مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
توسعه مجدد
حوزههای تخصصی:
گسترش بی رویه، شتابان و ناموزون کالبدی شهرها یکی از عوامل اصلی در بروز مسایل شهری به ویژه افت منزلت اجتماعی، عملکردی، زیست محیطی و کالبدی آنهاست. در مواجهه با این معضلات، توسعة درونی به عنوان پایدارترین الگوی توسعه برای شهرها معرفی شده است. توسعةدرونی، سیاستی است که باهدف دستیابی به توسعة موزون، متعادل و پایدار شهری به شناسایی و برنامه ریزی برای استفادة بهینه از ظرفیت های موجود توسعه در درون محدودة شهر می پردازد. در این میان تأسیسات و اراضی نظامی درونی شهرها با پهنه های وسیع خود در شهرها، به عنوان یکی از مهم ترین ظرفیت های توسعةدرونی میتوانند فرصتی برای تجدید حیات شهرها باشند. هدف این نوشتار دستیابی به برنامة تجدید حیات پایداراراضی نظامی درون شهری در قالب چارچوبی جامع است. در راستای دستیابی به این هدف، در مرحلة اول با مروری بر ادبیات توسعة درونی و نظریات موجود و سابقة این سیاست در ایران و جهان، همچنین بازخوانی مفهوم توسعة مجدد اراضی نظامی و رویکردها به آن، اهمیت این موضوع در توسعة شهری تبیین شده است، سپس در مرحلة دوم با مستندسازی دو تجربة داخلی و خارجی و بررسی نقاط ضعف و قوت برنامه های اجرا شده، زمینة ارتقاء دانش نظری در عرصة توسعة درونی و توسعة مجدد اراضی نظامی فراهم آمده تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاست های کارآمدتری را اتخاذ کرد. روش تحقیق، از نوع تحلیلی- تفسیری بر پایه مطالعات و ارزیابی نمونه های موردی است وتلاش شده به کمک اسناد کتابخانه ای و اینترنتی به بررسی موضوع مورد نظر پرداخته شود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد توسعة مجدد اراضی نظامی درون شهری یکی از مهم ترین فرصت های توسعة درونی است که علاوه بر کیفیت بخشی در عرصة پروژه، با تأثیرگذاری بر بافت پیرامونی به عنوان محرک برنامه های بازآفرینی شهری عمل می کنند. همچنین نتایج نشان می دهد رابطة معناداری بین حضور و مشارکت دولت، شهرداری ها، نهادهای محلی و بخش خصوصی با تحقق تجدید حیات موفق اراضی نظامی وجود دارد. مطالعات، بیانگر این امر است که مهم ترین اصل در فرایند تجدید حیات اراضی نظامی، برنامه ریزی و مشخص کردن جایگاه و نقش سازمان ها و نهادهای مربوطه و مشارکت و هماهنگی های بین آنهاست.
تدوین الگوی توسعه پایدار شهری مبتنی بر توسعه مجدد با استفاده از الگوریتم خوشه بندی (مورد مطالعه: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت شهرها و نیاز روز افزون به مسکن و خدمات در شهرهای کشور، نیاز به توسعه ی کالبدی شهرها را ناگزیر کرده است. این توسعه در دهه های اخیر بیشتر از نوع توسعه بیرونی بوده است و تأمین خدمات و مسکن شهروندان از طریق افزودن به محدوده های شهری را دنبال می کرده است که به پراکنده رویی شهری و زوال محیط زیست پیرامونی و باغات و کشاورزی های همجوار منجر شده است. این در حالی است که توسعه میان افزا و به ویژه بازیافت زمین و توسعه مجدد به عنوان رویکردهایی کارا می تواند در جهت کاهش آسیب به محیط زیست و تحقق توسعه پایدار شهرها مورد نظر قرار گیرد. در این راستا هدف این تحقیق تدوین الگویی برای شناسایی اراضی با قابلیت توسعه مجدد و بکارگیری آن در شهر اراک به عنوان نمونه است. بنابراین این تحقیق سعی در پاسخگویی به این پرسش ها دارد که چگونه می توان اراضی با قابلیت توسعه مجدد را(در راستای تحقق توسعه پایدار شهری) شناسایی نمود؟ و این اراضی در شهر اراک کدامند؟ بدین منظور الگوریتمی ابداعی به منظور شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد طراحی شده است که در آن قطعات شهری بر اساس 8 معیار کیفیت ابنیه، عمربنا، ریزدانگی نفوذپذیری، قیمت زمین، نرخ سرپرستی، نسبت مهاجرت و دسترسی به فضای سبز مورد ارزیابی قرار می گیرند. این الگوریتم ابداعی به صورت نمونه در شهر اراک پیاده سازی شده است. نتایج نشان می دهد الگوریتم ابداعی(خوشه بندی توانی بر مبنای ده) قابلیت خوبی در ترکیب با نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی دارد و در شناسایی اراضی با قابلیت تخریب و توسعه مجدد می تواند مورد استفاده قرار گیرد. همچنین استفاده از الگوریتم مذکور در شهر اراک منجر به شناسایی 4178 قطعه با قابلیت توسعه مجدد شد که مساحتی برابر با 85.8 هکتار دارند و می تواند به منظور تحقق توسعه میان افزا در شهر اراک مورد استفاده قرار گیرد.
بازتوسعه زمین های قهوه ای، رهیافتی به سوی توسعه محلی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شهری فرایندی غیر قابل اجتناب و همواره در حال تغییر و تحول محسوب می شود. یکی از مهمترین دغدغه ها در این توسعه، تعیین جهات مناسب و نحوه گسترش فیزیکی شهر برای جوابگویی به نیازهای فعلی و پیش بینی، برای نیازهای آینده است. چرا که این مهم علاوه بر سیاست های شهرسازی، مسائل اقتصادی- اجتماعی و زیست محیطی بسیاری از مناطق شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. در این راستا با توجه به محدودیت زمین برای توسعه شهرها و همچنین مشکلات حاصل از رشد بی رویه و پراکنده شهرها، رشد هوشمند به عنوان یک راهبرد مطرح، مورد توجه قرار گرفته است. رشدی که کمترین آسیب را به محیط وارد کرده و کی شهر سالم جهت زندگی را فراهم می آورد. یکی از رویکردهای مطرح در رشد هوشمند شهرها، توجه به Brownfield ها است. در این رویکرد تأکید بر استفاده مجدد از زمین های شهری است که به دلیل آلودگی و بلا استفاده بودن رو به زوال می روند. رها نمودن این زمین ها باعث بروز مشکلات عدیده ی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی می شود و به مرور زمان، موجب ضررهای جبران ناپذیری در شهرها می شود. در صورتی که توسعه مجددBrownfield ها علاوه بر ارتقای کیفیات فضایی و کالبدی شهرها، عنصری کلیدی در حرکت به سوی اجتماعات پایدار به شمار می آید.
در مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی، تکوینی و موردی به بررسی اهداف و مزایای توسعه مجدد Brownfield ها پرداخته می شود و فرایند نحوه برخورد با انواع این زمین ها مشخص می شود. در ادامه برای هر چه عینی نمودن مباحث، یک نمونه موردی توسعه مجدد Brownfield ، در کشور انگلستان، در شهر لندن، معرفی می شود و به تشریح چگونگی تبدیل یکBrownfield به یک مجموعه ورزشی که بسیاری از معیارهای پایداری را دارا است، پرداخته می شود. در انتها با استفاده از مطالعات و نتایج به دست آمده، راهکارهایی در راستای استفاده بهینه و مجدد این زمین ها ارائه می شود.
بکارگیری فناوری های نوین در توسعه ی مجدد زمین های قهوه ای نمونه موردی: مسیل کن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ششم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳
15-25
حوزههای تخصصی:
گسترش افقی شهرها پیآمد های مخربی به بار آورده که یکی از مهمترین آنها توسعه ناموزون و عدم استفاده صحیح از اراضی داخل شهر است که در این پژوهش از آن به زمین های قهو ه ای یاد می شود. این اصطاح اولین بار در دولت بریتانیا و در راستای سیاست های توسعه پایدار مطرح شد و بیشتر شامل اراضی بود که دچار آلودگیهای زیست محیطی بودند. در دو دهه اخیر، سیاست توسعه مجدد این اراضی به عنوان یکی از راهکارهای مهم برای کنترل رشد پرا کنده شهرها مطرح شده است. لذا با توجه به ضرورت موضوع، به کارگیری فن آوری های نوین در توسع همجدد اراض یقهوه ای با هدف بهر هبرداری بهینه از اراضی درون شهری و کاهش آلودگ یها و بهبود فضای اجتماعی اقتصادی ، به عنوان موضوع این پژوهش انتخاب و همچنین به عنوان نمونه موردی اراضی قهو ه ای مسیل کن واقع در شهر تهران بررسی گردید. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است که با استفاده از مطالعات اسنادی پس از مطالعه مبانی نظری، تعاریف و مشخصات اراضی قهوه ای، ضرورت و مزایای استفاده از این اراضی ارائه میشوند. در مرحله بعد پس از بیان فرآیند توسعه مجدد اراضی قهو ه ای، به عنوان نمونه مطالعات میدانی، فرآیند بازتوسعه اراضی قهو ه ای مسیل کن مورد بررسی قرار می گیرد و در نهایت نیز تحلیل و جمع بندی مجموعه اقدامات لازم در فرآیند بازتوسعه اراضی مذکور با رویکردهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و گردشگری ارائه می گردد.
بازشناسی محرک های توسعه مجدد محله های شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
489 - 510
حوزههای تخصصی:
این مقاله پروژه ها و پردازه های محرک توسعه در محله های منطقه ۱۲ تهران را بازشناسی کرده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری آن ۵۰ نفر خبرگان علمی و اجرایی است که تمام جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب شده است. داده ها به روش اسنادی تهیه شده و با استفاده از روش های سوات، ضرایب رگرسیون و تحلیل واریانس پردازش شده است. یافته ها نشان می دهد محله ها عموماً دارای کمبود خدماتی و مسائل کالبدی، اقتصادی و زیست محیطی هستند. نتایج تحلیل سوات نیز حاکی از افزایش میانگین نقاط ضعف و کمبود فرصت هاست. اولویت نخست اقدامات زمینه ساز برای ایجاد انگیزه سرمایه گذاری و مشارکت توسعه دهنده هاست (جریان سازی) که احیای بناهای مخروبه، بدنه سازی بافت، مناسب سازی معابر و ایجاد فضای سبز از پروژه های شاخص آن به شمار می رود. توانمندسازی جامعه محلی (نهادسازی) دیگر محرک اولویت دار توسعه است که باید به کمک پروژه های اشتغال زا، کارآفرین و بازآفرین اقتصادی انجام شود. در چارچوب محرک های توسعه، باید فرایند بازیافت زمین، توسعه مجدد و تغییر کاربری را برای تأمین فضاهای فعالیتی و هم زمان توزیع موزون خدمات و فرصت ها به کار گرفت؛ از این رو محله های ارگ، بازار و پامنار، کوثر، قیام، امام زاده یحیی و تختی در اولویت این اقدام قرار دارند.
بررسی اصول و راهبردهای باز توسعه محلات شهری با رویکرد تغییر کاربری اراضی قهوه ای
حوزههای تخصصی:
در پی افزایش جمعیت، گسترش افقی شهرها و توسعه ی ناموزون آن ها، مناطق شهری مشمول زمین هایی بلااستفاده و یا با کاربری های نامتناسب با محیط اطراف خود شده اند که در این پژوهش از آن ها به عنوان زمین ها و یا اراضی قهوه ای یاد می شود. این زمین ها علاوه بر اینکه دارای پتانسیل های هدر رفته ی بی شماری هستند می توانند دارای آلودگی های زیست محیطی متعددی نیز باشند. نظر بر اینکه توجه به این زمین ها در کشور ما امری نوپاست، هنوز قوانین اصول و راهبردهای دقیق به منظور استفاده از این زمین ها توسط ارگانهای ذی ربط ارائه نشده است. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی توصیفی است که در آن جمع آوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی انجام گرفته است. پس از مطالعه ی مبانی نظری و تعاریف به معرفی اراضی قهوه ای، دلایل بوجود آمدن و ضرورت استفاده از آنها و سپس به بررسی مزایا و معایب توسعه مجدد آنها پرداخته شده است. در ادامه به منظور تدوین سیاست های توسعه ی مجدد این زمین ها جهت استفاده ی بهینه، کاهش آلودگی و بهبود فضاهای اجتماعی و اقتصادی، چند نمونه ی مختلف از این زمین ها مورد مطالعه قرار گرفته و نکات کلیدی طراحی از آنها استخراج شده است. پس از آن مجموعه اقدامات لازم جهت باز توسعه ی این اراضی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان پس از استخراج الگوها و تحلیل آن ها، اصول و راهبردهایی جهت توسعه ی مجدد این اراضی موجود در محلات شهری در قالب جدول ارائه گردیده است. زمین های قهوه ای از جمله اراضی مفید و پر پتانسیل در داخل محدوده ی شهرها هستند که توجه به آنها و برنامه ریزی در جهت ایجاد توسعه ی آنها می تواند در ابعاد وسیع و طولانی مدت، مثمر ثمر و درآمدزا باشد. علاوه براین توسعه ی مجدد این اراضی می تواند حلال مشکلات بسیاری اعم از مشکلات ناشی از گسترش افقی شهرها نیز باشد. پژوهش فوق در این راستا گامی در جهت تعریف الگو و راهبردهایی به منظور توسعه ی مجدد این اراضی و طراحی آنها در شهرها با هدف ایجاد محیط های کاربردی، قابل سکونت و امن جهت استفاده ی مردم برداشته است تا به واسطه ی آن بتوان اقدامی هرچند کوچک در راه توسعه و تعالی جامعه انجام داد.
توسعه میان افزا در بافت های فرسوده شهری (مورد مطالعه: محله خانی آباد تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال دهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
41 - 54
حوزههای تخصصی:
سالهاست که مراکز شهری با مسائل پیچیده ای همچون فرسودگی زودرس، زمین های قهوه ای، کاهش ایمنی و امنیت روبروست و همواره فکر متخصصان، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری را به خود مشغول داشته است. یکی از نظریه هایی که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است موضوع توسعه میان افزا است. بطور خلاصه این رویکرد به توسعه در درون محدوده و باز توسعه محدوده با استفاده از پتانسیل های درونی آن می پردازد. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی طرح های توسعه میان افزا در بافت های فرسوده و معرفی اراضی و بافت هایی با پتانسیل بالا جهت پیاده نمودن توسعه میان افزا است. در این تحقیق با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به رتبه بندی و اولویت بندی بلوک های شهری محدوده، دست می یابیم که بیانگر محدوده هایی با بالاترین پتانسیل توسعه میان افزا در محله است.
بازتوسعه مراکز شهری در چارچوب رویکرد توسعه میان افزای مسکونی. نمونه موردی: محله بازار تجریش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
13 - 38
حوزههای تخصصی:
ضرورت طرح یک راه حل مناسب، جهت مقابله با پدیده گسترش بیرویه شهرها از یک طرف، و تغییر نگرش نحوه مداخله در بافت های درونی قدیمی و ناکارآمد ازطرف دیگر، سبب تکامل یافتن چارچوب های نظری این نحوه مداخله در بافت های شهری، با هدف استفاده هر چه بهتر از زمین های زیر توسعه شهری و حفظ هرچه بیشتر زمین های واجد ارزش غیر شهری گردیده است. شهرسازی نوین، توسعه پایدار، مدیریت رشد، رشد هوشمند و توسعه میان افزا، همگی مفاهیم و رویکردهای یک فلسفه فکری و نظری است که در تقابل با گسترش بی رویه شهری به صورت یک روند تکاملی مورد توجه قرار گرفته اند. رشد بیرویه افقی کلانشهرهای کشور از جمله تهران، ضرورت اندیشیدن به راه حلی مناسب را نمایان می کند. در این ارتباط، هدف کلی این پژوهش امکانسنجی استفاده از پتانسیل توسعه میان افزا جهت بازتوسعه مراکز شهری در تقابل با رشد بیرویه کلانشهرهای ایران، می باشد. بدین منظور محدوده میدان تجریش، به عنوان یکی از مراکز اصلی شهرتهران، جهت ارزیابی شرایط بازتوسعه از نظرگاه رویکرد توسعه میان افزا، انتخاب گردید. در این راستا، با برگزیدن روش تحقیق توصیفی تحلیلی، در ابتدا شاخص-های موردنظر توسعه میان افزا بازیابی شده، با استفاده از تکنیک تحلیل ظرفیت به عنوان پایه اصلی مدل تحلیلی پژوهش، ظرفیت های محدوده جهت بازتوسعه در چارچوب میان افزا شناسایی و تحلیل گردیده، شاخص ها با تکنیک دلفی و دوبه دویی و نرم افزار GIS ارزشگذاری و پهنه بندی فضایی گردیده است. دستاورد اصلی پژوهش، استفاده از شاخص های بومی شده و کاربردی توسعه میان افزا درجهت یافتن اولویت های بازتوسعه، برای مراکز شهری و طرح ریزی کلی باتوجه یافته ها برای محدوده مورد مطالعه به عنوان نمونه می باشد.
کاربست اصول و ملاحظات توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری: پهنه صنعتی متروک در محله حکیمیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همجواری اراضی قهوه ای با بافت شهر و خصوصا محلات مسکونی، در پی توسعه شهری، تهدیدی جدی و در عین حال، فرصتی حیاتی ناظر بر تنزل و یا ارتقا کیفیت های زیست نظیر سرزندگی، پویایی و امنیت محیطی است. علیرغم تلاش های انجام شده در سال های اخیر، در جهان و نیز کشور، به منظور احیاء و توسعه مجدد این اراضی، تدوین اصول و ملاحظات مدون به منظور کاربست در فرآیند توسعه مجدد آن ها، هم چنان مغفول مانده است. از این رو، پژوهش حاضر به دنبال کاربست اصول و ملاحظات در چارچوب توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش شناسی در سطح نظری، فراترکیب است تا اصول و ملاحظات ابتدا از میان ادبیات، استخراج و تدوین و سپس در سطح تجربی و مبتنی بر روش مطالعه موردی، در ارتباط با نمونه ای عینی، به صورت مصداقی واکاوی شوند. این چنین، اصول «درک اهمیت و روایت مکان»، «تعیین علل فرسودگی و متروک شدن سایت»، «پاکسازی یا مهار آلودگی ها»، «سازگاری استفاده ثانویه متناسب با شرایط سایت و بافت پیرامونی»، «انعطاف پذیری به منظور استفاده مجدد»، «حفظ، نمایش و به کارگیری عناصر هویتمند و واجد ارزش» و «حفظ و ارتقاء کیفیت دید» و ملاحظات اختصاصی هر یک، در پهنه صنعتی متروک متعلق به کارخانه روغن نباتی ناب واقع در محله حکیمیه شهر تهران، به عنوان نمونه مطالعاتی، مورد کاربست قرار گرفته اند. پیاده سازی و تطبیق اصول هفت گانه مذکور متناسب با شرایط خاص هر سایت، گامی اساسی و رهیافتی کلیدی در پاسخ به چالش توسعه مجدد اراضی قهوه ای شهری و متعاقبا مراحل برنامه ریزی و طراحی آن ها است.
تحلیلی بر تعارض های ساختارهای قدرت و منفعت در فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای (نمونه مطالعاتی باز توسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
144 - 157
حوزههای تخصصی:
مقدمه توسعه مجدد اراضی قهوه ای به عنوان یکی از برنامه های توسعه و بازآفرینی شهری، اغلب از طریق یک فرایند گام به گام سعی در ادغام دوباره اراضی خالی، متروک یا آلوده که پیش از این فعال بوده اند، در بافت شهری دارد. از آنجا که توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک استراتژی مهم برای شهرها در راستای دستیابی به «توسعه پایدار» است، لازم است علاوه بر پایداری زیست محیطی و کاهش آلودگی و تأمین نیازهای توسعه اقتصادی، به پایداری اجتماعی نیز دست یابد. توسعه مجدد زمین های قهوه ای یک فرایند پیچیده شامل ذی نفعان متعدد است که اغلب مشکلات اجتماعی مختلفی را ایجاد می کند که ناشی از تضاد منافع بین آن ها است. بر همین اساس، مهم است که از حق هر یک از ذی نفعان برای به دست آوردن نتایج پایدار و مطلوب در فرایند توسعه مجدد محافظت شود و قوانین بازی جدیدی برای آن ها تنظیم شود. در توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان تقابل میان ذی نفعان مختلف به دلیل انتظارات و منافع متفاوت آن ها سبب کاهش پایداری اجتماعی و تحقق پذیری پروژه باز توسعه شده است. در این پژوهش با هدف تحلیل تعارض های موجود در ساختارهای قدرت و منفعت فرایند برنامه ریزی توسعه مجدد اراضی قهوه ای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان، تدوین شده است.
مواد و روش این مطالعه به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از منظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده و در تحلیل داده ها از ترکیب دو روش تحلیل ذی نفعان (Stakeholder Analysis (SA)) و تحلیل شبکه اجتماعی (Social Network Analysis (SNA)) بهره گرفته شده است. این مطالعه شامل چهار مرحله اصلی است: (1) ترسیم ساختار ذی نفعان و تهیه فهرستی از ذی نفعان بر اساس بررسی ادبیات پژوهش و مصاحبه؛ (2) تحلیل ذی نفعان بر اساس ماتریس قدرت منفعت و تحلیل ساختار قدرت و ساختار انگیزش ذی نفعان بر اساس نظرات کارشناسان. در انتهای این مرحله ذی نفعان کلیدی استخراج شده اند؛ (3) تحلیل شبکه اجتماعی از طریق برگزاری گروه متمرکز میان کارشناسان و متخصصان و ترسیم ارتباط میان ذی نفعان در نرم افزار اطلس؛ (4) تدقیق روابط و زمینه های ایجاد تعارض در ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان کلیدی از طریق مصاحبه ها و گروه های متمرکز در نرم افزار گفی. در پایان، نتایج با دیدگاه و نظرات مدیریت شهری (شهرداری) و بزرگ مالکان گاراژدار و شاغلان در محدوده از طریق شش مصاحبه باز تصحیح و نهایی شده است.
یافته ها لیست نهایی ذی نفعان توسعه مجدد اراضی قهوه ای پشت گاراژها نشان می دهد حدود 26 درصد ذی نفعان، تصمیم گیران و تصمیم سازان شهری و 26 درصد بهره برداران بوده و بازار و اصناف و نهادهای محلی هریک 20 درصد ذی نفعان را به خود اختصاص داده و 8 درصد باقی مانده را ارگان های نظامی تشکیل می دهند. این فراوانی نشان دهنده اهرم های اصلی طرح یعنی مردم و نهادهای مدیریت شهری و سازمان های وابسته به آن است. خروجی ماتریس قدرت منفعت این ذی نفعان، شش ذی نفع شامل گاراژدارها، هیئت امنا و امام جماعت مساجد سنی، دفتر تسهیلگری محله پشت گاراژها، شهرداری زاهدان، شهرداری منطقه 3 زاهدان و مشاور طرح تفصیلی را به عنوان ذی نفع کلیدی معرفی می کند. تحلیل ساختار قدرت منفعت این ذی نفعان کلیدی نشان می دهد قدرت سیاسی و پس از آن قدرت قانونی و اجتماعی در ساختار قدرت به ویژه در دستگاه تصمیم گیر و تصمیم ساز دیده می شود. تحلیل تعارض ها میان بازوهای قدرت در پروژه توسعه مجدد پشت گاراژهای شهر زاهدان بیانگر آن است که تعارض ها در این پروژه بیشتر ارزشی بوده و پس از آن تعارض ها اقتصادی و رویه ای در رتبه های بعدی جای دارند. بر اساس تحلیل شبکه ذی نفعان این پروژه، گاراژدارها، بزرگان مذهبی اهل تسنن و شهرداری زاهدان، ذی نفعان کلیدی تر و مرکزی در برنامه ریزی هستند.
نتیجه گیری همه ذی نفعان امیدوارند مشارکت خود را در توسعه مجدد اراضی قهوه ای تقویت کنند، اما وجود تعارض ها، پایداری اجتماعی و تحقق اهداف توسعه مجدد اراضی قهوه ای را با مشکل روبه رو کرده است. آنچه در ظاهر امر نمایان می شود، آن است که تعارض ها میان منافع تعمیرکاران، عمده فروش ها، ساکنان به همراه مالکان گاراژدارها و شهرداری وجود دارد، اما آنچه در لایه پنهان ساختار قدرت منفعت واکاوی شده است، بیان می کند که عناصر اصلی ساختار قدرت- منفعت ذی نفعان بازتوسعه اراضی قهوه ای شهر زاهدان را می توان بزرگ مالکان گاراژدار، شهرداری و بزرگان مذهبی اهل تسنن دانست، زیرا این ذی نفعان نقش کلیدی را در تصاحب منابع، اعمال قدرت و بهره برداری حداکثری دارند. در پروژه بازتوسعه گاراژهای محله پشت گاراژهای شهر زاهدان نهادهای اجتماعی متأثر از ایدئولوژی در کنار مالکان و نهادهای مدیریتی، ارکان اصلی توسعه مجدد اراضی قهوه ای را هدایت می کنند و این ذی نفعان باید برای پیشرفت پروژه و دستیابی به پایداری اجتماعی و افزایش مشارکت پذیری در راستای تحقق پذیری بازتوسعه اراضی قهوه ای به عنوان پتانسیل های نهفته شهر به میز مذاکره دعوت شوند. به کارگیری «رویکردهای منفعت مبنا و قدرت مبنا» در ساختارهای «برنامه ریزی تعامل گرایانه (بده بستانی)» و «تدوین مدل کارآمد مدیریت تعارض ذی نفعان نظام برنامه ریزی اراضی قهوه ای» می تواند گام مؤثری در پایداری اجتماعی توسعه پایدار زمین های قهوه ای باشد.