فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
161-180
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به آموزش معماری به عموم به عنوان یکی از مصادیق مهم در ارتقای دانش مردم پرداخته است. نگاه به ادراک عادی مردم برای معماران، در نوع خودش امری نوظهور است. به این منظور، ابتدا با مرور ادبیات آموزش معماری به مردم عادی و به ویژه نوجوانان، و با کمک گرفتن از تجربیات آموزشی مدرسان معماری در سطح دبیرستانی و دانشگاهی، کتابچه کمک آموزشی در زمینه معرفی شاخصه های معماری خوب تهیه شد و پس از آموزش و تدریس محتوا، میزان ادراک و دانش نوجوانان در زمینه معماری نسبت به اطلاعات آن ها قبل از تدریس محتوا در شش دبیرستان پسرانه و دخترانه شهر دامغان به عنوان گروه آزمون، مورد سنجش قرار گرفت و به عنوان گروهِ گواه برای این پیمایش از داده های یک تحقیق قبلی در همین زمینه استفاده شد. نتایج این پیمایش حاکی از اثربخشی چنین آموزشی در ارتقای پیوند معماری و مردم در حیطه عملکردی است و نقش محتوای آموزشی را در تغییر دیدگاه ها، تعمیق نگرش درباره معماری خوب و انتقال ارزش های فرهنگی و هویت معماری نشان می دهد. تأیید سودمندی آموزش عمومی در این نوشتار، مقدمه ای است برای تدوین یا ویرایش کتب درسی دوره متوسطه که راه را برای پژوهش های بیشتر در حیطه ادراک نوجوانان از معماری هموار می کند .
گبه ها: نقاشی های بافته شده در عشایر بررسی فرآیند بافت، تحلیل و تطبیق گبه های قدیم و جدید با نقاشی مدرن
منبع:
رج شمار دوره اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
139 - 157
حوزههای تخصصی:
گبه ها نمونه ای از دست بافته های عشایری و منظومه ای از هویت فرهنگی و هنری عشایر است. چگونگیِ بافت و نقش پردازی این دست بافته های درشت بافت با پُرزهای بلند، آن ها را تبدیل به آثار هنری مدرن و بومی خاص عشایر نموده است. به نظر می رسد فرآیند تولید گبه هایِ بر بوم بافته، بیش ترین قرابت و نزدیکی را با نقاشی های سبک های مدرن و آغازین قرن بیستم نظیر امپرسیون، فوویسم، خام(ابتدایی) و انتزاعی دارد. بافت گبه ها که از گذشته تا چند دهه پیش توسط بافندگان عشایری به ویژه قشقایی و بختیاری صرفاً با هدف جنبه خودمصرفی، بدون نگاه اقتصادی و آگاهی از پیش تعیین شده بافته می شد، هم-زمان با تغییر شیوه زندگی عشایر از کوچ نشینی به اسکان دائم و از بین رفتن کارکرد گبه ها؛ بسیار کم و یا به نوعی از بین رفته است. طی دو دهه گذشته این نوع دست بافته ها؛ با گسترش عواملی هم چون گفتمان کارآفرینی بومی هنر با هدف استفاده از ظرفیت های پیدا و پنهان بافته های عشایری و هم چنین نزدیکی این بافته ها با هنر مدرن، با استقبال فراگیر ملی و فراملی از سوی تولیدکنندگان عمده و خرده روبه رو شد و بافت مجدد آن با هدف بهره برداری از قابلیت های اقتصادی آغاز گردیده است. این مقاله درپاسخ به این سوال که، چگونه سفارش دهندگان می توانند با استفاده از پتانسیل های هنر مدرن، برای ارتقاء مفاهیم ذهنی و انسانی پایدار و جایگزین عمل کنند؟ به بررسی فرآیند چگونگی بافت گبه های قدیم و جدید عشایر و تطبیق آن با سبک های مدرن هنر نقاشی می پردازد تا ظرفیت های این دست بافته های بومی را برای تبدیل شدن به هنری با رویکرد اقتصادی کشف و بررسی کند.
بازتاب فرهنگ در معماری سکونتگاه های ایلات، نمونه مورد بررسی: عشایر ترکمن
حوزههای تخصصی:
در پهنه وسیع ایران زمین اقوام گوناگونی با فرهنگ ها، باورها و اعتقادات مختلف ساکن هستند. مطالعه و بررسی فرهنگ اقوام مختلف و حفظ میراث فرهنگی و تمدن یک قوم در هر کشوری از اهمیت به سزایی برخوردار است. در میان اقوام مختلف ایرانی ترکمن ها یکی از بزرگ ترین و قدیمی ترین قوم های ایرانی هستند، که عمدتا در کناره های شرقی دریای خزر شامل بخش های شمالی و شرقی استان گلستان و در بخش هایی از خراسان موسوم به ترکمن صحرا سکونت دارند. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت شناخت بازتاب مولفه های فرهنگی در سکونتگاه های قوم ترکمن که با تمرکز بر واحدهای سکونتی، مصالح، نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در آن، محل استقرار زنان و مردان، دست بافت ها و فعالیت آن ها شکل گرفته است. مهم ترین سکونتگاه ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ، آﻻﭼیﻖ ایﺸﺎن ﺷﻤﺮده ﻣیﺷﺪ که شباهت بسیاری به یک مسکن دائمی دارد. ﺳﺎﺧﺖ آلاچیق ها مراسم همراه آﻧ ﻬﺎ ، ﺗﺰییﻨﺎت داﺧﻠی آﻻﭼیﻖ ﻫﺎ، ﻧﻮع ﺧﺎص زﻧﺪﮔی ﺗﺮکﻤﻦﻫﺎ را ﻧﺸﺎن ﻣی دﻫﺪ. بر این اساس پژوهش زیر از طریق روش کیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است تا مولفه های فرهنگی قوم ترکمن را بر اساس نمادها و نشانه های به کار گرفته شده در معماری سکونتگاه های این قوم را شناسایی کرده باشد. بررسی های انجام شده نشان می دهد که نحوه ساخت، تفکیک فضایی، چیدمان و تزئینات فضای داخلی آلاچیق ترکمن ها ریشه در نمادها و نشانه های فرهنگی این قوم دارد.
ماهیت و هستی هنر، بررسی شهود در خلق اثر هنری در دوره معاصر
حوزههای تخصصی:
هنر یکی از آشکارترین و بارز ترین جلوه های رازآمیز مدنیت و فرهنگ حیات بشری است که همواره بر زیست بشر مستولی گردیده است. در هر خطه و دیاری که مدنیت و تمدنی به عرصه تجلی میرسد، نماد و نشانه مختلف هنری، تعجب و حیرت محققین و پژوهشگران هنر و مدنیت را برانگیخته است. ماهیت و ذات هنر، مسئله ای عرفانی، مینویی و انسانی است و همانند عرفان و ادب از معارف شهودی است و نوعی از علم حصولی به شمار نمی آید بلکه نوعی علم حضوری است و در حیطه و قلمرو معنا و مفاهیم و پنداشت های ذهنی نمیگنجد. اثر هنری با الهام گرفتن از شهود استعلایی و حسی شخص هنرمند و همچنین درک و دریافت آن توسط مخاطب، یگانه و بی همتا میشود، شهود ماهیت، ذات و حقیقت ذهن فرد هنرمند و در پایان حقیقیت اثر هنری را نمایان میسازد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی ماهیت، هستی و ذات هنر است و همچنین جایگاه و منزلت شهود را در ایجاد و ظهور آثار هنری در دوره معاصر بررسی میکند. در این پژوهش و تحقیق از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. بر این اساس با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از منابع و سایتهای موجود در اینترنت و اسنادهای در دسترس، به بررسی هویت هنر و نقش شهود در خلق و آفرینش اثر هنری پرداخته خواهد شد. در پایان و با تکیه بر استدلال و تحلیل در این پژوهش دریافتیم که در رشته های مختلف هنری پرداخت به موضوع و سوژه در پایان تابع نوعی فهم شهودی است و توجه کردن به مثلث سرچشمه اثر هنری در آفرینش اثر هنری نقش بسیاری دارد و برای درک کردن اندیشه و تصمیم گیری شهودی لازم است که آن را در برابر اندیشه و تصمیم گیری تحلیلی قرار دهیم.
بررسی تاثیر طبیعت بر طراحی مجتمع های مسکونی در شهرستان شیراز
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر نگرش کمی به موضوع مسکن، رویکرد سودگرایانه نسبت به زمین، عدم توجه به معنا و کیفیت فضایی و غفلت از تاثیر گذاری محیط بر روان آدمی منجر به نادیده گرفتن بسیاری از نیازهای اساسی انسان از جمله ارتباط او با طبیعت شده است. این درحالی است که باور داریم انسان جزئی از طبیعت است و تدوام و پویایی زندگی او در گرو ارتباط نزدیکش با طبیعت می باشد. از سوی دیگر با نگاهی اجمالی به معماری گذشته شاهد ارتباط قوی میان طبیعت و معماری در اقلیم ها و نقاط مختلف جهان می باشیم که این ارتباط از طریق راهکارهای خلاقانه ای صورت پذیرفته که هم اکنون نیز نیاز به مطالعه و شناخت دارد. این ارتباط متوازن میان طبیعت و معماری در گذشته نه تنها حافظ محیط زیست بوده بلکه باعث کاهش خطرات و بلایای طبیعی بر زندگی انسان بوده است از این رو در این پژوهش بر آن شده ایم که با در نظر گرفتن چند فاکتور طبیعت اعم از گل ، آب، درختچه های سبز و چمن، به بررسی تاثیر کلی طبیعت بر طراحی مجتمع های مسکونی بپردازیم برای پرداختن به این بحث از پرسشنامه محقق ساخته 18 سوالی و توزیع آن بین 100 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی شهر شیراز و تحلیل داده های بدست آمده در نرم افزار spss بهره گرفته ایم. نتایج بدست آمده ناشی از تحلیل T تک متغیره و آزمون آنوا و توکی حاکی از آن است که طبیعت آب و گل بیشتر از طبیعت درختچه سبز و چمن تاثیر بهتر و بسزا تری در طراحی مجتمع های مسکونی شهر شیراز داشته اند.
راهکارهای احیاء و بهینه سازی "قالی پَرو"، دستبافته ناشناخته لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستبافته بومی«قالی پرو»، هنر- صنعتی خانگی است که توسط زنان روستایی منطقه پلدختر لرستان و روستای ولیعصر (عج)، از پارچه های بلااستفاده و دورریز بافته می شود و با وجود قابلیت های زیبایی شناسانه و کاربردی آن، امروزه به دلایل مختلف کم تر مورد توجه و استقبال واقع شده است. پژوهش حاضر با هدف یافتن راهکارهایی جهت احیاء و بهینه سازی تولید و عرضه «قالی پرو» شکل گرفته است. از این رو لازم است در ابتدا به آسیب های موجود در مسیر تولید این دستبافته پرداخته شود تا راهکار هایی در پاسخ به سوالات تحقیق ارائه نمود که عبارت اند از: چگونه می توان قالی پرو را به عنوان یک هنر - صنعت خانگی احیاء نمود؟ و احیاء قالی پرو چه فایده ای به دنبال دارد؟ جهت دستیابی به پاسخ های مناسب، از روش زمینه محور برای تحلیل داده ها به شیوه توصیفی- تحلیلی استفاده شد و اطلاعات، به طریق کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شدند. با تحلیل داده ها که به روش کیفی انجام شد، راهکارهای به دست آمده، به بازنگری و اصلاح در سه شاخه تولید، توزیع و مصرف، معطوف گردید. پاره ای از راهکارها عبارت اند از: معرفی و شناساندن قالی پرو در بازارها، تعریف کاربرد ها و روش های اجرایی جدید برای این دستبافته و استانداردسازی کارگاه های تولیدی آن. اصلاح موارد مذکور، ضمن حفظ میراث بومی و سنتی منطقه، زمینه ساز ایجاد اشتغال خواهد بود.
بررسی تطبیقی ویژگی های هنری و تاریخی شش تیغ سلطنتی محفوظ در خزانه جواهرات ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خزاین سرزمین ایران، هرگاه استقلال و دولتی قوی داشته، مالامال از جواهر، نفایس و سکه بوده است. حتی در دوره های ضعف و حاکمان بی کفایت نیز آن قدر از این قبیل داشته اند که چشم ناظران و سیاحان خارجی را خیره کند و ایشان را به تحسین و اعجاب وادارد. این ثروت و دارایی دربارهای ایران، همواره به منزله قدرت و پشتوانه ای برای کشور محسوب می شده است، از این رو در حفظ و صیانت آن کوشش می کرده اند. خزانه جواهرات ملی ایران، نمایشگاهی از جواهرات درخشانی است که در طول ادوار مختلف تاریخ به خصوص دوره قاجار، جمع آوری شده اند و هر بیننده ای را مجذوب شکوه و زیبایی خود می کند. از نفیس ترین اشیایی که در این خزانه به چشم می خورند، شمشیرهای مرصع به جواهراتی هستند که هر کدام، جذابیت شگفت آوری دارند. مقاله حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای و مشاهده مستقیم آثار خزانه جواهرات ملی ایران انجام گرفته است، به بررسی 6 نمونه از این شمشیرها پرداخته است. این تحقیق در تلاش است ویژگی های هنری و نمادین این شمشیرها را بررسی نموده و به این پرسش پاسخ دهد که آیا این شمشیرهای آراسته و تجملی، جنبه کاربرد در میدان جنگ داشته اند یا تنها سمبلی برای نشان دادن قدرت و شکوه شاهان و قدرتمندان بوده اند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که شمشیرهای این دوره گذشته از نفاست و ارزش های فوق العاده مادی که به دست صنعتگران ساخته و پرداخته می شد، برخوردار از نشانه های رمزی و آیینی و نیز مرتبط با اعداد و ادعیه ای می باشند که از باورها و اعتقادات مذهبی و به خصوص اعتقادات شیعی برگرفته شده اند.
طراحی به مثابه حل مسئله؛ مدلی مبتنی بر سوابق طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل طراحی بر خلاف مسائل علوم تجربی، دارای ماهیتی بدساختار و بدتعریف بوده و مسیرهای شفاف و چارچوب های از پیش تعیین شده ای برای حل آن ها وجود ندارد. با توجه به این که طراحان مبتدی فاقد تجربه کافی در مواجهه با این مسائل هستند، ممکن است در حل آن ها دچار سردرگمی شده و به کپی برداری و یا تبعیت کامل از رویکرد مدرس روی آورند که نتیجه آن ممانعت از ارتقاء مهارت و خلاقیت در آن ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای تغییر ماهیت مسئله بد ساختار طراحی به مسئله ای نسبتاً خوش ساختار و بهره گیری از آن در آموزش طراحان مبتدی بوده است. این هدف با تبیین مدلی جهت قاب بندی مسئله طراحی با بهره گیری از نمونه آثار پیشین طراحی که اصطلاحاً سوابق طراحی نامیده می شود، پی گرفته شد. این مدل پیشنهادی بر اساس روش تحقیق شبه تجربی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور ابتدا 28 نفر از دانشجویان ترم 4 رشته معماری در دو گروه شاهد و آزمون دسته بندی شدند، سپس اعضاء گروه شاهد بدون بهره گیری از سوابق طراحی و تنها بر پایه تجارب قبلی و اعضاء گروه آزمون با استفاده از مدل پیشنهادی و بر اساس ترکیب نمونه هایی از سوابق طراحی، تمرین مورد نظر را انجام دادند. نتایج حاصل نشان داد طرحواره های گروه آزمون در مقایسه با طرحواره های گروه شاهد میانگین امتیاز بالاتری را کسب کردند. همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی موجب کاهش احتمال تقلید و افزایش تنوع در طرحواره های گروه آزمون گردید.
بهبود کارآیی شیوه آموزش تاریخ معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ معماری ایران و جهان، امروزه در دانشکده های معماری، هنوز با هدف شناخت بیشتر فرآورده های معماری گذشته انجام می شود؛ و محتوا و روش تدریس آن، رابطه روشنی با معماری امروز و فردای دانشجویان نمی یابد. با آنکه حجم بیشتر واحدهای درسی در آموزش معماری به درستی برای آموزش «طراحی معماری» سامان یافته است، دو کاستی جدی در آن دیده می شود: کم توجهی به گام «برنامه ریزی» برای طراحی، و بی توجهی به چگونگی بهره بردن از درس تاریخ معماری برای طراحی کارکردهای مختلف معماری؛ که پیامد آن بر آینده شغلی دانشجویان مؤثر است. این مقاله در پیتدوین هدف و روشی بسامان برای آموزش تاریخ معماری است؛ و اینکه بررسی پیشینه و گذشته معماری ایران و جهان چه سودی در آموزش طراحی معماری دارد؟ و چگونه می توان از معماری گذشته برای معماری امروز و آینده،درس آموخت و آموزش داد؟ این مقاله در شمار پژوهش های استدلال منطقی با رویکرد تحلیلی تفسیری جای دارد. فرضیه مقاله این است که در معماری، آنچه زمان بر آن می گذرد و به تاریخ می پیوندد، «روش ساخت» است، و آنچه فراتر از زمان است، «روش طراحی» یا «چگونگی سامان دهی فضا»ست. گمان می رود با همه پافشاری هایی که بر فاصله گرفتن از گذشته معماری می شود، هنوز هم نمونه ها و درس های ارزشمندی از طراحی را می توان از تاریخ معماری آموخت. «الگوهای فضایی» و «الگوهای سامان دهی فضایی»، تجربه های طراحی گذشتگان هستند که تحلیل آن ها در تدریس طراحی معماری به کار می آید. در این نوشته، ابتدا به نمونه ای از چنین الگوهایی اشاره و سپس راهبردی برای تدریس تاریخ معماری ارائه می شود؛ به گونه ای که در راستای کاربردی کردن آن برای درس طراحی معماری باشد.
داده کاوی ساختار فضایی مسکن بومی قاجار؛ نمونه موردی: خانه جنگجویان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
163-171
حوزههای تخصصی:
اهداف: فضا هسته اولیه و اصلی در چگونگی رخدادهای اجتماعی و فرهنگی است. همچنین ارتباط بین فعالیت و فضا بیش از آن که در خصیصه های فضا به صورت انفرادی قابل تعریف باشد در ارتباطات موجود بین فضاها و نیز ارتباطات بین مخاطبان و تعاملات اجتماعی قابل درک و تعریف است. این پژوهش سعی دارد ضمن آشنایی با نظریه گراف و مبانی افزونه اسپیس سینتکس، با تشریح روابط ریاضی آن به ارزیابی معماری دوره قاجاریه پرداخته و رابطه بین همنشینی فضاها را در نمونه ای از خانه های قاجاریه اصفهان (خانه جنگجویان) مورد ارزیابی قرار دهد. روش ها: روش به کارگرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با راهبرد نمونه موردی است؛ که برای کمی کردن آن از افزونه گرس هاپر و اسپیس سینتکس بهره گرفته شده است. پژوهش پیش رو برای اولین بار به معرفی ارزش کنترل در فضا می پردازد که دلالت بر تطبیق پذیری فضا به عنوان یکی از شاخص های انعطاف پذیری دارد. یافته ها: حیاط به عنوان نفوذپذیرترین فضا دارای بالاترین قابلیت در ایجاد انسجام فضایی و از بیشترین میزان کنترل بر دیگر فضاها برخوردار است و در نقطه مقابل فضاهای خدماتی از کمترین میزان انعطاف پذیری برخوردار است. نتیجه گیری: قرارگیری حیاط در لایه های میانی و ارتباط آن با فضاهای واسط از جمله راهروها، پلکان، فضاهای تقسیم کننده نقشی بی بدیل برای آن خلق کرده و منجر به انعطاف پذیری آن در پیکره بندی فضایی شده است؛ در حالی که در خانه های معاصر، قرارگیری حیاط در لایه های ابتدایی از اهمیت آن کاسته و این نقش به دیگر فضاها واگذار شده است.
کاربست واقع گرایی اسلامی در فهم ارزش های انسانی مکان در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات زیست انسان معاصر، بازاندیشی در مفاهیم ارتباط او با محیط را ضروری ساخته و واقع گرایی اسلامی برای ارائه تفسیری نوین از معماری، مورد توجه قرارگرفته، اما عدم توسعه مفاهیم بنیادین و بی توجهی به وجه تمایزهای واقع گرایی، نتایجی نسبتاً ظاهرگرایانه به دست داده است. عبور از این نقصان، بازتعریفی واقع گرایانه از مفاهیم محیط را می طلبد و در این بین «مکان» به دلیل رواج تعاریف پدیدارشناسانه ضدواقع گرایانه، مفهومی بحرانی است که می تواند به مثابه حاصل تعامل انسان و محیط، بر مفاهیمی اعتباری با موضوع ارزش استوار گردد. از همین رو در این پژوهش سعی شده تا با تدقیق واقع گرایی، این پرسش مطرح شود که رویکرد واقع گرایی چگونه ارزش های شکل دهنده به مکان را تعریف می کند و راه شناخت این ارزش ها با توجه به منابع کسب معرفت چگونه است؟ بنابر ماهیت فلسفی موضوع، استدلال منطقی به عنوان رهیافت پژوهش دنبال شده است و با طرح بحث در مقیاسی کلان، به تدریج موضوعات خُرد اصلی حاصل شده اند. بر اساس واقع گرایی اسلامی در معماری، مبتنی بر هستی شناسی ذات گرا، معرفت شناسی واقع گرا و روش شناسی قیاسی گرا، ارزش در مکان در چهار سطح صورت، محتوا، رویه و رویکرد قابل بحث و در سطح چهارم واجد ساختاری اعتباری است. منظر، کلان ترین عرصه شناخت ارزش ها است که فهم آن تنها با مطالعه کنش های انسانی ممکن است. براین اساس چارچوبی ترسیم می شود که هم در استمرار ساختارهای ارزشی و هم در پویایی آن و در تعاملی از ساخت و عامل، صادق است. از همین رو واقعگرایی در شناخت مکان مستلزم پذیرش ساختاری شدن و تغییر ارزش¬ها است. از این دیدگاه، رویکرد واقع گرایانه نه دیدگاهی واکنشی بلکه پاسخی به فقدان های نظری در دانش های محیط ساخته شده است.
تبیین شاخص ها، کیفیت های فرم شهری و توزیع فضایی آنها در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین فرم شهری بر اساس کیفیت های مختلف فرم شهری، شاخص های مختلف مرتبط به آن را سنجیده اند. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان بر اساس شاخص های قابل سنجش فرم شهری در سطح محلات، کیفیت های فرم شهری را در این مقیاس ارائه کرد. لذا این مقاله با هدف یافتن شاخص های اصلی معرف فرم شهری و تبیین کیفیت های فرم شهری حاصل از برهم کنش و همبستگی شاخص های فرم شهری قابل سنجش در سطح محلات، به شناسایی تمامی شاخص های فرم شهری قابل دسترس در سطح ۳۶۸ محله کلان شهر تهران پرداخته است. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص های فرم محلات و کیفیت های آنها را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آورده است. لذا این تحقیق با روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش های کمّی، پس از تبیین کیفیت های فرم شهری، محلات کلان شهر تهران را خوشه بندی کرده است. این مطالعه منجر به شناسایی شاخص های نشانگر کیفیت های فرم شهری در سطح محلات شده است. به عبارت دیگر، کیفیت های فرم شهری در سطح محلات، با شناسایی شاخص های آن و درک همبستگی های میان آنها به دست آمده است. لذا ۲۲ شاخص و شش مؤلفه متراکم بودن، دسترسی به فضاهای باز و سبز، نفوذناپذیری، تنوع فعالیتی، دسترسی به قطعات و دسترسی به حمل ونقل همگانی به عنوان کیفیت های فرم شهری در سطح محلات کلان شهر تهران معرفی شده اند.
تاثیر شیوه زندگی بر سازمان فضایی خانه (مطالعه موردی: شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
197 - 221
حوزههای تخصصی:
محققان مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایت مندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن سیر تغییر سازمان فضایی خانه های کرمان از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی است. شیوه توصیفی-تحلیلی روش کار این پژوهش است. در مرحله اول با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در مرحله دوم با مطالعات میدانی برداشت نمونه های موجود در شهر کرمان که شامل خانه هایی در دوره های قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم، اوایل انقلاب و معاصر می باشد بدست آمده است. سپس خانه های هر دوره بر اساس مصاحبه و پرسشنامه هایی که از طریق ساکنین آنها جمع آوری شده است، انطباق کالبدی پیدا کرده اند، تا تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص شود. در آخر و به منظور نتیجه گیری از طریق تحلیل نمونه های کالبدی مبتنی بر سبک زندگی، سیر تغییرات تاریخی آنها معلوم می شود. نتایج نشان می دهد که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیم و قابل مشاهده ای بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های متاخر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
تحلیل ساختار فرش های ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
39 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مطالعه ساختار فرش های قبل از اسلام کمبود منابع مکتوب و نمونه های تصویری در دسترس از چالش های پیش روی پژوهشگران است. مطالعه نمونه های منتسب به دوره ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت فرصت قابل تأملی است تا مواردی از آنها براساس برخورداری از شاخص ترین نقوش تزئینی و ویژگی های بصری مورد بررسی قرار گیرند. اهداف پژوهش: ساختار فرش های مذکور با هدف پاسخگویی به سؤالات زیر بررسی شده است:نقوش تزئینی موجود در فرش های دوره ساسانی شامل چند گونه هستند؟الگوهای قابل استخراج از ساختار کلی نمونه های مورد مطالعه چند گونه است؟ روابط بصری میان عناصر و فضاهای تشکیل دهنده در نمونه های مورد نظر چگونه است؟روش تحقیق: روش تحقیق در تحلیل نمونه ها تحلیلی-توصیفی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که نقوش موجود در دستبافته های مورد مطالعه در سه گونه حیوانی، گیاهی و هندسی قابل ارائه هستند. همچنین نظام های ساختاری حاصل از چینش نگاره ها در فضاهای مختلف فرش ها (حاشیه و متن) نقشه های سه گانه کف ساده، مشبک و تصویری را مؤکد ساخته است. روابط عناصر تزئینی با یکدیگر در فضاهای مختلف متن و حاشیه نمونه ها به طور نسبی برقرار است. مشخص شد که استفاده پایدار از برخی نقشمایه های همسان و روابط میان آنها طبق معدود الگوهای واحد و رسمی زمانه، مورد استفاده قرار گرفته اند.
نقش معنایی و عملکردی مصالح هوشمند در شکل دهی به بدنه های شهری مدرن در عصر ارتباطات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
145-155
حوزههای تخصصی:
مصالح هوشمند شکل دهنده پوسته ها با فعالیت ویژه خود بر اصالت دهندگی به فضا و نمایش هویت یک جامعه تأثیرگذار می باشند و مانند هر تکنولوژی و عنصری آثار و پیامدهای خود را داشته و می توان گفت که بر اساس جذابیت های بصری و فلسفه عصر ارتباطات و بصری سازی فرهنگ جوامع بنیان نهاده شده اند. تحقیق حاضر به دنبال آن است که تأثیرات مصالح و پوسته های هوشمند را از جنبه روانی و ناهنجاری های فکری و فرهنگی بازشناسی کرده و به استفاده منطقی از آن از سوی طراحان متناسب با فرهنگ و ساختار فکری جامعه ایرانی کمک نماید. این پژوهش دارای ابعاد اثباتی-محتوایی و هنجاری-محتوایی بوده و از حیث روش شناسی، روش توصیفی و تحلیلی همراه با راهبرد کیفی را شامل می شود. اخذ اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت پذیرفته است. آثار و پیامدهای کالبدی و محتوایی مصالح هوشمند شکل دهنده سطوح بر مبنای فرهنگ بصری در وجه ادراکی: حقیقت و واقعیت، زمان و مکان، تجربه و واقعه، برابری و عدالت، دانش و اطلاع را در یک جامعه مورد خدشه قرار داده و قاطعیت را با سماجت، سخاوت را با اسراف، بردباری را با بی تفاوتی، پایبندی را با سعه صدر و زیبایی را با تظاهر یکسان انگاشته و فرهنگ سازی می نمایند و در وجه حسی: یکسان انگاری، دوری و فاصله از جهان هستی، خدشه به سایر حواس، خدشه به پیام و معنای فرستنده پیام، جدایی، انزوا، دل بستگی ظاهری، محدود کردن سلیقه، غیرانسانی بودن معماری و شهرسازی از نتایج حاصل از بهره گیری روزافزون آن می باشد.
نقش مشارکت جمعی دانشجویان در فرآیند کارگاه طراحی معماری
حوزههای تخصصی:
مشارکت جمعی در طراحی معماری شیوه ای مناسب و راهبردی در زمینه ی آموزش معماری به شمار می رود و گروه تنها به مثابه مجموعه ای از افراد عمل نمی کنند؛ بلکه همراهی و همکاری گروهی منجر به هم افزایی گشته، طبیعتاً نتیجه ی کار از مجموع توانمندی های افراد فراتر می رود. در این گونه طراحی،مشارکت در همه ی اجزای یک طرح و محصول، ارتباطات مفید وسازنده ی افرادی است که به نحوی درگیر فرآیند طراحی بوده اند. برهمین اساس شیوه ی پیشنهادی پژوهش مبتنی مشارکت جمعی، امری مثبت و ارزشمند ارزیابی میگردد؛ زیرا در مراحل رشد علمی و فرهنگی جوامع، مشارکت همه ی اجزای جامعه تأثیر گذار و نقش آفرین خواهد بود. در سال های اخیر فرآیند معماری و آموزش آن، یکی از مباحث مهم در این زمینه به شمار می رود. اهمیت و حساسیت آموزش معماری به عنوان یک امر ضروری و تخصصی، عمومیت یافته است؛ چرا که میراث گذشته، یافته هایی از معماری و تمدنی است که ما باید برای نسل های آتی به یادگار گذاریم و همین اصل بنیادین و اساسی یکی از مصادیق انتقال علم و هنر از نسلی به نسل های دیگر محسوب خواهد شد . در این پژوهش سعی بر آن شد تا با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به بررسی معماری مشارکتی و کارگاه های طراحی پرداخته و با اشاره به ضرورت و اهمیت کار تیمی ، ابعاد مرتبط مشارکت در کارگاه های طراحی معماری بیان شود .در این فرآیند، گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع مکتوب و دیجیتال انجام شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که الگوی طراحی آموزش مشارکتی،سبب ارتقاء سطح رشد رفتار جمعی خواهد شد ومشارکت جمعی در کارگاه های معماری سبب بهبود مسئله طراحی و امری مهم ، حائز اهمیت و تأثیر گذار است.
تاثیر رنگ ساختمان های درمانی بر کاهش استرس و طول درمان بیمار(نمونه موردی: بیمارستان کوثر شیراز)
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
76 - 64
حوزههای تخصصی:
بیمار کسی است که ناراحتی روحی یا جسمی و یا هر دو را دارد. بیمارستان مکانی است که بیمار جهت تشخیص و درمان خود به آنجا مراجعه می کند. بنابراین تاثیر گرافیکی محیط بیمارستان بر بیمار بسیار مهم است. رنگ یکی از مولفه های تاثیر گذار در گرافیک بیمارستان است. رنگ درمانی یک هنر قدیمی است. در گذشته، مردم هندوستان و چین به جای بیمارستان، معابدی داشتند که در آنجا بیماران با روش رنگ درمانی درمان می شدند. در این پژوهش ابتدا به مطالعه ی رنگ و استرس و تأثیرات مختلف رنگ بر انسان به عنوان متغیر ها و مؤلفه های مهم گرافیک محیطی ساختمان های درمانی پرداخته شده است، سپس با مشخص کردن وضعیت بیمار و نیازهایش به بررسی عوامل موثر در انتخاب رنگ و تأثیرات آن بر کاهش استرس و طول درمان بیمار پرداخته ایم. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای از نوع همبستگی است و به لحاظ هدف که یافتن رابطه بین تاثیر رنگ ساختمان های درمانی و استرس و طول درمان بیمار است، تحقیقی کاربردی می باشد. روش تحقیق، روش پیمایشی و ابزار گرد آوری داده ها، تلفیقی است از پرسشنامه استاندارد سنجش استرس (dass-21) و پرسشنامه رنگ که توسط نگارنده تهیه شده است. روایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ با مقدار 0.897 تایید شد. پرسشنامه با نرم افزار spss 26 تحلیل گردید. آزمون و بررسی فرضیات با استفاده از همبستگی های پیرسون و اسپیرمن صورت گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین رنگ با استرس و طول درمان بیمار با ضریب همبستگی های اسپیرمن به ترتیب 0.766 و 0.709 و پیرسون 0.750 و 0.569در سطح معنی داری 0.01 رابطه وجود دارد. بدین معنا که هر چه فضاهای درمانی رنگ مطلوب تری داشته باشند استرس و طول درمان بیمار کاهش می یابد.
سیری بر عناصر کالبدی و فضایی معماری سنتی و معاصر شهر اردبیل و تأثیر آن بر حس تعلق مکانی شهروندان
حوزههای تخصصی:
منظر و سیمای شهری در چشم شهروندان به عنوان هویت و نمود شاخص و اصالت یک شهر می تواند بیان شود ازاین رو و به این اعتبار هست که حس تعلق مکانی دریک فرد که نسبت به شخصیت و روحیات وی ایجاد شده است می تواند بیانگر میزان غنای هویت های معماری لحاظ گردد کما اینکه در دوران معاصر و پس از چالش های مهم فرهنگی و اجتماعی حاکم بر آن و سیطره تفکرات تکثرگرا و گاهی بی هویتی آثار بر این رویه اثراتی پیچیده و گاه مبهم داشته است سیمای بصری شهرها به وسیله نظام پیچیده ای از نشانه ها، ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جوامع شکل می گیرد و در فرایند تعامل میان انسان و شهر، محیط بصری به مثابه فصل مشترک این دو، زمینه ادراک، شناخت و ارزیابی محیطی شهروندان و بازدیدکنندگان را فراهم می آورد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل رابطه بین سیمای بصری شهر و رفتار شهروندان با تأکید بر شهر اردبیل می باشد. نوع تحقیق کاربردی و رویکرد حاکم بر فضای تحقیق توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. براین اساس مطالعات کتابخانه ی و مشاهدات میدانی و پرسشنامه ها مردمی به عنوان روش تحقیق مدنظر می باشد. این پژوهش بر آن است تا بتواند با بررسی و تطبیق بافت های سنتی و معاصر شهر اردبیل نسبت به میزان ایجاد، تقویت و اهمیت حس تعلق مکانی در یک شهروند با توجه به چالش های اجتماعی فرهنگی قدمی برداشته و در خصوص تبیین و تشخیص نمودهای معمارانه سنتی و معاصر و تأثیرات آن بر ایجاد حس تعلق مکانی به کمک مطالعات میدانی و کتابخانه ی و پس از تحلیل و تجزیه مطالب گرداوری شده نتیجه و برآیندی ارائه دهد.
مطالعه تطبیقی نمادگرایی در زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم ماشینی شدن زندگی، هنوز زنان و مردانی هستند که با دستان هنرپردازشان، هنرهای دستی کم نظیری را خلق می کنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است. از دیرباز، زیورآلات بین اقوام مختلف ایران از اهمیت خاصی برخوردار بوده زیرا این گونه هنرهای صناعی، زاییده ذهن خلاق و مبتکر آنان و نیز انعکاس دهنده فرهنگ، آداب و رسوم و سنت های آنها بوده است. شاید بتوان با مطالعه تطبیقی زیورآلات اقوام مختلف ایران و بررسی وجوه تشابه و افتراق بین آنها و هم چنین با رمزگشایی زیورآلاتی که مفاهیم خاصی را تداعی می کنند، گامی در جهت اعتلای این هنر برداشت. بیان و معرفی مفاهیم خاص زیورآلات این اقوام می تواند مؤثرترین راه در احیای دوباره این هنر رو به فراموشی برای ترکمن ها، بلوچ ها و حتی اقوام دیگر باشد. پژوهش حاضر به روش تاریخی- تحلیلی انجام گرفته و از شیوه های کتابخانه ای و میدانی جهت گردآوری داده ها استفاده کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مفاهیم نمادین زیورهای ترکمن و بلوچ است. زیورآلاتی که زنان، دختران و حتی مردان به وفور از آنها استفاده می کنند. این پژوهش بر این فرض استوار است که باورها و اعتقادات اقوام ترکمن و بلوچ، همواره در ساخت زینت آلات آنها دخیل بوده است. هم چنین این سوال مطرح است که با وجود فاصله جغرافیایی این اقوام، آیا تشابهات به دست آمده می تواند به تأثیرپذیری باورهای آنها از یکدیگر مرتبط باشد یا خیر؟ این تحقیق به بررسی زیورآلات اقوام ترکمن و بلوچ ایران پرداخته و تلاش نموده است زیورآلات این دو قوم را با رویکرد نمادگرایی مورد بررسی و تطبیق قرار دهد. از نتایج تحقیق، می توان به تشابه این دو فرهنگ در باورها و اعتقادات و نیز اهمیت استفاده از زیورآلات با دلایل آیینی اشاره کرد.
ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از نظر شاخص های غالب اقتصادی آنها با مدل ویکور
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
22-39
حوزههای تخصصی:
دست یابی و نیل به توسعه، اگرچه امروز به طور مشخص، یکی از آمال و آرزوهای شیرین و دور از دسترس بسیاری از کشورهای جهان می باشد، اما اندیشه پیشرفت و راههای تحقق آن، قدمتی طولانی دارد و در طی دوره های مختلف حیات بشری، جوامع مختلف و به خصوص رقیب، همواره در تلاش بوده اند که برای بسط قدرت و توانایی های خویش، به جدیدترین شیوه ها و ابزارهای تسلط بر طبیعت و استفاده بهتر و کاراتر از امکانات آن دست یابند. هدف این مقاله دستیابی به برتری نسبی هر استان از طریق ارزیابی شاخص های غالب اقتصادی است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش آنتروپی شانون به وزن دهی هر یک از 11 شاخص اقتصادی پرداخته، سپس به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، با استفاده از داده های موجود در مرکز آمار و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (VIKOR) برای داده های سال 1395 تحلیلی صورت گرفته است. با توجه به هدف تحقیق که ارزیابی استانهای شمال غربی ایران از لحاظ شاخص های غالب اقتصادی با مدل ویکور می باشد پنج استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان و کردستان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این راستا برای محاسبه داده های کمی در مراحل مختلف مدل از نرم افزار Excel و برای ترسیم نقشه ی سطح برخورداری استانها از نرم افزارArc GIS10.3 استفاده شده است. نتایج نیز با توجه به شاخص های مورد نظر نشان می دهد که استان های آذربایجان غربی به دلیل داشتن کمترین مقدار عددی شاخص ویکور معادل 0.180 در بالاترین رتبه و آذربایجان شرقی با مقدار شاخص 0.5 در رتبه دوم و استان های اردبیل ، کردستان و زنجان با مقدار عددی شاخص به ترتیب معادل 0.978، 0.984 و 1 در رتبه های سوم تا پنجم قرار دارند.