فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
افراد ناتوان جسمی و حرکتی یا سالمندان حضور خود را تا اندازه ای بسیار زیاد وابسته به شرایط مناسب فضای شهری ای که می خواهند وارد آن شوند می دانند. آنچه اهمیت دارد این است که می توان در کوچک ترین مقیاس به طور نمونه در محله ای نمونه به طراحی و مناسب سازی پارک محله ای، کتابخانه ، فرهنگسرا، اماکن ورزشی و مراکز خرید پرداخت تا یاری رسان حضور این افراد در محدوده محل زندگی خود باشد. بیشتر این افراد اکنون برای انجام ابتدایی ترین کارهای روزمره خود به خصوص در اجتماع با مشکلات فراوان روبه رو هستند. با در نظر داشتن آمار و تعداد این افراد می توان حداقل زمینه های مناسب سازی محیط را برای انجام فعالیت های روزمره آنان فراهم کرد تا نگاه ها و چشم ها به دیدن و حضور آنها عادت کند و آنان نیز لذت حضور در جامعه را زیر آسمان خدا، خودکفا و بدون نیاز به همراه درک کنند.ضرورت و اهمیت پرداختن به فضا های مناسب برای سالمندان در كشور ما نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است . زیرا درصد بالای جمعیت جوان امروز گویای بالا بودن نرخ رشد جمعیت سالمند در سال های آتی خواهد بود. لذا توجه ویژه به نیازهای سالمندان در فضاهای شهری از جنبه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی (افزایش بازدهی و رونق فضاهای تجاری و اشتغال) فرهنگی و غیره از اهمیت ویژه ای برخوردار است .در این پژوهش سعی بر این است در ابتدا با در نظرگرفتن ویژگی های سالمندان و محدودیت های فیزیکی و جسمی به ارزیابی نیازمندیهای سالمندان در فضای باز (پارک لاله تهران با تاکید بر بررسی انجام شده در بیوک پارک ترکیه وپیاده سازی آن روش در ایران با این تفاوت که فصل و جنسیت نیز مورد توجه قرار گرفته است.) و مقایسه نحوه استفاده آنان از فضای باز در فصل زمستان پرداخته شود.
فضای جریان ها و فضای مکان ها، از تقابل تا تعامل: واکاوی تاثیر فناوری های جدید بر ویژگی های فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 124
حوزههای تخصصی:
پیشرفت قابلیت های فناوری های دیجیتال و برخط (آنلاین) که به عنوان فناوری های جدید شناخته می شوند، در طول در حدود نیم قرنی که از ظهورشان می گذرد موجب نزدیکی و پیوند فضای مجازی شکل گرفته توسط آنها با فضای کالبدی شهرها شده است. امروزه برای بسیاری تصور حضور در فضای شهری بدون دسترسی به نقشه های بهنگام در گوشی های هوشمند و مکانمندسازی خود در جهان اطلاعات بسیار مشکل به نظر می رسد. محیط شهرها و فضاهای عمومی شهری اکنون متأثر از قابلیت ها و ویژگی های حاصل از دو فضایی شدن دیگرگونه درک، تجربه و ساخته می شوند و فهم جریان زندگی شهری و محتوای فضای شهری امروز تنها با شناخت این ویژگی های جدید امکان پذیر خواهد بود. مقاله حاضر در پویشی نظری به تشریح و تحلیل تحولات ارتباط فناوری با موضوعات مکانی و تاثیرات آن بر ویژگی های فضای شهری معاصر پرداخته است و شامل دو بخش اصلی می باشد. در بخش اول با رویکرد تحلیلی-تاریخی تحولات ارتباط فناوری با شهر و موضوعات مکانی از دهه 1970 تا به امروز تشریح شده اند. در بخش دوم با رویکردی تحلیلی-تطبیقی سه ویژگی کلیدی فضای شهری خوب شامل ادراک پذیری، جامعه پذیری و تنوع فعالیتی در بستر شهر دوفضایی معاصر بازتعریف شده اند. بر اساس یافته های پژوهش ادراک فضا دیگر نه فقط از طریق درگیری حسی با مکان، بلکه با دسترسی به لایه اطلاعاتی و آگاهی از داده ها، تاریخ و روایت های مربوط به مکان شکل می گیرد؛ تجربه اجتماعی در فضای شهری بیش از روابط چهره به چهره، حول موضوعات مشخص و با اتصال به شبکه های گسترده و موقت معنا می یابد؛ و فضاهای شهری نه مکان های مکث، بلکه محل شکل گیری گره های برخورد جریان های مادی و برخط شهری هستند. طراحی و مدیریت فضای شهری هیبریدی تنها با توجه به کیفیت های جدید می تواند بستر لازم برای جریان زندگی شهری دوفضایی را فراهم آورد.
چارچوب فرآیند طراحی برای استفاده مجدد از ساختمان های موجود؛ نمونه موردی: سیلوی قدیم گندم شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به روند توسعه و تغییر در جوامع امروزی و زوال اجتناب ناپذیر ساختمان ها، بهسازی و استفاده مجدد تطبیقی، یکی از مناسب ترین گزینه ها جهت انطباق با شرایط و نیازهای جدید هر بنا است. این عمل چه در مراحل اولیه تصمیم گیری و چه در فرآیند طراحی و انتخاب کاربری جایگزین به علت موارد متعدد دخیل در تصمیم گیری، با پیچیدگی هایی مواجه است. بنابراین در این مسیر، چارچوب و سیر مشخص و سیستماتیکی جهت کنترل و هدایت امر نیاز است. نظر به عدم ارائه چنین چارچوبی در ایران، در این مطالعه سعی شده است تا با بررسی پتانسیل استفاده مجدد تطبیقی از یک ساختمان موجود و بررسی نحوه ی تعیین کاربری جایگزین مناسب برای آن، ضمن معرفی مدل های آکادمیک، روند تصمیم گیری به عنوان یک الگو قابل استفاده باشد. بدین منظور، سیلوی قدیم شهر شیراز به عنوان نمونه انتخاب و ضمن پتانسیل سنجی، فرآیند انتخاب کاربری جایگزین نیز معرفی گردیده است. نتایج نشان می دهد که پتانسیل سیلو برای استفاده مجدد تطبیقی، بالا و نیز کاربری مناسب جایگزین برای آن فرهنگی- گردشگری است. دستاورد این مطالعه می تواند به عنوان یک الگو برای طراحان و معماران برای استفاده مجدد تطبیقی از ساختمان های موجود با عمر کالبدی حداقل 20 سال و در بافت های شهری قابل استفاده باشد.
عناصر و ویژگی های محیطی پیرامون باغ های مظهرخانه ای، براساس مطالعه نمونه هایی از باغ های حکومتی و رسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باوجود مطالعات متعدد، تأثیر باغ و عوامل شکل دهنده آن بر محیط پیرامون، ممکن است به خوبی مطالعه نشده باشد. این عدم شناخت در کنار عوامل دیگر، همواره باعث شده است تا قلمرو باغ ها نادیده گرفته شود و در اثر توسعه های شهری در نواحی حومه ای و همچنین توسعه زیرساخت ها آسیب ببیند و فهم ما را از الگوهای بومیِ زیست فرو کاهد و حفاظت از نمونه های باقی مانده را نیز دشوار کند. نمونه های پرشماری از باغ های حومه ای مرتبط با یک قنات، در مناطق کویری ایران و معمولاً در نواحی نزدیک تر به کوهپایه ها قابل شناسایی اند. این نوع از باغ های مرتبط با قنات و مظهرخانه آن تأثیر قابل توجهی بر محیط پیرامون خود داشته اند. به نظر می رسد رابطه این باغ ها با قنات و مظهرخانه آن و همچنین ارتباط این ترکیب با محیط پیرامون به پیدایش عناصر مشخصی در اطراف آن ها منجر شده است که در نسبت با یکدیگر، بر گِرد باغ اصلی قرار دارند. بنابراین پرسش های اصلی پژوهش این است که اجزاء و عناصر مورد نظر چه هستند و چگونه و با چه ساختاری با هم ترکیب شده اند. هدف این مقاله شناخت این عناصر و ویژگی هایی است که حاصل ترکیب عناصر یادشده در ساختاری مشخص اند. روش تحقیق، تفسیری تاریخی است و از راه بررسی میدانی و کتابخانه ایِ نمونه هایی از باغ های مرتبط با مظهرخانه میسر شده که کمتر در معرض تغییر و توسعه قرار گرفته باشند و درعین حال منابع نوشتاری و تصویری نیز اطلاعات کافی از محیط آن ها در اختیار قرار می دهند. علاوه براین، باغ هایی در انجام تحقیق مدنظر بوده اند که همچون باغ های حکومتی عناصر و ترکیب های یادشده به طور مفصل تری پیرامون آنها به کار گرفته شده اند. جست وجو در محیط پیرامونی این باغ ها و تفسیر داده هایی که متون و تصاویر در اختیار می گذارند، نشان می دهد علاوه بر آن عناصر مشترک و مشابه شامل باغ اصلی، جلوخان، خیابان، بناهای مرتبط با آب و مجموعه ای از باغ ها و خانه باغ ها که پیرامون این نوع از باغ ها وجود دارد، ساختار شکل دهنده مشترکی نیز پیرامون آن ها قابل بازیابی است. این ساختارِ متکی بر آب قنات، زیست و زراعت پیرامون باغ را میسر کرده و آن را با نواحی دیگر پیوند داده است.
ارزیابی آسیب پذیری شهر پردیس با رویکرد پدافند غیرعامل و استفاده از روش همپوشانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
16 - 32
حوزههای تخصصی:
شناسایی مناطق مستعد آسیب در مقابل حملات نظامی، از مهم ترین موضوعات مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری است، همچنین بسیاری از صاحب نظران مباحث شهری، حفظ امنیت شهروندان را از مهم ترین وظایف حکومت ها برشمرده اند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی مناطق شهر پردیس بر اساس اصول پدافند غیرعامل و شناسایی مناطق دارای بیشترین و کمترین میزان آسیب پذیری در برابر حملات نظامی است. بر این اساس با به کارگیری داده های مکان مبنا مستخرج از بانک اطلاعات مکانی شهرداری پردیس و اطلاعات سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران، ابتدا معیارهای گردآوری شده با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای ارزش گذاری شده و سپس با استفاده از توابع فازی، استانداردسازی می شوند. در آخرین مرحله نقشه های استاندارد شده با استفاده از تکنیک گاما همپوشانی شده و نقشه آسیب پذیری تولید می شود. خروجی های پژوهش نشان از تمرکز نواحی دارای کمترین میزان آسیب پذیری در مرکز شهر پردیس و سه فاز ابتدایی آن دارد. فازهای ششم، هشتم، نهم، دهم و یازدهم بعنوان مناطق دارای بیشترین میزان آسیب پذیری و به تبع آن کمترین میزان دسترسی پذیری شناخته شده اند. تعداد جمعیت ساکن در هر پهنه نشان از پراکنش صحیح جمعیت اسکان یافته در شهر پردیس است بطوری که تنها حدود هشت درصد از جمعیت شهر پردیس در نواحی دارای آسیب پذیری متوسط به بالا زندگی می کنند.
توسعه منطقه ساحلی مکران در پرتو منطقه آزاد تجاری- صنعتی چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله سیاست های توسعه منطقه ای ایجاد مناطق آزاد تجاری [1] ، مناطق ویژه اقتصادی [2] یا مناطق پردازش توسعه صادرات [3] به نحوی است که باعث ارتقا ظرفیت اجتماعات برای پاسخگویی به نیازها گردد. درحالی که در این مناطق بیشتر "توسعه جزیره ای" با انتشار کمینه آثار به منطقه را شاهد بوده و توسعه در مورد وضعیت زندگی جامعه محلی رخ نداده است. هدف این پژوهش به تبیین نقش توسعه ای منطقه آزاد چابهار بر محدوده فراگیر (منطقه مکران) اختصاص یافته است. این هدف با استفاده از روش شبه تجربی [4] ، در قالب گام هایی متواتر برآورده می شود؛ نخست، اندازه گیری مدل مفهومی شامل معیارها و شاخص ها، درنتیجه فراتلفیق اسنادی و مصاحبه ها تعریف و با استفاده از داده های آماری و فضایی در مقاطع زمانی پیش و پس از احداث منطقه موردسنجش قرار گرفت. نتایج، از طریق مصاحبه با کنشگران اعتبارسنجی شده و در قالب روش متاسوات، پیشنهاد های راهبردی برای ارتقا نقش منطقه آزاد چابهار ارائه می شوند. نتایج نشان می دهد با احداث این منطقه آزاد، ظرفیت هایی برای توسعه ایجاد شده؛ اما چون این منطقه از ابتدا فاقد برنامه ریزی بلندمدت و پیوست های اجتماعی بوده، پدیده های نامطلوبی ازجمله جدایی گزینی اجتماعی و توسعه نامتوازن را به همراه داشته است. منطقه ای تجاری که انتظار می رفت توسعه را به منطقه فراگیر نشر دهد، به گره ای بدل شده که جمعیت را به شهر سرازیر کرده؛ اما از عهده برآورده ساختن انتظارات ساکنان برنیامده است. <br clear="all" />
تحلیل اثر جریانات فضایی در تحولات کالبدی - فضایی روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی پیرامون کلانشهر کرج، دهستان تنکمان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، سکونتگاه های روستایی در جریان دگرگونی های مکانی - فضایی دچار تحولاتی شده اند که متأثر از نوع و ماهیت جریان ها و روابط فضایی بین آن ها و شهرها (به ویژه کلانشهرها) بوده است. جریان مردم و جریان پول مهم ترین جریان هایی هستند که تحولات روستاهای پیرامونی را سبب شده اند. در بین این تحولات اگر چه بیشتر در ساختار کالبدی بوده ولی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی را نیز تحت تأثیر قرار داده است . هدف تحقیق حاضر تحلیل روند جریانات فضایی متأثر از تعاملات روستاشهری و دگرگونی کالبدی– فضایی سکونتگاه های روستایی بخش تنکمان شمالی واقع در پیرامون کلانشهر کرج به روش توصیفی- تحلیلی می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، شناختی و به لحاظ نوع داده، کیفی – کمی و به لحاظ زمان مقطعی است. شیوه گردآوری داده نیز از نوع اسنادی – پیمایشی است که تجزیه و تحلیل آن ها با روش توصیفی – تحلیلی، همبستگی انجام شده است. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته در محدوده مورد مطالعه تکمیل و با بهره گیری از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با استفاده از Gis نقشه های جریانات ترسیم شده است. نتایج یافته ها نشان دهنده آن است که در فرایند جریانات فضایی، جریان سرمایه از نقش آفرینی بیشتری نسبت به سایر جریان های فضایی برخوردار است. اثربخشی این جریان سرمایه بدون دخالت سرمایه گذاری دولتی و بیشتر توسط بخش خصوصی و روستاییان به منظور کسب سودآوری تحقق یافته است. برایند تمامی جریان های فضایی موجب تغییر در الگوی معماری مساکن، مقاوم سازی و بهبود کیفیت مساکن روستایی همراه با افزایش تعداد واحدهای تجاری، اداری و استقرار کارگاه های صنعتی و خدماتی کوچک است، همچنین تخریب اراضی زراعی، باغی و ایجاد باغ ویلاهای متعدد چشم انداز طبیعی روستاهای دهستان تنکمان شمالی را دگرگون نموده است. نتایج این پژوهش به شرح زیرقابل توجه است: تحول کالبدی – فضایی روستاهای پیرامون شهرها (به ویژه کلانشهر) امری گریزناپذیر است که امروزه در چارچوب مناسبات جدید شبه سرمایه داری در روستاها عینیت فضایی یافته است. تحولات در نظام سکونتگاه های روستایی ارتباط مستقیمی با اندازه آن ها دارد. البته این نتایج به عنوان یک اصل کلی قابل پذیرش نبوده بلکه بعضی از روستاها متوسط و کوچک به دلیل برخورداری از مزیت نسبی بیشتر در تعامل با شهرها از سطح تحولی بالا نیز برخوردار شده اند. روند تحولی سکونتگاه های روستایی صرفاً متأثر از یک نقطه شهری (سکونتی) نیست بلکه می توانند تحت تأثیر چند نقطه شهری باشد. دامنه تعاملات فضایی مهم ترین عامل در این ارتباط است. در ناحیه پژوهش شهر کرج اگرچه به عنوان کلان شهر نسبت به تهران از فاصله کمتری تا سکونتگاه های روستایی از ظرفیت کارکردی بالاتری نسبت به شهر نظرآباد برخوردار است اما نتوانسته تأثیر چندانی بر روی روستاها محدوده داشته باشد.
سنجش مدیریت روستایی، توانمندسازی ذینفعان محلی و تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۱۲۸-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه مدیریت روستایی، چالش ها و فرصت های توانمندسازی ذینفعان محلی و تأثیر آن بر تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان پرداخته است. در این راستا، با این که «توانمندسازی مولد» ذینفعان محلی تضمین کننده پایداری ابعاد توسعه و تحول کالبدی است لیکن رویکرد مدیریت «بالا به پایین» و «حکومت محور»، موجب «توانمندسازی نامولد» ذینفعان محلی در منطقه مورد مطالعه شده و نتوانسته است آن ها را به مثابه یکی از عناصر قدرت در حوزه مداخله مدیریت روستایی درآورد. برای تبیین دقیق موضوع ، مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذینفعان محلی و شاخص های تحول کالبدی سکونتگاه های روستایی را در قالب 21 شاخص، سنجیده است. یافته های حاصل از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون، نامناسب بودن جایگاه شاخص های توانمندسازی ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی را آشکار ساخت. به سخن دیگر، عملیاتی کردن روش توانمندسازی ذینفعان محلی به صورت «قدرت بر» و سلطه آمیز نتوانسته است احساس معنا دار بودن، شایستگی، خودباوری، اعتماد، قدرت و توانمندی را در بین ذینفعان محلی ایجاد نماید. به این ترتیب در فرایند مدیریت روستایی، گیرندگان و بروزدهندگان «توانمندسازی نامولد» هنوز به شکل فزاینده ای غلبه دارند، به گونه ای که باعث نارسایی در فرایند تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی استان سمنان در ابعاد مسکن، خدمات زیربنایی، بهداشت محیط، وضعیت مالی، شبکه معابر، روابط اجتماعی و کاربری اراضی شده است. بنابراین نیاز است رویکرد حاکم بر فرایند مدیریت روستایی تغییر یابد و یا اصلاح شود. در این ارتباط، انتخاب سیاست های اجتماعی و اقتصادی مناسب دولت و به کارگیری روش های مناسب توانمند سازی مولد ذینفعان محلی در فرایند مدیریت روستایی، مورد تأکید می باشد. رویکردی که در آن نگاه قبلی با اصالت متخصص از «بالا به پایین»، جایگزین ابتکارات محلی از« پایین به بالا» شود و مدیریت روستایی اجتماع محور از طریق روش های توانمندسازی مولد ذینفعان محلی، فرصت مناسبی برای تحولات مثبت کالبدی سکونتگاه های روستایی، فراهم سازد.
تحلیل آسیب پذیری شبکه آب رسانی به روش تئوری گراف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
105 - 123
حوزههای تخصصی:
شبکه آبرسانی از جمله شریان های حیاتی هر جامعه و کشوری محسوب می شود و همواره در جنگ ها به عنوان هدفی مناسب قرار میگیرد. در تئوری واردن تاسیسات آبرسانی به عنوان محصولات کلیدی در حلقه دوم این تئوری قرار میگیرد بنابراین ادامه عملکرد درست تاسیسات آب برای هر کشور و جامعه ای امری حیاتی محسوب می گردد با توجه به اهمیت این موضوع مدل های مختلفی برای ارزیابی آسیب پذیری این شبکه بکار گرفته شده است. روش گراف از جمله متدها ریاضی است. که در محاسبه قابلیت اطمینان شبکه آب هنگام مواجه با بحران ها جوامع را یاری می دهد. هدف این پژوهش تحلیل آسیب پذیری شبکه با استفاده از تئوری گراف است.در این پژوهش با استفاده از نرم افزار گفی، پارامترهای مختلف تئوری گراف ارزیابی و تحلیل شد پارامترهایی همچون مرکزیت، درجه گره و ضریب خوشه بندی که از پارامترهای مهم در تئوری گراف هستند برای شبکه آبرسانی منتخبی از شهرستان تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. نتیجه برداشت شده از این پژوهش به این صورت بود که مرکزیت و درجه گره ارتباط مستقیمی با آسیب پذیری شبکه آب دارند. به این معنی که با افزایش مرکزیت و درجه گره در یک شبکه میزان میزان آسیب پذیری آن را افزایش خواهد یافت همچین ضریب خوشه بندی ارتباط معکوسی با میزان آسیب پذیری در شبکه را دارد و با افزایش ضریب خوشه بندی میزان آسیب پذیری شبکه کاهش می یابد.
شهر تهران در آثار سینمایی دهه 40 از منظر جامعه شناسی سینما با تاکید بر فیلم خشت و آینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
79 - 90
حوزههای تخصصی:
تئوری "بازتاب" در جامعه شناسی سینما به فیلم ها به مثابه سندهایی می نگرد که زندگی اجتماعی در آنها بازتاب پیدا می کند و لذا با بررسی آنها می توان به تحولات و گرایش های اجتماعی پی برد. در این مقاله شهر تهران از منظر جامعه شناسی سینما در آثارسینمای دهه ی 40 (فیلم خشت و آینه ساخته ابراهیم گلستان) تحلیل می شود و دگرگونی های شهر و دگردیسی های رفتارها و هنجارهای فرهنگی اجتماعی و شهری، چگونگی گذارانسان از سنت به مدرنیته ،به روش نشانه شناسی سوسو بازخوانی و تحلیل می شود.با مفروض دانستن اینکه سینما به عنوان یکی از مهم ترین ابزارهای جامعه شناختی می تواند به ما در فهم مسائل اجتماعی شهر تهران یاری رساند.درنتیجه برای دست یابی و شناخت دقیق تر جامعه مخاطب معماری و شهر می توان با استفاده دریچه فیلم و سینما که در بازه زمانی کوتاه گزارش مصوری را از شرایط اجتمایی انسانها و نحوه تعامل انها با فضا دست یافت.
احکام طراحی مسکن اجتماعی مناسب در بافت ارزشمند و تاریخی (نمونه موردی: بافت قدیم شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی راه حل جوامع امروزی است؛ در قبال مسئله فراهم نمودن محل سکونت برای اقشار کم درآمد و سایر اقشاری که به تنهایی توان تهیه مسکن و سرپناه را ندارند. از جمله ویژگی های عمومی مسکن اجتماعی رفع عوارضی مانند گسترش افقی شهرها با طراحی بر پایه توسعه درون زا به جای توسعه برون زا، حل مشکلات مکان یابی طرح های مساکن مهر، تجدید حیات در بافت های فراموش شده شهرها و ... است. بر خلاف مساکن مهر که حوزه پیرامونی شهرها را در بر میگیرد، رویکرد ساخت مسکن اجتماعی درون هسته مرکزی شهرها از جمله شهر یزد می باشد. به لحاظ اینکه هسته مرکزی شهر یزد را بافت ارزشمند و تاریخی تشکیل می دهد، طراحی مسکن اجتماعی در این شهر از حساسیت مضاعفی برخوردار است. در صورت توجه به این حساسیت، ایده طراحی مذکور ضمن اینکه پاسخی به مسئله مسکن اقشار کم درآمد می باشد، می تواند یاری دهنده مسائل بافت ارزشمند شهر یزد نیز باشد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد مسکن اجتماعی در بافت قدیم شهر یزد را بهانه ای برای مطالعه خود قرار داده است و با درک حساسیت های ذکر شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، به این نتیجه دست یافت که در صورت رعایت دو نکته مهم یعنی همسازی کالبدی و همسازی اجتماعی، نه تنها به پاسخ مطلوب برای طراحی مسکن اجتماعی دست می یابیم بلکه به تداوم و حیات بافت ارزشمند نیز کمک شایانی رسانده ایم.
تبیین عوامل انگیزش حس مکان در جامعه روستایی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: پهنه روستایی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۸۰-۶۵
حوزههای تخصصی:
حس مکان نوعی رابطه حسی و تعاملی میان فرد و محیط زندگی را تبیین می کند و رابطه مثبتی با پیوند میان فرد و مکان و دریافت های کیفی مثبت و رضایتمندی از محل زندگی دارد. از آنجا که به استناد سرشماری های سراسری کشور، مهاجرت روز افزون روستاییان به شهر و دل کندن و ترک روستا از مشکلات گریبانگیر جوامع روستایی می باشد، شناخت عوامل انگیزش حس مکان و حفظ و تقویت آن توسط تصمیم گیران و برنامه ریزان روستایی می تواند در رفع این مشکل تأثیر گذار باشد. این پژوهش با هدف تدقیق مفهوم حس مکان و تبیین مؤلفه های ماهیتی و شاخص های مربوطه در جامعه روستایی انجام شده و در دو مرحله انجام یافته است . در مرحله اول به روش مرور سابقه موضوع، تحلیل و حصول به استدلال منطقی، ابعاد اصلی حس مکان تعریف شد و مدل نظری حس مکان تدوین گردید. سپس در مرحله دوم با روش پیمایشی و آزمون پرسشنامه ای، تعداد 391 نمونه به صورت خوشه ای تصادفی از روستاهای بالای 20 خانوار استان آذربایجان شرقی انتخاب شد و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری به آزمایش گذاشته شده و جایگاه عوامل آن تبیین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد ابعاد اصلی حس مکان در سه وجه محیطی/کالبدی، فعالیتی/عملکردی و فردی/اجتماعی در درون تجربه زیستی انسان در مکان مفروض تعریف می شود . وجود کیفیات خاص عوامل سه گانه درون یک تجربه زیستی در تأثیر پذیری از ویژگی های شخصی پس از عبور از فیلتر ادراکی و شناختی فرد، مفهوم حس مکان را شکل می دهد و افزایش کمی و کیفی عناصر و فرایند مطرح شده، میزان عمق آن را می افزاید. همچنین نتایج آزمون در جامعه روستایی انتخابی نشان می دهد مهم ترین عوامل در انگیزش حس مکان به ترتیب عوامل پیوند مکانی، کیفیات محیطی، میزان فعالیت و عملکرد، هویت مکان و پیوند اجتماعی و رفاه مکانی می باشد. در ادامه پژوهش شاخصه های ایجاد این عوامل، تبیین و راهکارهای عملی جهت کاربست در فضاهای روستای ارائه شده است. نتایج حاصل می تواند برای معماران و برنامه ریزان روستایی و متخصصین مربوط به علوم محیطی جهت آفرینش محیط های دارای حس مکان مفید باشد.
مطالعه تطبیقی سه نسل آموزش دانشگاهی معماری از سه منظر روند، دانش و اندیشه طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
59 - 72
حوزههای تخصصی:
شکل گیری شخصیت طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به آموزش از حساسیت فراوانی برخوردار بوده، از این رو، توجه به روند آموزش معماری در مدارس معماری دارای اهمیت است. در این مقاله سیر آموزش دانشگاهی معماری در سه دوره قبل از دهه 60میلادی، حدفاصل 1960 تا 1996 و درنهایت از 1996 تاکنون، بانظر به اهمیت سه مؤلفه مهارت، دانش و تفکرطراحی، مورد تحلیل قرارمی گیرد. دانش طراحی به عنوان زیرشاخه دانش، اندیشه طراحی، عامل تاثیر گذار در هر سه مؤلفه و روندطراحی به عنوان شاخص ترین محور تعلیمات آموزش معماری، مورد نظر است. در پژوهش های صورت گرفته تاکنون از این منظر به تحلیل هم زمان سه نسل آموزش دانشگاهی پرداخته نشده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از نوع نظری با روش مطالعه تطبیقی است. محوریت اصلی نتایج ارائه شده در حوزه پرورش تفکر طراحی دانشجویان است. چگونگی سرمایه گذاری و توجهات شیوه های آموزشی بر پرورش تفکر طراحی، برای کنشگران حوزه آموزش از جمله، پژوهشگران، برنامه ریزان و مدرسین، راه گشا است.
بررسی تجارب کاهش آسیب پذیری شهری در مقابل سوانح
حوزههای تخصصی:
امروزه، برنامه های کاهش آسیب پذیری به عنوان یکی از مهم ترین اسناد کاهنده تلفات و خسارات در مقابل سوانح در مقیاس شهری مطرح هستند. این پژوهش با رویکرد کمی و به روش تاریخی، به مطالعه اسناد و مدارک موجود در این زمینه و جمع آوری تجربیات دارای اهمیت ایران و جهان، در مقیاس شهری پرداخته است. بررسی فراوانی رویکردهای بکار گرفته شده در تجربیات کاهش آسیب پذیری بررسی شده نشان می دهد بیشترین فراوانی را رویکرد توجه به زیرساخت ها و شریان های حیاتی مانند راه ها به خود اختصاص داده و برنامه ریزی کاربری زمین، مکان یابی و تلاش در خدمات رسانی مناسب از این طریق در رتبه دوم فراوانی قرار دارد. از طرفی عدم توجه درخور به رویکردهایی نظیر توجه به ویژگی های غیر کالبدی شهر، کیفیت شهر و معماری، ارتقای آموزش و مشارکت شهروندان، توجه به ابعاد رویه ای مداخلات شهری، مدیریت یکپارچه و هماهنگ بحران و نهایتا استفاده از فرصت های بازسازی در این بررسی ها مشهود است.
بازشناسی سازمان فضایی مسکن متداول تهران؛ موردپژوهی بناهای آپارتمانی ردیفی تا 6 طبقه، زیرگونه شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
45 - 56
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، در الگوهای ساخت مسکن متداول تهران، تحولات زیادی ایجاد شده است. این تحولات با تغییر خانه های حیاط مرکزی ساخته شده با مصالح بنایی به خانه های حیاط دار ردیفی آغاز و با تبدیل به بناهای آپارتمانی با فضاهای مشاع، ادامه یافت. به طوری که شکل گیری سازمان فضایی مسکن امروز تهران با تفاوت های عمده نسبت به الگوهای پیشین، تحت تاثیر ساختار ردیفی و ضوابط بناهای آپارتمانی با ارتفاع کمتر از شش طبقه شکل گرفت. هدف این پژوهش، شناسایی سازمان فضایی واحدهای مسکونی متشکل در الگوی ساخت بناهای مسکونی آپارتمانی ردیفی در تهران است. پرسش اصلی این است که الگوی غالب سازمان فضایی واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی متداول امروز تهران چیست؟ برای این منظور، در چارچوب روش استدلال منطقی، در منطقه ۲ تهران، ۱۲۸ نمونه پلان واحد مسکونی آپارتمانی پس از کدگذاری در نرم افزار اگراف تحلیل شد. یافته های تحقیق، وجود پنج گونه سازمان فضایی متفاوت را نشان می دهد. از میان این پنج گونه، دو گونه غالب، معرف الگوی سازمان فضایی متداول واحدهای مسکونی آپارتمانی ردیفی امروز تهران است. نتایج به دست آمده بخشی از نتایج پژوهشی وسیع تر است که می تواند با بازنگری برخی از ضوابط طراحی، به انعطاف بیشتری در شکل گیری مسکن آپارتمانی در تهران و دیگر کلانشهرهای ایران منجر شود.
گونه شناسی کالبدی– ذهنی مسکن بومی مناطق غرب کردستان بر بنیاد نگره تاریخی-تکاملی (مدرسه موراتوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۴۸-۳۳
حوزههای تخصصی:
هرچند بخش های کردنشین غرب ایران تاریخی دیرینه دارد ولی تاکنون لایه های پنهان معماری به ظاهر ساده آن ها به صورت دقیق بررسی نشده است. در گفتمان معماری معاصر رویکردهای گوناگونی در پی تداوم سنت های بومی اند که از این میان نگرش تاریخی-تکاملی (گونه شناسی) نگرش ها و اصولی برای شناخت عوامل کالبدی و ذهنی معماری حتی در مقیاس منطقه در خود دارد. کاربست این نگره بستری درخور برای چگونگی تداوم ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی و پیوند کالبد معماری با بستر منطقه به دست می دهد. این پژوهش کوششی است برای شناخت و گونه شناسی مسکن بومی مناطق غرب کردستان. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناخت عناصر و مفاهیم این گونه ها است، آن گونه که کاربست این مفاهیم در کنار نیازهای جدید ساکنان الهام بخش معماران و طراحان منطقه در ساخت های روستایی و شهری باشد. این پژوهش میدانی است و برای بررسی عوامل کالبدی روش گونه شناسی (قیاسی-کاهشی) را به کار بسته است. نخست داده ها از میان حدود یک صد سکونتگاه کوهستانی در غرب کردستان با پیمایش میدانی گردآوری و دسته بندی شد. سپس کروکی و مدل های سه بعدی ترسیم و در روند گونه شناسی بررسی شدند. نتیجه این پژوهش چهار گونه معماری در مقیاس بنا را در این سکونتگاه ها نشان می دهد. گونه نخست که فراوانی بیشتری دارد مکعب مستطیل شکل است و بدون حیاط که معمولاً سه طبقه دارد. گونه دوم نیز حیاط ندارد اما پلکانی است. معماری این دوگونه برونگرا است. ساختمان های گونه سوم از دو گونه پیشین بزرگ تر است با حیاطی بزرگ. گونه چهارم " L" شکل است و حیاطی کوچک و فرعی دارد. معماری نیمه برونگرا ویژگی این دوگونه است. انواع فضاهای جمعی (بربان، بانیجه، تراس، دالان و بام حیاط) رنگارنگی فضاهای درونی و بیرونی همپای طبیعت، پیوند با طبیعت، توجه به حس ها و بهره وری از تکنولوژی های نو و درخور منطقه بهترین راهنمای طراحان در این مکان ها است. کلمات کلیدی: گونه شناسی، مسکن بومی، نگره تاریخی-تکاملی، موراتوری، کردستان.
رهیافتی از منظر نو بر بندر خشک در نظام برنامه ریزی فضایی و منطقه ای
حوزههای تخصصی:
امروزه همچنان اکثر میزان تردد کالا به وسیله حمل ونقل دریایی در دنیا انجام می گیرد. از سویی دیگر استفاده از کانتینر نیز افزایش قابل توجهی یافته است. همچنین با توسعه بنادر و قابلیت پهلوگیری کشتی های بزرگ حامل کانتینر حجم قابل توجهی از کالا به بنادر سرازیر می شود. این دیدگاه کلی نگر بوده و توسعه راهبردی پایانه های ترکیبی دلالت بر مفهوم جدیدی با عنوان "بندر خشک" دارد که نمونه ای از تعریف آن به شرح زیر است: بندرخشک پایانه ای ترکیبی در پس کرانه است که به بندری ساحلی متصل است. تجهیزات لازم و ک اف ی ب رای مواجهه با تردد ناشی از چندین شیوه حمل ونقل اعم از جاده ای، ریلی و هوایی در آن در نظر گرفته شده اند و مشتریان می توانند کالاهای شان را با استفاده از این شیوه های مختلف به آن ارسال کنندو یا از آن تحویل گیرند. یکی از جایگاههای قابل توجه اقتصادی در جنوب کشور، توجه به انبار کالا و مبادلات کالایی و صادرات و واردات کالا می باشد. ورود به این مقوله و توجه متولیان این امر، وجود جایگاهی در نزدیکی راههای موصلاتی و ریلی و خارج از شلوغی و ترافیک شهر را می طلبد. لذا در این مقاله تاثیر ایجاد یک سایت انبارداری و مبادلات کالایی که مسیرهای ورودی و خروجی ترکیبی شامل جاده و ریل و راه آهن را داشته باشد و کلیه ی خدمات انبارداری و نگهداری کالا و صادرات و حتی خدمات گمرکی را در زیر یک سقف انجام دهد، بررسی شده است.
ارزیابی طرح ویژه بهسازی و نوسازی مسکن روستایی از منظر شاخص های مسکن مطلوب و پایدار روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
نیازهای زیستی و معیشتی امروزین و تغییریابنده ی ساکنان روستایی و پیروی برنامه های روستایی از رویکردهای غیرمشارکتی و اثبات گرایانه، باعث بروز ناهم سازی هایی میان وضعیت اجرا با اهداف برنامه ها شده است؛ در نتیجه، باوجود موفقیت های نسبی برنامه ها، به روزرسانی آن ها امری ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف مقاله، با دستور کار سیاست پژوهی، به ارزیابی میزان تحقق پذیری"طرح ویژه ی بهسازی و نوسازی مسکن روستایی" اختصاص یافته است. در چارچوب روش شناسیِ پژوهشِ ارزیابانه و با استفاده از پیمایش تصادفی، سه استان نمونه ی گیلان، همدان و سیستان وبلوچستان با سه سطح متفاوت توسعه یافتگی، نفوذپذیری و تحقق پذیری طرح، هدف ارزیابی قرارگرفتند. با توجه به چارچوبِ منتخبِ ارزیابی، متشکل از معیارهای پالایش یافته ی مسکن مطلوب و پایدار روستایی و نیز معیارهای مستخرج از اهداف طرح ویژه، نتایج پژوهش، نشان گر موفقیت نسبی برنامه در دست یابی به اهداف ثبات جمعیتی و پایداری توسعه، صرفه مندی در پرداخت تسهیلات و به زیستی و رضایتمندی ذهنی از واحدهای جدید با انحرافاتی جزئی از معیارهای منتخب بوده است. ولی برنامه در زمینه ی معیار پاسخ گویی و انطباق با نیاز متقاضیان و نیز در خصوص معیار مقاومت و ایمنی، با ناهم سازی هایی مواجه بوده است. در نهایت نیز سیاست هایی هم چون طراحی مشارکت محور، ارائه نقشه های منعطف و به روزرسانی طرح های از پیش تعیین شده در راستای پاسخ گویی به نیازهای زیستی و معیشتی و اولویت بخشی به رویکرد توانمندسازی اجتماعات محلی روستایی، تشدید نظارت بر ناظران و تغییرات نقشه ای پس از اجرا به منظور ارتقاء سند و سازوکارهای طرح ویژه پیشنهاد شده است.
Identification and Assessment of Key Political Risk Factors Influencing Corporate Performance of International Construction Companies in North- Eastern (NE), Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
International construction companies have settled in Africa and especially Nigeria, to compete for infrastructural projects, in a bid to extend their services across their borders. The trans-border extension of the services offered by these international multi-nationals exposes them to the political risk factors pertinent with the host country. In order to survive the harsh realities of the political risk indicators operational in Nigeria, especially the north-eastern part of the country, that has been plagued with civil unrest associated with the terrorist operations of Boko haram, it has become necessary to identify and manage these risk factors, to ensure the continuous survival of international construction companies in Nigeria. This paper seeks to identify and assess the prevalence of these political risk factors influencing the corporate performance of international companies operating in the North-east of Nigeria. Data for the s tudy was collected through structured questionnaires administered to 78 expatriates project managers from 6 international construction companies in the 6 states in the North East of Nigeria. Collected data was analyzed using relative importance index and factor analysis. Findings revealed that terrorism, corruption, insurrections, sabotages and kidnapping were the top five risk factors with the highest frequency of occurrence. It was also revealed that terrorism, kidnappings, sabotages, corruption and change in government are the risk factors with the highest impact on operations in the region. It is therefore recommended for the federal, state and local Governments to provide security for lives, properties and investments, companies should do more corporate social responsibilities and purchase political risk insurance cover to minimize their losses
باز اندیشی در مفهوم شهر اسلامی؛ تحلیلی پیرامون برداشت های مختلف از مفهوم شهر اسلامی و تبیین ضرورت خوانش اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
157-166
حوزههای تخصصی:
اهداف: در دهه های گذشته مقالات و کتب متعددی پیرامون مفهوم "شهر اسلامی" هم توسط محققان مسلمان و هم توسط مستشرقین غربی به رشته تحریر در آمده است. برخی مفهوم شهر اسلامی را متناسب با اقتضائات زمان معاصر نمی دانند و در مقابل برخی از لزوم توجه بیشتر به آن سخن می گویند. هدف از این مطالعه در مرحله اول دسته بندی و تحلیل خوانش های مختلف از شهر اسلامی و در مرحله دوم بازاندیشی در این تعریف مبتنی بر اقتضائات کنونی جوامع مسلمان بود. ابزار و روش ها: مطالعه حاضر ماهیتی توصیفی- تحلیلی و اکتشافی دارد. روش جمع آوری اطلاعات برآیندی از مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های عمیق با صاحب نظران این حوزه در داخل و خارج از کشور بود که در مقایسه با هم مورد بحث، تحلیل و نقد قرار گرفت. این مطالعه ابتدا به دسته بندی و مقایسه بین رویکردهای برون دینی و درون دینی از مفهوم شهرهای اسلامی پرداخت. یافته دیگر این مطالعه افزودن خوانشی درون دینی به خوانش های قبلی از شهر اسلامی بود. در این راستا به موازات بررسی مطالعات مختلف پیرامون شهر اسلامی، لایه های مختلف تفکر اسلامی نیز مورد بررسی قرار گرفت و با خوانش های موجود تطبیق داده شد. نتیجه گیری: در نتیجه گیری مطالعه حاضر به این سئوال پاسخ داده شد که تکیه بر کدام یک از ابعاد اندیشه اسلامی بیشتر با نیازهای جامعه امروزی در حوزه شهرسازی متناسب است؟. با توجه به تحلیل هایی که در مطالعه بیان شد تاکید بر رویکرد اخلاقی بیش از سایر رویکردها می تواند پاسخگوی اقتضائات کنونی شهرها در جوامع اسلامی باشد.