فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
خرداقلیم فضاهای باز شهری تحت تاثیر عوامل متعددی چون شکل شهری و هندسه، تراکم شهری، پوشش گیاهی، سطح آب و خصوصیات سطوح قرار دارد. معمولاً بیش از یک چهارم مناطق شهری با سطوح خیابان ها اشغال می شوند، لذا به نظر می رسد طراحی خیابان های شهری نقش مهمی در ایجاد آسایش حرارتی در فضای شهری ایفا می کند. از میان عناصر اقلیمی تاثیرگذار و قابل بررسی در آسایش اقلیمی خیابان ها می توان به جریان باد اشاره نمود. هدف اصلی این پژوهش سنجیدن آسایش حرارتی در محدوده مورد مطالعه و بررسی عوامل موثر بر ایجاد آسایش حرارتی با تاکید بر جریان باد است، و به همین منظور راهکار و راهبردهای مناسب و قابل اجرا در محدوده مورد نظر ارائه می شود. در این مقاله بخشی از خیابان فردوسی حدفاصل میدان فردوسی تا چهارراه جمهوری اسلامی به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. داده های لازم توسط برداشت میدانی در سه روز خرداد ماه 1398 انجام گرفت و با استفاده از نرم افزار ENVI-MET مدل سازی گردید. در نتایج حاصله می توان تاثیر هندسه خیابان و گیاهان را در تامین آسایش حرارتی عابران پیاده مشاهده نمود.
ارزیابی ومقایسه وضعیت گردشگری باغ های ارم ،جهان نما،عفیف اباد واقع در شهرشیرازبارویکرد بهبود حضورپذیری شهروندان
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه نیاز جامعه و افراد در سطح جهان توجه ویژه ای به صنعت گردشگری شده است. شهر شیراز یکی از شهرهای گردشگری است که هرساله گردشگران داخلی و خارجی زیادی به این شهر سفر میکنند و از فضا های تاریخی این شهر دیدن میکنند، باید در فضاهای گردشگری موقعیتی مناسب فراهم کرد که گردشگران از این فضا ها نهایت لذت، راحتی و ارامش را تجربه کنند، هم چنین با حضور گردشگر در فضاهای گردشگری شاهد پیامدهای اقتصادی، زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی می باشیم که می تواند اثرات مثبت و منفی در بحث گردشگری در پی خواهد داشت که باید با برنامه ریزی صحیح، فضاهای گردشگری را به خوبی مدیریت کرد. هدف این مقاله، با توجه به بررسی ها و مطالعات متعدد، ارزیابی و مقایسه وضعیت گردشگری و بهبود حضورپذیری شهروندان در باغات ارم، جهان نما و عفیف اباد واقع در شهر شیراز میباشدکه با استفاده از روش میدانی و اسنادی اطلاعات را جمع اوری کرده و با تهیه پرسشنامه به تحلیل و مقایسه باغات با استفاده از روش Ahp و Topsis ، با توجه معیارهای دسترسی، راحتی و امنیت به نتیجه گیری اطلاعات جمع اوری شده پرداخته و در نتیجه با توجه به بررسی های انجام شده و شاخص های مدنظر پژوهش ، باغ ارم را به عنوان گزینه برتر انتخاب کرده و راهکارهایی جهت بهبود حضور شهروندان در دیگر باغات شهر شیراز ارایه شده است.
نقد و بررسی آثار معماری حواس از منظر پارادایم پدیدارشناسی
حوزههای تخصصی:
معماری حواس به عنوان معماریِ که بر حضور فراگیر همه حواس در ادراک فضایی تأکید دارد، دیرزمانی نیست که در عرصه جهانی نظرات را معطوف خودساخته است. صاحب نظران معماری حواس با نقد معماری بی احساس کنونی، می کوشند اتمسفر ایجاد شده توسط معماری و محیط را به عنوان ترکیبی پیچیده بیان کنند که در عین آفرینش زیبایی، برانگیزاننده همه احساسات آدمی می باشد. این دیدگاه در تقابل با دیدگاه بصور محور معماری مدرن، شکل یافته یا به عبارتی دیگر دوباره مورد توجه قرار گرفته است. معماران حواس معتقدند از بحران های معماری امروز، عدم توجه به جریان زندگی و تجربه ادراکی فراگیر توسط مخاطب می باشد که می توان با تکیه بر پدیدارشناسی، دوباره میان انسان و معماری آشتی برقرار کرده و درکی متفاوت و نو از معماری و محیط را برای او به ارمغان آورد. پدیدارشناسی در جستجو چیستی پدیده ها، فارغ از پیش داوری ها و به جریان انداختن زندگی در آن است. این اندیشه نگاهی نقادانه دارد، که اساس کار معماران حواس قرار گرفته است. آن ها سعی دارند با تکیه بر بنیان های پدیدارشناسی، با محصول معماری چند حسی خود، به اندیشه های این فلسفه جامع عمل بپوشانند؛ بنابراین این فرضیه مطرح می شود که معماری حواس با به چالش کشیدن معماری به اصطلاح بی روح معاصر، می تواند پیوند ادراکی قوی بین معماری و انسان با برانگیختن همه حواس او، برقرار سازد. هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی آثار معماری چند حسی بر مبنای شالوده پدیدارشناسی به منظور سنجش میزان موفقیت گفته های معماران آن ها در عمل می باشد. روش انجام پژوهش، کیف ی، از ن وع تحلی ل محت وا بوده و ب ر اس تدلال منطق ی مباحث استوار است، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اساس بیان، تحلیل، توصیف و تفسیر مطالب موجود در این مقاله را شکل می دهد. نتایج پژوهش بیانگر این است که معماران حواس توانسته اند با تکیه بر معیارهای ارزشگذاری مبتنی بر اندیشههای پدیدارشناسانه خود در زمینه ادراک همه جانبه توسط مخاطب، آثاری موفق و شایسته ای را پدید آورند و معنای معماری چند حسی را در آن ها متبلور سازند.
اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز(مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی ستارخان، آسمان، علامه امینی و سپیدار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
187 - 207
حوزههای تخصصی:
در جوامع امروزی، اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان که نیاز به روابط اجتماعی داشته و بیشتر وقت خود را درخانه سپری می کنند، اهمیت دارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین اجتماع پذیری کالبدی مجتمع های مسکونی برای گروه سالمندان در تبریز می باشد که در آن ارزیابی شاخص ها در نمونه های مورد بررسی به روش علی-مقایسه ای صورت گرفته است. در این پژوهش 4 نمونه مجتمع مسکونی از محدوده های 4 گانه ی تبریز انتخاب شده اند. برای سنجش شاخص های بدست آمده و مقایسه آن ها، پژوهش میدانی بر روی سالمندان بالای 65 سال در چهار مجتمع منتخب، انجام شده است. در این راستا نمونه گیری تصادفی ساده درجامعه آماری 313 نفری صورت گرفت که 172 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از پرسشنامه ی بسته و مشاهده غیر مشارکتی استفاده شد. تحلیل پرسشنامه ها به روش های واریانس و رگرسیون و در مشاهده با محاسبه میانگین امتیازات انجام پذیرفته است. طبق تحلیل واریانس به ترتیب مجتمع های ستارخان، آسمان، سپیدار و علامه امینی امتیاز بالاتری برای اجتماع پذیری سالمندان داشته اند و طبق تحلیل رگرسیون پرسشنامه ها در مجتمع ستارخان محفل های متنوع، درمجتمع آسمان چشم انداز، در مجتمع علامه امینی فرصت های رسیدگی و در مجتمع سپیدار فعالیت های متنوع در اولویت بالاتر قرار داشتند. بر اساس نتایج حاصل از مشاهده در مجتمع ستارخان فضای نشستن، امکانات رفاهی، عناصر طبیعی، مبلمان سالم و دسترسی در محوطه، در مجتمع آسمان طبیعت، عناصر تزیینی، در مجتمع سپیدار ایمنی و کفسازی پیاده، دسترسی مناسب و در مجتمع علامه امینی امکانات رفاهی دراولویت بالاتری قرار داشته اند. براساس جمع بندی کلی در چهار مجتمع منتخب، راهکارهایی جهت بهبود اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی برای سالمندان بدست آمد.
ارزیابی میزان خطرپذیری ایستگاه های مترو شهر تهران هنگام وقوع زمین لرزه با رویکرد کاهش آسیب پذیری کالبدی از طریق مدیریت هوشمند شهری(مطالعه موردی ایستگاه های تجریش، دروازه شمیران و نواب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
209 - 229
حوزههای تخصصی:
با ارزیابی و پایش کمی و کیفی برنامه های مدیریت خطرپذیری و مدیریت بحران در گسترش حمل و نقل ریلی کلان شهر تهران و به تبع آن با بررسی میزان مخاطرات و آسیب پذیری شبکه ریلی کشور، خلأ ناشی از مدیریت هوشمند شهری در ابعاد برنامه ریزی کالبدی و فضایی کاملاً مشهود است. نکته بارز در مواجهه با بحران هایی همچون زمین لرزه و سیل در خطوط حمل و نقل زیرزمینی (مترو) عمدتاً وابسته به فرضیات آزمون و خطا ، پیروی از روش های مدیریت سنتی و ضعف در آینده نگری و آینده پژوهی است. در گسترش خطوط ریلی زیرزمینی، بررسی مطالعات زمین ساختی (تکتونیکی)، پهنه های لرزه خیز، تفاوت جنس زمین و مسیر گسل های شمال و جنوب تهران (پیش از بحران) و توجه به آسیب پذیری ایستگاه مترو و احتمال تشدید بحران با تخریب بافت فرسوده شهری، هنگام وقوع زلزله و سیل بسیار حائز اهمیت است. این مقاله، با تمرکز بر موضوع ارزیابی خطرپذیری و آسیب پذیری گسترش شبکه حمل و نقل ریلی و با رویکرد پایش مخاطرات کالبدی و فضایی ایستگاه های مترو انجام شده است. روش انجام کار ارزیابی خطرپذیری از طریق تنظیم فهرست سنجشی پژوهشگر ارائه شده است. بدین منظور سه ایستگاه نواب، تجریش و دروازه شمیران به عنوان ایستگاه های منتخب شبکه متروی تهران مورد مطالعه قرار گرفت. در انجام پژوهش، از روشی ترکیبی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، بررسی سوابق و مدارک، تکنیک دلفی، روش تحلیل سلسله مراتبی و روی هم گذاری لایه ها استفاده شده است. نتایج ارزیابی آسیب پذیری نشانگر آن بوده است که تمامی ایستگاه ها در محدوده آستانه خطر قرار دارند و نیازمند اتخاذ تدابیری هوشمند در تمامی مراحل قبل، حین و بعد از بحران زمین لرزه و به کارگرفتن راهکارهای مدیریتی و اجرایی به منظور کاهش آسیب های احتمالی می باشد.
مطالعه فرم و نقشِ رکاب و نگین در انگشترسازی معاصر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انگشترسازی از هنرهای اصیل ایرانی با قدمتی دیرینه است. انگشتر، گاهی مُهر و نشان یا فرمانی برای ابلاغ است و یا از نمادین ترین جواهرآلات و بیان کننده پیمان، میراث، شخصیت، افکار و اعتقادات مذهبی است. در دوره معاصر، شهر مشهد با وجود کارگاه های فعال انگشترسازی از مهم ترین مراکز این حرفه محسوب می شود. هدف نگارش این مقاله، مطالعه فرم رکاب و نگین، سنگ های مورد استفاده، دسته بندی و گونه شناسی رکاب ها، تزیینات و کتیبه های به کار رفته در انگشترهای دست ساز معاصر مشهد بوده است که عمدتاً انگشتری های مردانه هستند. پرسش های مطرح شده عبارت اند از: انگشتری های دوره معاصر مشهد چه فرمی دارند؟ و تزیینات و کتیبه های این انگشتری ها کدام است و چگونه دسته بندی می شوند؟ روش انجام این تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جامعه آماری، انگشترسازی معاصر مشهد بوده است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد سه نوع فرم انگشتری در بازار موجود است: 1) ماشینی، 2) نیمه هنری دست ساز و دارای تزیینات اندک خطی یا طرح مشبک، آینه کاری، پولکی و هم چنین انگشترهای فیلی ساده، طرح صفوی و بیگلو، 3- انگشترهای فاخر هنری، قلمزنی شده روی رکاب انگشتر به صورت مینیاتوری، سه بُعدی و برجسته که تزیینات آن شامل نقوش حیوانات، پرندگان، گیاهان، اماکن مقدس و هم چنین کتیبه با مضمون اسماء الهی، اسامی ائمه، ادعیه، اذکار، آیات قرآن با خط نستعلیق و ثلث و شبکه زنی حروف روی رکاب انگشتر است. انگشترهایی که نگین های عقیق و فیروزه دارند، عمدتاً به احادیث شیعی مزین شده اند.
بازآموزی الگوهای طراحی از آموزه های ادبیات دش شهری قرن هجده، نوزده و بیست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
33-47
حوزههای تخصصی:
اهداف : وقایع و پیامدهای تکنولوژیک دهه های اخیر در زیست-جهان انسانی و ایجاد فضای پیشرفته ی سایبرنتیک و تطبیق آن ها با آثار ادبی فاخر آینده پژوهی، موفقیت آنان در پیش گویی های صحیح را خاطرنشان می کند. پارادایم های الگو ساز با ظهور اولیه در آثار ادبی امکان بازآموزی برای مسئله های طراحی و برنامه ریزی در نیل به آرمان شهر و دوری از دُش شهر را فراهم می کنند. روش ها : مقاله ی حاضر، به روش استقرایی با سیر از مصداق به معنی و با رویکرد پساانتقادی، اطلاعات جزء را از بین آثار ادبی شاخص، که جهت دهنده ی اندیشه ی جامعه هستند، به عنوان چارچوب نظری، استخراج و با ذکر مسئله ها و راه حل های تجربه شده، آن ها را به عنوان الگو در اختیار طراحان می گذارد. یافته ها : مطابق ادبیات دُش شهری، پیشرفت های صنعتی و ظهور جامعه ی مبتنی بر اطلاعات دیجیتال و به دنبال آن هوش مصنوعی، آینده ای نامعلوم برای ماهیت وجودی انسان در قرن بیست ویک رقم می زند. در حال حاضر نیز یکی از مهمترین نگرانی های علوم طراحی، انفصال نقش انسان از تجارب دیروزی است که موجب ازخودبیگانگی و حذف انسان دارای ماهیت سنتی شده است. نتیجه گیری : بررسی های تطبیقی موجود نشان می دهد که نهایت آمال دوست داران فناوری در نیل به آرمان شهر مطلوب نه تنها موفقیت آمیز نبوده بلکه با حذف تمایلات انسان گرایانه که مولفه هایی وجودی و اصیل دارد، دش شهری را تشکیل داده که انسان ها در آن، منزوی و تحت سلطه ی نئوکاپیتالیست و نئوامپریالیست هستند.
مناسب سازی معابر شهری با نیاز جامعه معلولین (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
75-91
حوزههای تخصصی:
معلولان مانند سایر افراد حق دارند که به راحتی در فضاهای شهری به ویژه معابر و پیاده رو ها تردد کنند و در این رابطه با مشکل و مانعی مواجه نباشند . رعایت نکردن قوانین مناسب سازی و رفع موانع معماری در سطح شهر مشکلات عدیده ای برای افراد معلول، جانباز، افراد کم توان، سالمندان و ... ایجادکرده است . هدف پژوهش حاضر ایجاد معابر شهری منطبق با نیازهای معلولین می باشد. جامعه آماری پژوهش مسئولین ذیربط در شهرداری و سازمان بهزیستی مناطق 2 و 10 شهر تهران و همچنین معلولین ساکن و در حال تردد در سطح مناطق مذکور می باشد که از روش های نمونه های در دسترس یا نمونه های اتفاقی استفاده شده است برای محاسبه حجم نمونه ی معلولین و جانبازان از روش کوکران استفاده شده است. و به طور تصادفی 384 نفر از معلولین و 164 نفر از مسئولین مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده های پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها، با نرم افزار spss انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که در منطقه 2 و 10 تهران مناسب سازی مطابق با استاندارد صورت جزئی صورت گرفته است و در صورت اجرای ضوابط متناسب با نیاز جامعه معلولین تردد سایر افراد جامعه نیز بهبود می یابد. در شرایط کنونی کم بودن سهم جامعه معلول از کل جامعه در سرشماری ها؛ نبود کفایت منابع مالی شهرداری ها و نبود درک ضرورت اجرای ضوابط و مقررات متناسب با نیاز جامعه معلولین از سوی مسئولین ذیربط از اهم دلایل عدم انطباق معابر متناسب با نیاز معلولین می باشد.
آموزه هایی از معماری سنتی برای آینده معماری انرژی کارا در کشور؛ مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
85-93
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش، بررسی راهکارهایی برای حفظ منابع انرژی برای نسل های آینده، ایجاد فرهنگ مناسب مصرف و توزیع عادلانه انرژی، مدیریت تولید، انتقال و توزیع و صرفه جویی در هزینه ها، کاهش آلاینده های زیست محیطی، افزایش ثروت ملی در نتیجه کاهش یارانه های مستقیم سوخت است. روش ها: این پژوهش بر مبنای روش تحقیق کاربردی است و داده ها در طول سفر پژوهشی به شهر تاریخی یزد در اردیبهشت ۱۳۹۵ جمع آوری شده است. این داده ها شامل مشاهدات عینی، تحقیق در کتابخانه های محلی و مصاحبه با دانشگاهیان محلی و گفت وگو با اساتید مربوطه، برای بررسی چگونگی بهینه سازی مصرف انرژی در مسکن و چگونگی تامین آسایش و رضایتمندی ساکنان از طریق معماری پایدار بود. با توجه به تحلیل شرایط شهر یزد تعداد سه نمونه انتخابی شدند: خانه رسولیان، خانه لاری ها، خانه گلشن. موارد مطالعاتی با استفاده از فناوری های نوین و با بهره گیری از روش توصیفی تدوین شده است. یافته ها: مهم ترین آموزه های قابل یادگیری از معماری سنتی یزد عبارتند از اصول: جهت گیری، بافت متراکم، معابر ارگانیک و سرپوشیده، بادگیر، قنات، فرم بنا، فرورفتن در دل خاک، درون گرایی، حیاط مرکزی و غیره. نتیجه گیری: براساس پژوهش انجام شده می توان به صراحت تاکید کرد که معماری سنتی یکی از آثار ارزشمند و بسیار فاخر در توجه به ارزش های اقلیمی در طراحی ساختمان است، از این رو شامل آموزه هایی است که می توانند در معماری معاصر به کار گرفته شوند.
الگوی هویت پایدارِ معماری، مبتنی بر طراحی فرایندی
حوزههای تخصصی:
طراحی مبتنی بر فرایند، گفتمانی روشمند برای ایجاد الگوهای علمی از روش و محتوی معماری است به گونه ای که باعث افزایش ادارک محتویی و شفافیت در روش گردد. چنین گفتمانی با روش مسئله پنداری، سعی دارد محتوی معماری را در بلند مدت مورد بازشناسی علمی قرار دهد که به هویت بخشی روشمند به آن منجر شود. بر این اساس، مفهوم پایداری در هویت معماری، مقوله نظری است که به تدوین یک چارچوب کلی، برای جایگاه دهی و ارتباط شناسی عوامل موثر بر معماری، کمک شایانی میکند. با توجه به نقش کلیدی طراحی در معماری، بدیهی است تمرکز بر چنین مقوله ای، راه را برای نظریه پردازی های آینده (خصوصا از نوع اثباتی) هموار تر میکند. پژوهش بنیادین حاضر سعی دارد به روش کیفی (گفتمان شناسی تطبیقی) با بازشناسی کلیات ماثر بر روند طراحی، آنها را در کلی ترین حالت ممکن دسته بندی، نامگذاری، و به آنها، جایگاهی مفهومی دهد، و نهایتا به صورت پیشنهادی، چارچوبی برای بهره گیری روشمند از آنها را ارائه نماید. بدین صورت، هدف هویت بخشی مبتنی بر طراحی فرایندی(گام به گام)، را محقق کند. بدیهی است داشتن روند کل گرایانه باعث خواهد شد، در مواجهه با عوامل جدید احتمالی در آینده، بتوان ضمن تمرکز بر مراحل طی شده، بر افزودن و جایگاه دهی به عوامل جدید، عمل کرده و از تکرار مراحل قبل پرهیز کرد. در کلیه مراحل پژوهش تلاش شده است، مفهوم پایداری در سه وجه: ثبات بخشی به رویه طراحی معماری، استفاده از گفتمان فرایندی، و ارائه چارچوب هویت آفرینی مبتنی بر طراحی فرایندی تعریف شده است، تا نتیجتا چارچوب جامع و منعطف پیشنهاد شده، ضمن پوشش داشته های موجود معماری، باعث کاستن از آسیب های سرعت تحولات علمی معاصر بر رویه طراحی و جلوگیری از کم رنگ شدن نقش مبانی نظری در آن، گردد.
تحلیل آثار معماری معاصر با رویکرد نقد اسطوره ای؛ انطباق طرح معماری پایانه بندری «یوکوهاما» با کهن الگوی باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: طراحی و روش های آن همواره یکی از دغدغه های مهم افرادی بوده است که در عرصه های آکادمیک و حرفه ای در قلمروهای مختلف آن فعالیت می کنند. معماری به عنوان یکی از رشته های مرکزی این حوزه فعالیت است که چگونگی پیدایی آثار آن در دوران مختلف، دیدگاه اندیشمندان و صاحب نظران را از زاویه های متفاوت به چالش کشیده و نتایج مطالعات گویای نظرات ضد و نقیض در حوزه روش شناسی طراحی است. در این میان برخی پژوهشگران روان شناسی و انسان شناسی معتقد به تأثیر برخی عوامل غیر مستقیم در پیدایش آثار هنری هستند که باعث ایجاد منظرهای تازه در تحلیل آثار هنری و ارجاع آن به برخی عوامل ناخودآگاه شده است. هدف تحقیق: هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی عوامل و ابعاد پنهان در شکل گیری یک اثر معماری است که طراح مستقیماً در آن دخالت نداشته و به صورت ناخودآگاه روش طراحی او را تحت تأثیر قرار می دهد. روش تحقیق: در این پژوهش با بهره گیری از ساختار روش «نقد اسطوره ای» و با رویکردی تحلیلی- تطبیقی و روش استقرایی، به بررسی عناصر و مفاهیمی که به صورت ناخودآگاه در آفرینش اثر نقش داشته و به بن مایه های اساطیری آن تأویل می نماید، پرداخته شده است. بدین منظور، نخست نحوه ظهور کهن الگوها در معماری تشریح می شوند. سپس یک نمونه کهن الگوی معماری انتخاب و با روش مورد پژوهی، اثر یک طراح معاصر با کهن الگوی انتخابی تطبیق داده می شود. نتیجه گیری: با استفاده از ساختار روش نقد اسطوره ای معلوم گردید نظام فضایی پایانه بندری یوکوهاما، که یک معمار ایرانی تبار در طراحی آن نقش اساسی داشته است، با نظام فضایی کهن الگوی باغ ایرانی در انطباق است.
امکان سنجی مطالعه و طراحی مراکز آموزش و نگهداری کودکان کار در بافت آسیب پذیر شیراز
حوزههای تخصصی:
پدیده کودک کار، بیانگر کودکان در وضعیت دشواری است که ساعات بسیاری را خارج از نهاد های اجتماعی حمایتی در خیابان می گذرانند که در صورت فقدان مراکزی برای نگهداری، آنان در معرض آسیب های فیزیکی، روانی، بهداشتی، اجتماعی و ... قرار می گیرند و چه بسا ممکن است زمینه خطراطی از قبیل خشونت بزه دیدگی ، بزهکاری و عوارض ناشی از آن را برای کودکانی که لاجرم در خیابان های شهر، کار و زندگی می کنند به بار آورد. طی سال های اخیر و پس از انقلاب صنعتی این پدیده به موضوع پژوهش های متعدد در سطح جهان تبدیل شده است. بدیهی ست سلامت این کودکان در حال، سبب به وجود امدن جامعه ای سالم تر در آینده می شود .روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از منابع کتابخانه ای و مرور نتایج تجارب عملی در ایران وجهان تلاش ها بر رفع این موضوع شده است که بتوان پیشنهادات و انتقاداتی هم مطرح کرد. همانطور که شاهد هستیم کمبود فضای اقامتی مناسب برای این کودکان در شهر کاملا احساس می شود نیازها و خواسته های این کودکان در راستای بهره بردن از یک زندگی سالم با توجه به روانشناسی کودک و نوجوان از جمله دیدگاه پیاژه و هرم مازلو، چندعملکرد درنظر گرفته شده که شامل عملکرد محافظت، عملکرد ارتباط و عملکرد زیبایی شناسانه است. فضای نگهداری و پرورش کودکان کار در زمینه بافت آسیب پذیر شهر شیراز که یکی از سه شهر دارای بیشترین کودکان خیابانی می باشد، پیش بینی مجتمع بزرگ شبانه روزی از 4 تا 18 سالگی آنان و ادغام آن با سایر عناصر آموزشی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی است . در این مقاله سعی شده با بررسی ابعاد مختلف این موضوع طراحی فضای اقامتی برای این کودکان محیطی سالم و امن فراهم آید که در آن کودکان آسیب دیده بهبود یابند و به گونه ای قادر به ادامه زندگی ای سالم تر و روبه پیشرفت باشند.
ارزیابی عوامل محیطی موثر بر ایجاد حس فضای قدسی در مساجد (مطالعه موردی: مسجد بازارتهران، مسجد دانشگاه تهران، مسجد الجواد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای قدسی، فضایی است رشددهنده و تعالی بخش که در آن، وحدانیت به عنوان کیفیتی هویت بخش، معیار و مبنای شخصیت و روح فضا محسوب می شود؛ وحدانیتی که باوجود تکثر و تنوع عناصر شکل می گیرد تا مخاطب چنین فضایی را به فطرت خویش رجعت دهد و نمودی از کمال باطنی اش را در آن باز یابد. مساجد به عنوان نماینده اصلی ساختارهای فیزیکی معماری اسلامی روزگاری نمایشی آشکار از تبلور فضای قدسی در عرصه محیط انسان ساخت بوده اند، درحالی که امروزه متأسفانه به دلیل تسامح و بی توجهی، اغلب، این کیفیت کلیدی و حیاتی شان رنگ باخته و در قالب کالبدهایی صرفاً فیزیکی از پاسخ دهندگی فضایی به نیازهای معنوی مخاطب، بازمانده اند. پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مفهوم فضای قدسی و ارزیابی معیارهای آن در تعدادی از مساجد معاصر، به دنبال پاسخ این پرسش است که در مساجد معاصر، معیارها و شاخص های مفهوم فضای قدسی چگونه و به چه میزان حضور دارند؟ روش این تحقیق، از نوع توصیفی- ارزیابی و گردآوری اطلاعات آن بر مبنای مطالعه منابع کتابخانه ای، مشاهده و تحلیل محتوا است. در رابطه با تجربه حسِ فضای قدسی در مسجد، میزان حس فضای قدسی در سه مسجد با یکدیگر متفاوت است. این حس در مسجد امام تهران (شاه سابق) از بقیه مساجد بیشتر است؛ مسجد دانشگاه تهران در وضعیتی بینابین و میانه در مقایسه با دو نمونه دیگر قرار دارد و مسجد الجواد در وضعیتی کاملاً متفاوت، ازلحاظ دلالت های عینی و ذهنی حس فضای قدسی، بسیار ضعیف ارزیابی می شود که عمدتاً معلول نگاه مدرن و حداقلی ای است که در زمان ساخت این بنا موردتوجه قرارگرفته است.
ارائه الگوی جامع طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
111 - 124
حوزههای تخصصی:
بیمارستان ها یکی از مهمترین مراکز شهرها هستند، لذا لازم است این اماکن به گونه ای طراحی گردند که بتوانند در کلیه شرایط، قابل بهره برداری بوده و نیاز مندی های شهروندان در حوزه درمان را پاسخگو باشند. مطالعه حاضر بر اساس روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. در بخش نخست براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی معیارهای برنامه ریزی طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل مبادرت ورزیده شده است که پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان و کارشناسان ، پژوهش وارد فازی کمی می شود. بنابراین از این منظر، مطالعه حاضر یک پژوهش آمیخته می باشد . براساس الگوی پیشنهادی مهم ترین معیار ، معیار دسترسی شناسایی گردید که بر دیگر معیارها تأثیر گذار است. دسترسی، یکی از مهم ترین مسائلی است که باید در مکان یابی بیمارستان مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از موارد عدم دقت در مکان یابی سبب شده تا حتی با وجود برنامه ریزی و تأمین امکانات و تسهیلات در بیمارستان، امکان دسترسی به بیمارستان و به ویژه خدمات اورژانسی با مشکلات و تأخیر انجام شود. این موضوع به اندازه ای حائز اهمیت است که می تواند تاثیرات مخرب و نامطلوبی بر وضعیت فیزیکی یا روانی بیماران داشته باشد و یا حتی منجر به مرگ بیمار شود. بنابراین بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی و را ههای ارتباطی به سایت و همچنین بررسی حمل و نقل عمومیِ اطراف سایت و طرح های مصوب شهری در آن منطقه، از عوامل اصلی در تعیین مکان مراکز درمانی می باشند.
اولویت بندی شاخصه های مبتنی بر کاهش آسیب پذیری مراکز حیاتی با استفاده از تحلیل شبکه ای (نمونه مطالعاتی: منطقه پنج شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی که دارد، همواره در معرض مخاطرات طبیعی به خصوص سیل و زلزله قرار دارد. به همین علت، حفظ و مراقبت از ساختمان های بااهمیت حیاتی در شهرها موردتوجه ویژه ی مدیران و برنامه ریزان شهری هستند. در پژوهش حاضر به کمک نمونه مطالعاتی، مراکز حیاتی منطقه پنج شهر تهران از لحاظ اولویت بندی مبتنی بر کاهش آسیب پذیری، مورد واکاوی و ارزیابی قرار گرفتند، معیارهای موردبررسی شامل: معیار بعد مکانی- منطقه (کالبدی، فیزیوگرافی، بافت) و بعد ساختار فیزیکی (ارتقاء، زیربنا، سازه، مصالح و نحوه جهت گیری در منطقه) است. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی بوده، اطلاعات جمع آوری شده در ابتدا به صورت کتابخانه ای-اسنادی و تهیه لایه های اطلاعاتی از سازمان نقشه برداری و بازدیدهای میدانی صورت پذیرفت، سپس با بهره گیری از تکنیک دلفی متغیرها به صورت زوجی با هم مقایسه و امتیازدهی شدند. جامعه آماری این تحقیق را 20 نفر از خبرگان حوزه معماری، شهرسازی، برنامه ریزی شهری و مدیریت بحران تشکیل داده و افراد نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردیده اند. روایی محتوایی مدل و مولفه های آن با بهره گیری از نظرات خبرگان حاصل شد و به دلیل وجود رابطه ای درونی برخی از متغیرها از روش تحلیل شبکه ای(ANP) و برای وزن دهی به شاخص ها از نرم افزار SUPER DECISION بهره گرفته شد. در ادامه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و اعمال وزن به لایه های بعد مکانی منطقه، محدوده هایی که در معرض خطر قراردارند شناسایی، و مراکز با اهمیت حیاتی قرارگرفته در این محدوده مشخص و از نظر آسیب پذیری پس از اعمال وزن، اولویت بندی شده و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق از طرفی بیانگر اقدامات پیشگیرانه، قبل از وقوع مخاطرات طبیعی، برای کاهش خسارات مالی و جانی در ساختمان های حیاتی منطقه، و مکان هایی که این تلفات از بقیه نقاط بیشتر است را نشان می دهد. همچنین نتایج بیانگر استفاده از اصول معماری، شهرسازی و برنامه ریزی متناسب با مخاطرات به منظور کاهش آسیب های مخاطرات طبیعی در ساختمان های حیاتی منطقه در جهت رسیدن به مدیریت مطلوب شهری است.
اولویت بندی قابلیت ها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی (مطالعه موردی: محدوده تاریخی زندیه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
61 - 74
حوزههای تخصصی:
شناخت قابلیتها و جاذبه های گردشگری، در راستای توسعه شهری و ارتقاء حضور گردشگران، حائز اهمیت می باشد. هدف از این پژوهش شناسایی قابلیتها و جاذبه های گردشگری در محدوده های بازآفرینی شده تاریخی، می باشد. در گام اول، جهت شناسایی اصول بازآفرینی گردشگری محور با روش تحلیل محتوا، به ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺘﻮن ﻧﻈﺮی شامل ﺗﻌﺎرﯾﻒ و بررسی دﯾﺪﮔﺎه و نظریات اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان پرداخته شده است. در گام دوم، با بهره گیری از روش میدانی، معیارهای بازآفرینی شهری گردشگری محور، از طریق پرسشنامه گردشگران شهری در محور بازآفرینی شده زندیه شیراز، مورد آزمون واقع شده که پرسشنامه گردشگران شهری با نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون فریدمن تحلیل شده و قابلیتهای تاریخی و یادمانی در اولویت اول و قابلیت های فرهنگی، تفریحی و محیطی در اولویت های دوم تا چهارم قرار دارند. این خود راهنمای مناسبی جهت برنامه ریزی های بازآفرینی شهری در محدوده زندیه با محوریت گردشگری خواهد بود.
بازشناسی شبکه نقاط بالقوگی مکانی با استفاده از «کدهای مکان مند» بررسی موردی: بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
23 - 47
حوزههای تخصصی:
مفهوم استفاده مجدد از فضاهای رها شده در طراحی شهری عمدتاً شامل فضاهایی بوده است که منتزع از شبکه شهری منسجم مورد بازطراحی قرار می گرفته اند. نمود عینی فضاهای حاصل از تخریب های تدریجی را می توان در بسیاری از بافت های تاریخی شهرهای ایران دید. این شکل نامطلوب از رهاشدگی فضاها و گسست درونی شبکه عناصر واجد ارزش، نشان از آن دارد که بالقوگی های موجود درون شهر نادیده گرفته شده است. بازطراحی این قطعه ها و توجه دوباره به شبکه نقاط بالقوگی مکانی، شامل کانون ها و راستاهایی که به شکل تاریخی ساختار منسجم بافت شهری را تکوین می داده اند، اندیشه ای است که در این مقاله و با تکیه بر مفهوم «کدهای مکان مند»، مطرح می شود. کدهای مکان مند که پیرو مطالعات کلارک در دهه هشتاد میلادی، توسط دی مونشو طی چند سال اخیر مطرح شده است، الگویی تازه از بازترکیب بالقوگی های فضایی را نمایان می سازد و با نگاهی یکپارچه و شبکه ای به شهر و شناسایی نقاط بالقوه مکانی در چرخه حیات شهری، دستیابی به ساختار شهری متوازن را جستجو می کند. این پژوهش آزمونی است در کاربست کدهای مکان مند که با تأکید بر وجه فرآیندی و بومی سازی آن، برای نخستین بار در زمینه شهر ایرانی به تحلیل شبکه ای بافت تاریخی شیراز پرداخته است. برونداد پژوهش، ساختار فضایی پنهان و کانون-راستاهای بافت تاریخی شهر شیراز را به عنوان عرصه ای برای بازطراحی شبکه منسجم شهری ارائه می نماید.
واکاوی تأثیر رنگ بر قضاوت زیبایی شناسانه و شاخص های حرکت چشمی متخصصان معماری و غیرمتخصصان؛ بررسی موردی: نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
97 - 115
حوزههای تخصصی:
تأثیر ویژگی های محیط انسان ساخت و طراحی آن بر انسان همواره مورد توجه بوده است. در این میان، نقش نما می تواند به عنوان جلوه بصری یک ساختمان که در زیباسازی منظر شهری مؤثر است در قالب رفتار چشم مورد بررسی قرار گیرد. در این چهارچوب، پژوهش حاضر با مطالعه ای در حوزه علوم شناختی و معماری، به دنبال بررسی تأثیر فرایندهای «پایین به بالا» (تأثیر عامل رنگ) و «بالا به پایین» (تأثیر عامل تخصص) بر حرکات چشم، در حین قضاوت زیبایی شناسانه نمای ساختمان های مسکونی نوساز شهر تهران است. بدین منظور در طرحی شبه آزمایشی از ابزار ردیاب حرکت چشمی استفاده می شود. روش نمونه گیری از جامعه داوطلبان به صورت احتمالی یا تصادفی ساده است و حجم نمونه در دو گروه متخصصان و غیرمتخصصان را ۳۸ شرکت کننده (۲۱ متخصص) تشکیل می دهند. یافته ها نشان می دهد که متخصصان تصاویر با غلبه شدت طول موج قرمز و دارای کنتراست قرمز/سبز و غیرمتخصصان تصاویر با کنتراست کمتر را ترجیح می دهند. از سویی دیگر، تحلیل شاخص های حرکت چشمی و نقشه حرارتی نشان دهنده تفاوت در الگوی پویش بصری، اولویت توجه به لایه ها و عناصر نما تحت تأثیر عامل «تخصص»، بیش از عامل «رنگ» است.
ارزیابی طراحی معماری مدارس با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: مدرسه متوسطه امام حسین (ع) شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیرعامل به عنوان یکی از موثرترین و پایدارترین روش های دفاع در مقابل تهدیدات همواره مدنظر اکثر کشورهای جهان بوده و هست. بکارگیری اقدامات پدافند غیرعامل موجب زنده ماندن و ادامه حیات و بقای نیروی انسانی می گردد که با ارزش ترین سرمایه یک سازمان بوده و منشاء قدرت ملی کشور است. اقدامات پدافند غیرعامل در بخش طراحی شهری و معماری در دو بخش برنامه ریزی و معماری صورت می گیرد. توجه به جایگاه معماری در طراحی مدارس دوره متوسطه منجر به کاهش آسیب پذیری در هنگام وقوع حادثه و کاربری مناسب بعد از وقوع حادثه می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس دوره متوسطه می باشد. در ابتدا با بهره گیری از روش مطالعه کتابخانه ای، الزامات پدافند غیرعامل در طراحی معماری مدارس منطقه ثامن مشهد مطالعه گردید و سپس این الزامات در یک نمونه انتخابی با استفاده از روش مطالعه موردی، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین یافته های حاصل از مطالعه موردی حاکی از آن بود که در برخی از اصول و ضوابط تطابق قابل قبولی بین وضعیت فعلی مدرسه با الزامات مربوطه وجود دارد. در انتها پس از واکاوی نقاط مثبت و منفی، راهکارهایی در جهت بهبود مدرسه از نقطه نظر طراحی معماری بر اساس الزامات پدافند غیرعامل ارائه گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که با رعایت الزامات پدافند غیرعامل در خصوص طراحی محوطه و حجم ساختمان، طراحی فضاهای امن و پناهگاه، ضمن ایجاد آمادگی در مواقع بحران، می توان به افزایش سطح عملکرد ایمنی دانش آموزان و کاهش خسارات ساختمان در برابر تهدیدات نظامی می توان کمک نمود.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزههای تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.