ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
۱۲۲۱.

الزامات راهبردی ارتقاء ظرفیت خودسازماندهی شهرها در راستای هوشمندسازی؛ مطالعه موردی: کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر هوشمند نظریه آشوب خودسازماندهی اهواز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
امروزه، شهرهای هوشمند، پارادایمی نوین در نظام شهرسازی دنیا محسوب می گردند؛ که مبتنی بر قابلیت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، سعی در ارتقای کیفیت زندگی در شهرهایی را دارند؛ که در میان معضلات متعدد؛ با ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و غیره غوطه ور هستند. اما شهر هوشمند، پدیده ای جامع، چند بعدی و پیچیده؛ و مبتنی بر پارادایم برنامه ریزی شهری در چهارچوب نظریات نوین پیچیدگی و آشوب است؛ که می توان با تکیه بر این پارادایم، به برنامه ریزی و مدیریت موفق پدیده نوین شهرهای هوشمند پرداخت. در این راستا، پژوهش حاضر از منظر نظریه نوین آشوب، به هدف تدوین الزاماتی راهبردی در راستای تحقق شهر هوشمند اهواز به تحقیق پرداخته است. این مقاله در زمره پژوهش های کاربردی- توسعه ای محسوب می گردد؛ که سوال محور بوده و به صورت اکتشافی، با بهره گیری از روش گردآوری داده های اسنادی- کتابخانه ای و پیمایشی؛ و با استفاده از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون آماری تی به صورت تک نمونه ای و همچنین آزمون آماری رتبه بندی فریدمن در نرم افزار SPSS، انجام یافته است. ابزار پیمایش، پرسشنامه لیکرت 5 درجه ای بوده است که روایی محتوایی نهایی آن با نظر اساتید و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 0/906 تائید گردید. جامعه آماری، کارشناسان نهادهای دخیل در فرآیند هوشمندسازی کلانشهر اهواز می باشند. روش نمونه برداری، تلفیقی از روش های گلوله برفی خوشه ای و شبکه ای نظارت شده در دسترس بوده است؛ که در نهایت 380 پرسشنامه تکمیل گردید. کفایت تعداد نمونه ها با روش KMO تائید گردید. بر اساس یافته های تحقیق، شاخص های 37 گانه ای در چارچوب مولفه های دهگانه شناسایی شد. سپس وضعیت شاخص ها و مولفه های شناسایی شده در شرایط کنونی کلانشهر اهواز ارزیابی گردید؛ در نهایت نیز، با بهره گیری از نتایج تحقیق، در هفت محور الزاماتی راهبردی تدوین شد.
۱۲۲۲.

تبیین عوامل شکل دهنده ی دلبستگی به مکان در شهر ساحلی بندر انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به مکان روش ترکیبی کیفی - کمی تحلیل موضوعی شهر ساحلی بندرانزلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
همان طور که مؤلفه هایی هستند که از دلبستگی به مکان تأثیر می پذیرند، مؤلفه هایی هم وجود دارند که بر دلبستگی به مکان تأثیر می گذارند. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا عوامل مثبت و منفی تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان را تعیین نماید. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش ترکیبی کیفی_کمی بهره گرفته شده است. همچنین تصاویر گردآوری شده، بر اساس نوع مکان و مقیاس جغرافیایی دسته بندی شدند. در پژوهش حاضر، 23 عامل مثبت( خاطرات، شباهت، نماد، احساسات مثبت، آرامش، راحتی، امنیت، تعادل شهر و طبیعت، ارتباط با طبیعت، بوی مطلوب، چشایی، لامسه، شنوایی، زیبایی شناختی، هویت منحصر به فرد، پشتیبانی از علایق، موقعیت مکانی، نوع مسکن، رشد شخصی ، حفظ میراث گذشته، حریم خصوصی، قدمت و انسجام اجتماعی) و هفت عامل منفی(آسیب دیدن محیط زیست، رکود اقتصادی، ناکارآمدی مدیریت شهری، تنهایی، ناآگاهی و بی توجهی به جامعه، فراموش شدن فعالیت های فرهنگی و احساسات منفی) تأثیرگذار بر دلبستگی به مکان شناسایی شد. نتایج حاصل از پژوهش بیان می دارد که عوامل زیبایی شناختی، خاطرات و احساسات مثبت بیشترین تأثیر مثبت را بر دلسبتگی به مکان و ناکارآمدی مدیریت شهری، احساسات منفی و رکود اقتصادی بیشترین تأثیر منفی را بر دلبستگی به مکان می گذارند. فضای تفریحی، خانه، محله، مکان تجاری، فضای شی، کاربری های فرهنگی،آموزشی،اداری و مکان اجتماعی، به ترتیب، بیشترین میزان فراوانی را کسب نمودند. فضای محیطی، رایج ترین نوع مکان بود که شامل مکان هایی مانند خانه چند طبقه، مسیر کنار دریا، بازار و غیره می شود. مدیریت شهری می تواند با مورد توجه قرار دادن عوامل مثبت و منفی، میزان دلبستگی شهروندان به شهر را افزایش دهد.
۱۲۲۳.

Deleuze's Philosophy and its Impact on Late 20th Century Architectural Theory: A S tudy of ANY Magazine(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ANY Magazine Bruno Latour Autonomy of Architecture Architectural Theory Gilles Deleuze

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
Throughout his tory, the relationship between architecture and philosophy has been intricately intertwined. In the 1990s, architectural theory witnessed a significant influx of theoretical and critical debates influenced by French philosophy. This scholarly article delves into the intricate connection between architecture and philosophy, specifically focusing on transforming architectural discourse from theoretical and critical debates by French philosophy to an antitheoretical s tandpoint. Emphasizing the emergence of (neo-)pragmatism within architectural theory, it closely examines the pivotal role played by translating philosophical concepts, particularly those derived from the works of Deleuze and Guattari, in this paradigm shift. Employing a research methodology centered around thematic analysis, the s tudy explores the multifaceted relationship between architecture and philosophy, shedding light on Deleuze's philosophical framework as evident in the publications of the es teemed Anyone Corporation. The theoretical framework serves as a lens through which the difference, transformation, and change within the translation of Deleuze's ideas into architectural theory are meticulously examined. The findings conclude that architects selectively incorporate certain significant tenets from Deleuze's philosophy, such as smooth spaces, the fold, and the diagram. Furthermore, while the interaction between philosophy and architecture fos ters fruitful exchanges, it also gives rise to criticisms for ins trumentalizing philosophy and utilizing buzzwords without fully grasping their intended contexts. Ultimately, this article underscores architecture and philosophy's reciprocal dependence and interconnectedness as dis tinct yet interdependent disciplines, emphasizing the significance of transdisciplinarity and disciplinary cons titution.
۱۲۲۴.

شناسایی مزایا و معایب و چالش های پیش روی خانه هوشمند از منظر کاربران در شهر تهران

کلیدواژه‌ها: خانه هوشمند اینترنت اشیاء اتوماسیون فضای خانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۷۸
در دنیای امروز، فناوری ها به حدی از پیشرفت و توسعه رسیده اند که در سطح زندگی روزمره نیز غیر قابل چشم پوشی هستند. خانه هوشمند نمایانگر تعریف جدیدی از فضای خانگی است که با ورود هرچه بیشتر فناوری به خانه ها همراه می باشد. جایگاه هوشمندسازی در ایران، به عنوان یک پدیده وارداتی نیازمند مطالعه و بررسی های بیشتر است. هدف از این پژوهش پیدا کردن چالش های پیش روی هوشمند سازی در خانه های ایرانی و دریافتن نوع نگرش کاربران به این موضوع است. در ادامه سعی شده است تا مزایا و معایب و نقاط قوت و ضعف خانه هوشمند با تکیه بر تجربه زیسته کاربران شهر تهران مورد بررسی قرار گیرد. این پژوهش برمبنای هدف یک تحقیق بنیادی و از حیث روش، یک مطالعه کیفی به شیوه مردم نگاریست که با انجام مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته با دو گروه کاربران بالفعل و بالقوه خانه هوشمند در شهر تهران انجام شده است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار اطلس تی نسخه 9 مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته است. یافته های این پژوهش حکایت می کند که مؤلفه های مختلفی در میزان رضایت کاربران از هوشمندسازی خانه ها مؤثر هستند که در گروه کاربران بالفعل عبارتند از مؤلفه های؛ روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، زیرساخت و تکنولوژی و در گروه کاربران بالقوه نیز شامل مؤلفه های؛ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. نتایج نشان می دهد که علیرغم تصورات اولیه، کاربران بالفعل غالباً از زیستن در این فضاها احساس رضایت می کنند و حتی در صورت عدم رضایت کامل، مزایای هوشمند سازی را انکار نمی کنند. درواقع مهم ترین چالش برای پذیرش خانه هوشمند از دیدگاه هر دو گروه، هزینه های بالای آن است.
۱۲۲۵.

ارزشیابی ویژگی های محیطی فضاهای تجاری معاصر از منظر جوانان؛ موردپژوهی: مجموعه سیتی سنتر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویر ذهنی ارزیابانه ویژگی های محیطی فضاهای تجاری معاصر جوانان مجموعه سیتی سنتر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۹۹
امروزه فضاهای تجاری معاصر از جمله فضاهای شبه عمومی هستند که تنها کارکرد تجاریِ خرید ندارند و با چرخشی فرهنگی به مکانی برای تفریح و فراغت جوانان و بستری اجتماعی برای شکل گیری هویت و رفتار آنان تبدیل شده اند. از این رو، جوانان یکی از گروه های با اهمیت در فضاهای عمومی و شبه عمومی هستند که باید به عنوان منبع بزرگی در برنامه ریزی ها لحاظ شوند. عدم توجه به این گروه سنی جوان می تواند پیامدهایی چون افزایش فردیت و هویت زدایی را در پی داشته باشد و حتی در مواردی، آن ها را با طرد از این گونه فضاها مواجه کند. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به ارزشیابی ویژگی های محیطی مراکز خرید معاصر از منظر جوانان با مورد پژوهی مجموعه سیتی سنتر اصفهان است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی-ارزیابانه است. این پژوهش همچنین از پژوهش موردی و رویکرد کیفی بهره می گیرد. گردآوری داده های پژوهش در دو بخش کلی انجام شده است. در بخش اول از خودسنجی در قالب مصاحبه نیمه ساختار یافته با سؤالات باز و نمونه گیری ِهدفمند استفاده شده است. همچنین مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری، با 20 نفر از جوانان 20 تا 30 سال بازدیدکننده از مجموعه سیتی سنتر اصفهان در چند مرحله ادامه یافته است. به منظور تامین روایی و پایایی پژوهش از سه سویه سازی یعنی استفاده توامان از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی با شیوه نقشه برداری رفتاری استفاده شده است. تحلیل داده های مصاحبه با تکنیک تحلیل مضمون و نرم افزار اطلس تی آی نسخه 8 و تحلیل داده های حاصل از مشاهدات با آمار توصیفی ساده انجام گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که چهار بعد کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، کارکردی-فعالیتی و بعد فردی، در چگونگی ارزشیابی جوانان از مجموعه سیتی سنتر اصفهان مؤثر است. 
۱۲۲۶.

شناسایی و تحلیل آثار رقم دار محمد باقر جهانمیری (نقاش و کاشی نگار شیراز در عصر پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کاشی نگاران کاشی هفت رنگ محمدباقر جهانمیری پهلوی اول شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۲
 کاشی نگاران شیراز در عصر پهلوی، نقش مهمی در حفظ سنت های قاجاری و مرمت بناهای تاریخی در آن دوره داشتند. از آن میان محمدباقر جهانمیری (1262-1338ه.ش) معروف به «حاجی محمدباقر نقاش» یا «حاج باقر»، کاشی نگار، شیشه نگار، گچ نگار و مرمتگر نقاشی های دیواری عصر پهلوی است که میراث نقاشی روی کاشی را زنده نگهداشت و تا آخرین لحظه زندگی هم چنان در پی حفظ این میراث بود. آثار وی به سبب چیره دستی در نقاشی و هم زمان آشنایی کامل با فنون کاشی سازی در روزگار خود ممتاز بود، با این حال این آثار کم تر مورد مطالعه و دسته بندی قرار گرفته اند. هدف پژوهش کنونی شناسایی آثار و تحلیل کاشی های رقم دار او و ارائه دسته بندی اولیه ای از آثار وی جهت مطالعات تطبیقی با دیگر هنرمندان است. این پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد: حیات هنری محمدباقر جهانمیری به چند دوره قابل تقسیم است؟ حامیان، همکاران و شاگردان وی چه کسانی بوده اند؟ و دسته بندی آثار و انگاره های حاکم بر آن ها کدامند؟ روش پژوهش، تفسیری-تاریخی، مبتنی بر توصیف و تحلیل داده هاست. داده ها از منابع کتابخانه ای گرد آمده اند و بخش مهمی از مستندات، حاصل کار میدانی و عکاسی است. نتایج نشان می دهد که کاشی نگاره های محمدباقر جهانمیری را می توان در شش گروه شامل «گل و مرغ سازی»، «باستان گرایی»، «شمایل نگاری و چهره پردازی»، «فرنگی سازی»، «خیالی نگاری» و «کتیبه نگاری» جای داد که در کل چهار انگاره را به عنوان انگاره های حاکم بر آثار مطرح می سازند: «انگاره های فرنگی» (در طراحی عمارت ها، چشم اندازها و منظره های فرنگی)، «انگاره های مذهبی» (در شمایل نگاری روایت ها و شخصیت های مذهبی شیعی)، «انگاره های ایران باستان» (در طراحی صحنه ها و فیگورهایی از دوران هخامنشی و ساسانی) و «انگاره های برگرفته از نقاشی ایرانی» (در طراحی گل ومرغ و نقوش گیاهی).
۱۲۲۷.

بررسی تطبیقی آموزش معماری کشورهای امریکا و ایران؛ بر اساس سه نظریه یادگیری رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش معماری کشورهای ایران و امریکا نظریه رفتارگرایی نظریه شناخت شناسی نظریه سازنده گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۲۵۳
آموزش و یادگیری معماری ازجمله مباحثی است که در سال های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب نموده است. گره زدن آموزش معماری یا نظریه های یادگیری و ویژگی های هر کدام از آن ها، کمک زیادی به هدفمند نمودن آموزش و ارتقاء آن دارد. این پژوهش بر آن است که به تجربه آموزش معماری در دو کشور ایران و امریکا بر اساس سه نظریه رفتارگرایی، شناخت شناسی و سازنده گرایی بپردازد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش از نوع کیفی و به شیوه پدیدارشناسی است و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 8 نفر از اساتید دانشگاه های کشورهای ایران و امریکا  است. یافته های این پژوهش در قالب 2 کد تبیینی (تجربه فرد از آموزش آکادمیک و تجربه فرد از محیط آکادمیک)، حاصل استخراج از 115 کد توصیفی، 12 زیرکد تفسیری، 6 کد تفسیری، است. تجارب شرکت کنندگان در این مصاحبه نشان می دهد تفاوت آشکاری بین آموزش معماری کشورهای ایران و امریکا به عنوان کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته وجود دارد و آموزش معماری در ایران، در حال حرکت از ویژگی های نظریه رفتارگرایی به سمت شناخت شناسی و آموزش معماری امریکا، در حال حرکت از ویژگی های نظریه شناخت شناسی به سمت سازنده گرایی است.
۱۲۲۸.

اولویت های فضاهای دانشگاهی در گذار از دانشگاه های نسل اول و دوم به دانشگاه های نسل سوم و چهارم با تکیه بر مدل سنجش رضایت نوئل-لویتز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنجش رضایت کاربران دانشگاه فضاهای کالبدی دانشگاه مدل نوئل-لویتز دانشگاه نسل سوم و چهارم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
رضایت کاربران از فضای کالبدی دانشگاه، از  عوامل مهم در زمینه رقابت پذیری دانشگاه و جذب کاربر و حضور دوباره آن ها با فعالیت خلاق و بانشاط است. تغییر در اولویت های جمعیتی، سبک زندگی، فناوری، و... در میان مخاطبان دانشگاه و در نتیجه تغییر در ترجیحات آنان همراه با لزوم حرکت ناگزیر به سوی نسل سوم و چهارم دانشگاه ها، اهمیت سنجش رضایت از فضای کالبدی دانشگاه های کشور را روشن می سازد. این پژوهش ارائه چارچوبی عام جهت سنجش رضایت کاربران از فضای کالبدی دانشگاه ها و کاربست این چارچوب در دانشگاه یزد را پی می جوید. بر این اساس رضایت مندی با مناسب سازی مدل سنجش رضایت نوئل-لویتز (Noel-Levitz) با روش تحقیق کمی-پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای از سه گروهِ دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه ارزیابی و تحلیل «اهمیت-عملکرد»  بر اساس قوت ها، چالش ها، شکاف عملکردی ارائه شد تا بر مبنای نتایج، اولویت های طرح جامع کالبدی دانشگاه یزد تعیین شود. یافته ها در دانشگاه یزد نشان می دهد در حرکت به سوی دانشگاه نسل سوم و چهارم از منظر فضاهای کالبدی دانشگاه، به ترتیب فاکتورهای دسترسی، عوامل حسی-عملکردی و استخوان بندی و چیدمان فضایی تاثیرگذار می باشند. اولویت برنامه های کالبدی برای این دانشگاه عبارتند از: 1)تعریف مجدد سلسله مراتب دسترسی و توسعه مدهای حرکتی؛ 2)انسجام و یکپارچگی فضای دانشگاه؛ 3) برنامه ریزی توسعه دانشگاه با استفاده بهینه از اراضی و ایجاد فعالیت های مرتبط با شهر.
۱۲۲۹.

مطالعه نگاره و خط نگاره محراب گچی مسجد دوم بایزید بسطامی از دوره ایلخانی

کلیدواژه‌ها: هنر ایران دوره ایلخانی مسجد بایزید محراب گچ بری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۲۵۳
مجموعه آرامگاهی بایزید بسطامی در شهر بسطام آثار متنوعی از دوره های مختلف تاریخی را در دل خود جای داده است. پژوهش های صورت گرفته از این مجموعه به توصیف کلی محراب، کتیبه ها، نقش مایه های تزیینی و روابط هندسی اشاره شده است. هدف و تمرکز این پژوهش بررسی نگاره و خط نگاره محراب مسجد مردانه بایزید است. سؤالاتی که برای دستیابی به این هدف می توان مطرح کرد: «نگاره های به کاررفته در این محراب به چه صورت است؟ خط نگاره ها دارای چه نوع خط و متونی هستند؟» روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی است. شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، برداشت میدانی، مصاحبه و عکس است. یافته های به دست آمده بیانگر آن است که نگاره ها و خط نگاره ها محراب از جنس گچ و با ضخامت برجسته و برهشته بوده، کتیبه ها از خط کوفی، ثلث و نسخ با زمینه ای از نقوش گیاهی و هندسی و متن کتیبه ها سوره های مبارکه توبه، بقره، جن، گفتار، کلمه الله ربی و محمد است بنی نوشته شده است. نگاره های محراب را می توان به سه شکل گیاهی دهان اژدری، ساقه ها، گل ها و برگ های ختایی، هندسی گره چینی، چندضلعی ها، هندسی ساده، و ترکیبی هندسی   گیاهی درهم تنیده یا به شکل آژده کاری بر بدنه نقوش گیاهی تقسیم کرد. تعادل متقارن در محراب و هماهنگی بین نگاره و خط نگاره در کتیبه ها قابل مشاهده است. محراب و نگاره های هندسی و گیاهی دارای ساختار و روابط هندسی منظم بر پایه نسبت های طلایی است.
۱۲۳۰.

کاوش و تحلیل جامع سیتی انجین به عنوان ابزار نوین برنامه ریزی و طراحی شهری هوشمند؛ نمونه موردی: محله نارمک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیتی انجین ابزار هوشمند شهر هوشمند برنامه ریزی شهری طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۷
رشد فزاینده شهرنشینی و پیچیدگی های روزافزون در مدیریت شهری، نیاز به ابزارهای نوین و کارآمد در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری را بیش از پیش آشکار ساخته است. جامعه شهرسازی امروز در عصر اطلاعاتی قرار دارد و نیازمند سیستم های نوینِ فناوری محور است تا بتواند تصمیم گیری بهتر و نتیجه مطلوب تری را در کمترین زمان ممکن رقم بزند. سیتی انجین به عنوان یک سیستم هوشمند مبتنی بر داده در مقیاس شهر، پتانسیل قابل توجهی برای ارتقای برنامه ریزی و طراحی شهری دارد. هدف از این پژوهش کاربردی، معرفی و تحلیل جامع سیتی انجین در زمینه برنامه ریزی و طراحی شهری با نمونه موردی محله نارمک تهران است. برای جمع آوری داده ها از روش های مختلفی از جمله برداشت میدانی و تحلیل داده های فضایی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیتی انجین می تواند در زمینه هایی از جمله؛ تجسم سه بعدی داینامیک از فضای شهری (طرح های تفصیلی و جامع، برنامه ریزی نظارتی و کنترل طراحی، کاداستر سه بعدی، برنامه ریزی و طراحی محیطی، برنامه ریزی شهری استراتژیک)، گزارش دهی درلحظه ی کمّی از داده های شهری، ارزیابی و مدیریت محیط شهری، فراهم کردن بستر ارتباطی برای مشارکت عمومی و ترکیب با سایر نرم افزارهای مرتبط با حوزه ی شهری، کاربرد مؤثری داشته باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سیتی انجین به عنوان یک ابزار نوین در حوزه برنامه ریزی و طراحی شهری می تواند به ایجاد شهرهای هوشمند و پایدار کمک کند.
۱۲۳۱.

تدوین شاخص های بازطراحی جداره محورهای تاریخی از منظر رخداد معنا و بازآفرینی تصویر ذهنی شهروندان: مرور سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداره محورهای تاریخی معنا تصویرذهنی مرور سیستماتیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۳۸۴
بیان مسئله: مطالعه ی جداره محورهای تاریخی موضوع ضروری برای ارزش گذاری و حفظ هویت فرهنگی انسان ها در ساختار شهر تلقی می شود و به نوعی میراث ذهنی و معنایی یک جامعه است. در حالی که اکثر مطالعات بر روی کالبد جداره های شهری تمرکز دارد، پژوهش های محدودی برای تجزیه و تحلیل جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد ذهنی و معنا انجام گرفته است و ریشه اصلی شکاف تحقیقاتی در این حوزه تلقی می شود. اهداف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخص های موثر در بازطراحی جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد کالبدی رخداد معنایی و تصویر ذهنی شهروندان تلقی می شود. همچنین ترکیب کمی-کیفی پژوهش ها و مطالعات صورت گرفته در این حوزه در جهت اعتبارسنجی شاخص ها از اهداف دیگر پژوهش است. روش ها: به منظور رسیدن به هدف از روش مرور سیستماتیک بهره گرفته شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است. بررسی تعامل و ارتباط میان پژوهش ها انجام شده با استفاده از ابزار مروری دارای جایگاه عمیقی می باشد. جامعه آماری پژوهش در حدود 73 مقاله است که مبتنی برکلیدواژه های (تصویرذهنی، معنا، جداره محورهای تاریخی) می باشد. برخی مقالات در روند غربالگری مبتنی بر چک لیست پریزما از فرآیند پژوهش کنار گذاشته شده است. در نهایت 57 مقاله جامعه آماری نهایی پژوهش را تشکیل داده است. در این راستا از پایگاه های اطلاعاتی فارسی (ایران داک، سیویلیکا، علم نت، مگیران) و در حوزه مقالات انگلیسی زبان از پایگاه های (اسکوپوس، الزویر) و موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر استفاده شده است. یافته ها: خروجی مطالعات نشان دهنده آن است که پراکندگی جغرافیایی و ویژگی های زمینه ای محیط، تاثیر مستقیم بر درک معنای محیطی در جداره های شهری دارد و شاخص ها از این موضوع نیز تبعیت می کنند. ساختارهای درونی جامعه، فرهنگ و ابعاد فردی نیز فراوانی بسیاری در ادبیات مروی جهان دارد. همچنین در بعد کمی پژوهش کمبود استفاده از نظریات پایه و ارتباط سازی میان شاخص ها از ضعف های اصلی در پژوهش های انجام شده تلقی می شود. بر این اساس اجزا و کیفیت های جداره های شهری و ارتباط میان آن ها با نظریات پایه از طریق ابزارهای تحلیلی و ماتریس جمع آوری شده است. شاخص هایی از قبیل حفظ وابستگی های فردی و اجتماعی به محیط، درگیری حواس پنچگانه، وجود حجم بر مبنای شکل حاصل از معنای شکل گرفته از اذهان عمومی مردم، نیز بیشترین فراوانی و تاثیرگذاری را بر روی احیای جداره محورهای تاریخی از منظر ابعاد ذهنی و معنایی دارد. نتیجه گیری: نتایج بیان گر ارتباط عمیق میان ذهن و ابعاد معنایی در جداره های تاریخی است. محورهای تاریخی به دلیل وجود میراث عمومی و ارزش های فرهنگی-تاریخی، هویت منحصر به فرد و کاراکترهای مستقل شخصیتی دارند که می تواند ذهن را برای درک معنای ملموس درونی آن تحریک کند و شاخص های استنباط شده سبب تزریق معنا در بطن جداره های تاریخی می شود. این شاخص ها می تواند عصب های ذهنی و شناختی را در جهت ماندگاری تصویر ذهنی تقویت کند.
۱۲۳۲.

بازجُست بن مایه نقش هارپی در هنر ایران از دوره باستان تا سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جانوران ترکیبی هارپی هنر اسلامی هنر ایران هنر پیشااسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۲
در هنر پیشااسلامی ایران، نقش جانوری ترکیبی دیده می شود که به هارپی معروف است. این نقش، دارای سر انسان و بدن پرنده است و به عنوان موجودی فرازمینی، پیک مرگ و رهایی روح از جسم مطرح شده است. آغاز به کارگیری این نقش در هنر ایران باستان از دوره ایلام میانی و در هنر اسلامی، دوره سامانیان است. اوج حضور آن در آثار سفالی و فلزی دوره سلجوقی است. استفاده از این نقش در مقایسه با دیگر نقوش ترکیبی، میزان اهمیت آن را نشان می دهد و مؤکد هدفی برتر از تزیین صرف توسط هنرمند، یعنی انتقال مفاهیمی در حوزه دین، اعتقادات و فرهنگ است. نوع ترکیب این جانور در هنر ایران پیشااسلامی و اسلامی در عین شباهت، دارای تفاوت های ساختاری است که در طول زمان، باعث تغییر در محتوا و مفهوم آن گردیده است. در برخی دوره ها، هنرمندان برای القای مفاهیم خاص و جدید، از سر زن و عناصری همچون تاج برای تغییرات ساختاری هدفمند استفاده می کردند تا مفاهیم خاصی همچون شکوه شاهانه را منتقل نمایند. در دوره پیشااسلامی، این نقش دارای شاخصه های خاص همچون پای انسان یا چهارپا، نقوش گیاهی، دم ماهی و شاخ؛ و در دوره اسلامی با نقوش گیاهی پیچان، هاله نور و در آثار کاربردی همچون ظروف و مجسمه های تک پیکره دیده شده است. مطالعه و نمایش سیر تحول این نقش بر اساس فرم و محتوا در هنر ایران از دوره باستان تا دوره سلجوقی و سپس یافتن عوامل مشترک و متمایز در منقوش شدن آن در دوره پیشااسلامی و اسلامی، از پرسش های مطرح شده در این پژوهش است. نتایج نشان می دهد مذاهب پیشااسلامی و اسلامی، گسترش علوم و به ویژه نجوم، ادبیات کهن به خصوص شاهنامه؛ و عقاید و باورهای عامه از دلایل مؤثر در نمایش این نقش بوده است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ایاسنادی انجام پذیرفته است.
۱۲۳۳.

آسیب شناسی بازاری شدن قالی های عشایری استان فارس با تأکید بر الیاف مصرفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالی های عشایری استان فارس الیاف بازاری شدن مطالعات فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۱
قالی های عشایری استان فارس به عنوان یکی از تولیدات عشایری مهم ایران، نمودی از هویت، فرهنگ، آداب و رسوم و هنرهای بومی و کاربردی این عشایر هستند. در سال های گذشته، نفوذ سلیقه و معیارهای جامعهٔ بازار در فرایند تولید قالی های عشایری فارس تأثیرات قابل توجهی داشته است. مسئله اصلی پژوهش حاضر، دور شدن قالی های عشایری فارس از شاخصه های فرهنگی و بومی خویش تحت تأثیر جامعهٔ بازار بوده و هدف از پژوهش، شناخت عوامل زمینه ساز تغییرات هویتی و فرهنگی در مؤلفه های فنی قالی های عشایری فارس است. سؤال اصلی پژوهش معطوف به شناسایی تبعات بازاری شدن در الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس است. پژوهش به لحاظ روش برخورد با داده ها از نوع کیفی است که با استفاده از داده های حاصل از منابع کتابخانه ای و مصاحبه های کیفی با مطلعین کلیدی، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اندیشه های انتقادی مکتب فرانکفورت به انجام رسیده است. جامعهٔ آماری تحقیق شامل ۵0 نمونه از قالی های بافته شده در جغرافیای عشایری استان فارس است که به شیوهٔ هدفمند و با نمونه گیری حداکثریِ در دسترس، انتخاب و در راستای سوالات تحقیق موردمطالعه واقع شدند. نتایج نشان می دهند در چند دههٔ اخیر یکجانشینی عشایر، تغییر در سبک زندگی، نفوذ مظاهر زندگی ماشینی و مهم تر از همه تولید قالی به قصد عرضه در بازار، باعث شده ابعاد فنی و الیاف مصرفی قالی های عشایری فارس دچار تغییرات اساسی شوند. تداوم و تثبیت این تغییرات موجب انحراف از مبانی هویتی و شناخته شدهٔ قالی های عشایری فارس شده است. مصادیق بازاری شدن قالی های عشایری فارس عبارتند از: تولید قالی با الیاف صنعتی و ماشینی، اولویت دادن به سلیقهٔ مخاطب و تغییر در الیاف مصرفی، ازبین رفتن هویت بومی و فرهنگی قالی های اصیل عشایر، که به یکسان سازی مبانی هویتی و کم رنگ شدن مزیت های جغرافیایی و فرهنگی قالی های عشایری و تبدیل آن ها به کالاهای بازاری منجر شده اند.
۱۲۳۴.

معماری معاصر ایران و مسئله هویت: بازنمایی رئالیستی از خوانش انتقادی پست مدرنیسم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت رویداد پست مدرنیسم رئالیسم انتقادی معماری معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
پست مدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانه ای است که تمامی کنش ها را دوباره قالب ریزی می کند؛ تا آن جا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوه ای از معاصریت هویت را آشکار می کند. این پژوهش کیفی داده بنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پست مدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه می تواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پست مدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافته ها نشان می دهند پیامد جمع بندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم می زند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آن چه هست و بازنمایی از آن چه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمی آفریند.
۱۲۳۵.

بررسی گونه های معنایی در منظر یادمانی معاصر (مطالعه موردی: مناظر یادمانی صد ساله اخیر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گونه شناسی منظر یادمانی معاصر ایران معنا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۹۵
رویکردهای نوین بین المللی در طراحی منظر یادمانهای معاصر، از لحاظ معنایی دارای طراحی تخصصی منظر در فضاهای عمومی شهری هستند که در مناظر یادمانی ایران این امر نیازمند مطالعات جامع در این زمینه می باشد. هدف پژوهش حاضر تدوین مدل گونه شناسی معانی صریح و ضمنی منظر یادمانی معاصر در مصادیق یک سده اخیر ایران است. بر این اساس معانی صریح منظرعینی از طریق «گونه های کالبدی یادمانی»، معانی ضمنی منظر ذهنی به واسطه «گونه های روایی یادمانی» و همچنین معانی صریح-ضمنی با «گونه های کهن الگویی یادمانها» مطالعه شده است. به منظور شکل گیری مدل فرضی، دسته بندی گونه ها براساس بررسی متون انجام شده و جهت آزمون مدل فرضی، تمامی مولفه های استخراجی، با انتخاب تصادفی دو نمونه موردی، به شیوه قیاسی مورد تحلیل قرارگرفته است. پژوهش کیفی حاضر به روش تحلیلی-تطبیقی و انتخاب نمونه ها با ابزار مشاهده، بررسی متون و مصاحبه بامتخصصین حوزه معماری منظر و معماری صورت گرفته است. یافته ها بیانگرآن است که درگونه شناسی مناظر یادمانی معاصرایران، گونه های کالبدی شامل «گونه های مقیاس کلان، مقیاس میانی و مقیاس خرد شهری»، گونه های روایی حامل «گونه های روایی-ارزشی جمعی، روایی-مکانی و روایی-فردی» و گونه های آرکی تایپی دربرگیرنده «گونه های نور-آب، گنبد-طاق، قبرتهی و استلا» می باشد.
۱۲۳۶.

ارزیابی فضای عمومی محلات شهری با تأکید بر مفهوم زمان (نمونه موردی: محله های گلسار و ساغریسازان در شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای عمومی محله کیفیت فضای عمومی مولفه های زمانی برنامه ریزی زمانمند فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۳
با گذر زمان در جوامع کنونی، بر سرعت تغییرات افزوده می گردد و ساختار استخوان بندی محلات سنتی، در نزاع مابین تجدد و سنت، تغییر می یابند. درگذشته، زمان با مکان پیوند داشت و در ایجاد هویت خاص محله تأثیرگذار بود، اما در فرایند جهانی شدن، زمان فشرده شد و توانایی هویت سازی آن کاهش یافت. مسئله این است که چگونه می توان مولفه های زمانی را در فضاهای عمومی محلات شناسایی کرد و راهکارهای برنامه ریزی در جهت ارتقاء کیفیت این فضاها را ارائه داد. شناخت و ارزیابی مولفه های زمانی فضاهای عمومی محلات شهری و ارائه راهبردها و راهکارهای برنامه ریزی زمانمند در راستای ارتقاء کیفیت فضای عمومی محلات شهری از اهداف این مقاله است. دو محله سنتی (ساغریسازان) و جدید (گلسار) در شهر رشت، به عنوان نمونه انتخاب و شاخص های استخراج شده از متون نظری با استفاده از روش تحقیق تحلیلی – اکتشافی، استخراج، ارزیابی و تحلیل شدند. اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه با خبرگان، نمونه-گیری و پرسش نامه (نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده با تعیین حجم نمونه 380 توسط آزمون کوکران) طبق طیف پنج گزینه ای لیکرت جمع بندی و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن با ماتریس سوات تحلیل و ارزیابی گردید. مولفه های زمانی (سال، فصل، ماه، روز و ساعت)، در کنار مولفه های تأثیرگذار متعارف در فضا (مولفه های کالبدی، عملکردی، فرهنگی و اجتماعی، ارتباطی، بصری و ادراکی)، بر کارکرد فضاهای عمومی محلات شهری تأثیرگذار هستند. تبلور مولفه های زمانی در محله های قدیم و جدید متفاوت است و با ارزیابی فضای عمومی محلات، راهکارهای برنامه ریزی زمانمند معرفی گردیدند. نمود مولفه های زمانی هر محله، متناسب با بستر زمانی آنها و متفاوت با دیگر محلات است و مدیریت ساختارهای زمانی، بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر محله زمان های خاص خود را دارد و لازم است چارچوب زمانمند خاص آن در برنامه ریزی های آتی ارتقای کیفیت فضای عمومی محلات مدنظر قرار گیرد.
۱۲۳۷.

تعیین عوامل موثر بر ارتقاء «هویت مکانی» در رابطه با خانه؛ مورد مطالعه: بافت های مسکونی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی تعلق عاطفی روابط خانوادگی شان اجتماعی رضایت عملکردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
هویت مکانی به عنوان وجه سمبلیک - عاطفی تعلق به مکان، سطحی از تعلق عاطفی را شامل می شود که در آن، فرد مکان را از جمله شاخصه های هویتی خود محسوب می کند. خانه انسان، از جمله مکان هایی است که تاثیر قابل توجهی بر هویت او دارد. از رهگذر تاثیر بر هویت، می توان انتظار داشت که خانه در صورت احراز شرایطی که منجر به شکل گیری تعلق عاطفی در انسان شود، بر هویت مکانی او نیز موثر باشد. از آنجاکه تامین ایده آل ها ی انسان موجب برانگیخته شدن عواطف مثبت در او می شود، توجه به ایده آل ها در رابطه با مکان را نیز می توان زمینه ساز ایجاد تعلق عاطفی نسبت به آن دانست. با توجه به اینکه خانه یک مکان است، ایده آل ها ی مختلف در رابطه با خانه در قالب مولفه های ماهوی آن به عنوان یک مکان، قابلیت طبقه بندی و شناسایی دارند. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر تدوین مولفه های موثر بر هویت مکانی در رابطه با خانه بر مبنای نگاه به آن به عنوان «مکان» و با توجه به ضرورت شکل گیری تعلق عاطفی است. و در راستای بررسی چگونگی اثرگذاری مذکور، مدلی نظری تدوین شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش را اهالی بافت های مسکونی مختلف شهر اردبیل شامل: بافت کهن (محلات تاریخی)، شهرک های نوساز و بافت حاشیه ای تشکیل داده اند. روش پژوهش از نوع پیمایشی – همبستگی بوده است و از روش تحلیل عامل تاییدی در تدوین مقیاس سنجش، و از روش مدلسازی معادلات ساختاری به منظور تحلیل داده ها و روابط استفاده شده است. مطابق با یافته ها، انطباق خانه با ایده آل های ساکنین در سه حوزه: ساختار فیزیکی، فعالیت ها و مفاهیم (مولفه های ماهوی خانه)، بر ارتقای سطح هویت مکانی آنان نسبت به خانه موثر است. از میان این ایده آل ها، دستیابی به روابط خانوادگی رضایت بخش و شان اجتماعی مطلوب به ترتیب بیشترین اثرگذاری را دارند. برای ارتقاء هر دو عامل مذکور، تامین رضایت عملکردی ساکنین ضروری است که خود به انطباق خانه با ایده آل ها از نظر وسعت، وابسته است.
۱۲۳۸.

تبیین چارچوب محتوایی و رویه ای آموزش مسکن در بستر دوره های تحصیلات تکمیلی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی و طراحی مسکن چارچوب و محتوای آموزش دانشگاهی ابعاد محتوایی و رویه ای تحلیل محتوا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۲۷۷
کم توجهی به موضوع آموزش مسکن به صورت یکپارچه و عدم تناسب در برخی اهداف جامعه دانشگاهی و سیاست های اتخاذ شده توسط گروه های حرفه ای، در کنار کمبود نیروهای متخصص در هر دو حوزه به منظور طراحی مکانیسم های کیفی برای کنترل و پایش مسکن بیش از پیش به عنوان یک خلأ تخصصی خودنمایی می کند. لذا هدف اصلی پژوهش تبیین چارچوب آموزش یکپارچه مسکن مبتنی بر شاخص های زمینه گرا است. آسیب شناسی دروس مرتبط با مسکن در ایران در بررسی انطباقی با جهان در راستای هدف اصلی صورت می گیرد. بدین منظور، نخست، ادبیات نظری مورد واکاوی قرار گرفته، دامنه وسیعی از دانشگاه های منتخب واجد رشته مسکن دسته بندی و ابعاد رویه ای و ماهوی مرتبط استخراج شدند، با تحلیل ثانویه معیارها و دسته بندیِ آنها، نظرات متخصصان این عرصه بر اساس پرسشنامه های ساختاریافته استخراج و با نرم افزار SPSS تحلیل و کدگذاری شدند. ساختار و محتوای دوره های آموزشی در راستای برطرف نمودن نیازهای جامعه نیازمند بازنگری و اصلاح مداوم است. چارچوب محتوایی و رویه ای آموزش رشته مسکن در ایران در مقطع کارشناسی ارشد را می توانند مؤلفه های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، حقوقی- قانونی، کالبدی و زیست محیطی شکل دهند و به عنوان ابزار کلیدی و راهنما در برنامه ریزی حوزه آموزش مسکن مورد استفاده سیاست گذاران و برنامه ریزان و همچنین اساتید و دانشجویان قرار گیرند.
۱۲۳۹.

رتبه بندی شهری در مقیاس ملی با رویکرد اسلامی، درجستجوی مدل نظری

کلیدواژه‌ها: مدل نظری رتبه بندی نظریه خیمه رتبه بندی شهری شهر عبادت محور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۴۱
کلانشهرها با شاخص های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرند، اما شاخص های مورد استفاده در نظام های رتبه بندی بومی نبوده و تاکنون از منظر فکری اسلام بدان نگریسته نشده است. به نظر می رسد رویکرد اسلامی می تواند مبنای مناسبی جهت رتبه بندی شهرها باشد. این پژوهش با هدف جستجوی مدل نظری تبیین کننده رتبه بندی شهرها از منظر اندیشه ایرانی-اسلامی تدوین شده و در پی پاسخ به سوالاتی چون مدل مفهومی تبیین کننده رتبه بندی شهری از منظر شهر ایرانی- اسلامی کدام است، می باشد. برای این منظور پژوهشگران روش های مختلف کمی و کیفی همچون مصاحبه، پرسشنامه، تحلیل کیفی و تحلیل داده های ثانویه را به کارگرفته اند. به منظور تدقیق مدل از مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه متخصصان و حرفه مندان شامل 25 نفر از اندیشمندان و متخصصان حوزه شهرسازی اسلامی است. نتایج، حاکی از کارایی مدل خیمه بر ارکان و مولفه ها و شاخص های رتبه بندی شهری است. مدل مفهومی شامل 17 مقوله می باشد. رکن اول؛ وجه فکری- عقیدتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 2 مقوله، رکن دوم؛ وجه معیشتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 3 مقوله، رکن سوم؛ تعاملات شهروندی با یکدیگر شامل 4 مقوله، رکن چهارم؛ تعاملات شهر شامل 2 مقوله و رکن پنجم؛ بستر شهر شامل 5 مقوله می باشد.
۱۲۴۰.

ارزیابی نقش طرح هادی روستایی بر زندگی روستائیان؛ مطالعه موردی: دهستان رشتخوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرح هادی روستائیان کیفیت زندگی دهستان رشتخوار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
امروزه مهیا بودن آثار کالبدی مناسب و تأمین تسهیلات لازم زندگی متناسب با شرایط زمان از عوامل اصلی کیفیت زندگی در مجتمع های زیستی به ویژه در نواحی روستایی است. این امر در جهت برنامه ریزی های روستایی در سطح ملی در کشور ازطریق دولت فراهم می شود. لذا هدف پژوهش حاضر، ارزیابی پیامدهای اجرای طرح هادی روستایی بر بهبود کیفیت زندگی روستائیان در دهستان رشتخوار است. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی – تحلیلی است که در آن داده های میدانی لازم با ابزار مشاهده، مصاحبه و تکمیل پرسش نامه تهیه شد. جامعه آماری در این پژوهش، شامل خانوارهای روستاهای دهستان رشتخوار است که 3192 نفر است. منطقه موردمطالعه دارای 26 روستای دارای سکنه بوده که دراین بین 12 روستا که طرح هادی در آن ها اجرا شده به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای تعیین خانوارهای نمونه، نخست با بهره گیری از فرمول کوکران تعداد 343 خانوار به مثابه حجم نمونه محاسبه شد که جهت افزایش اعتبار نتایج به 350 نمونه افزایش یافت و سپس نمونه های پژوهش با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، استنباطی و مدل آنتروپی شانون و مدل Topsis استفاده شد. بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر اختلاف معناداری بین متغیرهای مختلف کیفیت زندگی وجود دارد و بیشترین سطح از مؤلفه های کیفیت زندگی مرتبط با عوامل کالبدی - زیرساختی است. از سویی دیگر، اثر لاندای ویلکز با مقدار (F=847/359, V= 0/071) و سطح معناداری (sig= 0/000) حاصل شده است. درنتیجه تفاوت زیادی بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. به طورکلی می توان گفت که آثار طرح هادی در کیفیت زندگی روستاهای موردمطالعه یکسان نبوده و پیامدهای آن توانسته در حد متوسط باعث کیفیت زندگی خانوارهای روستایی در این منطقه شود. درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده برای اجرای صحیح طرح های هادی روستایی و ارتقای کیفیت زندگی روستائیان منطقه و به منظور جلوگیری از اتلاف سرمایه و منابع محلی و ملی و رعایت راهبردها، راهکارهایی ارائه شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان