فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۰۱ تا ۲٬۶۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بر همگان روشن است که معماری اصیل اسلامی ایران، پس از گذشت قرن ها، همچنان تفرج گاه عین و ذهن است. هنگام بررسی تأثیرگذاری و مطلوبیت مستمرِ این معماری، یکی از مواردی که بسیار مهم جلوه می کند وجود صورت هایی است که در آثارِ این معماری به وفور دیده می شوند. به نظر می رسد که برخی از این اشکال و صورت ها همواره اعتبار و اصالت دارند و از معانی خاصی سخن می گویند؛ اما به نسبت و رابطه حقیقیِ بین این صور و معانی (با نگاهی هستی شناختی) در ادبیات نظری مرتبط با آثار معماری اسلامی کمتر پرداخته شده است.هدف پژوهش: هدف مقاله حاضر آن است که با استعانت از پشتوانه غنی عرفان اسلامی (مکتب فکریِ ابن عربی) تا حد ممکن زمینه ای برای فهم نسبت حقیقیِ بین صور و معانی معماری فراهم آورد و، در افقی کلی تر، از رهگذر خوانش منابعی از عرفان اسلامی، برای فهم حقیقتِ معماری تلاش کند.روش پژوهش: روش این پژوهش استنادی و استنباطی است و «راهبرد» اصلی آن بر «استدلال منطقی» تکیه دارد.نتیجه گیری: با ابتنا بر آنچه از سپهر عرفان ابن عربی مستفاد می شود، یک اثر معماری نیز همچون کلیت پدیده های عالَم می تواند زنده و ذومراتب باشد و بساطتی طولی در نظام هستی داشته باشد: از مرتبه ماهوی یا باطنی تا نمود بیرونی یا ظاهری. در این میان، باطن یا «جان معماری» را می توان برابر با صورت مجرد آن در عالم ماهیات در نظر گرفت که بدون شکل و ماده است و مبدأ وجودی معماری به شمار می آید؛ این ماهیت تعیین کننده میزان زندگی اثر است و به نوعی علت وجودی اش به شمار می رود؛ پس میزان زندگی آثار معماری نسبی است. «جسم معماری» نیز برابر با ظهور اثر در عالم محسوس و در کالبد مادی است. این مراتب صوری و معنایی با یکدیگر وابستگی، سنخیت و ربط وجودی دارند و، به مثابه حلقه های یک زنجیر، توأمان در یک اثر معماری حاضرند.نکته دیگر آنکه مخلوق انسان، از جمله معماری، از باور درونی و نحوه نگرش وی به جهان هستی متأثر است. در حوزه عرفان، فهمی از عالم و پدیده های آن ارائه می شود که در آن حضور حقیقت مطلق در لایه های پیدا و پنهانْ نقش اصلی را ایفا می کند. پس از آنجا که انسانِ پرورش یافته با هستی شناسی اسلامی با بینش طولیِ خود عالم را ذومراتب می بیند، معماری اسلامی نیز به صورت زنجیره ای طولی دیده می شود که صورت محسوس آن با باطن و معنایش رابطه ای طولی و نسبتی وجودی پیدا می کند. ضمن آنکه، در این نگاه، صورت های معماری در ارتباط و تعامل با مبدأ هستی تفسیر می شوند، و همانند تمامِ دیگر پدیده ها فضیلت معماری نیز بهره بردنِ کامل از وجود و اتّصاف به درجه بالایی از زندگی است. در واقع می توان گفت که معماران مسلمان، در تطابق با معارف هستی شناختیِ مد نظر خود، تلاش می کنند که از مجرای خلق اثری زنده و کمال یافته نقش پردازِ حقیقت شوند و معانی وجودی و تکوینی را در قالب صور مناسب و مطلوب بیان کنند.
بررسی کارایی روشهای بهینه سازی تکاملی در دستیابی به اهداف معماری و ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
17 - 34
حوزههای تخصصی:
با افزایش محبوبیت روش های بهینه سازی در علوم مختلف، معماران نیز با اهداف گوناگون به استفاده از این روش ها در طراحی و اجرای ساختمان پرداخت هاند. نحوه ی کارکرد و ویژگی های ه رکدام، با توجه به جدید بودن آ نها در معماری، ناشناخته است. در این تحقیق، ضمن تدوین مبانی روش های بهینه سازی تکاملی، با مرور 77 مطالعه پیشین که در حوزه ی ساختمان، از الگوریتم های بهینه سازی استفاده کرده اند؛ به بررسی میزان کارایی رو شها در دستیابی به اهداف معماری و ساخت، ب ه روش تحلیل محتوای متن اقدام م یگردد. الگوریتم های بهینه سازی با شش هدف مختلف در معماری پیاده سازی شد هاند؛ از این اهداف، بیشترین کاربرد مربوط به بهینه سازی نظام فضایی در کاربری مسکونی و بهینه سازی انرژی در ساختمان های اداری است. در بررس ی انجام شده، الگوریتم ژنتیک پرکاربردترین الگوریتم تکاملی و بهینه سازی انبوه ذرات، رایج ترین روش در تحقیقات مبتنی بر هوش جمعی است. با توجه به برخورد عمدتاً نظری پژوهشگران با این موضوع، طراحان نیازمند تعاملات بین رشته ای بیش تر با سایر محققین ب هویژه متخصصین کامپیوتر جهت پیاده سازی و عملیاتی شدن کاربرد الگوریتم ها می باشند.
ارائه روشی برای تولید یا بومی کردن علم شهرسازی ایرانی با استفاده از متون اخلاق عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
65 - 78
حوزههای تخصصی:
ورود و گسترش مبانی دانش شهرسازی در این دوران از خارج ایران و به کار بستن آن بدون ملاحظات، منجر به آشفتگی شهرهای معاصر ایران شده است. این موضوع انگیزه شده تا تلاش هایی برای بومی سازی دانش شهرسازی و معماری و به ویژه مبانی این دانش آغاز شود. برخی از این تلاش ها با رجوع به متون ارزشمند ایرانی و با برگرفتن بخش هایی از آن ها، وجهه ی بومی به نوشتارهای شهرسازی یا معماری ایرانی بخشیدند. این مقاله نیز بر این روش برای بومی سازی دانش و نوشتارهای شهرسازی تأکید کرده و در میان مراحل تولید علم، مرحله ی «نظریه» را که مرحله آسیب پذیرتر علم شهرسازی ایران در برابر دانش وارداتی بوده، موردتوجه قرار داد. سپس با انتخاب متون کهن با موضوع اخلاق عرفانی، «روشی عام» برای نظریه پردازی و یا بومی سازی نظریات در حوزه شهرسازی پیشنهاد کرد. این روش تلفیقی از دو شیوه «نظریه پردازی» و «هرمنوتیک» البته نوع موردقبول آن نزد عالمان مسلمان است.
بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار (بر پایه سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
59 - 83
حوزههای تخصصی:
اقدامات مؤثر پطرکبیر، نقطه عطف معماری روسیه به حساب می آید. وی با سفر به کشورهای اروپایی، علاوه بر مشاهده پیشرفت آنان، با جذب هنرمندان و معماران مختلف کشورهای اروپای غربی، شروع به تقلید از آنها در حیطه های مختلف ازجمله معماری کرد. در این بین، معماری وارداتی روسیه، خود بر تاریخ ساخت وسازهای ایران به روش های مختلف تأثیر گذاشته است. ازاین رو، پژوهش حاضر درصدد بازنمایی تأثیر معماری وارداتی روسیه بر معماری معاصر ایران است تا به این پرسش پاسخ دهد که معماری روسیه چگونه در ایران موردتوجه و استفاده قرار گرفته است؟ بدین منظور، این پژوهش به کمک تحلیل محتوای یکی از اسناد تاریخی معتبر، یعنی سفرنامه های ایرانیان سفرکرده به روسیه که به کمک نمونه گیری هدف دار انتخاب گشته اند، با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی به بررسی این موضوع خواهد پرداخت. هدف اصلی پژوهش، تبیین تأثیر معماری روسیه بر معماری ایران در دوره قاجار است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که به واسطه مسائل سیاسی و تاریخی متعددِ مابین دو کشور، سفرهای مختلفی نیز به تبع آن صورت گرفته است که با مطالعه پژواک سفرها تحت عنوان «سفرنامه» می توان با معماری روسیه آن دوران که به نحوی قدرت برتر اروپا بود، آشنایی پیدا کرد. از نتایج دیگر این پژوهش، می توان به مؤلفه های معماری کالبدی و عملکردی متعدد روسی که با روش های مختلف در دوره قاجارِ ایران عیناً به اجرا درآمده است، اشاره کرد.
مقایسه تطبیقی تخلفات ساختمانی در خیابان های جمع کننده با خیابان های محلی در بافت های فرسوده (نمونه موردی: منطقه 10 شهرداری تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
50 - 68
حوزههای تخصصی:
تخلفات ساختمانی در کشورهای در حال توسعه به تبع مسائل اقتصادی و اجتماعی یکی از اصلی ترین چالش نظام معماری و شهرسازی است که در بخش های مرکزی و به خصوص در حواشی شهرها در اثر مهاجرت های روستا – شهری زیاد به چشم می خورد. هدف این پژوهش مقایسه تطبیقی تخلفات ساختمانی منطقه 10 شهرداری تبریز به عنوان بافت فرسوده در خیابان های جمع کننده با خیابان های محلی است. محدوده مورد مطالعه به دو بخش تقسیم شد که به ترتیب دارای خیابان های جمع کننده با 80 و خیابان های محلی با 25 بنا هستند. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است. بناهای مورد پژوهش، به صورت میدانی مطالعه و عکاسی شدند و با کمک سازمان های مربوطه شناسنامه ی تک تک بناها با مطالعه پرونده آنها استخراج گردید و ساختمان های مورد مطالعه به چهار گروه بناهای دارای ساخت وساز مجاز، بناهای دارای ساخت وساز مجاز با رأی کمیسیون ماده 100 و بناهای مجاز با اصلاح پروانه و بناهای دارای ساخت وساز غیرمجاز تقسیم شدند. یافته ها حاکی از آن است که در دو خیابان جمع کننده و محلی به ترتیب، 23.75 و 20 درصد بناها دارای ساخت وساز مجاز، 27.5 و 36 درصد دارای ساخت وساز غیرمجاز، 47.5 و 36 درصد دارای ساخت وساز مجاز با رأی کمیسیون ماده 100 و 1.25 و 8 درصد دارای ساخت وساز مجاز با اصلاح پروانه است. نتایج نشان می دهد ساختمان هایی که در جداره های خیابان جمع کننده قرار می گیرند به علت اینکه در دید مستقیم قرار دارند امکان تخلف در آنها کمتر است ولی ساختمان هایی که در داخل کوچه ها و خیابان های محلی هستند به علت اینکه دور از معرض دید قرار دارند امکان تخلف در آنها بیشتر است؛ بنابراین ضمن آموزش و ارتقا آگاهی های عمومی، اعمال کنترل و نظارت توسط نهادها و سازمان های ذی نفوذ می تواند حائز اهمیت بسیار باشد.
برآورد آسیب پذیری مکانی و جمعیتی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه با GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
70 - 86
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت استراتژیک شبکه ی انتقال نیرو، شناخت میزان اثرات ناشی از بین رفتن بخش های مختلف در اثر حملات خصمانه، ضرورت داشته و امکان پیش آگاهی و برنامه ریزی را فراهم می کند. هدف اصلی این تحقیق برآورد میزان آسیب پذیری مکانی- جمعیتی استان آذربایجان شرقی ناشی از تخریب زیرساخت های انتقال نیرو در اثر حملات خصمانه می باشد. به این منظور، روشی جدید بر مبنای استفاده از سیستم اطلاعات مکانی (GIS)، تئوری گراف و مفاهیم پدافند غیرعامل ارائه می شود. روش پیشنهادی برای شناسایی المان های مؤثر شبکه ی انتقال نیرو، در چهار سناریوی فرضی (تخریب پست های شهرستان اهر، میانه، جلفا و تیکمه داش) از نظر بعد مکانی و جمعیتی اعمال شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تخریب پست شهرستان اهر پهنه ای به وسعت 9190 کیلومترمربع دچار خاموشی شده و 287000 نفر تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. در مقایسه با تخریب پست برق شهرستان اهر، تخریب پست های شهرستان های میانه، جلفا و تیکمه داش به ترتیب 37، 81 و 15 درصد از نظر مساحت خاموشی و 35، 81 و 44 درصد از نظر جمعیت، محدوده ی کوچک تری را تحت تأثیر قرار می دهد. روش ارائه شده امکان آزمون و برآورد میزان تخریب سناریوهای متعدد را فراهم کرده و می توان از الگوی ایجادشده در زیرساخت های دیگری مانند خطوط نفت و گاز نیز استفاده کرد.
بازشناسی نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی، بازشناسی از طریق بررسی مستندنگاری ها، آثار ادبی- هنری و نمونه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۷
38 - 51
حوزههای تخصصی:
شهرهای ایرانی گنجینه ای غنی از تجربیات موفق معماری و شهری هستند. این شهرها از مؤلفه های بی شماری، از مقیاس خرد تا کلان تشکیل شده اند. تا کنون غالب این عناصر مورد توجه پژوهشگران واقع شده اند و بسته به موضوع پژوهش به جنبه هایی از آن ها پرداخته شده است. اما در این میان «بام» به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای خانه و شهرهای ایرانی که واجد کارکردها و پتانسیل های بی شماری - به ویژه در حوزه منظر- بوده ، مغفول مانده است. لذا، این پژوهش بر آن است تا با استفاده از تحلیل ها و بررسی مستندات، نقش یا نقش های منظرین فراموش شده و اصلی بام در شهرهای ایرانی را شناسایی کند. به اعتقاد نگارندگان، بام در خانه های ایرانی تنها پوششی برای فضاهای زیرین با نقش سازه ای صرف نبوده است لذا، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش یا نقش های منظرین بام در شهرهای ایرانی و در زندگی ساکنان خانه چه بوده است؟ این تحقیق به شیوه تحلیل محتوا، انواع مستندات و اطلاعات مربوط به فضای بام، در متون ادبی، گزارش های تاریخی، آثار مربوط به هنرهای تجسمی و سینمای معاصر را بررسی نموده است. بنابراین تحلیل ها بر اساس اطلاعات بدست آمده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی خانه های ایرانی موجود صورت گرفته است. نتایج نشان داد بام ها در شهرها و خانه های ایرانی نقش های کارکردی و منظرین گوناگونی داشته اند و یکی از عوامل بسیار مهم در شکل گیری مکانیت خانه ها و هویت شهرها بوده اند که به طور عمده می توان نقش های اصلی آن ها را در سه حوزه هویتی، اجتماعی و ارتباط با طبیعت دسته بندی کرد.
دیالکتیک مفهوم صیرورت و پویایی با مسئله حفظ اثار و نشانه های گذشته از دیدگاه اندیشمندان پست مدرن.
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
95-103
حوزههای تخصصی:
دو مفهوم صیرورت و حفظ اثار و نشانه های گذشته هر کدام از نظر اندیشمندان پست مدرن (به عنوان یک اندیشه انتقادی نسبت به اندیشه مدرن) مورد توجه و تاکید قرار دارند. از این رو با بررسی عمیق این دو مفهوم به ظاهر متضاد از نگاه نظره پردازان پست مدرن و با در نظرگرفتن یک نمونه موردی و تطبیق مفاهیم یاد شده با شرایط ان در پی یافتن نحوه برخورد اندیشمندان پست مدرن با چنین دوگانگی هستیم. در شهر کرمانشاه یک خیابان به عنوان شریان اصلی و با بافت تاریخی وجود دارد که بدون تعریض و با عرض فعلی خیابان حتی با اعمال انواع محدودیت های ترافیکی باز هم جوابگوی رفت وآمد شهروندان کرمانشاهی نیست. از طرف دیگر، تعریض این خیابان باعث تخریب بافت سنتی و با ارزش بازار کرمانشاه می شود. دغدغه پیشرو در این تحقیق چگونگی حل این معضل با استفاده از نگاه اندیشمندان پست مدرن نسبت به مفاهیم به ظاهر دوگانه(صیرورت-پویای و حفظ اثار و نشانه های گذشته) می باشد. انچه مورد پرسش واقع می شود این است که اندیشمندان پست مدرن در مواجه با چنین شرایطی اگر دست به انتخاب بزنند کدامیک از مفاهیم گفته شده در بالا می تواند ارجحیت داشته باشد. در اینجا این فرض مطرح می شود که با بررسی دقیق و عمیق این مفاهیم در اندیشه پست مدرن بتوان به راه حلی برای رفع این دوگانگی دست یافت. در پایان باید گفت با بررسی عمیق مفاهیم یاد شده از نگاه اندیشمندان پست مدرن مانند دلوز می توان نتیجه گرفت نه تنها دوگانگی در بین این دو مفهوم وجود ندارد ، بلکه همسو بودن انها در حل معضل و دستیابی به راه حل منطقی و منطبق بر اندیشه پست مدرن می تواند به ما کمک کند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و از نظر روش انجام تحقیق (متُد تحقیق) بررسی اسنادی و کتابخانه ای می باشد. این تحقیق از نظر روش شناسی، کیفیت گرا و یا تفسیری است و ابزار تحقیق بیشتر بر اساس فیش برداری از مطالب مطالعه شده در متون مرتبط با موضوع می باشد.
بررسی و شناسایی سبک بافت، نوع الیاف و مواد به کاررفته درگلابتون استفاده شده در قالی بشریت عیسی بهادری موجود درموزه هنرستان هنرهای زیبا اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش دستباف سال های زیادی است به عنوان هنر کاربردی و تزیینی و اصیل ایرانی در زندگی مردم این خطه نقش و جایگاه ویژه دارد. ازاین رو در حال حاضر پژوهش در خصوص این شاخه از هنرهای سنتی، از وجوه مختلف صورت می پذیرد. در این بین، پژوهش های فن شناسانه در خصوص فرش دستباف نیز یکی از شاخه های تخصصی پژوهش در این حوزه است؛ به ویژه فن شناسی قالی های قدیمی و آنتیک یا آن گروه از فرش هایی که از لحاظ تکنیک بافت یا مواد اولیه حائز اهمیت و متفاوت هستند. به وسیله فن شناسی علمی می توان به تکنیک تولید و نوع مواد اولیه به کاررفته در فرش دستباف پی برد. این مقوله به ما کمک می کند که با مددگیری از یافته های به دست آمده و ارائه آن، در پیشبرد این هنر بکوشیم. پژوهش پیش رو با توجه به اهمیت قالی موسم به بشریت، به علاوه کاربرد متفاوت الیاف گلابتون در قسمت گلیم باف قالی به منظور شناخت بهتر ساختار لیف گلابتون مورد نظر و آسیب های واردشده بر آن، با رویکرد بررسی فن شناسی گلابتون های به کاررفته در قالی بشریت متعلق به دوران پهلوی صورت گرفته است. در این راستا با معرفی کلی قالی بشریت، به بررسی تکنیک بافت و نحوه تولید، ساختار و آسیب شناسی گلابتون های به کاررفته در این قالی با کمک روش های آزمایشگاهی از جمله تصویربرداری میکروسکوپی، EDS، طیف سنجی مادون قرمز و... پرداخته شده است. در نتیجه با استناد به داده های پژوهش می توان به دانش تولید گلابتون در دوران پهلوی پی برد؛ به علاوه با بررسی نوع و دلیل آسیب وارده به این الیاف می توان از وارد شدن آسیب به قالی یا حتی الیاف با شرایط مشابه جلوگیری کرد. و در نهایت به وسیله روش های آزمایشگاهی به کاررفته در این پژوهش، همچنین پژوهش های متناظر، می توان از روش های نوین و علمی در جهت شناخت بهتر و عمیق تر فرش دستباف یاری گرفت. از سوی دیگر با توجه به نوع کاربرد گلابتون در این قالی، می توان به نوآوری و خلق آثاری بدیع به کمک الیاف گلابتون پرداخت.
گونه شناسی موجودات عجیب در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه ی معروف عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات (شگفتی های آفرینش) که توسط شمس الدین محمد بن محمود بن احمد طوسی (قرن 6 ه .ق) تألیف شده، شهرتی جهانی یافته است. نگار ه های موجود در این نسخه به لحاظ اینکه با محوریت موجودات عجیب تصویر شده است، مورد مناسبی برای مطالعه گونه شناسی این موجودات است. هدف از این تحقیق، ابتدا معرفی نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن 6ه.ق) و سپس دسته بندی گونه های مختلف موجودات در نگاره های این نسخه بوده است. به علت تخیل به کار گرفته شده در عناصر تصویری موجود در نسخه مورد نظر، نگاره ها دارای دقایق و ظرایف ویژه ای هستند، که آن ها را، نیازمند توجه و تحلیل دقیق کرده است. از این رو در این پژوهش، پس از معرفی نسخه و نگاره های آن، تلاش شده، براساس نوع عناصر تصویری، گونه های مختلف نگاره ها دسته بندی شده و در جدولی معرفی شوند. بر همین مبنا، این مقاله به دنبال بررسی این موضوع بوده است که آیا نگاره های این نسخه، قابلیت گونه شناسی دارند؟ و در پی پاسخ به این سؤال است: در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6 ه.ق)، چندگونه از موجودات عجیب وجود دارد؟ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است. روش تجزیه و تحلیل آثار بر مبنای مطالعات کیفی و از حیث هدف، بنیادین است. نتایج کلی تحقیق بر این امر اذعان دارندکه تصاویر موجود در این نسخه در 6 گونه ی موجودات عجیب تقسیم بندی شده است. یافته های آن موجودات عجیب در دو شاخه ترکیبی و تلفیقی قرار می گیرند. موجودات ترکیبی دارای چهار گونه است. شامل : 1- پیکرگردانی انسانی 2- پیکرگردانی حیوانی 3- گیاهی 4- صور افلاک است که البته این دسته بندی ها خود به دسته بندی جزئی تری تقسیم شده است. همچنین موجودات تلفیقی شامل دوگونه 1- قصص قرآنی و روایات الهی 2-موجودات عجیب و غرب (تلفیقی) اژدها، سیمرغ، دیو و فرشته تقسیم بندی شده است.
مکانیسم های تولید فضا در فرآیند انباشت سرمایه در آراء هانری لوفور، دیویدهاروی و ادوارد سوجا
منبع:
رف سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲
4 - 22
حوزههای تخصصی:
فضا به یکی از مؤلفه های اساسی در تحلیل های شهری تبدیل شده است. درواقع شهرها مهم ترین بستر تولید فضا بوده و هدف فضاهایی که با سرمایه شکل گیرد، تضمین شرایط لازم برای تولید و بازتولید روابط سرمایه داری است. براین اساس مقاله حاضر به شیوه توصیفی - تفسیری و با روش بازبینی سیستماتیک منابع و اسناد، فرایندهای تولید فضا و سپس فرآورده های آن را با استناد به دستگاه فکری لوفور و هاروی و در نهایت دیالکتیک اجتماعی - فضایی ادوارد سوجا و اشتراکات نظری آنان به عنوان هدف اصلی پژوهش، موردبررسی قرار می دهد. آنچه از این پژوهش می توان نتیجه گرفت نیز این است که روابط تولیدی در شهر میان قدرت حاکم و طبقه فرودست با تولید فضای جدید بازتولید می شود و قدرت با شیوه جدید تولید می کوشد تا نظم فضایی جدیدی را همراه با ابزار تولید خود در شهر و فضاهای آن ایجاد کند. در این بین علاوه بر یک محیط تولیدی، محیط مصرفی نیز شکل می گیرد که مستقیماً بر زندگی روزمره شهروندان تأثیرگذار است. این امر به شیوه های متفاوتی در آراء هر سه اندیشمند بیان شده است همچنین تحلیل دیدگاه ها نشان دهنده این است که هاروی در بیان سه مدار گردش سرمایه با تکیه بیشتر بر رفتار سرمایه دارانه و سوجا در بیان دیالکتیک اجتماعی- فضایی و تأکید بر درک شیوه های جدید و متفاوت تفکر فضایی هر دو به نحوی وام دار اندیشه های لوفور بوده و به بسط دیالکتیک فضایی وی پرداخته اند.
تأثیر حس تعلق به مکان ساکنان بر نمای بناهای مسکونی محلات مجاور مادی های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
119 - 136
حوزههای تخصصی:
حاشیه مادی ها، مرز رویارویی انسان و طبیعت، قابل ترکیب با عناصر معماری و موثر بر طراحی سیما و منظر محلات شهری است. امروزه توسعه جوامع انسانی بر سکونت مردم بی تاثیر نبوده، چنانچه تغییر شیوه زندگی و آپارتمان نشینی، باعث ایجاد فاصله بین طبیعت مادی ها و ساکنان گشته است. ساکنان به عنوان گروه های جمعیتی جدید به محلات وارد شدند. استقرار در منازل آپارتمانی باعث قطع ارتباط با طبیعت شد و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق مکان آنان افزود. به این ترتیب بناهای مسکونی جدید بدون توجه به بناهای پیرامون خود و بر اساس سلیقه های شخصی شکل گرفت و سیمای محلات از آشفتگی و نابسامانی ناشی از عدم هماهنگی در ترکیب عناصر نما متأثرشد. این پژوهش با هدف بررسی نحوه و چگونگی تأثیر حس تعلق بر مؤلفه های نمای محلات مسکونی، در مجاورت طبیعت مادی ها از دیدگاه ساکنان، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تأثیر حس تعلق مکان بر ویژگی های نمای محلات مسکونی مجاور مادی های اصفهان از دید ساکنان چیست؟ پژوهش از نظر جمع آوری اطلاعات، پژوهش میدانی و از نظر مسیر اجرا از نوع پژوهش های ترکیبی متوالی با پارادایم پراگماتیسم است. داده های کیفی با استفاده از مشاهدات مستقیم، مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصین، گردآوری و تحلیل محتوای مضمون (تماتیک) انجام شد، سپس داده های کمی در بستری پیمایشی به روش تهیه پرسشنامه از ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها گردآوری و توسط نرم افزار Spss و Amos تحلیل شد و تحلیل ها یکجا مورد تفسیر قرارگرفت. نتایج مطالعات نشان داد که حس تعلق و مادی ها بر نما تأثیر معنادار دارند. از دیدگاه ساکنان، حس تعلق بیشترین تأثیر را به ترتیب بر مؤلفه ی فرم و اندازه ، سپس بر اجزای نما و در درجه سوم بر مؤلفه مصالح دارد و مولفه های مادی ، به ترتیب با خاطره انگیزی، خوانایی، آرامش و آسایش اقلیمی و منحصر به فرد بودن باعث افزایش تأثیر طبیعت موجود بر نما شده اند. بنابراین توجه به زیر ساخت سبز مادی های اصفهان و جلب مشارکت ساکنان تحت تأثیر حس تعلق آن ها، ارتقای شاخص های کالبدی نمای بناهای مسکونی مجاور مادی ها را به همراه خواهد داشت.محاسبه گردید.
تبیین مفهوم سلسله مراتب شکلی-فضایی در الگوی سکونتگاهی قاجار(نمونه موردی :خانه های اعیانی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
251 - 263
حوزههای تخصصی:
اصل سلسله مراتب یکی از اصلی ترین مفاهیم در معماری است. همچنین فضای سکونت از جمله عملکردهایی است که وجود اصل سلسله مراتب در آن بسیار ضروری است. با این حال در طول دوره های مختلف و با گذشت زمان، نمود این اصل در خانه های ساخته شده در سبک های گوناگون معماری ایرانی به صورت های متفاوتی بروز یافته است. . ترتیب قرارگیری فضاها در کنار یکدیگر و اضافه شدن برخی فضاها به ساختار فضایی خانه و همچنین تحولات فضایی آن ها در طول دوره های مختلف، به تبع نمایش این اصل در معماری چنین فضاهایی را دستخوش تغییرانی نموده است. این پژوهش که به دنبال یافتن مولفه های سلسله مراتب شکلی فضایی و بررسی کیفی و کمی آن در زبان الگوی بناهای قاجار تهران می باشد، به بررسی شواهد و مدارک تاریخی و فرهنگی موجود می پردازد. نمونه های مورد مطالعه در این تحقیق خانه های سنتی مربوط به دوره قاجار در تهران و نتیجه حاصل مقایسه و ارائه تجزیه و تحلیل نهایی بر اساس نمونه های مورد مطالعه خواهد بود. هدف از این پژوهش تبیین مفهوم سلسله مراتب فضایی و مقایسه نگاه شکلی به گونه در الگوی سکونت گاهی قاجار می باشد، همچنین بررسی چگونگی سیر تغییرات سلسله مراتب در تحولات خانه ها در دوران قاجار هدف دیگری است که این پژوهش به دنبال پاسخی برای آن خواهد بود. روش تحقیق در این پژوهش روش ترکیبی است و با مراجعه به میراث فرهنگی و مطالعات منابع موجود، فهرستی از خانه ها جمع آوری و از میان آن ها تعدادی بعنوان نمونه به روش بحرانی و احتمالی غیرهدفمند جهت مطالعه انتخاب شده اند. مطالعه از رجوع به منابع و مطالعات کتابخانه ای و میدانی و همچنین لکه گذاری و اصلاح نقشه ها شروع و سرانجام با تجزیه و تحلیل کالبدی و ساختاری فضاها و رسم تناسبات و هندسه هر خانه به جمع بندی نهایی رسید. در گام بعد از داده های حاصل از نمودارهای توجیهی و نرم افزار UCL Depth Map با روش نحو فضا (Space Syntax) به منظور استخراج یافته ها استفاده شده و در نهایت بعد از جمع آوری داده ها، تحلیل صورت گرفت . نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که سه شاخص عمق، اتصال و هم پیوندی در سه دوره قبل از ناصری، ناصری و بعد از ناصری به مرور زمان با کاهش درونگرایی، عمومیت و یکپارچگی همراه بوده اند.
خوانش انواع حرکت در مسکن بر مبنای فرهنگ حریم معاصر (نمونه موردی: سه خانه برگزیده معماری معاصر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
265 - 280
حوزههای تخصصی:
ارزش های فرهنگی متاثر از رفتار، نگرش و باورهای افراد در فرهنگ های جاری میان افراد، تنظیم حریم مطلوب افراد را در ارتباط دو سویه انسان-محیط، مهم ترین عنصر معرف حریم ارتباطات تفسیر می کند. انسان ها، در این تعامل، ترجیحات و تعاریف متفاوتی از حریم، ارتباط خود را با دیگران و دیگر فضاها دارند. هدف این مقاله، دریافت آرایش کالبدی مطلوب حریم متناسب با فرهنگ اسلامی جاری و موجود میان افراد در مسکن معاصر است. جامعه آماری براساس فرمول کوکران محاسبه شد که تعداد 78 معمار اسلامی را شامل می شود. در مرحله اول، جهت شناخت شاخصه های ارتباطی انسان- محیط و میزان معناداری ارتباط میان انسان و اجزای خانه، از ابزار پرسشنامه و نرم افزار SPSS و آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس، استفاده شد. سپس برای سنجش میزان اثرگذاری الگوی پایه چیدمان حریم به دست آمده از آرا صاحب نظران معماری اسلامی، سه خانه برگزیده معاصر ایران انتخاب و در نرم افزارهای Depth Map و A-Graph، به ترتیب حریم دیداری و حریم ارتباط فضاها(حرکتی)، بررسی شد. یافته ها نشان می دهد که پذیرایی با اثرپذیری و اثرگذاری کم به نسبت سایر فضاها، نقش عنصر میانه در برقراری ارتباط(حرکت) و ایجاد حریم در خانه را دارد. همچنین در الگوی پایه از چیدمان حریم در خانه براساس آرا نظر معماران اسلامی، دو هسته درون(فضای خصوصی) و بیرون(فضای عمومی) و پذیرایی به عنوان هسته رابط فضاها هستند که سایر عملکردها با تعیین فاصله(عمق) و نوع هم جواری(هم پیوندی) با انواع عناصر کالبدی(طبقه، دیوار، پرده...) با هسته رابط در الگوی معاصر جایگذاری می شوند. بنابراین شناخت چیدمان فضایی مطلوب در فرهنگ اسلامی مورد پذیرش افراد در موقعیت های زیستی متفاوت، این امکان را برای معماران ایجاد می نماید تا در تعیین ارزش حریم هر جز خانه، چیدمان فضایی مطلوب حریم افراد در خانه معاصر ایرانی را پینشهاد نمایند.
بررسی تکنیک های بافندگی درمحوطه ی باستانی شهر سوخته
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
در طول دوران باستان بافندگی به عنوان یکی از مهمترین مشاغل و به عنوان یک صنعت بزرگ فرهنگی و اجتماعی پر اهمیت، مطرح بوده است. این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف ارائه نمایی کلی از شیوه ی بافندگی عصر مفرغ در جنوب شرقی فلات ایران سامان یافته و تلاشی است در جهت پاسخ گویی به این پرسش که چه شیوه ها و تکنیک هایی در بافندگی شهر سوخته کاربرد داشته است؟ برای نیل به این مقصود داده ها و اطلاعات مورد نیاز از میان منابع و پژوهش های صورت گرفته قبلی استخراج گردیده و تا حصول نتایج علمی مورد تجزیه - تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان میدهد دسته بندی های پیشین در ارتباط با انواع شیوهها و تکنیک های بافندگی در شهر سوخته، دارای ایرادات اساسی است و با توجه به شواهد موجود، احتمال وجود کارگاه های عظیم تولیدی در محوطه باستانی شهر سوخته تقویت می شود. دسته بندی پیشنهادی برای انواع پارچه های شهر سوخته بر اساس روش بافت به سه دسته کلی بافندگی تاری- پودی، بافندگی حلقوی و بی بافت تغییر خواهد کرد. در پارچه های شهر سوخته که به روش بافندگی تاری- پودی تولید شده اند در هم تنیدگی رشته های تار و پود به کمک تکنیک های مختلف و با طرح هایی متنوع صورت پذیرفته است.
گونه شناسی فرم کلی و تراکم نسبی ساختمان های مسکونی تهران از منظر عملکرد اقلیمی و بهینه سازی مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۷۸-۶۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش میزان بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه مطبوع را در گونه های مختلف ساختمانی تهران بررسی و بر مبنای تابع هدف بهینه، گونه ساختمانی را با درنظر گرفتن فرم کلی و تراکم نسبی محاسبه نموده و بر اساس نسبت پنجره به دیوار، نحوه توزیع پنجره به دیوار و جهت گیری معرفی می کند. ابزار و روش ها: ابتدا با بررسی منابع مختلف انواع گونه های ساختمان تهران استخراج گردید. گونه ها به روش مدولار چیدمان شده و پس از محاسبه تراکم نسبی دسته بندی شدند. سپس گونه ها با نرم افزار انرژی برای محاسبه بار گرمایش، سرمایش، نورروز حداکثری و تهویه در حالات مختلف مدل سازی و شبیه سازی شدند. برای هر گونه 60 آنالیز صورت گرفت و در انتها گونه ها مقایسه و گونه بهینه معرفی گردید. یافته ها: در گونه با تراکم نسبی ۰٫۹۵ و 10% WWR= و West 270، کمترین بار گرمایش و سرمایش بدست آمد. این گونه اگرچه دارای بار انرژی حداقل می باشد، اما دارای نور روز و تهویه حداکثر نمی باشد. بدین منظور پس از یکسان سازی واحد و نوشتن تابع هدف گونه ساختمانی با تراکم نسبی 0.54 و 40% WWR= و Uniform 180 کمترین بار مصرفی انرژی و بالاترین مقدار نورروز و تهویه به عنوان فرم بهینه انتخاب شد. نتیجه گیری: در نتایج اولیه پژوهش اگرچه گونه ساختمانی با تراکم نسبی بالا کمترین بار گرمایش و سرمایش داراست اما با درنظرگرفتن سایر متغیرها این گونه از منظر عملکرد اقلیمی حالت بهینه نمی باشد. از این رو میزان اهمیت متغیرها و ضریب وزنی آن ها در تابع هدف برای تصمیم گیری در مورد میزان مصرف انرژی گونه های ساختمانی بسیار حائز اهمیت است.
Sense of Satisfaction: How Physical Elements of His torical Texture Walls Could Affect Residents’ Satisfaction in the Neighborhoods?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۲ - Serial Number ۴۰, Spring ۲۰۲۱
41 - 52
حوزههای تخصصی:
The s tudy endeavors to identify and analyze the relationship between physical elements in his torical texture walls in the Qajar, Pahlavi, and contemporary periods; and classify the factors affecting the resident's sense of satisfaction in these neighborhoods. The research method is consis ts of both correlation in the firs t part and descriptive-analytical technique in the second part. In this regard, the criteria and indicators of physical factors in the context and neighborhood wall include the scale of proportions and height, entrances and portals, windows, and context and ornoments in the walls of residential, commercial, and cultural facades have specified. This Physical indicators consis t of relationships and organization, specific locations, and local services. In continue, a significant relationship and correlation between the desired variables were identified. Indicators were evaluated in three different textures in the his torical periods. The positive and negative points of each period were dis tinguished, and the privilege parameters of each neighborhood were examined. Then the general s tructure was explained and drawn to develop the context and body of the neighborhood walls. The results show that people are more inclined to live in neighborhoods with the same height scale and proportions and similar ornoments and appropriate to their specific use. People also tend to live in residential buildings with high-end entrances amids t large windows covered with curtains and wrought iron.
Harvesting Daylight in High-rise Office Buildings Using Phyllotaxis Model(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۳ - Serial Number ۴۱, Summer ۲۰۲۱
13 - 26
حوزههای تخصصی:
Various researches have introduced methods to use daylight in office buildings in the Middle Eas t zone, but none of them have ever considered the use of plant leaf arrangement, called phyllotaxis, as a comprehensive solution for harves ting daylight. The idea of the Phyllotaxis Tower has been raised for several years but the main ques tion of this research is whether using the phyllotaxis model is capable of exploiting daylight in high-rise buildings or not. So, in response to this ques tion, the main aim of the research was set to evaluate daylight efficiency in high-rise office buildings by presenting an exemplary and phyllotaxis-inspired design. The research method is encompassed several s teps including, s tudying the literature on the subject firs tly, then modeling a prototype building based on the Biomimicry Problem-Based approach, and eventually computer simulation to evaluate the performance of the proposed building. The results show that office units can get daylight illuminance of 500 lux at 50% of operating time per year in addition to proper performance on four single days of different seasons of the year. Furthermore, the sample building obtained label B of energy consumption from S tandard No. 14254 presented by the Ins titute of S tandards and Indus trial Research of Iran, which has been compared with the energy label of 45 office buildings in the same location and same climate conditions, based on the figures are defined on the aforementioned s tandard and has the bes t performance among them.
برساخت سویه های اجتماعی حاشیه نشینی و شناسایی آسیب های زیست پذیری شهرستان هویزه با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی شکل رایج رشد شهری در اکثر کشورهای در حال توسعه است و شکلی از نحوه زیست که نه شهرنشین اند و نه روستانشین را سامان داده اند. براین اساس هدف پژوهش حاضر بررسی فرآیند شکل گیری تجربه حاشیه نشینی در محلات حاشیه نشین شهرستان هویزه در استان خوزستان می باشد. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر روش کیفی به ش یوه نظریه داده بنیاد و تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته و مش اهدات میدانی مشارکتی بوده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق 20 نفر از س اکنان مناطق هویزه، به ش یوه هدفمند انتخاب ش ده اند. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه داشتند. بعد از کدگذاری، 21 مقوله اصلی از داده ها پدیدار شد. در بعد شرایط شامل (فقدان حمایت و مهارت، بی توجهی به عدالت فضایی، ضرورت تغییر فضا به تغییر اجتماعی، حس رهاشدگی، تجربه مستقیم جنگ، بسترهای ذهنی کنشگران، انتقاد تاریخی به فضای تولیدشده، و ...)، در بعد کنش- تعامل (تقابل، تعارض و مقایسه، احساس استیصال در تغییر وضعیت، چرخه فقر) و در بعد پیامدها (حاشیه نشین شدن حاشیه نشینان، اصول حق به شهر به عنوان حلقه مفقوده، تلفیق هراس و روایت، تکنیک خودحمایتی) است که حول یک مقوله هسته به نام (زیست لاکچری- فقیرانه و بازگشت به عادت واره) شکل گرفته ا ند. همچنین طبق نتایج حاصل از تحلیل فضایی، در بین مؤلفه های آسیب پذیری، آسیب پذیری امنیتی و روحی در اکثر مناطق هویزه وجود دارد.
ترجمان فضایی تسامح قدرت در اصفهان عصر صفوی (مطالعه موردی: پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
21 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با ظهور سلسله صفوی، عصر جدیدی از مدنیت و پیشرفت در شهر اصفهان آغاز شد. پایداری اقتصادی و سیاسی، به همراه برقراری توازن بین نیروهای اجتماعی، مذهبی و حاکمیتی، زمینه ساز تحول بنیادین در ساختار شهری، روابط اجتماعی و مناسبات شهرنشینی اصفهان شد. از این رو، شهر شکل نوینی به خود گرفت و بستر لازم برای حیات اجتماعی پرتحرک در قالب رویدادهای جمعی با نگرش های متنوع ایجاد شد، که نتیجه آن شکل گیری گستره قابل توجهی از فضاهای جمعی در گونه های مختلف از جمله پل های شهری بود. بدین ترتیب پل الله وردی خان، با تحولات کارکردی و کالبدی، به محل تجمع، تفرج و تعامل شهری بدل شده بود و نقشی مهم در مناسبات قدرت در شهر ایفا می کرد.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی تأثیر ارتباط دولت صفوی با ملت، مذهب و شهر بر شکل گیری فضاهای جمعی اصفهان به ویژه پل الله وردی خان است تا بر این مبنا جایگاه کانونی این پل در مناسبات قدرت صفوی در پیوند با سایر مؤلفه ها در شهر اصفهان تبیین شود.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی است و با روش تفسیری-تاریخی، و با مطالعه منابع کتابخانه ای، به بررسی و تحلیل مفاهیمِ مرتبط با اهداف پژوهش می پردازد.نتیجه گیری: ماحصل بررسی ها بیانگر نقش ویژه حاکمیت صفوی به جهت مشروعیت بخشی به ساختار قدرت (استحکام پایگاه مذهبی و مردمی) در روند رونق روابط اجتماعی و شکل گیری فضاهای جمعی به ویژه در پل الله وردی خان است. تعامل و تسامح دستگاه حاکمیتی، به منزله پایگاه اصلی قدرت، در نسبت با مذهب، جامعه، و شهر موجب شکل گیریِ نوعی فضای واصل میان دولت و ملت (فضاهای جمعی) و برقراری توازن میان آن ها شده است. بر این اساس، پل الله وردی خان، به منزله فضایی جمعی، از حیث جایگاه و نقشی که در ساختار شهری اصفهان عصر صفوی دارد، کانون تسامح قدرت و توازن اجتماعی بوده است.