فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
115 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دلایل تغییر و کاهش عدالت جنسیتی در استفاده از فضای پیرامون مجموعه خواهر امام رضا (ع) پس از اجرای طرح توسعه جدید است. روش شناسی پژوهش، انتقادی است، جهت اجرای عملیات تحقیق از روش مردم نگاری انتقادی بهره گرفته شده است و داده های تحقیق در این مطالعه با استفاده از روش های مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی با توجه به رویکرد انتقادی پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) و نیز تکنیک اشباع نظری، بیست وپنج نفر از بانوان 20 تا 40 سال محله ساغریسازان و مطهری رشت در این مطالعه شرکت کردند و ادراک و توصیف های آنها نسبت به فضای شهری مجموعه خواهر امام شهر رشت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با استفاده از روش" تحلیل گفتمان انتقادی" تحلیل داده ها در سه سطح توصیف (آشکارسازی گزاره ها و محتوای ظاهری)، تفسیر (تعامل بین مصاحبه و بافت) و تبیین (تأثیر دوسویه ساختارها و گفتمان) صورت گرفت؛ نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که در طراحی فضای شهری مذکور دیدگاه ها و نیازهای تمامی استفاده کنندگان از فضا دیده نشده و به دلیل وجود اعمال قدرت های تک بعدی مردانه در بازطراحی فضا، موجبات کاهش حضور بانوان و متعاقباً عدالت جنسیتی را در برداشته است.
الگوهای کالبدی همسایگی در بافت تاریخی یزد؛ شاخصه ها، ابزارهای معمارانه و اصول معماری همسایگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم بهمن ۱۳۹۸ شماره ۸۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: همسایگی و تعامل همسایه ها از ویژگی های جامعه ساکن در شهرهای تاریخی ایران بوده است که در زندگی شهری امروز کمرنگ شده و تبعات و مخاطرات اجتماعی جدی ای را به همراه داشته است. موضوع مورد توجه در مقاله حاضر این است که چگونه کالبد معماری مجموعه های همسایگی شهرهای تاریخی، برخلاف شهرهای جدید، امکان برقراری روابط همسایگی را فراهم می آورده است. هدف پژوهش: این مقاله بر آن است که، با شناسایی عرصه های همسایگی و تجزیه و تحلیل کالبدی آنها، ضمن گونه شناسی الگوهای کالبدی همسایگی، به شناسایی شاخصه های معماری آن و ابزارها و اصول معمارانه به کارگرفته شده برای ظهور و بروز این رفتار اجتماعی در بافت تاریخی یزد بپردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق نظریه داده مبنا بهره گرفته شده است. پس از شناسایی و مشاهده میدانی نمونه های متنوع عرصه های همسایگی در بافت تاریخی یزد از طریق نمونه گیری نظری، نمونه ها توصیف و تحلیل شدند. عمده فرآیند تحلیل از طریق عکس برداری مکرر و ترسیم دیاگرام های فضایی و پلان های شماتیک و درج یادداشت های تصویری و نوشتاری و سپس کدگذاری مراتبی آن ها صورت گرفته است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از آن دارد که، با بهره گرفتن از ابزارهای معمارانه ای چون تغییر مصالح کف و جداره ها (ازاره ها)، مسقف کردن، ایجاد اختلاف سطح، ایجاد امکان نشستن موقت، تغییر تناسبات، تزیینات و تغییر نور و سایه، سه الگوی پایه همسایگی در عرصه نیمه عمومی بافت تاریخی شکل گرفته اند که شامل الگوهای ورودی محور، دربندمحور و ساباط محور هستند. این الگوها با رعایت دو اصل «مجاورت مکانی» و «کیفیت بخشی فضایی»، از طریق شاخص های معماری همسایگی چون مردم واری، آسایش اقلیمی، خلوت، حریم، آسایش عملکردی و امنیت در معابر با افزایش حضورپذیری آنها، در برقراری روابط همسایگی تأثیرگذار بوده اند.
گره در گنبدهای ایرانی؛ نمونه موردی مسجد حکیم
حوزههای تخصصی:
گره ها از پیشرفته ترین آرایه های پوشاننده سطح در معماری ایرانی-اسلامی می باشد. این الگو در ادوار تاریخی ایران و سایر فرهنگ های جهان اسلام نسبت به پیشرفت های که در علوم ریاضی صورت می گرفت توسعه های فروانی یافته است. گسترش گره با سطح تخت مطابق است. اما سطح کروی دارای که یکی از نمونه های آن در معماری گنبدها هستندکه دارای ساختاری است که گره با آن سازگاری ندارد. با این حال گنبدهای متعددی وجود دارد که با گره پوشانیده شدند که یکی از آن ها گنبد مسجد حکیم می باشد. از آن رو که معماری ایرانی متکی بر آموزشی سینه به سینه بود این راه کارها غیر مکتوب و ناشناخته باقی مانده اند. از این رو این تحقیق سعی دارد تا با بررسی این گنبد راه کار استفاده شده در این گنبد در زمینه انتقال گره را کشف کند تا یک روش به روش های کشف شده در مورد انتقال گره به سطوح گنبدی بیفزاید تا در انتقال گره به سطوح معماری معاصر مورد استفاده قرار بگیرد که در این تحقیق با محوریت پرسش های: که چه تمایزی بین سطح تخت و گنبد در انتقال گره وجود دارد؟ و از چه راه کاری برای انتقال گره در گنبد مسجد حکیم اصفهان استفاده شده است؟ با استفاده از روش توصیفی تحلیل به جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایش های میدانی و مطالعه منابع مکتوب پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که کاشیکاری مبتنی بر اصول چهارگانه تقارن است که برای نگاشت شدن با صفحه اقلیدوسی سازگاری دارد و به دلیل تغییر در تراکم مقطع عرضی گنبد نگاشت گره با آن سازگاری ندارد. به این خاطر در گنبد مسجد حکیم، گره ها در مقطع عرضی گنبد از یک دیگر منفصل شده و به گونه ای تنظیم شدن تا با تعریف شمسه مجازی پیوسته به نظر برسند.
برنامه ریزی و مدیریت پسماندهای شهری با رویکرد مشارکت در کاهش اثرات زیست محیطی آن در شهرها (مطالعه موردی: منطقه12 تهران)
حوزههای تخصصی:
مشارکت شهروندان در فرآیند مدیریت پسماند از طریق کاهش تولید وتفکیک پسماندها از یکدیگر در مبدأ به عنوان یکی از کاراترین و اقتصادی ترین روش های پردازشی امروزه در اغلب کشورهای دنیا صورت می گیرد. مدیریت مواد زائد جامد در شهرهای مختلف ایران به دلیل بافت فرهنگی، جمعیت، اقتصاد، مصرف بی رویه مواد، عدم آگاهی و عدم توجه مردم، عدم احساس مسئولیت، طبیعت ناهمگون و گسترده مواد زائد، عدم اجرای مقررات ، قوانین و کمبود امکانات در عرصه خدمات شهری با مشکلاتی روبرو می باشد. به منظور فائق آمدن بر بسیاری از مشکلات لازم است که اقدامات جدی در امر بهینه کردن مراحل مختلف مدیریت مواد زائد تولید و نگهداری در محل، جمع آوری، حمل و نقل، پردازش و بازیافت و دفن بهداشتی صورت گیرد. پس با توجه به ضرورت ساماندهی موارد فوق هدف اصلی پژوهش حاضر برنامه ریزی و مدیریت پسماندهای شهری با رویکرد مشارکت در کاهش اثرات زیست محیطی آن درشهرها(مطالعه موردی: منطقه12 تهران) و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد خسارات ناشی از انتشار آلاینده ها در تهدید سلامت و بهداشت انسانها از اهمیت بیشتری برخوردار شده و به دنبال آن موضوع انتقال اصناف آلاینده به خارج از محدوده شهرها به یکی از مهمترین استراتژی های اتخاذ شده دولت ها در این زمینه مبدل گردیده است. از مهم ترین عوامل موثر بر میزان مشارکت مردم آگاهی ، آموزش و ایجاد انگیزه در آن ها به رو ش های مختلف می باشد، البته آگاهی به تنهایی موثر نمی باشد چون پیامد آگاهی باید تغییر نگرش و در نتیجه تغییر رفتار و اقدام به مشارکت باشد. در روش های آموزش سنتی به مردم گفته می شود که چه کار انجام دهند و مردم تبعیت م یکنند ولی در روش های نوین رویکرد از بالا به پایین مردم در تصمیم گیر یها نیز مشارکت دارند لذا پیشنهاد می گردد که مشارکت مردمی در تصمیم گیریها و سیاستگزار یهای مدیریت مواد زائد در محله افزایش یافته و ارتقاء آگاهی و نگرش و تغییر رفتار در آنان با توجه به روش ها و الگوهای جدید دنیا اجرا شود .
مدل سازی رفتار حرارتی شیشه های ترموکرومیک و ارزیابی میزان کاهش مصرف انرژی در ساختمان های اقلیم ایران با استفاده از نرم افزارDesign Builder
حوزههای تخصصی:
کاهش میزان انرژی مصرفی برای تأمین آسایش حرارتی مطلوب در ساختمانها، همواره یکی از چالشهای طراحان است. در پژوهشهای صورت گرفته در زمینهی عملکرد شیشههای ترموکرومیک در برخی از اقلیمهای خارج از ایران، با شرایط آب و هوایی متفاوت، مشخص شده است که این فناوری در جلوگیری از افزایش دمای محیط داخلی از طریق تابش خورشید و کاهش مصرف انرژی تأثیرگذار است. با این انگیزه در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی عملکرد شیشه های ترموکرومیک، شبیه سازی ساختمانی فرضی توسط نرمافزار «دیزاین بیلدر» در اقلیمهای گوناگون ایران در شهرهای تهران، تبریز، یزد و بندرعباس، انجام گرفته است تا میزان دقیق انرژی مصرف شده در صورت استفاده از شیشه-های ترموکرومیک و شیشههای معمولی در پنجرهی این ساختمان اندازهگیری گردد. اطلاعات بدست آمده مؤید آنست که هر چهار نوع شیشهی ترموکرومیک نسبت به شیشهی معمولی در کاهش مصرف انرژی جهت سرمایش، برتری دارند. در نتیجهی محاسبات مشخص شد که میزان کاهش مصرف انرژی در صورت نصب این نوع شیشهها در اقلیمهای گوناگون ایران از 6% تا 31% خواهد بود. همچنین بیشترین راندمان متعلق به شیشهی ترموکرومیک وانادیم دیاکسید فرآوری شده با واکنشگر مستقیم و در شهر تبریز بوده است.
ارزیابی عوامل موثر در ارتقاء هویت و حس مکانی بر مبنای تجربه حضور در فضاهای شهری با رویکرد هویت تاریخی در شهر همدان
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی شهر همدان دارای ارزش کالبدی و فرهنگی تاریخی است. حفظ بافت های تاریخی به عنوان هویتی ضروری برای ادامه حیات شهرها مهم است. تحقیق صورت گرفته ، در پی بررسی پیوند هویت گذشته با تغییرات ایجاد شده در خیابان بوعلی همدان است و به دنبال بررسی عناصر تاثیرگذار بر هویت تاریخی است. امروزه مفهوم مکان و حس مکان یکی از مهمترین مسائل جهت ارتقاع تعامل بین انسان و فضا است. مقاله حاضر درصدد است تا با شناخت به بررسی عناصر شکل دهندة هویت مکان و حس مکان و همچنین بررسی عوامل موثر در ارتقاء هویت و حس مکانی با رویکرد هویت تاریخی به بررسی تاثیر متریال و رنگ و عناصر و المان ها به ارتقاع هویت تاریخی پی ببرد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش و روش جمع آوری داده ها مبتنی بر و مطالعه مبانی مکان و حس مکان، و مطالعات کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته شود که آیا محور واحد شهری ( پیاده راه خیابان بوعلی) توانسته در ارتقاع هویت تاریخی میدان اصلی شهر تاثیری بگذارد؟
بازشناسی ویژگی های کالبدی و عناصر طبیعی حیاط های مرکزی در خانه های تاریخی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹
83 - 100
حوزههای تخصصی:
حیاط مرکزی به عنوان یکی از الگوهای بومی، کهن و هویت بخش معماری، در ترکیب و سازمان دهی کالبدی- فضایی اغلب خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک شهرهای ایران از جمله شهر اصفهان دیده می شود. هدف این پژوهش، شناسایی ویژگی های کالبدی حیاط های مرکزی از نظر راستای قرارگیری، نسبت ابعادی جداره های رو به حیاط، تناسبات و درصد بازشو ها، نسبت فضای باز و بسته و نسبت عناصر طبیعی (آب و پوشش گیاهی) در خانه های تاریخی شهر اصفهان می باشد. روش این تحقیق مورد پژوهی و توصیفی- تحلیلی است. تحلیل داده ها بر طبق روش کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهدات و اندازه گیری های میدانی صورت گرفته است. در این تحقیق 35 مورد از خانه های تاریخی دارای حیاط مرکزی به صورت غیرتصادفی در دسترس و هدفمند انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج این تحقیق بیانگر این است که زاویه قرارگیری 65 درصد از حیاط های مرکزی مورد مطالعه بین 20-0 درجه جنوب شرقی و غربی می باشد. بیشترین نسبت ابعادی (L/W) حیاط های مرکزی نسبت 4/1:1-2/1:1 می باشد. نسبت فضای باز به کل فضای خانه های تاریخی، 50-20 درصد می باشد. نسبت سطح آب به فضای حیاط مرکزی در 70 درصد از خانه های مورد مطالعه بین 10-2 درصد بوده و نسبت پوشش گیاهی به فضای حیاط در 73 درصد از خانه های مورد مطالعه بین 30-10 درصد می باشد. یافته های این پژوهش می تواند در طراحی بناهای معاصر با الگوی حیاط مرکزی و همچنین بررسی و شناخت ویژگی های اقلیمی حیاط های مرکزی در شهر اصفهان کاربرد داشته باشد.
تبیین عوامل مؤثر بر حضور خودانگیخته دانشجویان معماری در کارگاه طراحی بر اساس تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در پیشبرد روند آموزش معماری، نقش «خود» و انگیزه های درونی دانشجو است؛ این درحالی است که کمتر تحقیقاتی پیرامون آموزش معماری خودانگیخته و عوامل موثر بر آن انجام شده و بیشتر مطالعات متمرکز بر رشته های تئوری محور بوده است. دراین راستا شناسایی عوامل موثر بر افزایش حضور خودانگیخته دانشجویان معماری ضرورت می یابد. مطابق با این هدف، با توجه به تفاوت سیستم دریافت و ادراک اطلاعات در انگیزه ی دانشجویان، 26 نفر از دانشجویان دانشگاه های مختلف در دو گروه 13 نفره با تیپ شخصیتی حسی و شهودی مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهشگران با اتکاء بر روش تئوری داده بنیاد، مصاحبه های عمیقی انجام داده اند و بعد از آنالیز داده ها، عوامل موثر بر خود انگیختگی دانشجویان معماری در پنج حوزه ی«آموزش دانش نظری»، «آموزش مهارت طراحی»، «ارزشیابی»، «ملاحظات رفتاری» و «ملاحظات کالبدی» را شناسایی کرده اند. نتایج بدست آمده، نشان دهنده ترجیحات نسبتا متفاوت دو تیپ شهودی با روند ایده محور و تیپ حسی با روند برنامه محور است. این تفاوت ها، ضرورت توجه به آموزش های چندگانه در مراحل مختلف کارگاه معماری را جهت ایجاد خودانگیختگی دانشجویان بیان می کنند. در این روند، ویژگی های شخصیتی دانشجویان می تواند به عنوان معیار تدریس آموزش معماری، هدایتگر اساتید در انتخاب شیوه های کارآمدتر و همراه با افزایش خودانگیختگی در دانشجویان باشد.
ساختار معماری باروی قلعه ایرج با استناد به کاوش های باستان شناسی (پاییز ۱۳۹۶)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم آبان ۱۳۹۸ شماره ۷۷
15 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قلعه ایرج یکی از محوطه های دوره ساسانی ایران در دشت تهران است. این محوطه با باروی مربع-مستطیلی به ابعاد ۱۴۷۰×۱۳۰۰ متر محدود شده است. تا کنون در مطالعات میدانی هیچ گونه بقایای آثار گسترده معماری از فضای درون محوطه یافت نشده است. از این رو نوشتار حاضر در وهله اول تلاش می کند به این پرسش پاسخ دهد که «۱. ساکنان این محوطه، با قریب به ۱۹۰ هکتار وسعت، در کدام بخش از محوطه سکونت داشته اند؟». پرسش مهم دیگر این است که «۲. نحوه نظم فضایی بقایای معماری در قلعه ایرج چگونه است؟». در پاسخ به این دو پرسش ۱. با توجه به نبود بقایای معماری در فضای درون محوطه و فراوانی بقایای معماری بر روی باروی قلعه ایرج، گمان می رود سکونت در این محوطه روی سازه های معماری بارو بوده است. به علاوه، ۲. با استناد به مطالعات میدانی، فضاهای معماری روی بارو به صورت نظام مند در سراسر باروی قلعه ایرج دیده می شود و شامل ۸۲۸ اتاق یکسان، راهروی سراسری، ۱۴۸ برج دیدبانی و طاق های بیرونی است. هدف: در نوشتار پیش رو تلاش می شود با استناد به داده های باستان شناسی قلعه ایرج، در وهله اول وجود بقایای معماری روی باروی محوطه اثبات شود و در مرحله بعد، کیفیت فضاهای معماری بارو ارزیابی و راجع به انتظام فضایی آن فرضیه هایی ارائه شود. روش: در تحقیق حاضر از روش توصیفی-تحلیلی برای رسیدن به اهداف پژوهش استفاده شده است. در ابتدا بقایای معماری و عناصر فضایی کشف شده از مطالعات میدانی قلعه ایرج توصیف شده است و در ادامه، با قرار دادن این عناصر فضایی در کنار یکدیگر و یافتن یک کلیت، تحلیل و ارزیابی باستان شناسی انجام شده است تا بتوان راجع به ساختار بارو و نظم فضایی آن گمانه هایی مفروض ارائه داد. نتیجه: پیش تر کیفیت بقایای معماری روی باروی محوطه مبهم و تا حدودی نامشخص بود. به نحوی که گمان می رفت روی باروی قلعه ایرج ساخت وسازهای معماری وجود نداشته است. در نتیجه آخرین مطالعات میدانی باستان شناسی در قلعه ایرج، مشخص شد که نه تنها روی باروی قلعه ایرج بقایای آثار معماری وجود دارد، بلکه با ترکیب داده های کاوش و بررسی های باستان شناسی، سازه های معماری در تمام بخش های باروی قلعه ایرج به صورت همسان اجرا شده و شامل اتاق ها، راهروی سراسری، برج های دیدبانی و طاق های بیرونی است. به علاوه، این انتظام معماری در فازهای متأخرتر به دلایل احتمالاً امنیتی تغییر کرده است.
جستاری پیرامون مفهوم و جایگاه سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
45-53
حوزههای تخصصی:
تقریباً تمام نظریه پردازان به نام غربی، کم و بیش گوشه چشمی به بحث سرزندگی داشته و در کتب و مقالات خود به آن اشاره کرده اند. در ایران از سویی به جز طراحان شهری و برخی برنامه ریزان و جغرافی دانان نیرویی از آن استقبال چندانی نکرده است و از سوی دیگر هنوز تفاهم و توافق چندانی بر معنای این مفهوم حکم فرما نشده است و بسیاری از متخصصان آن را شعارگونه و به دلیل عقب نماندن از مد روز به کار می برند. البته این استقبال از موضوع ناشناخته چندان غیر قابل درک نیست و نمونه های مشابه بسیاری به آن در طول سال های مواجهه با غرب و مدرنیسم در ایران تجربه شده است و اغلب راه به افراط و تفریط نیز برده است. در طرفداری از سرزندگی نیز به تبع از بزرگان خارجی حرفه و بدون آنکه به مفهوم و جایگاه آن توجه کافی شود و اینکه برای کی و کجا چنین حسی مناسب است، شعار سر داده می شود. در مطالعه حاضر، معنی و جایگاه سرزندگی شهری و سوء برداشت از این مفهوم در بافت های شهری ایران مورد بحث قرار گرفته است.
پایش تغییرات کاربری اراضی به سمت مناطق مخاطره آفرین (مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام آباد غرب)
منبع:
هویت محیط دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
15 - 27
حوزههای تخصصی:
توسعه و رشد شهرنشینی در طی سال های اخیر از عوامل تغییرات کاربری های اراضی بوده است. در این تحقیق به پایش تغییرات کاربری اراضی محدوده شهری اسلام آباد غرب و روند توسعه کاربری سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین پرداخته شده است. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ای (لندست 4، 7 و 8) سال های 1990، 2000، 2010 و 2018 استفاده شده است که پس از تهیه نقشه کاربری اراضی در نرم افزار ENVI، با استفاده از نرم افزار IDRISI تغییرات صورت گرفته آنالیز شده است و همچنین با استفاده از مدل LCM روند توسعه نواحی سکونتگاهی برای سال های 2035 و 2050 پیش بینی شده است و در نهایت روند توسعه نواحی سکونتگاهی در مناطق مخاطره آفرین مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که در طی دوره زمانی 28 ساله (از سال 1990 تا 2018)، کاربری سکونتگاهی از 7/7 کیلومترمربع در سال 1990 به 8/13 کیلومترمربع در سال 2018 افزایش یافته است و همچنین نتیجه پیش بینی روند تغییرات نواحی سکونتگاهی بیانگر این است که این نواحی تا سال 2035 و 2050 به ترتیب به 5/16 و 7/18 کیلومترمربع افزایش خواهند یافت. به علاوه، نتایج ارزیابی روند توسعه نواحی سکونتگاهی به سمت مناطق مخاطره آفرین بیانگر این است که از مجموع وسعت کل نواحی سکونتگاهی در سال 1990 حدود 9/. کیلومترمربع در محدوده مناطق مخاطره آفرین بوده است که این میزان برای سال های 2000، 2010 و 2018 به ترتیب به 5/1، 9/1 و 6/2 کیلومترمربع افزایش یافته است که بیش ترین مقدار آن مربوط به نواحی شمالی محدوده شهری اسلام آباد بوده است.
سنجش میزان سرزندگی در چهارراه ولی عصر شهر تهران بر مبنای تحلیل الگوهای فعالیتی موجود در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ شماره ۷۱
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :امروزه با فراگیر شدن سبک زندگی مدرن، توجه به جنبه های جامعه شناسی محیطی در شهرها بیش از هر زمان دیگری موردتوجه برنامه ریزان و طراحان شهری قرار گرفته است. این امر سبب شده که شهرها و فضاهای شهری موجود در آنها فراتر از کالبد موجود در آنها و سازه های نسبتاً عظیمی که در آنها احداث شده است، موردتوجه قرار گیرند. در فضاهای شهری، به عامل سرزندگی نسبت به دیگر عوامل جامعه شناختی توجه ویژه شده است. این امر به سبب انتظارات و توقعاتی است که بلافاصله بعد از مطرح شدن نام فضای شهری در اذهان شهروندان شکل می گیرد. در واقع، یکی از برجسته ترین توقعاتی که افراد از فضاهای شهری دارند، پویایی و نشاط آن فضاهاست که در قالب مفهوم سرزندگی شهری معنا می شود. هدف :به نظر می رسد عاملی که نقش حیاتی در ایجاد این سرزندگی ایفا می کند، وجود فعالیت هایی است که در متن فضاهای شهری وجود دارد. تحقیق حاضر، با هدف بررسی تأثیر و نقش الگوهای فعالیتی موجود بر میزان سرزندگی فضاهای شهری شکل گرفته است. چهارراه ولی عصر تهران بر اساس مطالعات صورت گرفته به عنوان نقطه ای کلیدی در قلب شهر تهران و در ساختار شهر تهران شناسایی شده و به عنوان یک فضای (سطحی) کاملاً شهری سرشار از الگوهای فعالیتی متفاوت است، اما تحقیقات پیشین نشان می دهد که سرزندگی در این فضا در سطح مطلوبی قرار ندارد. به همین دلیل بررسی میزان سرزندگی مبتنی بر الگوهای فعالیتی موجود در این فضای مهم شهری مورد پرسش قرار گرفت. روش تحقیق :روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است که در بخش تحلیل، پس از تدوین پرسش نامه بر اساس مدل مفهومی تحقیق و توزیع آن، روش رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS19 برای بررسی رابطه میان متغیرهای عملکردی و تأثیر آن بر میزان تعاملات اجتماعی به کار گرفته شد. نتایج :نتایج نشان دادند که متغیر ابعاد عملکردی در جهات چهارگانه چهارراه به عنوان متغیری حیاتی در تعیین میزان تعاملات اجتماعی و در نتیجه ایجاد سرزندگی در چهارراه ولی عصر ایفای نقش می کند. این در حالیست که به نظر می رسد غفلت از برنامه ریزی خردمقیاس مبتنی بر دو عامل ایستایی/پویایی در هر دو جبهه شمالی و جنوبی و تنوع در الگوی فعالیتی به خصوص در جبهه جنوبی چهارراه ولی عصر به عنوان عوامل تضعیف کننده تعاملات اجتماعی و سرزندگی شهری عمل می کنند.
تبیین مدلی در شناسایی و تقویت عوامل تأثیرگذار بر حس مکان و خاطره جمعی (نمونه موردی: حاشیه رودخانه دز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم احساس تعلق انسان به محیط پیرامون و فضاهای شهری یکی از مشکلاتی است که در نوشته های صاحب نظران و نظریات مردم دیده می شود. تبدیل شدن یک فضا به مکان و به تبع آن، پدید آمدن حس مکان، محصول مؤلفه های عینی و ذهنی است. تأثیر توأمان این مؤلفه ها به معنادار شدن مکان نزد مخاطب می انجامد و محیط را به عنصری هویت بخش تبدیل می کند. این پژوهش در پی آن است که رابطه میان مؤلفه های عینی و ذهنی فضا و سطوح حس مکان را شناسایی کند. لذا با بهره گیری از روشی کیفی تحلیلی، چارچوب نظری در قالب نمودارهایی تدوین شده است. نتیجه این تحقیق تبیین مدلی در شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حس مکان و خاطره جمعی است. این مدل، مؤلفه های مؤثر بر پیدایش حس مکان را به دو دسته عینی و ذهنی تقسیم بندی می کند. مؤلفه های عینی با معیارهای کالبدی که به پیدایش قرارگاه های رفتاری می انجامد و مؤلفه های ذهنی با تصاویر ذهنی فردی و تصاویر ذهنی جمعی که به پیدایش خاطره انگیزی مکان می انجامد، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه و در چارچوب این مدل، عوامل مذکور از طریق پرسشنامه های کیفی و مشاهدات میدانی در حاشیه رود دز ارزیابی گردیده و کارایی مدل سنجیده شده است. در واقع، نمودارهای تدوین شده در بخش اول می توانند چارچوبی برای ارزیابی ویژگی های یک مکان باشند و به کار بردن آن ها در ارتباط با رود، در عین ارزیابی محدوده، روشی کاربردی را برای سنجش سایر مکان ها ارائه می دهد. تحلیل پرسشنامه ها نشان می دهد آسیاب ها، پل قدیم و رودخانه دز، با دارا بودن معانی عمیق در ذهن مخاطبان، مراتب بالایی از حس مکان و خاطره انگیزی را دارا می باشند. این سطح از حس مکان نزد هر سه دسته از پرسش شوندگان (دزفولی ها، دزفولی های ساکن تهران و گردشگران) پدید آمده است. همچنین تحقیق موردی نشان دهنده آن است که رابطه معناداری میان سطح معنای مکان و سطح حس مکان وجود دارد.
فرآیند تدقیق عنوان پژوهش مسئله-محور و بوم-خاست دکتری در ایران: تعریف پژوهش پیرامون "خاطره جمعی" در شهر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه انتخاب موضوع پژوهش دکتری تخصصی به ویژه در علوم انسانی و دانش های میان رشته ای نظیر معماری، برنامه ریزی و طراحی شهری همواره دغدغه پژوهشگران بوده است. باوجود منابع پراکنده روش شناختی، سرگردانی در طرح مسئله پژوهش به چشم می خورد و انتخاب موضوع عمدتاً با نگاه ترجمه ای به پیشینه علمی متعلق به بسترهای سرزمینی دیگر صورت می پذیرد. درنتیجه دیالکتیک عام و خاص پژوهش (آموختن علم به مفهوم جهان شمول و قرار دادن آن در ظرف محلی) و رعایت اصالت بومی در طرح موضوعات پژوهشی مورد کم توجهی قرار گرفته و اتخاذ مبنای روش شناختی که بتواند ضمن تضمین دیالکتیک عام و خاص، به شکل گیری پژوهشی بوم-خاست منجر شود، مغفول می ماند. پژوهش حاضر با هدف تبیین فرآیند تدقیق عنوان پژوهش دکتری با رویکرد مسئله-محور و با احترام به اصالت سرزمینی پژوهش انجام گردیده است. بدین منظور در این نوشتار، ضمن بررسی ماهیت پژوهش دکتری و مطالعه انواع پژوهش، به دیالکتیک عام و خاص پژوهش و ضرورت انجام پژوهش مسئله-محور و همچنین فرآیند شناسایی مسئله واجد ارزش پژوهشی پرداخته شده است. سرانجام، یک چارچوب روش شناختی پنج مرحله ای در انتخاب مسئله و تدقیق عنوان پژوهش دکتری پیشنهاد گردیده و مدل روش شناختی پیشنهادی، در انتخاب موضوع پژوهش دکتری شهرسازی پیرامون "خاطره جمعی" به کار گرفته شده است.
بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی ساختار فضایی شهر و منطقه ای در طول دو دهه اخیر بی تردید یکی از پرچالش ترین مباحث در این حوزه بوده است. تا به امروز، مطالعات انجام شده بیشتر معطوف بر شناسایی و تحلیل ساختار فضایی و چگونگی توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بوده و مطالعات جامع و کاملی مبتنی بر بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای انجام نشده است. هدف: در این راستا، هدف پژوهش، بررسی عوامل و نیروهای محرک موثر بر شکل گیری، تغییر و تکوین ساختار فضایی شهری و منطقه ای می باشد. روش: جهت انجام تحقیق از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است؛ در گام نخست، پس از مشخص شدن حوزه مطالعه و واژه های کلیدی جهت جستجو در پایگاه های داده ای معتبر- انگلیسی زبان منتشر شده- بین سال های 1998 تا فوریه 2019، 66 مطالعه برای بررسی انتخاب گردید. در گام بعدی، تلخیص داده ها و کدگذاری انجام و در نهایت عوامل و نیروهای محرک موثر دسته بندی و تحلیل گردید. نتایج و یافته ها: نتایج بررسی نشان داد 8 عامل شامل تغییرات جمعیتی و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، زیرساخت و تجهیزات، کالبدی و محیطی، نهادی، قوانین و مقررات و جهانی شدن و نیروهای محرک متناظر با این عوامل بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای موثرند. این مقاله بحث می نماید که عوامل و نیروهای محرک نه به صورت مستقل و واحد بلکه تحت تاثیر یکدیگر و برآیند برهمکنش آن ها بر ساختار فضایی تأثیر می گذارد.
مقایسه برخی مؤلفه های محیطی مؤثر بر ابعاد استاندارد در فضاهای اداری مقایسه استاندارد کشور ایران با چند نمونه از کشورهای توسعه یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
ابعاد استاندارد در فضای داخلی ادارات این اطمینان را ایجاد می نماید که واگذاری این فضا، عادلانه، مؤثر و منعکس کننده نیازهای کاربردی کار باشد. استاندارد راهکاری است که سازگاری برنامه ریزی و بودجه بندی با هم را تضمین می کند. در این خصوص این مقاله سعی دارد در بخش مطالعات کیفی خود ضمن بیان اهمیت تهیه چنین استانداردی با تکیه بر علم روان شناسی محیطی به مرور توصیفی علل تفاوت ها در ابعاد مورد نیاز فضای کار افراد بپردازد و در ادامه و در بخش پایانی مقاله به منظور بررسی صحت مطالعات انجام شده به روش مقایسه تطبیقی به بررسی استاندارد ابعاد در نمونه های مختلف پرداخته می شود. در انتخاب جامعه آماری پژوهش از مرزهای جغرافیایی بهره گرفتیم. نتایجی که جدول به دست آمده ارائه می دهد تأثیر مطالعات مقاله را به روشنی نشان می دهد. در این بررسی به منظور گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و از روش تحقیق تطبیقی- مقایسه ای بهره برده ایم که مبنای این مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش زمینه فهم تأثیر عوامل محیطی را در طراحی فضای داخلی میسر می سازد. همچنین ضمن آشنایی با نکات مورد توجه در این حوزه می توان در مقیاس خرد، تفاوت های محیطی در شهرهای مختلف را در نظر داشت و بر میزان کارایی و رضایتمندی این فضاها افزود.
نقش آفرینی تفکر روایت محور و فرصت های آن در کارگاه های آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 100
حوزههای تخصصی:
توجه به زندگی انسان و نحوه ی حضور و رفتار او در فضا، از دغدغه های اصلی در طراحی معماری است. از رویکردهای مطرح در این خصوص، تفکر روایت محور در معماری و آموزش آن است. این جستار به بررسی رویکردهای ورود و حضور روایت در فرآیند طراحی و فرصت ها، قابلیت ها و راهکارهای عملی آن در ارتقای آموزش طراحی معماری مبتنی بر زندگی پرداخته است. این بررسی با استفاده از روش اقدام پژوهی؛ از یک سو با مطالعهی تجربیات موجود و ادبیات نظری مرتبط، و از سوی دیگر با پایش نقش و جایگاه تفکر روایت محور در پیش برد طراحی دانشجویان کارگاه طرح یک دانشگاه فردوسی انجام گرفته و از طریق مقایسه ی این دو، به دنبال آشکارسازی و سنجش میزان پاسخ دهی عرصه های نقش آفرینی روایت در فرآیند طراحی برآمده است. نتایج تحلیل ها حاکی از آن است که تفکر روایت محور و تمرین های مرتبط، بازخورد مثبتی در پیش برد و تسهیل فرآیند طراحی دارد و می تواند متناسب با موضوع کارگاه، سطح آموزشی، مراحل مختلف فرآیند و ویژگی دانشجویان، کاربردهای متفاوتی در تمامی مراحل فرآیند طراحی داشته باشد. از سوی دیگر، برخی بازخوردهای منفی دانشجویان و تحلیل مربیان از روند کارگاه، زمینه هایی برای بازبینی و یا ارتقای این رویکرد را آشکار ساخت که در بین آنها می توان به لزوم پرهیز از قرار گرفتن روایت ها در مسیر تخیل غیرواقع بینانه اشاره کرد.
تبیین تأثیر معماری نئوکلاسیک قرن 18 و 19 روسیه بر معماری بناهای اداری-خدماتی ایران (دوره قاجار و پهلوی اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
73 - 86
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله :یکی از عوامل مهم درک و شناخت عالم تجدد توسط ایرانیان، جنگ های ده ساله ایران و روس بوده است و سفرهای صورت گرفته توسط صاحب منصبان به روسیه، به واسطه رخدادهای تاریخی و سیاسی بعد از جنگ، عامل اصلی رویارویی با دنیای جدید و مشاهده تجدد به شمار می آید. از این رو، در راستای تعاملات دیرینه در زمینه های مختلف با روسیه و از طرفی به واسطه هم جواری دو کشور، به نظر می رسد که با انعقاد قراردادهای متعدد، علاوه بر افزایش حضور روس ها در ایران (خصوصاً در نواحی شمالی) و ساخت ابنیه مختلف با دانش معماری آن زمان (معماری نئوکلاسیک)، صاحب منصبان ایرانی نیز با مشاهده بناهای نئوکلاسیک روسیه، در راستای نمایش قدرت حکومت خویش، اقدام به ساخت بناهایی با معماری الهام گرفته از این سبک در ایران کرده اند. هدف :هدف از این پژوهش، بررسی نقش روسیه در نحوه ورود معماری اروپا و عناصر معماری غربی به ایران و شناسایی الگوهای معماری نئوکلاسیک روسی و بازیابی آنها در بناهای اداری-خدماتی ایران است. روش تحقیق:این پژوهش به صورت تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی صورت گرفته است که از روش تحقیق تاریخی-تفسیری در گردآوری مبانی نظری تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در حیطه معماری استفاده شده است. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که روسیه نقش بسیار مهمی در ورود عناصر معماری غربی به ایران طی سه مرحله «درک»، «مشاهده» و «اجرا» داشته است. الگوها در هر سه حوزه پلان، حجم و نما تأثیرگذار بوده اند که ظهور مؤلفه های عینی، نسبت به دو مؤلفه دیگر، شاخص تر بوده است. پارامترهای معماری پرکاربرد این سبک در بناهای اداری-خدماتی ایران عبارت اند از: راهروهای طولانی و اتاق های متعدد در اطراف آن، سقف شیروانی، بالکن، پنجره های نیم دایره ای و مستطیل شکل باریک و بلند و طارمی های تزئینی.
جایگاه فن آوری در معماری سنتی و نوین (مطالعه موردی: ایران)
حوزههای تخصصی:
سرعت بالاى تحولات تکنولوژیک در دو دهه اخیر چنان مغلوب کننده بوده است که تبعات گوناگونى در معمارى در پیش داشته و سبب شده است معماران گرایش هاى گوناگونى در امر طراحى و ساخت بناها پیدا کنند. در واقع تکنولوژی، دانش ما را تحت تأثیر قرار داده و شناخت ما را از جهان پیرامون، تغییر داده و باعث شده تا فضاهای معمارى جدیدى را متصور شویم. این پژوهش بر پایه روش تحقیق کیفی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و مرور منابع الکترونیکی در زمینه تاثیر فناوری و تکنولوژی بر معماری سنتی و نوین ایران انجام شده است. نتایج نشان داد که در معماری سنتی ایران، تکنولوژی در سیستم های سازه ای با توجه به عملکرد بنا، مصالح، شکل و جغرافیای منطقه شامل قوس ها، طاق ها و گنبد بوده و مصالح سنتی شامل مصالح سنگین و ملات چسبنده است ولیکن در معماری مدرن تکنولوژی در سیستم های سازه ای از تنوع بسیار کمی برخوردار بوده آجر هنوز از عناصر اصلی جدا کننده در دیوارها و سقف ها و استفاده از دو سیستم اجرای سقف های طاق ضربی و تیرچه بلوک بسیار متداول است و مصالح عمومی به علت عدم فرهنگ سازی مناسب برای کارفرمایان و عموم مردم شامل فولاد و بتن به صورتی ناقص و ناکارآمد و ابتدایی در حال استفاده است.
تحلیلی بر ابعاد وجودی معماری مجموعه های صنعتی براساس علل اربعه ارسطویی
حوزههای تخصصی:
این نوشتار حاکی از آن بوده که معماری مجموعه های صنعتی کمتر مورد پژوهش بوده و سهم آن (در دانش ایران) در مقایسه با دیگر کاربری ها کمتر است. در این شرایط، پژوهش های معماری در این زمینه می بایست به ادبیات پایه معطوف شوند تا بتوان شرایط را برای پژوهش های آتی هموار نمود. چیستی ابعاد وجودی معماری در این مجموعه ها یکی از بخش های همین ادبیات پایه تلقی شده که در دستور کار این مقاله قرار گرفته است. این مقاله ماهیتی توصیفی-تحلیلی داشته و از استدلال های منطقی برای این منظور استفاده نموده است. همچنین در این مقاله سعی شده از علل اربعه ارسطو برای تحلیل ابعاد مختلف معماری مجموعه های صنعتی بهره گرفته شود. نتایج مؤید آن است که سازمان و فرد دو بخش اصلی علت فاعلی این معماری بوده که از مراحل امکان سنجی مالی/فنی تا تست/راه اندازی، بهره برداری و... بسته به نوع قراردادهای صنعتی و نقش های پذیراشده در این راستا، با کمک گرفتن از علت مادی یعنی تکنولوژی های فنی مرتبط با محصول (نظیر فرآیند تولید، تجهیزات و...) و تکنولوژی های ساختمانی، سازه و... سعی می کنند تا به این معماری صورت دهند. این صورت خود را به شکل چیدمان فضاها و تجهیزات داخلی (متناسب با خط تولید)، حال وهوای پیکره بیرونی (متناسب با سبک های رایج) و نحوه همکناری واحدها در کنار یکدیگر (متناسب با بافت صنعتی موردنظر) ارائه می کند. همچنین، علت غایی آنها، رسیدن به فضای مناسب برای تولید کالا یا ارائه خدمات است.