فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۲۱ تا ۵٬۲۴۰ مورد از کل ۷٬۶۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
خانقاه در طی تاریخ ایران، به ویژه تا پیش از صفویه، در زمره بناهای پرشمار بوده است. بااین حال، از معماری آن چندان چیزی نمی دانیم. برای شناخت معماری خانقاه باید در طی چندین تحقیق در برهه های گوناگون تاریخی و مناطق جغرافیایی ایران و جهان اسلام، همه منابع نوشتاری عربی و فارسی و ترکی و نیز آثار مرتبط معماری را بررسی کرد. در این تحقیق، به مرحله نخست پیدایی خانقاه در زادگاه آن در ایران، یعنی در سده های نخست هجری در خراسان (ربع نیشابور) می پردازیم. روش این تحقیق تفسیری تاریخی و منبع اصلی آن، منابع اولیه نوشتاری مرتبط با خراسان سده های نخست است. صوفیان از سده دوم به بعد، در مکان هایی جز مسجد استقرار یافتند و از حدود سده پنجم بود که بنای خاص صوفیان، خانقاه خوانده شد. مظروف یا سازمان خانقاه در خراسان سده پنجم به دست ابوسعید ابوالخیر قوام یافت. این سازمان ارکانی دارد؛ از ارکان انسانی گرفته تا رسوم خانقاه. کارکردهای خانقاه دامنه ای دارد: از عمومی همچون مجلس گویی تا خصوصی همچون زاویه نشینی و سماع. بنای خانقاه این کارکردها را تحقق می بخشید. جای این بنا در درون یا بر کرانه شهر یا روستا بود نه در بین راه. اجزای کالبد خانقاه، همچون سازمان آن، طیفی داشت: مکان های باز، نیمه باز و بسته. مکان های باز، یعنی صحن و بام، به کارکردهای عمومی اختصاص داشت و مکان های بسته، یعنی جماعت خانه و حجره ها و صومعه، به کارکردهای خصوصی. مکان های نیمه باز، یعنی صفه (ایوان) و رواق، مقامی بینابینی داشت. جماعت خانه، به مقتضای نیازها و کارکردش، به صورت گنبدخانه بود. صحن در میان کالبد خانقاه قرار می گرفت و صفه بر صدر صحن. جماعت خانه مستقیماً یا به واسطه صفه، به صحن مرتبط می شد. حجره ها بر گرد صحن یا در دو سوی آن می نشستند و درآیگاه (دستگاه ورودی) در میانه یکی از اضلاع صحن.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان محله مسکونی (نمونه موردی: محله درکه – تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتقاء تعاملات اجتماعی از مهم ترین جلوهای فضاهای شهری موفق می باشد. پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در بین ساکنین 18-55 ساله ساکن و شاغل محله درکه تهران می پردازد. حجم نمونه با سطح اطمینان 95 درصد و احتمال خطای 5 درصد برابر 120 نفر تعیین گردید. با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و در دسترس، پرسشنامه محقق ساخته با 38 گویه تهیه و توزیع گردید. پرسشنامه ها با استفاده از نرم افزار Spss نسخه 18 تحلیل شد. روش آزمون و بررسی رضیات تحقیق با استفاده از آماره استیودنت (t)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت. اعتبار (پایایی) این پرسشنامه به توجه آلفای کرنباخ معادل 0.811 مورد تأیید قرار گرفت. مقاله حاضر می کوشد ضمن شناسایی عناصر مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی، رابطه همبستگی بین این عوامل را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که ساختار اجتماعی- سیاسی شهر، ساختار کالبدی- فضایی و حالات روحی- روانی استفاده کنندگان از فضا در ارتقاء تعاملات اجتماعی در میان ساکنان درکه تأثیرگذار می باشد.
تجلی نور خُرَّه با ابعادی هنری و عرفانی در معماری ایرانی- اسلامی با تاکید بر آراء شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
65-74
حوزههای تخصصی:
"سهروردی" یکی از فیلسوفان و حکیمان بزرگ مسلمان، فلسفه خویش را بر اساس "نور" استوار کرده است؛ نظریه ها و آموزه های شیخ اشراق، تاثیر زیادی بر باور و عملکرد هنرمندان ایرانی داشته است. از این رو پژوهش حاضر، نحوه تلقی سهروردی از نور و مراتب انوار را مورد بررسی قرار داده است و سعی دارد تا نحوه تجلی نور خُرَّه یا نور ملکوتی را که در حکمت اشراقی سهروردی اهمیت زیادی داشته، در این هنر مشخص نموده و به این پرسش پاسخ دهد که کدام عناصر، تجلی نور حکمت اشراق در معماری ایرانی اسلامی هستند. در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به روش اسنادی و روش تحقیق به صورت توصیفی و تجزیه و تحلیل کیفی است. بر اساس نتایج بدست آمده هیچ نماد و مظهری مانند نور، به وحدت الهی نزدیک نیست و بدین جهت معمار ایرانی و مسلمان کوشیده است حتی الامکان در آنچه می آفریند از نور استفاده کند. عناصری چون مناره، محراب، مقرنس، کاشی، طاق های مسلسل (پیوسته)، شیشه های رنگی و حضور بارز رنگ زرد و طلایی، همگی نمادهایی از نورالانوار هستند؛ و همین طور مفهوم خُرَّه یا نور ایزدی در معماری، به صورت شمسه و بکارگیری سطوح مشبک به شکل هاله ای نورانی در زیر گنبد، تجلی پیدا کرده است.
پوشش های سبک برای حیاط مرکزی ابنیه ی تاریخی ایران؛ نقد وضع موجود و ارائه ی الگوهای پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی بسیاری از ابنیه ی تاریخی کشورمان در حال حاضر به دلیل اعطای عملکردهای نوین و یا گسترش فضاهای جمعی در حیاط نمونه های باززنده سازی شده، با سقف هایی سبک پوشیده شده اند که اغلب دارای جزییاتی ضعیف، اجرایی نامناسب و منظری نازیبا هستند و به دلیل عدم امکان برچیده شدن آسان و سریع، جایگاه و مفهوم معماری درونگرا با حیاط های باز مرکزی را از بین برده اند. این مقاله در ابتدا به شکلی اجمالی سابقه ی پوشش های سبک در فضاهای باز و حیاط های مرکزی بناهای کشورمان را معرفی می کند. سپس به بررسی، آسیب شناسی و تحلیل چند نمونه ی داخلی و پس از آن به معرفی و بررسی چند نمونه ی موفق بین المللی می پردازد. سپس از بین تجارب بررسی شده جنبه های هماهنگ با خصوصیات کالبدی و فرمی ابنیه ی تاریخی ما با اضافه نمودن پارامترهایی تکمیل و به نمونه هایی گسترده و متنوع تر تعمیم داده می شوند. این نمونه ها به صورت الگوهای طراحی پوشش های سبک برای حیاط مرکزی ابنیه ی تاریخی ایران در جداول تحلیلی ارائه می شوند. این الگو ها توسط تصاویری که معرف طرح کلی ساختاری و هندسی این پوشش ها می باشند در جداول آمده اند. پیشنهاداتی که از تحلیل و بررسی نمونه های داخلی به دست می آیند به الگوهای قابل برپایی و برچیدن پرداخته و پیشنهادات دیگر، الگوهای پوشش های تغییرپذیر را معرفی می کنند.
واکاوی نقش هنرهای عمومی در موفقیت فضای شهری میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
89 - 100
حوزههای تخصصی:
در رابطه با میدان نقش جهان به عنوان یکی از فضاهای شهری پژوهش های گوناگونی صورت پذیرفته، اما آنچه در این پژوهش مورد توجه و بررسی خاص قرار گرفته است، شناسایی نقش هنرهای عمومی در موفقیت این فضای شهری است. در ابتدا معرفی انواع هنرهای عمومی از یک سو و شناسایی عوامل زمینه ساز موفقیت فضاهای شهری از سوی دیگر و نحوه ارتباط این دو با یکدیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و بدین ترتیب نقش مثبت به کارگیری هنرهای عمومی در بهبود و موفقیت فضاهای شهری شده است. در ادامه ضمن بررسی انواع هنرهای عمومی که درگذشته در این میدان وجود داشته و همچنین آنهایی که امروزه نیز مورد استفاده قرار می گیرد، به سنجش نظرات استفاده کنندگان این فضای شهری در رابطه با میزان علاقه مندی آنها به حضور و یا استمرار هنرهای عمومی در میدان نقش جهان با استفاده از پرسش نامه پرداخته شده است.
مدرسه جعفرآباد بنایی ناشناخته از دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدرسه جعفرآباد در فاصله 50 کیلومتری شمال اصفهان در دشت باستانی برخوار قرار گرفته و برای اولین بار، توسط نگارندگان شناسایی شده است. تحقیق حاضر به منظور پاسخ به پرسش هایی همچون تعیین زمان ساخت بنا، دلیل ساخت مدرسه در جعفرآباد و تعیین ارتباط مدرسه با سایر ابنیه و علت قرارگیری مدرسه در بافت فعلی جعفرآباد انجام شده است. روش مورد استفاده در این مقاله، توصیفی تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستان شناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، مدرسه مورد مطالعه به دقت ثبت و مستند سازی شده و در مرحله بعد با مطالعه متون و منابع مکتوب تاریخی، به ویژه سفرنامه ها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و برخی کتب و منابع دوره معاصر و همچنین بررسی ارتباط جعفرآباد با سایر سکونت گاه های دشت برخوار، پاسخ گویی به سؤالات مطرح شده مورد نظر بوده است. بر این اساس، مشخص شد که مدرسه جعفرآباد در اواخر دوره صفوی و احتمالاً زمان سلطان حسین صفوی ساخته شده و دلیل ساخت آن در این مکان، به واسطه اهمیت شهری جعفرآباد و همچنین در نتیجه موقعیت مکانی ویژه آن، در بین سکونت گاه های عهد صفوی دشت برخوار بوده است. قرارگرفتن مدرسه در بافت فعلی، توسعه شهری جعفرآباد در عهد صفوی را نشان داده و تمهیدی در راستای بالابردن ظرفیت های اقتصادی، به منظور تأمین هزینه های مدرسه و تداوم حیات آن بوده است.
بنای رُشت خوار؛ مسجد یا خانقاه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از بناهای ایران در طی روزگاران به سبب های گوناگون از میان رفته یا «نوع» آنها منقرض شده است. خانقاه یکی از این انواع است. از راه های شناخت معماری خانقاه بررسی بناهایی است که بر سر نوع آنها اختلاف است. بنای معروف به «مسجد جامع رشت خوار» در راه زاوه به خواف در زمره این بنا هاست. تحقیق هایی که درباره این بنا انجام گرفته متکی بر اصول معماری خانقاه و کاوش های باستان شناسی نبوده است. این مقاله متکی به یافته هایی تازه درباره معماری خانقاه در خراسان سده پنجم و نیز برخی یافته های باستان شناختی است. بنای رشت خوار که در بیرون شهر رشت خوار کنونی واقع شده، درون شهر قدیم رشت خوار یا در کرانه غربی آن بوده است. کالبد بنا مرکب است از دستگاه ورودی، صحن با حجر ه هایی گرداگرد آن و یک ایوان و یک گنبد خانه. بنای رشت خوار در حدود سده پنجم ساخته شده است و در دوره تیموریان آن را تعمیر کرده اند و کتیبه ای به بنا افزوده اند. بنای رشت خوار پیش از ثبت در فهرست آثار ملی خانقاه خوانده می شد؛ اما همواره بر سر نوع آن میان محققان اختلاف بوده است. هیچ یک از محققان معیارشان را برای خانقاه خواندن یا نخواندن بنای رشت خوار مشخص نکرده اند. بر اساس تحقیق یاد شده درباره معماری خانقاه، بنای رشت خوار با معماری خانقاه و سلسله مراتب کالبدی و کارکردی آن انطباق دارد. این انطباق نشان می دهد که به ظن قوی بنای رشت خوار خانقاه است.
پژوهشی تطبیقی درساختار کالبدی- فضایی باغ ایرانی در دوران صفوی و گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمیان جلوه های گوناگون هنر معماری ایران، باغ ایرانی با ظاهری آکنده از سادگی و طراوت بر پایه اصولی مشخص و بنیادین، نمایش نمادینی از بهشت موعود است. هنرمند معمار با تکیه بر اصول اولیه معماری ایرانی و آگاهی از شرایط اقلیمی و توانمندی های طبیعی مناطق مختلف و با الهام از توصیفات متون مقدسی چون قرآن کریم پیرامون باغ های بهشت، باغ ایرانی را خلق می کند. در این میان، با افزایش روابط فرهنگی ایران و هند به خصوص در دوره های تیموری و صفوی، باغ ایرانی نیز همچون سایر ارکان معماری ایرانی، الگوی هنرمندان هندی قرار می گیرد که تجلی این تاثر در قلمرو معماری گورکانیان به وضوح قابل مشاهده است. در این پژوهش با بررسی هندسه ی باغ و برخی عناصر طبیعی و مصنوع مشخص گردید که باغ های عصر صفوی با ورود به هند در عصر گورکانی، بستری متفاوت، شکلی خاص و متمایز با تاکید بر هنر بومی را به نمایش می گذارند.
ارزیابی اثربخشی مشوق های محرک حفاظت از خانه های با ارزش تاریخی؛ (مطالعه موردی: بناهای تاریخی محله جلفای اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از خانه های با ارزش تاریخی که به عنوان پدیده های نمادین هویتی تلقی می شوند امری ضروری می باشد. در شرایط کنونی، مالکان تنها عاملان حفاظت هستند و از طرفی، وضع مقررات حفاظتی، حقوق مالکیت آنها را محدود کرده است. در کنار عوامل محدودکننده توسعه ملک باید مشوق هایی نیز وجود داشته باشد تا انگیزه لازم جهت حفاظت را ایجاد کند. از این رو مقاله حاضر، با هدف توجه به منفعت فردی در راستای حفاظت از منفعت اجتماعی، در پی ارزیابی مصوبه شماره 2293/91/28 شورای اسلامی شهر اصفهان مبنی بر بخشش عوارض تعمیر و کسر پارکینگ و ارزش افزوده بر تغییر کاربری کلیه بناهای تاریخی شهر اصفهان ارائه شده است. محدوده مطالعاتی پژوهش، محله تاریخی جلفای اصفهان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش در زمره پژوهش های پیمایشی است. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل هزینه- فرصت انجام یافته و داده های آماری اسنادی و میدانی تحقیق در زمستان 91 گردآوری شده اند. نتایج، حاکی از آن است که با مقایسه هزینه- فرصت حفاظت و یارانه اعطایی ناشی از مصوبه مذکور در محدوده مطالعاتی، یارانه ارائه شده در مورد 47 درصد از املاک تاریخی، پاسخگوی هزینه- فرصت حفاظت می باشد و در مورد مابقی املاک، با افزایش فرصت بهره وری زمین، اختلاف بین هزینه- فرصت حفاظت و یارانه حمایتی، بیشتر می شود و این مصوبه، اثربخشی لازم جهت جبران هزینه- فرصت حفاظت را ندارد
سکنای اصیل: از خوانش هایدگر تا اصفهان صفوی مطالع های پیرامون باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳
51-61
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی و کارکردگرایی در معماری و شهرسازی از دیرباز در چالشی دیرین با یکدیگر قرار داشته اند که تا به امروز ادامه دارد. بررسی این چالش از منظر تفکر مارتین هایدگر، ارتباط آن را با امکان سکنای اصیل انسان در فضای معمارانه آشکار می سازد. از منظر هایدگر، حضور انسان در جهان و قرب او با فضایی که در آن سکنا م یگزیند مهم ترین دغدغه آفرینش فضاهای شهری است که معمار و طراح فضاهای شهری باید به آن توجه نماید. با این دیدگاه، نکته مهم این است که همه اجزای مؤثر در سکنای انسان از حقیقتی واحد نشأت گرفته و به آن رهنمون می شوند. روش پژوهش د ر این مقاله، پدیدارشناسی هرمنوتیک، برگرفته از آرای هایدگر است، که فضای معمارانه را انضمامی کننده فضای اگزیستانس و تقاضای انسان از این فضا را مطالبه کردن ساختاری می داند که امکانات متعددی را برای تعیین هویت اصیل ما در جهان فراهم می آورد. این مقاله در پی آن است که با انطباق مفاهیم و اصول مورد نظر هایدگر در خصوص سکنا با باغ-شهر اصفهان در دوره صفوی، به مثابه معماری و شهرسازی اصیل اسلامی-ایرانی به این موضوع بپردازد که انسان برای سکنا گزیدن اصیل باید به ریش هها و حقیقت وجودی خود در جهان رجعت نماید و این، یگانه احضاری است که میرایان را به سکنای شان فرا می خواند. به این ترتیب وظیفه معماری و شهرسازی در پیوند با یکدیگر را می توان گردآوردن عناصر فضای وجودی به گونه ای دانست که انسان در آن به سوی اصالت حرکت کرده و سکنا می گزیند و برای طی این طریق جهان را انضمامی کرده و به محیط پیرامونی اش در قالب ساختما نها و فضاهای شهری تجسم معمارانه ببخشد و برای این منظور به ارضای عمیق ترین نیازهای وجودی انسان نائل آید؛ رویدادی که در اصفهان عصر صفوی تا حد زیادی محقق گردیده است.
الگویی برای طراحی مسکن روستایی مبتنی بر مشارکت و تأمین نیازهای ساکنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارتقای کیفی مسکن روستایی کشور، به دنبال ارائه راهکاری عملیاتی برای مشارکت ساکنین در طراحی مسکن روستایی در یک منطقه مشخص از ایران بوده است. منطقه انتخابی روستای بالقیه در شهرستان مشکین شهر می باشد. دراین راستا، مباحثی در زمینه مشارکت ساکنین از برخی نظریه پردازانی که در این چارچوب مطالعه و فعالیت کرده اند، طرح شده و تعریفی از مفهوم الگو در معماری مسکونی ارائه شده است. همچنین مهم ترین موانع راهکارهای مشارکتی در طراحی مسکن برشمرده شده است. تأکید این بخش بر اهمیت نظرات استفاده کننده و مشارکت ایشان در فرایند طراحی و ساخت مسکن بوده است. با توجه به آن که ارائه الگوی طرح مسکن بخشی از فرایند ساخت مسکن محسوب می شود و اجرای طرح مطلوب منوط به ایجاد بستر مناسب درخصوص آن است، در این بخش، ارائه الگوی ساخت در روستا، به دو سطح تقسیم شده است: الف. ارائه روش مدیریتی و اجرایی و به عبارت دیگر برنامه ریزی ساخت وساز در روستا که فرایندی را تعریف می نماید که طرح خانه بخشی از آن محسوب می شود. ب. اعمال برنامه ریزی انجام شده در یک خانه روستایی مشخص. در ادامه به منظور معرفی شیوه ای عملیاتی برای جذب مشارکت ساکنین در فرایند معماری، طراحی خانه نمونه با کمک ساکنین در روستای مطالعه شده انجام شده است. ضمن تحلیل وضع موجود خانه نمونه و خواست های ساکنین، فرایند طراحی تشریح شده و طرح نمونه ارائه شده است. در نهایت راهکارهایی که در جهت حل موانع استفاده از راهکارهای مشارکتی در این فرایند مورد استفاده قرار گرفته، جمع بندی و ارائه شده است.
بررسی تطبیقی عدالت فضایی در شاخص های ایمنی پارک های شهری (مطالعه موردی: پارک کوهسنگی و پارک وحدت شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
ایمنی عبارتی است که دارای گستره وسیعی از مفاهیم نظری است که نشان دهنده عوامل عینی و ذهنی است و استفاده مطلوب از فضای سبز شهری و پارک ها زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در این فضاها احساس آرامش و ایمنی کنند. نابرابری در مکانیابی فضایی خدمات شهری و همچنین نابرابری در ایجاد و رعایت ملاحظات طراحی در این مکان ها خود باعث استفاده غیر موثر شهروندان، افزایش هزینه ها و عدم مطلوبیت خواهد شد. بنابراین ، در این مقاله به بررسی و تحلیل شاخص های ایمنی در پارک های شهری مشهد (کوهسنگی و وحدت) بر اساس 5 شاخص ایمنی پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو پارک کوهسنگی در منطقه توسعه یافته شهر و پارک وحدت در منطقه کمتر توسعه یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. تعداد پرسشنامه از طریق فرمول کوکران 384 به دست آمد که برای هر پارک 190 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0.866 به دست آمد که نشان دهنده روایی مطلوب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایمنی پارک وحدت نزدیک به متوسط ارزیابی شده و شاخص های ایمنی پارک کوهسنگی بالاتر از متوسط هستند. شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی بهداشتی در پارک کوهسنگی، مطلوب ارزیابی شده اند و در مقابل، پارک وحدت میانگین های پایینی نسبت به این شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج آزمون T مستقل، پارک وحدت و کوهسنگی از لحاظ شاخص های ایمنی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته اند. همچنین در هر دو پارک، ویژگی های فردی پرسش شوندگان مانند جنسیت و سطح تحصیلات با شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی فیزیکی، همبستگی داشته اند.
تبیین سیر تکامل الگوی میدان شاه در پایتخت های صفوی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۷
77 - 86
حوزههای تخصصی:
میدان نقش جهان اصفهان، الگوی تکامل یافته میادین شاه در پایتخت های دوره صفوی ایران است. دستیابی به الگوی مذکور یکباره نبوده و ریشه های شکل گیری و تکامل آن در پایتخت های اول و دوم صفوی وجود داشته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تفسیری–تاریخی است؛ به طوری که تبیین نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی بین ویژگی های میادین شاه، پس از شناخت، استنتاج و تحلیل از اسناد و متون تاریخی انجام یافته است. سیر ویژگی های کالبدی و عملکردی میادین شاه، دارای روندهایی ثابت، متغیر و تکاملی بوده اند. کاربری های میدان و دسترسی های آن روندی ثابت و زمان شکل گیری، اسامی و ابعاد میادین شاه، روندی متغیر داشته است. طرح اولیه، محدود شدن تعدد و تنوع عناصر معماری کناره ای و شکل گیری همزمان آنها با میدان، جداره سازی، نسبت هندسی یکسان و طراحی عناصر طبیعی از ویژگی های تکاملی این سیر است. تحلیل روند این ویژگی ها نشان دهنده آن است که سیر تکاملی در الگوی میادین شاه پایتخت های صفوی وجود داشته است.
مقایسه باز تعریف و باز به کارگیرى سنت در معمارى معاصر ایران و اروپا (مطالعه موردى: برخى آثار لوکوربوزیه و سید هادى میرمیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
35 - 48
حوزههای تخصصی:
در مباحث نظری معماری و شهرسازی ایران به جهت اهمیت، مفاهیم «سنت» و «هویت» بسیار بحث و جدل شده است. در این مقاله روش و رویکرد میرمیران در بازبه کارگیری سنت با بنیان گذار عملی نهضت مدرن یعنی لوکوربوزیه مقایسه خواهد شد. نوع رویکرد آنان در بازتعریف و باز به کارگیری از سنت هاى معمارى فرهنگ و بومی شان متفاوت است، همان گونه که در مقاله اشاره خواهد شد، لوکوربوزیه مانند جهان بینى مادى غربى به دنبال بازتعریف مظاهر ملموس و مادى سنت هاى کلاسیک معمارى غرب مانند ابعاد، اندازه و تناسبات و بازتعریف روابط مابین عناصر موجود در بنا مانند راه پله و سازه در قالب تفکر مدرن است؛ حال آن که میرمیران در فضای معنوى تر و مفهومى تر به دنبال ارائه باز تبیینى انتزاعى تر و غیر مادى ترى از سنن و عناصر تاریخى معمارى ایران مى باشد، به دنبال باز آفرینى مفاهیمى مانند تضاد درون و بیرون، نور، شفافیت و سبکى در شکل معاصر آن در معمارى ایران است.
گونه شناسی خانه های سنتی شهرستان تالش، نمونه موردی: روستای خاله سرا 57(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۱۳۱-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
شناخت و دسته بندی صحیح گونه های مختلف معماری می تواند در درک بهتر فضا، حفاظت از آن و نیز در دستیابی به شیوه های جدید طراحی مفید واقع گردد. استان گیلان در شمال کشور و در کنار سواحل جنوبی دریای خزر قرار گرفته است. از خصوصیات بارز آن رطوبت و بارندگی زیاد است که عامل اصلی شکل گیری معماری و شهرسازی این ناحیه می باشد. مجتمع های زیستی سواحل خزری، از معماری ویژه ای برخوردار هستند که شاید بتوان نمونه های با ارزش آن ها را در شهرستان تالش که در حد فاصل یک صد کیلومتری مرکز استان گیلان (رشت) قرار گرفته است و به خصوص در روستای خاله سرا 57 که در حد فاصل پانزده کیلومتری مرکز شهرستان (تالش) قرار گرفته است مشاهده نمود. این نوشتار سعی بر آن دارد تا گونه های معماری روستای خاله سرا 57 را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. اطلاعات مقاله حاضر بر اساس مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی گردآوری شده و از جامعه آماری مشتمل بر 495 بنای مسکونی و 90 خانه سنتی که دارای معماری ارزشمند بوده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. به همین سبب ابتدا به توصیف وضع موجود روستا پرداخته شده و سپس به عناصر کالبدی روستا و فضاهای موجود در بناها و گونه های روستا پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که روند گسترش بناهای روستا بر اساس الویت های اقلیمی به ترتیب از سمت شرق به غرب و سپس در ارتفاع شکل گرفته است و بطور کلی سه الگوی معماری در بافت روستای خاله سرا 57 یافت می شود، که این سه الگو عبارتند از خانه های کرسی بلند، خانه های تلار دار و خانه های غلام گردشی. که خانه های با الگوی کرسی بلند با اختصاص73% بیشترین میزان در بافت روستا و خانه های تلار دار نیز با 24% به دلیل هزینه های بالای اجرا کمتر مورد استقبال روستائیان قرار گرفته است و همچنین آخرین گونه از خانه های روستا که به غلام گردشی معروف می باشد با اختصاص 3% از مجموع آمارهای ارائه شده در گونه شناسی بناهای روستایی خاله سرا 57 مورد استفاده قرار گرفته است.
رمز و راز معماری معبد اناهیتا
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
کارگاه نظریه های نو گزارش مجله منظر از کارگاه های تخصصی مرکز پژوهشی نظر است که در آن صاحبنظران برای نخستین بار یافته های نوین خود را که در اثر تأمل در موضوع قدیم به دست آورده اند به بحث می گذارند. این نظریه ها به تدریج در قالب مقاله های مستقل به طور مشروح عرضه می شود.
طراحی شهری نوین بر پایه تحریف های عامدانه در ادراک عمق و فاصله؛ از رویکرد نشانه تا خطاهای کاربردی اپتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال چهارم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۲
64-75
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مقوله ادراک عمق و فاصله و تحریف های عامدانه در حوزه طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظم دهی و چیدمان آگاهانه کیفیات فضایی به گونه ای مناسب و در راستای مقاصد کلی طراحی، این تجربه ادراکی را دستخوش تغییر قرار دهند و بدین طریق آگاهانه مسیری را کوتاه تر و یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظرین و استفاده کنندگان از فضا متبادر سازند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود پیرامون نحوه عملکرد سیستم بصری انسان در رابطه با ادراک عمق و فاصله، به سبب تأکید بیشتر متون علمی انتشار یافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت تئوریک، به رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد در بخش نخست از این مقاله، تلاش گردیده است تا با نگرشی علمی و از دریچه نگاه طراحی شهری، شاخص ترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقوله ادراک عمق و فاصله مورد بررسی و تحلیل قرار گیرند؛ مؤلفه هایی که می توان با تجمیع و یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصله ادراکی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم نیز به بحث پیرامون تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت به کارگیری آن ها در طراحی ساختارهای کالبدی – فضایی شهری، پرداخته شده است.
Obstacles of Iranian Inner-Cities Gentrification (Case Study: Navvab Project, Tehran, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۴, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۱۴
95 - 110
حوزههای تخصصی:
One of the results of urban renovation is population displacement. If these renovations lead to live prosperous social classes, it is called gentrification. In this regard one of the urban renovation strategies is gentrification that is equal in "the acceptability of texture in public opinion" and is known as a synonym of "improving the quality of living environment for residents and citizens". In Iran despite interventions that take place in inner-cities these interventions are not the examples of gentrification; accordingly, it must be understood that what factors influence these interventions and whether renovation of Iranian inner-cities can be occurred in the framework of gentrification? This article tries to review the Navvab Project, by using a descriptive – analytical approach and documentary – library survey. Therefore, while reviewing mentioned project, gentrification obstacles of this project and its generalizations to Iranian inner-cities, hypotheses in three levels, Macroscopic, Mesoscopic and Microscopic scales, have been explained and strategies for preparation of this process provided.
تبیین مفهوم بیرون و درون در فضاهای مابین مسکن آپارتمانی "مطالعه موردی بالکن در سه نمونه از مجموعه های مسکونی تهران"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، سرعت ساخت مسکن آپارتمانی موجب توجه کمتر به کیفیت فضاهای زندگی و فضاهای مابین و مفهوم "بیرون و درون" در مجموعه های مسکونی شده است. منظور از فضاهای مابین در آپارتمان های مسکونی سلسله مراتبی از فضاهای واسطه از ورودی مجموعه، تا بالکن، است. تحلیل پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که سه دسته عوامل ادراکی- معنایی، عملکردی- رفتاری وکالبدی– محیطی در بستری اجتماعی- فرهنگی ویژگی های فضاهای مابین را تعیین می نمایند. برای آزمون مدل نظری پیشنهادی، بالکن به عنوان فضای باز خصوصی مابین واحد مسکونی و محوطه مسکونی انتخاب شده است. پرسش اصلی این است که کیفیت بالکن به عنوان فضاهایی مابین، تحت تاثیر چه عواملی است و در بسترهای اجتماعی- فرهنگی متفاوت انتظار مردم از کارکرد آن چیست؟ برای مطالعه موردی سه مجموعه از آپارتمان های مسکونی تهران با زمینه های متفاوت اجتماعی- فرهنگی انتخاب شدند. روش تحقیق کیفی و رویه عملی آن تکمیل پرسشنامه، مصاحبه با ساکنان و استفاده از فن تمایز معنایی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که ارتباط بیرون و درون فضاهای مسکونی و ارتباط آن با وضعیت اجتماعی ساکنان، از طریق بررسی عوامل ششگانه فوق در چارچوب مدل پیشنهادی قابل تبیین است. توجه به کارکردهای ثانویه و چندمنظوره بودن فضاهای مابین، از نیازهای برنامه ریزی و طراحی برای ارتقاء کیفیت زندگی در مسکن آپارتمانی است.
عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۳ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۴۷
۱۱۶-۱۰۱
حوزههای تخصصی:
هر مکان روستایی با توجه به میزان جمعیت ساکن خود، جهت پاسخگویی به نیازهای آنان باید عملکردها و کاربری های گوناگون را در خود داشته باشد. برای آن که فعالیت های مختلف در مکان های مناسب استقرار یابد و روابط مطلوبی با همدیگر داشته باشند، تدوین طرح ارزیابی کاربری زمین به دنبال تهیه برنامه کاربری اراضی ضروری به نظر می رسد. هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در طرح های هادی روستایی از دیدگاه سه گروه (کارشناسان بنیاد، اساتید و مشاورین طرح های هادی) می باشد. روش به کار رفته در این تحقیق، فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP است. به این ترتیب از ارتباط بین اهداف، معیارها، زیر معیارها و معرف ها یک ساختار سلسله مراتبی تهیه شده است. سپس ضریب اهمیت معیارها و زیر معیارها، وزن معرف ها و امتیاز نهایی شاخص ها و معرف ها محاسبه و سازگاری منطقی قضاوت های کارشناسان مربوطه بررسی شد. مراحل یاد شده با استفاده از نرم افزار Expert Choice، صورت گرفته است. دلایل تحقق پذیری در 5 گروه دلایل اقتصادی، اجتماعی، فضایی-کالبدی، اکولوژیک و سازمانی- مدیریتی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نظرات سه گروه اساتید دانشگاه، کارشناسان و مهندسین مشاور بنیاد مسکن، شاخص مدیریتی (با وزن 405/0)، اقتصادی (با وزن 3/0)، اجتماعی (با وزن 157/0)، فضایی- کالبدی (با وزن 098/0) و در نهایت شاخص اکولوژیک (با وزن 04/0) به ترتیب اولویت 1 تا 5 را در تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی دریافت کرده اند.