فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۰۱ تا ۲٬۷۲۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نوشتار حاضر حاکی از آن است که با وجود تاریخ چند د هه ای طراحی پژوهی، غالب الگوهای ارائه شد ه برای فرایند طراحی رویکرد ی جزءگرایانه د اشته و نتوانسته اند تعریفی کل گرایانه از آن ارائه کنند . این وضعیت علاوه بر تقلیل کلیت فرایند ، مانع د رک جامع آن است. هد ف پژوهش: نوشتار حاضر د رصد د است براساس نگرش سیستمی (به مثابه نگرش کل گرا)، توصیفی جامع از فرایند طراحی ارائه کند . روش پژوهش: این نوشتار برای بررسی ویژگی های سیستمی فرایند از روش های نظری و تجربی به صورت توأمان استفاد ه کرد ه است و د ر حقیقت، تعامل فرایند با محیط، اجزای آن و قابلیت کنترل ازطریقِ بازخورد ها به صورت نظری و با کمک استد لال های منطقی و استنتاج از آرای صاحب نظران به د ست آمد ه است. د ر بخش تجربی نیز برای بررسی روابط (جزء/ کل)، کلیت و ساختار به فرایند طراحی موضوعات صنعتی (نیروگاهی) رجوع شد ه است. د ر این بخش از تکنیک های «مصاحبه ساختاریافته باز»، «تهیه بیانیه طراحی» و «مستند سازی تولید ات طراحی» برای جمع آوری د اد ه های اولیه و از تحلیل محتوای کمّی/ کیفی برای ارزیابی د اد ه ها استفاد ه شد ه است. آزمود نی های تحقیق شامل 10 نفر از متخصصان و مجربان د ر طراحی مجموعه های نیروگاهی است.نتیجه گیری: نتایج مؤید آن است که فرایند طراحی به مثابه سیستم باز د ارای ساختاری منعطف است و ازطریقِ بازخورد ها کنترل می شود . کنش، د انش، شیوه، عامل و ابزار به انضمام مؤلفه های فرعی آنها د ر حکم اجزاست و د ر تعامل با کلیت فرایند عمل می کنند .
تصویرپردازی از مشارکت شهروندی با هدف بهبود حکمرانی شهری (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
117 - 135
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تصویرپردازی از آینده، روشی مرسوم و شناخته شده با هدف ساخت آینده مطلوب یا جلوگیری از بروز آینده ای نامطلوب است. ابزاری خلاقانه برای سیاستگذاری یا تغییر در رویه های خط مشی گذاری است. تصویرپردازی از آینده، به خط مشی گذاران و مجریان این امکان را می دهد تا در روندهای سیستم فعلی، تجدیدنظر کنند و با اصلاح و تقویت آن، ضمن جلوگیری از انحراف های احتمالی، مسیر پیشرفت و تعالی را هموارتر نمایند. تصویرپردازی از مشارکت شهروندی در مدیریت شهری می تواند به مدیران در فهم بهتر آینده و اصلاح و بازبینی سیاست ها و برنامه های فعلی با هدف ساخت آینده مطلوب یاری رساند. سناریوی تدوام وضع موجود، همواره یکی از تصاویر محتملی است که پیش روی سیاستگذاران و تصمیم گیران وجود دارد. ترسیم این تصویر و اصلاح فرایندها با تکیه بر این تصویر، ابزار سودمند و ارزشمندی برای توانمندسازی مدیران و برنامه ریزان شهری است. هدف: پژوهش حاضر با فرض سناریوی تدوام وضع موجود در ده سال آینده، نمای مشارکت شهروندی را در آن سال ها در قالب سناریوی محتمل، تصویرپردازی می کند و متناسب با این تصویر تلاش می کند تا خط مشی ها و سیاست های ناسازگار با این تصویر را اصلاح کند. روش: از رویکرد کلی سناریوپردازی (مدل 8 مرحله ای شوارتز)برای استخراج سناریوها استفاده شده است. هدف از شناسایی سناریو ها رسیدن به پیشران هایی است که مختصات وضع موجود را ترسیم می کنند. این پیشران ها در تصویرپردازی از سناریوی وضع موجود کاربرد دارند. پس از شناسایی پیشران ها و ترسیم محورهای سناریوی وضع موجود، از روش تصویرپردازی (ترکیب خلاقیت و تحلیل روندها و اقدامات) برای ترسیم روابط علت و معلولی در نشان دادن تدوام وضع موجود استفاده شده است. شیوه گردآوری داده در این پژوهش کیفی است. از مصاحبه به سبک الگوی گلوله برفی برای بررسی مؤلفه ها و پیشران ها استفاده شده است. همچنین از قضاوت خبرگان در قالب پنل خبرگی و تیم پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته ها: بخشی از یافته های این پژوهش مستند به مقاله ای است که مؤلفه های مورد نیاز برای این پژوهش در آنجا توسط تیم پژوهش استخراج شده است؛ بر این اساس با فرض آن مؤلفه ها، پس از شناسایی پیشران های دارای عدم قطعیت بحرانی به کمک خبره ها در فرایند دلفی (نمره اهمیت و عدم قطعیت)، 5 پیشران با عدم قطعیت بالا شناسایی شد که پس از حذف ناسازگاری ها در نهایت چهار سناریو بدست آمد که عبارتند از: دموکراسی مبتذل، شهر مدیرمحور، مدیریت نمایشی و شهر آرمانی. از بین این چهار سناریو، «سناریوی دموکراسی مبتذل» منطبق با شرایط فعلی تشخیص داده شد که توصیف کننده وضع موجود است. تصویرپردازی از این سناریو بیانگر آن است که در 10 سال آینده شهرداری تهران با چالش های زیادی روبرو خواهد شد که از آن جمله می توان به: بحران مالی، افزایش فاصله مردم از حکومت، چالش های مدیریتی، آسیب های ساختاری و بحران مشروعیت در مشارکت، اشاره کرد. نتیجه گیری: برای غلبه بر چالش های آینده، لازم است امروز، اقداماتی از سوی شهرداری تهران انجام شود و در حوزه مشارکت شهروندی راهبردهایی اتخاذ گردد و در برخی از خط مشی ها بازنگری انجام پذیرد. در بخش نتیجه گیری با تأکید بر تصویر تدوام وضع موجود، الزامات تغییر در خط مشی ها و رویکردهای فعلی به تفصیل، استخراج و مورد بحث قرار گرفته است.
امکان سنجی قابلیت های هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده (نمونه موردی: محله چهارراه مازندران سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۹۸-۸۳
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین اهداف حرفه شهرسازی در سال های اخیر، تعدیل مشکلات اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و کالبدی بافت های فرسوده شهرهای کشور می باشد. با توجه به مطالعات نظری و تجارب جهانی، بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان رویکردی جامع و اجرایی با قابلیت بهره وری از مشارکت نوآورانه ساکنان، در دستور کار پژوهش های متعددی قرار گرفته است. همچنین از استراتژی های نوین توسعه مجدد شهری می توان به محرک های توسعه که منجر به راه اندازی و هدایت توسعه در بافت های فرسوده شهری می گردند، اشاره داشت. ازجمله اهداف اصلی پروژه های محرک توسعه، دستیابی به بازآفرینی شهری است، رویکردی که به عنوان یک راهبرد جامع، برای ایجاد تغییر در یک مکان با نشانه های زوال به کار می رود. ازاین رو پژوهش حاضر، امکان سنجی قابلیت های استفاده از هنر عمومی به عنوان محرک توسعه در بازآفرینی بافت فرسوده را به عنوان هدف اصلی برگزیده است و سعی گردیده به موضوعاتی همچون شناسایی مؤلفه های هنر عمومی، میزان تأثیرگذاری آن ها و همچنین امکان سنجی استفاده از هنر عمومی در محله موردمطالعه پاسخ داده شود. این پژوهش از نوع کاربردی- توصیفی و با رویکرد کمی در محله «چهارراه مازندران شهر سمنان» با جمعیت 5504 نفر صورت گرفته است. جهت جمع آوری اطلاعات نیز با تدارک نمونه تصادفی 384 نفری (با استفاده از فرمول کوکران) و توزیع پرسشنامه از روش آماری تحلیل مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده گردیده و با نرم افزار لیزرل تحلیل شده است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که از بین مؤلفه های بررسی شده به ترتیب: هنر منظر (مبلمان و فضای سبز)، هنر معماری (موزه، چایخانه، سفره خانه و آموزشگاه)، هنر زنده (نمایش خیابانی، مسابقات، نمایشگاه، اسکان هنرمندان و جشنواره)، هنر دیجیتالی (نورپردازی، صداگذاری و نمایش فیلم)، هنر نقاشی (نقاشی دیواری، گرافیتی، موزائیکی و کنده کاری) و هنر مجسمه سازی (المان، مجسمه و یادبود)، از میان گونه های متعدد هنر عمومی در محله موردمطالعه از ظرفیت و قابلیت استفاده بیشتری جهت توسعه و بازآفرینی بافت فرسوده برخوردار بوده است. در این پژوهش نهایتاً علاوه بر امکان سنجی گونه های مختلف هنر عمومی، مکان گزینی مناسب جهت استقرار آن ها ارائه گردیده که می تواند الگوی مناسبی برای بسط هنر عمومی جهت بازآفرینی بافت های فرسوده برای سایر مطالعات باشد.
تبیین میزان اثرگذاری شاخص های زمینه ساز بر گسترشِ تقاضا برای سکونت در مسکن کوچک مقیاس در کلان شهرها: بررسی دیدگاه ساکنینِ محدوده نوابِ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساحت مسکن بر گسترش و سکونت افراد به خصوص در واحدهای کوچک مقیاس است. گسترش مسکن کوچک در کلان شهرها در ارتباط با حوزه های اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی است. این پژوهش سعی در شناسایی و اولویت بندیِ میزان اثرگذاری شاخص های زمینه سازِ رشد مسکن کوچک مقیاس برای سکونت دارد. پژوهش با بهره گیری از روش کیفی در استخراج شاخص ها و گردآوری نظرات ساکنین در کنار روش کمی برای تعیین میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل برمبنای رویکردِ آمیخته صورت می پذیرد. سؤال تحقیق عبارت است از: شاخص هایی که سبب رشد توجه به مسکن کوچک مقیاس گردیده است، کدام اند؟ میزان اثرگذاری و اولویت بندی این شاخص ها بر اساس دیدگاه ساکنین خانه های کوچک در محدوده نوابِ شهرِ تهران چگونه است؟ از میان مناطق 22 گانه، محدوده نواب بر اساس معیارهایی مانند فراوانی مسکن کوچک، دسترسی به شبکه حمل ونقل مترو و اتوبوس شهری، مراکز خدماتی، یکسانی نسبی معماری و شهرسازی محدوده، انتخاب گردید. نتایج نشان می دهد که 23 مؤلفه مستخرج از ادبیات موضوع در حوزه های مختلف هستند که هفت مورد دارای بیشترین تأثیر بوده و عبارت اند از: مقرون بصرفه بودن، تعادل بخشی در عرضه و تقاضای مسکن، نزدیکی به مرکز شهر، اولویت دهی به کیفیت فضای داخلی، افزایش تنوع مسکن و خانه دار شدن طیف بیشتری، انتخابی اختیاری در مقابل اجباری و امکان پس انداز بیشتر.
بررسی و ارتقا وضعیت زنان درفضاهای عمومی شهری با رویکردشهراسلامی
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که شهر مجموعه ای زنده از کلیه اموری است که در ارتباط متقابل با زندگی افراد است لذا باید تمام جوانب مورد توجه قرارگیرند. از طرفی درشهر اسلامی تمام جوانب باید در زمینه و بستر اسلامی و برپایه تعلیم اسلامی در جامعه اسلامی تبیین شود. شهر به عنوان یکی از فراگیرترین پدیده های اجتماعی عصرحاضر است که در بستر تغییر و تحولات زیادی در طول زمان قرارگرفته است. فضا های عمومی مهم ترین بخش شهرها را تشکیل میدهند این فضاها، مکان هایی هستند که بیشترین تعاملات متقابل میان افراد درآن ها به وقوع می پیوندد. فضاهای عمومی شهری باید پتانسیل حضورگروه های مختلف اجتماعی را در جامعه فراهم آورد. موضوع امنیت و احساس امنیت یکی از مهم ترین و پرچالش ترین موضوعات مربوط به جامعه بشری است. یکی از آسیب پذیرترین قشرها در موضوع امنیت، قشر زنان می باشد. این مقاله با هدف بررسی و ارتقا تامین امنیت زنان درفضاهای عموی شهری متاثر شهر اسلامی بر اساس مطالعات و بررسی های انجام شده به تدوین شاخص های مطلوبیت امنیت فضاهای عمومی شهری بپردازد و راهکار هایی برای اجرایی کردن این شاخص های مطلوبیت ارائه دهد تا محدودیت حضور زنان در فضاهای عمومی شهری متاثر شهر اسلامی کم شود و شاهد حضور فعال زنان در این فضاها باشیم.
اثربخشی مبلمان هوشمند در توسعه شهری و پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: کلان شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
137 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین محیط هایی که هر روزه افراد جامعه با آن در تعامل هستند، محیط های شهری است که برای رفاه حال افراد، با وسایلی در مکان های مناسب، مجهز شده اند. کیفیت محیط شهری، در توجه تؤام به جنبه های کیفی و کمی عناصر شهری و اجزای تشکیل دهنده آن ها نهفته است. در بسیاری از شهرهای پیشرفته دنیا با تلفیق تکنولوژی و عوامل توسعه پایدار، سعی در مناسب سازی شهر برای بالا بردن کیفیت زندگی افراد جامعه شده است. در این مطالعه موردی و مقطعی، به استناد هدف اصلی تحقیق که ارزیابی نقش مبلمان شهری به عنوان یکی از اِلمان های مؤثر در شهر هوشمند است، از طریق پرسشگری، تعداد 51 پرسشنامه تکمیل شده، حاصل شد که نتایج آن به کمک نرم افزار SPSSWin 23 آنالیز شد، این بررسی حاکی از این مهم است که هوشمند سازی شهری برای اکثر گروه های سنی و جنسی از اهمیت بالا برخوردار است. با توجه به موارد اخیر، طراحی شایسته مبلمان شهری هوشمند چه با سیستم اینترنت اشیا و چه بدون آن، می تواند به حصول درجات بالاتری از پایداری شهری، بینجامد.
آسیب شناسی طرح های آماده سازی زمین و روندهای اجرایی
منبع:
هویت محیط دوره اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴
23 - 38
حوزههای تخصصی:
آماده سازی زمین به عنوان یکی سیاست های اصلی توسعه یِ زمین در دهه 1360 در قوانین مرتبط با اراضی شهری تعریف شده و در پی آن تعاریف آماده سازی زمین و طرح آماده سازی در قوانین و دستورالعمل های مرتبط تبیین شده و مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. تحلیل اسناد و برنامه های موجود در زمینه یِ طرح آماده سازی زمین و روندهای اجرایی آن در ایران، از بی توجهی به تحولات مفهومی زمین و دگرگونی های یادشده و پیمودن مسیری غیرروش مند در تعیین و تحلیل اهداف و مشکلات حکایت دارد. مقصود اصلی پژوهش، ردیابی مشکل های ناشی از تهیه و اجرای طرح های آماده سازی زمین است و با توجه به ویژگی های مشکل هایی که عموماً این برنامه ها با آن ها روبرو هستند و تعدد و تنوع ذی نفعان درگیر در آن ها نیاز به اختیار روشی است که بتواند به ردیابی مشکل های مورد نیاز تمام ذی نفعان بپردازد. از این رو روش فرایند انتخابی مورد استفاده در این پژوهش مشکل یابی هدف مند است که در آن فرصت اعلام نظر ذی نفعان متفاوت فراهم می گردد و در این میان نقش پژوهشگر از یک سو جمع بندی و فراتحلیل نظرات ذی نفعان متفاوت در فرایند تهیه و اجرای آماده سازی است که با به کارگیری فنون گردآوری و تحلیل داده ها هم چون تحلیل محتوای موضوعی انجام می گردد و از سوی دیگر فراهم آوردن چارچوبی برای ابراز نظر و دستیابی به همرأیی است که از طریق تسهیل گری در فرایند منتخب میانجی گری مشارکتی انجام می شود. در نهایت آسیب های اصلی فرایند تهیه و اجرای آماده سازی مورد شناسایی قرار گرفته و در سه محور، پیشنهادهای کلان بر اساس روش مشکل گشایی گروهی ارایه شده است.
چارچوب شناسایی، تحلیل و بررسی قرارگاه های رفتاری در طراحی فضاهای مسکن- نمونه موردی منطقه فرهنگ شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت ساماندهی رفتاری بر فضا و نحوه ساماندهی فرم ها اثرگذار است، لذا شناخت الگوهای رفتاری، باعث افزایش آگاهی معماران نسبت به میزان پاسخگویی شیوه طراحی به نیازهای رفتاری کاربران می گردد و که نتیجه این آگاهی رویکرد منطقی و غیر کلیشه ای در طراحی است. لذا این پژوهش به بررسی، شناسایی و تحلیل قرارگاه های رفتاری در فضای مسکونی می پردازد.
میزان تطابق طراحی فضایی در کاربری مسکونی کنونی با نیازمندی های فضایی در زندگی روزمره این پرسش را مطرح می کند که معماری معاصر ایران تا چه میزان توانسته است فضایی مناسب خواست ها و تمایلات رفتاری انسان امروزی را طراحی کند. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از بررسی غیرمداخله گرانه نمونه های عینی، به همراه کاربست ابزارهای محقق ساخته شامل جدول های شناسایی قرارگاه های رفتاری و مشخصات ترسیم شده توسط کاربران، اطلاعات را جمع آوری می نماید. یافته های این پژوهش به شناخت قرارگاه های رفتاری، شبکه ی الگوهای مکان-رفتار و خصوصیات و ویژگی های زمانی و مکانی آن ها می انجامد.
این پژوهش در پی شناخت شاخصه های مکان-رفتار، فهم صحیح و واقع نگرانه ای از شبکه رفتار فضایی، بررسی میزان تداخل قرارگاه های رفتاری و شدت و ضعف و اثرگذاری آن در فضای خانه های امروزی در منطقه فرهنگ شهرشیراز است. نتایج پژوهش به ارائه روشی جهت پاسخ بهینه فضایی به رفتارهای دلخواه و درخور زیستی می ا نجامد.
واکاوی ظرفیت های محیط کالبدی و اجتماعی محلات تاریخی در شکل گیری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه های مختلف علوم، با طرح مفاهیمی مانند سرمایه اجتماعی در پی بیان ملموس و تحلیل پذیر پدیده های غامض اجتماعی هستند. یکی از کارکردهای متنوع سرمایه اجتماعی، در سطح محلات و حوزه سکونت بوده و تلاش برای حفظ و یا افزایش آن، راهکاری برای مقابله با برخی ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی محلات، دانسته شده است. محلات تاریخی ایران، واجد الگوهایی کالبدی و نیز قالب های اجتماعی تائید شده و مشخصی هستند. این پژوهش، از یک سو، مفهوم سرمایه اجتماعی را بر اساس مدلی به بحث می گذارد که آن را در سه جزء رفتاری، شناختی، و روان شناسانه برای محلات مسکونی تعریف کرده است. از سوی دیگر، شاخص هایی برای محیط اجتماعی (نظام اداری، ترکیب اجتماعی) و محیط کالبدی (تنوع و کارکرد اجزاء، ترکیب و ساختار، معماری و طراحی اجزاء) محلات تاریخی طرح کرده است و درنهایت، با تکیه بر تحلیل و اسناد به جستجوی رابطه میان آن ها با مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدل مذکور، می پردازد و در این میان، به مصادیقی عینی از محلات تاریخی نیز اشاراتی می شود. بررسی ها ضمن تأکید بر توجه به پیچیدگی مفهوم سرمایه اجتماعی، نشان دادند شاخص های محیط اجتماعی محلات تاریخی با جزء شناختی سرمایه اجتماعی (توانمندسازی و حس اجتماعی) رابطه دارند و می توانند بر جزء رفتاری آن نیز اثرگذار باشند. شاخص های محیط کالبدی بر جزء رفتاری (همسایه داری)، روان شناسانه (تعلق به مکان)، و شناختی (حس اجتماعی) تأثیرگذار هستند، همچنین انطباق و همخوانی محیط اجتماعی و محیط کالبدی محله، عاملی ضروری و مؤثر برای افزایش سرمایه اجتماعی ساکنان بوده است.
تبیین ارزش های خبرگان جامعه طراحی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
23 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از مباحث اصلی در حوزه روانشناسی اجتماعی مطالعه در خصوص ارزش هاست. پرداختن به «ارزش به عنوان عامل هدایتگر رفتار» اصلی بنیادی در این حوزه است که سابقه ای نزدیک به یک قرن دارد. مطالعه درباره ارزش ها و تأثیر آن بر رفتار به حوزه های دیگر نیز وارد شده که یکی از این حوزه ها معماری است. اگرچه در حوزه معماری «طراحی به مثابه عملی تأملی» از دهه 1970 میلادی نماینده این دیدگاه است، اما تا کنون بحث ارزش ها در معماری ایران مورد مطالعه قرار نگرفته است. در این راستا این پژوهش به دنبال شناسایی ارزش های خبرگان در جامعه طراحی معماری ایران، منشأیابی این ارزش ها و چگونگی پارادایم ارزشی غالب در این جامعه است.هدف پژوهش: آشکارکردن الگوی مسلط ارزشی و چارچوب فکری و عملی خبرگان طراحی جامعه معماری ایران است. در واقع این مقاله به دنبال وضوح بخشیدن و آشکارکردن ارزش ها، منشأ ارزش ها و نحوه اندیشه و عمل، منطبق بر ارزش های طراحان خبره در جامعه مذکور است.روش پژوهش: این پژوهش کیفی، به روش میدانی با ابزار مصاحبه عمیقِ نیمه ساختار یافته، داده ها را جمع آوری کرده و با روش نظریه داده بنیاد آنها را تحلیل کرده است، در این زمینه از نرم افزار «مکس کیودا 2018» استفاده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد «نوآوری» اصلی ترین ارزش طراحان خبره است و پس از آن «ارزش های زیست محیطی، تاریخی و سنتی و ارزش های اجتماعی» نزد این طراحان اهمیت دارد. نمود خلاصه شده مجموعه این ارزش ها را می توان با عبارت «آینده نگری زمینه گرا» در قالب پارادایمی معرفی کرد. این ارزش ها تحت تأثیر «تلاش شخصی»، «دانشگاه» و فعالیت در «حرفه»، در اندیشه طراحان شکل گرفته است و طراحان بیشتر از رضایت بهره برداران و عام مردم، به دنبال «مقبولیت نزد نخبگان» هستند.
بازخوانی یک طرح شهری با بهره گیری از انگاره حق به شهر- مجتمع تجاری عرش آجودانیه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در موارد متعددی طرح های شهری در شهرها، بدون توجه به خواست ساکنان و زمینه و صرفاً در جهت کسب سود بیشتر مدنظر قرار می گیرند. در این میان، در شهر تهران در مواردی ساخت وساز در جهت کسب سود تا آنجا پیش رفته که بسیاری از مجتمع های تجاری با تغییر کاربری فضای سبز به این کاربری احداث شده اند. در پژوهش پیش رو تلاش بر این است تا احداث مجتمع تجاری به جای پارک و زمین بازی در نمونه ای از محلات تهران (محله آجودانیه) و شرایطی که برای ساکنان به وجود آمده را با بهره گیری از دیدگاه شهروندان و با توجه به انگاره حق به شهر، موردسنجش قرار دهد. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل تماتیک قیاسی و تحلیل مصاحبه های عمیق (18 مصاحبه) بر آن است تا دیدگاه ساکنان را از منظر حقوق تضییع شده آنها بررسی نماید. تم های اصلی که خواست ساکنان با تکیه بر انگاره حق به شهر دسته بندی شده اند، شامل حق به حرکت و دسترسی، حق به فضای عمومی، حق دسترسی به خدمات، حق دسترسی به فضای سبز، حق برخورداری از امنیت و حق مشارکت ساکنان در اداره امور محله خود می شوند.
تحلیلی بر خوانش مخاطبان از فضای شهری (مطالعه موردی: ساکنان قدیمی محله تجریش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
55 - 64
حوزههای تخصصی:
فضای شهری را می توان متنی حامل معانی تصور کرد که خوانندگان، کاربران آن هستند. از میان نظرات مطرح در برخورد با مقوله معنا در متن، علم هرمنوتیک و خصوصاً رویکرد مخاطب محور در این مقاله مورداستفاده قرارگرفته است. هدف از این مقاله خوانشی بر میدان تجریش از دیدگاه یک گروه از مخاطبان آن (ساکنان قدیمی محله تجریش) است. در پی این خوانش معیارهایی برای ایجاد فضای شهری مطلوب متکی بر شناخت مخاطبان به دست می آید. روش تحقیق این پژوهش، روش کیفی با استفاده از «تئوری زمینه ای» است. در این روش با استفاده از اطلاعات به دست آمده از مصاحبه عمیق و رمزگشایی آن ها، به تحلیل این اطلاعات می پردازد که درنتیجه به دو شریان اصلی هویتی و زندگی دست می یابیم و در جمع بندی با روش تئوری تعادل نکات مثبت و منفی شناسایی و با دسته بندی آن ها به معرفی دقیق مشکلات و ارائه راهکارهای پیشنهادی می رسد.
The Architecture Aspect of Arise from Emmanuel Levinas' Philosophy Compared to Modern and Postmodern Architecture(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۱ - Serial Number ۳۵, Winter ۲۰۲۰
51 - 58
حوزههای تخصصی:
The present-day architecture of the present era represents the emergence of ethical issues arising from the ideas of the " Modern individual-oriented" and "Pos tmodern being oriented", such as the consideration of personal interes ts and the reduction of human relations. Therefore, the exis tence of such shortcomings requires the identification of an architecture that considers the individual and social morality of today's society based on transcendental values, such as Emmanuel Levinas' "attention to the other" philosophy, agains t the above ideas. The aim is to identify those architectural possibilities that, by providing the conditions for creating the moral relations considered in Levinas philosophy, resis t some of the shortcomings of the ethical issues of modern and pos tmodern schools. In this research, Levinas' thoughts with Modern and Pos tmodern schools are discursive analysis through three dimensions of humanism, human rights, and ethics, as three points of reliance and position in them. Then, in the framework of these three criteria, modern and pos tmodern thoughts are traced in between the architectural expressions and by comparing these traces of the concepts with key concepts in Levinas' thought, also by utilizing the sources of visual literacy and body theoretical foundations, identifies the architectural appearance of it. The result of the research shows that the architectural displays of Levinas' philosophy such as "impromptu", "centricity", "Attention to Family Scale" and "Kush" can be considered as possibilities other than the possibilities of modern and pos tmodern architecture, to improve some of the shortcomings in highlighting transcendental moral values.
Interactive Form-Generation in High-Performance Architecture Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
Architecture as a designerly way of thinking and knowing is to interact with its environment. The manuscript is to speculate “interactive form-generation” based on high-performance architecture theory, and discuss the precursors and the potentials. The research aims to explore and determine the roots, aspects of interactive architecture as a part of performance-based design in contemporary architecture. The research question opens a designerly perspective as an umbrella term that can include many streams of architectural paradigms. Emancipatory new-interpretivism is the research philosophy which is employed alongside deductive reasoning, logical argumentation research paradigm, descriptive research method and cross-sectional study. Based on methodology of the manuscript, the research is to addresses related phenomena, their relationship and interaction. The results of the research show that interactive architecture is an umbrella to address a wide-range of architectural emerging streams such as: 1- The evolutionary architectural trends include kinetics, responsive, smart, responsive and intelligent environment. 2- The emerging phenomena in the field such as leading sci-tech approach toward architectural design process including cybernetics, artificial intelligence (AI), virtual reality (VR), conditional generative adversarial network (cGAN), and agent based modeling. The conclusion of the research indicates that the interactive architecture branched off from high-performance architecture theory. The conclusion emphasizes on: 1- Designerly flexibility: better space efficiency, flexibility, intelligence, and smartness; 2- Energy efficient form-generation: using less energy and offering more thermal-visual comfort; 3- Mathematical-algorithmic thinking: the integration of internet of things (IoT), robotics, and kinetics. 4- Futurism: a platform for outlining future architecture and architecture of the future.
Residents’ Satisfaction with Adequacy of Facilities in Metropolitan Ibadan, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
39 - 48
حوزههای تخصصی:
The study examined the quantity and quality of infrastructure in Ibadan, Nigeria with a view to using information to providing policy guidelines for sustainable infrastructural development. Using stratified sampling technique, a total of fifteen wards from the five local government areas in Ibadan metropolis were selected for study. The selection of all the local government areas is based on the fact that all of them cut across all the residential zones in the metropolis and them all spatially coverage at the centre of the city. Primary data for the study were collected through the questionnaire administered on 1,035 respondents (2% of household heads in all the residential buildings in the metropolis), using systematic sampling technique. Descriptive and inferential statistics were employed to analyse the data obtained. Findings showed that deviations about the mean of the satisfaction index of the facilities such as church and dispensary were higher than their respective FAI. Furthermore, findings revealed that these infrastructural facilities were very adequate to the residents, but the residents were not satisfied with their adequacy in the study area. These facilities were mosque, nursery/primary school and secondary school. This implied that these facilities were available and adequate to greatly satisfy the residents. Thus, the study concluded that infrastructure facilities in Ibadan metropolis were fair.
مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گستره حوزه نمای شهری عرصه ای است برای دسته بندی میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران که شباهت ها و تفاوت های گوناگونی را در این زمینه پدید می آورد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه های نمای شهری آشکار سازد. مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی تفاوت میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری با وجود شباهت های ارائه می دهد. دیگر پژوهشگران حوزه های نمای شهری، با رویکرد منظر تاکنون برای یک مطالعه مقایسه ای در میدان های تهران به کار نبسته اند. هدف: این مقاله بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدیدآمده در حوزه نمای شهری را مورد تحلیل قرار دهد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کیفی و براساس هدف کاربردی است. مقاله پیش روی برای نخستین بار روش مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه نمای شهری مورد تحلیل قرارمی دهد. پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای از یک سو و داده های میدانی از سوی دیگر استوار است. از این روی پس از به دست آوردن داده ها، فرم های گوناگون و اشکال به کاررفته در ساختار معماری و نما از لحاظ چگونگی چینش در کنار یکدیگر نسبت های طولی و عرضی، شکل مورد استفاده، مورد مقایسه قرارخواهد گرفت و تأثیرات این شکل ها در نماهای میدان به دست خواهد آمد. نتیجه گیری: تحلیل های انجام شده آشکار ساخت که نظام های شکل دهنده میدان منتج از تناسبات ابعاد و سطوح بازشوها، جانمایی آن ها و هندسه نما بوده که متأثر از کارکرد و جانمایی آن میدان هاست. این نظام ها هرچند ممکن است درصورت خود در طول تاریخ میادین ایرانی دچار تغییراتی شده باشد، لیکن از لحاظ محتوا تا چند دهه اخیر تداوم داشته است و می تواند به عنوان مجموعه شاخص هایی جهت طراحی مورد استفاده معماران منظر و شهرسازان قرارگیرد.
گونه شناسی فرم شهر و ساختار فضایی پایدار با نظری بر شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
فرم و ساختارفضایی شهر، از ابعاد مهم شناخت و تحلیل شهر می باشند. بررسی ادبیات نظری پیرامون مفاهیم ساختار فضایی، فرم شهری، استخوان بندی، شکل شهر و... نشان می دهد تشتت آراء در این حوزه ها بسیار است؛ لذا محقق با استفاده از روش های پژوهش قیاسی به دنبال تبارشناسی و واکاوی دقیق مفاهیم فرم و ساختار فضایی شهر است. از طرف دیگر، یکی از مهم ترین منابع ناپایداری، فرم و ساختارفضایی شهر شناخته شده است. محقق با استفاده از روش پژوهش استقرایی و بهره گیری از مدل خوشه بندی K-means در نرم افزار Pyton و همچنین استفاده از نر م افزارGIS جهت تحلیل داده های مکانی و پرسش نامه ساکنین برای شاخص-های کیفی، به دنبال آن است که ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و ساختار فضایی را بر مؤلفه های پایداری در مقیاس مناطق شهر تهران شناسایی نماید. همپوشانی بالای خوشه بندی مناطق تهران بر اساس شاخص های فرم و ساختار فضایی و نیز شاخص-های پایداری، نشان دهنده تأثیرگذاری مستقیم شاخص های فرم و ساختار فضایی شهری بر پایداری در شهر تهران است.
واکاوی تاریخ گرایی در کتب تألیفی دهه 80 ه.ش. حوزه معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش، پردازش تاریخ گرایی در معماری معاصر ایران است. نشانه های تاریخی در معماری، بارزترین مشخصه تاریخ گرایی در حوزه معاصر است. سؤال پژوهش «چگونگی نمود تاریخ همچنین نشانه های تاریخ گرایی در دوره بندیهای تألیفات معماری معاصر؟» و فرضیه «عینیت یافتن نشانه های تاریخی همچنین امکان دوره بندی آثار معاصر بر اساس شاخصه های تاریخ گرایی» هستند. پژوهش پس از پردازش مفاهیم تاریخ گرایی و جایگاهش در تألیفات، الگویی برای بررسی آثار ارائه می دهد. پژوهش کیفی است با راهبرد تفسیری که با روش تاریخی- انتقادی پس زمینه تاریخِ معماری را بازنمائی و با استفاده از فرایند تاریخ گرایی هِگِل که از روش های تحقیق تاریخی است، دوره بندیهای معاصر را ارزیابی کرده و پس از استنتاج مدلی 3 گانه برای تاریخ گرایی، در راستای پاسخ به سؤالات تحقیق برمی آید. نتیجه اینکه، مجموعاً شش نوع دوره بندی در تألیفات دهه 80 هجری شمسی قابل استخراج است. پنج اثر تألیفی تاریخ گرایی سمبولیک و تنها یک اثر تاریخ گرایی فلسفی دارند.
تبیین عوامل مؤثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقاصد گردشگری؛ مطالعه موردی: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری امروزه یکی از صنایع مهم و کلیدی در جوامع شهری است که می تواند توجه برنامه ریزان را به خود جلب نماید. هدف از پژوهش حاضر تبیین عوامل موثر بر دلبستگی و وفاداری گردشگران به مقصد گردشگری رشت است. این پژوهش در گام نخست به نقش رضایت گردشگران به عنوان میانجی رابطه بین پنج شاخص (ارزش ادراک شده، کیفیت ادراک شده، کیفیت تجربه، تصویر مقصد و تصویر برند مقصد) با دلبستگی گردشگران و سپس در گام دوم، دلبستگی گردشگران به عنوان میانجی ارتباط بین رضایت گردشگران با وفاداری گردشگران می پردازد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه گردشگرانی است که حداقل یک بار به شهر رشت سفر کرده اند. اطلاعات به دست آمده از 404 پرسشنامه توسط نرم افزار SPSS و Smart PLS3 مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته و در نهایت مدل نهایی پژوهش ارائه گردید. در گام اول نتایج پژوهش نشان داد کیفیت تجربه، ارزش ادراک شده و تصویر مقصد اثر مثبت و معناداری بر رضایت گردشگران داشته است. همچنین شاخص کیفیت ادراک شده و تصویر برند مقصد ارتباط معناداری بر رضایت گردشگران درنتیجه دلبستگی و وفاداری گردشگران نداشته است. در گام دوم نتایج نشان داد که شاخص رضایت بر دلبستگی گردشگران و درنتیجه وفاداری آن ها به مقصد گردشگری رشت موثر است و ارتباط مثبت و معناداری دارد.
تأثیر روش های تأمین مالی مدیریت شهری بر حق بر شهر در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
17 - 29
حوزههای تخصصی:
امروزه چالش تأمین مالی به یکی از مهم ترین معضلات شهرداری ها به خصوص در کلانشهر تهران بدل شده که بررسی کمیت و کیفیت تأثیر این مسئله بر حق بر شهر، هدف مقاله حاضر است. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و تکنیک تحلیل داده ها تحلیل محتوای جهت دار از نوعِ کیفی انتخاب شده است. داده های مورد نیاز تحقیق از طریق مصاحبه ی نیمه باز با 15 تصمیم ساز و تصمیم گیر حوزه شهری گردآوری شده است. در تحلیل داده ها، ابتدا جملات پُرتکرار مندرج در مصاحبه ها اِحصا و پس از آن متغیرها و مقوله های لازم جهت کُدگذاری، تعیین شدند. همچنین مبتنی بر مدل تحلیلی تحقیق که تشکیل شده از 10 مؤلفه در روش های تأمین مالی مدیریت شهری و 4 مؤلفه در حق بر شهر است، کُدگذاری متناظر با سؤال تحقیق صورت پذیرفت. پایاییِ کُدگذاری ها با بکارگیری روش پایایی مرکّب محاسبه شد که حاصل آن 0.82 بود. مبتنی بر این نتایج، اخذ بهای خدمات و درآمد مؤسسات انتفاعی شهری به عنوان بهترین روش و عوارض بر پروانه های ساختمانی به عنوان بدترین روش تأمین مالی به لحاظ تأثیر بر حق بر شهر تعیین شدند. در میان مؤلفه های حق بر شهر نیز، حق مشارکت در تصمیم گیری حاکمیتی دارای بالاترین اثرپذیری مثبت و حق مالکیت و دسترسی به فضا دارای بالاترین اثرپذیری منفی از روش های تأمین مالی است.