فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۹٬۸۴۰ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط یکی از واژه های پرکاربرد در مباحث مختلف از جمله معماری است. ازآنجاکه هدف غایی معماری، طراحی محیط است؛ تبیین ماهیت وجودی معنایی محیط (که اتفاقاً کمتر موردبحث بوده و به یک مسئله بدل شده) می تواند نقش شایانی در هدفمندشدن مسیر طراحی و نقد داشته باشد. لذا هدف از مقاله پیش ِرو در عالی ترین سطح خود، پویش ماهیت محیط در عرصه معماری ایرانی اسلامی است. این مقاله که با استفاده از روش (تحقیق) استدلال های عقلی و با اتکا به مرتبه بندی هستیِ پدیده ها در حکمت ایرانی اسلامی انجام پذیرفته است، همّ آن داشته که با بررسی معنایی واژه محیط و معادل های آن در زبان های فارسی، عربی و انگلیسی، برخی از وجوه ماهیتی محیط را استخراج کند. علاوه براین، با رجوع به حکمت ایرانی اسلامی (و درصدر آن آموزه های قرآنی)، پویش دلالت های معنایی محیط ادامه یافته است. مقاله در ادامه به استخراج معانی حیاط در زبان فارسی، بینش اسلامی و معماری ایرانی اسلامی پرداخته است. نتایج تحقیق مؤید این مطلب است که محصوریت مادی اولین مرتبه از محیط است. در این مرتبت محیط جسمی است که خالی را دربرگرفته و اجسام دیگر را در خود جای داده است. محیط، در این مرتبت به سان یک جایگاه مادی نمود می یابد. آگاهی از محیط به مثابه حوزهای متمایز از حوزه پیرامونش دومین مرتبت محیط است. مخاطب این مرتبه ذهن آدمی است و عواملی مانند نوع زندگی، رویدادها و رفتارهای متمایز به انضمام عناصر متمایزکننده طبیعی به تفکیک این حوزه از حوزه پیرامونش کمک می کنند. از آنجاکه زندگی و آگاهی دو لایه معنایی از این مرتبه به شمار می آیند، محیط در این مرتبت به مثابه قرارگاهی رفتاری ادراکی متجلی می شود. سومین و بالاترین مرتبت محیط ازطریقِ وقوف به احاطه وجودی برتر محقق می شود. در این مرتبت که با نقش آفرینی نمادها تحقق می یابد؛ محیط بر سکونتگاهی معنوی دلالت دارد که تسکین دهنده روح آدمی است. بدیهی است این مراتب به صورت اعتباری تعیین شده اند و درحقیقت می توان طیفی پیوسته از مراتب محیط را متصور شد. علاوه براین، نتایج، نشان دهنده آن است که دلالت های معنایی حیاط، قرابتی نزدیک با دلالت های معنایی محیط دارد؛ این امر مؤید آن بوده که حیاط به مثابه یکی از هم خانواده های محیط و به مثابه یک فضای انسان ساخت، نمونه یا الگویی از یک محیط ایرانی اسلامی است که هر سه مرتبه در آن متجلی شده است.
طراحی میدان راه آهن مشهد با تکیه بر اصول ادراک محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری رفتار انسان در محیط برآیندی از انگیزه ها، نیازهای فرد، قابلیت محیط و نحوه ادراک اوست. در این بین فضای شهری مکانی برای مکاشفه، صحنه ملاقات و دیدار انسان ها شده و عدم توجه به آن موجب بحران ادراکی و تضاد الگوهای رفتاری با محتوای عملکردی فضا می شود. در این راستا طراحی شهری ادراکی با تاکید بر مولفه زیبایی شناسی از دهه 1970 ، آغاز و تاکنون در اشکال گوناگون بر ابعاد طراحی شهری موثر بوده است. اطلاعات زیبایی شناختی، با تاثیر بر روان انسان، موجب یک نوع احساس رضایت می شود. در میان نظریات زیباشناسی، رویکرد نظریه – اطلاعات، کیفیت محیط را وابسته به ساختار پیام های منظم می داند. چک لیست طراحی حاضر مبتنی بر مولفه های ادراکی و رفتاری، در جهت ارتقاء کیفیت محیط تدوین شده است، تا راهنمای طراحی میدان راه آهن مشهد، به عنوان یکی از مهم ترین مبادی ورودی شهر قرار گیرد. تحلیل وضع موجود، برگرفته از برداشت های میدانی، نقشه های شناختی و رفتاری، نمایانگر تضادهای رفتاری و بحران های ادراکی و عدم انطباق فضایی با نیازهای استفاده کنندگان می باشد. طرح پیشنهادی طی چهار گام 1) طراحی کلیت فضا با تکیه بر نظم ساختاری 2) کلیت فضایی اجزا 3) سکانس ها و 4) نظم عملکردی میدان تدوین شده است.
بررسی تطبیقی حس دلبستگی مکان در نمادهای شهری دوره اصفهانی و مدرن؛ نمونه م وردی میدان آزادی و میدان نقش جهان
حوزههای تخصصی:
با گسترش و توسعه شهرها، احداث نمادهای شهری به عنوان شاخصه ای برای معرفی محیط و فرهنگ روندی رو به رشد داشته است. نمادهای شهری علاوه بر ابعاد محیطی و کالبدی ،در ایجاد خاطرات جمعی و فردی اشخاص نیز نقش مهمی دارند به نحوی که اغلب، شهرهای مختلف را با نماد آن می شناسند .در این پژوهش شهر تهران، به عنوان پایتخت سیاسی و شهر اصفهان به عنوان پایتخت فرهنگی ایران مناسب ترین گزینه بمنظور مقایسه حس دلبستگی مکان مورد مطالعه قرار گرفته اند. از این رو با هدف، شناسایی و تعیین اولویت بندی عوامل ایجاد کننده حس دلبستگی مکان به مقایسه تطبیقی این حس در میدان نقش جهان و میدان ازادی پرداخته و در صدد پاسخ به این پرسش است که مهمترین عامل در ایجاد حس دلبستگی در نمادهای شهری چیست و در ادامه تأثیر مؤلفه های موثر بر حس دلبستگی مکان که باعث اصالت بخشیدن به نماد های شهری می شوند را در فرضیه خود طرح کرده است. روش تحقیق این مقاله از نوع توصیفی تحلیلی بوده و در گردآوری اطلاعات از شیوه مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه بهره برده است و سپس با استفاده از نرم افزار spss و آزمونanova و Kendall’s tau_ b وSpearman’s rho به تحلیل می پردازد. در نهایت نتایج پژوهش بیانگر تفاوت عوامل موثر در دلبستگی در دو دوره تاریخی در این میادین شهری است، بطوریکه در میدان نقش جهان مهمترین عامل در ایجاد این حس معیار عزت نفس بوده و در میدان آزادی تداوم بیشترین تاثیر را در ایجاد دلبستگی به مکان داشته است.
ارزیابی کالبدی فضاهای سبز شهری در شهر اصفهان در دو مقطع زمانی و ارائه-ی پیشنهاد برای بهبود آن
حوزههای تخصصی:
گسترش فیزیکی شهرها فرایندی مستمر است که اغلب سریع بوده و اگر بدون برنامه پیش برود سیستم های شهری را با مشکل رو به رو خواهد کرد. در نقش فضای سبز و محیط زیست شهری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل پایداری و حیات طبیعی و انسانی در شهرنشینی نوین شکی نیست. فضای سبز را می توان نوعی از سطوح کاربری زمین شهری با پوشش گیاهی انسان ساخت دانست که واجد بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی هستند. اما امروزه به دلیل ارزش بالای اراضی شهری و منافع مادی بالای آن به میزان کمتر این زمین ها به کاربری فضای سبز اختصاص داده می شود. دراین میان بحث توسعه و نیاز به گسترش فضاهای سبز و تعیین موقعیت آن امری اجتناب ناپذیر در آینده ی توسعه ی شهرها می باشد. شهر اصفهان به عنوان یکی از شهرهای مهم و زیبای ایران و محل جذب گردشگران داخلی و خارجی شناخته شده است. یکی از علل اصلی این امر عبور زاینده رود از داخل شهر است که نقش به سزایی در طراوت و سرسبزی این شهر داشته است. در این پژوهش شهر اصفهان از لحاظ گسترش محدوده ی شهری، فضای سبز و همچنین روند افزایش جمعیت و سرانه ی فضای سبز آن طی دو سال 1302 و 1394 مورد بررسی قرار گرفته است و در پایان پیشنهاد بهره گیری از پوشش های سبز برای بهبود و توسعه ی آن در حال حاضر ارائه شده است.
ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم در مسکن معاصر از منظر روانشناسی محیطی، نمونه موردی: برج مسکونی میلاد تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب ازبین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران می شود. هدف: نوشتار حاضر، با تعیین عوامل مؤثر بر تأمین حریم در فضای مسکن معاصر از دیدگاه روانشناسی محیطی، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. روانشناسی محیطی، با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه می کند. روش تحقیق: این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی با روش پژوهش از نوع استدلال منطقی است. نتیجه گیری: نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درون گرایی و قلمروپایی در مسکن معاصر، خلاصه می شود. نتیجه اصلی تحقیق روی 6 نوع تیپ پلان متفاوت از واحدهای برج مسکونی میلاد تبریز حاکی از آن است که کنترل ارتباطات فضایی در طرح معماری منجر به کنترل ارتباطات رفتاری در تعاملات انسانی می شود که از مهم ترین فاکتورهای تأمین انواع حریم ها ازجمله حریم بصری، دسترسی و...، و در نهایت حریم روانی در مسکن معاصر است.
پژوهش کاربرمحور در آتلیه معماری: تجربه کارگاه طراحی ارشد براساس الگوهای رفتار محیط بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
119 - 137
حوزههای تخصصی:
دوری طرّاحی از کاربر واقعی در دوران پس از مدرن و تلاش برای حلّ این معضل، در آموزش معماری منجر به روش ها و رویکردهای نوینی در نیم قرن اخیر شده است که هرگز به جریان اصلی اموزش معماری تبدیل نشده اند و همچنان در حاشیه مانده اند؛ در اینجا این رویکردها نیز در چهار دسته (مواجهه ایده آلیستی، مواجهه حرفه ای، رویکرد مشارکتی و رویکرد پژوهش تخصّصی) شناسایی و معرفی شده اند. محور اصلی این بحث، ورود پژوهش به صورت امر اصلی در آموزش معماری است. سپس به شرح برنامه ریزی و تجربه ی یک فرآیند کارگاهی برای تلفیق موضوع کار عملی کارگاه های آموزشی دوره ی کارشناسی ارشد با یک مسأله ی کاملاً پژوهشی یعنی «شناخت عوامل هویّت بخش در معماری بومی» پرداخته شده است. برای ساماندهی برنامه، سعی شده است که روشی برای جستجوی عوامل هویّت بخش معماری بومی در قالب الگوهای رفتار و محیط ارائه گردد و کار دانشجویان در روند تدوین این نظریه تعریف گردد. در این کار تجلّی ذهنیت افراد بومی بواسطه ی ساختِ محیط یا تغییراتی که در محیط موجود ایجاد کرده اند مورد مطالعه قرار می گیرد. به این ترتیب که محیط هایی که آثار کالبدی افراد بومی می تواند در آن موجود باشد در چهار دسته معرفی شده (مسکن روستایی، مسکن حاشیه نشینی، مسکن تجربی ساز، مسکن مهندسی ساز) و گروه های دانشجویی برای مطالعه روی هر یک تعیین شده است. هر گروه موظف بوده در 48 حوزه که بر حسب نسبت های مختلف رفتار- ذهنیت- محیط و بر اساس تجارب مختلف زمانی تعیین شده به جستجوی عوامل هویّت بخش در محیط انتخابی بپردازد و این یافته ها مبنای طرّاحی یک واحد مسکونی هویّتمند قرار گیرد. برآیند کلّ گروه ها، تصویر نسبتاً کاملی از عوامل هویّت بخش معماری بومی برای افراد بومی ایجاد می کند.
تحولات منظر شهری همدان در دوره پهلوی اول؛ تأثیر خیابان های نفوذی بر مرکز شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
5 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر همدان با سابقه تاریخی پیش از اسلام، تا دوره پهلوی اول از منظر سنتی غنی برخوردار بود. «کارل فریش»، مهندس آلمانی، با ایده احداث خیابان های نفوذی تغییری بزرگ در منظر شهری همدان ایجاد کرد. احداث میدانی وسیع در تقاطع شش خیابان نفوذی با فواصل مساوی، پدیدآورنده نقطه عطفی مؤثر در منظر شهری همدان بود. این طرح که به تقلید از جریان معماری و شهرسازی قرن 19 شهرهای اروپایی به عنوان نماد اقتدار و تجدد ساخته شد، شبیه یک چرخ دنده صنعتی بود که از میان بافت تاریخی، مرکز و بازار همدان می گذشت. مداخله کارل فریش به لحاظ شکلی با آنچه از گذشته در منظر شهر همدان تداوم داشت هماهنگ نبود؛ حجم ساخت وساز نیز به اندازه ای بود که در نگاه کلی به نقشه شهر به نظر می رسید سیمای شهری همدان به صورت اساسی دگرگون شده باشد. هدف: این پژوهش با مبنا قراردادن رویکرد سیستمی در تحلیل منظر شهری، تأثیر احداث خیابان های نفوذی، به مثابه یک اقدام اقتداگرایانه از طرف مدیریت شهری بر منظر شهری همدان را در دوره پهلوی اول تحلیل می کند. روش تحقیق: پژوهش حاضر یک مطالعه تاریخی-تحلیلی است که با استنباط از داده های سازمان فضایی، به تفسیر منظر شهری همدان خواهد پرداخت. نتایج پژوهش: تغییرات گسترده سیمای شهر در دوره پهلوی اول از طریق احداث خیابان های نفوذی در شهرهای بزرگ همچون تهران، مشهد و رشت این نظریه را تقویت می کند که تغییر ساختار شهر می تواند به تحول منظر شهری بیانجامد. اما این اقدام در همدان غیر از تغییرات کالبدی در معماری خیابان و ایجاد نظام دسترسی جدید، تغییر جدی در منظر شهر ایجاد نکرده و دلیل اصلی این عدم تغییر، تداوم تشخص مرکز بعد از مداخلات گسترده است.
نقش گردشگری در اقتصاد روستایی (نمونه موردی: دهستان میان فضل شهرستان نیشابور)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری به عنوان صنعتی پویا و فراگیر، همه ارکان وجودی یک جامعه و سیستم جهانی را در بر گرفته است. توریسم از بزرگترین صنایع دنیا و وابسته به بخش عمده ای از اقتصاد جهانی، پدیده ای است که از تحرک بالایی در تغییرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی برخوردار است. تحقیق حاضر به بررسی نقش گردشگری روستایی درتوسعه پایدار دهستان فضل شهرستان نیشابور پرداخته است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی – تحلیلی است. این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی( پرسشنامه، مصاحبه و...) به عنوان ابزار اصلی در جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. حضور گردشگران در منطقه نتوانسته باعث توسعه اقتصادی در دهستان فضل شود. همچنین حضور گردشگران به محیط زیست منطقه آسیب رسانده و سبب بروز آلودگی صوتی، آلودگی آب، هوا و آلودگی خاک شده است. که این امر خود نشانی از عدم دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی و زیست محیطی است.
بررسی اهمیت و نحوه آموزش نقد بنا به دانشجویان رشته معماری از دیدگاه اساتید معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری از موضوعاتی است که می تواند در جریان رشد معماری ایران و ترسیم آینده نقش بسزایی داشته باشد. در این بین به اعتقاد برخی فرهنگ نقد جزء ساختاری و هویت بخش آموزش در دانشکده های معماری است . درواقع نقد می تواند به عنوان پشتوانه ای جهت طراحی مطرح گردد. هدف اصلی از این مقاله دستیابی به رو ش ها و محتوای کارآمد در جهت آموزش صحیح نقد و پرورش دیدگاه نقادانه در دانشجویان معماری است. روش این پژوهش بر مطالعات اسنادی – پیمایشیِ تحلیلی استوار است؛ اطلاعات از منابع مکتوب و پرسشنامه از اساتید معماری به دست آمده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که با توجه به هویت چند رشته ای معماری، جهت دستیابی به آموزش نقد جامع، برخورداری از رویکردهای ترکیبی برای آموزش نقد معماری الزامی است. در ارتباط با میزان اهمیت زمینه های نقد، جمع بندی یافته ها بر عوامل پاسخ مناسب بنا به عملکرد، زمینه و بافت پیرامونی آن، تأکید دارد . به طور کلی میزان دخالت هر آیتم، به نوع طرح و هدف منتقد بستگی دارد. براساس تحلیل ها غالب استادها، نقد را، لازمه دروس طراحی، و پایه طرح های آینده دانشجویان می دانند. همچنین آموزش نقد به ترتیب اولویت در گرایش های مطالعات معماری ایران، معماری اسلامی، مهندسی معماری، معماری دخلی، مهم ارزیابی شده است . اساتید روش ها و ابزار آموزشِ درس نقد را به ترتیب اهمیت، بحث گروهی، طرح سوال از طرف استاد، نوشتن، بازدید علمی، جلسات نقد، شرح و تحلیل متون نقادانه، نمایش فیلم، اسکیس و اسلاید، دانسته اند. در نهایت مقاله حاضر پیشنهاداتی در راستای برنامه ریزی و آموزش نقد ارائه نموده است.
رویکرد منظر شهری تاریخی ابزاری جدید برای مدیریت میراث شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، گسترش شهرنشینی و تغییرات سریع شهرها، حفاظت از مکان های میراث فرهنگی را در مرکز توجهات برنامه ریزی شهری قرار داده است. مفاهیم متداولی که سعی در تعریف بناهای یادبودی، گروه های ساختمانی و پهنه های شهری به عنوان موجودیتی مجزا درزمینه شهری گسترده تری را داشتند، دیگر برای محافظت از خصوصیات و کیفیات آن ها در برابر تکه تکه شدن، تخریب و انحطاط کافی به نظر نمی رسد. ازاین رو، تحولی هم در مفهوم و هم در مقیاس حفاظت به وجود آمده است که نشئت گرفته از چالش های موجود در این زمینه و به تبع آن، همراه با ظهور رویکردهای جدیدی جهت پرداختن به این دارائی ها در مقیاسی سرزمینی، مانند منظر شهری تاریخی (HUL)، است. بااین وجود، درزمینه عملیاتی و توسعه ابزارهایی برای شناسایی، محافظت، مدیریت و پایش چنین دارائی هایی، پیشرفت های شایسته ای صورت نگرفت تا برای حفاظت از نواحی شهری تحت فشار از سوی تغییرات، مورداستفاده قرار گیرند. بر این اساس، طی دو دهه گذشته، هم از دیدگاه توسعه شهری و هم از دیدگاه حفاظت، درخواستی مستمر مبنی بر توسعه ابزاری جدید جهت تحریک یکپارچگی این زمینه ها و اجرای رویکردی مبتنی بر منظر به وجود آمده است. منظر شهری تاریخی، پاسخی است برای مدیریت شهرهای تاریخی که تحت شکل های جدیدی از فشارهای ناشی از توسعه قرار دارند، با این هدف اصلی که منزلت و کیفیت زندگی شهری حفظ شود. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی، با پرداختن به «مفهوم» و «رویکرد» HUL در قالب مفاد «توصیه نامه 2011 یونسکو»، به چیستی HUL و چگونگی کاربست سیاست ها و ابزارهای پیشنهادی آن در مدیریت میراث شهری، پاسخ داده شود. بناتر یافته های پژوهش حاضر، HUL به عنوان یک «مفهوم» به روش شناسی کل نگر برای شناخت و درک تحولات لایه های حامل ارزش یک سکونتگاه انسانی اشاره دارد و به عنوان یک «رویکرد»، ادغام راهبردهای حفاظت از منابع میراثی را در سیاست ها و برنامه های توسعه شهری مدنظر قرار داده است.
بررسی تحلیلی و ساختار شناسانه جووک کاری صندوق قبرهای چوبی بقعه ی شیخ صفی الدین اردبیلی
حوزههای تخصصی:
بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی یکی از مجموعه بناهای مهم مذهبی و آرامگاهی است که آثار مختلف هنری را در خود جای داده است. از آثار این مجموعه می توان به صندوق و لنگه درهای چوبی بسیار زیبایی که از دوره های مختلف تاریخی در این مکان بجا مانده، اشاره کرد. پژوهش حاضر در نظر دارد، شکل گیری جووک های بکار رفته در آثار این مجموعه را بررسی نموده تا از این طریق بتواند به اشکال و فرم جووک های بکار رفته در آن ها دست یابد. نگارندگان سعی دارند به مطالعه آثار چوبی مذکور در جهت شناخت و معرفی تکنیک ها و نقوش بپردازند مطالعه روند شکل گیری آن ها می تواند به عنوان ضرورتی برای تحقق حاضر در نظر گرفته شود. سوال مورد مطرح این است که چه نقوشی در جووک کاری های آثار چوبی بقعه شیخ صفی الدین بکار رفته و روند تغییرات این نقوش چگونه بوده است؟ روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده، تجزیه و تحلیل تصاویر به صورت نرم افزاری انجام گرفته است. جامعه آماری مربوط به 12 صندوق چوبی می باشد. بخش اصلی این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و استفاده از تصاویر عکاسی شده صورت گرفته است. یافته های بدست آمده نشان می دهد که این مجموعه هنری و آرامگاهی روند تدریجی تغییرات در هنرهای چوبی ایران، از عصر ایلخانی تا دوره ی صفوی را در بردارد. این تغییرات در تکنیک ها و فرم ها بیش از همه متوجه نقوش است، جووک های اجرا شده در دوره های ایلخانی و تیموری و اوایل صفوی به مراتب پیچیده تر و زیباتر بوده و قامه بندی آن بیشتر بحالت خود آلت ها مثل: شش، ستاره و... می باشد در صندوق قبر محیی الدین محمد که قدیمی ترین صندوق چوبی و تماما با تکنیک جووک اجرا شده، جووک های آن با اشکال لوزی، مربع، مثلث و ... بوده و عمدتا با چوب آبنوس و استخوان اجرا شده اند که در دوره های بعدی اشکال بکار رفته در این تکنیک به مراتب ساده تر شده و قامه بندی بصورت نواری اجرا شده است.
بازنمایی بصری استعاره در بیلبوردهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
93 - 104
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیلبوردهای شهری یکی از مؤثرترین رسانه های تبلیغاتی هستند که به واسطه شیوه به کارگیری عناصر بصری نقش مهمی در جذب مخاطب بر عهده دارند. کاربرد استعاره های بصری در این رسانه تبلیغاتی از اهمیت بسزایی برخوردار است و شناخت آن وابسته به درک تعامل میان عناصر بصری و شیوه انتقال پیام است. پیرامون استعاره های بصری در زمینه تبلیغات ایرانی پژوهش های اندکی صورت یافته و از این رو عملکرد آن در این حوزه از هنر کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی بازنمایی بصری استعاره به لحاظ ویژگی های ساختاری در بیلبوردهای تبلیغاتی شهر تهران با رویکرد نشانه شناسی اجتماعی مبتنی بر مکانیسم های بصری است و در جریان پژوهش به تحلیل استعاری معانی تعاملی پرداخته شده است. از این رو سؤال اصلی پژوهش بر این مبنا استوارست که آیا می توان استعاره های بصری به کار رفته در بیلبوردهای تبلیغاتی را منطبق بر مکانیسم های بصری معینی دانست؟روش پژوهش: روش تحقیق به کار رفته، توصیفی-تحلیلی است. انتخاب جامعه آماری به صورت هدفمند شامل 35 بیلبورد شهر تهران است که دست مایه اصلی طراحی آن ها استعاره بصری است.نتیجه گیری: استعاره های به کار رفته در بیلبوردها، نقش پیام رسانی را به واسطه تعامل عناصر بصری انجام داده که این تعاملات، قابل تطبیق با مکانیسم های بصری رویکرد نشانه شناسی اجتماعی هستند و بازنمایی آن ها دارای ویژگی های ساختاری مشخصی است. نتایج حاصل از تحلیل جامعه آماری هدفمند مشتمل بر 35 بیلبورد شهر تهران، نشانگر یکی از مکانیسم های به کار رفته در هریک از آنها است که مکانیسم کارکردی با جایگزینی عنصر نامتعارف به جای عنصر متعارف، بیشترین کاربرد را داشته و مکانیسم های مبتنی بر دسته بندی که تعداد عناصر بصری بیشتری دارند، کمتر مورد استفاده واقع شده اند.
مال ، نمود امروزین فضای عمومی در تهران؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
42 - 53
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرها، عدم مدیریت شهری کارآمد و حجم ساختمان سازی هایی که عموماً بدون در نظر گرفتن طرح های جامع و منظر شهری و با پرداخت هزینه هایی به شهرداری ها صورت می گیرد، شهرهای ما به فضاهای پر توده ای تبدیل شده است که تناسب توده و فضا در آنها کاملاً نادیده گرفته شده اند. از طرفی از بین رفتن فضاهای عمومی و مکث که محلی برای تجربه های جمعی و تمرین اجتماع پذیری و حتی تجربه حس مکان بود، باعث تغییر چهره و کالبد شهری به فضاهایی بدون کیفیت و صرفاً فیزیکی و خالی از روح شده است. این گسترش بی رویه که مصرف گرایی و حجم بالای تقاضا را می طلبد، باعث سمت گیری مراکز خرید به سمت مال ها و مگامال ها شد؛ فضایی که همواره محلی برای نقد پژوهشگران حوزه شهری و منتقدین معماری مدرن بوده است. هدف اصلی این پژوهش بازخوانی مجدد این فضاها از منظری نوین است. اینکه چگونه از پتانسیل های این فضاهای جدید می توان استفاده کرد؟ و اینکه آیا مال ها می توانند در شکل گیری گونه جدیدی از فضاهای عمومی نقش داشته باشند؟ اگرچه نقدهای واردشده به این فضاها در حوزه های مختلف قابل بررسی و چالش های مطرح شده قابل پرداختن هستند، ولی به نظر می رسد فارغ از نظریه های مطرح شده درباره مال ها و لزوم حذف یا به حاشیه کشانده شدن این گونه فضاها در شهر، در دهه اخیر ما با نوعی دگردیسی در عملکرد و حتی مفهوم این گونه فضاها برای نسل جدید شهرنشین ایرانی روبه رو هستیم. پس از بررسی های میدانی و طبقه بندی مشاهدات با روش توصیفی و تحلیلی روی چهار مال بزرگ تجاری در تهران، این نتیجه حاصل شد که این فضاها علاوه بر عملکرد فضایی و نقشی که برای برآورده شدن نیازهای یک منطقه بر عهده دارند، درواقع با تغییر معنایی خود به یک باشگاه یا محفل برخورد تبدیل شده و به عنوان یک آوردگاه اجتماعی در فضای شهری تهران ایفای نقش می کنند.
بررسی فضای سبز عمومی مجتمع های مسکونی بر کاهش آسیبهای اجتماعی؛ نمونه موردی: محله نایسر سنندج
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به نیاز افراد و عدم قابلیت محیط در تأمین آن، موجب می شود تا محیط کالبدی بسیاری از محلات فرسوده مسکونی به مجموعه ای از احجام و فضای خالی بین آن ها تبدیل گردد. این مسئله می تواند باعث نارضایتی ساکنان از محیط زندگی و متعاقب آن عدم حضور در فضاهای عمومی و نیمه عمومی محلات به عنوان لازمه بروز فعالیت های بعدی شود. امنیت در محلات مسکونی تنها از طریق موانع سخت فیزیکی میسر نبوده، چه بسا همین موانع فیزیکی به لحاظ روحی-روانی حس ناامنی را در مردم تقویت کند. با توجه به رشد جمعیت و افزایش نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، روشن کردن الگوها و خط مشی هایی برای نیل به اهداف برنامه ریزی شده، ضروری به نظر می رسد که دراین بین ایجاد حس امنیت به عنوان یکی از عوامل انسانی- محیطی نقش مهمی را در رضایت مندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. نتایج حاصل این مقاله حاکی از آن است که ایجاد حس امنیت از طریق غیرمستقیم و با بهره گیری از سیاست های پیشگیرانه تلفیقی کالبد معماری و روابط اجتماعی-فرهنگی (از قبیل مسئله اشراف و دید، افزایش قابلیت رؤیت پذیری بصری، برقراری تناسب میان تراکم جمعیتی و مجموعه های مسکونی، ایجاد کاربری های متنوع و متجانس و ...) تحقق پذیر خواهد بود. براین اساس این مقاله به بررسی نقش و جایگاه امنیت در طراحی مجموعه های مسکونی می پردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و از منابع کتابخانه ای و اسنادی برای انجام تحقیق استفاده شده است.
روایت امروز از شهر دیروز
منبع:
منظر دی ۱۳۸۸ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
عکاسی، دستگاه تداوم ساز شمایل نگاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم تیر ۱۳۹۸ شماره ۷۳
17 - 28
حوزههای تخصصی:
می توان ساخت شمایل را برخاسته از نگاه و فهم عمیق انسان از جهان بینی او دانست که از دیوارنگاره های کهن تا شمایل های مذهبی مسیحی و سرانجام نمودهای عصر مدرن را شامل می شده و عموماً با کتمانِ نوعی ترس، خواست تسلط بر آنچه که می تواند چندپاره در آینده رخ دهد، به منظور دورکردن بلایا و مرگ و نیز دستیابی به مغفرت، بهروزی و سعادت همراه بوده است. در این صورت این پرسش به ذهن خطور می کند که چگونه است که پس از اختراع عکاسی، با قرارگرفتن عکس ها در کنار شمایل ها که گاه خود برخاسته از متن مذهبی نیز هستند، شمایل نگاری با ایجاد واقع گرایی عکاسانه، وارد ساحتی مدرنیستی می شود؟ به عبارتی سؤال اساسی این است که عکاسی، به ویژه در عکس هایی با موضوع اجتماعی و در میان آنها عکس های خصوصی و خانوادگی، چگونه به عنوان رسانه ای مدرن، خاستگاهی شمایلی داشته و می تواند در بستر زندگی امروز، با ویژگی های ذاتی خود همچون وضوح، دقت در جزئیات، اشارتگری به «آن -جا -بودگی» مصداق و در نتیجه، واقع گرایی عکاسانه، کارکردی غیرواقع گرایانه و متافیزیکی بیابد؟ فرض بر این است که جوهره ناب عکاسی که همانا «ارجاع» به مصداق است، با تکیه بر کیفیات و فرم عکاسانه، می تواند در ساخت کیفیت شمایل وار و مدرن عکس ها در بطن زندگی امروز مطرح شود. هدف اصلی بررسی کیفیات خاص عکاسی به ویژه در دوران گذار از مدرنیزم با نگاهی به چند نمونه عکس مطرح و نیز مرور متون نظری مرتبط و مؤخر در ارتباط با نشانگان عکاسی است تا صورت و محتوای عکاسی به مثابه «دستگاه تداوم ساز شمایل سازی مدرن» (با وجود تأکید بر اصالت نمایه ای آثار عکاسی براساس روش های نشانه شناسانه) روشن شود. روش (تحقیق) براساس نشانه شناسی عکاسی «رولان بارت»<sup>1</sup> و نیز «کریستین متز»<sup>2 </sup>است که به نحوه مطالعه نشانگان متن عکس در نشانه شناسی جایگاهی ویژه بخشیده اند. به این نتیجه خواهیم رسید که عکاسی در فلسفه و جایگاه وجودی خود، خصلت های شمایل نگاری در گذشته را تداوم داده و بر اصالت و هویت متنی آن در عصر دیجیتال به نحوی گسترده تر تأکید داشته که اصالتی عکاسانه نیز به شمایل نگاری مدرن بخشیده است.
کاربست رویکرد ایرانی اسلامی در فرآیند تحلیل و ارتقا کیفیت نماهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه و با گسترش دانش طراحی شهری، بر لزوم توجّه به وجوه گوناگون کیفیت زندگی شهروندان تأکید شده و فرآیند طراحی شهری به عنوان ابزاری قدرتمند و منعطف جهت بهبود و ارتقای کیفیت محیط شناخته شده است. از جمله عناصر محیطی تأثیرگذار در زمینه ارتقای کیفیت بصری فضاهای شهری، نما های شهری هستند. به نظر می رسد در سال های اخیر و به دلیل ساخت و ساز های انبوه و شتابزده به این عناصر محیطی بی توجّهی شده است. نتیجه این بی توجّهی پیدایش شهرهایی با نماهای یکنواخت، غربزده و به دور از تنوع و سرزندگی است که افزایش استرس و نا آرامی ساکنین شهر های امروزی را به دنبال داشته است. با توجّه به آنچه گفته شد هدف عمده مقاله حاضر، یافتن فرآیند طراحی شهری منطبق بر رویکرد ایرانی- اسلامی جهت بهبود کیفیت های بصری نماهای شهرهای امروزی است. بدین منظور مقاله حاضر با استناد به مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با استفاده از روش های تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیقی، به ارزیابی کیفی و تحلیل تطبیقی نمونه هایی از فرآیند طراحی شهری نماهای شهری در فضاهای عمومی شهر تهران (خیابان کارگر، خیابان امام، میدان امام خمینی و میدان راه آهن) پرداخته و با دست یابی به چارچوبی مفهومی و اصولی کاربردی، فرآیندی بهینه و انعطاف پذیر در زمینه ارتقای کیفیت بصری زیبایی شناختی نمای ساختمان های شهرهای ایران ارائه کرده است. شناخت، بررسی ویژگی های محیطی، تحلیل و بررسی ویژگی های محیطی، تدوین و ارائه تکنیک های طراحی شهری، تدوین سیاست ها و رویکرد پروژه و ارزیابی سیاست ها و طرح های اجرایی گام های اصلی این فرآیند طراحی شهری هستند.
اثر پوشش گیاهی بر تعدیل احساس گرمایی فضای باز منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
155-171
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز، مبحثی است که از حدود 1970 مطرح شده است و با توجه به تفاوت هایی که با آسایش حرارتی فضای بسته دارد، باید بر اساس شاخص های مناسب خود مورد سنجش قرار گیرد. همچنین ضرورت دارد که آسایش حرارتی فضای باز در هر منطقه جغرافیایی به صورت مستقل ارزیابی شود. بنابراین، هدف از این پژوهش به طور کلی، مطالعه شاخص های اندازه گیری آسایش حرارتی در فضای باز و تعیین مناسب ترین شاخص، و به طور خاص بررسی وضعیت احساس گرمایی در فضای باز در اقلیم گرم و خشک سیستان با توجه به شاخص مناسب و شناخت عوامل ساختاری مؤثر بر تعدیل شرایط آسایش حرارتی فضای باز است. ازاین رو برای مطالعه، دو سایت متفاوت از لحاظ نوع و تراکم پوشش گیاهی، تراکم ساختمانی و پوشش کف در منطقه سیستان در نظر گرفته شد. کار میدانی در روزهایی از ماه های تیر و مرداد 1395 به عنوان نماینده ایام گرم تابستان و با فاصله زمانی 3 ساعت طی روز برای اندازه گیری تعیین شد. مطالعه و بررسی پژوهش های پیشین در فضای باز نشان داد که شاخص «دمای معادل فیزیولوژیکی» ( PET ) مناسب ترین و متداول ترین شاخص برای ارزیابی آسایش حرارتی فضاهای باز به شمار می رود. طبق تحلیل توصیفیِ سایت های منتخب به عنوان نماینده فضاهای باز منطقه سیستان ، میزان شاخص PET سایت شماره 1 که صرفاً پوشش گیاهی و فاقد ساختمان است، از سایت شماره 2 که ترکیبی از پوشش گیاهی و ابنیه می باشد، 5/1 درجه سانتی گراد کمتر، و سایت شماره 1 از شرایط آسایش بهتری برخوردار اس ت. همچنین مشخص شد که به طور کلی، احساس گرمایی منطقه سیستان طی تابستان در وضعیت «خیلی داغ» قرار دارد و تنها در نقاطی که پوشش گیاهی سایه انداز و متراکم وجود داشته باشد، این وضعیت به احساس گرمایی «داغ» تعدیل می یابد. تحلیل استنباطی داده ها نیز نشان داد که بین شاخص PET و متغیرهای اقلیمیِ دمای هوا، رطوبت نسبی و میانگین دمای تابشی و عوامل ساختاریِ نوع گونه گیاهی و تراکم پوشش گیاهی رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین نحو که در حالتی که پوشش گیاهی وجود ندارد، بیشترین میزان PET ، در نقاط دارای پوشش گیاهیِ تُنُک و بوته ای PET متوسط و در نقاط دارای پوشش گیاهیِ درختی و متراکم کمترین میزان PET مشاهده شده است .
منظر مردمی شهر
منبع:
منظر دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۴
3 - 3
حوزههای تخصصی:
شهر، عالی ترین محصول تمدن انسان است. عده زیادی از متفکران و صاحب نظران بر سر این عبارت، اتفاق نظر دارند. شهر، «مکانی» است که انسان ها در «آن» گردهم می آیند، زندگی می کنند و به واسطه «آن» با یکدیگر «تعامل» دارند. در نتیجه تعامل میان انسان ها، عملی مشروط به واسطه «شهر» است. از این رو است که شهر، هم هدایت کننده نحوه تعامل انسان ها و هم مولود آن است. موجودی دوگانه که در عین حال که فاعل است، مفعول نیز هست. «رابطه» انسان ها با این موجود نیز دوگانه خواهد بود؛ آنها هم مؤثر بر شهر هستند و هم متأثر از شهر. لذا پرسش از «چیستی و کیستی» دو سؤال اصلی تعیین کننده نحوه ارتباط انسان با شهر خواهد بود. اینکه ماهیت شهر چیست و چگونه موجودی است، صرف نظر از مؤلفه های تاریخی آن و با اتکای صرف به «موجودیت» شهر، پرسش هستی شناسانه برای طرح اندازی رفتار انسان ها با یکدیگر و با شهر است. پرسش از کیستی و هویت شهر، سؤالی معرفت شناسانه و وابسته به صیرورت تاریخی آن است؛ از چه زمان پدید آمده و نسبت آن با رویدادهای تاریخی چیست؟ این دانایی نیز برای مداخله و مدیریت امر شهر ضروری است. از چنین منظری، شهر پدیده ای آمیخته با انسان و جامعه انسانی است که نقش آفرینی بارزی در تربیت و ساخت شخصیت بشر دارد. لذا معیارهای وابسته به دو عنصر کالبد و انسان در مداخلات شهری، مهم ترین جایگاه برای تعیین حدود اهمیت هر یک و تعیین نقش آنها در سناریوی شهر را برعهده دارد. مظهر شهر برای انسان، منظر آن است. شهر -سوای آنچه در واقع هست- در ذهن انسان بازنمایی و خوانده می شود و آنچه می خواند، منظر شهر نام دارد. منظر شهر، حقیقت یکپارچه شهر، مرکب از کالبد و انسان های درون آن در نظر شهروندان است. چنین پدیده ای موضوع مطالعات شهری است. از جمله سؤالاتی که در اقدامات مختلف مدیریت کالبد شهری پیش می آید، حد ظهور فردیت شهروندان در کالبد شهر است. دنیای مدرن با کاستن حداکثری از این اثر فاعلی، شهر را بستر حقوقی جامعه ای تعریف کرد که فردیت ها در آن امکان بروز چندانی ندارند. در تفسیر بلوک شرق از مدرنیسم، که شهرهای کمونیستی را پدید آورد، فردیت به کلی، حتی در مقیاس واحد مسکونی نیز نادیده گرفته شد. تفسیر غربی مدرنیسم نیز در لوای جهانی شدن، سبک واحد و اصالت کارکرد به مبارزه بی امان با فردیت پرداخت و جز فردیت های سرمایه سالار، آحاد اجتماع فرصت بروز فردی در منظر شهر را به دست نیاوردند. در مقابل، منظر شهرهای دنیای اسلام، علی رغم وحدت سیمای کالبدی، جایگاه بروز فردیت های شهروندی و در مقیاس های بالاتر، تنوع محله ای، قومی و صنفی بود که تشخص و هویت خاص به شهرها می بخشید. چنین شهرهایی، مبین مشارکت گسترده ساکنان در تولید و اداره شهر به شمار می آیند. دیوار خانه، سردر، پیاده روی مجاور بنا و کاشت درختان جلوی خانه از جمله مظاهر نقش آفرینی فردی شهروندان برای تولید کلیت شهر بود. این روند نانوشته تا کنون نیز در شهرهای ایران جاری است و تنها در مواردی که شهرداری ها، بدون پرسش از ضرورت و درستی عمل، با تفسیر حداکثری اختیارات خود به احداث پیاده روهای سرتاسری، کاشت درختان همگون در طول خیابان و اخیرا صدور مجوز نما برای دیوار و سردر می پردازند، مخدوش می شود. به نظر می رسد سنت اقتدار گرایی و تمرکز مدیریت شهری و حذف مشارکت ها به قدری قدرتمند است که در زمانه رواج گفتمان مشارکت هم، به کار خود ادامه می دهد. آذین کردن عرصه جلوخان منازل شخصی در مراسم ویژه، از جلوه های رویداد محور مشارکت اجتماعی در تولید منظر شهر است. چراغانی موسم جشن ها و نصب علائم ایام عزا و بزرگداشت حماسه ها مظاهر حضور فردیت در منظر روایی شهر است. از مهم ترین نمونه های منظر روایی، طراحی و نصب تابلوهای یادبود شهروندان شهر در بدنه خانه آنهاست. این اقدام، اگر با رویکرد مشارکت جویانه و با بیان اختصاصی خانواده شهید همراه شود، ارزش های معنایی عمیقی در منظر شهر ایجاد می کند. آمیخته شدن این رویه با بزرگداشت یادبودهای دینی و آئین های مذهبی از جمله عاشورا، بر اهمیت کانونی محل می افزاید و تدریجاً محله های شهر دارای نقاط عطفی می شوند که به واسطه منظر مردمی آنها در ذهن ساکنان شناخته می شود. این رویکرد به سامان دهی منظر شهر، بی آنکه بر مدار ویژگی های کالبدی و تضادهای متعارف تولید کننده نشانه های شهری باشد، با نرمی، لطافت و معنای عمیقی منظر شهر را واجد هویت، زیبا و خوانا می کند. «غزال نفیسی» این رابطه را در عکس خود از خانه شهیدان محمد و علی همایون پور در خیابان حبیب الله تهران ثبت کرده است.
بررسی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر بهبهان با تأکید بر تطبیق بهینه کاربری زمین شهری
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.