فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
203-215
حوزههای تخصصی:
بافت های قدیمی و تاریخی هر شهر، پاسخی مناسب برای زندگی افراد در زمان خود بوده و اصول و ارز ش های جامعه خود را به کالبد معماری بدل کرده اند. گرچه نیازها و فرهنگ جوامع امروز با انقلاب های صنعت و اطلاعات دگرگون شده، اما همچنان ریشه های عمیقی در فرهنگ حاکم بر بناهای تاریخی خود وجود داشته و میتوان از آن ها آموخت. یکی از اصول واجد ارزش خانه های سنتی حریم و علی الخصوص حریم دیداری یا قابلیت کنترل میزان دید به درون خانه با توجه به فضای رو به آن است. در این مطالعه سعی بر آن است که تاثیر عنصر دریا و دید به آن بر حریم بصری بناهای مسکونی بافت قدیم شبه جزیره بوشهر بررسی شود. در این راستا با روش پژوهش در عمل، مطالعات میدانی انجام شده است؛ بدین صورت که با نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند، شش بنای مسکونی درون و لبه بافت تاریخی که دارای عنصر شناشیر خارجی هستند، انتخاب و برداشت شده اند. با معرفی عناصر موثر در حریم دیداری، تعداد، سطح و دید آن ها، میزان باز، نیمه باز یا بسته بودن فضای خانه توسط این عناصر در نمای بناهای داخل بافت و رو به دریا مقایسه و تاثیر عامل دریا در حریم بصری خانه ها استنتاج شده است. آن چه از نتایج برآمده نشان دهنده این است که دریا باعث کاهش نیاز به حریم بصری خانه ها شده به گونه ای با وجود ثبات تناسبات، نماهای درون بافت دارای فضاهای بسته بیشتر و فضاهای باز کمتری نسبت به خانه های لبه بافت هستند اما میزان فضای نیمه باز در آن ها یکسان بوده و تحت تاثیر عامل دریا قرار نگرفته است.
کاربرد مقامات قرآن مجید در تولید تزئینات هندسی برای معماری اسلامی ایران بر مبنای معماری پارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
273-286
حوزههای تخصصی:
ﻣﺴﺎﻟﻪ: ﺗﺠﺎرب ﺗﺰﺋﯿﻨﯽ و ﻫﻨﺪﺳﯽ یﮑﯽ از اﺟﺰای ﻻیﻨﻔﮏ ﻣﻌﻤﺎری ﺳﻨﺘﯽ ایﺮان در دوره اﺳﻼﻣﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﺑﺪیﻊ آن، ﺗﺤﺴﯿﻦ ﺑﺴﯿﺎری از ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان ایﻦ ﺣﻮزه را ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ اﺳﺖ. یﮑﯽ از ﭼﺎﻟﺶﻫﺎی ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ ﻣﻌﺎﺻﺮ، ﻋﺪم ﮔﻔﺘﻤﺎن ﺑﯿﻦ رویﮑﺮدﻫﺎی ﺳﻨﺘﯽ و ﻣﺪرن ﺑﺮای ﺧﻠﻖ ﻫﻨﺪﺳﻪ و ﺷﮑﻞﻫﺎی ﺟﺪیﺪ اﺳﺖ. اﻫﺪاف: ﻫﺪف از ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺗﺰﺋﯿﻨﺎت و ﻓﺮمﻫﺎی ﻫﻨﺪﺳﯽ ﺳﻪﺑﻌﺪی ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﺻﻮل زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﮔﺸﺘﺎﻟﺖ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد، ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪای ﮐﻪ ایﻦ ﻓﺮمﻫﺎ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﺮﮐﺎﻧﺲﻫﺎی ﺻﻮﺗﯽ ﺣﺎﺻﻞ از ﻗﺮاﺋﺖ ﻗﺮآن در ﻣﻘﺎمﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﮑﻞ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ. روش: ﺑﻪﻣﻨﻈﻮر ﺗﺤﻘﻖ اﻫﺪاف از ﻃﺮیﻖ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻣﯿﺪاﻧﯽ اﺑﺘﺪا ﺑﻪ ﺑﺎزﺷﻨﺎﺳﯽ و دﺳﺘﻪﺑﻨﺪی ﻣﻘﺎمﻫﺎی ﻗﺮآﻧﯽ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﻤﺎری ﭘﺎراﻣﺘﺮیﮏ و ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﺑﺮای ﺗﺠﺰیﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ آﻧﻬﺎ از روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺳﭙﺲ روشﻫﺎی اﻟﮕﻮﺳﺎزی و ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﮑﻞ اﻟﮕﻮ ﺑﺮ ﭘﺎیﻪ اﺻﻮل زیﺒﺎیﯽﺷﻨﺎﺳﯽ ﮔﺸﺘﺎﻟﺖ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. در اﻧﺘﻬﺎ ﻓﺮمﻫﺎی ﻫﻨﺪﺳﯽ ﺳﻪﺑﻌﺪی ﺑﻪ روش ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮی ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار رایﻨﻮ و ﮔﺮسﻫﺎﭘﺮ ﺑﺮاﺳﺎس ورودیﻫﺎی ﺻﻮﺗﯽ ﺣﺎﺻﻞ از ﻗﺮاﺋﺖ ﻗﺮآن در دو دﺳﺘﮕﺎه ﺳﻪﮔﺎه و رﺳﺖ ﺗﺮﺳﯿﻢ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﭘﮋوﻫﺶ ﻣﺬﮐﻮر ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﺪ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮان از زﺑﺎن ریﺎﺿﯽ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﯿﻦ ﻣﻌﻤﺎری ﭘﺎراﻣﺘﺮیﮏ و ﻣﻘﺎمﻫﺎی ﻣﻮﺳﯿﻘﺎیﯽ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده در ﻗﺮاﺋﺖ ﻗﺮآن ﺑﻬﺮه ﺟﺴﺖ و ﺑﺎ رویﮑﺮد ﻣﻌﻤﺎری اﺳﻼﻣﯽ، ﭘﻮﺳﺘﻪﻫﺎی ﺳﻪﺑﻌﺪی ﮐﻪ ﻧﻘﺸﯽ ﮐﺎرﺑﺮدی در زیﺒﺎﺳﺎزی ﺟﺪاره ﺑﺰرﮔﺮاهﻫﺎی ﺷﻬﺮی را دارﻧﺪ، ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻧﻤﻮد.
ابعاد و مؤلفه های نگرش استمرار و گسست تاریخی در پهنه های زیست اجتماعی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۱۲۲-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی در مقایسه با بافت های شهری که از اوایل قرن حاضر شکل می گیرند مساحت کمتری را اشغال کرده و براساس ارتباطات پیاده شکل گرفته بود. بافت تاریخی از رشد تدریجی برخوردار بوده و به طور نسبی احداث زیرساخت ها و خدمات، با نیازهای ساکنین آن هماهنگ بوده و بر همین اساس بین کاربری های مسکونی و دیگر کاربری ها تعادل برقرار شده، نیازهای جدید بر سازمان فضایی بافت تحمیل نمی شده و تفکر خانه و تعمیر به جای تفکر مسکن و تعویض مطرح بوده است اما از حدود 1340 به بعد به دلایل بسیار مانند ورود بیش از پیش فرهنگ بیگانه، استفاده سکونتیِ صرف از محل اقامت و وابستگی بیش از حد به امکانات شهر جدید، بافت تاریخی در زمره نامتعادل ترین بافت های شهری قرار گرفت. این روند همچنان ادامه دارد و بیشتر بافت های تاریخی ایران و ساکنان آن ها هر روز با مشکلات جدید و عوامل ناپایدار مواجه هستند. از دید صاحب نظران روند قبلی یک روند مستمر و تحولات دهه های اخیر به مثابه انقطاع تاریخی بوده است. بر این اساس سوالات اصلی مقاله حاضر به این شرح است: ابعاد و مؤلفه های استمرار و در طرف مقابل انقطاع تاریخی در یک پهنه زیست اجتماعی مانند بافت های تاریخی کدامند؟ از نظر خبرگان کدامیک از عوامل و بسترهای مسببِ دو نگرش فوق، از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ این نوشتار در پی گردآوری و اهمیت سنجی ابعاد و مؤلفه های استمرار و گسست در بافت های تاریخی است. برای رسیدن به پاسخ پرسش های مطروحه روش تحقیق ترکیبی مورد نظر است. به این صورت که در پس مرور منابع موجود و دستیابی به عوامل دو نگرش استمرار و گسست، ابتدا آن ها را به روش تعداد ارجاعات و سپس پرسشنامه خبرگان مورد سنجش و وزن دهی قرار می دهد. اگرچه اعتبار وزن دهی خبرگان بیش از تعداد ارجاعات است (به دلیل اهمیت بومی سازی مؤلفه ها و گسترگی منابع)، اما همسویی این دو روش می تواند ملاک مورد اعتمادی برای اهمیت بخشی به ابعاد و مؤلفه ها باشد.
ارزیابی رویکرد شهر بوم مبنا براساس توسعه پایدار به روش تحلیل ارزیابی یکپارچه محیطی (IEA)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:این مقاله با مروری بر ادبیات مربوط به بوم ساخت و توسعه پایدار، روند تاریخی برنامه ریزی بوم ساختی، روش های ارزیابی بوم ساخت پایدار شهری، معیارها و شاخص های آن را به ویژه در ایران بررسی می کند؛ زیرا مبانی تئوریک این مباحث در ایران کمتر شناخته شده است. مطالعات یکپارچه ارزیابی محیط زیست، رویکردی کاملاً جدید، پویا و نظام مند است که شهر و محیط زیست را در یک چرخه متقابل بوم شناختی می بیند و با مددجستن از مدل های ارزیابی سیستماتیک بوم ساختی و تعیین شاخص هایی کاربردی و بومی سازی شده مطابق با هر ناحیه به مطالعه و تحلیل آن می پردازد. در این مقاله سعی شده ضمن شناخت مشکلات محیط زیست شهری، نقش مدیریت شهری در حل مشکلات آن در عرصه های بوم شناسی شهری بررسی و اصول روش شناختی و نظری در این زمینه تبیین شود؛ همچنین روند ایجاد این ساختار مطالعاتی که نشان دهنده اهمیت ارتباط منطقی و متقابل بین رویکردهای بوم شناختی، بوم ساخت های شهری و فعالیت های بشری بوده تشریح شود. اهداف:1. شناخت مشکلات محیط زیست شهری و خصایص هریک از آنها؛ 2. تعیین نقش مدیریت شهری در حل مشکلات محیط زیست در عرصه های بوم شناسی شهری؛ 3. بومی سازی چارچوب مفهومی یکپارچه در ارتباط با اعمال مدیریت شهری براساس شناخت شاخص های محیط زیست. روش تحقیق: روش تحقیق به کاررفته در این مقاله بر دو روش مبتنی است: تحلیل ارزیابی یکپارچه محیطی (IEA) به منظور آگاهی از مشکلات زیست محیطی و علل و نتایج آنها در واقع روند ایجاد شاخص های زیست محیطی را تحلیل می کند و چارچوب تحلیلی آن (DPSIR) است که در مقیاس فضایی زمانی به شناسایی مسائل کنونی دارای اولویت محیط زیست و تحلیل تغییرات آن می پردازد. نوع تحقیق، تحلیلی اکتشافی و ماهیت و روش آن کیفی است که سعی شده استنتاجات لازم از طریق تحلیل محتوا و بررسی کتابخانه ای اسناد و مدارک و سپس روش تطبیقی انجام پذیرد. نتیجه گیری:یافته های این مقاله نشان می دهد که نظارت نزدیک و ارزیابی اثرات فعالیت های انسانی بر محیط زیست و بوم ساخت وابسته به آن، مسئله ای اساسی است. از آنجا که روش ها و شاخص های مختلفی برای ارزیابی بوم ساخت پایدار شهری وجود دارد، در نتیجه تلاش برای توسعه یک بوم ساخت شهری در سطح میکرو که دقیق، جامع و در قالب یک چارچوب مفهومی باشد ضروری به نظر می رسد. این چارچوب باید توانایی تجمیع با ابزارهای ارزیابی مقیاس بزرگ تر را داشته باشد.
تدوین چارچوب مفهومی تبیین کننده کیفیت های طراحی شهری مرتبط با سلامت روان ساکنان محلات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
11-17
حوزههای تخصصی:
طبق گزارش برنامه جامع ارتقا ی سلامت روان کشور در سال 1394، اختلالات روانی رتبه دوم بار بیماری ها را در ایران به خود اختصاص داده است و ساکنان مناطق شهری از جمله گروه های اکثریتی هستند که بیشتر از اختلالات روانی مبتلا رنج برده اند. از این رو زندگی شهرنشینی خود عاملی تهدیدکننده برای سلامت روان ساکنان به شمار می رود. در حالی که موضوع سلامت و سلامت روان در حال یافتن جایگاهی قابل قبول در دانش طراحی شهری در مطالعات جهانی است، این حوزه مطالعه در ایران تنها در چند سال اخیر با تمرکز بر بعد جسمانی سلامت مورد توجه قرار گرفته و بعد روانی سلامت همچنان مغفول مانده است. از این رو هدف مطالعه حاضر، واکاوی ارتباط بین سلامت روان و محیط شهری و تدوین چارچوب مفهومی معطوف به ارتقای سلامت روان از طریق طراحی شهری است. مطالعه حاضر از نوع کیفی، گردآوری داده ها از طریق مطالعه اسنادی متون معتبر نظری و استخراج مولفه های سلامت روان در ابعاد رویه ای و ماهوی طراحی شهری با استفاده از تحلیل محتوای کیفی متون است و سنجش روایی چارچوب مفهومی با مصاحبه از صاحب نظران حوزه طراحی شهری و روان شناسی، تکمیل پرسش نامه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کیفیت هایی نظیر "ایمنی و امنیت" ، "همسازی با طبیعت و دسترسی به فضای سبز- آبی"، "نفوذپذیری و حرکت پیاده"، "کیفیت عرصه همگانی"، "رنگ تعلق و دلبستگی به مکان" و "پاکیزگی محیطی" از بعد ماهوی و "تعاملات و مشارکت اجتماعی" از بعد رویه ای با سلامت روان ساکنان در ارتباط هستند.
واکاوی گونه شناسانه عنصر گذر در بافت تاریخی شهرهای ایران مورد پژوهی بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
83 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: گذرهای تاریخی، شبکه ای هم پیوند از راه هایی بوده که شاکله بافت، مقیاس و تعیّن فضایی قلمروهمگانی را در شهرهای تاریخی رقم می زده اند. تنّوع در فرم و کالبد گذرها، می تواند سبب تکوین نوعی از نگاه گونه شناسانه شود که در آن معیارهای گوناگونی مانند نحوه شکل گیری و طراحی، شکل، سطوح جانبی، جنس و بافت سطوح، عناصر شاخص و تناسبات فضایی مورد توجه قرار می گیرند. سازوارگی بافت های تاریخی به نحوی است که سبب می شود تنوّع گذربندی خود را به مثابه بارزترین وجه ایجاد تمایز در بافت بنمایاند، و سبب شود تا هر گذر، عاملی باشد برای ایجاد تصویری مشخص از هر محله یا زیربخش از بافت شهر تاریخی. هدف: هدف مقاله بازخوانی بارزه مندی ها و معیارهای مستتر در کالبد گذرهای تاریخی شهر شیراز، به منظور گونه شناسی تحلیلی آنهاست. روش:این مقاله به واکاوی گونه شناسانه گذرهای بافت تاریخی شیراز می پردازد. بدین منظور نمونه ای شامل بیست گذر از مهم ترین گذرهای بافت با پراکنش متناسب مورد تحلیل قرارگرفته، و بر اساس معیارهای مستخرج از مطالعات پیشین، و پیمایش میدانی، ویژگی های کالبدی هر یک از گذرها بازشناسی، تحلیل و فهرست گردیده است. یافته ها: در شهرهای تاریخی ایران، گذرها افزون بر اینکه عامل تشخّص قلمروهای فرهنگی و زیستی هستند، موجب ایجاد تصویری متمایز برای بخش های مختلف آن می شوند. بر این اساس تنوع فرم و محتوا در عین ویژگی های مشترکی که می توان در هر شهر برای گذرهای تاریخی متصور شد، به نوعی رخ می نمایاند و سبب ایجاد تصویری متمایز برای هر بخش از شهر می شود. ویژگی های منحصر بفردی که خود عامل بارزه مندی قلمروهای تاریخی و فرهنگی شهرهاست و فهم این ارزشمندی های مکانی و ارزش دهی دوباره به محیط های تاریخی می تواند سازوکاری برای بازخوانی فضاهای تاریخی و استفاده از آنها به عنوان الگوی بازطراحی گردد. نتیجه: نتایج نشان می دهد علیرغم بنیان مشترک گذرها به عنوان اجزاء شکل دهنده به شبکه ای همپیوند در شهر تاریخی، ویژگی های منبسط از زمینه فرهنگی، موقعیت مکانی، و کارکرد و نقش پذیری مشخص، سبب ایجاد طیفی متنوّع از گذرها با رعایت ملاحظات طراحی منجر به تکوین تباین و تداوم فضایی بوده است. این تنوّع نشان از ظرفیت بافت تاریخی در ایجاد کلّیتی متکثّر از عناصر متباین خطّی به صورت یک شبکه پویای شهری داشته است.
تدوین یک چارچوب نظری ترکیبی از برهمکنش نحوفضا و قرارگاههای رفتاری به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی؛ مورد کاوی نارمک، یوسف آباد و شهرک غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مقاله حاضر، درصدد ارائه و تبیین یک چارچوب نظری پیشنهادی، بر روی فصل مشترک نحوفضا و روانشناسی اکولوژیک است به منظور مقایسه الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی معاصر شهر تهران است. یک ضلع اصلی این چارچوب نظری نظریه پیکره-بندی فضایی در نحوفضاست و ضلع دیگر آن، نظریه قرارگاههای رفتاری راجر بارکر در روانشناسی اکولوژیک.هدف: این نوشتار، تلاش می کند با استفاده از چارچوبی نظری پیشنهادی خود، مبنایی برای مطالعات الگوهای رفتاری-حرکتی در درون محیط های مسکونی و بافت شهرها ارائه دهد. مرور مفاهیم و مضامین نحوفضا نشان می دهد که این نظریه قادر نیست پوشش کاملی بر الگوهای رفتاری-حرکتی در درون بافت ها داشته باشد و چنین ادعایی نیز ندارد. از سوی دیگر، روانشناسی اکولوژیک نیز، در مفهوم سینومورفی خود دچار جزءنگری شده است. این پژوهش نشان می دهد که مدل های نظری نحوفضا، ذهنی است و از عینیات محیط انسان ساخت، فاصله می گیرد و در آزمون های تجربی سربلند نیست.روش:برای پرکردن این خلاء، قرارگاه رفتاری راجر بارکر، این قابلیت را دارد که در تلفیق و ترکیب با نحوفضا تفسیرهای نزدیک به واقعیتی را عرضه کند.یافته ها: در پایان، نوشتار با ارائه یک چارچوب نظری ترکیبی از این دو، به پژوهشگران دریچه ای برای ادراک الگوهای رفتاری-حرکتی در محیط های مسکونی عرضه می دارد.نتیجه: ارتباط میان الگوی پراکنش و توزیع قرارگاه های رفتاری و میزان همپیوندی پیکره بندی فضایی محیط مسکونی، ارتباط معنی داری را در اکثر نقاط نمایش می دهند. اندک اختلاف های مشاهده شده نیز بعلت مداخلات و تغییراتی است که در اثر تسهیل حرکت در بافت باعث تغییر در میزان همپیوندی محور شده است.
بازنمایی سازه های آبی تاریخی در میدان وقت و ساعت یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میدان وقت و ساعت از میدان های شناخته شده شهر میراث جهانی یزد محسوب می شود. هر چند برجسته ترین و شناخته شده ترین وجه این میدان، موضوع ساعت و رصدخانه قدیم آن در قرن هشتم است، اما ارزش های تاریخی و معماری این میدان تنها به این موضوع محدود نمی شود. یکی از نکات جالب توجه در پیشینه تاریخی و ارزش های کالبدی این میدان، پیوند بسیار قوی میدان و عناصر معماری پیرامون آن با سازه ها و تأسیسات آبی ست که موضوع اصلی مقاله حاضر است. انگیزه شروع این پژوهش اطلاعات تاریخی است که نگارنده در حین مطالعات یک پروژه اجرایی در این میدان با آن مواجه شد. بدین نحو که در فرآیند مطالعات شناخت و بررسی پیشینه تاریخی میدان، از طریق منابع شفاهی و مصاحبه با ساکنین قدیم محدوده میدان و محله وقت و ساعت، اطلاعات ارزشمندی از حضور عناصر و سازه های آبی در ساختار قدیم میدان بدست آمد که متأسفانه در منظر کنونی میدان به چشم نمی آیند. این امر انگیزه ای شد تا با تکمیل داده های اطلاعاتی از طریق مراجعه به منابع مکتوب و نیز اسناد تصویری و نیز بررسی های میدانی به صحت سنجی منابع شفاهی اقدام شود و نتایج پژوهش به صورت مقاله در اختیار عموم قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی تحلیلی در جهت شناخت ابعاد ناشناخته میدان وقت و ساعت در ارتباط با موضوع آب و تأسیسات تاریخی مرتبط با آن است. نتایج بررسی نشان می دهد قرارگیری این میدان در مرکزیت بافت تاریخی شهر یزد و در محل تقاطع چندین قنات تاریخی موجب شده که عنصر آب به طرق گوناگون در بخش های مختلف میدان نمود پیدا کند و این مطلب از وجوه برجسته این میدان تاریخی محسوب می شود. از این میدان دسترسی به سه قنات مهم شهر یزد یعنی قنات زارچ، قنات اله آباد و قنات وقف آباد وجود داشته است و آثار آن به صورت آب انبار و پایاب در بخش های مختلف میدان وجود دارد. با این وجود در وضع فعلی، هیچ کدام از این تأسیسات نمودی در سیمای عمومی و تاریخی میدان ندارند و همگی دفن یا پنهان شده اند. این در حالی است که این سازه های آبی شواهد مهمی از پیشینه تاریخی، اجتماعی و فرهنگی میدان محسوب می شوند. موضوعی که در طرح های بازآفرینی میدان باید مورد توجه جدی قرار گیرد و در راستای تقویت منظر فرهنگی میدان و آشکارسازی و بهره مندی بهینه از آنها اقدام گردد.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی در محله زعفرانیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
19 - 36
حوزههای تخصصی:
در کشور ما ارزش گذاری بر املاک و مستغلات به عنوان یکی از مهم ترین عناصر سبد خانوارهای شهری، متولی خاصی ندارد و عملاً دفاتر مشاور املاک، سازندگان و مالکین هریک و با توجه به منافع خود ارزش یک ملک را تعیین می کنند. از سوی دیگر ارزش زمین شهری، خود رابطه مستقیمی با دسترسی به امکانات کالبدی-فضایی شهر دارد. این مقاله بر آن است تا مؤلفه های کالبدی- فضایی مؤثر بر ارزش زمین های مسکونی را در محله زعفرانیه شهر تهران، به عنوان نمونه موردی بررسی کند و در خلال مرور ادبیات موضوع و مصاحبه با کارشناسان، سرمایه گذاران و ساکنین محله، مؤلفه های مستخرج را با استفاده از روش ANp اولویت بندی و وزن دهی نماید. ابزار تحقیق شامل مصاحبه با کارشناسان بخش املاک و تهیه پرسش نامه بوده و جهت حجم نمونه از فرمول کوکران با حجم نمونه 80 نفر و برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Excel استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های دید به نقاط اطراف زمین (249/0)، دسترسی به امکانات و فعالیت های شهری (051/0)، ساختار قطعات زمین (011/0)، آسایش محیطی (065/0)، تصویر ذهنی ساکنین (441/0) و میزان امنیت محیط (228/0) بر قیمت زمین های مسکونی محله زعفرانیه تأثیر داشته اند.
شناخت تحولات ریخت شناختی کلیساهای ارمنی جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کشور امروزی ارمنستان، که بخشی از اورارتوی باستانی است، اولین سرزمینی است که مسیحیت را به طور رسمی پذیرفت، قدیمی ترین کلیساها را ساخت و معابد قدیمی را به کلیسا تبدیل کرد. با کوچ ارامنه و همزمان با برپایی جلفای اصفهان در دوره شاه عباس اول، بنای کلیساها با برخورداری از تجربه های کهن و با فرمان عدم تعارض با ابنیه پایتخت به شکل دیگری به منصه ظهور رسیدند. به نظر می رسد در سابقه پژوهش های محققان درباره کلیساهای جلفای نو، به معماری و مناسبات فرهنگی بستر جدید توجه کافی نشده است. شناخت روند نزدیک شدن معماری مذهبی ارامنه جلفا به معماری اصفهان و بهره گیری از نتایج آن در طرح های مرمت شهری خصوصاً در محله جلفا ضرورت این پژوهش است. هدف: پژوهش، با هدف شناخت ساختار کالبدی-فضایی و تحولات ریختی بنای اصلی کلیساهای جلفای نو در تعامل با معماری اصفهان، در جست وجوی پاسخ به این پرسش است که تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساهای جلفای نو چگونه بوده است؟ کدام گونه مولد و آغازگر پیشرفت طرح های بنای کلیسایی بود؟ در روند تحولات ریختی کلیساها، چگونه معماری ساختمان اصلی کلیساها به معماری اصفهان نزدیک شد؟ روش: پژوهش با روش تفسیری-تاریخی انجام شد و داده ها، با توجه به مدارک و اسناد موجود و برداشت های میدانی، گردآوری شده اند. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش حاکی از الزام به رعایت گونه ای محدودیت در فرم تبیین شده بنای کلیساهای ارمنی است. وجود گونه مولد و تأثیرپذیری از تکنیک های معمارانه دوره شاه عباس اول در سیر تحولات ریختی تأیید می شود. در مقایسه با معماری شاخص اصفهانِ این دوره، تحولات ریخت شناختی ساختمان اصلی کلیساها نشانه گرایش به ایرانی شدن سبک معماری دارد. کلیسای گئورگ مقدس اولین بنای کلیسایی با ویژگی های معماری ایرانی است که امکان تحولات کالبدی-فضایی بعدی را فراهم کرد. ساختار کالبدی-فضایی کلیساهای مریم مقدس و بتخهم مقدس با مساجد شیخ لطف الله و جامع عباسی قابل مقایسه است و بخشی از چگونگی تحولات در گونه مولد را به خوبی نشان می دهند.
بَررسیِ تَطبیقیِ ارتباطِ انسان نگاره هایِ کاخ ها ونقوشِ منسوجاتِ عصرِ صفوی(نمونه موردی : کاخِ چهلستونِ اصفهان)
حوزههای تخصصی:
"نگارگری"در روزگار صفویان یکی از هنرهای رایج زمان و از هر لحاظ بی بدیل بوده است. این هنر که زبان گویای هنرمندان و اساطیری چون"رضاعباسی" نیزهست تاثیری عمیق بر تار و پود و پارچه های هم عصرخود نیز داشته است. به نحوی که حتی دسته بندی این پارچه ها بر اساس همین نقوش صورت می گیرد. نقوش مورد استفاده در پارچه های این دوره علاوه برنقوش تزئینی حاوی نقوش زیبای انسانی و مضامین و معانی مربوط به آن نیز می شود. در این نوشتار سعی نگارنده بر آنست تا ریشه ها و ارتباط این دو هنر گرانمایه ایرانی در روزگار صفوی را به تماشا و قیاس بنشیند. در این راستا مطالعاتِ میدانی وکتابخانه ای به صورت پایاپای انجام پذیرفته وکاخ پذیرایی چهلستون به عنوان منبعی از انسان نگاره های این عصر چراغ راه بوده است.
ارزیابی کارکرد مکان سومی کافه ها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مکان های سوم، مکان های عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل می گیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکان ها هستند، کمک می کنند. با توجه به ویژگی مکان های سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکان های سوم، کافه ها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونه مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافه ها و کافی شاپ های دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران می پردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکان های مذکور با ویژگی های مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافی شاپ و نقش متفاوتشان در شکل دهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکان ها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگی های بستر قرارگیری شان به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافه ها و کافی شاپ ها به عنوان مکان های سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیری شان می گردد.
شبیه سازی پارامتریک کارایی ساختمان در مراحل اولیه طراحی: ساختمان مسکونی میان مرتبه در اقلیم گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
5 - 28
حوزههای تخصصی:
بحران نفت دهه هفتاد میلادی سرآغاز حرکتی بود با هدف کاهش مصرف انرژی که در بخش ساختمان تحولاتی را در مراحل طراحی و ساخت در پی داشت. در این زمینه بهینه سازی کارایی سامانه های ساختمان در مراحل اولیه طراحی روشی است که می تواند منجر به بازدهی بالا در ساختمان شود در حالی که هزینه اندکی به همراه خواهد داشت. معمار در هنگام طراحی یک ساختمان انرژی کارا نیازمند شناسایی عوامل و شاخص های مؤثر است تا با تعیین آنها بتواند به هدف خود در صرفه جویی انرژی در ساختمان دست یابد. بنابراین اولین قدم تعیین این عوامل و مؤلفه ها است و قدم بعدی تعیین توابع هدف برای بهینه یابی. لذا برای شناسایی مؤلفه ها و اهداف، از مرور ادبیات و برای پیاده سازی روند بهینه یابی از الگوریتم های تکاملی استفاده شد. به این منظور یک ساختمان مسکونی به عنوان نمونه موردی که در اقلیم گرم و خشک تهران قرار دارد بررسی شد. طی این پژوهش با استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه، ۱۲ مؤلفه با سه تابع هدف شدت مصرف انرژی، آسایش محیط داخل و روشنایی نور روز بهینه یابی شدند. در کنار تعیین حالات بهینه مؤلفه ها، با تحلیل حساسیت مشخص شد که مصالح دیوار خارجی مؤثرترین مؤلفه در شدت مصرف انرژی و آسایش محیط داخل و نوع شیشه پنجره مؤثرترین عامل در روشنایی نور روز است.
جایگاه کوه در ادبیات ایران در گذر زمان و تأثیر مدرنیته بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
کوه در اندیشه های اساطیری، جایگاه خدایان و در ادیان مهم محل وحی و گفت وگوی خداوند با پیامبران است، اما در فلات ایران به دلیل جغرافیای خاص این سرزمین که کوه منبع وجود آب بوده است، اهمیت بیشتری دارد. در کتاب دین زرتشت، اوستا، بارها از کوه به نیکی یاد شده و در قرآن هم بارها بر اهمیت آن تأکید شده است. از طرف دیگر و چنان که در بیان مسئله مطرح می شود، وجود منابع آب عامل اصلی و اولیه قرارگیری اغلب شهرها و روستاهای ایران بر دامنه کوه ها بوده است، البته عوامل مهم دیگری همچون وجود هوای مناسب دامنه کوه، نقش دفاعی کوه در برابر بلایای طبیعی و انسانی و وجود ظرفیت های معیشتی و ... نیز بر شکل گیری این سکونتگاه ها و استمرار قرارگیری آنها در دامنه کوه تأثیرگذار بوده است. این کارکردها سبب شده تا کوه در ذهن ایرانیان اهمیت بسیاری داشته باشد، اما در گذر زمان و به دلایل مختلف، به خصوص ورود مدرنیته و تکنولوژی اهمیت کوه برای مردم کاهش یافته و لذا معنای کوه در ذهن مردم به عنوان یک عنصر حیاتی تغییر کرده است. با درنظرگرفتن این مسئله، هدف از نگارش این مقاله آن است تا با روش کیفی مطالعه اسناد تاریخی و از طریق بررسی تاریخی نمونه هایی از اشعار شاعرانی که جایگاه برجسته ای در ساخت زبان و ذهن ایرانیان داشته اند، جایگاه کوه در گذر زمان در ادبیات ایران را ارزیابی کنیم و ببینیم رویکرد شعرا به کوه چه تغییراتی داشته است؟ همان طور که در بیان مسئله گفته شد، نظر به اهمیت ورود مدرنیته بر جایگاه ذهنی مردم بررسی می کنیم که مدرنیته تا چه اندازه ای بر معنای کوه در شعر تأثیر گذاشته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که جایگاه معنایی کوه در گذر زمان در ذهن شعرا، به خصوص در شعر نو که برآمده از ورود مدرنیته به ایران است، تغییر یافته است. رویکرد عمده شعرای شعر نو به کوه، رویکردی عینی است. همچنین بررسی ها نشان می دهد عامل مؤثر دیگری پیش از ورود مدرنیته به شعر معاصر، بر تغییر معانی طبیعت و کوه وجود داشته که شاید از خود مدرنیته مهم تر باشد و آن هم دل زدگی شعرا و روشنفکران از دوران قاجار و صفوی به دلیل کاهش قدرت زایش فرهنگی و واپس گرایی نادرست اندیشه های معنوی است.
بررسی مصوبه برج-باغ بر فضای شهری (نمونه موردی منطقه 1 شهرداری تهران محله ازگل)
حوزههای تخصصی:
باغ های شهری به عنوان ریه های شهر، یکی از مهم ترین گنجینه های شهری به شمار می روند.. در سالیان اخیر سرمایه ای شدن زمین و سودجویی ناشی از آن سبب گردید که باغات شهر به عنوان زمین های مناسب برای ساخت ساز مورد تخریب قرار گیرند. برای جلوگیری از تخریب باغات شهر تهران، مصوبه ای بنام برج-باغ توسط شورای شهر در سال 1382 به تصویب رسید. هدف از این مصوبه حفظ باغات شهر تهران بود، ولی رفته رفته این مصوبه شکل قانونی به تخریب باغات داد. محله ازگل یکی از مناطقی بود که به خاطر دارا بودن میزان زیادی از باغات، تخریب های گسترده ای به خود دید. این پژوهش با هدف بررسی قانون برج و باغ صورت گرفت. نوع پژوهش کاربردی و ماهیت آن توصیفی- تحلیلی بوده که با استفاده از مصاحبه های عمیق و نرم افزار GIS، میزان تخریب باغات و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش بیانگر این است که قانون برج-باغ نه تنها در حفظ باغات شهر تهران و محله ازگل موفق نبوده بلکه به تخریب باغات وجهه قانونی داده و اثرات جبران ناپذیری بر محله ازگل داشته است.
نخستین یادگار دوران اسلامی کاشان؛ بررسی فرم، سازه و شیوه ساخت مناره مسجدجامع کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار معماری به جامانده از گذشته را می توان از جوانب گوناگون و با رویکردهای مختلف، مطالعه کرد. فرم معماری، سازه و فنون ساخت، تزیینات و جزئیات بناها و سیر تحول و تطور آن ها از زمان شکل گیری تا امروز، موضوعاتی کلی است که می توان در بناهای گذشته بررسی کرد. علاوه بر بناها، برخی اجزا و عناصر معماری گذشته نیز به دلیل برخورداری از ویژگی های منحصربه فرد و جالب توجه، واجد ارزش هستند و می توانند موضوع بررسی باشند. در این مقاله، به طور ویژه به مناره مسجدجامع کاشان پرداخته می شود که اولین بنای تاریخ دار کاشان در دوره اسلامی به حساب می آید. پایداری این بنا پس از گذشت قرن ها و با وجود وقوع زمین لرزه های متعدد در کاشان، ضرورت بررسی و مستندنگاری آن را تبیین می کند. بنابراین هدف این پژوهش آن است که ضمن توجه به پیشینه تاریخی مناره و مستندنگاری دقیق اجزای مختلف آن، شیوه ساخت هریک از این اجزا و فرم سازه ای و جریان نیروها در مناره بررسی شود و سپس تحلیل لرزه ای صورت گیرد. برای رسیدن به این هدف، بخش مهمی از داده های پژوهش از راه حضور در مسجدجامع کاشان و پیمایش مناره و برداشت آن به دست آمده است؛ همچنین از منابع کتابخانه ای و شفاهی برای کنترل یافته های میدانی و دانستن سرگذشت مسجد استفاده شده است. راهبرد اصلی این پژوهش توصیفی تحلیلی است و آن بخش از نتایج پژوهش که به تحلیل لرزه ای مربوط است، حاصل تحلیل مناره با استفاده از نرم افزار SAP2000 است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد در ساخت مناره مسجدجامع که به استناد کتیبه روی آن یک مناره سلجوقی است، تدابیری به کار گرفته شده؛ از جمله فرم باریک شونده مناره، کاهش ضخامت اجزای آن با افزایش ارتفاع، کاهش صلبیت بنا، ایجاد فضاهای خالی با اجرای دو پلکان و کاربرد چوب در ساختمان آن. کاربست چنین تمهیدات معمارانه ای است که مناره را از آسیب جدی در طول قرن ها مصون داشته است.
محراب بری در نگاره های تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
133-142
حوزههای تخصصی:
نگاره های ایران منابعی هستند که ساختار و آرایه های بناهای ایران را به خوبی بازتاب می دهند. بنابراین در مقام منابع مکمل در مطالعه معماری ایران باید به آن ها رجوع و کمبودهای اطلاعاتی را جبران کرد. با چنین نگرشی، در این مقاله، آرایه (آذین) گچی که در نگاره های بهزاد و میرک ، نگارگران مکتب نقاشی هرات، بازتاب یافته، بررسی و تحلیل شده است. مقاله حاضر نشان می دهد که نه در نگاره های تیموری و نه در بناهای باقی مانده از این عصر، تنگ بری وجود نداشته، بلکه آرایه ای که در نگاره ها ترسیم و در بناهای تیموری ایجاد شده، «محراب بری» است. اگر نمای تنگ بری ها شبیه تنگ و صراحی است، شکل نمای طاقچه های محراب بری شبیه محراب است. بنابراین با در نظر گرفتن شکل محراب، این آرایه گچی را محراب بری نامیده اند. بر پایه تحلیل نگاره ها و خوانش متون تاریخی می توان گفت محراب بری آذینی برای آراستن عمارات مجلل همچون کاخ ها، کوشک ها، آرامگاه ها و نیز مکانی برای به نمایش گذاردن اشیاء نفیس در برابر دیدگان مشتاق در عصر تیموری بوده است. برخی عمارات سلطنتی را که دارای آرایه گچی محراب بری بوده اند، می توان چینی خانه نامید.
سیر تحول حرم حضرت معصومه(س) با تأکید بر سلسله مراتب ورود (تشرف) از دوره صفوی تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
81-104
حوزههای تخصصی:
فضاهای ورودی در اماکن مقدس که زائر به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، دارای کیفیت هایی مبتنی بر آداب زیارت هستند که به آن ها سلسله مراتب تشرف گفته می شود. پژوهش های متعددی درباره ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی درباره ورودی اماکن مقدس ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب (زائر یا سیاح) پژوهش های اندکی صورت گرفته است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد حرم حضرت معصومه(س) در دوره صفوی و قاجار دارای سلسله مراتب تشرف بوده است که در طول این دوران در حال تغییر مداوم بوده و نسبت به زمان حاضر نیز متفاوت بوده است. مقاله به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک مخاطبان حرم حضرت معصومه(س) می گذارد. برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به حرم در دوره صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی به واکاوی منابع و اسناد کتابخانه ای پرداخت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته حرم حضرت معصومه(س) را بازسازی کند منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و منابع مکتوب تاریخ شهر قم، به خصوص سفرنامه های زوار، تجّار و سیّاحانی است که قصد شهر قم را داشته و یا از آن عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش در جست وجوی تأثیرات ادراکی سلسله فضاهای ورودی اماکن مقدس است، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص نگارندگان آن ها هنگام ورود به حرم است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی منابع تصویری و متون سفرنامه ها، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به حرم، همچنین سیر تحولات آن از دوره صفوی تا انتهای قاجار را نشان می دهد. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه(س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان برای نخستین بار معرفی می شود.
حاشیه نویسی در معماری: رویکردی نظام مند در راستای تحرک بخشی و توسعه پایه های نظری، پژوهشی و انتقادی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
247-271
حوزههای تخصصی:
حاشیه به معنای کناره و شرحی است که بر متن می نویسند و برای توضیح مطالب مشکل یا مبهم، نقد یا رد اشکالات و در توصیف عمومی در راستای تعامل با متن صورت می گیرد. حاشیه نویسی به خصوص از دوران اسلامی رواج یافته و به صورت یکی از سنت های حوزه علوم اسلامی در راستای ترویج و پویایی علوم اسلامی به ویژه در دوره هایی که کمتر اندیشه تازه ای برای طرح وجود داشت تداوم یافته است. سؤال این تحقیق به این صورت است: آیا حاشیه نویسی می تواند به ساحت معماری انتقال یابد و در راستای تحرک بخشی به مباحث نظری به کار گرفته شود؟ بر این اساس هدف از این تحقیق سعی در بررسی ابعاد باززنده سازی این راهکار سنتی در دوره معاصر به صورت روشی دموکراتیک در بیان و ترویج نظریات و تأثیر آن در بسط مفاهیم علوم و به طور مشخص مباحث نظری معماری است . تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری، در چهار بخش اصلی مباحث خود را ارائه می دهد. نخست، طرح مسئله در زمینه لزوم تحرک بخشی مباحث نظری معماری صورت می گیرد. در بخش دوم، ضمن ارائه معانی لغوی و اصطلاحات مربوط به حاشیه، تاریخچه مختصری از حاشیه نویسی ارائه می شود. در بخش سوم، ابعاد و کاربرد حاشیه نویسی در مباحث نظری معماری طرح می شود. در بخش نهایی، تبیین مفاهیم و روش های کاربردی حاشیه نویسی در معماری پیشنهاد می شود و درباره روش های محتوایی و صوری حاشیه نویسی عناوینی ارائه می شود. از نتایج این پژوهش چارچوب پیشنهادی برای تفکر هدفمند و دستیابی به الگوهایی برای تقرب به تحقیق در معماری و کاوش فعال ادبیات موضوع است. این نتایج نشان می دهد که حاشیه نویسی به واسطه فرایندهای تحرک بخشی خود به پویا سازی جریان های فکری درون زا در معماری کمک می کند. این رویکرد با با بهره گیری از امکانات و رسانه های نوین، تأثیر بسزایی در زندگی دائمی متون معماری و زایش مداوم آن ها خواهد داشت.
معیارهای مرکزیت جهت تحلیل چیدمان عملکردی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
159 - 173
حوزههای تخصصی:
با پیدایش نظریه نحوفضا در معماری، امکان تبدیل پلانهای معماری به گراف به وجود آمد و به دنبال آن تئوری گراف به عنوان یکی از اصلی ترین روش ها جهت تحلیل چیدمان فضائی مطرح شد. از ویژگی های مطرح در تئوری گراف که می تواند جهت تحلیل کمی چیدمان فضایی به کار گرفته شود، معیارهای مرکزیت است. تحلیل چیدمان فضائی می تواند کارایی یک پلان را بالا برده و باعث ایجاد ارتباطات فضائی کاراتر گردد. انجام این تحلیل قبل از ساخت امکان ارزیابی طرح را فراهم می نماید. اهمیت این موضوع در پلان های عملکردی بیشتر است. در این راستا این پژوهش به دنبال استفاده از مفاهیم موجود در معیارهای مرکزیت جهت تحلیل روابط فضایی به خصوص در پلان های عملکردی می باشد. برای این منظور یکی از عملکردی ترین کاربری ها یعنی اورژانس بیمارستان ها انتخاب گردیده است. در تحلیل پلان اورژانس باید توجه کرد که نحوه ارتباط و چیدمان حوزه ها و فضاها نقش مهمی را در عملکرد اورژانس بازی می کنند. بنابراین در این پژوهش پلان یک اورژانس که دو حوزه درمانی تحت نظر و فوریت را دارا است جهت تحلیل عملکرد این حوزه ها و فضاهای مرتبط با آنها آورده شده است. در نتیجه ابتدا فضاها و حوزه های موجود در پلان کدگذاری شده و سپس با به کارگیری نظریه نحوفضا پلان به گراف تبدیل شده است. در این راستا برای محاسبه معیارهای مرکزیت از نرم افزار سایتواسکیپ استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل نشان می دهد که به کمک برخی از معیارهای مرکزیت به خصوص معیارهای مرکزیت بینیت و نزدیکی می توان به تحلیل چیدمان حوزه ها و فضاهای مرتبط با آنها در پلان ها پرداخت.