فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۲۴۱ تا ۴۳٬۲۶۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
129 - 147
حوزههای تخصصی:
معناداری و عدم معناداری یکی از مسائل فلسفی جدیدی است که پیش روی فیلسوفان قرار دارد. فلسفه اسلامی به عنوان فلسفه ای که دغدغه شناسایی حقایق عالم را دارد نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید جوابی برای این مسئله ارائه دهد. هدف از تحقیق پیش رو، بازسازی نظرگاه حکمت متعالیه بر اساس روش توصیفی - تحلیلی در باب این مسئله بوده است. یافته های تحقیق بر اساس مبانی حکمت متعالیه را می توان این گونه تبیین کرد که حکمت متعالیه معناداری و عدم معناداری را از مفاهیم و معقولات ثانیه فلسفی دانسته که از حیات انسانی قابل انتزاع هستند و اهداف موجود در زندگی بشری سبب انتزاع این مفاهیم می شود. حکمت صدرایی مدعی است هر چه اهداف، واقع تر و هماهنگ تر با حیات انسانی باشد زندگی انسان به همان میزان، زندگی معناداری خواهد بود. راهکار حکمت متعالیه دراین باره بازگشت به فطرت و بازتعریف اهداف توحیدی و حیات ابدی برای انسان است که این مفاهیم سبب معنادار شدن حیات انسانی می شود.
بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد: نقش واسطه ای شفقت به خود و لذت جویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد با نقش واسطه ای شفقت به خود و لذت جویی انجام گرفت؛ روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر مهاباد بود که تعداد آن ها 3621 دانش آموز بود. 348 دانش آموز (بعد از حذف 35 پرسش نامه ناقص) با روش نمونه برداری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، بهزیستی تحصیلی تومینین _ سوینی و همکاران (2012)، شفقت به خود نف (2003) و مقیاس فقدان لذت اسنیت _همیلتون (1995) بود. داده ها با نرم افزار spss 26 و pls 3 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی؛ حمایت اجتماعی ادراک شده و لذت جویی؛ شفقت به خود و بهزیستی تحصیلی؛ لذت جویی و بهزیستی تحصیلی رابطه مثبت (01/0) و بین حمایت اجتماعی ادراک شده و شفقت به خود رابطه مثبت (05/0) وجود دارد. شفقت به خود، بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا می کند؛ لذت جویی نیز در رابطه بین حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی تحصیلی نقش میانجی ایفا می کند.
نقش میانجی شایستگی اجتماعی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی (فریب کاری تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، رفتار پرخاشگرانه) دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شایستگی اجتماعی در رابطه بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی (فریب کاری تحصیلی، اهمال کاری تحصیلی، رفتار پرخاشگرانه) دانش آموزان دوره متوسطه دوم انجام شد. این مطالعه توصیفی-همبستگی به روش معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 1401- 1402 بود؛ که 407 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای وارد مطالعه شدند و بوسیله پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری (بامریند، 1973)، شایستگی اجتماعی (فلنر و همکاران، 1990)، مقیاس های فریب کاری تحصیلی (فارنسه و همکاران، 2011)، اهمال کاری تحصیلی (سواری، 1391) و پرسشنامه پرخاشگری (ویلیامز و همکاران، 1996) مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری بوسیله نرم افزارهای SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 24 انجام شد. یافته ها نشان داد مسیر مستقیم و منفی الگوی فرزندپروری مستبدانه (05/0>P) و مسیر مستقیم و مثبت فرزندپروری مقتدرانه (01/0>P) به شایستگی اجتماعی معنادار بود. مسیر مستقیم و مثبت فرزندپروری سهل گیرانه (05/0>P) و مسیر مستقیم و منفی فرزندپروری مقتدرانه (05/0>P) و شایستگی اجتماعی (01/0>P) بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی معنادار بودند. مسیر غیرمستقیم الگوی فرزندپروری سهل گیرانه، مستبدانه و مقتدرانه بر رفتارهای بازدارنده تحصیلی با میانجی گری شایستگی اجتماعی معنادار بودند (01/0>P). شاخص های برازش نشان داد مدل پژوهش از برازش مطلوب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت شایستگی اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین الگوهای فرزندپروری و رفتارهای بازدارنده تحصیلی دارد.
مفهوم سازی شناختی- گفتمانی شعر در کهن الگوی رنگ: مطالعه موردی اشعار اخوان
منبع:
تحلیل گفتمان ادبی دوره ۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲
45 - 64
حوزههای تخصصی:
همواره، یکی از حوزه های قابل توجه برای پژوهشگران تحلیل و بررسی رنگ واژه ها با توجه به معنای توصیفی و استعاری آن ها بوده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی کهن الگوی رنگ در اشعار اخوان از دیدگاه شناختی است. در این بررسی نشان داده شد که رنگ به مثابه زندگی، طنینی از تصورات خیالی است که از طریق شعر به بیان حقایق زندگی می پردازد. ماهیت روش شناسی پژوهشِ حاضر که از نوع کیفی انجام گرفته، توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای از میان اشعار اخوان ثالث صورت پذیرفته است. نگارندگان در صدد هستند تا نشان دهند که رنگ های کانونی در این اشعار چگونه و در چه معنایی مورد استفاده قرار گرفته اند. به این منظور و به دلیل محدودیت در حجم مقاله، تعداد 22 بیت از اشعار اخوان به صورت تصادفی گزینش و مورد واکاوی و بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که هر کدام از رنگ های اصلی در معنا و مفهوم مجزا و خاص خود بازگوکننده حالات، احساسات و عواطفی هستند که افراد در وجودشان نهفته دارند و شعر به گونه ای ادبی به بیان آن پرداخته است.
تحلیلی بر سیاستگذاری شهر خلاق در استان چهارمحال و بختیاری
منبع:
سیاستگذاری شهری و منطقه ای دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
66 - 84
حوزههای تخصصی:
شهر خلاق عمدتاً با سرمایه انسانی پیوند خورده است و از آثار تاریخی آن تاکید شده است وما اگر بیاییم. این شهر خلاق راطبقه بندی کنیم می بینیم با دو دسته شهر خلاق ویا دو طبقه خلاق روبروهستیم. یک عده که تولید کننده ایده هستند ویک که بکارگیرنده ایده وسرمایه گذارایده هستند. دراستان چهارمحال وبختیاری شهروند خلاق هم ایده داده وهم خودش سرمایه گذاری کرده است. مثلاً درشهر هفشجان ایده وهنر جوشکاری که باعث شده حدود 70%درصد این مردم به جوشکاری درسطح کشوروخارج ازکشورمشغول شوند وباعث ارز آوری به کشورشوندکه می توان باتوجه شرایطی که این شهر دارد آن را (شهر خلاق جوش)نامید. بنابراین هدف ازاین تحقیق معرفی تراوش های خلاقیت شهروندان خلاق استان چهارمحال وبختیاری است برای این منظور از روش اسنادی وکتابخانه وتوصیفی ومیدانی استفاده شده است روش کار بدین صورت بوده که با جستجو وبررسی منابع اینترنتی وکتابخانه ای وبررسی میدانی این تحقیق صورت گرفت. باتوجه به ظرفیت ها وپتانسیل های فرهنگی، طبیعی ومذهبی تاریخی و اجتماعی وجذب گردشگرهرکدام از شهرهای استان قابلیت تبدیل شدن به شهر خلاق را دارند.
تحلیل جرم شناختی جرایم انتخاباتی در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
383 - 416
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر انتخابات یکی از پایه های اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود. برگزاری یک انتخابات موفق نیازمند چهار عنصر اساسی رقابت از سوی کاندیدا، تضمین سلامت از سوی نهاد ناظر، امنیت از سوی نیروهای نظامی و نهایتاً مشارکت فعال از سوی مردم است. حال اگر در این عرصه خطیر، به واسطه ارتکاب جرایم و تخلفات، سلامت رأی مردم به خطر افتد، می بایست با ارائه راهکارها و اتخاذ تدابیر لازم تا حد ممکن در این حوزه، از وقوع جرایم پیشگیری نمود. یکی از مؤثرترین راهکارها، شناسایی علل وقوع جرایم انتخاباتی با بهره گیری از نظریات و مکاتب مرتبط جرم شناسی می باشد؛ رویکردهای تحققی یا اثباتی، نظریات فرصت، انتخاب عقلانی و جرم شناسی فرهنگی از مهم ترین آموزه های جرم شناسی به شمار می روند که در علت شناسی جرایم انتخاباتی راهگشا بوده و در سیاست گذاری های کلان کیفری نیز می تواند در حوزه مقابله و پاسخ شناسی متناسب کارآمد باشد. در پژوهش حاضر که با روش تحلیلی، کاربردی و کتابخانه ای به تحلیل جرم شناختی جرایم انتخاباتی می پردازد، در کنار علت شناسی ارتکاب چنین جرایمی، راهکارهای پیشگیری وضعی و پیشگیری اجتماعی نیز مبتنی بر علت های احصاشده مد نظر قرار گرفته است که تا حد زیادی مفید و مؤثر بوده و کاربست آنها می تواند از کثرت وقوع این جرایم در عرصه انتخابات پیشگیری نماید.
Developing the Strategic Sports Marketing Plan for the Lifeguard and Diving Federation in Islamic Republic of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this research is to develop a strategic marketing plan for the Lifeguard and Diving Federation of the Islamic Republic of Iran. The current research is a mixed study with the strategic approach. By conducting a combined method including expert opinion, review of valid documents, and using some matrices related to the formulation of a strategic plan, the formulation of a strategic plan for the marketing of the Lifeguard and Diving Federation has been discussed. The research participants included 15 members of the Board of Directors of the Lifeguard and Diving Federation, managers and sports marketing specialists. In quantitative phase, the measurement tool consisted of a researcher-developed questionnaire that was designed and adjusted using the Delphi method. According to the final score of the evaluation matrix of internal factors (2.47) and the evaluation matrix of external factors (2.44), it was determined that the strategic marketing position of Lifeguard and Diving Federation was in the WT position. The results of SWOT analysis have led to the formulation of 3 SO strategies, 3 ST strategies, 3 WO strategies, and 4 WT strategies. 13 strategies to fulfill the mission of the long-term marketing goals of the federation have been developed and an operational plan has been prepared for each of them. It was concluded that the lifeguard and diving federation needs to use defensive strategies and close to the competitive area (ST) in the field of action.
تدوین سناریوهای توسعه پایدار شهری بر پایه برنامه ریزی سناریومبنا (مطالعه موردی: شهر بندری ماهشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست یابی به توسعه پایدار شهری به میزان موفقیت در برنامه ریزی های اصولی در بهره گیری از منابع انسانی و طبیعی وابسته است. برنامه ریزی سناریومبنا به عنوان یکی از راه های دستیابی و موفقیت در توسعه پایدار شهری مطرح است؛ چرا که با تبیین آینده های هر کدام از پیشران های کلیدی، مدیران و مسئولین مربوطه را برای بحران های پیش رو آماده می نماید. هدف پژوهش حاضر تدوین سناریوهای توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر بر پایه برنامه ریزی سناریومبنا می باشد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه و تکنیک دلفی و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره گیری شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از نرم افزار های MicMac و ScenarioWizard بهره گیری استفاده شده است. یافته های پژوهش در مرحله اول بیانگر آن است که از میان 35 عامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر، در مجموع 8 متغیر کلیدی شامل (توسعه گردشگری داخلی ( V4 ) ، طرح ها و برنامه های توسعه شهری ( V19 ) ، مدیریت کارآمد محلی ( V21 ) ، مدیریت کارآمد کلان ( V23 ) ، آموزش ( V24 ) ، شبکه ارتباطی ( V28 ) ، امنیت ( V30 ) ، موقعیت جغرافیایی بندر ماهشهر ( V33 ) " بر توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر تأثیرگذار می باشند) در وضعیت توسعه پایدار شهر بندری ماهشهر تأثیرگذارند و بر اساس وضعیت های پیش و روی این هشت پیشران کلیدی در مجموع 26 سناریو برای آینده توسعه پایدار شهری ماهشهر به دست آمده است که با توجه به ویژگی های هر کدام از سناریوها، در سه گروه (سناریوهای مطلوب، سناریوهای ایستا و سناریوهای بحرانی) قرار گرفته اند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که شهر بندری ماهشهر دارای پتانسیل های طبیعی و انسانی منحصربه فردی است که زمینه های دستیابی به توسعه پایدار شهری برای آن فراهم است اما پیشران های متفاوتی در فراهم نمودن زیرساخت های توسعه پایدار این شهر در آینده تأثیرگذارند که نوع برنامه ریزی و راه های دستیابی به آن می تواند مسیر موفقیت در دستیابی به توسعه پایدار شهری و دستیابی به مطلوب ترین سناریو را هموار نماید و یا بالعکس این مسیر را با چالش های بسیار روبرو نماید و بحرانی ترین سناریوی ممکن اتفاق بیفتد.
نقش باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی در پیش بینی اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس باورهای غیرمنطقی سلامت، منبع کنترل سلامت و اضطراب سلامتی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان زن شاغل به تحصیل در دانشگاه های استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1401 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 406 دانشجو از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا (CAQ، علیپور و همکاران، 1398)، باورهای غیرمنطقی سلامت (IHB، کریستینسن و وارویک، 1999)، منبع کنترل سلامت (HLC، والستون و همکاران، 1978) و نسخه تجدید نظر شده پرسشنامه اضطراب سلامتی (HAQ، سالکوسکیس و همکاران، 2002) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. یافته ها نشان داد که بین اضطراب کرونا و اضطراب سلامتی و همچنین منبع کنترل سلامت بیرونی رابطه مثبت معنادار وجود دارد (05/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد 25 درصد از تغییرات اضطراب کرونا از طریق اضطراب سلامتی و منبع کنترل سلامت تبیین شد. بنابراین بر اساس شناخت عوامل اصلی موثر بر اضطراب کرونا، می توان جهت کاهش اضطراب کرونا و افزایش سازگاری افراد، دست به برنامه ریزی و اقدامات مداخله ای زد.
اثربخشی مدل تلفیقی پذیرش و تعهد و طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد مبتلا به اختلال سوگ طولانی مدت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی بر احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افرادی بود که طبق معیارهای DSM 5-TR، اختلال سوگ طولانی مدت را تجربه می کردند و طی فراخوان در سال ۱۴۰۱ به کلینیک پذیرش و تعهد تهران مراجعه کردند. از جامعه مذکور، تعداد ۲۰ نفر از افرادی دارای ملاک های ورود به پژوهش، به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه ۱۰ نفره گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۱۲۰ دقیقه ای و هفته ای یک بار، تحت مداخله درمان تلفیقی پذیرش و تعهد با طرحواره درمانی قرار گرفتند. گروه گواه تا پایان جلسات هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های احساس تنهایی (UCLA) راسل و کوترونا (۱۹۸۰) و حل مساله اجتماعی (SPSI-R) دزوریلا و نزو (۱۹۹۰) بود. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوورایانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون احساس تنهایی و حل مساله اجتماعی در دو گروه آزمایش و گواه در سطح ۰۵/۰>P تفاوت معناداری وجود دارد. از این یافته ها می توان نتیجه گرفت که این درمان، می تواند یک شیوه کارآمد برای کار با افراد دارای اختلال سوگ طولانی مدت باشد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد-فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهک ننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99 - 1398 بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 30 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه آزمایشی ) n=15 ( و گواه ) n=15 ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) 1994 ( و نشخوار فکری نولن و هوکسما ) 1991 ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان گراس ) 2002 ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد. یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) 05 / P>0 (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این کودکان مؤثر بود ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
مقایسه سالیابی سقانفارهای مازندران با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس (مطالعه موردی: شهرستان قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سقانفار، بنائی چوبی در استان مازندران بوده که دارای کاربردی مذهبی می باشد. با توجه به اهمیت تاریخی و فرهنگی سقانفارهای مازندران، مطالعات سالیابی مطلق با روش های علمی و قابل استناد بر روی آن ها صورت نگرفته است و پژوهش ها عمدتاً بر روی نقاشی های درون آن و یا معماری آن ها بوده است. در این پژوهش، برای نخستین بار در کشور، قدمت دو سقانفار شهرستان قائم شهر (وسطی کلا و سیدابوصالح) با روش های گاه شناسی درختی و ترمولومینسانس تعیین شدند. در این روش ابتدا از تیرها و ستون های سازه دو سقانفار با مته رویش سنج و عکسبرداری از مقاطع نمونه برداری انجام شد. آنگاه نمونه های چوبی تهیه شده زیر دستگاه اندازه گیری LINTAB با دقت یکصدم میلیمتر اندازه گیری شدند و نمونه های تصویری با نرم افزار ImageJ اندازه گیری شدند. برای ارزیابی ترمولومینسانس، نمونه هایی از آجرهای پی سقانفار تهیه و برای تاریخ گذاری به آزمایشگاه منتقل شدند. در بررسی گاه شناسی درختی به کمک تطابق سری زمانی مرجع از پهنای حلقه های رویش بلوط منطقه گرگان با نمونه های مستخرج از سقانفارها مشخص شد که این بناها در دوره قاجار (وسطی کلا، 1856 میلادی و سیدابوصالح، 1881 میلادی) ساخته شدند و در دوره های تاریخی پس از آن، مرمت و حتی دستخوش تغییرات ازنظر ابعاد گردیدند. نتایج آزمایش های ترمولومینسانس انجام شده برروی آجرهای پی سقانفارها با نوسان پنج ساله، قدمت مورد سقانفار سیدابوصالح را 140 سال (زمان ساخت بنای اصلی) و قدمت سقانفار وسطی کلا را 50 سال (زمان ساخت بنای الحاقی) تعیین نمود. مقایسه این دو روش با هم نشان داد که درصورت وجود نمونه های چوبی مناسب برای استفاده در تکنیک گاه شناسی درختی، این روش از دقت بالاتری برخودار خواهد بود.
مدل سازی تغییرات دمای بلوک های شهری در ارتباط با ساختار و پیکربندی سیمای سرزمین در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نواحی سکونتگاهی الگوهای متنوعی از چیدمان سطوح نفوذناپذیر هستند که به شدت تحت تأثیر خصوصیات منفی محیط زیستی - اکولوژیک مانند شکل گیری جزیره حرارتی قرار دارند. در این مطالعه، رابطه بین این چیدمان با خصوصیات دمایی نواحی سکونتگاهی در واحد بلوک های شهری در جلگه استان گیلان، مدل سازی شد. برای استخراج نواحی سکونتگاه هر واحد بلوک، از تحلیل شی گرای تصاویر ماهواره لندست در تابستان سه مقطع زمانی (1381، 1391 و 1401) استفاده و متوسط دمای هر بلوک در هر مقطع با استفاده از معادلات انتقال تشعشع تهیه شد. متغیرهای توصیفی دمای هر بلوک در دو دسته متغیرهای ذاتی و متغیرهای همسایگی تهیه و با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی، چهار متغیرِ وسعت واحد، سنجه مرز مشترک، وسعت پلیگون مادر و نسبت محیط به مساحت واحد به عنوان مهم ترین پارامتر شناسایی و به مدل رگرسیون غیرخطی GAM وارد شدند. نتایج مدل سازی (619/0= R2) نشان داد که دو عامل وسعت بلوک شهری و وسعت پلیگون شهری که در آن قرار دارد، به صورت مستقیم منجر به افزایش دمای بلوک می شود. شکل خطی هر واحد، نسبت بالای محیط به مساحت و داشتن کمترین مرز مشترک با سایر واحدهای شهری نیز نقش کاهنده متوسط دمای واحدهای شهری در دوره های زمانی مورد مطالعه داشته اند. نتایج حاصل می تواند به درک بهتر عوامل مؤثر بر دمای سطح زمین در مناطق سکونتگاهی بخصوص پیکربندی و ساختار بلوک های شهری کمک کند.
ارزیابی آسیب پذیری کاربری مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری (مطالعه موردی: منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربری مسکونی یکی از کاربری های مهم و اصلی در نظام کاربری اراضی شهری است که مدیریت ایمنی و توجه به الزامات پدافندی آن به دلیل تراکم بالای جمعیتی در شهرهای بزرگ بسیار حائز اهمیت است. پژوهش حاضر، در زمینه ارزیابی آسیب پذیری کاربری های مسکونی در برابر تهدیدات خارجی با رویکرد پدافند غیرعامل شهری در منطقه 10 تهران است که در قالب مطالعات فضایی مکانی و با اجرای مدل تحلیلی در سه گام انجام شد. ابتدا شناسایی و دسته بندی اصول و الزامات پدافند غیرعامل در سه گروه پارامترهای سازه ای، جمعیتی و مکانی صورت گرفت و با استفاده از ابزار پرسشنامه و نظرسنجی کارشناسی، اولویت های اصول پدافند غیرعامل در ارتباط با فضاهای مسکونی مشخص شد. در ادامه، بر پایه فرآیند تحلیل شبکه ای، تعیین وزن هر یک از معیارها انجام گرفت و وزن حاصل از مدل ANP، در محیط نرم افزار ArcGIS بر لایه های مکانی منطقه اعمال شد. نتایج اجرای مدل نشان داد که از نظر شاخص های سازه ای، بیش از 78 درصد واحدهای مسکونی منطقه، در گروه سازه هایی با میزان آسیب پذیری زیاد قرار می گیرند و از نظر شاخص های جمعیتی، در 88 درصد واحدهای مسکونی در صورت وقوع تهدیدات خارجی میزان آسیب پذیری زیاد است. از لحاظ شاخص های مکانی، بیش از 92 درصد فضاهای مسکونی، با چند نوع کاربری ناسازگار همجوار هستند و بیشترین آسیب پذیری را دارند. به طور کلی نتایج حاصل از روی هم گذاری لایه ها نشان داد بیش از 86 درصد واحدهای مسکونی محدوده در پهنه های آسیب پذیر واقع شده اند و میزان آسیب پذیری واحدهای مسکونی در این پهنه ها بسیار بالاست.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۷۴-۲۳۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است. ترس از ارزیابی منفی دیگران یکی از مهم ترین مشخصه های اختلال اضطراب اجتماعی است. در مطالعات مختلف، اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر علائم اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی بررسی و تأیید شده است، اما تا کنون مطالعه ای در مورد مقایسه اثربخشی این دو نوع روش درمانی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1402-1401 بود ند . 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی شدند ( 01/0 P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که درمان شناختی - رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری بود (01/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران حوزه کودک و نوجوان و همچنین مشاوران مدارس از دو روش مداخله ای درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی با اولویت درمان شناختی - رفتاری به طور خاص در جهت کاهش ترس از ارزیابی منفی و به طورکلی در کاهش علائم اضطراب اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
مفهوم سازی پیرامون چیستی و جوهره یادگیری بین سازمانی (موردپژوهی: طرح مبارزه با قاچاق کالا و ارز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نگارش پژوهش حاضر با هدف ارائه توصیفی از جوهره یادگیری بین سازمانی صورت پذیرفت. طرح پژوهش/ روش شناسی/ رویکرد: از روش پدیدارشناسی برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با صاحبان تجربه زیسته مشارکت در پروژه مشترک مبارزه با قاچاق کالا و ارز استفاده شد. یافته ها: مفهوم پدیده زمانی معنادار خواهد بود که عواملی همچون 1) به اشتراک گذاری، بهینه یابی، و بومی سازی؛ 2) ادراک از موفقیت پروژه؛ و 3) اخذ بازخورد و پایش و اصلاح فرایند وقوع یابد. مشخصات پدیده شامل بهبود اعتماد و کاهش مقاومت، و تقویت دیدگاه مبتنی بر منفعت عمومی؛ عوامل فراگیرنده شامل توسعه همکاری مجازی و توسعه تعاملات غیررسمی؛ پیامدهای پدیده شامل بهره گیری از ظرفیت های بلااستفاده و بهبود کارایی و اثربخشی؛ و آسیب ها نیز شامل طفره روی، نیاز به سیستم سازی در روابط، رفع چالش مسئولیت مشترک، و پایبندی به برنامه ریزی بلندمدت می گردد. ارزش/ اصالت پژوهش: مطالعات این حوزه با برخورداری از رویکرد کمّی از داده های بخش خصوصی، تنها محدود به ارزیابی تاثیر عواملی پراکنده بوده که این خود موجب ایجاد ادراک محدود پیرامون ذات و جوهره پدیده و خصیصه ها و حتی شمولیت عوامل ارائه شده در رابطه علّی این پدیده شده است. پژوهش حاضر با واکاوی ابعاد محتوایی و مفهومی پدیده یادگیری بین سازمانی در سازمان هایی با حوزه های کاری متفاوت در بخش دولتی، و با ارائه توصیفی غنی و در اختیار نهادن چارچوب مفهومی جامع از پدیده، دامنه ای با شمولیت مناسب برای فهم این مفهوم فراهم می آورد.
رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک با نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۶۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودکان 3 تا6 سال با میانجی گری ذهن آگاهی مادر بود. روش پژوهش توصیفی _ همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مادران کودکان 3 تا 6 ساله در مراکز پیش دبستانی و مهد کودک های شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 290 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید،1990)، مقیاس رفتاری پیش دبستانی و مهد کودک (PKBS، مرل، 1994) و پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. براساس یافته های حاصل از پژوهش، رابطه بین سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک مثبت و معنادار بود (01/0p < و 05/0p < ) و همچنین سبک دلبستگی مادر به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی مادر با پرخاشگری کودک رابطه داشت (05/0p < ). باتوجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی مادران نقش واسطه ای در رابطه بین سبک دلبستگی آنان و پرخاشگری کودکان ایفا می کند.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۱۰۴-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی رایانه ای با بازی درمانی شناختی-رفتاری بر عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان 12- 8 سال که در سال تحصیلی 1400-1399 به مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شماره 2 ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر کرج مراجعه کردند، بود که 45 دانش آموز بصورت هدفمند وارد مطالعه شده و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه های مداخله هر یک به ترتیب طی 10جلسه بصورت دو جلسه هفتگی تحت مداخله توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون خواندن و نارساخوانی (EDT) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و نرم افزار کاپیتان لاگ (نسخه 2018) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها نشان داد هر دو روش مداخله ی توانبخشی شناختی رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری در مقایسه با گروه گواه بطور معنی داری باعث بهبود عملکرد خواندن می شوند (01/0P<)؛ و هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (یک ماهه) دارای ماندگاری اثر بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). بنابراین با بکارگیری هر یک از روش های توانبخشی شناختی-رایانه ای و بازی درمانی شناختی-رفتاری می توان گام مؤثری در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان برداشت.
Assessing Municipal Solid Waste Management System in Quetta, Pakistan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آینده پژوهی منطقه ای دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
99 - 112
حوزههای تخصصی:
Background: Assessing municipal solid waste management systems is crucial for improving the quality of waste disposal services in urban areas. Objectives: The main objective of this study is to assess the operational capacities and challenges of Metropolitan Corporation Quetta in managing municipal solid waste (MSW). Methodology: Applying a mixed-method approach, this study used a case study research design. The primary data was collected through semi-structured interviews from the selected six key informants and official data on waste management services. The findings showed that MCQ's waste lifting capacity for 2020-21 and 2021-22 were 256523 tons and 259350 tons, respectively. The average daily waste lifting capacity in 2020-21 was 657.75 tons, while in 2021-22, it increased to 665.00 tons. Results: The findings also revealed that the amount of waste generated in Quetta is estimated at 1500 tons a day, of which almost 50% is disposed of daily. MCQ has 231 vehicles for solid waste management. Of the total human resource capacity i.e., 2595, 1600 work on daily wages. MCQ needs more funds, machinery, and vehicles. The findings of the study concluded that the Metropolitan Corporation Quetta needs more operating capability due to inconsistent and insufficient funding availability, a lack of machinery and vehicles, and a shortage of human resources. The MCQ has successfully disposed of about half (50%) of all the waste generated daily. Conclusion: This study suggests a dire need for enhancing the operational capability of MCQ through allocating sufficient finances, equipment and machinery, and adequate human resources for an improved and sustainable solid waste management system in Quetta.
Rethinking Tafsīr in the Light of Redefining its Basic Terms
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۱, ۲۰۲۳
74 - 88
حوزههای تخصصی:
Tafsīr literature has a long and rich history among all fields of Islamic sciences. In spite of this, it has not been able to form an independent scientific discipline along with all its dimensions. We believe that to turn Tafsīr into science, it is necessary to take some measures, including redefining the basic terms. This paper aims to provide some possible answers to the problem of defining, namely, what the most important terms in the Tafsīr field are, and how to come up with comprehensive definitions for its terms. Building on terminological evidence, this descriptive-analytical research discusses the formation of the four terms “Tafsīr” (interpretation), “Mabnā” (basis), “Aṣl” (principle) and “Qā'ida” (rule), as the key concepts in the Tafsīr field. We argued that these terms must be redefined through terminological methods. We believe that the very concept of Tafsīr means expressing the meanings and practical contents (Mūfād Isti ‘ mālī) of the Qur’ānic verses and discovering their Purposes (Maqāsid) and Referents (Madālīl). The Mabānī al-Tafsīr are the basic concepts and macro scientific presumptions for the Qur’ānic text. Finally, the term “Uṣūl al-Tafsīr” are radical components with a Qur’ānic nature which are the mediator between “Mabnā” and “Qā‘ida”.