فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۴۱ تا ۱٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انرژی در استفاده مجدد سازگار از میراث معماری، یکی از مصادیق حفاظت پایدار است. انطباق پذیری و استفاده مجدد از بناهای تاریخی با رویکرد کارآیی انرژی، نقش عمده ای در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و به تبع آن تعادل پویای محیط زیستِ طبیعی و انسانی دارد، اما چالش اصلی، چگونگی اجرای اقدامات مربوطه است تا علاوه بر پایایی عملکردها، مداخلات مخرب نیز کنترل شود. اهمیت این موضوع، پژوهشهای وسیعی را در کشورهای توسعه یافته به دنبال داشته است؛ اما پژوهش حاضر را می توان، از اولین گامها در ایران برشمرد. هدف این مقاله، دستیابی به فرآیندی جامع و نظام مند از مجموعه اقداماتی است که ضمن حفاظت از میراث معماری، موجب بهبود کارآیی انرژی شود. بدین منظور از طریق بازخوانی و تحلیل فرآیندها و اقدامات بهبود عملکرد انرژی بناهای تاریخی در منابع معتبر علمی، انواع اقدامات و مراحل اجرای آن مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله کتابخانه ای است و روش تحلیل اطلاعات از نوع کیفی و راهبرد تحلیل محتوا است. بررسی و اولویت بندی انواع اقدامات، توجه به اصول معماری همساز با اقلیم و تاکید بر نقش کاربر در کارآیی انرژی و تبیین آن در فرآیند پیشنهادی را می توان از دستاوردهای مقاله عنوان کرد.
قبض و بسط بتوارگی کالایی، مصرف گرایی و مصرف شهری در شهرهای میانی؛ نمونه مطالعه: رشت و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندپارگی شهری، گسیختگی، افتراق شهری و قطبی شدن، نتیجه بتوارگی کالایی، مصرف زدگی و مصرف اراضی شهر می باشد. در ایران نیز، با غلبه اقتصاد متکی بر خدمات و پیامدهای رقابت های فرساینده شهری و منطقه ای، این جریان سلطه یافته و مصرف اراضی در فرایندی از اشغال، انحلال، بازسازی و ادغام را موجب می شود. لذا مسئله نظری و تجربی این مقاله تمرکز بر مصرف گرایی شهری در شهرهای میانی ایران است. چون در متون شهرسازی رابطه میان فرهنگ مصرفی و مصرف شهری هنوز تبیین روشنی ندارد، هدف پژوهش تبیین و ارائه مدل تحلیلی برای سنجش این رابطه است و روش آن از حیث هدف کاربردی و تبیینی است. با تکیه بر مدل فضایی شهر مصرفیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی (9 عامل با 40 متغیر)، شهرهای رشت و قزوین مورد مقایسه تطبیقی قرارگرفته اند. تثبیت مدل به کمک تحلیل عاملی تاییدی منتج به مدلی با 7 متغیر مکنون مرتبه اول و به ترتیب 42 متغیر مکنون مرتبه دوم برای رشت و 22 مورد برای قزوین گردید. نتایج نشان می دهد هردو نمونه، شهری مصرفی بوده و بازنمودهای فضایی فرهنگ مصرفی، حداقل در 4 مولفه مشهود است؛ تفاوت های به دست آمده، تبیین کننده تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی این دو شهر از حیث مصرف گرایی شهری است.
نقش بازنمایی معماری بر شکل گیری تصویر ذهنی مقصد گردشگران (مطالعه موردی: اقامتگاه های سنتی به شیوه نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۷۳
۱۶۱-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
این مطالعه، با هدف تبیین نقش بازنمایی مکان در شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی انجام شد. بازنمایی معماری اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی به عنوان یکی از مهمترین منابع اطلاعاتی موثر در شکل گیری تصویر مقصد گردشگران از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه اقامتگاه های سنتی به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری شهرهای تاریخی، مورد توجه گردشگران است. این گردشگران به طور وسیعی از اطلاعات بصری و کلامی مندرج در رسانه های برخط برای شناسایی و انتخاب مقاصد خود بهره می برند. با بهره گیری از رویکردی کیفی، داده های تحقیق از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 نفر از گردشگران داخلی و خارجی، راهنمایان مجرب گردشگری و کارشناسان تولید محتوا و مدیران اقامتگاه های سنتی و نیز مشاهدات میدانی، گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه داده بنیاد ابداعی کوربین و استراوس استفاده شد. بر مبنای این شیوه، از طریق کدگذاری باز، محوری و گزینشی، یافته های تحقیق، ترسیم و در قالب یک مدل پارادایمی متشکل از سه بعد شرایط، راهبردها و پیامدها، ارائه گردید. یافته های به دست آمده شامل 9 مقوله فرعی، متشکل از فضای مجازی، بازنمایی مکان محور، گردشگری فرهنگی، بستر جغرافیایی مقصد، عوامل مدیریتی،گردشگر، ارزیابی باواسطه مکان، تعامل و تبادل برخط و ارتقا تصویرذهنی است. مقوله اصلی این تحقیق، تجربه باواسطه مکان است که مقولات فرعی را در بر می گیرد. ارائه مدل مفهومی برای توضیح روابط میان مقولات نشان می دهد که مقوله بازنمایی مکان محور، به عنوان مهمترین علت ایجاد تجربه باواسطه مکان، امکان توسعه ادراکات از محیط را فراهم می آورد که در سه دسته بازنمایی معمارانه، بازنمایی وجوه معنایی و بازنمایی فعالیت ها و رویدادها طبقه بندی می شود. نقش بازنمایی معماری با تبیین چگونگی شکل گیری تصویر ذهنی گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی، انجام شد. نتایج این مطالعه می تواند به معماران در فهم ادراکات و شناخت گردشگران از اقامتگاه های سنتی در فضای مجازی و همچنین چگونگی بازنمایی بناهای تاریخی در رسانه کمک کند.
تدوین و اولویت بندی سیاست های طراحی مسکن حداقل اکولوژیک؛ مطالعه موردی: جزیره مینو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۷۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
سال هاست که طراحی مسکن ارزان قیمت برای اقشار کم درآمد در کشورهای توسعه یافته و جهان سوم موضوعیت دارد و تولید مسکن ارزان و مناسب برای گروه های کم درآمد یکی از برنامه های محوری دولت ها برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم است. تأمین مسکن ایمن و راحت و ارزان با درنظرگرفتن توان مالی خانوارهای فاقد مسکن، از جمله اهداف این طرح بوده است؛ اما متأسفانه مسکن های حداقل ساخته شده موجود، مسکن های کوچکی اند که در آن ها فقط به جنبه های کمی و کاهش ابعاد فضاها توجه شده است و به دلیل دارانبودن استانداردهای معیشتی لازم، سکونت پذیر نیستند. همچنین در آن ها موضوع توجه به مسائل بومی و فرهنگی به صورت کامل محقق نشده است و سازگاری با محیط زیست به طور کامل به دست فراموشی سپرده شده است. با توجه به پتانسیل های اکولوژیک موجود در جزیره مینو و همچنین توجه به ویژگی های معیشتی مردم ساکن در جزیره مینو، لزوم تدوین سیاست هایی برای عملیاتی نمودن توأمان ایده های اکولوژیک و اقتصادی در طراحی مسکن مشهود است. هدف از این پژوهشف دستیابی به مهم ترین سیاست های طراحی مسکن حداقل اکولوژیک در جزیره مینو است تا از این طریق، توجه تصمیم گیران دولتی و انبوه سازان و بومیان را به ساخت مسکنی جلب نماید که ضمن توجه به مسائل بومی و زیست محیطی و دارابودن استانداردهای معیشتی قابل قبول، مطابق با اقتصاد خانوار بومی آن منطقه طراحی شود. این پژوهش سعی دارد با جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی و بر اساس قضاوت خبرگان مبتنی بر روش گلوله برفی و با استفاده از ابزار پرسش نامه وتحلیل شبکه ای ANP به وسیله نرم افزار SUPER DECISION، سیاست های طراحی مسکن حداقل اکولوژیک را در جزیره مینو تدوین و اولویت بندی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، اولویت دارترین سناریو، «بهره برداری از بازیافت» به دست آمده است.
ریشه یابی الگوی معماری مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.مسجد کبود تبریز یکی از آثار باارزش معماری ایران است که از گذشته تاکنون، مورد توجه مورخان، سیاحان و پژوهشگران معماری متعددی قرار گرفته است. در این راستا، مطالعات فراوانی درباره تاریخ و ریشه الگوی معماری مسجد کبود و عناصر و جزئیات آن، با رویکردها و روش های مختلف انجام پذیرفته و برخی نتایج متضاد و پرابهام به دست آمده است؛ به نحوی که عده ای کلیت فرمی بنای کبود تبریز را وارداتی و متأثر از معماری مساجد گونه بورسا در عثمانی و عده ای دیگر آن را در تداوم تجربیات معماری ایرانی می دانند. با نگاهی اجمالی به این یافته ها، لزوم انجام پژوهش های بیشتر برای یافتن ریشه الگوی معماری مسجد کبود تبریز در کلیت و اجزایش، به چشم می آید. بدین منظور، نوشتار حاضر با روش تفسیری تاریخی، نخست به مطالعه تاریخِ بستر و کشف و تحلیل نیروهای متفاوت اثرگذارِ پیدا و پنهان بر فرم معماری مسجد کبود تبریز پرداخته و در ادامه در یک تحلیل معماری، جایگاه الگوی ساخت بنای کبود تبریز و میزان سنخیت آن در تناسب با زنجیره تداومی معماری ایرانی و معماری مساجد عثمانی گونه بورسا را تعیین کرده است. یافته ها نشان می دهد هرچند در دوران جهانشاه و پیش از او، ارتباطات فرهنگی گسترده ای بین دولت عثمانی و قراقویونلوها وجود داشته، اما در موضوع معماری، تأثیر یک طرفه هنرمندان، معماران و کاشی کاران ایرانی بر معماری عثمانی مشهود است. بنای کبود تبریز که یک مسجدِ متصل به آرامگاه است، در حس فضا، کارکرد، کارشیو، سازه، نما و تزیینات، ریشه کاملاً ایرانی دارد و از جنبه الگوی ساخت، در تداوم گسترش بناهای گنبدخانه ای ایرانی شکل می گیرد.
Assessing Roles of Environmental Quality on the S tudents' Mental Health (Case S tudy: S tudents Of Arak Sama High School, Islamic Azad University)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
63 - 70
حوزههای تخصصی:
Inves tigating the effectiveness and relationship between environmental factors and the quality of the educational environment in the s tudents’ mental health is the main S tatement of the problem in current research. Intending to recognize environmental quality components and their role in predicting the s tudents’ mental health in the educational environments, the present s tudy has proposed the following hypotheses: There seems to be a direct and significant relationship between the environmental quality and the s tudents’ mental health. and It seems that the functional component of the environmental quality has the greates t influence on mental health prediction. The research method is descriptive of correlation type using s tructural equation model. The s tatis tical population of the s tudy was selected from the coeducational Highschool s tudents of Sama schools related to the Islamic Azad University of Arak, and 270 individuals were selected using the convenience sampling technique. To collect the data, texts, and documents, as well as two ques tionnaires of Goldberg’s mental health and environmental quality, were used. Also, for the data analysis, factor analysis, and SPSS software were employed along with descriptive (mean and s tandard deviation) and inferential (Pearson’s correlation coefficient and multiple regression) s tatis tical methods. The results indicate that there is a significant relationship between environmental quality and the s tudents’ mental health. It was also found that 51% of mental health changes are predictable based on the mental health in the educational environment. Moreover, it was concluded that the functional component of environmental quality has the greates t impact on predicting the s tudents’ mental health.
تبیین محدوده مطلوب شدت روشنایی در فضاهای اداری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسایش بصری به ویژه در فضاهایی که فعالیت بصری در آن زیاد است، همواره برای معماران و طراحان روشنایی چالش برانگیز بوده است. این امر به خصوص در کلان شهرها و شهرهای با تراکم بالا، به دلیل سایه اندازی ساختمان های مجاور و محدودیت دسترسی به روشنایی روز، اهمیت بیشتری پیدا می کند. برای دسترسی به طراحی مطلوب روشنایی آگاهی از سطح روشنایی مطلوب ضروری است. در حال حاضر در ایران، این محدوده برای فضاهای اداری تعریف نشده است و متخصصین برای جبران این نقیصه به یافته های دیگر کشورها رجوع می کنند. به دلیل تفاوت های اقلیمی و تفاوت فرهنگ استفاده از روشنایی، ممکن است یافته های دیگر کشورها برای ایران مناسب نباشد. از این رو پژوهش پیش رو به دنبال تعریف محدوده رضایت مندی از شدت روشنایی در ساختمان های اداری شهر تهران است. روش استفاده شده پیمایش و مطالعات میدانی است. به همین منظور تعداد 509 پرسشنامه در دو فصل تابستان و زمستان، در 146 اتاق در تابستان و 109 اتاق در زمستان توسط کاربران در شش ساختمان اداری با ویژگی های مختلف از جمله یک طبقه تا سیزده طبقه، پلان باز و با اتاق های خصوصی، نوساز و قدیمی، به منظور ارزیابی شرایط روشنایی محیط تکمیل شدند. هم زمان با تکمیل پرسشنامه توسط کاربران، پارامتر فیزیکی شدت روشنایی در سطح میز کار کاربران، اندازه گیری شدند. از روش های آماری مرتبط در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها و یافتن ارتباط بین متغیرهای تحقیق، استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شدت روشنایی مطلوب در این فضاها 600 تا 650 لوکس است و شدت روشنایی بین 550 تا 600 لوکس نیز شرایط آسایش را فراهم می کند. شدت روشنایی کمتر از 550 لوکس برای کاربران مطلوب نیست.
مقایسه رویکرد دانشجویان کارشناسی رشته های مهندسی معماری و شهرسازی به «محله پایدار» (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
175 - 189
حوزههای تخصصی:
وسیع بودن حوزه مفهومی «پایداری» و ابعاد زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن، رویکردهای مختلفی به این مفهوم ایجاد نموده که بر اولویت بندی راهبردها در طرح ها و برنامه های معماری و شهرسازی از جمله در مقیاس محله تأثیرگذار بوده است. این پژوهش به دنبال بررسی رویکردهای دانشجویان رشته های معماری و شهرسازی به مفهوم «محله پایدار» در فرآیند تصمیم گیری به منظور طراحی و برنامه ریزی است. رویکرد این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و از راهبردهای آمیخته کمّی و کیفی به منظور پیش برد اهداف پژوهش بهره برده است. به منظور انجام پژوهش،تعدادی از دانشجویان کارشناسی در رشته های مهندسی شهرسازی و مهندسی معماری دانشگاه شیراز پس از فرآیند انجام طرح 5 در رشته های خود، انتخاب شده و اولویت های آن ها در طراحی محله پایدار، به کمک پرسشنامه با سؤالات باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. داده های کمّی حاصل از این مرحله به کمک نرم افزار SPSS و آزمون های فریدمن و من- ویتنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد دانشجویان شهرسازی در فرآیند برنامه ریزی محله پایدار، به شاخص های بعد عملکردی(اختلاط کاربری و تراکم) و بعد اقتصادی (تأمین اشتغال محلی) اهمیت و توجه بیشتری نشان داده و در مقابل، برای دانشجویان معماری شاخص های بعد فرهنگی محله پایدار (محرمیت و حس تعلق) اولویت بیشتری داشته است. رویکرد «کلی» و «عملکردگرا»ی دانشجویان شهرسازی و در مقابل نگاه «جزیی» و زیباشناسانه و نیز رویکرد «فرهنگی» دانشجویان معماری به موضوع «محله پایدار» از نتایج این پژوهش است که می تواند به مدرسین کمک کند تا ضمن تقویت نقاط قوت، به جبران خلأها در ادراک «محله پایدار» در چهارچوب مقیاس و ماهیت هر یک از این دو رشته بپردازند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
یکپارچگی در توسعه شهری و برنامه ریزی حمل و نقل
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
97-108
حوزههای تخصصی:
در شهرسازی نوین در نظرگیری ارتباط توسعه شهر و حمل و نقل باعث ارتقای معیار های کیفی شهر می شود. توسعه شهر ها با بهره گیری از پتانسیل های عناصر ترابری شهری همواره در طول تاریخ مورد توجه بوده و در دوره های زمانی مختلف با اهداف و روش های گوناگونی صورت پذیرفته است. در این زمینه آنچه در هزاره سوم بر آن تأکید می شود، یکپارچگی در توسعه شهری و برنامه ریزی حمل و نقل است. هدف از این پژوهش بررسی مؤلفه های توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی و بررسی اندرکنش توسعه شهری و حمل و نقل عمومی و نتایج جهانی این رویکرد است. بدین منظور پس از معرفی و مزایای رویکرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی، اثر مکان و چگالی توسعه، اختلاط کاربری زمین، شرایط دوچرخه سواری و پیاده روی، کیفیت و نزدیکی حمل و نقل همگانی، مدیریت پارکینگ، محدودیت در حرکت خودروی شخصی و مدیریت تقاضای سفر بر رفتار سفر افراد واکاوی می شود. در انتها تأثیر در نظرگیری یکپارچگی در توسعه شهری و حمل و نقل در سه شهر موفق بیان می گردد.
Introduction of Augmented Reality Ins tances utilizing Matter-Information Hybrid via Technology in Urban Spaces(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
41 - 50
حوزههای تخصصی:
Today city residents are experiencing a new way of life which is unprecedented ever since the urbanization concept appearance. The continuous demand to build and maintain the real city space with all the well-known problems, alongside the simultaneous management of urgency and the presence of a developing virtual parallel world, has baffled the city's management sys tems and city's residents. One of the proposed solutions is employing a machine approach to solve these related issues. The general purpose of this research is to provide a comprehensive definition of the concept of urban technology synthesis in the area of physical space as an urbanism machine. This inves tigation is a comparative s tudy to allocate and provide a particular paradigm for the introduction of augmented reality ins tances utilizing matter and information combination via technology in urban spaces. After the semantic framework formulation of the mentioned concept, recognition of tools ins tances in the context of nowadays cities have been considered. In the process of this research, the phenomenon of augmented reality has been retrieved, with its definitions and capabilities as tools for the realization of technological synthesis in the context of current cities. Another result of this research is the introduction of some advantages in applying augmented reality in cities.
مروری بر تجارب سامانه های امتیازدهی ساختمان های سبز در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
رشد ساختمان سازی در ایران از یک سو و نیاز به راهبردهای طراحی به منظور استفاده بهینه از انرژی های تجدیدپذیر و کاهش سوخت های فسیلی از سوی دیگر، ضرورت تدوین یک سیاست گذاری مدون در طراحی، اجرا و حفاظت از ساختمان ها را بر مبنای معیارهای زیست محیطی، اجتناب ناپذیر می سازد. امروزه در اکثر کشورهای توسعه یافته، سامانه های امتیازدهی زیست محیطی ساختمان ها در قالب گواهینامه های ساختمانی تدوین شده اند که برخی از آن ها در سایر مناطق جهان نیز مورد استفاده قرار می گیرند. این در حالی است که در ایران، تنها سند مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی، مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بوده و بسیاری از نکات زیست محیطی در آن مغفول مانده است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستر مطالعات کتابخانه ای، در صدد است تا با شناخت سامانه های متداول زیست محیطی، گامی مؤثر در طراحی ساختمان های سبز بردارد. مطالعه سامانه های امتیازدهی در هفت کشور توسعه یافته و در حال توسعه، تحلیل نمونه بناهای دارای این گواهینامه ها و مروری مبحث 19 مقررات ملی ساختمان، از اصلی ترین مباحث مورد بررسی در این مقاله می باشند.
بررسی میزان توجه به شاخصه های فرمی–کالبدی در آموزش دروس طراحی معماری در جهت کاهش مصرف انرژی در اقلیم گرم و مرطوب
حوزههای تخصصی:
امروزه، بحران انرژی و آلودگی های زیست محیطی، معماران و سیستم آموزش معماری را وارد چالشی جهت استفاده از انرژی های تجدیدپذیر نموده است . توجه به طراحی فرم ساختمان و استفاده از پتانسیل های اقلیمی، از اصول مهم طراحی اقلیمی می باشد که نیازمند آموزش در دروس طراحی معماری است. پژوهش پیش رو میزان استفاده از شاخصه سایه اندازی، کوران و مصالح، را به عنوان سه عامل تأثیرگذار طراحی اقلیمی در درس طرح دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد مورد مطالعه قرار داده است. روش تحقیق نیز از نوع کمّی و کیفی می باشد که داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی جمع آوری و توسط نرم افزار انرژی پلاس شبیه سازی و تحلیل شده است. این پژوهش در سه مرحله، ابتدا با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی، متغیرهای تأثیرگذار را شناسایی و سپس طرح های اقلیمی ساختمان های اداری منتخب دانشجویان را مورد آنالیز نرم افزاری قرار داده است و در انتها به ارزیابی نوع آموزش طراحی معماری و میزان به کارگیری متغیرها در طراحی های دانشجویان پرداخته است. نتایج حاصل نشان می دهد که؛ در حوزه آموزش طراحی معماری، متغیرها به درستی در طرح های دانشجویان منعکس نشده و نیاز به تبیین مناسب تر کاربرد شاخصه های اقلیمی مخصوصا کوران و تهویه طبیعی در آموزش طراحی معماری می باشد.
احیا موسیقی بومی با تاکید بر طراحی خانه موسیقی (مطالعه موردی: شهرساری)
حوزههای تخصصی:
موسیقی مانند همه هنرها آیینه تمام نمای زندگی و فرهنگ مردم یک سرزمین است. در این میان شاید به دلیل ظرفیت هایش سهم بیشتری در معرفی و انتقال فرهنگ یک ملت داشته باشد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کلی امکان طراحی خانه موسیقی با تاکید بر احیا موسیقی بومی در شهر ساری تنظیم گردید. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان شهر ساری هستند که بر اساس جدول مورگان تعداد 384 نمونه را به روش تصادفی ساده انتخاب و با به کارگیری ابزار پرسشنامه مورد پرسشگری قرار گرفته اند. اطلاعات جمع آوری شده در قالب نرم افزار spss و آزمون آماری ناپارامتری دو جمله ای روابط بین متغیرها مورد آزمون قرار گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده (% 51.57) از پاسخ دهندگان مرد و (%48.43) زن در پاسخ هایشان از طراحی و ساخت خانه موسیقی با تاکید بر موسیقی بومی مازندران در شهر خود رضایت دارند و طراحی آن را در حفظ و احیای موسیقی بومی مازندران موثر می دانند. همچنین با توجه به داده ها مشخص می شود که در میان عوامل تاثیرگذار در کمرنگ شدن موسیقی بومی مازندران بیشترین امتیازات مربوط به کمبود اماکن فرهنگی و آموزشی، ضعف خانواده در جهت انتقال موسیقی بومی بوده است.
بررسی زبان مشترک آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» و نحوه عینیت یافتن آنها در فضاهای معماری
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
45-55
حوزههای تخصصی:
آرکی تایپ ها، حقایقی از کل عالم هستی می باشند که از ضمیر پنهان انسان ها نشأت می گیرند و به عنوان اطلاعات مشترک جهانی گاهی به صورت تصاویر وارد خودآگاه می شوند. انسانها برای فایق آمدن بر شکاف بین بخش آشکار و پنهان ذهن خود، در پی شناخت آرکی تایپ ها، به منابعی چون نماد، اسطوره و رؤیا نیاز دارند. آرکی تایپ ها زمانی ظاهر می شوند که محتوایی پیدا کنند، زیرا آرکی تایپ ها به خودی خود تهی و خالی هستند. معماری، محتوی و واسطه ای برای بیان ناخودآگاه جمعی انسان ها، اسطوره های جهانی و رؤیاها است که به صورت نماد در فضاهای معماری نمود می یابند. مهمترین آرکی تایپی که همواره در طول تاریخ به شکل های گوناگون در آثار علمی، ادبی، هنری، فلسفی و ... تکرار می شود، مفهوم مرگ، زندگی و تولدی دوباره می باشد. هدف از این مقاله پاسخگویی به این سؤال است که آیا با دستیابی به مشترکات معنایی آرکی تایپ های ذهنی «تولد، زندگی و مرگ» که در ناخودآگاه جمعی انسان ها وجود دارد، می توان به درک مفاهیم آرکی تایپی و تجلی آن در فضاهای معماری رسید یا خیر. بر اساس هدف پژوهش حاضر، که شناخت مفاهیم معنایی آرکی تایپ می باشد، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است. در بین فضاهای معماری، این آرکی تایپ، به صورت گذر از جهان مادی سپس مکث در فضایی واسط و برزخ گون برای ورود به بهشت موعود و نهایتا رسیدن به کمال مطلق و سیر در فضای خالی، تهی و خلأ به شکل سلسله مراتب دنیوی به مراتب اُخروی در فضاهای مجموعه های آرامگاهی عینیت یافته است. با این فرض، به نظر می رسد علاوه بر تأثیر مسائل اجرایی، سازه ای، مصالح و فنون زیبایی شناسی در شکلگیری آرامگاهها، آرکی تایپ ها نیز در ساختار معماری این مجموعه ها بازتاب یافته باشند. این تحقیق نقطه شروعی است برای پژوهش های آینده جهت رسیدن به زبان مشترک معماری آرامگاهی ایران از طریق شناسایی آرکی تایپ ها به عنوان ابزار معرفی تازه ای جهت فهم معانی و دریافت پیامهایی نو از این بناهای ارزشمند.
رضایت و دیدگاه کارکنان ساختمان های اداری از نگاه معمار و غیرمعمار؛ نمونه موردی: شهر تهران و خرم آباد
حوزههای تخصصی:
رضایت کاربر از نظر کیفیت محیط داخلی از عوامل اساسی در طراحی معماری است. با توجه به آنکه معمار و غیرمعمار با توجه به آموزش هایی که در دانشگاه دیده اند، تفاوت های دیدگاهی را در معماری و زیبایی شناسی و درنتیجه رضایت بخشی دارند. چگونگی تفاوت کاربران معمار و غیر معمار از دغدغه های این پژوهش است. هدف این مقاله تعیین مرزهای همگرایی و واگرایی معماران و غیر معماران از نظر عامل رضایت کاربر با توجه به یک مطالعه موردی جامع است. در این پژوهش، از روش کمی استفاده شده و تعداد کافی پرسشنامه توسط کارمندان ایرانی در تهران و خرم آباد پر شده اند. داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیدگاه های معماران و غیر معماران در رضایت کاربر همگراست، که به طور خاص کیفیت، لذت بخشی، تمیزی، ایمنی و بهره وری را به دنبال دارد. از نظر معماران، بهره وری انرژی برای ساختمان ها از عناصر دیگر اهمیت بیشتری داشت. علاوه بر این، افراد غیر معمار (از هر دو جنسیت) طراحی سازگار با محیط زیست را دارای اهمیت تر از معماران دانستند. از نظر شغل و جنسیت، میزان رضایت کاربر از مردان در هر دو گروه معمار و غیر معمار بیشتر از زنان است. از این نظر، با توجه به نقاط واگرایی و همگرایی معماران و غیرمعماران می تواند طراحی بهتری را انجام داد. این تحقیق می تواند بینش جدیدی در مورد دیدگاه طراحی فضاهای اداری توسط معماران را ایجاد کند.
بایسته های ارزیابی حفاظت از محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
101-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی، مجموعه ای از منابع میراثی غیرقابل جایگزین در ابعاد ملموس و ناملموس، در نتیجه فرآیندهای تولید فرهنگی- اجتماعی و تجربیات در بستر زمانی و مکانی شکل یافته اند و در حال گذراندن تحولات در گذر زمان می باشند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی به عنوان یکی از اساسی ترین موضوعات در فرایند نظارت بر میراث می باشد، که این فرایند ارزیابی باید با مشارکت ذینفعان مختلف مرتبط با بستر فرهنگی مربوطه در طول زمان محقق شود. روش ها: پژوهش از نوع کاربردی- توسعه ای است و در دو بخش مطالعات نظری و عملی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. در بخش نظری از روش استدلال منطقی و تکنیک تحلیل محتوا و استنتاج منطقی و در بخش عملی از روش پیمایشی و تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گرفته شده است. یافته ها: دستیابی به ارزیابی کارامد وضعیت حفاظت محوطه های پویای میراث فرهنگی جهانی، مبتنی بر معیار "حفاظت، پایداری و انتقال برجستگی و منزلت فرهنگی سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "یکپارچگی" و "اصالت" و همچنین معیار "تجربه سایت میراثی" تحت تاثیر زیر معیارهای "ادراک برجستگی و منزلت فرهنگی" و "تجربه اصالت" محقق می گردد. نتیجه گیری: شاخص "حس دلبستگی مکانی" به عنوان مهم ترین عامل در مدل ارزیابی وضعیت حفاظت محوطه میراث فرهنگی جهانی محسوب می شود. بهره گیری به طور ادواری از این مدل پیشنهادی در فرایند نظارت، می تواند بستر مناسبی را برای سنجش میزان کارآمدی سیستم مدیریت محوطه پویای میراث جهانی مورد مطالعه فراهم سازد و می تواند با ابتکار اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، سازمان زیباسازی شهر تهران و شهرداری تهران به کار رود.
بررسی جلوه های تزئینی بقعه متبرکه امامزاده چهل تن در روستای کوکنده شهر جویبار
حوزههای تخصصی:
تزئین به عنوان یکی از مهم ترین مراحل تکامل هنر و معماری اسلامی، بر دیوارها و سطوح داخلی و خارجی بنا، نسبت به دیگر عناصر معماری اولویت خاصی دارد. تزئین ها گنجینه ای از نقوش هستند که علاوه بر ارزش ها و زیبایی ها، بیانگر معانی و هدف خاص در معماری اسلامی محسوب می شود. بررسی معماری مذهبی در ایران، بخصوص معماری بقاع متبرکه و تزئینات این اماکن در شناخت هنرهای بومی-مذهبی بسیارمهم و ضروری است. استان مازندران یکی از غنی ترین منطقه های فرهنگی ایران است که در طول حیات آدمی همواره محیطی مستعد برای بروز و ظهور تمدن ها و فرهنگ های اصیل بوده است. مقبره های سادات در سراسر مازندران زیارتگاه مردم است و بیشتر درجهت تبلیغ دین و راهنمایی مردم در زمان خود به مردم کمک می کردند و امروزه بقاع متبرکه آنان در سراسر این منطقه برجا مانده است. بقعه امامزاده چهل تن کوکنده در روستای کوکنده مزار سه تن از سادات به نام های قاسم، یحیی، حبیب الله که از نوادگان امام موسی کاظم(ع) هستند، در دو بقعه جداگانه قرار دارد که از جمله بقاع مورد توجه و احترام مردم این روستا و شهرستان جویبار است. این بنا متعلق به دوره قاجار می باشد و با توجه به نوشته های بر روی حاشیه در ورودی بقعه در سال1317 یعنی در دوره مظفرالدین شاه قاجار رنگ آمیزی و نقاشی شده است. هدف از این پژوهش ابتدا شناخت ویژگی های معماری این بنا و سپس بررسی نوع و مفهوم جلوه های تزئینی استفاده شده در این بقعه است. بنابراین پرسش این تحقیق به این صورت است که، هنرهای تزئینی به کار رفته در بقعه متبرکه امامزاده چهل تن دارای چه ویژگی هایی است؟ و مفهوم نقوش و رنگ در نقاشی های به چه صورت است؟در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. با توجه به پژوهش حاضر، نقاشی های دیواری عامیانه با مضمون مذهبی همانند درخت سرو، پرندگان و نمادهایی همچون شیر، استفاده از در و پنجره چوبی و سرشیرهای زیبا و ... در این بقعه از جلوه های هنری و تزئینی مذهبی مهمی است که در این مکان دیده می شود که به آنها در این مقاله پرداخته می شود.
تبیین مدلی برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
35 - 50
حوزههای تخصصی:
این مقاله که با هدف اصلی تبیین مفهوم پل به مثابه یک فضای شهری نگارش یافته است در پی پاسخ به این سوال است که چه گونه-هایی از پل های شهری می توانند به عنوان یک فضای شهری مطرح شوند؟ برای حصول به این منظور با استفاده از روش های پژوهش توصیفی-تحلیلی و از طریق جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی و تحلیل اطلاعات با روش های فراتحلیل، خلاصه سازی و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) از یک سو به گونه شناسی پل ها و معرفی گونه هایی که قابلیت فضای شهری شدن را دارا هستند و از سوی دیگر به تعریف فضای شهری و مولفه ها و معیارهای موثر بر کیفیت آن پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد برخی گونه های پل را می توان به عنوان فضای شهری به حساب آورد و برای تقویت نقش پل به عنوان فضایی شهری، افزودن مولفه عملکردی به پل و ارتقا معیارهای مرتبط با آن در مقایسه با سایر مولفه ها دارای اهمیت بیشتری است.
مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی در مساجد کبود مزارشریف افغانستان و سلطان احمد ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۰۵
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تزیینات با ارزش ترین بخش هنر اسلامی است. به این سبب که می تواند عقاید مذهبی و جلوه های فرهنگ وهنر این دوران را بازتاباند و با تمام فرازونشیب هایی که در طول قرن ها داشته، توانسته به طور چشمگیری خود را گسترش دهد و با بیانی یگانه در اقلیم های مختلف آثاری جاودانه از خود بر جای گذارد. در میان انواع تزیینات معماری، کاشی کاری و نقاشی ضمن آنکه بیشترین توجه معماران مسلمان را به خود جلب کرد، از دلایل بسیار مهم و مؤثر در نمود زیبایی و عظمت بناهای اسلامی است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش مطالعه و بررسی نقوش تزیینی دو مسجد کبود مزارشریف و سلطان احمد است. تزیینات بی مانند این دو مسجد از آن جهت مقایسه می شوند که موارد مشابه و غیرمشابه در نقوش تزیینی به کار رفته روی کاشی کاری ها را که با الهام از طبیعت و تأثیرات قومی و منطقه ای و برگرفته از هنر ایران باستان و ایران اسلامی است، شفاف سازند. روش پژوهش: این تحقیق به روش مقایسه و تطبیق نقوش تزیینات دو مسجد با استفاده از جدول هایی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد و در این راه از اسناد مکتوب و تحلیل داده ها نیز کمک گرفته شد. نتیجه گیری: خاستگاه نقوش تزیینی در دو بنا ریشه ایرانی دارد اما هر منطقه سازوکار مخصوص و خلاقانه خود را برای بومی کردن طرح ونقش خود به کار بسته است. تزیینات کاشی های به کاررفته در دو مسجد سازگار با دستورات دین اسلام ساده و انتزاعی شده و به جای طبیعت گرایی از تزیینات گیاهی و هندسی و نمادگونه استفاده شده است. این سبک علاوه بر زیباساختن معنا و نشانه هایی از نظم، کثرت و وحدت را نیز نمایان می کند و بر انسجام فضای روحانی محیط می افزاید.