فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
به دنبال تغییر در شرایط و عوامل موثر در گسترش و توسعه شهری در دوران اخیر، محلههای مسکونی انسان ساخت جایگاه ویژهای در شکلگیری شهرها داشتهاند. در حالی که توسعه شهری پایدار بخش عمدهای از ادبیات شهرسازی سال های اخیر را به خود اختصاص داده است، پرداختن به اصول و معیارهای توسعه محلهای پایدار هنوز نیازمند تحقیق و پژوهش فراوان است. محله نارمک تهران را می توان یک محله پایدار دانست که محصول برنامهریزی و طراحی شهرسازان دوران معاصر است. یافته های تحقیق حاضر نشان میدهد که اصول و معیارهای پایداری محله نظیر هویت، سرزندگی، دسترسی، تنوع، تأمین خدمات و امنیت، درحد بالایی در نارمک تحقق یافته است. با وجود این، آنچه که به عنوان هشدار و دغدغه جدی مطرح است، ظرفیت قابل تحمل محله است. محله نارمک به آستانه ظرفیت های جمعیتی و ساختمانی رسیده، و چنانچه نظارت مستمر به عنوان یک اصل مهم مورد غفلت قرارگیرد، اصول و معیارهایی که پایداری محله را تاکنون تضمین کردهاند، از دست خواهند رفت. بدین ترتیب، علاوه بر اصول معمول در برنامه ریزی و طراحی محله ها، اصل ظرفیت قابل تحمل محله میباید به عنوان یک اصل تعیین کننده و اجتنابناپذیر برای پایداری محلهها مورد توجه جدی قرارگیرد.
شناسایی مؤلفه های عینی و ذهنی مؤثر در طراحی نما در جهت ارتقاء هویّت منظر ِشهری و افزایش حس تعلق شهروندان
حوزههای تخصصی:
بحث نماسازی در ساختمان و ساخت بدنه ِشهری یک بحث هویّتی و فرهنگی است. افزایش ساخت وسازهای شهری، مشخص نبودن محدوده ساخت وساز، گسترش انبوه سازی در سال های اخیر سبب شده است، که نمای بسیاری از شهرها دچار نوعی بی نظمی شود که این بهم ریختگی در منظر ِشهری ما بیشتر ناشی از تقلیدهای کوکورانه از سبک های معماری و نبود متغیرهای دسته بندی شده، جهت به کارگیری در طراحی نماها است. از طرفی وجود نماهای گوناگون در پوسته های شهری باعث بر هم خوردگی زیبایی کلِ شهر گردیده است. لذا شناسایی و تدوین مؤلفه های عینی و ذهنی برای طراحی نمای مطلوب و یکپارچه در شهر ضروری می باشد، چرا که وجود تنوع و ناهمگونی در نماهای شهری نوعی بی هویّتی و عدم یکپارچگی و پیوستگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نما و منظر شهری را به وجود آورده است. بنابراین به نظر می رسد ارتقاء هویّتِ شهر و افزایش حس تعلق و خاطره انگیزی شهروندان به شکل دهی و زیبایی نماها در شهر وابسته است که این امر با شناسایی و بهره مندی از اصول تدوین شده مشخص برای طراحی نما میسر می گردد. لذا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعه منابع کتابخانه ای با هدف بازخوانی هویّت بصری در نماهای شهری در انطباق با مؤلفه های هویّت بخش معماری به اهمیّت و تأثیر نما در هویّت بخشی به محیط و متغیرهای مؤثر در نماسازی که موجب ارتقاء هویّت و افزایش حس تعلق شهروندان می شود، پرداخته شده است. یافته ها نشان داده، شاخص هایی چون تناسبات، هماهنگی، رنگ، مقیاس، خطوط آسمان و ترکیب بندی در بعد عینی و معنی داری و آموزندگی و خاطره انگیزی در بعد ذهنی در طراحی نما تأثیرگذار است.
باغهای شاهی صفوی (صحنه ای برای نمایش مراسم سلطنتی و حقانیت سیاسی)
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۷ شماره ۱۲
حوزههای تخصصی:
نقش محوری مینیمالیسم در پایان دوران مدرن و بکارگیری نور در آثار دن فلاون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرن بیستم تجربیات متفاوتی را در زمینهی هنر و اندیشه به همراه دارد. پس از جنگ جهانی دوم، جهان در رویارویی با تغییرات گسترده ای در زمینه های فلسفی، هنری، سیاسی و اجتماعی قرار میگیرد و تمامی اصول مدرنیسم را به چالش میکشد. در این اثنا مجسمه سازی مینیمالیسم با رویکردی انتزاعی که از مهم ترین دستاورد های هنر مدرن به شمار میآید، با مفاهیمی نو از درون نقاشی سر بر میآورد. این جنبش با تاکید بر نقش مخاطب به جای مولف، نگاه تازه ای را در هنرهای بصری مطرح میکند. آثار هنری مینیمالیسم فاقد نماد گرایی هستند، آثاری که با استفاده از تولیدات کارخانه و با تکیه بر روند آن، زاییدهی عصر تولید انبوه ناشی از انقلاب صنعتی به شــمار میآیند. دن فلاون از تاثیر گذارترین هنرمندان مینیمالیست است که با انتخاب لامپ-های فلورسنت صنعتی آثار منحصر به فردی را به نمایش میگذارد. او با چیدمان های نوری بر فضای معماری تاثیر گذاشته و موجبات هنر نوری را فراهم میآورد. این نوشتار، مینیمالیسم را نقطهی عطفی در روند هنری قرن بیستم معرفی میکند و با نگاهی به مباحث نظری پیرامون آن به تحلیل مفاهیم و مبانی این جنبش در آثار فلاون میپردازد.
بررسی و بازشناسی صفه فرهاد تراش در بیستون: نمونه ای ساسانی از معماری منظر
حوزههای تخصصی:
فرهاد تراش صفحه تراشیده عظیمی در سینه کوه بیستون است که می توان آن را با کتیبه داریوش بزرگ هخامنشی در کوه بیستون مقایسه کرد. به واسطه همین شباهت، شرق شناسانی چون جکسن، تامپسون، اردمان و هرتسفلد این صفحه سنگی را نقش برجسته - کتیبه ای ناتمام از عهد هخامنشی معرفی کرده اند. در دهه 1960م یک هیات باستان شناسی آلمانی به سرپرستی هاینز لوشای و ولفرام کلایس آثار باستانی زیر دهکده بیستون را کاوش کرده و در نتیجه بقایای معماری منسوب به عهد ساسانی از زیر خاک پدیدار شد که آن را یک کاخ معرفی کردند. با این حال باستان شناسان آلمانی نتوانستند رابطه این بقایای معماری را با صفه فرهاد تراش توضیح دهند. فقط بعدها والتر سالزمان پیشنهاد کرد که شاید صفحه فرهاد تراش نیز اثری ساسانی بوده و قصد داشته اند آثاری مشابه طاق بستان کرمانشاه در آنجا حجاری کنند.در این مقاله، نتایج تحقیقات هیئت معماری - باستان شناسی دانشگاه تهران در بررسی و مطالعه ناحیه بیستون و آثار فرهاد تراش در تابستان 1381 هـ.ش. منعکس شده است. بنابر نتایج این تحقیقات، ناحیه بیستون – کنگاور - کرمانشاه برای ییلاق سلاطین ساسانی دارای اهمیت بسیار بوده و آثار معماری یافته از زیر دهکده بیستون در اصل بقایای یک سیستم آب نما و دسکره و شکارگاه سلطنتی از عهد ساسانی است که همراه با صفه فرهاد تراش در مجموع یکی از نمونه های بدیع معماری منظر در عهد ساسانی را شکل می داده است که دیگر نمونه های آن در کنگاور و طاق بستان مشاهده می شود.
تاثیر سفالگرى چین بر ایران در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روزگار صفویه بویژه از دوره شاه عباس که عصر شکوفایى آن حکومت مى باشد، به علت گسترش روابط فنى، هنرى و تجارى ایران با چین و قرار گرفتن ایران در مسیر جاده ابریشم، هنر ایران از هنر چین تأثیر پذیرفت. مظاهر این تأثیر پذیرى را مى توان در آثار سفالین بویژه چینى هاى آبى و سفید و سلادن ها، کاشیکاریها، نگارگریها، بافته ها وقالیها و نیز هنر کتاب آرایى و تجلید بخصوص تشعیرهاى آن دوره به روشنى ملاحظه کرد. البته این تأثیرپذیرى ها نه تنها جنبه تقلیدى صرف نداشته است، بلکه در موارد بسیارى توأم با برخى ابتکارات هنرمندان ایرانى بوده و ضمن تلفیق با طرح ها و نقش هاى ایرانى، با سلیقه ایرانى تطابق یافته و ارائه شده است. افزون بر آن، فرهنگ و هنر ایران نیز بر فرهنگ و هنر چین تأثیراتى برجاى نهاده است. ضمنأ برخى از تأثیرپذیرى هاى هنر ایران از هنر چین، اگاهانه و در جهت نیل به اهداف مشخص بویژه در زمینه هاى تجارى و اقتصادى بوده است، به طورى که بعضى از سفالگران و چینى سازان ایرانى هشیارانه و براى جلب بازار و مشتریان بیشتر به هنگام ساخت و پرداخت سفالینه ها، بر پشت آنها نقش هایى مشابه حروف چینى رسم مى کردند.
بررسی رابطه بین شهر هوشمند و توسعه پایدار و چالش های دستیابی به شهر هوشمند پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه با توسعه شهرنشینی ، جوامع با چالشهای فراوانی برای ایجاد زیر ساخت ها و تامین نیازهای روز افزون ساکنین روبرو شده اند.پس از گذر از عصر کشاورزی و عصر صنعتی ، وارد عصر دانش و ارتباطات شده ایم و روز به روز فناوری ها و تسهیلاتی که ارتباطات و سایر امور را تسهیل می کنند وارد زندگی مردم می شوند؛ پس می توان از این فناوری ها در جهت کاهش یا حتی حذف مشکلات پیش روی جوامع مختلف استفاده کرد. اینجاست که مفهوم شهرهای هوشمند شکل گرفته که تمام ابعاد زندگی شهری، حمل و نقل،ساخت و ساز،بهداشت و درمان ، انرژی ،ارتباطات و ... را در بر میگیرد و به کاهش یا حذف این مشکلات کمک میکند.در این مقاله برآنیم تا بررسی ادبیات موضوع ؛ ابعاد ،ویژگی ها و چهارچوب های شهر هوشمند را بررسی کنیم و با توجه به رابطه دو طرفه ای که بین شهر هوشمند و پایدار وجود دارد ، نیازمند توجه بیشتر به مفهوم پایداری در دل شهر هوشمند هستیم؛ما نیز به بررسی اجمالی این رابطه پرداخته و تاثیرات متقابل آنها روی هم را بیان می کنیم و در نهایت با بیان مشکلات و چالش های پیاده سازی شهرهای هوشمند در جهان و ایران سعی می کنیم راهنمای سایر محققان و متخصصان برای تحقیقات آتی آنها برای جل این معضلات باشیم.
شاه عباس دوم، فتح قندهار، چهل ستون و دیوارنگاره های آن
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
چیستی تاریخ معماری و جایگاه آن در فهم و ایجاد آثار معماری
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۵ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثاری که از معماری گذشته ایران به جا مانده، گنجینه های ارزنده معماری ایران است، اما این آثار، نماینده تام معماری ای نیست که در طی سده ها در این سرزمین تحقق یافته است. بیشتر آنچه از بناها به دست ما رسیده، آثار فاخر و شاهانه است و از طریق این آثار، به دشواری می توان به بخش اعظم معماری ایران ـ معماری عموم مردم ـ پی برد. از این گذشته، آثار معماری نتیجه نهایی مسیر معماری است. معماری فقط اثر معماری نیست؛ اندیشه ها و خیال های معماری، پسند و ذوق فردی و جمعی، مسیر طراحی و ساخت، آموزش معماری، حرفه و نظام صنفی معماری، بانیان و حامیان معماری، معماران و کارگزاران معماری همه در این مسیر دخیل اند و شناخت معماری مستلزم شناخت اینها نیز هست. پس برای فهم معماری مردم، باید علاوه بر بناهای ایشان، از پندارها و اندیشه هایشان درباره بناها و همه وجوه دیگر معماری هم باخبر باشیم. یکی از وظایف تاریخ پژوه معماری ایران، جستن راه هایی برای پی بردن به جنبه هایی از معماری ایران است که روزگار از ما پنهان داشته است؛ راه هایی که به واسطه آن ها به معماری عوام، یا نسبت های عوام با معماری فاخر، پی ببریم. در روزگار ما، در دیگر حوزه های تاریخ نویسی و تاریخ پژوهی، کسانی در صدد برآمده اند تا تاریخ مبتنی بر زندگی اشراف و اعیان و پادشاهان را کنار بگذارند و از خلال یافته ها و دانسته های تاریخی، به شناخت زندگی و اندیشه عامه مردم بپردازند و برای این منظور، رویکردهایی پیش نهاده اند. یکی از این رویکردها، «تاریخ فرهنگی» است و یکی از شاخه های آن، «تاریخ ذهنیت» یا «تاریخ نگرش عامه» است. هدف از این مقاله، گشودن باب مطالعه تاریخ ذهنیت عامه در معماری ایران است. بدین منظور، نخست تاریخ ذهنیت، ماهیت و سیر تکوین و تحول آن را به اجمال معرفی می کنیم، سپس امکانات آن را برای مطالعه تاریخ معماری ایران، بررسی و منابع آن را معرفی می کنیم. آن گاه نمونه ها و موضوع ها و منابعی برای آزمودن این شیوه تاریخ پژوهی در معماری ایران پیش می نهیم.
هنر معماری ایران در دوره تیموریان
منبع:
اثر ۱۳۵۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
معماری مساجد دوره خوارزمشاهی در خراسان
حوزههای تخصصی:
مقدمه ای بر مفهوم توسعه شهری پایدار و نقش برنامه ریزی شهری
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۸ شماره ۶
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار ، اسکان پایدار است و توسعه شهری پایدار را در همین چارچوب می توان مطرح نمود. به نظر می رسد مفهوم توسعه شهری پایدار( به طور خاص) و پی بردن به نقش برنامه ریزی شهری در ارتباط با آن ، مستلزم توجه به اصول و ارکان توسعه پایدار (به طور عام) می باشد. هدف از این نوشتار ابدا طرح و جمع بندی تعاریف توسعه پایدار و مشخص کردن ویژگیها و جایگاه توسعه پایدار شهری و آنگاه دستیابی مقدماتی به مفاهیم و اصول کلی آن است. به مقوله پایداری شهری و نحوه استفاده از ابزارهای برنامه ریزی شهری برای تأمین آن نیز در این مقاله اشاره گردیده و در پایان ضمن توجه به اصول مصوب دستور کار21 ، بیانیه «ریو» ، نظرات موجود و همچنین واقعیت ها و معضلات زیست محیطی: حاصل از شهرنشینی؛ملاحظات کلی در جهت برنامه ریزی برای توسعه پایدار شهری(با تأکید بر ملاحظات کالبدی) به صورت پیشنهادی ارائه شده است. کلیدواژگان: توسعه پایدار، توسعه پایدار شهری، برنامه ریزی شهری، توان های محیطی
چهار طاقی گنبددار نقطه عطف معماری مساجد ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین نقشه مساجد قبل از سلجوقی ایران که سادگی و مردمواری آن مورد توجه بوده، الگوی شبستانی است. در کنار سادگی این نقشه معایبی از جمله رواق های متحدالشکل و عدم تأکید مناسب به جهت قبله مورد توجه معماران بوده و هریک به فراخور توجه و با درنظر گرفتن معماری منطقه ای به تغییراتی اقدام نمودند. یکی از مهمترین تغییرات در ایران ورود با تأخیر چهارطاقی گنبددار قبل از اسلام به مساجد به عنوان سالن محراب می باشد که با ترکیب مناسب با ایوان، ضمن کاستن بخشی از ستون های مرکزی یکی از بهترین راه حلهای توجه به جهت قبله و محراب در ساخت مساجد جهان اسلام را پدید می آورد. بعداز این تغییر گونه عام چهار ایوانی که به تازگی در مدارس در خدمت معماری مذهبی ایران درآمده بود به ساخت مساجد وارد گشته و تا به امروز به عنوان نمادی از فضای ایرانی، الگو- نقشه مساجد این خطه می گردد. آیا ورود چهار طاقی گنبددار و ایوان در مساجد ایران به علت مقابله با نقشه شبستانی- عربی می باشد؟ آیا تکیه بهتر به جهت قبله در نمونههای ایرانی نیز مطرح شده و یا اینکه کمبود توجه به بخش محراب و یا مقصوره راه حل ایرانی را در مساجد پارسی جستجو میکند؟ این مقاله با ارایه نظرات مختلف سعی در جواب به این تغییر اساسی ساختار مساجد ایرانی در مقایسه با دیگر نقاط جهان اسلام را دارد.
بازشناسی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفویه درخشان ترین دوره تاریخ معماری ایران است. ایجاد حکومت مرکزی مقتدر و امنیت ناشی از آن، پیشرفت در فنآوری ساختمان، توسعه شهرها، و هنر دوستی پادشاهان صفوی؛ از جمله عوامل شکوفایی معماری این دوران به شمار می آیند. همپای این شکوه و عظمت ، طراحی و ساخت گرمابه ها نیز، به اوج رسید. علاوه بر این، عوامل دیگری همچون اهمیت نظافت، حرمت آب، و نیز رعایت احکام فقه شیعی نیز در توسعه و رشد معماری گرمابه ها مؤثر بوده اند. همه اینها، در کنار خلاقیت و نبوغ هنرمندان و معماران مکتب اصفهان، باعث پیدایی ویژگی هایی در طراحی معماری گرمابه های صفوی شده اند. این مقاله به بازشناسی و معرفی ویژگی های کالبدی گرمابه های ایران در دوره صفوی می پردازد. بدین منظور، ده باب از گرمابه های این دوره برگزیده شده و از لحاظ تعداد، سلسله مراتب و سیرکولاسیون، مساحت، ابعاد و تناسبات فضاها؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. مطالعه انجام شده شباهت های بسیاری را در معماری گرمابه ها نشان می دهد؛ تا حدی که می توان، ویژگی های کالبدی گرمابه ها در مکتب اصفهان را جمع بندی نمود. بدیهی است که برای رسیدن به ویژگی های سبکی، باید وجوه دیگری همچون تزیینات نیز مورد بررسی قرار گیرند.