فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه مکان های سوم شهری همواره محلی برای جاری شدن حیات غیررسمی در مقابل حیات رسمی بوده است. کافه های شهری به عنوان یکی از پدیده های خرد اجتماعی، فضایی مدرن و روشن فکر و بخشی از مکان های سوم شهری، فضاهای شهری فراتر از مکان زیست و کار به حساب می آیند که با تأکید بر پویایی، سرزندگی و کارایی مطلوب فضا، بستر تعاملات اجتماعی پایدار، حضورپذیری فعال شهروندان و شکل گیری حیات اجتماعی را فراهم می آورند. هدف: تحقیق حاضر با هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی- تحلیلی در تلاش است تا با بهره گیری از اندیشه اولدنبرگ در اسناد کتابخانه ای، به بررسی تطبیقی کافه های شهری مناطق 1 و 4 شهر اورمیه از منظر صحنه ی سازگار و مناسب پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه بپردازد. روش: شیوه های مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده های تحقیق، بهره گیری از روش های سندگزینی، شناسایی میدانی و نمونه گیری طبقه ای و استفاده از تکنیک های آنتروپی شانون و ماباک جهت وزن دهی مولفه ها و رتبه بندی مناطق پیشنهادی می باشد. یافته ها: براساس تحلیل داده های تحقیق و طبق یافته ها، شاخص «شخصیت بخشی» در منطقه 1 شهر ارومیه، بیشترین میزان مطلوبیت و سازگاری را به خود اختصاص داده است. همچنین شاخص «آسایش و آرام بودن» وضعیت مناسبی را در منطقه 1 شهر داشته است. به علاوه شاخص های «مکان تفریح و گذران اوقات فراغت» و «پویایی تعامل بومی و محلی» در منطقه 4 شهر اورمیه، به ترتیب نامناسب ترین وضعیت موجود را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل حاکی از آن است که منطقه 1 شهر اورمیه با برخورداری از توسعه روزافزون و چشمگیر در ابعاد فیزیکی، اجتماعی، کیفیتی فضا و فرهنگی، شرایط مطلوب تری در امر بهبود و خلق مکان های سوم شهری (کافه) و بازتولید پاتوق های تفریحی و اجتماعی جامعه شهری داشته است.
The Social Impact of the Architectural Components of Safavid Bridges in Isfahan (Case S tudy: Khaju and Allahverdi Khan Bridges)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
19 - 32
حوزههای تخصصی:
The target bridges in this s tudy were cons tructed during the Safavid era in Isfahan city and are considered as one of the mos t important components of the urban s tructure; during his tory. They have shown various functions in addition to their role as a connecting route, which has varied from individual scale to collective spaces over time. This research s tudy is trying to find out the architectural components affecting the public presence in these urban buildings, specifically in two bridges called, Allahverdi Khan (Si-o-se-pol) and Khajoo bridge in the contemporary era, to see if they would correspond the needs of today’s urban residents. To get this aim, the qualitative research approach was adopted based on an interview framework. To answer the ques tions was arranged based on three functional, physical, and s tructural aspects of these bridges, and a significant result was achieved by applying qualitative content analysis. The architectural components influencing the public presence were included eight general components and sub-components. These items were either in line with or opposite to each other, including the social functions and the contemporary space of bridges, the bridges’ cultural and physical s tructure, the shaping context of the bridges and the memorability of them, the environmental psychology and the related aes thetics aspects. According to the content analysis outcomes, a functional review of the space of these bridges in the future can lead to the qualitative improvement of architecture and space of them.
Visual and S tructural Analysis of Fractal Geometry in the Sheikh Lotfollah Mosque Ornaments (Isfahan- Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۱ - Serial Number ۳۹, Winter ۲۰۲۱
71 - 82
حوزههای تخصصی:
The Islamic era is the period of new s tyles and beyond its own time. Shamsa, Muqarnas, S tar, geometric motifs, and decorative elements have fractal nature, which was used as a tool to express the architect’s idea by repeating the same components in a spatial dimension. We will reach the effect of Islamic impacts on fractal architecture and semantic cognition, and by finding the roots of theories about fractal with an analytical-descriptive approach, we will unders tand the relationship between fractals and how they are used by architects. Our focus is on comprehensive s tudy and calculation, not only in ornaments but also in s tructure, to find patterns of fractal form, to represent coordination between components. Firs t, we proved and extracted the fractal properties and patterns between the cons tituent elements, including self-similarity, repeatability, small-scale, and non-integer dimension, using visual analysis, and then we set up the Box-counting analysis technique with two purposes of calculating fractal dimension and finding their relationship. Aware of the mathematical proportions and relationships between the components of nature, the architect of the Sheikh Lotfollah Mosque has displayed the geometric sequence limit with an ascending equation in the interior ornaments of the dome. His goal is both to create the world of spirituality on a micro-scale and make it unders tandable for an observer. Thus, in this way, he has sometimes expressed his concept through mathematics, proportions, and sometimes by showing beliefs in concepts such as unity in diversity, all of which in their essence have concepts consis tent with fractal forms.
مطالعه تطبیقی لانه موریانه و مجموعه زیرزمینی نوش آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۰
177 - 194
حوزههای تخصصی:
طبیعت منبع عظیم الگوبرداری همساز و متناسب با محیط بوده و انسان با نگرش بیونیک و با الهام از این الگوها می تواند به خلق فضاها و عناصر متناسب با محیط بپردازد و شرایط زندگی خود را اعتلا و ارتقا بخشد. در این میان، مقایسه تطبیقی الگوهای مصنوع و طبیعی، انسان را در فهم بیشتر این موضوع کمک می کند. به همین سبب این پژوهش به مقایسه تطبیقی دو الگوی طبیعی و انسان ساز پرداخته و دو مجموعه لانه موریانه و مجموعه زیرزمینی اویی را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. در این پژوهش ابتدا از طریق مطالعات میدانی و برداشت ها و پیمایش های محلی، مجموعه زیرزمینی اویی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و شناسایی شده است؛ سپس از طریق روش اسنادی در حوزه شناختِ موریانه و لانه آن مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته و اصول و معیارهای قابل قیاس برای دو نمونه با بررسی منابع مختلف در پیشینه موضوع، در سه حوزه فرم و ساختار، راهکارهای اقلیمی و تکنیک های امنیتی دسته بندی شده و این دو مجموعه با روش استدلال منطقی، آنالیز، تجزیه و تحلیل شده اند. در نهایت با بررسی و تحلیل معیارها و اصول ها برای هر مجموعه و مقایسه تطبیقی آن ها می توان گفت مجموعه اویی و الگوی طبیعی لانه موریانه ها در حوزه های مختلف شباهت زیادی داشته و در ایجاد مجموعه ها و دست کندهای مصنوع و طبیعی، تکنیک ها و راهکارهای مشترکی وجود دارد و الگوبرداری از طبیعت در طول تاریخ بشر، چه در زندگی امروزین و در قالب معماری بیونیک و چه در بحث تقلید از طبیعت در گذشته، در روح و جان بشر بوده است.
بداهه پردازی؛ از طرح واره های خیالی تا تجسد هندسی
حوزههای تخصصی:
هنر، تجلی شیدایی است؛ هنرمند تا زمانی که مفتون موضوعی نشود هرگز آن را به خلوت خود نمی خواند. هر آنچه در خلوت هنرمند راه می یابد با عنصر خیال در آمیخته و اثری جاودان به جای می گذارد. انسان و خیال پیوندی دیرینه با یکدیگر دارند و در واقع می توان تخیل را مادر همه ی حرکت های جهشی انسان در مسیر تکامل و تعالی دانست. اگر چنانچه اثری هنری بدون پیش زمینه و به ناگاه شکل یابد، هنر بداهه خلق می شود. این مقاله در پی بررسی عنصر بداهه، از مبنای شکل گیری به صورت طرح واره ای خیالی تا تجسد هندسی و نمود آن در آثار هنری و معماری می باشد. جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای صورت گرفته و روش تحقیق به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با رویکرد اکتشفافی می باشد که به تبیین نقش بداهه پردازی در آفرینش یک اثر هنری و تجسد هندسی آن پرداخته است. با بررسی های انجام یافته در این پژوهش در نهایت می توان به این نتیجه دست یافت که اندیشه ی هنرمند به یاری بداهه پردازی و طرح واره های ذهنی و با همراهی عنصر خیال و بهره گیری از تفکر خلاق، تجسم یافته در قالب اثری هنری و یا معماری نمود می یابد.
ارزیابی و سنجش اثرات احداث کنارگذر جدید بر کیفیت زندگی ساکنان (مورد پژوهی: کوی 22 بهمن شهرستان ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش شهرها به واسطه ی افزایش میزان شهرنشینی به امری ضروری تبدیل شده و وابستگی به وسیله نقلیه و به تبع آن گسترش شبکه های حمل ونقلی را به یک ضرورت، و نه یک انتخاب تبدیل کرده است. همین موضوع سبب ایجاد مشکلات عدیده ای در محلاتی که راه های جدید از آن عبور کرده اند، می شود. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیرگذاری پروژه تکمیلی کنارگذر شمالی شهر ساری بر ساکنان کوی 22 بهمن می باشد. در این پژوهش روش گردآوری داده ها، میدانی و آماری (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) است. به منظور جمع آوری اطلاعات از مشاهدات میدانی، مصاحبه های عمیق فردی و گروهی و همچنین ابزار پرسشنامه با 3 معیار اصلی (دسترسی و خدمات، کالبدی، اجتماعی) و زیرمعیارها جهت سنجش تأثیرگذاری راه ارتباطی جدید بر وضعیت زندگی کوی 22 بهمن استفاده شده است. با استفاده از تکنیک (تحلیل سلسله مراتبی AHP) به وزن دهی به معیار ها پرداخته شده است. وزن معیار ها باکمک متخصصان و کارشناسان با نرم افزار (Expert choice) تعیین شد و نهایتاً وضعیت هر یک از معیار ها ارزیابی گردید. نتایج نشان داد تکمیل کنارگذر شمالی مشکلات فراوانی را برای ساکنان کوی 22 بهمن ایجادکرده است. احداث کنارگذر شمالی بیشترین تأثیر را به ترتیب دسترسی و خدمات، اجتماعی و کالبدی بر ساکنان کوی 22 بهمن داشته است. طبق بررسی های صورت گرفته به نظر می آید تکمیل پروژه کنارگذر شمالی شهرستانی لازم بود، اما نیاز بود که روش اجرای پروژه اصلاح شود تا کوی مسکونی 22 بهمن را به دو قسمت مجزا تبدیل نکند و مردم ساکن در محله با مشکلات کمتری مواجه شوند.
بررسی تأثیرات فضای سبز در طراحی داخلی فضاهای مسکونی بر سلامت روان و حس تعلق کاربران
حوزههای تخصصی:
انسان بیش از نیمی از عمر خود را در خانه سپری می کند و خانه از مهم ترین عوامل شکل گیری رفتار فردی و اجتماعی افراد می باشد. خانه به عنوان مکانی که تمام اقشار جامعه در سنین مختلف از آن استفاده می کنند، نقش اساسی در سلامت انسان، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی دارد و عاملی برای شکل گیری فرهنگ یک جامعه است. در شهرهای امروزی تراکم ساختمان ها و گسترش آن ها در ارتفاع باعث شده انسان نتواند به آسایش و آرامش در زندگی خود دست پیدا کند و خود را از طبیعت جدا و محروم ببیند. خانه ناسالم آثار زیان باری بر سلامت انسان دارد که از جمله آن ها می توان به مسمومیت ها، افسردگی و اختلالات روانی اشاره کرد. ازاین رو طراحان داخلی و معماران شهری با رویکرد به معماری سبز یا طبیعت گرا سعی در ایجاد آسایش و آرامش افراد دارند. هدف معماری داخلی نیز، خلق فضایی است که هم از لحاظ عملکردی و هم از لحاظ فرمی نیازهای استفاده کنندگان را پاسخگو باشد لذا طراحی عناصر فضاهای داخلی با کشاندن سبزینگی به فضای معمارانه، مانند دیوار و بام سبز، امری ایدهآل در فضای زندگی ماشینی بشر امروز به حساب می آید که باعث ایجاد مزایای متعدد از جمله ؛ حذف سموم و تصفیه هوای داخل ساختمان، کاهش آلودگی صوتی، برانگیخته شدن احساس شادی و صمیمیت و ایجاد آرامش و طراوت در انسان می شود.
تبیین مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران (با استفاده از روش FANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده مجدد سازگار به عنوان یکی از راهبردهای اصلی برای حفظ میراث معماری محسوب می شود. این فرآیند عموماً به حفاظت از بناهای میراثیِ بدون استفاده از طریق تبدیل آنها برای استفاده های جدید و عملکردهای مناسب تر، ضمن حفظ ساختار، شخصیت، و هویت اصلی آنها برای نسل های آینده اشاره دارد. نیاز به یادگیری از تجارب گذشته و ارزیابی اشتباهات و موفقیت ها پس از استفاده مجدد همواره وجود دارد؛ و به دلیل اهمیت داشتن رویکردی یکپارچه در ارزیابی پروژه های استفاده مجدد، تعیین شاخص هایی جامع که دارای وزن می باشند، ضرورت می یابد. در مقاله حاضر ابتدا شاخص های استفاده مجدد سازگار با بررسی متون نظری و اسناد بین المللی این حوزه تعیین، و سپس با وزن دهی آنها به روش F’ANP مدل ارزیابی استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران ارائه می گردد. نتیجه حاصل از این بررسی نشان می دهد که 4 معیار «ارتقاء ساختار اقتصادی»، «توسعه فرهنگی- اجتماعی»، «پایداری کالبدی»، و «ملاحظات محیطی» بیشترین تأثیر را بر استفاده مجدد سازگار از خانه های میراثی تهران داشته اند و شاخص «توجه به ویژگی های منطقه» با بالاترین وزن نهایی، بیشترین اهمیت را در ارزیابی دارد. پس از سه شاخص ملاحظات محیطی، شاخص های پتانسیل کالبدی تغییر عملکردی، ایجاد فرصت های شغلی، اقدامات حفاظتی، توسعه گردشگری، و تداوم منزلت فرهنگی در اولویت های بعدی می باشند.
تحلیلی بر بازنمود سبک زندگی اسلامی- ایرانی در معماری مجتمع های مسکونی (مورد مطالعه: نشیمن و پذیرایی در مجتمع های مسکونی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی با دربرگرفتن تحولات اجتماعی و فرهنگی، اهمیت شایانی در زندگی روزمره ساکنان در عرصه معماری و مسکن دارد. مفهوم سکونت در فرهنگ اسلامی ایرانی به مثابه مکانی برای کسب آرامش- در کنار خانواده و یافتن خود فردی و جمعی با حصول ارتباط با خداوند و در زمینه طبیعت- بر اساس گزینش و انتخاب طریق جهت نیل به تعالی و اجتناب از تنزل است. مطالعه حاضر، با روش کیفی و رویکرد استقرایی انجام گرفته و جهت شکل دهی چارچوب مفهومی چگونگی بازنمود سبک زندگی اسلامی ایرانی در معماری، از نظریات اندیشمندان اسلامی استفاده شده و نظریه بوردیو به عنوان مدل تحقیق در نظر گرفته شده و در این راستا از نظریه مفهوم سازی داده بنیاد بهره گرفته شده است. بدین منظور، سبک زندگی تعداد سی خانوار ساکن در مجتمع های نوساز مسکونی در شهر تبریز، در بخش نشیمن و پذیرایی، توسط پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده، موردبررسی قرار داده شده است. یافته های تحقیق گویای عدم تطابق کامل طراحی نشیمن و پذیرایی با سبک زندگی ساکنان است و ناکارآمدی طراحی یا عدم انعطاف پذیری و تطابق تجهیز و طراحی فضا با نیاز افراد را سبب شده که به دلیل فقدان بررسی عمیق ارزش ها در بستر اجتماعی و فرهنگی این اتفاق صورت گرفته است. درصورتی که سبک زندگی ساکنان، نسبتاً مطابق با ارزش های اسلامی ایرانی در موارد تعلیم و تربیت اعضای خانواده در راستای الگوهای دینی، مدیریت بدن، کلیشه های جنسیتی است. اگرچه باورهای رایج، مشکلاتی چون تجمل گرایی را نیز ایجاد کرده است؛ و در رابطه با شکل گیری نهادها و تشکل ها و روابط همسایگی موانعی وجود دارد، ولی معماری نیز بستر حل این موانع را ایجاد نکرده است و افراد به صورت ناخودآگاه، یا با شرایط موجود کنار آمده اند و یا با ایجاد تغییرات داخلی سعی در برطرف نمودن آن کرده اند.
ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: خیابان امام تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
124-107
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درواقع خیابان های شهری به عنوان مهم ترین بخش از ساختار منظر شهری، منعکس کننده ارزش ها و روابط اجتماعی-فرهنگی شهروندان بوده و به خوبی می تواند بر مبنای آن ها امکان زیستن در شهر و برقراری تعاملات اجتماعی را تسهیل و یا بر آن ها تأثیر گذارد. از این رو حرکت به سوی فضاهای سرزنده شهری با وجود فضاهای عمومی پویا و انسان محور که زمینه حضور فعال انسان ها را در محیط فراهم نماید، در شهرها ضرورت بیشتری می یابد. هدف: هدف تحقیق حاضر ارزیابی نقش منظر شهری انسان گرا در سرزندگی خیابان های شهری تبریز از دیدگاه شهروندان می باشد. روش ها: تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. برای تعیین حجم نمونه از روش گلوله برفی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش ANP استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسان گرایانه و کیفیت سرزندگی نشان می دهد که محدوده چهارراه شریعتی تا چهارراه قونقا با وزن نرمال 0.498 از انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد. نتیجه گیری: نتایج نهایی اوزان نشان داد که بیشترین میانگین به زیر معیار عناصر شهری بیولوژیکی برمی گردد و مناظر خیابان های شهر تبریز بر ادراک شهروندان و تفسیر و بازخوانی محیط توسط آن ها تأثیر دارد. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل نهایی فضاهای انتخابی پژوهش بر مبنای مؤلفه های منظر انسانگرایانه و کیفیت سرزندگی، انطباق بیشتری با کیفیت های استخراج شده دارد.
ابعاد و معیارهای طراحی شهری انسان مدار با تأکید بر کیفیات محیطی فضاهای شهری (نمونه موردی: مرکز تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
44-21
حوزههای تخصصی:
اهداف : هدف این نوشتار، تبیین جایگاه انسان در طراحی شهری و ابعاد و کیفیت های طراحی شهری انسان مدار و ارزیابی آن در محدوده میدان تجریش تهران است روش ها : این پژوهش با رویکرد کمی و کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و پژوهش میدانی است که در بخش های نظری و میدانی، با کاربست شیوه های مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، توزیع پرسشنامه و تحلیل آماری و کیفی آن و برداشت های میدانی انجام شده است. یافته ها : طراحی شهری دانش، هنر و حرفه ای است که ساماندهی کیفیات محیطی عرصه های شهری و همگانی بیرونی موضوع آن است. این رشته می تواند تمایلات و رویکردهای متفاوتی را در ابعاد فنی، سیاسی، مدیریتی، علمی، اجتماعی داشته باشد. جایگاه انسان در هرکدام از رویکردهای طراحی شهری می تواند بسته به مبانی آن رویکرد متنوع باشد. رویکرد مدرنیستی به انسان، شهر و طراحی شهری، جایگاه انسان را به پدیده ای فنی و جهان شمول بدون توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی و زمینه های بومی تقلیل داد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش بیانگر آن است که طراحی شهری انسان مدار ، مطالعه و طراحی عرصه های عمومی و همگانی به منظور ارتقاء بخشیدن به کیفیت های محیطی به عنوان محملی برای کمک به شکوفایی انسان هاست و کیفیت های آن برای کاربست در برنامه ریزی و طراحی شهری عبارتند از: هویت و خوانایی، پایداری زیست محیطی، پایداری اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی، ایمنی و امنیت، کارایی و تنوع، پیاده مداری و سهولت دسترسی، پیوستگی و یکپارچگی، تناسبات و مقیاس انسانی، آزادی، انعطاف پذیری ، سرزندگی، جذابیت و غنای حسی، عدالت. در نمونه مورد مطالعه، مرکز تجریش تهران، با زمینه های ارزشمند طبیعی، تاریخی، اجتماعی و فرهنگی، مسائل و مشکلات متعددی به ویژه در حوزه فضایی و ترافیکی داراست. تحلیل این محدوده، با تکنیک سوات و کیفیت های مذکور می تواند به خلق فضاهای شهری و محیط زیست انسان مدار منتهی شود.
واکاوی سلسله مراتب نوری ورودی های مساجد مکتب اصفهان در ارتباط با فضاهای باز عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
106-79
حوزههای تخصصی:
اهداف : مساجد از ارکان مهم شهر ایرانی – اسلامی هستند که در ارتباط متقابل با محیط شهری قرار دارند. ورودی اولین فضایی در مساجد است که مخاطب با آن مواجه می شود. باتوجه به مفاهیم معنوی، این فضا در مخاطب آمادگی لازم جهت ورود را از طریق سلسله مراتب فراهم می کند. سلسله مراتب نوری از عوامل سلسله مراتب است که در درک فضا و برانگیختن احساسات بسیار مؤثر است. نور عنصر متافیزیکی است که می تواند احساس فرد را در فضا تغییر دهد؛ بنابراین پژوهش حاضر به تبیین کمّی و مقایسه مؤلفه های روشنایی در فضای ورودی مساجد چهار ایوانی می پردازد. روش ها : در بخش نظری بامطالعه منابع علمی به تبیین متغیرهای تحقیق پرداخته شده است. سپس با شبیه سازی مساجد، شاخص های روشنایی در ورودی مساجد در افزونه Climate Studio مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته ها : نتایج تحلیل داده های حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که ارتباط ورودی با حیاط داخلی مسجد و فضای شهری، تزئینات سردر، مصالح و بازشو مشبک از عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای ورودی مساجد هستند که نحوه ی ارتباط با فضای معماری بیش ترین تأثیر را در ورود نور به این فضا دارد. نتیجه گیری : دو بخش انفصال از فضای شهری و اتصال به فضای حیاط بیش ترین میزان شدت روشنایی را دارد و تغییرات شدت روشنایی در طول مسیر با توجه به موقعیت مسجد و ویژگی تطابق چشم انسان است.
مطالعه تطبیقی اصول پیرنیا در معماری و مصنوعات با سبک های طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
205 - 216
حوزههای تخصصی:
به دنبال وقوع انقلاب صنعتی و بعد از آن، صنعتگران دست به تولید محصولات متعدد زدند و با پیدایش تفکرات مختلف، ایده های تحول زندگی بشر در شعر، موسیقی، صنعت و معماری و سایر موارد در قالب سبک ها و ایده های مختلف در بستر اجتماع تجلی پیدا نمود. مطالعه علل پیدایش و مبنای فکری پدیدآورندگان هر سبک و یا جنبش طراحی صنعتی، راهنمایی در جهت شناخت سبک ها بوده و الگویی برای تعیین نوع سبک و تمایز آن با سبک های دیگر ایجاد می نماید. در این تحقیق با انتخاب بارزترین مصنوعات تولید شده در هر سبک که به نوعی نماینده آن سبک هستند و سپس ارزیابی کیفی آن ها توسط ده نفر از کارشناسان خبره طراحی صنعتی و با معیارهای طراحی محصول، صورت گرفته و تحلیل عامل اکتشافی روی متغیرها انجام گردید. در حوزه معماری ایرانی، اصول پنج گانه استاد پیرنیا، به مصنوعات تاریخی ایران تعمیم داده شده و مصنوعات سه دوره پیش تاریخی، تاریخی و اسلامی ایران با این اصول ارزیابی گردیده و سپس تحلیل عاملی اکتشافی روی متغیرها صورت گرفت. عوامل جدید ایجاد شده حاصل از تحلیل عامل اکتشافی بر روی نتایج ارزیابی سبک های طراحی صنعتی با معیارهای طراحی محصول و همچنین آثار تاریخی ایرانی با معیارهای پنچ گانه استاد پیرنیا، با بررسی و اظهار نظر کارشناسان خبره، انسان، هنر و صنعت، نام گذاری گردید. نتایج حاصله از تحقیق، اهمیت مفاهیم انسان، هنر و صنعت را در مصنوعات و در دوران مختلف و همچنین جایگاه مصنوعات تاریخی ایران در دوره های پیش تاریخی، تاریخی و اسلامی در مقایسه با سبک های طراحی صنعتی را تعیین نموده و همچنین الگویی جدید در جهت ارزیابی سبک در مصنوعات مختلف می باشد.
بررسی تأثیر و ارتباط دلبستگی به مکان و هویت مکانی در افراد بومی و غیر بومی در سه مقیاس: شهر، محله و خانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
45 - 62
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی، نوعی پیوند عاطفی است که مردم با مکان های خاص برقرارمی کنند که ترجیح می دهند در آن بمانند و در ان احساس امنیت و آرامش می کنند. با این حال، هویت مکانی،به عنوان جزیی از هویت شخصی تعریف شده و فرایندی ست که توسط آن مردم از طریق تعامل با مکان ها خود را به لحاظ تعلق به مکانی خاص توصیف می کنند. بسیاری از تحقیقات، ارتباط مثبتی را بین این متغیرها در جمعیت هایی که تعاملات مداومی را در مدت زمان طولانی حفظ کرده اند، مشاهده کرده اند. این مقاله مطالعه ای را ارائه خواهد کرد که در آن ها ما به مقایسه دلبستگی مکان و هویت مکان در نمونه هایی پرداخته ایم که بر اساس مکان تولد و طول اقامت و اندازه این پیوندها با مکان های مختلف متفاوت می باشند. با وجود این واقعیت که شدت دلبستگی و هویت که با محل بنا شده فرضا تحت تاثیر اندازه محیط قرار دارد. به منظور کشف تفاوت های رابطه بین این دو پیوستگی و اندازه ی محیط، ما یک مطالعه در محله ها و شهرها و خانه ها انجام داده ایم. نتایج مطالعه تفاوت های ممکن در دلبستگی مکان و هویت مکان بین ساکنانی که در شهر به دنیا آمدن و ساکنانی که در اصل از شهرهای دیگر هستند را نشان می دهد. همچنین اینکه هویت و دلبستگی مکان برای بومی ها همزمان می باشد در حالیکه افراد مکان های دیگر نمره بالاتری را برای دلبستگی بجای هویت در نظر میگیرند. نمونه ها شامل 208 نفر ( 54.8% بومی و 45.2% از دیگر شهرها ) . نتایج مطالعه ما را قادر می سازد تا در نظر بگیریم که دلبستگی مکانی قبل از هویت مکانی، توسعه میابد و پیوند با خانه قویتر از پیوند با محله می باشد اما دلبستگی و هویت با شهر قوی تر از هرکدام از آنها می باشد. که سطح بیشتری از دلبستگی و هویت در شهر وجود دارد تا در خانه و کمتر در محله.
بررسی رابطه متقابل میان کاهش عمر ساختمان و افزایش ارزش منطقه ای آن در کلان شهر تبریز (مطالعه موردی: شهرک زعفرانیه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
41 - 56
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد شتابان و بی رویه شهرها به ویژه در کلانشهرها نیاز به مسکن را در سطح وسیع، به یک چالش اساسی در مباحث برنامه ریزی شهری و جغرافیای انسانی تبدیل کرده است. به همین منظور وقوع پدیده حرکت سلولی که بیشتر در مناطقی با ارزش منطقه ای بالا مشاهده می شود. در پژوهش حاضر برآنیم با هدف ارزیابی ارتباط متقابل میان طول عمر ساختمان و افزایش تراکم در منطقه 2 کلانشهر تبریز ( شهرک زعفرانیه) به بررسی اصول و شاخص های حاکم بر میزان ساخت وساز متراکم در محدوده مورد مطالعه بپردازیم. از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت جز تحقیقات توصیفی – تحلیلی محسوب می گردد. جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، جهت استخراج قیمت زمین های مسکونی کوی زعفرانیه (قیمت زمین و پروانه های ساختمانی صادر شده) طی بازه زمانی 1398– 1388 از طریق مراجعه به بنگاه های ملکی و شهرداری به صورت محله ای تهیه شد. به منظور تجزیه وتحلیل اثرات افزایش ارزش منطقه ای وکاهش عمر مفید ساختمان ها با افزایش تراکم ساختمانی، از مدل هایی شامل درون یابی کریجینگ، کرنل، کراس تب، فازی سازی، آنتروپی شانون و پیرسون در محیط نرم افزاری GIS، IDRISI، SPSS و EXCEL بهره گرفته شد. نتایج پژوهش حاکی از وجود همبستگی بالا بین افزایش ارزش منطقه ای و افزایش تراکم ساختمانی در کوی زعفرانیه با میزانی برابر 863/0 می باشد. درواقع از آنجاییکه شهرک زعفرانیه جزوه مناطق با ارزش بالای شهر تبریز محسوب می شود و عمر قطعات و سلولهای تغییر یافته همگی کمتر از سی سال بوده، این موضوع نشان دهنده همبستگی بین افزایش ارزش منطقه ای و کاهش عمر مفید ساختمان ها خواهد بود.
طرح بهسازی خانه فروتنی و تغییر کاربری آن به موزه اقلیم و تاریخ طبیعی
حوزههای تخصصی:
خانه فروتنی از جمله بناهای مهم بافت تاریخی بیرجند است که در محله سرده و در نزدیکی میدان چهاردرخت قرار دارد. این بنا به شیوه درون گرا ساخته شده و دارای هشتی، حیاط مرکزی، ایوان تابستان نشین، سرداب و اتاق های متعدد است که دور حیاط ساخته شده اند. خانه فروتنی در نزدیکی میدان چهار درخت واقع است. میدان چهاردرخت هسته اولیه شکل گیری شهر بیرجند است و تعداد زیادی از بناها و مجموعه های با ارزش تاریخی و مذهبی شهر بیرجند در محدوده آن قرار دارند. به همین دلیل حفظ، نگهداری و مرمت این آثار و مجموعه ها ضروری است و علاوه بر اینکه حیات دوباره ای به آثار می دهد، از نظر اقتصادی، اجتماعی و نیز هویت تاریخی فرهنگی شهر بیرجند را احیا می کند. هدف اصلی این پژوهش بهسازی، حفظ اصالت و ارائه طرح جهت احیاء با کاربری مناسب می باشد که به روش تحقیق، تحلیلی –توصیفی انجام شده است. در این پژوهش به این نتیجه می رسیم که با بهسازی و تغییر کاربری به موزه تاریخ طبیعی علاوه بر زنده نگه داشتن محله سرده، در بالابردن آگاهی و شناخت ارزش های آثار طبیعی و ملی و بخصوص آموزش های مرتبط با محیط زیست و حفاظت از تنوع زیستی شده و مهارتی برای تعامل صحیح با طبیعت به وجود می آید.
سیر تحول عناصر تزئینی اسلامی بناهای تاریخی و مساجد در دوره ایلخانی
حوزههای تخصصی:
سلسله ایلخانی از حدود سال 663 ه ق تا 756 ه ق بر ایران کنونی و سرزمین های اطراف آن حکمرانی کرد. تا اواخر قرن هشتم هجری قمری، حکومت های دست نشانده ایلخانی مانند آل مظفر، همچنان بر نواحی ای از ایران حکومت می کردند. آثار نفیسی از این دوران مانند ابنیه منطقه یزد باقی مانده است. این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است که مبتنی بر مطالعه، بازدیدها و کارهای انجام شده، تحقیق ها و پایان نامه های به روز و تجزیه و تحلیل آن ها می باشد. عناصر تزئینی و هنر این دوره را می توان در حقیقت، تلفیقی از هنر شرق دور، آسیای مرکزی و هنر دوره های قبل ایران دانست. هنرمندان کوشیده اند تا با بهره گیری از این تاثیرات، آثار بدیعی را خلق نمایند که به مرور به سبکی مستقل تبدیل گشت. تزئینات ابنیه دوران اسلامی ایران، معمولاً از سه نوع مصالح آجر، گچ، کاشی و یا تلفیقی از اینهاست، که گچبری از دوران اولیه اسلام تا دوره تیموریان به عنوان عنصر قالب در تزئینات وجود داشته و عمده کاربرد آن در محراب ها و کتیبه های اجرا شده در بنا بوده است.
طراحی معماری در محوطه میراث روستایی بررسی موردی: طراحی های انجام شده در روستای تاریخی میمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش میان قدیم و جدید همواره مطرح بوده است. از یک طرف ضوابط و مقررات حفاظتی و از طرفی بی توجهی و ناهماهنگی طرح های جدید به زمینه میراثی، موضوع مجادلات جدی بوده است. در این میان طراحی جدید در میراث روستایی به دلیل ویژگی های خاص و در عین حال روابط پیچیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی، علی رغم ظاهر ساده آن، کاری دشوار است. هدف از این مقاله بررسی اصول و معیارهای کلیدی در طراحی بناها و عناصر معماری جدید در بافت های میراث روستایی است. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی است. در این میان بررسی و تحلیل محتوای اسناد بین المللی کمک خواهد کرد تا دستاوردهایی در جهت نیل به این معیارها حاصل گردد. این تحقیق ضمن جمع آوری داده ها از طریق مشاهده مستقیم و تحلیل جزئیات کالبدی، سازگاری معیارهای مستخرج از مبانی نظری را در روستای تاریخی میمند بررسی می نماید. همچنین با روش زمینه یابی و انجام مصاحبه با ساکنین در مورد انطباق پذیری طراحی های انجام شده و تدقیق معیارها تأکید دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که فراتر از معیارهای کالبدی، این معیارهای پایه هستند که نقش تعیین کننده ای در موفقیت طراحی در میراث روستایی دارند.
مطالعه تطبیقی سنت گرایی و تاریخی گری در تبیین معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی دو شیوه فلسفی-حکمی سنتگرایی و تاریخی گری در باب معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار میپردازد. با مفروض دانستن اینکه اختلاف بنیادهای نظری سبب می شود یک امر واحد علی-رغم داشتن مبنای خاصِ یکسان در شکلگیری، به شیوه های متفاوت تعریف و تبیین شود، باوجود تفاوت مبانی فکری دو رویکرد سنت گرایی و تاریخی گری، بورکهارت و گرابار هر دو به نقش مبانی حکمت اسلامی در شکل گیری هنر و معماری منسوب به آن توجه ویژهای دارند. حال که شکل گیری هنر و معماریاسلامی در کامل ترین نمونه آن یعنی مسجد مدّنظر است، سئوال پژوهش این است که ایشان اصول معماری مسجد را از منظر خاص خود چگونه تعریف کرده و حکمت اسلامی را منشأ کدام عناصر در شکل گیری آن دانسته اند؟ یافته ها نشان میدهند با اینکه هر دو، آثار سنن پیشین را مبنای شکلگیری مسجد بیان می کنند؛ بورکهارت توسعه معماری مسجد را براساس جوهره و تعالیم اسلام و تمام عناصر آن را واجد ماهیت معنوی و نمادین و تجلی عینی اسلام میداند؛ در حالی که گرابار نیازهای عملکردی را عامل توسعه اجزای شناختی مسجد میداند و با ردّ تأکید انحصاری بر نقش اسلام، اظهار می دارد که برخی عناصر عاریتی آن، بعدها تحت تأثیر مبانی اعتقادی اسلام، ماهیتی نمادین و هویتی یافته اند. شیوه تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی است.
مفهوم منظر شهری جهت ارتقاء میزان خاطره انگیزی در فضای شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت منظر شهری و خاطرات جمعی به وجود آمده از آن برای تمامی انسان ها، با فقدانی بحث برانگیز روبه رو شده، طوری که انسان ارتباط خود را با مکانی که در آن زندگی میکرده از دست داده است. این فقدان هویتی نسبت به مکانها و میزان خاطره انگیزی آن در فضاهای شهری، مشکلاتی را در هویت فردی و جمعی شهروندان ایجاد کرده است. مشکلاتی که شامل ایجاد بحران ها ی متعدد و کاهش کیفیت این فضاها را شامل می شود. حال با این تفاسیر نقش منظر شهری به عنوان واقعیتی عینی در قلمروهای فضاهای عمومی را می توان با افزایش کیفیت نمادها و خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی، مسبب به وجود آوردن خاطراتی برآمده از محل زندگی جمعی با حالتی اجتماعی به صورت چهار مرحله شامل؛ 1.شکل گیری، 2.ثبت ،3.تداعی و4. انتقال را فراهم کرد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی( مطالعات کتابخانه ای و اسنادی) می باشد. در ابتدا با مطالعه متون مرتبط با هدف پژوهش، ابعاد و معیارهای لازم برای بررسی نقش منظر شهری در میزان ایجاد فضاهای خاطره انگیز شهری و همچنین عوامل مؤثر بر آن نیز شناسایی و چگونگی آن مورد کنکاش قرار می گیرد. در نهایت پس از تعیین مفاهیم، برای پژوهش های بعدی پیشنهاد به بررسی الگوی رفتاری و برداشت مشاهدات میدانی به صورت یک مثال را ارائه می دهیم تا پژوهشگران بعدی به توانند این مفاهیم را به عنوان چراغ راهی در پژوهشهای آتی خود به عنوان معیار قرار دهند.