فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۷٬۴۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
یزد، یکی از شهرهای کویری است که در منطقه اقلیمی گرم و خشک ایران قرار گرفته و از دیرباز، معماران این دیار، از روش های مختلف برای همسازی با این شرایط نامساعد بهره جسته اند و یکی از این ابداعات، استفاده از بادگیر بود. با گذشت زمان، شیوه های زندگی نیز دستخوش تغییر شده اند و مردم به تدریج از بافت سنّتی به بخش جدید شهر مهاجرت نموده اند. افرادی که مجبور به ماندن هستند، محیط زندگی خود را بر اساس شیوه های زندگی مدرن تغییر داده اند. بادگیر که جزء جدایی ناپذیر خانه های سنتی یزد بوده است، به تدریج عملکرد خود را از دست داده و امروزه تنها به عنوان یک نماد یا عنصر تزیینی از آن استفاده می شود .بخش تابستان نشین خانه ها که در ارتباط با بادگیر بوده اند، نیز کارکرد خود را از دست داده و عملاَ تبدیل به انباری شده اند.این امر، به دلیل ترویج استفاده ارزان و آسان از انرژی کولرهای آبی است که جایگزین استفاده از سرمایش طبیعی بادگیرها شده است. این مقاله با هدف بازکارآیی نقش بادگیرها و عملاً بخش تابستان نشین و در تداوم تحقیقات پیشین، با دسته بندی انواع بادگیرها در یزد، رابطه نقش تهویه و خنک کنندگی با فضاهای بخش تابستان نشین را بررسی و راهکارهای معمارانه و فنی اصلح در بهینه سازی نقش بادگیر را ارائه می دهد. معیار دسته بندی، نوع رابطه بادگیرها با فضای تابستان نشین است که این رابطه به سه دسته تقسیم بندی شد: 1- بادگیرهایی که با فضای بسته، مانند حوضخانه، رابطه برقرار می کنند. 2- بادگیرهایی که با فضای نیم باز، مانند تالار، ارتباط برقرار می کنند. 3- بادگیرهایی که هم با فضای بسته و هم نیم باز، رابطه برقرار می کنند. بنابراین، پس از معرفی بادگیر دانشکده هنر و معماری دانشگاه یزد (خانه رسولیان) و اصلاحات انجام شده، دو خانه مرتاض و کرمانی که معرف تیپ های دیگر رابطه بادگیر با فضاهای معماری هستند، معرفی و راهکارهای بازکارآیی آنها ارائه شد. روش تحقیق بر اساس مطالعات میدانی از نمونه های ذکر شده بود و همچنین، با توجّه به بازکارآیی بخشی از بادگیر خانه رسولیان از تجربیات مربوط به اصلاح آن نیز استفاده گردید
تحلیل تطبیقی مناطق شهر ایلام از منظر نوشهرگرایان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبیAHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
83 - 93
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی مناطق شهر ایلام از منظر نوشهرگرایان با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر میزان و درجه کنترل متغیرها میدانی، از لحاظ نحوه نظارت بر داده ها جزء پژوهش های توصیفی و از میان روشهای توصیفی از پیمایش بهره برده است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مصاحبه ساختارمند با استفاده از پرسشنامه 9 ارزشی توماس ال ساعتی جمع آوری شده است. جامعه هدف را در این پژوهش کارشناسان و متخصصین در بخش مدیریت و برنامه ریزی شهری در شهر ایلام تشکیل داد که نهایتاً 12 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند برای تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. معیارها با استفاده از مرور منابع بدست آمد. بر این اساس معیارهای افزایش تراکم در بافت، رعایت شبکه ترافیکی پیوسته، وجود گونه های مختلف مسکن، وجود و حفظ تقویت ساختارهای سنتی، وجود فضاهای باز سبز و توقف گاه، حمل و نقل عمومی، امنیت در بافت های شهری، کاربری های مختلط و توجه به مقوله پیاده مداری به عنوان معیارهای نوشهرگرایی انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Expert choice ، روشAHP و آنالیز حساسیت انجام گرفت. یافته ها نشان داد که، بر اساس معیارهای نوشهرگرایی منطقه 1 با وزن نهایی(441/0) بیشترین امتیاز را به دست آورده، در نتیجه نسبت به مناطق دیگر شهر ایلام ارجحیت بالاتری دارد. مناطق 2 و 3 به ترتیب با وزن های (326/0) و (147/0) در اولویت های بعدی قرار می گیرند ومنطقه 4 با وزن نهایی (085/0)در اولویت چهارم قرار گرفت.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
خوانش عوامل مؤثر بر شکل گیری اتمسفر فضایی مساجد معاصر با تکیه بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: علی رغم تعاریف متعد د ی که د ر محافل د انشگاهی تا کنون از مسجد ارائه شد ه است، بی شک تعریف مسجد بد ون د رنظرگرفتن مخاطب آن تعریف کاملی نخواهد بود ، زیرا یکی از اصلی ترین کارکرد های مساجد ایجاد بستری برای برقراری ارتباط معنوی بین انسان و خالق یکتاست. این ارتباط از ابتد ایی ترین نوع مسجد تا مساجد امروزی بخشی جد ایی ناپذیر از کارکرد مساجد بود ه است. از این رو انسان و اد راک او د ر این فضای مقد س اهمیت فراوانی می یابد . تجربه های اصیلی که د ر فضاهای انسان ساخت شکل می گیرند تجربیاتی هستند که تحت تأثیر عوامل متعد د ی به وجود آمد ه اند ؛ تجربیاتی که معماران و پد ید ارشناسان به آن اتمسفر می گویند . این پژوهش به د نبال شناخت عوامل تأثیرگذار بر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد است.سؤال و هد ف پژوهش: هد ف از انجام این پژوهش «شناخت عوامل تأثیرگذار بر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد » است و سعی د ارد به این پرسش پاسخ د هد که چه عواملی د ر انتقال اتمسفر فضایی یک مسجد می توانند تأثیرگذار باشند .روش پژوهش: این پژوهش به روش کیفی انجام شد ه است. از لحاظ سرشت د اد ه ها، متنی، معنایی و ناساختمند ، از لحاظ منطق اند یشید ن، استقرایی و از لحاظ سطح تحلیل، از نوع تفسیری است. راهبرد انتخابی د ر این پژوهش راهبرد نظریه د اد ه بنیاد و تحلیل ها به روش کد گذاری سیستماتیک اشتراوس و کوربین با کمک نرم افزار MaxQDA انجام شد ه است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان از این د ارند که د ر اد راک مخاطب از اتمسفر فضای مساجد ، طراح با تد ابیری چون به حد اقل رساند ن د رگیری حواس مخاطب و یا به کارگیری صحیح نماد ها و نشانه ها و بهره مند ی از نصوص د ینی می تواند تا حد ود ی (و نه به صورت قطعی) د ر راستای شکل د اد ن به اتمسفر فضایی مسجد د خیل باشد . عواملی چون تجربیات احساسی مخاطب هنگام مواجهه با فضا، جریان های فکری حاکم، وقایع تاریخی و شرایط جغرافیایی موضوعاتی خارج از کنترل شخص طراح د ر شکل د اد ن به اتمسفر فضای مساجد هستند . از این رو عوامل مؤثر بر انتقال اتمسفر فضایی یک مسجد د ر بخش هایی قابل کنترل و د ر بخش هایی غیرقابل کنترل هستند . د ر نتیجه هیچ گاه نمی توان اد عا کرد که معماری به تنهایی بتواند عامل تأثیرگذاری د ر انتقال اتمسفر فضای مسجد ی باشد .
ارزیابی درک گردشگران از سبک زندگی سنتی در خانه های تاریخی کاشان پس از استفاده مجدد به عنوان هتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
83 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سبک زندگی رابطه متقابلی با خانه های تاریخی کاشان داشته است. در دوره معاصر سبک زندگی تغییرات زیادی کرده، تا آنجا که در معرض فراموش شدن قرار گرفته است. استفاده مجدد برخی از این خانه ها برای هتل فرصتی است که درک بیشتری از زندگی مردمان در این خانه ها حاصل شود.اهداف پژوهش: این پژوهش به دنبال آن است تا دریابد ویژگی های سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان چیست؟ و گردشگر در مدت اقامت خود در خانه هایی که به هتل سنتی تغییر کاربری یافته اند، تا چه میزان این سبک زندگی را درک می کند؟ هدف این پژوهش درک بهتر از مؤلفه های سبک زندگی سنتی و تحلیل میزان درک گردشگران است که می تواند به رفع نارسایی ها در پروژه های استفاده مجدد بینجامد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته از نوع کیفی-کمی است. در گام اول، نحوه تجلی سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان پس از مطالعات کتابخانه ای، با مطالعه میدانی از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق، بررسی شد. در گام بعدی پس از کدگذاری و استخراج مؤلفه های پرتکرار مرحله قبل، میزان درک گردشگران از این مؤلفه ها در 8 هتل با تحلیل 102 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: تکرار ویژگی های بیان شده افراد از طبقات مختلف نشان می د هد یک سبک زندگی غالب در جامعه سنتی در سطوح متفاوت فرهنگی-اقتصادی وجود داشته است و تفکیک مؤلفه های استخراج شده از سبک زندگی سنتی خانه های تاریخی کاشان ذیل سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، چندبعدی بودن این سبک زندگی را نمایان کرد. اما گردشگران علی رغم برقراری ارتباط با فضا، استنباط ناقصی از روح حاکم بر سبک زندگی و جزئیات آن و به خصوص ویژگی های ناملموس پیدا کرده اند، در حالی که بسیاری از مؤلفه های معرف سبک زندگی در رفتارها و آداب و رسوم تجلی می یابد. وسایل و مبلمان نیز زمانی می توانند به طور مؤثر در معرفی سبک زندگی ایفای نقش کنند که به جای نقش تزئینی، با تجربه اقامت به طور فعال ادغام شوند.
مطالعه تحلیلی شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
305 - 329
حوزههای تخصصی:
مطالعه تحولات دوره صفویه بیانگر آن است که علاوه بر عوامل گوناگون، امنیت نیز یکی از زیربناهای لازم برای شکل گیری اقتدار و ثبات سیاسی، تضمین تجارت و بازرگانی، اقتصاد شکوفا، ایجاد شبکه منظم راه ها و... بوده است. هرچند تاریخ پر نوسان این دوره و نبردهای متعدد پادشاهان صفوی با سپاهیان عثمانی و ازبک ها نشان می دهد که مفهوم امنیت در آن روزگار معنای چندانی نداشته است اما همین موضوع سبب شده تا در تمامی دوره ها برای تأمین امنیت راه ها به مکان یابی و شکل معماری کاروانسراها توجه شود. در حوزه امنیتی، مفهوم دفاع، به دفاع عامل و غیر عامل قابل تفکیک است. اگرچه اهداف و جهت گیری هر دو حوزه مبتنی بر حفظ امنیت و کاهش آسیب پذیری در زمینه های مختلف انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است اما تدابیر به کار گرفته شده در حوزه دفاع غیرعامل، متفاوت از دفاع عامل است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای دوره صفوی به منظور بازشناسی نقش معماری در تأمین امنیت است. شناخت عوامل و عناصر کالبدی ایجاد امنیت در معماری کاروانسراها می تواند در شناخت هرچه بیشتر ارزش های معماری گذشته و پیوند آن با دانش جدید در حوزه معماری و پدافند غیرعامل نیز مؤثر باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است و جهت دست یابی به اطلاعات موردنیاز از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده است. در راستای هدف فوق، اصول پدافند غیرعامل از دیدگاه متخصصان این حوزه، در کاروانسراها مورد شناسایی قرار گرفته و با تطبیق این اصول با چهل وسه باب کاروانسرا در چهار گروه شکلی و در اقلیم های گوناگون جدولی حاصل آمده که بیانگر میزان توجه به هر یک از عناصر کالبدی ایجاد امنیت در گونه های متفاوت است. نتایج حاصل از نمونه های مذکور بیانگر آن است که رابطه و میزان کاربرد هریک از عوامل دفاع عامل و یا غیرعامل در کاروانسراها، وابسته به موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقلیمی منطقه، اهمیت راه ها و عملکرد کاروانسراها متغیر بوده و در شرایطی که دفاع عامل، به هر دلیلی مقدور نبوده از قابلیت های معمارانه دفاع عامل به بهترین شکل ممکن بهره گرفته شده است.
وزن دانش طراحان شهری در ایران تحلیلی بر نسبت دانش تولید شده با مسئله های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
117 - 141
حوزههای تخصصی:
در پی رشد چشمگیر دانش تولیدی طراحان شهری در طول 30 سال گذشته در ایران و رشد دامنه مسائل شهرهای ایرانی، این سوال مطرح می شود که اساساً رابطه این دو متغیر چگونه است؟ به عبارتی دیگر، طراحان شهری در مقالات، پایان نامه ها، کتب، نشست ها و همایش ها چه میزان به مسائل شهرهای ایرانی پرداخته اند؟ تا از این طریق بتوان تاحدودی مسیر هدایت دانش و پژوهش های آینده در رشته طراحی شهری را در جهت حل مسائل شهرهای ایرانی ترسیم نمود. بدین منظور در پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه زمینه ای و برپایه مصاحبه عمیق با 20 نفر از صاحب نظران در سه حوزه مدیریت، حرفه و دانشگاه، مدل نظری مسائل شهری تهران به عنوان پدیده مرکزی پژوهش پدیدار شد. سپس میزان قرابت مسائل شهری تهران با فراوانی موضوعی مقالات، پایان نامه ها و کتب تولید شده توسط طراحان شهری و نشست ها و همایش های شهری ارزیابی گردید. بدین ترتیب نیز مشخص شد که با وجود سهم زیاد اقتصاد شهری به عنوان عامل زمینه ای و آموزش طراحی شهری و اسناد و قوانین به عنوان عوامل مداخله گر در ایجاد مسائل شهری تهران، اما با این حال جایگاه کم اهمیتی در دانش تولیدی طراحان شهری دارد. در حوزه پیامدهای مسائل شهری تهران نیز درحالیکه مهمترین پیامدها در زمینه کیفیات شهر به پاکیزگی محیطی، عدالت شهری، ارزش های اکولوژیکی و حقوق عامه و در زمینه نظام های شهر به نابسامانی نظام حرکت و دسترسی برمی گردد، اما طراحان شهری در ایران به این موضوعات در دانش تولیدی خود توجه چندانی نداشته اند.
مورخان معماری ایران و مسئله دوره بندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
83 - 96
حوزههای تخصصی:
موضوع هر مطالعه تاریخیْ زمانمند و ازاین رو در معرض تغییر است. مورخ برای تبیین تغییرات موضوع از نوعی طبقه بندی زمانی یا «دوره بندی» بهره می گیرد. هریک از مورخانی که تاکنون درباره معماری ایران نوشته اند، بر اساس مفروضاتشان، این معماری را به شکلی دوره بندی کرده اند. هدف این مقاله روشن کردن انواع دوره بندی های به کاررفته در تاریخ نامه های معماری ایران و مبادی و پیامدهای آنها است. بدین منظور از نگاه مورخان به «تغییر» در معماری ایران و علت های آن و همچنین از تأثیری که تلقی آنها درباره چیستی موضوعشان، یعنی «معماری ایران» بر دوره بندی داشته است پرسیدیم و برای آن، با استفاده از روش های متن محور به تاریخ نامه ها مراجعه کردیم و نشان دادیم مورخان تغییر حکومت را مهم ترین عامل تغییر معماری ایران دانسته اند و بنابراین آن را معیار دوره بندی قرار داده اند. همچنین معماری ایران را مظهر فرهنگ و تمدن ایرانی و امری پیوسته تلقی کرده اند. نشان دادیم پیامد این رویکرد در دوره بندی، در کنار امکان هایی که فراهم می سازد، نادیده ماندن برخی برهه های زمانی یا آثار معماری است و به علاوه، اکتفا به دوره بندی رایج تبیین های جایگزینی را که مبتنی بر سایر عوامل مؤثر بر معماری ایران باشد ناممکن می کند.
The Application of Tactile Experience in Urban Perception(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Urban perception is the result of mutual transaction between human and environment and the process of perception is developed through the three continuous steps of “sensation”, “perception” and “cognition”. In the first step (sensorial perception), the environmental signals are received via sensorial sensors and each different sense based on its own essence, performance and ability has its own specific contribution to develop the process of perception of the environment and replace the concept in mind. The sensorial experience made from these environmental perceptions will lead to better understanding and recognition of urban features and qualities. Different senses play different roles to enrich the environmental experience based on their depth and quantity. This paper aims at remembering forgotten distinguished values of tactility in perception of urban space and study is conducted using analytical method with an interpretive approach. The tactile senses because of their unique features like universality and diversity and experiencing the space without any medium and understanding the time and place are not emphasized much. The present study aimed to manifest the forgotten values of tactile sense and its efficiency in urban environment.
بررسی تطبیقی کارایی واسطهای کاربری کامپیوترها در افراد سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در 20سال گذشته، افراد بسیاری با سنین مختلف، در تجارت و نیز زندگی روزانه با کامپیوترها سروکار داشته اند. با این حال، در بازار فناوری و اطلاعات، کاربران سالخورده نادیده گرفته می شوند؛ چراکه بسیاری از ابزارهای ورودی برای نسلی جوانتر طراحی می گردند. این پژوهش قصد دارد قابلیت استفاده و کارایی واسطهای کاربری کامپیوتری را در میان افراد مسن، با استفاده از نگرش طراحی همگانی جستجو کند. در روند انجام پژوهش تعداد 124 نفر سالمند بالای 50 سال عضو کانونهای بازنشستگی شهرهای تهران، مشهد و اصفهان به روش نمونه گیری دردسترس در سال 1393 انتخاب شدند. افراد نمونه با انجام مصاحبه از جهت تواناییها و تجارب لازم در زمینه کار با کامپیوتر مورد سنجش اولیه قرار گرفتند که از این تعداد 52 نفر به دلیل عدم احراز شرایط لازم حذف گردیدند. افراد باقیمانده که عبارت بودند از 49 مرد و 23 زن که همگی دارای تحصیلات دانشگاهی، همگی راست دست بوده و بینایی طبیعی و یا بینایی اصلاح شده تا 2 دیوپتری داشتند. افراد در دو سری آزمون که شامل آزمون سری اول آزمون آیکونهای بزرگ) و آزمون سری دوم ( آزمون آیکونهای کوچک شرکت داده شدند. در هر آزمون به ترتیب از ماوس و قلم نوری استفاده گردید. برای تجزیه تحلیل داده ها در بخش آمار توصیفی از شاخصهای میانگین، انحراف استاندارد و ضریب همبستگی پیرسون و در بخش آمار استنباطی از رگرسیون همزمان برای پیش بینی کارایی ها استفاده شد. در اجرای عملیات تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-16 استفاده گردید. اهم نتایج پژوهش عبارتند از اینکه در تمرین " اشاره وکلیک بر روی آیکون هدف"، افراد مسنی که از قلمهای نوری استفاده می کنند در مقایسه با آنها که از ماوس استفاده کردند، زمان کمتری مصرف میکنند. تعداد دفعات اشتباه در عملکرد هنگام استفاده از قلم نوری به جای ماوس آشکارا کاهش یافت. افراد مسنی که تجربه استفاده از کامپیوتر نداشتند دفعات اشتباه در عملکردشان 78% بیشتر از آنها بود که تجربه استفاده از کامپیوتر را داشتند.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
بازشناسی شاخص های برنامه ریزی و طراحی خیابان دوستدار کودک از دیدگاه کودکان (مطالعه موردی خیابان مصباح کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
18-32
حوزههای تخصصی:
خیابان به عنوان مهم ترین فضای شهری نقش تأثیرگذاری در شکل گیری تصویر ذهنی کودکان از شهر و محل زندگی خود دارد. در این تحقیق، از روش مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا استفاده شده است به این ترتیب که بررسی منابع موجود در ایران و جهان، نظریات اندیشمندان مطرح در این زمینه و نیز بیانیه ها و بخشنامه های منتشرشده از سوی سازمان های مرتبط جهانی (یونسکو و یونیسف) از روش مطالعه اسنادی بهره گرفته شده است. همچنین برای بازشناسی شاخص های فوق از دیدگاه کودکان از روش تحلیل محتوا استفاده شد. برای شناسایی نیازها و تمایلات کودکان، از دانش آموزان ۱۲ تا ۱۳ ساله مدرسه دخترانه هاجر واقع در خیابان مصباح کرج خواسته شد ویژگی های خیابان مورد نظر خود را در قالب انشاء بیان نمایند. در تعیین تعداد دانش آموزان از روش نمونه گیری نظری استفاده شد. برای بررسی داده های متنی جمع آوری شده ابتدا مفاهیم مندرج در داده های متنی استخراج، کد گذاری و بر اساس مطالب ارائه شده دسته بندی ها انجام شد و پس از دسته بندی مجدد با بررسی داده های متنی فراوانی کدها در هر یک از دسته ها بیان گردید . در بازشناسی شاخص های مورد نظر کودکان از طریق تحلیل محتوای داده های متنی بیش ترین فراوانی در زمینه ابعاد و شاخص های مد نظر کودکان مربوط به بعد عینی و بصری و همچنین در میان سه شاخص مطرح در این حوزه شاخص های مربوط غنای حسی از بیش ترین اهمیت برخوردار بوده اند به این ترتیب که 28 درصد داده ها مربوط به بعد عینی و بصری بوده است. و شاخص های غنای حسی 55 درصد فراوانی از میان شاخص های بعد بصری و عینی را به خود اختصاص داده اند.
Contemplation on the Potential of Nature in Developing Inventive Architectural Concepts(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
Properly inves tigating the potential of nature in the formation of architectural concepts needs a theoretical framework in which its analytical components can explain the methods of utilization of nature. Although some attempts have been made in this regard, considering the missing elements, there is s till a significant gap in the literature and a s tudy for introducing a more comprehensive theoretical framework has yet to be conducted. The aim of this s tudy is, therefore, firs tly, to present a theoretical framework that can explain the role of nature in the creation of architectural concepts by its detailed factors and, secondly, to apply this framework for inves tigating nature-inspired works of Toyo Ito. Accordingly, this documentary paper is based on a theoretical approach supported mainly by the outcomes of a literature review and case s tudy analysis, which utilizes the descriptive-analytical method. For the case s tudy part, projects were selected from various scales and functions to ensure proper evaluation. Both qualitative and quantitative tactics have been used in data analysis. Findings demons trated that the highes t rate in regards to the itemized factors of the Theoretical Framework of the s tudy relates to ‘Integration of natural elements in spatial articulation’ and the lowes t rate corresponds to ‘Usage of material in their raw and brutal s tate’. Moreover, though the highes t level of utilization of nature among the cases, is related to ‘Grin Grin’, a large-scale project, yet considering all the frequencies, it can be argued that the larger scale does not necessarily imply the higher frequency.
در جست وجوی معنای خانه: تبیین مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی مطالعه موردی: خانه های حیاط دار همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
79 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : خانه به عنوان بستری برای زندگی انسان که با تمام ابعاد زندگی او در ارتباط است، در طی چند دهه گذشته، به صورت قفسی بی روح درآمده و برای ساکنان خود مفهومی از خانه را تداعی نکرده است. در این راستا شناخت مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه به عنوان یک مکان، می تواند در ایجاد مکان های معنادار برای انسان مفید واقع شود. هدف پژوهش : هدف تحقیق، بازگشت به معنای خانه و شناسایی مؤلفه های کالبدی تجلی بخش معنا با استفاده از رهیافت پدیدارشناسی و کاربست مفاهیم آن به منظور کیفیت بخشی به خانه های امروزی است. روش پژوهش : این مقاله با رویکردی کیفی و به روش گرانددتئوری انجام شده و داده ها با استفاده از اجماع سه شیوه گردآوری شده است. در این راستا ابتدا با تکیه بر اسناد کتابخانه ای، به مطالعه مفاهیم، نظریه های مرتبط با معنای مکان در پدیدارشناسی و ابعاد هستی انسان پرداخته شده است. در ادامه به منظور تبیین مؤلفه های کالبدی معنابخش به خانه با استفاده از مفاهیم نظری پدیدارشناسی و بر پایه مطالعه هستی شناسانه، داده های به دست آمده، در محیط نرم افزار 20 MAXQDA تحلیل شده، سپس با استفاده از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی، داده ها به مفاهیم، مقوله و سپس مؤلفه تبدیل شده است. براساس مصاحبه ها، 197 کد استخراج شده است. مصاحبه شوندگان شامل سه گروه بوده اند و داده های به دست آمده پس از مصاحبه با جمعاً 35 نفر به اشباع نظری رسیده است. نتیجه گیری : با توجه به مطالعات انجام شده، پنج مؤلفه شامل فضا، حیاط، تزیینات، نور و مبلمان از عوامل کالبدی تجلی بخش معنا در خانه هستند که هر کدام اشاره به معنایی دارند. با توجه به پایه هستی شناسانه این مقاله، خانه برای انسان، زمانی مفهوم خانه را می دهد که فراتر از بعد کالبدی، بازنمایی از هستی او که همانا توجه به بعد حرکت، زمان، خدا، آسمان و زمین است، باشد و معانی مختلفی که ریشه در هستی او دارد را در خود جای دهد.
Medical Tourism in Tehran Developmentas a global city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In comprehensive urban development plan, a vision of Tehran has been considered as a world city. Tehran is also considered the regional medical center in the world of Islam in the comprehensive scientific map of Iran. In the era of globalization, medical tourism is a growing market in developing countries and has become one of fields of competition in regional development. According to the importance of strategic planning for the development of medical tourism in the globalization process, the effect of medical service globalization in the mega city of Tehran, and Tehran's response to the requirements are essential to investigate Tehran as a medical tourism destination. This is a descriptive survey and also an analytical and exploratory study. Quantitative and qualitative methods were employed in this research. Data were collected using in-depth interviews with 20 experts and a Delphi questionnaire. In the first step, a desk study was performed and the conceptual model was developed. External (environmental threats and opportunities) and internal (strengths and weaknesses) factors were analyzed by SWOT matrix. According to the SWOT matrix, medical tourism industry was in WO and SPACE matrix confirmed the result of the IE matrix. Percent using four strategies calculated and strategies ranked quantitatively by QSPM matrix as follows: i) Marketing and Information System Development, ii) Public Infrastructure Development, iii) Product Development, iv) Human Resource Development. Accordingly, policies were developed..
بکارگیری فناوری های نوین در توسعه ی مجدد زمین های قهوه ای نمونه موردی: مسیل کن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
15-25
حوزههای تخصصی:
گسترش افقی شهرها پیآمد های مخربی به بار آورده که یکی از مهمترین آنها توسعه ناموزون و عدم استفاده صحیح از اراضی داخل شهر است که در این پژوهش از آن به زمین های قهو ه ای یاد می شود. این اصطاح اولین بار در دولت بریتانیا و در راستای سیاست های توسعه پایدار مطرح شد و بیشتر شامل اراضی بود که دچار آلودگیهای زیست محیطی بودند. در دو دهه اخیر، سیاست توسعه مجدد این اراضی به عنوان یکی از راهکارهای مهم برای کنترل رشد پرا کنده شهرها مطرح شده است. لذا با توجه به ضرورت موضوع، به کارگیری فن آوری های نوین در توسع همجدد اراض یقهوه ای با هدف بهر هبرداری بهینه از اراضی درون شهری و کاهش آلودگ یها و بهبود فضای اجتماعی اقتصادی ، به عنوان موضوع این پژوهش انتخاب و همچنین به عنوان نمونه موردی اراضی قهو ه ای مسیل کن واقع در شهر تهران بررسی گردید. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که با استفاده از مطالعات اسنادی پس از مطالعه مبانی نظری، تعاریف و مشخصات اراضی قهوه ای، ضرورت و مزایای استفاده از این اراضی ارائه میشوند. در مرحله بعد پس از بیان فرآیند توسعه مجدد اراضی قهو ه ای، به عنوان نمونه مطالعات میدانی، فرآیند بازتوسعه اراضی قهو ه ای مسیل کن مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت نیز تحلیل و جمع بندی مجموعه اقدامات لازم در فرآیند بازتوسعه اراضی مذکور با رویکردهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و گردشگری ارائه می گردد.
تبیین جایگاه رویدادهای آیینی ایرانی _ اسلامی در هویت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
12-32
حوزههای تخصصی:
رویدادها و آیین های ایرانی_اسلامی نقش مهمی در هویت شهر و فضاهای شهری برخوردارند. آیینهایی همچون نوروزنامه خوانی و بازیهای ملی و محلی، آیینهای ماه رمضان، جشنها و اعیاد شیعی، سوگواریهای محرم و صفر از جمله آیینهای هویت بخش به فضاهای شهری ایرانی_اسلامی محسوب می شوند. فضاهای عمومی شهری بویژه گره هایی همچون میدان ها، میدانچه ها و جلوخان مساجد با فراهم آوردن امکان اجتماع و برگزاری رویدادهای آیینی، این هنرها را با خود عجین می نمودند. این نوع ارتباط مستحکم بین مردم، به عنوان مجریان و مخاطبان رویدادهای آیینی و فضاهای عمومی شهری تقویت بن مایه های اجتماعی و هویتی جامعه را بدنبال داشته است. در دوره گذشته فضاهای شهری با ارائه زمینه و بستری پیاده مدار، داشتن محل های نشتن و تماشا برای مردمان، سکویی برای مجریان تعزیه و دیگر رویدادهای، شاه نشین و مکانهایی برای نشستن بزرگان شهر و محیطی ایمن و امن، ارتباط مذکور را ایجاد کرده و میزبان رویدادهای آیینی بوده اند. امری که در دوره معاصر دچار تزلزل شده و فضاهای شهری نه تنها میزبان مناسبی برای رویدادهای آیینی نیستند، بلکه با اولویت دادن به سواره، ترکیب نامطلوب کالبد، فعالیتها، کاربریها و ... در جهت عکس این امر، حرکت می نماید. این موضوع می تواند بدلایلی از قبیل کم توجهی به جایگاه انسان و ساحت وی، نگاه های تک بعدی به فضاهای شهری بویژه نگاه صرف مهندسی، اولویت دادن به سواره و ملزومات آن باشد. در این راستا، پرسش اصلی عبارت است از اینکه ویژگیها و روابط مابین فضاها و هنرهای آیینی و دلایل تضعیف این روابط کدامند؟ بنابراین این مقاله با هدف تبیین ابعاد فضاهای شهری به عنوان محملی برای هنرهای آیینی هویت مند با رویکرد کیفی و روش تحقیق توصیفی_تحلیلی، مطالعه نمونه های موردی و مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سعی در انجام این تحقیق دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد طراحی فضاهای شهری در گذشته در راستای هویت مندی و به عنوان بستری برای تجلی رویدادهای آیینی بویژه هنرهای آیینی در نظر گرفته می شد. از این رو بازنگری و احداث فضاهای شهری هویت مند برای پیوند با مفاهیم و مضامین فرهنگی و اجتماعی از سازگاری و زمینه سازی امری ضروری است و فضاهای شهری به عنوان کانونی برای تقویت معنا، آرامش بخشی به شهر و تجلی هنرهای ایرانی_ شیعی برای زیست هویت مند محلی و ملی در نظر گرفته شود.
واکاوی رویکردهای نظری ادراک تجربه زیبایی شناسی و تطبیق آن در حوزه علوم محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
37 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زمینه های پژوهشی حوزه زیبایی شناسی محیط نیازمند قواعد و مبانی نظری اند که بتواند مقدمه ای اساسی از درکی تجربی، شناختی و یا عاطفی از رسوخ زیبایی در محیط را از طریق تجربه انسان معرفی کنند. لذا پژوهش حاضر، با توجه به خلأ نظری موجود در زمینه مبانی نظری ماهیت تجربه زیبایی شناسی محیط و فرایند ادراک و شکل گیری آن، قصد دارد تا به این موضوع از دریچه ای دیگر بنگرد تا بتواند مسیرهای جدیدی را برای شناخت دقیق آن در حوزه های دیگر (که به طور دقیق به این موضوع پرداخته اند) جست وجو و معرفی کند. از این رو این سؤالات مطرح می شوند که فرایند شکل گیری و ادراک تجربه زیبایی شناسی در زمینه های نظری روانشناسی هنر چگونه است. لذا بر این مبنا، کدام تئوری ها قابلیت کاربرد بیشتری در حوزه زیبایی شناسی محیطی دارند؟ هدف پژوهش: هدف بازخوانی مدل های شاخص ادراک تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر است تا با شناسایی ساختار های زیربنایی تئوری ها، بتواند از قابلیت های آنها به عنوان مبنایی برای بحث درباره مفاهیم نظری علوم محیطی بهره مند شود. روش پژوهش: این پژوهش با رویکرد کیفی و به صورت تحلیلی به شناسایی مدل های ادراکی مختلف در خصوص تجربه زیبایی شناسی در حوزه روانشناسی هنر پرداخته است. پس از بررسی مدل های ادراکی شاخص، شش مدل انتخاب شد و پس از شناسایی رابطه بین متغیرهای این مدل ها از طریق تحلیل محتوای آنها، در نهایت دو مدل اصلی معرفی شد. سپس مبتنی بر مفاهیم حوزه زیبایی شناسی محیطی و پتاسیل های موجود در دو مدل منتخب، با پیشنهاد ایجاد هم گرایی در مسیر این دو مدل، سعی شد تا بستری نظری را برای روش های چندگانه پژوهشی در زمینه زیبایی شناسی محیطی ارائه کند. نتیجه گیری: تئوری مدل لدر (رویکرد شناختی) و نظریه سیلویا (رویکرد ارزیابی ذهنی هیجان) در تکامل یکدیگر، شبکه ای یکپارچه از فرایندهای ادراکی، شناختی و عاطفی را معرفی می کنند و مکانیزمی را برای مدل سازی های انعطاف پذیر و طیف وسیعی از متغیرها را در خصوص اولویت های تجربه زیبایی شناسی ارائه می کنند که می تواند فرضیاتی جدید را در حوزه زیبایی شناسی محیطی معرفی کند.
چگونگی پیاده سازی TOD در شعاع عملکردی ایستگاه های مترو، نمونه مطالعاتی: ایستگاه مترو منیریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 194
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در سده گذشته با افزایش حدود بیست برابری جمعیت روبرو شده است، ازاین رو دچار مشکلات ترافیکی در غالب روزهای سال است. یکی از الزامات کاهش ترافیک، کاهش سهم سفرهای درون شهری با خودرو شخصی و تغییر به سایر مدهای حمل ونقلی است که این الگو در توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یک راهکار مورداستفاده قرار می گیرد؛ بنابراین افزایش مشکلات ناشی از ازدحام ترافیکی در شهرهای کشور، ضرورت توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی را بیش ازپیش آشکار نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی توسعه ی انجام شده در شعاع عملکرد ایستگاه مترو منیریه با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که ابتدا به شناسایی اصول توسعه با محوریت حمل ونقل عمومی می پردازد. سپس، مشخصات محدوده مطالعاتی با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و استانداردهای موسسه سیاست های توسعه و حمل ونقل ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه منیریه استاندارهای لازم در جهت پیاده سازی این الگو را طی نکرده است به بیان دیگر، شهر در جهت خودرو محوری برنامه ریزی شده و خودرو نسبت به پیاده در ارجحیت قرار گرفته است.
جستجوی مفاهیم بینافرهنگی در آثار هنرمندان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : درباره مضامین بینافرهنگی معمولاً نشانه شناسان، از منظر بینامتنیت و بیناگفتمانی صحبت کرده اند. به موضوعات بینافرهنگی، در میان شاخه های مختلف علوم به صورت بینارشته ای، نگاه می شود. اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزه ای قابل طرح است را می توان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورت های دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریباً بدون محدودیت، فراهم آورده است، لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزش های سازنده فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ می شوند. هدف پژوهش : در این مقاله از طریق مطالعه تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته می شود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایه های آثار هنری، زمینه های اندیشه ورزی و تفکر عمیق تر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند. روش پژوهش : ماهیت پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. نتیجه گیری : هنر معاصر به گستره بی پایانی از مضامین پرداخته و تنوع زبان های به خدمت گرفته شده و رسانه های فراوان در اختیار هنرمند، مفاهیم بینافرهنگی را به شیوه های گوناگون به مخاطب خویش ارائه می کند. شاید بتوان گفت همین امر باعث ظهور تعاریف جدید از هنر، هنرمند، مخاطب، اثر هنری و حتی ابزار را باعث شده است.