فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۷۴۱ تا ۶٬۷۶۰ مورد از کل ۷٬۸۲۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۶۷
۸۲-۶۷
حوزههای تخصصی:
با گذشت بیش از چند دهه از اجرای طرح های هادی روستایی کشور و صرف هزینه های زیاد در مراحل مختلف تهیه و اجرای طرح ها، هنوز شاهد عدم توسعه مناسب فضا و کالبد سکونتگاه های روستایی هستیم. ارزیابی طرح های هادی در مراحل مختلف از جمله راهکارهای مهم برای رفع نواقص این طرح ها و تقویت آن ها می باشد. در پژوهش حاضر به تحلیل ادراک جامعه محلی از بازساخت کالبدی- فضایی اجرای طرح هادی در دهستان رشتخوار پرداخته شد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری 12 روستای دهستان رشتخوار می باشد (3192N=) که طرح هادی در آن ها اجرا شده است. 342 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های رتبه ای فریدمن و آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که عملکرد طرح های هادی بر بازساخت فضای- کالبدی در سکونتگاه های روستایی در حدپایینی ارزیابی شده و اجرای طرح های هادی نتوانسته بر توسعه مناسب کالبدی- فضایی روستاهای منطقه مؤثر واقع شود. مردم محلی فقط از عملکرد طرح های هادی در زمینه بهبود دو شاخص کیفیت مساکن و توسعه شبکه معابر روستا رضایت داشته اند. این در حالی است که برای افزایش عملکرد طرح های هادی در بازساخت فضایی- کالبدی روستاها لازم است که همه شاخص ها مورد توجه قرار گیرند. از نظر مقایسه عملکرد طرح های هادی در روستاهای منطقه نتایج نشان داد که روستاهایی که دارای تیپ دشتی بوده اند عملکرد موفق تری داشته و اجرای طرح های هادی در این روستاها تأثیر مطلوب تری بر بازساخت فضایی- کالبدی روستاهای منطقه داشته است. در راستای یافته های تحقیق و برای افزایش کارایی طرح های هادی پیشنهادهایی ارائه شد.
طراحی مدل انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل صنعت نفت و گاز کشور: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۹
17 - 34
حوزههای تخصصی:
وجود نفت و گاز و سایر منابع فسیلی به عنوان ثروت های خدادادی در ایران، نقش قابل توجهی در روند توسعه این کشور دارد. یکی از عوامل اساسی در راستای بهره برداری بهبنه از این میادین نفتی و گازی، در اختیار داشتن تکنولوژی های مرتبط با این حوزه است. برای کاستن فاصله تکنولوژی بین کشورهای توسعه یافته و کشورهای درحال توسعه، انتقال تکنولوژی بعنوان یکی از گزینه های کاهش شکاف فناوری در نظر گرفته می شود. هدف این مطالعه، ارائه مدل مناسب انتقال تکنولوژی در حوزه فراساحل نفت و گاز می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند، 18 نمونه انتخاب شده است. در ابتدا با انجام مصاحبه با این خبرگان و سپس بهره گیری از تکنیک کیفی تحلیل تم، 8 عامل موثر بر انتقال تکنولوژی مناسب شناسایی شدند. در گام بعدی با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. این مدل دارای 5 سطح بوده که به ترتیب اهمیت، سطح پنجم: عوامل دولتی، عوامل مالی و اقتصادی، سطح چهارم: ماهیت تکنولوژی، سطح سوم: ویژگی های سازمان انتقال دهنده، سطح دوم: مدیریت و رهبری، منابع انسانی و سطح اول: ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری سازمان گیرنده تکنولوژی می باشند. در نهایت به منظور بهبود و تسهیل در فرایند انتقال تکنولوژی پیشنهاداتی ارائه گردید.
معماری و نظام استقراری سکونت گاه های فصلیِ جوامع دام پرور-کشاورز دوره باستانِ متاخر در جنوب فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
157 - 178
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی طیف گسترده ای از مولفه هایِ مادی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر می پردازد که در یک محدوده 250 هزار هکتاری در جنوب غرب استان فارس واقع شده اند. مولفه هایِ نام برده متشکل از معماری هایِ مسکونی، دیوارها، تراس بندی ها قنات ها و سازه هایی با کاربرد نامشخص و البته سفال هایِ گونه نمایِ دوره باستانِ متاخر است. ساختار این مولفه هایِ مادی در کنار تطبیق متغیرهایِ اقلیمی در دوره باستانِ متاخر و زمان حال، به ما این اطمینان را می بخشد که مولفه هایِ نام برده متعلق به جوامع متحرکی از دوره باستانِ متاخر هستند که بخشی از سال را در این حوزه سکونت داشته اند. افزون بر این، ساختار معماری و نظام استقراری منزل گاه های فصلی و رابطه مستقیم آن ها با مراتع و همچنین سیستم کنترل آب جهت کشتِ دیم در دامنه های شیب دار، نشان دهنده ساختار اجتماعی و راهبرد اقتصادی (دام پرور/کشاورز) جامعه مورد مطالعه در پژوهش حاضر است. مشخصه های منزل گاهی و سکونت گاهی و چگونگی مختصات اقتصادی و اجتماعی جوامع دام پرور/کشاورز دوره باستانِ متاخر پرسش بنیادین و همچنین ارزیابیِ تواناییِ بالقوه این جامعه در پیکربندی نهادهایِ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عصر باستانِ متاخر از مهم ترین اهداف و این مقاله به شمار می آید. ضرورت این پژوهش نیز از آنجاست که باستان شناسی دوره باستانِ متاخر، در بیشتر موارد معطوف به بررسیِ شواهد به دست آمده از سکونت گاه هایِ شهری و روستایی بوده است، مطالعه یافته های به دست آمده از بررسی های میدانی صورت پذیرفته در این پژوهش می تواند درک عمیق تری از ساختار اقتصادی-اجتماعی دوره باستانِ متاخر برای پژوهشگران این حوزه مطالعاتی ایجاد نماید. بنابر این، از مطالعه نظام استقراری، ظرفیت های ساختاریِ منزل گاه ها و دیگر مولفه هایِ مادی موجود می توان این گونه استنباط به عمل آورد که جوامع دام پرور/کشاورز باستانِ متاخر به درجاتی از پیچیدگی هایِ اقتصادی و اجتماعی دست یافته و در یک نظام اقتصادی-اجتماعی بزرگتر نقشی کلیدی را ایفا می نموده اند.
تحلیل فضایی تاب آوری کالبدی الگوهای محلات به کمک تکنیک موران (نمونه موردی: محلات زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
40 - 55
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی گذشته، رشد شتابان شهرها سبب شده که به آسیب پذیری آنها در برابر بحران ها بیش از پیش توجه شود. لذا تاب آور نمودن اجزای شهر که کوچکترین جزء آن محلات میباشند به جهت ایجاد خودکفایی در شهر از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از بحران های طبیعی، زلزله است که در عین غیرقابل پیش بینی بودن میتوان با استفاده از ظرفیتهای موجود در محلات، تبعات احتمالی آن را کاهش داد و زمان بازگشت به حالت پیش از حادثه را سرعت بخشید. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی به کمک تکنیک تحلیل فضایی موران به دنبال سنجش تاب آوری سه مرحله از محلات زنجان با الگوهای شکل گیری متفاوت است. شاخص های کالبدی تاب آوری به کمک تحلیل محتوا استخراج و پس از وزن دهی، وارد سیستم اطلاعات جغرافیایی شده و به کمک موران ملی و جهانی نوع پراکندگی تاب آوری در محلات هردو و لکه های داغ و سرد بهینه شده ی تاب آوری مشخص شده است. نتایج بیانگر این است که تراکم جمعیتی در راستای دستیابی به تاب آوری کالبدی در برابر زلزله بالاترین اهمیت و دسترسی به حمل ونقل عمومی کمترین اهمیت را دارا میباشند؛ به علاوه محلات با الگوی آماده سازی زمین از بیشترین تاب آوری و محلات با الگوی خردگرا از کمترین تاب آوری برخوردارند.
Rethinking the Concept of Healthy Living in Urban Neighborhoods During the Corona Pandemic era and after(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
35 - 49
حوزههای تخصصی:
The neighborhood is considered as the center of thinking about the City. Neighborhoods have undergone changes in different eras based on different crises. The emergence of the Corona pandemic has caused immediate changes in the way of living and the creation of new demands in the last four years. The daily concerns caused by the pandemic have put the dwellers' physical, mental, and psychological health at risk. Therefore, the research's main goal is to rethink the concept of neighborhood health as required in the post-pandemic era. This research was developed based on the correspondence of experiences and literature of "contemporary neighborhood" and "pandemic concept." Based on theme base method, studies related to the "pandemic" were investigated to base the obtained data on the content matching of two concepts of the contemporary neighborhood and pandemic and to make it possible to realize the research goals. Based on the findings, eighteen criteria related to place, ten related to biopsychology, and seven related to biomedicine have been promoted in contemporary urban planning. The summation of the criteria related to the contemporary neighborhood also confirms eighteen criteria. Examining the content of the basis of livability criteria in the pandemic era and the contemporary neighborhood shows that these two phenomena (chronological) not only do not have a fundamental conflict with each other in content, but the content coherence between the criteria is evident.
امکان سنجی اجرای طرح زندگی شبانه با رویکرد پدیدارشناسی در منطقه 22
حوزههای تخصصی:
گستره ای جدید از فعالیت های اجتماعی در شب با عناوینی چون زندگی شبانه، شبهای روشن و شب های سپید پدیدار گشته است که بیانگر شوق دعوت و پذیرنگی حضور اجتماعی مردم در فضاهای عمومی شهری در شب است.بدین منظور فضاهای عمومی شهری به عنوان میزبان حضور مردم، مستلزم مولفه های کمی و کیفی می باشند، از این رو می بایست به توزیع، تجهیز و تخصیص متناسب فضا، فعالیت و خدمات در فضاهای فعال شهری در شب توجه ویژه ای داشت. با توجه به تاثیر فعالیت های شبانه در شهر بر اقتصاد پایدار، سرزندگی ، نشاط اجتماعی و نیز ایجاد امنیت در فضاهای عمومی شهر؛ منطقه 22 با عنوان قطب گردشگری در شهر تهران، با وجود ظرفیت های مناسب موجود در زمینه جذب گردشگر، در ایجاد و تداوم زندگی شبانه ضعیف بوده است. لذا ضرورت شناسایی فرصت های گردشگری شبانه با هدفایجاد نشاط و سرزندگی در فضاهای عمومی شهری و در نهایت کسب مرغوبیت و ارتقای کیفی بافت محسوس است. مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی است که برای کسب و جمع آوری اطلاعات، از رویکرد اول شخص از طریق مشاهده دقیق مکان ها و محیط ها به منظور دریافت تجربه های دست اول یا تجربه های زیستی و از رویکرد اگزیستنال از طریق طراحی و انجام مصاحبه های عمیق ) نیمه ساخت مند ( برای دریافت عقاید و افکار مصاحبه شوندگان برای آزمون مولفه های حاصل از مبانی نظری استفاده گردید.نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که با کمی توجه به جذابیت های بصری و طبیعی، محدوده مورد نظر ضمن دارا بودن قابلیت اجرای طرح زندگی شبانه و به طور ویژه در مناسبت های مذهبی و فرهنگی، موجبات سرزندگی فضای عمومی شهر و ایجاد اقتصاد پایدار شهری گردد.
تحلیل شبکه مشارکت روستاییان در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی (مطالعه موردی: روستای شاهکوه سفلی، شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۷۶-۶۱
حوزههای تخصصی:
بافت های روستایی در ایران، گونه های بی نظیر فضایی را در دوره ای طولانی و در مکان هایی خاص ارائه می کنند که برخی از آن ها به دلیل برخورداری از ویژگی های خاص معماری، تاریخی و فرهنگی به عنوان میراثی به شمار می روند که حفظ و نگهداری آن ها از اهمیت فراوانی برخوردار است. از این رو بنیاد مسکن انقلاب اسلامی اقدام به شناسایی و اجرای طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستاها دارای شرایط می نماید. در این رهگذر مشارکت روستاییان در این طرح ها سبب تسهیل و تضمین موفقیت آن ها می شود. یکی از مهم ترین عناصر تحقق مشارکت واقعی در جوامع پیچیده امروزی، سطح سرمایه اجتماعی در جامعه است. در این راستا، رویکرد تحلیل شبکه به عنوان نظریه و مدلی که به مطالعه ساختارها و روابط می پردازد، قادر به سنجش میزان سرمایه اجتماعی بین افراد می باشد که در چند سال اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته است. این تحقیق نیز با هدف سنجش سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستای شاهکوه سفلی شهرستان گرگان به عنوان روستای هدف گردشگری که دارای بافت باارزش تاریخی می باشد، با روش تحلیل شبکه ای پرداخته شد. در حقیقت سؤال اساسی تحقیق این است که وضعیت سرمایه اجتماعی روستاییان و مشارکت آن ها در طرح های بهسازی بافت باارزش تاریخی در روستای مورد مطالعه چگونه است. بر این اساس فهرستی از افراد ذی نفوذ روستا با استفاده از روش گلوله برفی تهیه شد. در نهایت نام 43 نفر به عنوان افراد شاخص که برای این طرح در روستا همکاری داشته اند، به دست آمد. در مرحله بعد، پرسشنامه ای تهیه و داده های ماتریسی به محیط نرم افزار Ucinet وارد و با استفاده از تعدادی آزمون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. به صورت کلی نتایج این تحقیق نشان دهنده وضعیت مناسب سطح اعتماد روستاییان به یکدیگر و در عین حال وضعیت نامناسب مشارکت آن ها در طرح بهسازی بافت باارزش تاریخی روستا می باشد. همچنین بیشترین سطح اعتماد و همچنین همکاری افراد با یکدیگر به صورت درون گروهی ظهور و بروز پیداکرده است. به معنای دیگر در روستای مورد مطالعه بیشتر شاهد سرمایه مجتمعی که واجد خصلت انحصاری و اختصاصی در مقابل سرمایه اجتماعی با ویژگی غیر انحصاری و باز بودن مواجه هستیم.
ارزیابی میزان نمود ارزش های معنایی نهفته درپس کالبد بدنه تاریخی خیابان سپه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درک ساختار معنایی ذاتی بدنه های تاریخی خیابان سپه و چگونگی کمک این ساختارها به درک مکان موضوعات مهمی است که در این مطالعه فرض می شود که ارزش های معنایی معماری سازه های تاریخی را می توان از طریق 25 شاخص که در پنج سطح ارزشی گروه بندی شده اند، تجزیه و تحلیل کرد. این سطوح جنبه های مختلفی از جمله تعادل اساسی، سازگاری عملکردی، دلبستگی عاطفی، هویت فرهنگی و انتزاع نمادین را دربرمی گیرند. هدف پژوهش: این پژوهش با تمرکز بر مورد خیابان سپه تهران، به بررسی تعامل میان فرم و معنا می پردازد و به بررسی پیوندهای پیچیده بین بدن، چهره و روح معماری می پردازد. این مطالعه براساس این مفهوم است که طراحی معماری دارای ظرفیت عمیقی برای انتقال معانی است و این معانی اغلب از طریق نقش ها، انتظارات و انگیزه ها رمزگشایی می شوند. روش پژوهش: این پژوهش به روش تحلیل محتوای تاریخی و جمع آوری داده ها به صورت کمی انجام گرفته است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد خیابان سپه، تعادلی پویا بین سنت و مدرنیته را در خود جای داده است. این معماری توانایی قابل توجهی برای گسترش فرم ارگانیک و در عین حال حفظ ویژگی اساسی خود را نشان می دهد. مؤلفه های تناسب، اتصال، ریتم و نظم در میان عناصر ساختمان، وحدتی هماهنگ را ایجاد می کند که حس مکان را تقویت می کند. بافت تاریخی خیابان به طور یکپارچه با محیط اطراف خود در تعامل است و اهمیت تداوم و تعامل را نشان می دهد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه پیکربندی معماری خیابان سپه با ساکنان آن در سطوح احساسی ارتباط برقرار می کند. سادگی معماری این مکان، حس قوی تعلق را تقویت می کند، در حالی که گنجاندن عمدی ابهام و هماهنگی عمق احساسی را برمی انگیزد که با ناظران طنین انداز می شود. علاوه بر این، این تحقیق نشان می دهد که چگونه طراحی معماری به ارزش های فرهنگی و نمادین پاسخ می دهد و هویت، تضاد و هماهنگی را نشان می دهد. ارکستراسیون دقیق این عناصر به شکل گیری یک زمینه معماری منسجم و معنادار کمک می کند. به طور خلاصه، این پژوهش به طور جامع به تحلیل ارزش های معنایی نهفته در بافت تاریخی خیابان سپه تهران می پردازد. از طریق کاوش در ابعاد آنی، عملکردی، عاطفی، فرهنگی و نمادین، تأثیر متقابل ظریف بین فرم معماری و برانگیختن معنا را برجسته می کند. یافته ها بر اهمیت طراحی معماری نه تنها در بعد کالبدی، بلکه جوهر مکان، فرهنگ و هویت تأکید می کنند.
پویاسازی فضا های بی دفاع شهری (مورد پژوهی: منطقه یک شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷
87 - 110
حوزههای تخصصی:
فضا های بی دفاع از مهمترین عوامل القای احساس عدم امنیت در فضا های شهری است که منجر به کاهش آرامش روانی شهروندان و افزایش فرصت های بزهکاری در این فضا ها می شود. با ﻛﻨﺘﺮل و به کارگیری ﻣﻨﺎﺳﺐ عوامل ﻓیﺰیﻜی و اﺟﺘﻤﺎﻋی، این ﻓﻀﺎﻫﺎ بهبود کالبدی و ارتقای معنایی یافته و از آﺛﺎر ﻧﺎﻣﻄﻠﻮﺑی که منجر به وقوع اﻧﻮاع ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻫﺎ ﻣیشود، جلوگیری می کند. این پژوهش با بررسی فضا های بی دفاع شهری منطقه یک شهر تبریز، سعی دارد تا بر اساس دیدگاه پویایی فضا های شهری، الگویی برای بهسازی و ارتقای امنیت این فضا ها ارائه دهد. نوع پژوهش بر مبنای هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است که بر مبنای داده های اسنادی و می دانی انجام شده است. جامعه آماری، محلات منطقه یک شهر تبریز انتخاب و در تحلیل داده ها از تکنیک VIKOR و تحلیل اهمیت-عملکرد IPA استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد محلات شرقی، کمترین و محلات غربی، بیشترین فضا های بی دفاع ترین محدوده مورد مطالعه را دارند. همچنین نتایج ماتریس ربعی اهمیت-عملکرد حاکی از آن است که نفوذپذیری و آسایش بصری و عملکردی؛ ارتقای امنیت اجتماعی و قابلیت های گردشگری؛ بکارگیری فناوری های نوین و پاسخگویی فضا به گروه های مختلف اجتماعی، مؤلفه هایی هستند که بالاترین اولویت در پویاسازی فضا های بی دفاع شهری را دارند.
اولویت بندی شاخصه های مبتنی بر کاهش آسیب پذیری مراکز حیاتی با استفاده از تحلیل شبکه ای (نمونه مطالعاتی: منطقه پنج شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی که دارد، همواره در معرض مخاطرات طبیعی به خصوص سیل و زلزله قرار دارد. به همین علت، حفظ و مراقبت از ساختمان های بااهمیت حیاتی در شهرها موردتوجه ویژه ی مدیران و برنامه ریزان شهری هستند. در پژوهش حاضر به کمک نمونه مطالعاتی، مراکز حیاتی منطقه پنج شهر تهران از لحاظ اولویت بندی مبتنی بر کاهش آسیب پذیری، مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفتند، معیارهای موردبررسی شامل: معیار بعد مکانی- منطقه (کالبدی، فیزیوگرافی، بافت) و بعد ساختار فیزیکی (ارتقاء، زیربنا، سازه، مصالح و نحوه جهت گیری در منطقه) است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده، اطلاعات جمع آوری شده در ابتدا به صورت کتابخانه ای-اسنادی و تهیه لایه های اطلاعاتی از سازمان نقشه برداری و بازدیدهای میدانی صورت پذیرفت، سپس با بهره گیری از تکنیک دلفی متغیرها به صورت زوجی با هم مقایسه و امتیازدهی شدند. جامعه آماری این تحقیق را 20 نفر از خبرگان حوزه معماری، شهرسازی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران تشکیل داده و افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند. روایی محتوایی مدل و مولفه های آن با بهره گیری از نظرات خبرگان حاصل شد و به دلیل وجود رابطه ای درونی برخی از متغیرها از روش تحلیل شبکه ای(ANP) و برای وزن دهی به شاخص ها از نرم افزار SUPER DECISION بهره گرفته شد. در ادامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و اعمال وزن به لایه های بعد مکانی منطقه، محدوده هایی که در معرض خطر قراردارند شناسایی، و مراکز با اهمیت حیاتی قرارگرفته در این محدوده مشخص و از نظر آسیب پذیری پس از اعمال وزن، اولویت بندی شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق از طرفی بیانگر اقدامات پیشگیرانه، قبل از وقوع مخاطرات طبیعی، برای کاهش خسارات مالی و جانی در ساختمان های حیاتی منطقه، و مکان هایی که این تلفات از بقیه نقاط بیشتر است را نشان می دهد. همچنین نتایج بیانگر استفاده از اصول معماری، شهرسازی و برنامه ریزی متناسب با مخاطرات به منظور کاهش آسیب های مخاطرات طبیعی در ساختمان های حیاتی منطقه در جهت رسیدن به مدیریت مطلوب شهری است.
تبیین رابطه عوامل کالبدی و کیفیت مفهوم قلمرو ثانویه با میزان امنیت اجتماعی ساکنین در محیط های مسکونی در پیشگیری از جرم بر پایه رویکرد CPTED؛ مطالعه موردی: مجتمع مسکونی چهارصددستگاه شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۵۶-۴۵
حوزههای تخصصی:
انسان ها نیازهایی دارند. امنیت یکی از نیازهای مهم بشر است که نقش مهمی در سعادت و سلامت روحی او و جامعه دارد و مسکن جزو نیازهای اساسی انسان، بعد از خوراک و پوشاک است. چنان که در طبقه بندی نیازهای مازلو، امنیت در درجه دوم اهمیت و پس از نیازهای فیزیولوژیک قرار گرفته است؛ اما این نیاز به دلیل رشد فزاینده تقاضای مسکن در اثر افزایش جمعیت و شهرنشینی دهه های معاصر در ایران که باعث شده است حجم ساخت وساز مسکن به بیشینه خودش برسد و همچنین نگاه یک سویه به آن ها، تبدیل به مشکلی جدی گردیده است؛ زیرا با این اوصاف، الگوی تولید مسکن تغییر یافته و این امر سبب کاهش کیفیت مسکن شده است. بنابراین، از امنیت آن ها کاسته شده است و ظرفیت جرم خیزی در فضاهای مسکونی و ترس از وقوع جرم در ساکنین این مناطق افزایش یافته است. توجه نکردن برنامه ریزان و طراحان مجتمع های مسکونی به معیارهای کالبدی محیطی در جهت نیازهای انسانی می تواند مشکلات اساسی برای ساکنین به دنبال داشته باشد. در واقع، یکی از این مشکلات، وجودنداشتن امنیت اجتماعی در مجتمع های امروزی است. در طراحی محیطی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در بحث ارتقای امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرایم است. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی هم بستگی میان چند متغیر امنیت اجتماعی و استفاده از نرم افزار spss انجام شده است. جامعه آماری ساکنین مجتمع مسکونی چهارصددستگاه قزوین است. حجم نمونه با فرمول کوکران محاسبه شده است و از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. سنجش و بررسی پایایی پرسش نامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ انجام شده است و عدد به دست آمده 8/0 است. در نهایت، بر اساس آزمون فریدمن، به رتبه بندی هریک از شاخص های مطرح شده پرداخته شد که مشخص گردید شاخص کیفیت عملکردی، اولویت اول دارد و پس از آن، به ترتیب هریک از شاخص های نظارت طبیعی، کیفیت کالبدی، تقویت حریم، خوانایی و قلمروگرایی در ارتقای امنیت اجتماعی در مجتمع های مسکونی تأثیرگذارند.
تحلیل شاخص های اقتصادی مؤثر در تحولات کارکرد مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان غنی بیگلو، شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۶۰
۴۴-۳۵
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان عمده ترین و مهم ترین جزء بافت کالبدی روستا است که درگذر زمان و هماهنگ با دگرگونی های اجتماعی، اقتصادی و گسترش امکانات و فناوری های نوین اطلاعاتی با تحول کارکرد همراه بوده است. در حال حاضر تحولات و دگرگونی های کالبدی در روستاها با فرهنگ و اقتصاد روستایی هماهنگ نبوده و موجب ایجاد ناسازگاری های اقتصادی-اجتماعی و تغییر در کارکرد این فضاهای زیستی و به ویژه مسکن روستایی شده است. یکی از عوامل مؤثر در تحولات کارکرد مسکن روستایی شاخص های اقتصادی است. بر این اساس تحقیق حاضر به بررسی شاخص های اقتصادی مؤثر در تحولات کارکرد مسکن روستایی در دهستان غنی بیگلو شهرستان زنجان و در ابعاد معیشتی، تدارکاتی، اقتصادی، اجتماعی و زنان پرداخته است. به این جهت سوالات تحقیق این است که وضعیت کارکردهای مسکن در محدوده مطالعه چگونه است؟ و کدام شاخص های اقتصادی در تحولات کارکرد مسکن روستایی تأثیرگذار بوده اند؟ تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل خانوارهای روستاهای دهستان غنی بیگلو، بخش زنجان رود پایین، استان زنجان است. این دهستان طبق سرشماری سال 1390 دارای 31 روستای دارای سکنه، 2358 خانوار و 8413 جمعیت است. بر اساس فرمول کوکران از 2358 خانوار، تعداد 330 خانوار به عنوان حجم نمونه جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. جهت بررسی کارکردهای مسکن روستایی از 43 شاخص در 5 بعد معیشتی، تدارکاتی، اقتصادی، اجتماعی و زنان و برای بررسی شاخص های اقتصادی مؤثر در مسکن روستایی از 14 شاخص و به صورت طیف لیکرت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. نتایج توصیفی تحقیق نشان می دهد بالاترین میانگین کارکرد مسکن مربوط به کارکرد زنان با میانگین 2.62 و کمترین میانگین مربوط به شاخص تدارکاتی مسکن با میانگین 1.46 است. همچنین نتایج استنباطی نشان می دهد شاخص های اقتصادی متراژ مسکن، وسیله نقلیه، تعداد دام، مالکیت باغ، سابقه دریافت اعتبارات، نوع شغل و درآمد و درصد درآمد به دست آمده از بخش غیر کشاورزی در تحولات کارکرد مسکن روستایی دارای رابطه معنادار و مؤثر است. بنابراین روند کنونی تحولات کارکردی مسکن روستایی کاهش تولیدات مرتبط با مسکن در این نواحی را به همراه خواهد داشت.
بهبود عملکرد روسازی بلوک خشتی پیاده روها و معابر روستایی با استفاده از افزودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۱۰۵-۹۱
حوزههای تخصصی:
ایران در استفاده از خشت در معماری و ساخت وساز، از کهن ترین کشورهای جهان محسوب می شود؛ به طوری که اکثر سازه های معماری و خانه های روستایی در این کشور، با استفاده از خشت ساخته شده اند که توجه بسیاری از گردشگران را به خود جذب کرده است. امروزه با پیشرفت علم و فناوری و ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ فراوانی مصالح خشتی و از طرفی اهمیت جایگاه گردشگری در کشور ایران، استفاده از خشت، شیوه ای که سالیان درازی است در ساختارها و معماری کشور نقش داشته، به شدت موردتوجه قرارگرفته است. ازآنجاکه رنگ تیره روسازی های متداول ازجمله روسازی آسفالتی با رنگ بناهای معماری - تاریخی خشت و گلی روستا همخوانی ندارد و از زیبایی آن می کاهد؛ در این پژوهش سعی شده است عملکرد خشت تثبیت شده با سیمان و آهک به منظور استفاده از آن در روسازی پیاده روها و معابر بافت روستایی با بار ترافیکی کم موردبررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه های بلوک خشتی از خاک ماسه رس دار ساخته شد و با درصدهای متفاوت سیمان و آهک تثبیت شد و سپس تحت آزمایش درصد جذب آب، مقاومت فشاری، مقاومت خمشی، مقاومت لغزشی و درنهایت تعیین مدول الاستیسیته قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در خصوص تثبیت با سیمان، با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد تا ۱۵ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۱۷ و ۱۴ درصد کاهش می یابد و با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد به ۱۵ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۱۱، ۸۹ و ۹۲ درصد افزایش می یابد. در خصوص تثبیت با آهک، با افزایش درصد آهک به ۸ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۶ و ۱۸ درصد کاهش می یابد. همچنین با افزایش درصد آهک از ۴ درصد به ۸ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۹۹، ۹۶ و ۱۱۵ درصد افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که علاوه بر مقدار ماده تثبیت کننده، مدت زمان عمل آوری در مقاومت فشاری نمونه ها مؤثر است.
فراتحلیل کاربردهای هوش مصنوعی در معماری داخلی: فصل تازه ای برای ساختمان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است.
روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است.
نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
تحلیل پیشران های کلیدی تاثیرگذار بر کنترلِ بازارِ زمین و مسکن شهری با کاربست آینده نگاری (موردپژوهی: شهر جدید پرند، کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات فضایی گسترده ی ناشی از افزایش جمعیت و سیل مهاجرت به شهرها و به خصوص کلانشهرها، تقاضای زمین و به تبع آن ساخت وسازهای مرتبط با مسکن شدت گرفت. در این بین بورس بازی، رانت و سوداگری؛ بازار زمین و مسکن را با مشکلات عدیده روبرو ساخت و منافع شخصی به منافع عموم ترجیح داده شده است. در این راستا هدف این پژوهش تحلیل و شناسایی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر کنترل بازار زمین و مسکن در شهر جدید پرند (کلانشهر تهران) با رویکرد آینده نگری می باشد. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ماهیت آن، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر 30 نفر از متخصصان و مدیران شهری می باشد. برای استخراج شاخص ها (به صورت تحلیل کیفی) از نرم افزار MAXQDA و همچنین برای تجزیه و تحلیل کمی داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، ابعاد اقتصادی و مدیریتی – نهادی تاثیرگذارترین و ابعاد محیطی – اجتماعی و اقتصادی تاثیرپذیرترین معیارهای کنترل در بازار زمین و مسکن شهری پرند بودند. همچنین از میان 40 عامل مورد بررسی، 15 عامل به عنوان عوامل کلیدی موثر بر کنترل بازار زمین و مسکن شهر جدید پرند انتخاب شدند. در این راستا، پنج عامل مالیات بر سود حاصل از فروش، مالیات به حق مرغوبیت، مالیات بر نقل و انتقالات مکرر زمین و مسکن، مالیات بر مساکن خالی و بلااستفاده و قوانین سلب مالکیت از زمین و ذخیره ی آن به ترتیب با ارزش عددی «351، 347، 326، 304 و 296» به صورت مستقیم؛ و پنج عامل مالیات بر سود حاصل از فروش، تغییر سبک زندگی، مالیات بر نقل و انتقالات مکرر زمین و مسکن، وضعیت درآمد و قوانین سلب مالکیت از زمین و ذخیره ی آن به ترتیب با ارزش عددی «349، 341، 325، 310 و 297» به صورت غیرمستقیم بر کنترل بازار زمین و مسکن شهر جدید پرند تاثیرگذار خواهند بود.
رتبه بندی تأثیر کسب وکارهای خانگی بر شاخص ها و مؤلفه های بین المللی بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۸۵-۷۲
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: کسب وکارهای خانگی از پیشینه تاریخی برخوردار است. با ظهور فضای مجازی بسیاری از افراد به دلایل مختلف شروع به ایجاد کسب وکار در محیط خانه خود نموده اند. این تغییر و تحول نه تنها در خانه و خانواده بلکه در شهر نیز تأثیرات آشکار و نا آشکار زیادی در پی داشته است. پژوهش پیش رو بر تعیین رتبه بندی مؤلفه ها و شاخص های تأثیرپذیر توسعه پایدار از کسب وکارهای خانگی جهت تعیین اولویت آنها متمرکز است. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش کمی و نتایج کیفی و امتیازدهی بر پایه نظرات 35 نفر از خبرگان به جهت گیری نتایج پرسشنامه تخصصی، شکل گرفته است. در خاتمه 25 مؤلفه و 9 شاخص زیرمجموعه بعد اجتماعی توسعه پایدار شهری بر اساس سند توسعه پایدار 2030 با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته و تحلیل آن با نرم افزارهای EXCEL و SPSS می کوشد تا متغیرهای مرتبط را طبقه بندی و اولویت بندی کند تا در تصمیم گیری های آینده کشورها مورد استفاده قرار گیرند. یافته های پژوهش: مؤلفه های توانمندسازی اجتماعی، سوادآموزی ، آموزش با کیفیت ، مسئولیت های اجتماعی اعتماد اجتماعی، توسعه نیروی انسانی، اعتماد اجتماعی، میزان جرایم ، توسعه محله ای ، جریان سازی اجتماعی با تأثیرپذیری قوی و شاخص های آموزش، شهرها و جوامع پایدار، امنیت اجتماعی، سرمایه اجتماعی به عنوان اثر پذیرترین شاخص ها در اولویت قرار دارند. نتیجه گیری: نتایج عمده پژوهش نشان داد، مشاغل خانگی اعم از آنلاین و غیر آنلاین، بر اساس نتایج پژوهش به طور مستقیم و غیرمستقیم بر بعد اجتماعی توسعه پایدار اجتماعی شهری تأثیر قابل توجهی دارد و پیشنهاد می شود در برنامه های توسعه کشورها با اولویت بالاتری طرح ریزی شود.
A Review on the Recent Façade Evaluation Approaches and Criteria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
60 - 74
حوزههای تخصصی:
Novel viewpoints see the façade as a multi-functional component that should simultaneously meet functional and aesthetic requirements. These requirements need to be evaluated using a state-of-the-art approach. Although façade performance assessments are seen in the literature, studies that investigate the aesthetics and performance of façades rarely can be found together. Reviewing the approaches, methodologies, and criteria utilized to assess façades can draw a vision of the background for those who intend to develop a method for façade evaluation based on a novel perspective. This study aims to investigate recent research to discover approaches to façades. An exploratory case study methodology was applied to implement this aim, while the data collection method was library-based. Content analysis was employed via logical reasoning to determine the approaches, methods, and criteria of façade evaluations. Also, open and axial coding was used to organize the criteria extracted. The found approaches were "sustainability," "buildability," "life cycle assessment," "competing objectives," "performance," and "general," while the most frequent ones were "performance" and "sustainability" after "general." Previous façade-focused research methodologies were concentrated on five methodologies: multicriteria decision-making (MCDM), simulation, optimization, library-based, and hybrid. The most popular method was MCDM. Extraction of criteria demonstrated that "Costs," "Thermal performance," “Environmental impacts,” and “Durability” are respectively the trend ones with the highest frequency of presentation. To conclude, the façade as a multi-functional element needs to be assessed with state-of-the-art methods that consider all the required functions of a façade, including aesthetics. In contrast, Conventional methods cannot provide such a service.
نقش مصالح پیاده راه بر خرداقلیم فضاهای باز – تحقیق میدانی در محوطه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کفس ازی معابر نقش مهمی در کنترل جزیره گرمایی در زیر لایه تاج شهر دارد. آگاهی از ویژگی های مختلف کفپوش که موجب کاهش اثر جزیره گرمایی می شود، یکی از راهکارهای مفید و کارآمد در کنترل شرایط گرمایی فضاهای باز است. این مقاله به منظور روشن شدن اهمیت نقش کفپوش ها در کنترل دمای محیط فضاهای باز، ضمن معرفی ویژگی های اصلی سطوح روکار، اثر مصالح مختلف به کار رفته در کفپوش معابر پردیس دانشگاه کاشان را بررسی می کند. به کمک دستگاه هواشناسی همراه، دستگاه دمای تر کروی(WBGT) و دوربین مادون قرمز، دمای محیط و دمای سطح در دو لایه اقلیم خرد و اقلیم محلی برداشت شده و با انتخاب نمونه هایی از روکارهای مختلف در مکان های با سایبان و بدون سایبان در دو فصل گرم و سرد سال، شرایط موجود مطالعه شده است. در خاتمه، اثر سایبان بر کاهش تابش معکوس شبانه و تعدیل شرایط گرمایی، اثر سطوح سبز به عنوان سطوح کاهنده گرما، اثر سطوح تیره اسفالت و سطوح خاکی واقع در مکان های وسیع بدون سایبان، همچنین اثر سطوح خیس و نشت پذیر بر دمای محیط و تعدیل شرایط گرمایی در دو فصل گرم و سرد کاشان معرفی شده است.
برنامه ریزی منطقه ای بیوفیلیک در مشکین دشت کرج با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
85-67
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از این مقاله تبیین برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و اجرای نمونه ای آن در مشکین دشت کرج است. هدف اصلی معرفی «طبیعت» و «محیط زیست» گیاهی و جانوری به عنوان یک منبع الهام بی پایان و البته هماهنگ با طبیعت و سازواره های طبیعی برای ایده یابی، راهبری، هدایت، اجرا و مدیریت نظام برنامه ریزی منطقه ای است؛ نوعی از نظام برنامه ریزی منطقه ای که «اهداف توسعه هزاره» سازمان ملل متحد را با درک عمیق از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» محقق می سازد. روش ها: روش تحقیق تلفیقی از روش های توصیفی و تحلیلی است و با بررسی شواهد به دست آمده از نمونه های منتخب (با انتخاب هدفمند) از میان نمونه های شاخص محیط زیست گیاهی و جانوری، به شناخت و توصیفِ هندسه پنهان آن ها مبادرت می ورزد. یافته ها: ظرفیت اکوسیستم گردشگری طبیعی عامل اساسی در توسعه بیوفیلیک به حساب می آید: 1- شاخص « میزان طبیعی بودن» یا پتانسیل گردشگری (RPI)، 2- دوری و نزدیکی و دسترسی (RA)، و 3- محاسبه طیف «فرصت گردشگری» نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که بهترین راه حفاظت و پاسداشت محیط زیست گیاهی و جانوری؛ برنامه ریزی منطقه ای زیست سازگار با تاکید بر کاربرد فناوری های سبز بوم آورد است. راه حلی که چهار پایه دارد: 1- جامع نگری و برنامه ریزی پهنانگر، 2- به کارگیری ظرفیت خدمات فرهنگی اکوسیستم برای توسعه متناسب با بوم، 3- تاکید بر توسعه نرم و کاربرد فناوری های سبز بوم آورد و 4- آموزش مدیریت و آموزش محیط زیست در تعامل گروه های ذی نفع و ذی نفوذ.
تأثیرات شیوه زندگی زنان قوم لر بر تعریف عرصه های خصوصی و جمعی در خانه های تاریخی-قاجاری خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
77 - 107
حوزههای تخصصی:
خانه ها بیان فیزیکی «شیوه زندگی» هستند. خانواده، جایگاه زن و روابط اجتماعی از مهم ترین جنبه های اجتماعی تأثیرگذار بر الگوی خانه ها هستند. در این میان «شیوه زندگی زنان» از اهمیت خاصی برخوردار بوده، به طوری که محرمیت در معماری و عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی را در ارتباط با زنان تعریف کرده اند. جوامع بسته به ارزش ها، ویژگی های فرهنگی و اجتماعی خود، عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی را تعریف می کنند. این پژوهش به ارتباط میان شیوه زندگی زنان شهر خرم آباد با چگونگی تعریف عرصه های خصوصی و جمعی در خانه های تاریخی-قاجاری خرم آباد می پردازد. روش این تحقیق از نوع کیفی است و با روش مردم نگاری تاریخی انجام شده است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش های اسنادی و مطالعات میدانی و مصاحبه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد شیوه زندگی زنان قوم لر بر چگونگی تعریف عرصه های زندگی خصوصی و زندگی جمعی تأثیرگذار بوده است، به طوری که پررنگ بودن عرصه های زندگی جمعی را در معماری خانه های تاریخی دوره قاجار شهر خرم آباد می توان مشاهده نمود؛ چنان که برخی از عرصه های زندگی خصوصی کم رنگ تر شده و دارای ویژگی های عرصه های زندگی نیمه خصوصی بوده اند و برخی عرصه های زندگی نیمه خصوصی خانه ها به عرصه های زندگی جمعی تغییر کارکرد داده بودند. به عبارتی، زنان با به اشتراک گذاشتن برخی فضاهای خصوصی و نیمه خصوصی خانه خود با همسایگان، نوعی عرصه های بزرگ تر زندگی خصوصی، نیمه خصوصی و عرصه زندگی جمعی ایجاد کرده اند. عرصه های زندگی خصوصی زنانه در مواردی نه تنها خلوتی زنانه بلکه فضایی برای برقراری روابط خانوادگی و اجتماعی نیز بودند.