارزیابی گشته و نشان می دهد که مؤلفه های اقلیمی از عوامل مؤثر در طراحی الگوهای کالبدی و عناصر تشکیل دهنده باغ های ایرانی در مناطق گرم و خشک می باشند.
خوانش منظر شهر اشرف البلاد در دوره صفوی و نسبت آن با مجموعه باغ های صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های معمول در پژوهش های باغ های ایرانی این است که باغ ها را پدیده ای درون گرا در نظر می گیرند محصور در دیوارهایش و جدا از بستری که آن را احاطه کرده است. با این دیدگاه، برخی از ویژگی های مهم باغ ها نادیده گرفته می شوند. از سوی دیگر، تشخیص چهره اصیل شهر در منظر امروزین شهرهای تاریخی به دلیل تغییرات سریع شهری روزبه روز دشوارتر می شود. این امر ضرورت توجه به شناخت صحیح و حفاظت اصولی از منظر تاریخی این شهرها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را ایجاب می کند. از آنجا که ساختار شهر در دوره صفوی، بسیار تحت تأثیر باغ ها و به خصوص باغ های شاهی بوده، پژوهش حاضر بر شناسایی روابط میان باغ و شهر در شهر اشرف البلاد صفوی متمرکز شده است. هدف این مقاله پی بردن به چگونگی کیفیات روابط و پیوندهای میان باغ های شاهی به عنوان عناصر شاخص منظر شهری تاریخی شهر صفوی اشرف البلاد با سایر اجزای تشکیل دهنده آن است. برای این منظور، از روش مطالعات تاریخی که رویکردی کاربردی در بازیابی جنبه های پنهان این ارتباط است، بهره گرفته شده است. در این راستا پیگیری مرحله به مرحله، منطبق با مراحل شکل گیری شهر انجام شد. با دنبال کردن این رویکرد، ساختارهای شهری گذشته و حال بر اساس اطلاعات مبتنی بر شواهد مکتوب و ریخت شناسانه، مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نمایانگر برخی از نمودهای ارتباط ساختاری میان باغ های شاهی و این شهر تاریخی است که در طول سالیان، کم رنگ شده است؛ از جمله جایگاه باغ های شاهی در مراحل طرح ریزی شهر، در ساختار شبکه ارتباطی شهر، در تراکم شهری و در نظام سلسله مراتبی حاکم بر منظر شهری. بر اساس این نتایج، کیفیاتی از پیوندهای میان باغ و شهر روشن می شود که معرف هویت شهر صفوی بوده اند و بدون آن ها، هم ارز ش های شهر مخدوش می شود و هم میراث باغ ها ناگفته می ماند.
تبیین مفهوم پدیدارشناسی هرمنوتیکی در طراحی محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
63 - 72
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی از نوع هرمنوتیک، برقراری نسبت های وجودی است. اینکه این نسبت ها چگونه می تواند در مواجهه انسان با جهان برقرار شود، از مهم ترین دغدغه های فلاسفه مختلف از جمله هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی است. این پژوهش در نظر دارد تا تفسیری از پدیدارشناسی ارائه دهد که بتواند در فرآیند طراحی، قابل تعمق و اجرا باشد. در این راستا، بعد از توصیف کامل پدیدارشناسی هرمنوتیک (که به طور خاص با اندیشه های هایدگر قابل شناسایی است)، پنج گام مشخص از آن استخراج شده که شامل زمانمندی، برقراری رابطه معنادار با ساحت های سه گانه زمان، برقراری شبکه نسبت های وجودی بین انسان و محصول، برقراری رابطه هرمنوتیک، و آشکارگی است. سپس به روش مطالعه موردی، سه محصول نمونه، برای تفسیر گام های استخراج شده از این رویکرد، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه با ارائه یک مدل، ارتباط بین رویکرد پدیدارشناسی با فرآیند طراحی، طریقه بکاربستن آن و همچنین قابلیت تعمیم پذیری آن در این فرآیند، نشان داده شده که ساحت های سه گانه زمان (بودگی، حضور و آیندگی) هسته مرکزی آن را تشکیل می دهند. در انتها محصول دیگری برای آزمون مدل ارائه شده، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این مقاله روشن می کند که نه تنها می توان در طراحی محصول به شیوه پدیدارشناسانه عمل کرد و از آن بهره گرفت، بلکه مطالعات موردی نشان می دهد که بکارگیری این روند در طول تاریخ طراحی صنعتی توانسته است در موفقیت محصولات در ارتباط با کاربر، تاثیرگذار باشد.
معماری مبتنی بر اقلیم در خانه های تاریخی-بررسی تطبیقی کوران هوا در خانه های گرگان و بوشهر
حوزههای تخصصی:
تفاوت های اقلیمی در سراسر ایران قابل مشاهده است و در شرایطی این اقلیم ها دارای یک یا چند ویژگی های مشابه می باشند. در دو اقلیم معتدل و مرطوب و گرم و مرطوب عامل اقلیمی مشترک یعنی میزان رطوبت بسیار زیاد وجود دارد که آسایش ساکنین آن را مختل می کند. در گذشته بناها متناسب با اقلیم هر منطقه ساخته می شد و برای ایجاد آسایش از انرژی ها و منابع طبیعی بهره می برد. موثرترین روش برای کنترل رطوبت زیاد، استفاده از انرژی باد می باشد. انرژی باد از قدیم در زمینه های مختلف تولیدی و معماری مورد استفاده قرار می گرفته است. امروزه انسان ها با نادیده گرفتن عناصر اقلیمی که در گذشته مورد استفاده قرار می گرفت باعث هدر رفت انرژی و افزایش هزینه های ناشی از آن شده اند. طراحی اقلیمی را می توان به عنوان روشی برای کاهش همه جانبه هزینه انرژی یک ساختمان دانست. در این متن برای بررسی دقیق تر دو اقلیم مذکور به مقایسه و تطبیق نمونه هایی در شهر گرگان و بوشهر پرداخته شده است تا بتوان به راهکارهای مشترک و متفاوت آن ها برای رفع مشکلات ناشی از رطوبت دست یافت. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و مقایسه تطبیقی است و نمونه ها به صورت هدف دار انتخاب شده اند.
تأثیر ویژگی های اقلیمی بر ایجاد باغ آبی در باغسازی ایرانی (نمونه موردی : باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان)
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از دیرباز تا کنون مورد بحث و بررسی بوده است. در این مقاله پیش درآمدی بر باغ سازی ایرانی در پیش و پس از اسلام خواهد داشت، در ادامه ویژگی ها و انواع باغ ایرانی و همچنین به بررسی موشکافانه تر باغ های آبی خواهد پرداخت. در آخر، پس از معرفی دو باغ ائل گلی تبریز و باغ فرح آباد اصفهان به بررسی تفاوت ها و شباهت های این دو باغ آبی نیز پرداخته شده است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و ارزیابی تاثیر اقلیم و جغرافیا بر روی فرم و نوع باغ سازی می باشد. روش تحقیق، با استفاده از راهبرد ترکیبی به صورت توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات مورد این پژوهش با مرور متون و منابع و روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گرد آوری شده است، همچنین تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی قرار دارد. یافته های تحقیق،ارائه شباهات و تفاوت ها در مورد دو باغ آبی ائل گلی و فرح آباد می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که فرم کلی باغ ها در یک اقلیم یکسان، شبیه نیست و نیازهایی که آب و هوای آن اقلیم بوجود آورده سبب شکل گیری فرم باغ ، خصوصا باغ آبی ، گردیده است.
بررسی تأثیر فضای نیمه باز بیرونی بر کیفیت محیط مسکونی (نمونه موردی: مسکن آپارتمانی بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای نیمه باز یکی از مشخصه های معماری ایرانی است که در معماری و شهرسازی مناطق گرم و مرطوب نمود ویژه ای داشته است. با وجود پیشینه غنی بهره گیری از انواع فضاهای نیمه باز در معماری بافت تاریخی بندر بوشهر، نقش آن در ساخت و سازهای جدید این شهر کم رنگ گردیده است. به گونه ای که بسیاری از ویژگی های کالبدی و کارکردی خود را از دست داده است. این پژوهش به هدف بررسی تأثیر فضاهای نیمه باز بیرونی بر کیفیت زندگی در آپارتمان های معاصر بندر بوشهر از روش تحقیق ترکیبی کمی و کیفی بهره برده است. بدین منظور پیشینه پژوهش در دو حوزه فضاهای نیمه باز به عنوان متغیر مستقل و کیفیت محیط مسکونی به عنوان متغیر وابسته انجام گردید. در ادامه مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوا چهار مؤلفه انسانی، کالبدی، عملکردی، و محیطی به عنوان مؤلفه های اصلی ارزیابی کیفیت فضای نیمه باز مسکونی استخراج و ریزمؤلفه های آن ها تدقیق گردید. با تدوین پرسشنامه ای مبتنی بر طیف لیکرت، ابزار نظرسنجی از ساکنان درباره مؤلفه های اصلی و ریزمؤلفه های آن ها فراهم گردید. اطلاعات به دست آمده با روش تحقیق کمی و توسط نرم افزار R و آزمون های دقیق فیشر، کروسکال والیس و دان تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد از نظر زنان مؤلفه فضایی و از نظر مردان مؤلفه های عملکردی بیشترین تأثیر و مؤلفه انسانی بین هر دو گروه زن و مرد کمترین تاثیر را بر کیفیت فضاهای نیمه باز بیرونی در آپارتمان های مسکونی معاصر بندر بوشهر داشته است. همچنین مؤلفه فرعی زیبایی شناسی با شاخص هماهنگی بصری در مؤلفه فضایی، امکانات با شاخص ارتباط با عناصر طبیعت در مؤلفه عملکردی، مؤلفه فرعی فرهنگ با شاخص شیوه زندگی در مؤلفه محیطی و جنبه روانشناختی با شاخص دلبستگی به مکان در مؤلفه انسانی بیشترین تأثیر را از بین مؤلفه های فرعی و شاخص های مرتبط با آن ها در این زمینه دارند.
معیار های طراحی فضاهای باز دانشگاهی براساس ایجاد تعاملات اجتماعی بین دانشجویان
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها محیطی برای یادگیری، آموزش، تحقیق و پژوهش هستند که در کنار آن تعاملات اجتماعی متعددی بین افراد دراین محیط ها شکل می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و ارائه ی معیار هایی برای طراحی فضاهای باز دانشگاهی بر اساس ایجاد تعاملات میان دانشجویان می باشد. در پی تغییر و تحولات ایجاد شده در زمینه های علمی و آموزشی، لزوم توجه به طراحی محوطهدهای باز دانشگاهی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. با توجه به تأثیری که فضاهای باز دانشگاهی می توانند برمیزان تعاملات اجتماعی مخاطبان وکاربران خود داشته باشند، پرداختن به این موضوع حائز اهمیت می باشد. شیوه پژوهش: با استفاده از مطالعات کتابخانه ای با رویکرد مروری- تحلیلی انجام شده است که در آن به جمع آوری داده ها ازطریق بررسی منابع و متون موجود و دستاوردهای پژوهش های پیشین در این زمینه صورت گرفته است تا بتوانیم به این سؤال در طول پژوهش به جواب مشخصی برسیم : معیارها و شاخص های مختلف فضاهای باز دانشگاهی مؤثر بر تعاملات اجتماعی شامل چه مواردی است؟ یافته ها نشان داد: با توجه به اینکه فضای باز دانشگاه، بخش اعظم تعامل دانشجویان در ساعات خارج از آموزش رسمی را بر عهده دارد، می بایست از طریق طراحی متناسب با این نیاز، پاسخگویی اجتماعی را ارتقاء داده و فضای باز دانشگاه را برای حضور دانشجویان در گروه های دوستی، کار جمعی و تعامل با یکدیگر فراهم کرد. تعاملات اجتماعی، برخوردها و ارتباطی که در فضاهای عمومی دانشگاه اتفاق می افتد، بر هر دو زمینه پیشرفت تحصیلی و توسعه فرهنگ اجتماعی مؤثر است. تکیه بر عناصر طراحی نظیر مقیاس و تناسبات، کیفیت بصری، تنوع فضایی، آسایش حرارتی، آسایش روانی و احساس تعلق می تواند کیفیت و سطح روابط اجتماعی در محیط های دانشگاهی را ارتقاء دهد.
خوانش مؤلفه های جنسیتی در طراحی مراکز خرید شهر تهران (مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم، مرکز خرید کوروش، مرکز خرید تیراژه 2، پاساژ کویتی های رضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 74
حوزههای تخصصی:
جنسیت به عنوان مقوله ای اجتماعی و متأثر از فرهنگ جامعه و متغیر در طول زمان، با واژه جنس که به مسائل زیست شناختی و تفاوت های فیزیکی اشاره می نماید متفاوت است. این مقاله در صدد بررسی ارتباط جنسیت و فضا بوده و با تبیین مؤلفه های برگرفته از جنسیت و تحلیل آنان در مراکز خرید، در پی رسیدن به تعادل جنسیتی در فضا است. نتایج مشخص می نماید که مؤلفه های کیفی اشاره شده سبب می شوند تا کاربران مختلف ازنظر جنسیتی، استفاده های متفاوت از فضا داشته باشند. در صورت عدم توجه به جنسیت، فضا از کیفیت لازم برخوردار نبوده، بنابراین کاربران بخصوص زنان که حساسیت بیشتری به فضا داشته، در پاره ای موارد آن را به دلخواه خود تغییر داده و یا استفاده از فضا اجتناب می کنند. روش پژوهش، روش تحقیق کیفی در قالب نمونه های موردی است که 4 مرکز خرید در شهر تهران جهت بررسی انتخاب شده و مورد مشاهده، مصاحبه و تحلیل قرارگرفته اند.
ارزیابی تأثیر کاربرد طراحی پژوهی بر فرایند کارگاه های طراحی معماری (مطالعه موردی: دانشجویان طرح یک معماری، مقطع کارشناسی ارشد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
طراحی پژوهی، رویکردی ضروری برای طراحی معماری در حال و آینده است. این مقاله به رابطه بین پژوهش و فرآیند طراحی معماری می پردازد. هدف از این تحقیق، استفاده از پژوهش به صورت کاربردی و بهینه سازی فرایند آموزش است. بدین منظور مدلی برای استفاده از طراحی پژوهی در کارگاه های طراحی معماری ارائه شد. آزمون کاربست این مدل با استفاده از یک طرح تحقیق شبه آزمایشی پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه انجام شد نمونه های این تحقیق، 48 نفر از دانشجویان طرح یک معماری مقطع کارشناسی ارشد بود که در دو نیم سال مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند؛ با آزمون این مدل در کارگاه های معماری، این راهکار به نتایج عملی پیوند داده شد. نمرات ارزیابی دانشجویان به روش آزمون تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه وتحلیل شد. یافته های این تحقیق نشان دهنده تأثیر مثبت پژوهش بر بالا رفتن کیفیت طراحی و توسعه دانش است. تحلیل ارزیابی داده های تحقیق، نشان دهنده برتری مطالعات ترکیبی در طبقه بندی پژوهش بود.
واکاوی نقش فرهنگ وقف در تکوین ارسن های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد وقف در فقدان سازوکارهای رسمی برای مدیریت، برنامه ریزی و توسعه فضایی شهرها در نظام های سیاسی حاکم در جوامع خاورمیانه و ایران، دارای کارکردهای مدنی- اجتماعی بوده و نقش مهمی نیز در تکوین، معنا دادن و استمرار فرهنگ اسلامی در این شهرها داشته است. مجموعه¬های شهری نقش جهان اصفهان، گنجعلی¬خان کرمان و شیخ صفی الدین اردبیلی در دوره صفویه، از آن جمله هستند که با فرهنگ وقف شکل گرفته و تداوم حیات یافته اند و اکنون نیز ساختار اصلی آن شهرها را تشکیل می دهند. در مقاله حاضر نقش فرهنگ وقف در تکوین این مجموعه های شهری بر اساس نظریه ساخت یابی گیدنز و روش تفسیری-تاریخی تبیین شده است. یافته ها نشان می دهند که نهاد وقف ژرف لایه ترین اعمال و خواص تشکیل دهنده و تولیدکننده نظام های شهری فوق است. در خصوص استمرار تاریخی آن ها هم این شرایط و مناسبات دینی، اجتماعی و سیاسی حاکم بوده است که با تداوم و یا تغییر قواعد و منابع وقف، سبب بازتولید فضاهای شهری در دوره های مختلف شده است. در این میان، علما و مجتهدان به عنوان تأییدکنندگان و مشروعیت دهندگان وقف نامه ها، با نظارت، کنترل و بازاندیشی به طور غیرمستقیم فرهنگ اسلامی را در شهر تداوم بخشیده اند. آنچه از این مطالعات قابل استخراج و ارجاع به نظر می رسد، این است که در ساختار نظام اجتماعی، رسیدن به سعادت واقعی و همه جانبه، جز در پرتو همکاری اجتماعی میسر نیست که نهاد وقف به عنوان یکی از مصادیق مشارکت های اجتماعی، در کیفیت ساختاری و برنامه ریزی جامعه، نقش مهم و تأثیرگذاری ایفا می¬کند.
بررسی تأثیر مفهوم توسعه پایدار در فلسفه تکنولوژی مارتین هایدگر بر معماری بازیافتی مایکل رینولدز
حوزههای تخصصی:
امروزه تولید یکی از عمدهترین دلایل آلودگی زیستمحیطی است. آلودگیهایی که موجب بحران اخیر تغییرات آب و هوایی شده است. کارخانههای گوناگون در سراسر جهان منابع طبیعی را دریافت کرده و سپس دیاکسید کربن و سایر آلایندهها و پسماندها را در محیطزیست رها میکنند. در این میان معمارانی چون مایکل رینولدز با استفاده از معماری ضایعاتی همزمان با انجام رسالت معماری خود، سعی در حفظ محیطزیست با بهرهگیری از مفهوم توسعه پایدار کردهاند. بر اساس رویکردهای مختلف موجود در مبحث معماری پایدار از قبیل بیونیک، اکوتک و غیره، حال این سؤال مطرح است که رینولدز در طراحی این پروژهها چه دیدگاهی را مد نظر قرار داده است؟ نظر به حضور ویژگی "عدم تعرض به طبیعت" در پروژههای این معمار، وجود ارتباط بین مبانی نظری معماری وی و دیدگاه فلسفی مارتین هایدگر، پیرامون نسبت متقابل انسان و تکنولوژی بهعنوان فرضیه مطرح میباشد. در این پژوهش که دادههای خود را از طریق روش اسنادی و بهصورت کتابخانهای گردآوری کرده، سعی شده تا به بررسی ارتباط بین مبانی توسعه پایدار در فلسفه مارتین هایدگر و معماری بازیافتی مایکل رینولدز پرداخته شود. این پژوهش با روش تحقیق توصیفی- تحلیلی انجامشده و تایید وجود ارتباط بین فلسفه هایدگر و معماری بازیافتی رینولدز نتیجه آن است.
بررسی ساخت اسکان موقت پس از سانحه در کشور آمریکا
حوزههای تخصصی:
مردم پس از سانحه بیخانمان میشوند و نهفقط بی ساختمان، این به آن معنا است که خانوار در اثر وقوع یک سانحه هستی و اندوختهی مادی و معنوی سالیان خود را بهیکباره نابود شده میبیند. لذا جستجوی شیوههای سریع و مناسب اسکان در شرایط اضطرار و موقت به یکی از مهمترین مراحل بازسازی مبدل میگردد. هرچند اسکان موقت، دورهای کوتاه از مدتزمان بازسازی تا استقرار دائم و اسکان اضطرار دورهای بهمراتب کوتاهتر از آن را شامل میشود اما غفلت از کیفیت زندگی سانحه دیدگان در این دو مرحله میتواند عواقب نامطلوب و گاه جبرانناپذیری برآسیب دیدگان داشته باشد. مسکن موقت اجازه میدهد تا خانوادهها به بهبود زندگی خود برسند. در شرایطی که تعداد زیادی از خانهها از بین رفتهاند، بازسازی میتواند سالها طول بکشد؛ بنابراین، مسکن موقت برای بازسازی جوامع و اقتصاد بسیار مهم است. مسکن موقت مناسب باید از محیطزیست حمایت کند؛ ایمنی و امنیت شخصی، عزت، سلامت و رفاه، وظایف و مشاغل عادی خانوار را فعال نماید. از این منظر فضای سکونت اضطراری و موقت باید بهگونهای طراحی و آماده شود که ضمن حفاظت مردم از شرایط متغیر محیط طبیعی مانند گرما، سرما، باد، ریزشهای جوی و مانند آن ضامن حداقل شرایط آسایش و راحتی آنها نیز باشد. در این مقاله برخی از دستورالعملها برای طراحی مسکن موقت ارائه شده است و مسکن موقت EXO که در پی طوفان کاترینا در ایالاتمتحده آمریکا توسط مک دانیل طراحی گردیده تحلیل میگردد تا گامی در راستای ارائه طرحی برای مسکن موقت مناسب برای زلزلهزدگان در ایران فراهم گردد.
بازشناسی الگوها و رویه های معماری زمینه گرا در اندیشه و شهرهای اسلامی در عصر جهانی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری ایرانی در دوران اسلامی، تجلی وحدت در کثرت و تلاش برای رسیدن به یک وحدت در عالم کثرت با متحد کردن اجزا بر اساس نظم است؛ این نوع معماری، به عنوان بخشی از «هویت معماری» در ایران اسلامی شناخته می شود. در فرهنگ ایرانی- اسلامی، هنرمند، نه برحسب مکنت و مهارت و توانمندی که به میزان شفافیت و قابلیت و نیازمندی، می تواند با توجه به زمینه های کالبدی، تاریخی، اقلیمی- جغرافیایی و اجتماعی- فرهنگی زمینه معماری و درک محیط پیرامون و دریافت پیامِ بستر طرح، ذره ای از بی نهایت حقیقت را دریابد و در اثر خود متجلی کند. بر همین مبنا توجه به «هویت» در زمینه است که «کثرت» را به «تنوع» نزدیک می کند و تنوع است که زندگی را جذاب و زیبا می سازد. اما در عصر حاضر، دین و آموزه های دینی در کالبد شهر معاصر ایرانی کاملاً به حاشیه رانده شده است که نتیجه ، کالبدی است که کاملاً متأثر از الگوهای مدرنیته(به ویژه تمدن معاصر غرب) یا جهانی سازی، شکل گرفته است. ازاین رو و با مطالعات پیشین در حوزه زمینه گرایی، نیاز به پژوهش در این حوزه از دیدگاه اسلامی و متفکران مسلمان احساس شد. این پژوهش، در قالب دو بخش به این موضوع می پردازد؛ در «بخش اول» با استفاده از روش «فراتحلیل» به ادبیات موضوعی تحقیق در حوزه «شهر اسلامی» و زیرمجموعه های آن پرداخته می شود و «زمینه گرایی» در اندیشه اسلامی و ادبیات متفکران شرق موردبحث و بررسی قرار می گیرد؛ در «بخش دوم» مؤلفه ها بر اساس انواع «زمینه گرایی» در معماری معاصر مورد تحلیل قرارمی گیرند و سپس «مدل نگاه اسلامی به زمینه» در قالب یک دیاگرام ارائه می شود.
تدوین راه کارهای ارتقا تعاملات اجتماعی سالمندان درفضاهای شهری (نمونه موردی محدوده رضاشهر)
حوزههای تخصصی:
درفضاهای شهری اکثرا توجهی به قشرسالمند نمیشودویا درمرحله اخربرنامه ریزی های شهری قرارداردوباتوجه به بالارفتن جمعیت سالمند،سالمندی نیازهای فراوانی رابه همراه داردکه باید ان هارابررسی وبرای رفع نیازهای سالمندان برنامه ریزی شود.هدف اصلی این تحقیق برقراری تعاملات اجتماعی سالمندان درفضاهای شهری باتاکیدبر معیارهای موثر برارتقاتعاملات اجتماعی سالمندان درفضاهای شهری وبررسی وضعیت موجود درمحدوده موردمطالعه وتدوین وتطبیق راهکارهای ارتقاتعاملات اجتماعی سالمندان درفضاهای شهری است.دراین تحقیق ازروش کتابخانه ای وروش اسنادی وبرداشت میدانی برای جمع اوری اطلاعات استفاده شده است هم چنین دراین تحقیق امکانات ومحدودیت های محدوده موردمطالعه درقالب جدول SWOT وبااستفاده از تکنیک پرسشنامه تهیه گردیده است درنهایت به تحلیل اطلاعات وداده های ازطریق نرم افزار SPSS وبرای نمایش فضای شهری محدوده موردمطالعه از GIS کمک گرفته شده است .نتایج نشان دهنده این است که معیارهای اشنایی ،راحتی،خوانایی وامنیت وضعیت نسبتامطلوب ومعیارهای قابل تشخیص بودن ودردسترس بودن وضعیت نسبتانامطلوبی دارنداما ازبین این معیارها هیچ کدام نمره4 یا5(حداکثرمطلوبیت)راکسب نکرده اندکه درانتها راهکاروپیشنهادهایی جهت بهبود وضع موجود ارایه شده است.
تحلیل پروسه ساختاری، سلسله مراتب طراحی و اجرای پروژه «بندیلک»
حوزههای تخصصی:
سانحه دیدگان سوانح طبیعی همچون زلزله، همواره پس از وقوع حادثه فارغ از صدمات جسمانی، دچار آسیب های روحی و روانی اجتناب ناپذیری می شوند که این آسیب ها می تواند فعالیت ها و افکار آنان را مختل کرده و توانایی انجام کارهای روزانه را نیز، از آنان صلب نماید. پنجمین دوره از کارگاه مسابقات قوام الدین شیرازی که در سال 1397- 1398 برگزار شد، ایجاد اسباب معماری جهت کمک به حال روحی این حادثه دیدگان را در قالب یک فضای بازی، مورد هدف قرار داد. 8 گروه از گروه های طراحی به مرحله اجرا راه یافتند. گروه آسا (یکی از این 8 گروه) با پروژه «بندیلک»، توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب و تعاملات اجتماعی متنوعی را ایجاد نماید؛ از این رو، این پروژه مورد تقدیر هیئت داوران واقع گردید. در این پژوهش، به بررسی پروسه ساختاری، سلسله مراتب طراحی و اجرای پروژه بندیلک پرداخته شده است تا همگان، با این پروژه بیش تر آشنا شوند و طراحان، معماران و سایر گروه های درگیر با طراحی فضاهای شهری (همچون فضاهای بازی)، به ایده های شکل دهنده بندیلک پی ببرند. روش تحقیق به کار گرفته شده در این پژوهش، از نوع کیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و مطالعات کتابخانه ای و ابزار پژوهش در قسمت میدانی شامل مشاهده و عکس برداری و در قسمت مبانی نظری شامل کتب، مقالات و سایت های مرتبط با موضوع بوده اند. نتایج حاکی از آنند که بندیلک با ایده های بومی و ایرانی –اسلامی خود، فضایی بدیع و کاملاً انعطاف پذیر را خلق نموده است و با توجه به روان شناسی پس از حادثه، توانسته حرکت زلزله را در ذهن مخاطب تداعی نماید. قلاب ذهنی، سادگی و عدم قطعیت حاکم بر پروژه نیز، از کلیدواژه های توصیف گر این فضا می باشند.
به کارگیری مفهوم مناطق شهری چندمرکزی در مجموعه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۵۲-۴۱
حوزههای تخصصی:
انگاشت مناطق شهری چندمرکزی در دو دهه اخیر در زمره سیاست های برنامه ریزی فضایی بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در تعریفی موجز، منطقه شهری چندمرکزی1 عبارت است از دو یا چند شهر نزدیک، مستقل با ساختار ارتباطات شهری متقابل غیرسلسله مراتبی که ظرفیت و توان ناشی از همکاری بین آن ها فراتر از حاصل جمع تک تک شهرهاست و در عین بهره مندی از مزایا و صرفه های تجمع و مقیاس، اندازه بازار؛ مشکلات ازدحام و تراکم مناطق متمرکز شهری را نیز ندارند. در این مقاله خاستگاه نظری و پیشینه، سیر تکامل موضوع تبیین و با بررسی پژوهش های کاربردی کشورهای مختلف، گسترش و بسط موضوع در دهه اخیر تصویر گردید. ازآنجایی که انگاشت چندمرکزیت مبتنی بر شناسایی الگویی از توسعه منطقه ای در مناطق شهری اروپای غربی پدید آمده است، ضمن پرداختن اجمالی به نمونه های شاخص و شناخته شده ازجمله رانشتاد هلند، راین - رور آلمان، فلمیش دیاموند بلژیک؛ ویژگی های متمایز آن ها، مزیت ها و نقدهای مترتب بر رویکرد منطقه شهری چندمرکزی تبیین گردیده است. مبتنی بر مبانی نظری و مقایسه نظریات گوناگون مورد وفاق و پژوهش های کاربست موضوع در کشورهای مختلف و با بهره گیری از یافته های بررسی نمونه های شاخص؛ تعریف پیشنهادی و معیارهای اصلی انگاشت منطقه شهری چندمرکزی ارائه گردید و به منظور تطابق با زمینه و بستر و مناسبات فضایی ایران، جایگاه این انگاشت در ارتباط با نظام برنامه ریزی فضایی کشور تحلیل و برهمین اساس، پنج تفاوت مهم زمینه ای که در کاربست این انگاشت در ایران باید مدنظر قرار گیرد، نمایان شد. نظر به خلأ موجود در برخورد با مصادیق انگاشت و هم سویی با رویکردهای موردپذیرش و وفاق کشور در توسعه منطقه ای، تمرکززدایی از کلان شهرها و مناطق کلان شهری، حمایت از شهرهای کوچک و میانی و افزایش رقابت پذیری بین شهرها؛ با توجه به ظرفیت قانونی مصوبه تعریف مجموعه های شهری و شاخص های تبیین آن، گنجاندن این انگاشت در این مصوبه از طریق شورای عالی شهرسازی و معماری ایران پیشنهاد گردید.
گونه شناسیِ «ساختار درونی فرم» با رویکرد شکلی آرگان (نمونه موردی: پل سکونتگاه های تاریخی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۱۰۲-۸۷
حوزههای تخصصی:
در تعریف ماهیت معماری به شکل مکرر با سه عنصر روبه رو می شویم که هیچ کدام نمی توانند از معماری کنار گذاشته شوند؛ گونه، عملکرد و ساخت. این دغدغه ها می توانند کمابیش با سه اصلی که ویتروویوس درباره معماری مطرح کرده بود یعنی زیبایی، سودمندی و استواری، ارتباط داده شوند. بنا به تعریف جولیو کارلو آرگان، گونه در سطوح متفاوتی همچون ترکیب بندی شکلی، سازه و عناصر تزئینی اعمال می شود. از نظر آرگان پیوند دادن گونه شناسی به فن- ساخت آن را به پایه ای مطمئن در تحقیقات فرمی تبدیل خواهد ساخت. گونه به این شکل به «ساختار درونی یک فرم» یا اصلی که دربردارنده امکان تنوع شکلی بی نهایت و تغییر و اصلاح در ساختار خود است تبدیل می شود. سؤالات اصلی پژوهش پیرامون مسئله گونه شناسی پل سکونتگاه های تاریخی ایران (پل هایی که فضاهایی برای تأمین سکونت را در خود جای داده اند) و حفظ و استمرار سنت های معماری گذشته در راستای پاسخگویی به نیازهای جدید در این دسته بناها، شکل گرفت. براین اساس پژوهش حاضر سعی خواهد کرد با نگاه به سطوح گونه شناسی موردنظر آرگان، با بررسی و تحلیل فضای خالی به عنوان فضای قابل کاربرد در پل سکونتگاه های موردمطالعه و نقش سازه ای آن ها در کاهش فشار طاق ها و افزایش مقاومت پل ها در مقابل نیروهای وارده، گونه بندی مناسبی برای 10 پل سکونتگاه تاریخی موردمطالعه ارائه دهد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها و اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی صورت پذیرفته است. یافته های گونه شناسانه حاکی از چهار گونه پل سکونتگاه است؛ گونه اول با بیشترین درصد فراوانی دارای اندام های فضایی (اتاق ها) در درون پایه های پل می باشد، که براساس تعداد طبقات به دو زیرگونه یک و دو طبقه تقسیم می شود؛ در گونه دوم اتاق ها در روی پایه ها در فضای بین دو تیزه طاق؛ در گونه سوم در دو سوی پل و به عنوان تعریف ورودی؛ و در گونه چهارم به صورت ترکیبی از دو یا سه گونه قبلی در ساختار پل استقرار یافته اند.
تحلیل هویتی معماری معاصر ژاپن
منبع:
شهرسازی ایران دوره سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴
83-100
حوزههای تخصصی:
امروزه شاکله شهر معاصر بسیاری از کشورها به سمت شهر جهانی و مدرن سوق پیدا کرده است. یکی از مهم ترین عناصر سازنده شهر تک بناها هستند که با درکنار هم قرار گرفتن آنها تصویر شهر تشکیل می شود. در این میان کشورهای کهن مانند ژاپن که سابقه معماری طولانی دارند، اگر از گذشته ی معماری خود جدا بمانند و به سمت جهانی شدن پیش بروند، هویت منطقه، سنت های فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و هنری جامعه شان به فراموشی سپرده می شود. در ژاپن اصول آیین های مذهبی با زندگی مردم آمیخته است و معماری هویتمند آن نیز بر پایه ی همین اصول می باشد. در پژوهش حاضر سعی بر آن است که با بررسی فاکتورهای هویت ساز در بناهای معاصر به معرفی معماری هویتی ژاپن پرداخته شود تا هویت شهر از منظر معماری مورد بررسی قرار گیرد. با این هدف، تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، قیاسی وکتابخانه ای شکل گرفته است. برای بررسی هویتی معماری ژاپن،ابتدا فاکتورهای هویتی تحلیل شد و از میان آنها 8 فاکتور که با مفاهیم هویتی ژاپن مرتبط بود انتخاب شد، سپس 22 بنا از بین بناهای با شهرت جهانی که دارای فاکتورهای هویتی بودند، انتخاب شد و با تحلیل فاکتورهای هویتی روی بناهای انتخاب شده، نوع فاکتور هویتی برای هر بنا تعیین گردید. نتیجه اینکه به طور کلی در تمامی بناهای انتخاب شده فاکتور هویت معنایی و حداقل یک فاکتور هویت ساز دیگر منطقه صدق می کند، که تاثیر بسزایی در حفظ هویت و اصالت منطقه در بناها و بالعکس داشته است که می تواند الگویی برای معماران در کشورهای کهن و بااصالت باشد.