ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۵ مورد.
۱۰۲۱.

سبک شناسیِ تشعیر در نگارگری مکتب اصفهان

کلیدواژه‌ها: نگارگری صفویه مکتب اصفهان تشعیر نقوش تزئینی سبک شناسی تشعیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۲۶۴
تشعیر تزئین حواشی و گاه متن صفحات با قلم ریز و بهره گیری از طلا برای ایجاد نقوش جانوری و گیاهی به صورت موی نگارانه و نازک پردازانه است که در مکتب های سه گانه ی نگارگری دوره ی صفویه رونق فراوانی یافت. هنرمندان مکتب اصفهان به عنوان آخرین گام در نگارگری این دوره، تلاش مضاعفی برای تکمیل و تدقیق هنرهای مختلف از جمله تشعیر داشتند. پرسش این پژوهش سبک شناسی تشعیر مکتب نگارگری اصفهان بود با این هدف که به شناخت بیش تر نگارگری دوره ی صفویه نایل آید. توجه فراوان به تشعیرسازی در این دوره و شناخت بیش تر و تخصصی تر آن ها ضرورت پژوهش را دوچندان کرده است. این پژوهش از نوع بنیادی است که با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و مرجع مطالعاتی آن نیز کتابخانه ای و مشاهده ی نسخه های مصور محفوظ در موزه ه است. جامعه آماری پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند شامل تعداد ده عدد از نسخه های مصور موجود در موزه های معتبر و گزینش نگاره هایی از نسخه های مذکور بود که از مهم ترین تشعیرهای مکتب اصفهان به شمار می رود. نتیجه این که در سبک شناسیِ تشعیر مکتب نگارگری اصفهان، نقوش گیاهی به دقتِ تذهیب ترسیم شده اند. نقوش تخیلی شامل کیلین، سیمرغ و اژدها در کمتر از 50 درصد آثار به کار رفته است. مشابه نقوش جانوری حجم نمایی دقیق تر و استفاده ی فراوان از پرداز برای ایجاد جزئیات بیش تر، از ویژگی های نقوش تخیلی این دوره است. نقش انسان سهمی در تشعیرهای این دوره ندارد و هنرمندان بیش تر به سویه ی تزئینی تشعیر توجه داشته اند. منظره پردازی در مکتب اصفهان همچون گذشته، با کاهش ابرها، افزایش فضای ویژه ی صخره ها، ثبات نقش سنگ و کاهش جوی آب همراه است، اما نسبت به قبل، فرم ابرها تغییر یافته و هسته ی مرکزی حلزونی به توده ی حلزونی های متعدد تبدیل شده است.  
۱۰۲۲.

مطالعه ای بر وضعیت موزه فرش ایران از نقطه نظر نمایش آثار

کلیدواژه‌ها: موزه آرایی موزه ملی فرش نمایش آثار بازدیدکننده موزه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۲۹۱
موزه به طور کلی یکی از نخستین ابزارهایی است که انسان برای ثبت تغییرات فرهنگی ابداع کرد. موزه ها همچون شناسنامه نشانگر هویت ملی و تاریخی انسان هاست. موزه ملی فرش به لحاظ موضوعی هویت تاریخی و هنری دارد. این موزه، به عنوان یکی از غنی ترین موزه های تخصصی در سال 1356 برای بازدید گشایش یافت. هدف کلی از پژوهش پیش رو بررسی عملکرد موزه در جذب مخاطب می باشد. در جستجوی اسنادی و مطالعات کتابخانه ای مشخص شد که مطالعاتی در زمینه آسیب شناسی وضعیت نمایش آثار در موزه تخصصی فرش صورت نگرفته و در برخی از مصاحبه های چاپ شده در مجلات تخصصی به برخی از نقاط ضعف موزه به طور سطحی اشاره شده است. در تحقیق حاضر ضمن تبیین تعریف موزه و اهداف موزه و استانداردهای موزه آرایی؛ موزه فرش به لحاظ پدیده نمایش آثار از منظر بصری به شیوه مطالعات کتابخانه ای و میدانی بررسی شد. با توجه به محدودیت منابع مکتوب، این بررسی با ارائه200 عکس، تکمیل 240 پرسشنامه بین بازدیدکنندگان، مصاحبه با بازدیدکنندگان و پرسنل موزه و مشاهده صورت گرفت. نتایج نشان داد: موزه فرش در ابتدای شکل گیری و در آن مقطع زمانی جایگاه خوبی داشته ولی در حال حاضر با توجه به هدف، تاریخچه و فرایند شکل گیری موزه از ابتدا و پیشرفت تکنولوژی، از استانداردهای موزه داری فاصله گرفته و به لحاظ سطح کیفی افت کرده است و در نهایت چیزی را عرضه می دارد که پاسخگوی نیازهای جامعه نیست. علوم و تکنولوژی روز موزه داری و روش های مدرن در نمایش آثار استفاده نمی شود.
۱۰۲۳.

مقایسه نقاشی بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه(زند و قاجار)بر مبنای نظریه ژنت با تاکید بر همانگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همانگونگی نقاشی بقاع متبرکه گیلان نقاشی پشت شیشه ترامتنیت ژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۳۳۸
بقاع متبرکه گیلان دارای نقاشی های مذهبی بسیاری است که خاستگاه و مبدأ آن به روشنی معلوم نیست. باورهای تشیع به ویژه واقعه کربلا از جمله مضامین این نقاشی ها است. وجه تشابه موضوعات و شیوه تصویرسازی این نقاشی ها با نقاشی های قهوه خانه ای از چشم پژوهشگران دور نمانده است، اما نقاشی پشت شیشه یکی از هنرهای سنتی ایران است که امروزه کمتر به آن توجه می شود. شایان ذکر است که نقاشی پشت شیشه مذهبی نیز دارای موضوعات و تصاویری است که با نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی بقاع متبرکه گیلان قابل قیاس است. متن مشترک میان این نقاشی ها نه تنها موضوعات مشترک بلکه شباهت های فرمی و تصویری است. برای پاسخ به این سوال که چه تفاوت ها و شباهت هایی میان نقوش بقاع متبرکه و نقاشی پشت شیشه وجود دارد، در پژوهش پیش رو از نظریه ترامتنیت ژرار ژنت استفاده شده است و تاکیدبرچگونگی رابطه همانگونگی میان آثاراست. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویر خوانی است. تجزیه تحلیل داده ها کیفی است. نتایج تحقیق نشان می دهد، روابط بینامتنی، پیش متنی و ترامتنی میان نقاشی بقاع متبرکه شرق گیلان و نقاشی پشت شیشه برقرار است و میان نقاشی های بقاع متبرکه گیلان و نقاشی پشت شیشه رابطه همانگونگی حاکم است.
۱۰۲۴.

گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عشایر دستبافته گبه سبک نقاشی مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱ تعداد دانلود : ۲۵۷
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
۱۰۲۵.

بررسی دیوارنگاره های بوم پارچه ایران از نظر شیوه اجرا با نگاهی بر منتخبی از آثار اروپا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دیوارنگاره بوم پارچه نقاشی دوره اسلامی فن شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۴۱۹
برای حفظ آثار ارزشمند معماری، در قدم اول نیاز به شناخت کامل و همه جانبه از این آثار است. از بخش های ارزشمند آثار معماری، آرایه ها و دیوارنگاره های آن است. دیوارنگاره بوم پارچه گونه ای از دیوارنگاره ها است که از نظر مواد و مصالح، روش اجرا و بطور کلی از نظر ماهیت، با دیوارنگاره های معمول و متواتر تفاوت دارد. با توجه به این نکته که اولین مرحله برای حفظ اثر هنری، فهم و ادراک آن است، تفاوت این آثار به گونه ای است که انجام روش های معمول حفاظت و مرمت (بدون ادراک صحیح اثر) باعث خدشه دار شدن اصالت و تمامیت این آثار خواهد شد. متأسفانه تا کنون بصورت ویژه، پژوهشی در مورد معرفی و فن شناخت دیوارنگاره های بوم پارچه انجام نشده و شناخت کافی در حوزه های مختلف مربوط به این آثار وجود ندارد. سیر تحول، مواد و مصالح و نحوه اجرای این آثار، تأثیر عدم شناخت فنی دیوارنگاره های بوم پارچه در حفاظت اثر، که در واقع شناخت این ها مقدمه ای برای ارائه راهکار صحیح مرمتی است، از مجهولات این تحقیق است. هدف مقاله پیش رو شناخت فنی در حوزه اجرای این گونه از دیوارنگاره ها و همچنین شناخت سیر تحول این آثار، از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تحلیل داده های بدست آمده است. به دلیل کمبود پژوهش و ثبت اطلاعات فنی به زبان فارسی در این حوزه، بیشتر مطالعات انجام شده در این تحقیق معطوف به دیوارنگاره های بوم پارچه اروپایی است. این تحقیق از نظر روش، یک تحقیق کیفی است و با توجه به نوع و ضرورت مسأله، دو رویکرد نظری و تاریخی را می توان معرفی نمود. مطالعات نشان داد که در دوره رنسانس جهت حل برخی از مشکلات دیوارنگاره های بزرگ و سقف نگاره ها، در مراحل اجرا به مرور زمان تغییراتی را بوجود آوردند که در نهایت شیوه ای متفاوت و جدید از دیوارنگاره بوجود آمد که در این تحقیق به نام دیوارنگاره بوم پارچه نامیده می شود. گونه ای از دیوارنگاره بوم پارچه در ایران، از دوره ایلخانی به جا مانده است که در مقایسه با آثار اروپایی، قدمت بیشتری دارد. در حوزه چگونگی بوجود آمدن این شیوه، مراحل و شیوه اجرا، نمونه های آن در طول تاریخ، تأثیر عدم شناخت فنی دیوارنگاره های بوم پارچه در حفاظت آن، در پژوهش حاضر شناخت نسبتاً مناسبی به دست آمد.
۱۰۲۶.

تحلیل گره چینی های بکار رفته در صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آرامگاه شاه اسماعیل صفوی صندوق قبر گرههای هندسی روش ترسیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۸ تعداد دانلود : ۲۵۱
آرامگاه شاه اسماعیل صفوی در قسمت انتهایی قندیلخانه در مجاورت گنبد الله الله در بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی قرار دارد. صندوق بسیار نفیس و ظریفی بر روی قبر ایشان واقع است. این صندوق از نقشها و طرحهای متفاوتی با تکنیکهای بسیار متنوع و زیبا در یک نظام هندسی منسجم به اجرا در آمده است. گرههای هندسی یکی از انواع نقوش به کار رفته بر روی این صندوق می باشد که در تمامی جوانب کار مشاهده میشود. این پژوهش سعی دارد تمام نقوش هندسی موجود بر روی این اثر ارزشمند را گره گشایی کرده و به نحوه ترسیم آنها دست یابد. مقاله حاضر درصدد پاسخگویی به این سوال اصلی است که، گرههای هندسی صندوق قبر شاه اسماعیل صفوی از چه روش ترسیمی پیروی کرده است و رمزگشایی گرههای مذکور در چیست؟ روش پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی بوده که با آنالیز یک اثر تاریخی به بحث و بررسی آن پرداخته میشود. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی و میدانی می باشد. یافته های حاصل نیز نشان میدهد که سه نوع شمسه «هشت»، «ده تند» و «دوازده تند» در تمامی جوانب کار با ترکیب بندیهای متفاوت دیده میشود که شمسه «ده تند» به مراتب کاربرد بیشتری در اجرا دارد. نوع تقسیم بندی فضای کلی کار و همچنین نوع آلت هایی که با گرههای نامبرده، ایجاد شده در تمامی جوانب آن متفاوت از هم میباشند. با وجود تنوع و تعدد گره ها در کار، یک وحدت و انسجام خاصی در قسمتهای مختلف صندوق ایجاد شده است. گره های بکار رفته بر روی این صندوق موقع ترسیم در یک چهارم دایره، شمسه آنها ترسیم شده و در قاب واگیره مربع یا مستطیل البته براساس نوع گره قسمتهای دیگر آن نیز ترسیم میشود. در حالت کلی شمسه ها با ستاره پنجپر و یا آلت ترقه شکل میگیرند. بخشهای مختلف این صندوق در مکعب مستطیل بالایی و پایینی هر کدام مانند یک تابلو با نقوش متعددی مثل اسلیمی ها، ختاییها و کتیبه که در بستری از نقوش هندسی با رنگهای خاصی به اجرا درآمده اند به نوعی ویژگیهای هنری ایرانی – اسلامی را به نمایش گذاشته اند.
۱۰۲۷.

بررسی تطابق ساختار بصری دو اثر منسوب به شیخ محمد از هفت اورنگ جامی نسخۀ گالری فرییر واشینگتن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شیخ محمد هفت اورنگ جامی نگاره ساختار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۴ تعداد دانلود : ۲۹۷
کتاب هفت اورنگ جامی نمایانگر صلابت و شکوه در ساختار نگاره های دوره صفوی است. با وجود تلاش های محققان در تشریح ساختار نگاره ها، کماکان نیاز به پژوهش در خصوص روابط مخفی حاکم در میان عناصر و سازه های آثار نگارگری مشاهده می گردد. مسئله، نحوه ارتباط سازه های مختلف یک نگاره در کنار هم، چگونگی پرداختن به ساختار و سامان یابی آن توسط هنرمند نگارگر در آثار موردبحث است؛ لذا بدین منظور دو نگاره از یک هنرمند از کتاب هفت اورنگ جامی انتخاب شدند. این نگاره ها با عناوین «یوسف برای ندیمان زلیخا در باغ خود موعظه می کند» و «یوسف به افتخار ازدواج خود ضیافتی شاهانه برگزار می کند» منسوب به شیخ محمد است. شیوه انتخاب این آثار، وجود اشتراکات فراوان در صورت ظاهری دو نگاره می باشد که به نظر عامدانه بوده و در مقاله به آن مواردی پرداخته می شود که منجر به این تشابه شده است؛ لذا یافتن این موارد و اینکه هنرمند بنا به دلایلی، آگاهانه از ساختار مشابه استفاده نموده؛ ضرورت این تحقیق می باشد. هدف، تطبیق ساختاری و فرمی در این دو نگاره است. سؤالات شامل این موارد است: از لحاظ ساختاری ویژگی های مشترک دو نگاره شیخ محمد چیست؟ کدام نگاره را می توان به عنوان پیش متن و یا پیش درآمد برای نگاره دیگر دانست؟ استفاده از ساختار مشابه در آثار چه کارکردی می تواند داشته باشد؟ این پژوهش به عناصر درون متنی و روابط آن ها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیق ساختار بصری نگاره ها بنا به اصل نه گانه چارلز جنسن بوده که تحلیل عناصر و اصول کیفیِ بصری را دربرگرفته و در صدد پاسخ گویی به سؤالات پژوهش است. بر اساس رویکرد پژوهش، مشخص گردید که از لحاظ ساختاری، مجلس اول به نوعی پیش متن مجلس دوم می باشد. در هر دو نگاره یک نفر ناظر بر صحنه وجود داشته و شیخ محمد قاب/کادر خود را در مجلس دوم توسعه داده است.
۱۰۲۸.

اصالت مندی مبتنی بر زمان در آثار صنایع دستی براساس نظریه زیبایی شناسی تکاملی داتن (مطالعه موردی آثار خراطی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دنیس داتن نظریه زیبایی شناسی تکاملی روح زمان زمان صرف شده اصالت مندی آثار صنایع دستی خراطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
زمان یکی از عوامل تعیین و تبیین اصالت در حوزه های هنری و فرهنگی است. آثار صنایع دستی با گسترده وسیع خود در بافت تاریخی، اجتماعی، زیبایی شناسی، بخشی از اصالت خود را مرهون عوامل مرتبط با زمان هستند که داتن آن را از الزامات اصالت یک اثر هنری به شمار می آورد. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش زمان و تأثیرگذاری این مؤلفه در اصالت مندی آثار صنایع دستی با توجه به نظریه ی «زیبایی شناسی تکاملی داتن» و مطالعه موردی هنر خراطی در منطقه دزفول است. پرسش های این پژوهش عبارتند از؛ 1- نقش زمان در تعیین اصالت صنایع دستی چیست و چگونه تبیین می شود؟ 2- این عنصر در هنر خراطی چگونه مرزبندی می شود؟ روش تحقیق این پژوهش کیفی و مسئله محور است که به شیوه ی توصیفی تحلیلی به انجام رسیده است. در این فرایند نخست داده ها از طریق، منابع کتابخانه ای و پایگاه های استنادی و همچنین روش میدانی گردآوری شد، سپس با تدقیق مفاهیم «اصالت» و «زمان» از دیدگاه داتن، به تحلیل داده ها در خصوص سه مقوله «روح زمان»، «زمان صرف شده برای خلق اثر» و «تاریخ اثر» نتایج آن ارائه شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که عناصر زمانی اصالت از نظر داتن در برگیرنده روح زمان، تاریخ ساخت اثر و زمان صرف شده برای خلق اثر است که تطبیق این سه عنصر در آثار چوبی بدین شرح است: مقوله روح زمانه در آثار خراطی، به رسم و رسوم، تکنیک های خاص زمان تولید و نیز سنت شکنی های خلاقانه دلالت دارد. همچنین موضوع صرف زمان در تولیدات چوبی بر اساس نظریه داتن، ناظر بر میزان زمان صرف شده در خلق اثر هنری است . مقوله دیگر از دیدگاه داتن، تاریخ اثر است که در خراطی گواهی دهنده ی تأثیر و تأثر اثر از دوره پیش از خود یا معاصرین است.
۱۰۲۹.

بررسی نحوه ی تأثیرگذاری جغرافیا بر هویت فرش ایران

کلیدواژه‌ها: فرش ایران هویت جغرافیا گفتمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۷۶۸۰
فرش دستباف ایران به عنوان یک کالای فرهنگی-هنری همواره ارزش و اعتبار خاصی داشته و دارد. از اینرو کمک به زنده نگه داشتن این هنر وظیفه ی همه ی دست اندرکاران این حرفه می باشد. جابه جایی های جغرافیایی بافندگی یکی از راهکارهایی است که با اهداف مختلفی از سوی ارگان های دولتی و خصوصی برای کمک به بهبود رونق تجاری فرش اتخاذ شده و تبعا تاثیرات مثبت و منفی بسیاری نیز داشته و مخالفت هایی را نیز به همراه داشته است. یکی از استدلال های مخالفان این جریان، آسیب دیدن هویت فرش ها در روند این جابه جایی ها می باشد. این پژوهش به صورت کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی به جمع آوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و میدانی پرداخته است. هدف از انجام تحقیق بررسی نحوه ی تاثیرگذاری تغییر جغرافیای بافندگی بر هویت فرش ایران است و درصدد پاسخ به این سوال برآمده که: تغییر جغرافیای بافندگی چه تاثیری بر تغییر هویت های شناخته شده مناطق مختلف ایران می گذارد؟ داده های به دست آمده نشان می دهد که در جریان جابه جایی های جغرافیایی بافندگی، هرکجا که یکی از مولفه های اصلی هویت ساز فرش آسیب ببیند لاجرم هویت فرش نیز دچار آسیب می شود، اما در مواردی نیز چارچوب تولید منطقه ی مبدا هیچ تغییری نکرده و فرش با کیفیتی تولید شده که تشخیص آن از فرش تولید شده در منطقه مبدا حتی برای خبرگان هم ناممکن است. در چنین شرایطی نقش جغرافیا در تأثیرگذاری بر هویت فرش تغییر کرده و به نظر می رسد بازبینی این نقش نکته ی حایز اهمیتی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است.
۱۰۳۰.

مطالعه فرم و نقشِ رکاب و نگین در انگشترسازی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوره معاصر شهرستان مشهد انگشترسازی رکاب و نگین نقش و محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۸۸
انگشترسازی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمتی دیرینه است. انگشتر، گاهی مُهر و نشان یا فرمانی برای ابلاغ است و یا از نمادین ترین جواهرآلات و بیان کننده پیمان، میراث، شخصیت، افکار و اعتقادات مذهبی است. در دوره معاصر، شهر مشهد با وجود کارگاه های فعال انگشترسازی از مهم ترین مراکز این حرفه محسوب می شود. هدف نگارش این مقاله، مطالعه فرم رکاب و نگین، سنگ های مورد استفاده، دسته بندی و گونه شناسی رکاب ها، تزیینات و کتیبه های به کار رفته در انگشترهای دست ساز معاصر مشهد بوده است که عمدتاً انگشتری های مردانه هستند. پرسش های مطرح شده عبارت اند از: انگشتری های دوره معاصر مشهد چه فرمی دارند؟ و تزیینات و کتیبه های این انگشتری ها کدام است و چگونه دسته بندی می شوند؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جامعه آماری، انگشترسازی معاصر مشهد بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد سه نوع فرم انگشتری در بازار موجود است: 1) ماشینی، 2) نیمه هنری دست ساز و دارای تزیینات اندک خطی یا طرح مشبک، آینه کاری، پولکی و هم چنین انگشترهای فیلی ساده، طرح صفوی و بیگلو، 3- انگشترهای فاخر هنری، قلمزنی شده روی رکاب انگشتر به صورت مینیاتوری، سه بُعدی و برجسته که تزیینات آن شامل نقوش حیوانات، پرندگان، گیاهان، اماکن مقدس و هم چنین کتیبه با مضمون اسماء الهی، اسامی ائمه، ادعیه، اذکار، آیات قرآن با خط نستعلیق و ثلث و شبکه زنی حروف روی رکاب انگشتر است. انگشترهایی که نگین های عقیق و فیروزه دارند، عمدتاً به احادیث شیعی مزین شده اند.
۱۰۳۱.

بازتعریف صنایع دستی معاصر ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صنایع دستی معاصر صنایع خلاق آینده پژوهی توسعه پایدار کارآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۱۲
  از ابتدای شکل گیری تمدن بشری، صنایع دستی به عنوان حیاتی ترین امکان برای حفظ و تداوم شرایط زیستِ بشر در خدمت انسان بوده و تا به امروز نیز حضور آن به عنوان امکانی برای تبیین هویت و معرفی فرهنگ غنی تمامی تمدن ها حائز اهمیت است. صنایع دستی همچنین در هر دورانی به فراخور تغییر شرایط زیست و نیاز جامعه، رویکردی جدید یافته و به نیازهای مادی و معنوی مخاطب، پاسخی متناسب می دهد. مجموع این ویژگی ها باعث می شود تا این مفهوم، نمونه ای کارآمد و مؤثر در زمینه صنایع خلاق و فرهنگی باشد. از سوی دیگر تنوع فنی و گستردگی اقلیمی آن تعاریفِ متعدد (و گاه مبهمی) برای صنایع دستی ارائه داده است. در این میان و با توجه به مفاهیم و مؤلفه های آینده پژوهی، به نظر می رسد هیچ یک از این تعاریف به ویژگیِ روزآمد بودن این هنر- صنعت(جنبه معاصر بودن) و تأثیر آن در ایجاد توسعه پایدار نپرداخته اند. لذا در این پژوهش بنیادی با رویکرد آینده پژوهیِ اکتشافی، تلاش می شود تا با مرور پیشران های مفهومی جهت نیل به توسعه پایدار، تعریفی علمی، نوین و راهبردی با هدف حفظ جایگاه صنایع دستی معاصر ارائه شود. در این مسیر، گردآوری داده ها، بر اساس مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای در کنارِ روش میدانی (دلفی کلاسیک) است. نتیجه این پژوهش مبین آن است که وجه تمایز صنایع دستی معاصر با تعاریف سنتی، در ارتباط معنادار آن با صنایع خلاق است. در دنیایی که سرعت گذر زمان به حدی است که ارزش آن درک نمی شود، در اختیار گرفتن و خلق زمان، موهبتی است که با طراحی سناریوهایی آینده نگرانه، صنایع دستی معاصر را به راهکاری برای توسعه فرهنگی و اقتصادی بدل می کند. به این منظور می توان صنایع دستی معاصر را برای نسل امروز و مخاطبان فردا این گونه تعریف کرد: صنایع دستی پاسخی برخاسته از نیاز جامعه است که با ترکیبِ اخلاق و مهارتِ ناشی از تجربه، به تجلی شخصیتِ هر بوم می انجامد.  
۱۰۳۲.

بازیابی مفهوم و عملکرد چرخ های حکاکی در گوهرتراشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گوهرتراشی گوهرنامه های پارسی جواهر چرخ حکاکی چرخ سوراخ کاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۷۲۶
گوهرتراشی از پرسابقه ترین حوزه های فنی و علمی در فرهنگ اسلامی است. دامنه کاربرد این رشته، وسیع بوده و از جمله در ساخت زیورآلات، مُهرها، حرزها و طلسمات کاربرد دارد. بخشی از اطلاعات مربوط به گوهرتراشی در رسالاتی موسوم به «گوهرنامه» بازتاب یافته است. گوهرنامه ها، معمولاً به معرفی شیوه های گوهرشناسی (کانی شناسی) می پردازند. مباحث تمدنی، علوم طبی، علوم حدیث، جنبه های فنی تراش و جلای سنگ ها نیز از دیگر مفاد این رسالات است. مباحث فنی گوهرتراشی در این منابع، غالباً به اشاره و مختصر طرح شده و گاه با تعابیر تخصصی یا نامأنوس همراه شده است. از این رو، درک و کشف دانش پیشینیان در این مورد با ابهاماتی روبروست. یکی از این موارد، تنوع چرخ های تراش و جلاست که به رغم اشاره در اغلب گوهرنامه ها، مفهوم و عملکرد آنها مبهم و نامشخص باقی مانده است. از این رو، پرسش اصلی این تحقیق آن است که چرخ های حکاکی مصطلح در گوهرنامه های فارسی، دارای چه ویژگی هایی از نظر مفهوم، نوع شکل، ساختار و عملکرد بوده اند؟ هدف این مقاله، شناخت بیش تر این هنر و شیوه های به کارگیری چرخ های حکاکی در گوهرتراشی بر اساس متون و اصطلاحات رایج در گوهرنامه هاست. در ابتدای مقاله حاضر، گوهرنامه ها و ساختار محتوایی آنها به اجمال، معرفی و بررسی شده است. سپس بسامد اصطلاحی چرخ های گوهرتراشی (حکاکی) در این متون مورد بررسی قرار گرفته است. هم چنین، برای دستیابی هرچه بیش تر به داده های مرتبط با شکل، ساختار و عملکرد چرخ حکاکی، به جستجوی شواهد تاریخی و تصویری از منابع پیرامونی و متأخر پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که اصطلاح چرخ حکاکی و نظایر آن در متون مختلف، ناظر به سه دستگاه چرخ گوهرتراشی، چرخ کنده کاری و تخته سفته گری بوده است. هم چنین، ساختار و عملکرد کلی این چرخ ها در طول زمان تغییر چندانی نکرده است.
۱۰۳۳.

زیبایی شناسی گبه بختیاری بر اساس الگوی هنر قومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی شناسی فرش هنر قومی هنر سنتی گبه بختیاری ارزش های تصویری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۷۹
وقتی مصادیق هنرهایی که تاکنون به عنوان هنرهای سنتی می شناخته ایم را بررسی و مقایسه می کنیم، با بسیاری از تفاوت های زبانی، بیانی و حتی فرمی آنها مواجه می شویم. «سنتی» قلمداد نمودن مجموعه آثاری که صرفاً در دوران اسلامی و حتی پیش از آن تولید شده، اشتباه است و علت آن را می توان ناشی از عدم تبیین یک دوره هنری فاخر در هنرهای ایرانی دانست که مجموعه ای از این آثار را در شمول خود جای داده و از دایره شمول آثار مربوط به دوره تاریخی هنرهای سنتی متمایز و خارج سازد. این دوره هنری را بنا بر مختصات خاصش باید «هنر قومی» نامید. هنر قومی محمل اصلی درک ملاحظات زیبایی شناسی ناب ایرانیان است. هنر قومی، گفتمانی است که در نقد هنر ایران از آن غفلت شده است. این هنر از همه حیث، خاصه زبانی و بیانی، زیر سایه هنر سنتی مهجور و ناگشوده مانده است. با توجه به این که در این مجال، به کمال نمی توان هنر قومی ایرانی را شناساند؛ قصد داشتیم با معرفی یکی از گونه های هنر قومی، مخاطب را به درک کلیت این هنر رهنمون سازیم. برای این منظور، «گبه» را انتخاب کردیم که از زیباترین دست بافته های ایرانی به طور عام و بختیاری به طور خاص است که بازشناخت نشانه ها و تمهیدات زیبایی شناسی اش، مسیر شناخت «گفتمان هنر قومی ایران» را هموار می سازد. از حیث روش شناسی، محقق برای تبیین تفاوت های ماهوی بین هنر سنتی و قومی، مؤلفه های علم زیبایی شناسی را به روش قیاسی کاویده و بر نمونه های مورد نظر تطبیق داده است. هم چنین برای فهم کلیت هنر قومی، تمرکز خود را بر یک نمونه موضوعی گذارده و نهایتاً مؤلفه های کاویده شده در نمونه موردی گبه را به کلیت هنر قومی تعمیم داده است. روش تحقیق پژوهش، توأمان، تطبیقی و تحلیلی-توصیفی می باشد و منابع آن با ابزار تصویربرداری و مصاحبه، عمدتاً به صورت میدانی گردآوری شده است. در هنر قومی، بهترین تجربیات زیبایی شناختی ناب هنر ایرانی دیده می شود. این شکل از تجربه، تَمَثُل اندیشه ای است که در متن اثر هنری، تنها جوهره خالص زبانی و بیانیِِ فرم، شکل و رنگ اثر را مدنظر دارد؛ لذا عاری از ملاحظات، حاشیه ها و اضافه هایی از جمله تحلیل های تاریخی-روانشناختی ذهن است که همیشه بر برخی هنرها، خاصه هنر سنتی مسلط بوده است. کمینه گرایی، انتزاعی گری و تجریدِ محضِ برآمده از داناییِ زیبایی شناسانه، تقدم اصل تحلیلِ بصریِ محض، در چینش و ترکیب بندی، رویکرد بدوی نگاری در طراحی و انتزاعی گری هوشمندانه از عناصر دم دستی و زندگی روزمره، مؤلفه هایی است که شالوده هنر قومی ایرانی را شکل می دهد که این ویژگی ها به شکل ماهوی در گبه خودنمایی می کنند.
۱۰۳۴.

مستند بررسی ساختار فرمی طرح و نقش قالی های محرابی ساروق و فراهان دوره قاجار

کلیدواژه‌ها: دوره قاجار قالی طرح محرابی ساروق و فراهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۶۹
قالی های دو منطقه ساروق و فراهان که از موارد شاخص در حوزه ی قالیبافی می باشند در تاریخ فرش ایران نقش به سزایی دارند. از نمونه طرح های رایج در قالیبافی این دو منطقه در دوره قاجار، طرح و نقش «محرابی گلدانی» می باشد. این طرح و نقش از منظر ساختار با کمترین مطالعه و بررسی مواجه شده است. هدف این مقاله مطالعه ویژگی های فرمی طرح و نقش قالی های محرابی گلدانی این دو منطقه در دوره قاجار می باشد. سوال تحقیق عبارت است از اینکه ساختار فرمی طرح و نقش و مشابهت قالی های محرابی گلدانی رایج در دوره قاجار در مناطق ساروق و فراهان چگونه می باشند؟ نوع تحقیق تحلیلی، با رویکرد کیفی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، بررسی سایت موزه ها و برخی مجموعه های فرش و همچنین تحقیقات میدانی می باشد. جامعه آماری شامل 16 نمونه قالی می باشدکه 4 مورد از هر منطقه، به شکل هدفمند و بر اساس نوع طرح و نقش و بیشترین فراوانی به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن می باشند که ساختار فرمی طرح و نقش قالی های منتخب با اختلاف اندک در جزئیات مشابه یکدیگر می باشند. این گروه از نمونه قالی های محرابی گلدانی به دلیل ترکیب بندی و عناصر تشکیل دهنده ی آن نوعی خاص از گروه قالی های محرابی می باشند. طرح و نقش و ساختار فرمی خاص در این گروه از قالی ها امکان آن را می دهد که این طرح و نقش در دوره قاجار به صورت سفارش بافته شده است.
۱۰۳۵.

خوانش عرفانی نگاره «ساختن کاخ خُورنق» اثر کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خمسه نظامی کاخ خورنق مرصادالعباد نجم الدین رازی کمال الدین بهزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۲۵
نسخه مصوّر خمسه نظامیِ محفوظ در موزه بریتانیا که در دوره تیموری تدوین شده است، به دلیل ارزش هنری نگاره ها و حضور نگارگرانی چون میرک، بهزاد و محتملاً قاسمعلی و عبدالرزاق شهرت جهانی دارد. همچنین متن آن، یادگار ارزشمند حکیم نظامی است که در زمره آثار پُراستناد پژوهشی قرار می گیرد. این مجموعه فخیم 22 نگاره را شامل می شود که از نظر نمایش نحوه زندگی مردم در دوره تیموری و انعکاس آن در نگاره ها حائز اهمیت است. ازسویی بهزاد هنرمندی شاخص است که علاوه بر ثبت دقیق زندگی روزانه مردم، به دغدغه های اجتماعی زمانه خویش عمیقاً پایبند بوده و از اشارات عرفانی در لابه لای آثارش سود جُسته که ارتباط وثیق و عمیق وی با عُرفا و شُعرای مطرح زمانه خویش و حلقه های عرفانی آنان گواه این مدعاست. لذا نگاره «ساختن کاخ خورنق» به دلیل پارادوکس خاصِ مُستتر در آن انتخاب گردید که در کارنامه هنری بهزاد مسبوق به سابقه نیست، تا بتوان با کشف منابع عرفانی احتمالی اثر، خوانش عمیق تری ارائه کرد. در این راستا، مرصادالعباد اثر گرانمایه نجم الدین رازی یکی از منابع مهم عرفان اسلامی بوده که مبانی آن در تأویل عرفانی نگاره مفید است و هماهنگی و همخوانی زایدالوصفی با نگاره حاضر دارد. پژوهش پیشِ رو از نوع کیفی و به روش توصیفی-تحلیلی و تفسیری بوده و از منابع کتابخانه ای (واقعی و مجازی) سود جُسته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بنای کاخ خورنق نمادی سترگ از قالبِ انسانیِ سرگرم شده با تعلقات دنیویِ سیری ناپذیر در جهت فراموشی قربت حق و عالم غیب، و پیوستن به عالم حس است و سنمار نیز نمودی از این دلبستگی است که در خاتمه انوار محرق جلال و قهر خداوندی دامنگیرش شد. عاقبتی تکرارپذیر برای کسانی که دل به دنیای مادی بسته و گرفتار قهر آن شدند.
۱۰۳۶.

کاشی های شیشه ای در قصرهای عباسی، تنگ آبگینه تهران و کف آب گونه کاخ حضرت سلیمان

نویسنده: مترجم:

کلیدواژه‌ها: شیشه در معماری معماری عباسیان شیشه پیش از اسلام سلیمان در هنرهای اسلامی تاریخ نگاری هنر ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۷۷
این پژوهش، گزارشی مقدماتی از شناسایی بزرگترین مجموعه شناخته شده از قطعات کاشی شیشه ای شفاف عباسی به کار رفته در تنگی در تهران است. این مقاله، شواهد باستان شناختی کف سازی با استفاده از قطعات شیشه ای شفاف سبز- آبی به کار رفته در قصرهای عباسی را بررسی و تلألو آب گونه آنها را اشاره ای به اتاق پذیرایی مشهور کاخ حضرت سلیمان تفسیر می کند. این مقاله روشن می کند که تنگ نگهداری شده در موزه آبگینه و سفالینه های ایران که با شیشه های رومی مقایسه و به دوره های پارتی و ساسانی منتسب شده است، التقاطی مدرن و ساخته شده از قطعات کوچک کاشی های شیشه ای کف سازی دوره عباسی است. این پژوهش درباره پیشینه این تنگ و چگونگی ساخته شدن آن از تکه هایی از کاشی های شیشه ای عباسی بحث می کند که زمانی دلالتی ضمنی به شکوه حضرت سلیمان داشت و با انجام جعلی سازی ای ماهرانه، به ظرفی الگوبرداری شده از بطری های رومی بدل شد؛ سپس برای بازارهای حراج عتیقه به عنوان شیئی متعلق به هنر ایران معرفی شد و از موزه آبگینه و سفالینه های ایران سردرآورد.
۱۰۳۷.

تطبیق منظر معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی

کلیدواژه‌ها: کنایه رنگ قرآن کریم ادبیات کنایی اکسپرسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۳۳۱
اگرچه رنگ ها در جنبه فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. اهمیت این موضوع چنان است که رنگ ها، هم در زبان مخلوق و هم در زبان خالق، با اشکال و مفاهیم مختلف مورداستفاده قرارگرفته اند. قرن ها تعامل تفسیر قرآنی و ایرانی از جهان ایجاب می کند که عناصر و المان های فرهنگی آن ها و تأثیر و تأثراتشان نسبت به یکدیگر موردبررسی قرار گیرد. سؤال این است که کارکردها و دلالت های معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی، چه تفاوت ها و شباهت هایی باهم دارند؟ همچنین آیا قرآن کریم تأثیراتی در گسترش معنای کنایی رنگ در ادبیات فارسی برجا نهاده است؟ در پاسخ به این سؤالات، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دائره المعارف «دهخدا»، «عمید» و «فرهنگ کنایات فارسی» همچنین جمع آوری تمامی آیاتی که در آن ها، رنگ ها به کاررفته اند و نیز منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به نتایجی دست یافت. قرآن کریم و کنایات فارسی، در توصیف وضعیت معنوی و جسمانی انسان، پدیده های طبیعی، توصیف رنگ پدیده های ایده آل بهشتی و رنگ مربوط به معجزه خاص، در کارکرد و دلالت های معنایی رنگ، اشتراکاتی دارند. تفاوت این است که رنگ ها در قرآن، برای توصیف فراواقعگرایانه پدیده های طبیعی در قیامت نیز به کاررفته و کنایات نیز علاوه بر کارکردهای مشترک، از رنگ ها، برای بیان آشکارگی و ظاهر بودن و همچنین برای توصیف یک مکان و یا شیء نیز بهره گرفته اند. نیز می توان تأثیرات قرآن کریم بر ادبیات کنایی فارسی را در دلالت های معنایی رنگ ها، در رنگ سفید (معجزه موسی) و رنگ سبز (لباس بهشتیان) و رنگ کبود برای چشم (سیه روزی و اندوه) مشاهده نمود. همچنین منظر معنایی رنگ ها در قرآن بیش از دلالت های کنایی و اکسپرسیو، بر واقع گرایی استوار است.
۱۰۳۸.

مطالعه تحلیلی نقوش خوشنویسی، انسانی و گیاهی در تطبیق چند نمونه از شیشه های میناکاری دوره مملوکان در مصر و سوریه با فلزکاری دوره های ایلخانی و تیموری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نقوش تزیینی میناکاری شیشه مملوکی فلزکاری ایلخانی و تیموری مضمون نقوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۶۹۱
آثار هنری از جمله هنرهای فلزکاری و شیشه گری، در طول تاریخ انعکاس دهنده مضامین مختلفی بوده اند و از قدیمی ترین صنایعی هستند که با تنوع وسیعی از آثار در سرزمین های مختلف به ظهور رسیده اند. در این میان، تأثیر انواع هنر ها و نفوذ مفاهیم و محتوای آثار بر یکدیگر، در تولیداتی دیده می شود که دارای اشتراکات مختلف و تحت نفوذ فرهنگ ها و ادوار تاریخی همانندی بوده اند. در این پژوهش، نقوش مشترک میان شیشه های میناکاری شده مملوکان مصر و سوریه با فلزکاری ایلخانی و تیموری ایران مورد توجه قرار گرفته است. بیان ویژگی های فلزکاری ایران و شیشه های مزین به میناکاری دوره ممالیک و تحلیل تطبیقی نقوش، محتوا، مضامین و عناصر مشترک میان این آثار و هم چنین دلیل وجود این اشتراکات از اهداف این تحقیق است. این امر با انتخاب تعدادی از نقوش فلزی ایران و تعدادی از نقوش شیشه های میناکاری دوره مملوکان میسر شده است که بعد از تطبیق نقوش، به مطالعه جزییات آنها پرداخته شده است. شیوه انجام تحقیق، به روش توصیفی- تحلیلی بوده و با بررسی تصویری سه دسته از مضامین و نقوش تزیینی پر کاربرد در هنر میناکاری شیشه و فلزکاری صورت پذیرفته است. در این راستا، پرسش پژوهش حاضر این است که نقوش آثار فلزی و شیشه ای دارای چه اشتراکات و تأثیر اتی بر یکدیگر بوده اند و کدام یک بر دیگری تقدم دارند؟ کدام نوع نقوش انسانی، گیاهی و کتیبه ای در تزیین اشیاء به رفته اند و ارتباط میان کاربرد شی و نقش تزیینی چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گستره نقوش و مضامین در این آثار، به دلیل اشتراکات مذهبی و آیینی بوده است و انتقال هنر ایران به سرزمین های مصر و سوریه، به وضوح در تزیینات این مناطق ملموس است و علایق معنوی، عوامل فرهنگی و ارتباطات سیاسی نیز در بروز این اشتراکات تأثیر داشته اند.
۱۰۳۹.

آسیب شناسی فرش معاصر مشهد از دید صاحب نظران با تاکید بر حوزه طراحی

کلیدواژه‌ها: فرش مشهد آسیب شناسی طراحان فرش تولیدکنندگان فرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۴۴
فرش شهری مشهد به عنوان یکی از سبک های اصلی شهری فرش ایران از دوره تیموری در قرن نهم ه.ق تا به امروز تحولات مختلفی را به خود دیده است. بعد از سپری شدن عصر طلایی فرش مشهد در دوران تیموری و صفوی، در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی همزمان با احیای فرشبافی در سرتاسر ایران، فرش شهری مشهد نیز پس از پشت سرگزاردن دوران فترت دویست ساله در پی بازیابی گذشته باشکوه خود برآمد. در این دوره با پیشگامی تجار و تولیدکنندگان مهاجر آذربایجانی و کرمانی فرش های بزرگ پارچه و نفیسی با حفظ ویژگی های هویتی و تاریخی فرش اصیل مشهد تولید شدند. با گذشت زمان و بازاری شدن تولید، فرش شهری معاصر مشهد، شکوه و عظمت گذشته را از دست داده است. فرش دستبافت به عنوان یک فرآورده فرهنگی، بازتاب دهنده سنت ها و باورهای جوامع تولیدکننده می باشد و در راستای هویت بخشی به جغرافیای تولید نقش موثری دارد. از این رو مساله اصلی پژوهش حاضر مطالعه عوامل زمینه ای موثر در این پدیده با تاکید بر جمعبندی نظرات صاحبنظران میدانی این حوزه می باشد. سوال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی آسیب های فرش معاصر مشهد و عوامل زمینه ای فرهنگی و اقتصادی این آسیب ها از منظر صاحب نظران این حوزه می باشد. پژوهش از نوع کیفی است که به شیوه توصیفی و تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوای مصاحبه با تعداد 10 نفر از فعالان و صاحب نظران بازار فرش مشهد به انجام رسیده است. نتایج نشان دادند نوسانات اقتصادی، تغییر در سبک زندگی مصرف کنندگان، موانع صادراتی متعدد، عدم شناخت سلیقه بازار، مثنی برداری از طرح های بازارپسند از مهم ترین آسیب های فرش معاصر مشهد به شمار می روند.
۱۰۴۰.

بررسی تطبیقی طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کُردی سِنِه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح نقش رنگ قالی کلاردشت قالی سنه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۴۰۱
کتاب حدود العالم در قرن سوم ه.ق، اولین منبعی است که به بافت فرش در طبرستان اشاره می کند. سندی تصویری از قالی طبری در دست نیست، اما قدیمی ترین فرشی که در محدوده طبرستان بافته می شود، قالی کلاردشت است. چهار نظریه برای شکل گیری قالی کلاردشت وجود دارد. برخی آن را همان قالی طبری حدود العالم دانسته اند. برخی دیگر، زمینه شکل گیری این قالی را مهاجرت اقوام کُرد به منطقه و در قرن سیزدهم ه.ق دانسته و آن را فارغ از قالی طبری می دانند. نظریه میانه ای نیز وجود دارد که معتقد است قالی طبری، تحت تأثیر قالی کردی قرار گرفته و آنچه امروزه از قالی کلاردشت مشاهده می شود، قالی کردی است که اصالت هایی از قالی طبری سده های ابتدایی اسلامی را با خود به همراه دارد. آخرین نظریه در این خصوص، خاستگاه فرش کلاردشت را در امتزاج فرهنگ های متفاوت بافت مناطق غربی ایران معرفی می کند که به همراه مهاجرین به کلاردشت آورده شده است. بنابراین، این تحقیق برای بررسی نظریات ذکر شده به این پرسش پرداخته است که تطابق طرح، نقش و رنگ در قالی کلاردشت با قالی کردی سِنه چه میزان است؟ تا از این طریق بتواند خاستگاه احتمالی قالی کلاردشت را شناسایی نماید. جهت حصول به پاسخ این پرسش، از روشی تطبیقی با رویکردی توصیفی– تحلیلی مبتنی بر جمع آوری نمونه های میدانی در حوزه کلاردشت و مقایسه آن با نمونه های اصیل قالی سنه در منابع کتابخانه ای استفاده شد. این مطالعه نشان می دهد که ساختار کلی طرح و نقشه فرش های کلاردشت با فرش سنه مشابهت دارند. ضمن این که برخی از نقش مایه های فرش کلاردشت و سنه نیز با یکدیگر مشابه و یکسان هستند. هم چنین این دو قالی از نظر تعداد حاشیه، ساختار قرینگی نقشه، چیدمان نقش مایه ها و تعداد رنگ های به کار رفته در متن و حاشیه، شباهت های قابل توجهی با یکدیگر دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان