فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴۱۹ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
18 - 29
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیرامون آپارتمان سازی به دلیل رشد روزافزون ساخت وساز این بناها در کشور، مقوله ای است حائز اهمیت که در پژوهش های منظر شهری معاصر، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعات پیشین نشان می دهد ارزش های زیبایی شناسانه نمای اصلی این بناها یکی از عوامل مؤثر در روحیات ساکنین است. هدف از این پژوهش، بازتعریف معیارهای زیبایی شناسانه در ارزیابی نماهای مسکونی شهر تهران در جهت ارتقاء کیفیت تجربه زیست ساکنین است. این مهم از طریق استخراج معیارهای مذکور از پیشینه پژوهش معماری عصب محور و ارزش گذاری آنها از طریق مصاحبه با ساکنین این بناها امکان پذیر شده است. نوع پژوهش، مطالعه ای کاربردی است و روش پژوهش، کیفی است. تحلیل محتوای 61 پژوهش در زمینه معماری عصب محور به استخراج 11 معیار کالبدی و 8 معیار معنایی در زیبایی شناسی نماهای آپارتمانی انجام شد و سپس ارزش گذاری بین معیارهای استخراج شده، از طریق مصاحبه های بازپاسخ با 41 نفر از ساکنین این بناها در شهر تهران صورت گرفت. یافته ها نشان می دهد از بین عوامل کالبدی و معنایی نما، به ترتیب «کاربرد پوشش گیاهی»، «رنگ و نوع مصالح» و «میزان سطح بازشوها» بیشترین تأثیر را در شکل گیری تجربه زیبایی شناختی افراد دارند. نوع رویارویی افراد با این معیارها، در چهار وجه زیبایی شناختی مبتنی بر «درک بصری»، «درک هیجانی»، «درک معنایی» و «درک نمادین» صورت می گیرد. نتایج نشان می دهد نماهای مسکونی تهران از منظر زیبایی معنایی و نمادین در سطح بسیار پایینی بوده و در عین حال توانایی پاسخ گویی به نیازهای هیجانی ناظرین را ندارند.
منظر آیینی برج ایرانی و اثر آن در مدیریت گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
26 - 33
حوزههای تخصصی:
مطالعه سیر تاریخى واژه برج در کتاب هاى لغت نشان مى دهد، برج در آغاز تنها بر باروهاى ساخته شده بر گوشه دیوارهاى شهر، قلعه ها و کاخ ها اطلاق مى شده و سپس دچار توسعه معنایى شده است. امروزه منارها جای خود را به برج هایی داده اند که کاربری های گوناگونی دارند. برج در ایران کاربردهای متنوع و متعددی داشته است. علاوه بر قلاع، در دو سوی درِ ورودی کاروان سراها نیز برای دیده بانی و مراقبت، برج هایی ساخته می شد. گاه به کبوترخانه ها نیز برج کبوتر می گفته اند و برخی از مقبره ها نیز به میل یا برج شهرت یافته اند. همچنین شماری از میل ها که برای برافروختن آتش بر فراز آنها و راهنمایی گمشدگان ساخته می شدند، برج نام می گرفتند. هدف این مقاله بررسی برج های ایرانی از دیدگاه منظرین است. بر همین اساس، بعد از ریشه شناسی واژه برج، معنا و ریشه این واژه با کاربردهای متفاوتی که در طول زمان داشته، تطبیق داده شده و با نگرشی عمیق به معنی و ریشه واژه برج پرداخته است. بررسی ها نشان می دهد در لغت نامه فارسی بیشتر به کارکرد دفاعی، امنیتی و نظامی برج توجه شده، حال آنکه با بررسی ریشه این واژه در زبان عربی بیشتر به کارکرد اطلاع رسانی برج توجه شده است. با بررسی برج های تاریخی ثبت شده در اداره میراث فرهنگی و گردشگری ایران، به طیف وسیعی از کارکردها ذیل چهار گروه نمادین، اطلاع رسانی، کارکردی و نظامی دست یافته و با بررسی بیشتر مشخص شد که تعداد زیادی از برج ها چند منظوره بوده اند. به نظر می رسد میان شکل برج ها، کاربردهای متفاوت آنها و همچنین پراکندگی جغرافیایی آنها ارتباطاتی وجود دارد که این مسئله مستلزم بررسی و پژوهش بیشتر در این زمینه است.
مدینه و مکه نزد شرق شناسان (سده شانزدهم – سده بیستم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
58 - 63
حوزههای تخصصی:
شهرهای مکه و مدینه از قرن شانزدهم میلادی توجه شرق شناسان را به خود جلب کردند. نخست به این دلیل که جایگاه پیدایش اسلام بودند و سپس همچون واحدهای شهری شرقی، همانند استانبول و قاهره. بااین حال، از آنجا که این دو شهر برای شرق شناسان قدغن بودند، شناخت فرهیختگان از آنها کمتر از طریق بازدید و بیشتر بر پایه مقابله منابع عربی و فارسی حاصل می شد و در نتیجه به جهت گیری این منابع ابتدایی وابسته بود. هنگامی که برخی سیاحان موفق به بازدید از این شهرها شدند، علاقه شان متمرکز به عبادتگاه ها باقی ماند. لذا تاریخ و مکان نگاری (توپوگرافی) عبادتگاه ها با جزئیات تشریح شد، ولی سازمان شهری و تاریخ اجتماعی این دو شهر کمتر مورد مداقه قرار گرفت.
سخن سردبیر: چشمه علی
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
3 - 3
حوزههای تخصصی:
اینکه چشمه، یک منظر مهم سرزمینی تلقی گردد، سنت ایرانی است. نام گذاری اسطوره ای، حجاری های روایی و آئینی بر صخره های مجاور چشمه، احداث معماری های اسطوره ای و حاکمیتی در جوار چشمه، برقراری سنت های اجتماعی در ایام خاص و رواج باورهای افسانه ای در شرح هویت چشمه مظاهر شکل گیری و قوام منظر چشمه است. تولد یک سرزمین از آنجا آغاز می شود که نقاطی در آن به واسطه تجربه یا تفسیر انسان ها، معنای خاص پیدا می کنند و شناسه های «مکان» می شوند. زمینی که تعداد زیادی شناسه داشته باشد که در یک منظومه نقش آفرینی کنند و کلیت واحدی را تشکیل دهند، به سرزمین بدل می شود. بنابراین سرزمین، زمینی هویت مند و بهره مند از نمادها و نمودهای زندگی انسان در بستر آن است. سرزمین، گونه ای منظر است. چشمه علی شهر ری، اندامی طبیعی است که به واسطه جنس لایه های زمین در آن نقطه و ارتباط آنها با سفره های آب زیرزمینی بالا دست، مظهر آبی دارد که از پای صخره می جوشد و در کوهپایه جاری می شود. بالای چشمه علی آثار دژ اشکانی، که ماهیت آن همچنان ناشناخته است و امروز به این نام خوانده می شود، برجا مانده است. این، حاکی از تقدم ارزش مکانی این نقطه نسبت به اسلام است. نام گذاری آن به نام علی، سنت دوره اسلامی است که دو نتیجه دربر دارد : اول، اهمیت آن برای ساکنان سرزمینی که نام پیشوای اول شیعه را برآن گذاشته اند و دوم، نسبتی که در میان عقاید باستانی ایرانیان با نام گذاری مرتبط با امام علی (ع) در هنگام تغییر دین ایرانیان رعایت شده است. بسیاری از باورهای باستانی ایرانیان مرتبط با ایزد مهردر عصر اسلام، برای حفاظت از انهدام، با نام علی متبرک شدند تا برجا بمانند (مانند چشمه علی دامغان و چشمه مرتضی علی طبس) می توان نام چشمه علی را نیز در عداد همین رویه به حساب آورد. آئین شستشوی قالی در چشمه، که روشن و نورانی می شود (لغت نامه دهخدا) و باور به برخی ویژگی ها در آب چشمه شواهد دیگری بر هویت منظرین چشمه علی شهر ری است. چشمه، که این روزها اخبار ناگواری بر قطع آب آن به واسطه متروسازی در جریان است، ظرفیتی برای تداوم هویت سرزمین ایران است که نباید با بهره گیری های خرد از جنس متروسازی، در مخاطره بیفتد. بقای سرزمین ایران به مثابه منظر ایرانی، وامدار نمادهای آن ازجمله چشمه علی است.
راه به مثابه منظر
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
راه پدیده ای غریب در زندگی انسان است. ابتدا فقط مسیر دسترسی به «جایی» است. در این مسیر، آنچه مهم است، مقصد است. سؤال آن است که چگونه می توان زودتر به مقصد رسید؛ کوتاه ترین راه کدام است. قضیه حمار، حکایت این ماجراست. برای حیوان زودتر رسیدن تنها حکمی است که غریزه او می سازد. هر مقصود دیگر ضمن راه، با قضیه حمار ناسازگار است. اما برای انسان ماجرا در همین صحنه تمام نمی شود. بعد از طرح «مسیر»، رفت وآمد آغاز می شود. مسافرانی که به سوی آن مقصد می روند، روزانه از این «مسیر» می گذرند. این ها دیگر با سؤال روز اول مواجه نیستند؛ زیرا مسیر تعریف شده است. پرسش این ها، همچون مطالبه انسان متمدن است که از بند معیشت رسته و به ظرفیت های جدیدی توجه می کند که «زندگی» فراتر از «زیست» می تواند به او بدهد. انسان متمدن به رشد، معنویت، فرهنگ و هنر می اندیشد و تلاش می کند اوقات و محیط زندگی خود را به صورتی مدیریت کند که به نیازهای عالی او پاسخ دهد درحالی که انسان ابتدایی به مطالبات نخستین خود و حفظ حیات مشغول بود. راه، پس ازآن که پدید آمد، به مدد استفاده مداوم انسان ها، تجربه های نوبه نو و تولید خاطره های فردی و جمعی، تدریجاً علاوه بر اتصال دونقطه نقش های جدیدی پیدا می کند. راه، نظرگاهی برای «تماشای» طبیعت است که «بیرون» را از نقطه ای خاص برای ناظر تصویر می کند. در این نقش، راه یک قاب است؛ انتخابی خاص از بی نهایت امکان تماشای طبیعت نظرگاه، به نقش فاعلی ناظر جهت می دهد و او را مجبور به تماشای انتخابی خاص از محیط پیرامون می کند. درعین حال، راه با عبور از عرصه هایی خاص، دایره انتخاب را هر چه محدودتر می کند. از سوی دیگر، رهگذران، به جبر وسیله آمدوشد، ناگزیر از تماشای بیرون در موقعیتی نسبتاً ثابت و به مدت طولانی هستند. این وضعیت، نقش خاطره سازی «بیرون» را افزایش می دهد. تکرار این خاطره ها، منظر راه را به نمادهایی بدل می سازد که برای مخاطبان هویت سازند. همه رهگذران، سرزمین خود را از نقطه ای ثابت (راه) دیده اند. این اتفاق، شبیه کارکرد «خیابان» در منظره سازی باغ ایرانی است. باغ ایرانی، برخلاف نوع چینی یا انگلیسی آن، گزیده ای از منظر را در قاب خیابان اصلی خود به صورت کاملاً هدایت شده، با حصاری استوار از درختان، به ناظر نمایش می دهد و موجب می شود همه مخاطبان، باغ را «یک چیز» دیده باشند و خاطره ای مشترک پدید می آورد. بدین ترتیب راه، در امتداد عمر خود به منظری بدل می شود که علاوه بر آن که خود بخشی از محیط است، طبیعت پیرامون را هم «بازنمایی» می کند. در این حال دو نقش مفعولی و فاعلی در مواجهه با بیرون را می پذیرد : هم جزئی از آن است و هم آن را بازنمایی می کند. راه به مثابه منظر، دیگر عنصر اتصال دهنده دونقطه نخواهد بود و انسان ها، برحسب طبع و ذهن خود مطالبات افزون تری نسبت به قضیه حمار دارند. ازاین روست که «مسیر راه» دیگر تنها با معیار «کوتاه ترین» ارزیابی نمی شود و «منظره های راه» نیز به دست متصرفین حاشیه آن سپرده نمی شود. بلکه انتظار است که در هنگام طرح ریزی راه، عناصر طبیعی و تاریخی منظر مرتبط با آن در تعیین مسیر نقش داشته باشد و پس از ساخت راه، منظر پیرامون نیز با برنامه و طراحی کارشناسی شده، و نه سلیقه ای و مدیریتی، سازنده خاطره جمعی باشندگان راه باشد. در تصویر زیبایی که «میثم خلیل پور» از زبان راه، کوه و کویر روایت کرده، لایه های پی درپی زیبا سازنده و معرف سرزمین به روشنی پیداست؛ آن قدر که عکاس خوش ذوق، نور منظر را نیز در ارکستر و منظومه خود به نحو زیبایی به بازی گرفته است.
آموزه های معماری منظربرای مسکن مهر (کارآمدی معماری منظر رهیافتی برای برون رفت از وضع موجود) نمونه موردی: مسکن مهر تهرانسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
48 - 57
حوزههای تخصصی:
پروژه مسکن مهر به عنوان عظیم ترین پروژه انبوه سازی مسکن کشور، با استفاده از تجربه ساخت و ساز های انبوه مسکن در کشورهای غربی پس از جنگ جهانی و با الگوبرداری از پروژه های مسکن ارزان قیمت و سریع ساخت، جهت تأمین مسکن اقشار ضعیف و متوسط جامعه در حجمی گسترده کلید خورد. این حجم انبوه ساختمان های بزرگ مقیاس، موجب شکل گیری بافت های شهری نوظهوری شد که علی رغم وجود تمایزات کالبدی، در بعد معنایی و فضایی دارای شباهت های بسیاری بودند. این بافت های شهری جدید، عمدتاً به واسطه برداشت کالبدی از مفهوم مسکن و محدود کردن مفهوم آن به سرپناه پدید آمدند. نتیجه آن که نادیده گرفتن حیات اجتماعی ساکنان به عنوان کاربران اصلی فضا، این گونه مسکن را عاری از هرگونه کنش و هم زیستی اجتماعی-کالبدی کرده و خود سرآغاز پدیدآمدن آسیب های فراوانی شد. این پژوهش با بررسی ابعاد آسیب شناسانه طرح مسکن مهر و تجربه یک دهه حیات آن و انطباقش با نمونه مورد مطالعه، از دریچه نگاه دانش منظر و اقدامات عملی آن، درصدد است راه حلی برای برون رفت از وضع کنونی ارائه کند. حیاتی که با ایجاد بستری مناسب جهت تعامل بهینه و حداکثری و تکیه بر آن، از دریچه دانش منظر و توجه به در دستور کار قرارگرفتن کیفیتی به نام منظر شهری، سعی در ارتقای مسائل اجتماعی محیط دارد. این مهم از طریق مورد توجه قرار دادن اصل تنوع-تکثر در جهت تقویت روح اجتماعی مکان و ایجاد فضاهایی در راستای تقویت ارتباط انسان با محیط و شکستن ساختارهای صلب و یکنواخت ایجادشده به دست خواهد آمد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان با درس گرفتن از تجربه ده ساله مسکن مهر و آن چه بر معماری این پروژه گذشته است، با تکیه بر تدوین راهکارهای منظرین به عنوان یکی از اصلی ترین گزینه های پیش رو جهت برون رفت از وضع کنونی و ایجاد شرایط مسکن کلان اجتماعی مطلوب بهره جست؟رویکردی که با تکیه بر کل نگری مدل مفهومی خود را به حل تمام جوانب ابعاد آسیب شناسانه معطوف می کند.
منظر آب- محور، نقش نظام آبی در شکل گیری منظر باغستان سنتی قزوین و حفاظت از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
30 - 41
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از تمدن ایران در پیوند با مدیریت و بهره برداری از منابع آبی در مقیاس های مختلف شکل گرفته است. باغستان سنتی قزوین از نمونه های منحصربه فرد در پیوند میان زیرساخت های آبی و توسعه سکونتگاه های انسانی در فلات ایران به شمار می رود. در نیم قرن اخیر، باغستان به صورت های مختلف با نابودی و تخریب روبرو بوده و اهمیت حفاظت منظر آن در دهه های اخیر مورد بحث قرار گرفته است. این نوشتار با سؤال از چگونگی حفاظت از منظرباغستان، با شیوه تفسیری-تاریخی به خوانش منظر باغستان قزوین از دریچه زیرساخت آبی شکل دهنده به آن می پردازد. به این منظور با رجوع به مستندات تاریخی، تصاویر و نقشه ها، در کنار مطالعات معاصر در باب باغستان قزوین و رجوع به تاریخ شفاهی، مصاحبه با متولیان و باغداران، به واکاوی نقش زیرساخت آبی در شکل گیری مؤلفه ها و فرایندهای شکل دهنده به منظر باغستان قزوین می پردازد. درنهایت این نوشتار منظر باغستان قزوین را منظری آب-محور بر می شمارد. منظری که در تمامی مقیاس های سرزمینی، محلی تا خُرد متأثر از نحوه مدیریت و بهره برداری از منابع آبی بوده است. به این ترتیب حفظ و احیای منظر باغستان قزوین را درگرو حفظ و احیای سیستم سنتی آبی آن به عنوان مؤلفه بنیادی منظر باغستان می داند.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزههای تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.
باغ ایرانی به مثابه رسانه ای تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
16 - 23
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ارتباطات در روابط، هم زیست و در عمل تفکیک ناپذیرند. هر رفتار و عمل فرهنگی، رویدادی ارتباطی است و هر کنش ارتباطی، رویدادی فرهنگی محسوب می شود. رسانه دروازه ای است که از طریق آن فرهنگ به افراد منتقل می شود، زیرا محتوای رسانه یک عنصر فرهنگی به شمار می آید. امروزه دستیابی به درک کامل و همه جانبه از ارتباط رسانه و فرهنگ، بدون انجام پژوهش های چندفرهنگی و مطالعات بین رشته ای امکان پذیر نیست. رسانه ها جایگاه و فضای بسترسازی فرهنگی، تأمل و ژرف اندیشی درباره اهمیت معنا و اندیشه ورزی با توجه به متن فرهنگی و ساحت اجتماعی قلمداد می شوند که به تقویت و بازسازی الگویی منسجم از معنا و تأسیس کانون ارزشی مبادرت می ورزند. باغ، این طبیعت اهلی شده، به مثابه منظر فرهنگی، حاصل یک تعامل پیچیده تاریخی است که در بستر زمان شکل گرفته و همزمان از ارزش های زیبایی شناختی، متعالی و سودمندی برخوردار است و به واسطه ارزش های چندگانه اش کلیه حواس پنج گانه را درگیر می کند. در انتهای یک سر این تعامل، همواره «انسان» به عنوان موجودی اجتماعی که قادر به ساخت یک فرهنگ است قرار داشته و در سر دیگر این تعامل، هر آن چیزی است که انسان در دوران گوناگون با آن برخورد داشته است. در برخورد اول و اساسی او «طبیعت» قرار دارد. در برخوردهای بعدی، انسان با محیط پیرامونش ارتباط برقرار کرده و دستاورد این ارتباط یک فرهنگ ایجاد کرده است. لذا باغ ایرانی این پدیده تاریخی، به مثابه رسانه ای است که علاوه بر آنچه در سنت و کالبد به آن اشاره شده دارای مضامینی است که با دنیای رسانه جدید در ارتباط است و الگوهایی که در رسانه جهت انتقال مفاهیم وجود دارد، به شکلی خاص در وجود خود نهاده است.
مدلسازی خطای بصری«تغییر اندازه در مناظر شهری» بر ادراک نقاط کانونی شهر، مطالعه موردی: کریدور بصری پیاده راه آیت الله طبسی به حرم مطهر امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
46 - 53
حوزههای تخصصی:
رؤیت پذیری نقاط کانونی، حاصل اطلاعات تصویری بر شبکیه چشم و چگونگی ادراک فرم است. تدوین اصول رؤیت پذیری نقاط کانونی، مستلزم شناخت فضای بصری در «بعد افق» و «بعد فاصله» و سیگنال های محیط زمینه ای است. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه می توان با محاسبه خطای بصری و تأثیرات عناصر پیش زمینه (مزاحم)، نقاط کانونی (نشانه شهری) را جانمایی کرد؟به طور کلی هدف این پژوهش، تدوین روشی است که با استفاده از آن می توان به وسیله شیوه آرایش ابنیه و طراحی فضای شهری و معماری، بر رؤیت پذیری نقاط کانونی شهر افزود. این پژوهش از نظر ماهیت و روش علی و از نظر هدف، توسعه ای است. جهت سنجش ارتباط میان ساختار کالبدی، ادراک بصری و محاسبه میزان خطای بصری، از مدلسازی هندسی و تکنیک واقعیت مجازی، استفاده شد. نمونه موردی نقطه کانونی و نشانگر حرم مطهر رضوی و ساختمان های پیاده راه «آیت الله واعظ طبسی»، با نرم افزار sketch up، مدلسازی شد. نتایج پژوهش نشان داد که نقطه ای (M) در کریدور بصری نقطه کانونی وجود دارد که در آن براساس دید دوچشمی، ارتفاع نقطه کانونی و نشانگر، برابر، و قبل از M ارتفاع نقطه کانونی بزرگتر و بعد از آن کوچکتر ادراک می شود. از این رو براساس محاسبات هندسی موقعیت نقطه M با توجه به ارتفاع نقطه کانونی- نشانگر و فاصله نقطه کانونی تا نشانگر مدلسازی شد و صحت آن با توجه به تکنیک واقعیت مجازی، پیاده راه آیت الله واعظ طبسی به سمت حرم مطهر امام رضا(ع)، مورد تأیید قرار گرفت. از این رو، چیدمان نشانه های شهری باید متناسب با این موضوع در فضای شهری صورت گیرد.
تحلیل جایگاه گذرهای تاریخی در ساختار فضاهای عمومی شهر(مورد مطالعاتی: گذر درخونگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
74 - 87
حوزههای تخصصی:
اجزای شهر سنتی ایرانی، ساختاری هماهنگ و منسجم، برآمده از مفاهیم مختلف را در برمی گرفتند. شبکه گذرها، از مهم ترین عناصر ارتباطی این شهرها بوده که علاوه بر پیونددهی بین بخش های مختلف بافت، زمینه حضور و فعالیت های متنوع ساکنین محله را ایجاد نموده و جایگاهی مهم در حوزه همگانی شهر داشته اند. مواجهه سازمان فضایی و حیات جاری در این گذرها با تحول محتوایی و کالبدی شهرها، مسئله ای قابل توجه است. بر همین مبنا هدف از این پژوهش، مطالعه جایگاه گذرهای تاریخی در نظام ساختاری فضاهای عمومی شهر است تا با استخراج عوامل مؤثر بر آن، چگونگی عملکرد این عنصر در ساحت همگانی و جمعی شهرهای امروز را مورد تحلیل قرار دهد. این پژوهش با نگرشی کیفی و با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و با مطالعه کتابخانه ای و اسنادی به بررسی مفهوم و ویژگی های گذرهای تاریخی و مؤلفه های فضای عمومی مرتبط با آن می پردازد. این مؤلفه ها شامل: دسترسی و حرکت، سلسله مراتب، سکون، تضاد و تباین، تحرک و تنوع، اختلاط کاربری، انعطاف فضایی و پیوستگی است. سپس با روش تحلیل کالبدی-فضایی، برهم کنش عوامل در محدوده مطالعاتی گذر درخونگاه بر اساس مدارک تصویری و مشاهدات میدانی آن، بررسی می شود. فضای عمومی گذر درخونگاه از طریق سازمان یابی مبتنی بر نظام مراکز محله و وجود شاخصه های بارزی نظیر: ابنیه تاریخی، گشایش های فضایی، کاربری های قدیمی و چیدمان آن ها، شکل یافته است. با واکاوی این گذر در زمینه های مطالعاتی نظیر: سازمان فضایی شهر، رابطه جز و کل، ارتباطات مفصلی و تحلیل مؤلفه ها، کیفیت های مؤثر آن بر فضای عمومی شهر تبیین گردیده است. این کیفیت ها شامل: ارتباط کالبدی و نسبت معنایی فضای عمومی، هویت بخشی به فضای عمومی و تعادل بخشیدن به فضای عمومی و کارکرد عناصر کالبدی گذر در تبیین فضای عمومی است که می تواند مبنایی جهت توسعه آتی گذر، ارتقای فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و حل مسائل و معضلات کالبدی آن باشد.
منظر ایرانی: منظر مقهور
منبع:
منظر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۰
3 - 3
حوزههای تخصصی:
سالیان دراز، این درختان پناهِ جوی آبی بوده اند که از سرچشمه محلات به سوی مزارع پایین دست روان بود. ردیفی از درختان، سایه خود را بی هیچ منت به جویی می بخشید تا بتواند امانت خود را بی کم وکاست به دست صاحبانش برساند. منظر جوی مارپیچ، برآمده از شکل زمین در پای درختان نظام گرفته از آن، هر اهل دلی را به شوق می آورد. شاعران و هنرمندان این سرزمین به دفعات، صحنه هایی از این منظر را در آثار خود تجسم کرده اند تا بیان حال و فهمی باشد که در کنار آن تجربه کرده اند: مردمان سرِ رود آب را می فهمند (سهراب سپهری) بنشین بر لب جوی و گذر عمر ببین (حافظ) آب، آئینه عشق گذران است (فریدون مشیری) بنگر که جوی آب چه مستانه می رود (اقبال) جوی آبی که روان در نظرت می گذرد / آب چشمی است که ما بر گذرت ریخته ایم (شاه نعمت اله ولی) آن یکی در مرغزار و جوی آب / وآن یکی پهلوی او اندر عذاب (مولوی) تدریجاً این منظره به نماد مشترک خاطرات ایرانیان بدل شد. زندگی جدید اما سرنوشت دیگری برای آن رقم زد. ظهور بتن و جوی سنگی، آب را از ریشه درختان دریغ کرد. در ظاهر، برای حفظ آب و منفعت افزون تر، جوی ها نفوناپذیر شدند. اما در نتیجه، ریشه های درختان خشکید و درختان یک به یک قطع شدند؛ دو خسارت پی درپی حاصل این بی خردی بود: آب در برابر آفتاب قرار گرفت و تبخیر آن زیاد شد در حدی که با نشت آن به زمین برابری کرد و دیگر آن که منظر مثالی ایرانیان از دست رفت. پارک ها و بوستان های جدید، اگرچه در شمار مساحت سبز چشمگیرند، اما حالی و خاطره ای برنمی انگیزند. اینجاست که ارزش گوهرهای سرزمینی آشکارتر می گردد. منظرهای ایرانی که مقهور هجوم کمیت و فناوری شدند، به قالی های گرانبهایی می مانند که در زیر چرخ ماشین ها در حال فنایند.
تأثیر مؤلفه های غنای حسی در ایجاد دلبستگی به مکان؛ مقایسه تطبیقی بازارهای سنتی و مراکز تجاری مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۱
60 - 75
حوزههای تخصصی:
تجربیات مکانی، با ایجاد احساسات مثبت و درگیری حواس می توانند منجربه دلبستگی مکانی در مخاطبین و در نتیجه افزایش پایداری مراکز تجاری شوند. لذا مشتریان وفادار برای بقای بازارها و مراکز تجاری بسیار مهم هستند. هدف اصلی مطالعه حاضر، واکاوی تأثیر تجربیات حسی (بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی و لامسه) بر شکل گیری احساسات مثبت و ایجاد دلبستگی به مکان و بررسی تطبیقی آن در بازارهای سنتی و مراکز تجاری مدرن است. در این پژوهش با مطالعات کتابخانه ای ابعاد مختلف غنای حسی و نحوه تأثیر غنای حسی بر دلبستگی مکانی معرفی و مدل مفهومی پژوهش استخراج شده است. سپس از طریق روش پیاده روی حسی، نقاط شاخص در نمونه های موردی مشخص شده و با استفاده از یادداشت برداری حسی، میزان درگیری حواس پنج گانه در هر نقطه مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت با استفاده از پرسشنامه رابطه بین غنای حسی، شاخص های ادراکی و دلبستگی به مکان مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل یافته ها نشان می دهد، بین مؤلفه های حسی مثبت و مؤلفه ادراک در نمونه های موردی، رابطه معناداری وجود دارد. از میان شاخص های ادراکی، رضایتمندی و خاطره انگیزی به طور مشترک در دلبستگی به بازارهای سنتی و مدرن مؤثرند. نتایج پژوهش نشان می دهد شاخص هویتمندی در بازارهای سنتی تأثیرگذار، اما توجه به آن در مراکز تجاری مدرن مغفول مانده است. همچنین شاخص امنیت در مراکز تجاری مدرن نقش بارزی داشته، در حالی که در بازارهای سنتی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت با توجه به اینکه میزان دلبستگی به مکان در بازار تجریش بیشتر از مرکز خرید پالادیوم است، می توان نتیجه گرفت شاخص های خاطره انگیزی، هویتمندی و رضایتمندی بر ایجاد و ارتقاء دلبستگی به مراکز تجاری بیشتر تأثیرگذارند.
مدل کارکرد سطح حرارتی آپارتمان های مدرن در مالزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ دی ۱۳۹۷ شماره ۴۵ «ویژه نامه»
16 - 25
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر تحلیلی قیاسی از دمای سطح حرارتی آپارتمان های مرتفعی که در دوره مدرن در مالزی ساخته شده اند را مورد بحث قرار می دهد. در مالزی، آپارتمان ها به دو دسته به نام های آپارتمان های مرتفع و آپارتمان های متوسط تقسیم می شوند. آپارتمان های مرتفع (Highrise) ساختمان های مسکونی هستند که بیشتر از پنج طبقه داشته و مجهز به آسانسور هستند، درحالی که آپارتمان های متوسط (Midrise) از ۳ تا ۵ طبقه ارتفاع داشته و آسانسور ندارند. نتایج این مطالعه اطلاعات سطح حرارتی نمای برخی آپارتمان های از این قبیل را فراهم می کند. نتایج تحقیق سطح آگاهی پایداری در سبک های معماری و طراحی نما در بافت گرمسیری را افزایش می دهند. این تجزیه و تحلیل سطح حرارتی، آگاهی طراحی معمارانی که ساختمان ها را مطابق با برداشت خود از عوامل اقلیمی طراحی می کنند، افزایش می دهند. ساختمان های مدرنی که اخیراً در مالزی ساخته شده اند، دارای طراحی هندسی پیچیده با طیفی از ساختار سقف ساده تا پیچیده اند که بر شکل هندسی انتزاعی در طراحی ساختمان تأکید دارند. در این مطالعه، دو آپارتمان با طراحی بسیار مدرن به عنوان نمونه موردی انتخاب شده اند. محل این آپارتمان ها در شهر پوتراجایا (Putrajaya)، آخرین شهر جدیدی است که به عنوان شهر اداری در مالزی ساخته شده است. اطلاعات سطح حرارتی توسط یک دستگاه حرارتی با نام دوربین مادون قرمز Fluke Ti20 اندازه گیری شده است. این دوربین تصاویر حرارتی نمای آپارتمان را ضبط می کند. تجزیه و تحلیل نشانگر این است که طراحی های نمای هر دو آپارتمان قادر به مهار تابش خورشیدی نیستند، به این علت که دمای سطحی ثبت شده در داده های میدانی، ۳۲.۴ درجه سانتی گراد بالاتر از بیشترین دمای میانگین محیط خارجی در پوتراجایا است. در نتیجه در طراحی آپارتمان های مسکونی مدرن در مالزی، توجه به سایه بان و طراحی منفعل بسیار حائز اهمیت است.
مقیاس های تعاملِ منظر شهری با اکولوژی شهری در برنامه های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
58 - 73
حوزههای تخصصی:
شهرهای سنتی ایران بر طبق شواهد و متون، برگرفته از دوگانه انسان/طبیعت و تعامل این دو با یکدیگر است که محیط مصنوع به مثابه منظر شهری را تولید می کند. با توسعه شهرنشینی متکی بر دستاوردهای تخصص های علمی، صنعت و تکنولوژی، توسعه کالبدی شهرها برمبنای علم مدرن، میان دوگانه انسان/طبیعت در محیط زیست و کالبدِ شهر فاصله ایجاد نمود. پیروِ اقدامات توسعه محور مبتنی بر کالبد، علومی نظیر منظر با «نگرش عدم جدایی اُبژه و سوژه»، و اکولوژی در توسعه شهری با «نگرش تداوم اکوسیستم های طبیعی در شهر» شکل گرفتند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است براساس مفهوم منظر شهری و مفهوم اکولوژی شهری به راهبردهایی در حوزه چالش انسان فرهنگی و محیط زیست در برنامه های توسعه شهری دست یابد. پژوهش در زمره پژوهش های توسعه ای-کاربردی است که در تلاش است در تعامل چالش مفهوم منظر شهری و اکولوژی شهری در برنامه ریزی های مرتبط با توسعه شهر به راهبردهای میان رشته ای دست یابد، به گونه ای که در مقیاس های متعدد صدق کند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که لایه های منظر شهری و اکولوژی شهری، در سه مقیاسِ خُرد، میانی و کلان، در ابعاد عینی-ذهنی، رابطه تعاملی برقرار می کنند. مجموعه تجارب انضمامیِ ساکنین در مواجهه با کالبد شهر، ایجاد تصاویر ادراکی-خاطره ای براساس نشانه های طبیعی و مصنوع شهری و ایجاد قلمروهای ادراکی از محیط زیست شهری، مؤلفه های حاصل از این تعامل هستند که چنانچه دربرنامه های توسعه شهری، راهبردهای قابل تبیینی جهت شکل گیری آن ها تدوین شود منجر به شکل گیری دو لایه منظر شهری و اکولوژی شهری در ساختار شهرهای معاصر شده و هم سویی انسان/طبیعت میسر می شود. به عبارتی محیط زیست شهری بخشی از منظر ذهنی شهروندان از شهر را شکل می دهد و به عنوان یک عنصر منظرساز شهری در اذهان عمومی نهادینه می شود.
واکاوی مفهوم مناظر شهری مولد یکپارچه (CPULs) مبتنی برمرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
38 - 51
حوزههای تخصصی:
بروز بلایای طبیعی، بحران های اقتصادی، زیست محیطی و بیماری های پاندمیک، بازنگری در مدل های توسعه شهری را امری اجتناب ناپذیرکرده است. شهرها در طول تاریخ با فرایند تولید، تجارت و مصرف همراه بوده اند؛ اما در شهر معاصر، نقش تولید حذف شده و تجارت و مصرف این چرخه را احاطه کرده است. از این رو ایجاد یک ماتریس تاب آور شهری از طریق ادغام بهره وری و منظر به عنوان ابزار برنامه ریزی ضروری به نظر می رسد. از این رو این پژوهش با هدف ارائه بازتعریفی از مفهوم مناظر شهری مولد یکپارچه به عنوان مفهومی بدیع در حوزه نظری منظر شهری از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرایند جستجو با واژگان «منظر مولد»، «منظر شهری»، «مناظر شهری مولد یکپارچه»، «منظر پویا» و «منظر شهری مولد» در پایگاه های استنادی برتر آغاز شد. در جستجوی اولیه 377 مقاله در سال های 2000 تا 2021 شناسایی شدند که از این تعداد، 56 مقاله به عنوان مقالات واجد شرایط به منظور بررسی عمیق تر و پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. نتایج این پژوهش مبین آن است که استراتژی مناظر شهری مولد یکپارچه به عنوان گونه شناسی جدیدی از منظر با ادغام کشاورزی شهری در قالب شبکه ای از ساختارهای سبز و باز چندمنظوره، منظر و مراکز اجتماعی را از طریق فضاهای مولد به هم متصل نموده و سبک جدیدی از زندگی و سازماندهی فضایی، مبتنی بر تولید را که از نظر اجتماعی، فراگیر و از نظر محیطی پایدار است، ارائه می نماید. پیاده سازی این استراتژی براساس ویژگی های ساختاری و عملکردی احصا شده می تواند با ایجاد تعامل بین ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان راهبردی سازگار و منعطف، ضمن خودکفایی شهرها به تاب آوری اکوسیستم شهری نیز کمک نموده و پاسخ مناسبی در برابر چالش های توسعه شهری معاصر باشد.
قیاس و ارزیابی مبانی رابطه انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
30 - 37
حوزههای تخصصی:
پایداری دانشی است که به بازیابی رابطه انسان و طبیعت می پردازد و در تلاش است مجموعه ای از مفاهیم و روش هایی را ارائه نماید که به تعامل بهتر این دو منجر شود. پایداری اکولوژیک یکی از شناخته شده ترین دانش های پایداری ا ست که بر پایه تفسیر اکولوژی از مؤلفه های رابطه انسان و طبیعت راهکارهایی را برای تعامل پاینده این دو مؤلفه ارائه نموده است. با این حال بررسی ادبیات نظری اکولوژی بیانگر آن است که این تفسیر از رابطه انسان و طبیعت تنها مبتنی بر وجوه کالبدی این ارتباط است و بستری برای شناخت ابعاد معنایی آنها به دست نمی دهد. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این پرسش است که «کارآمدترین رابطه انسان و محیط که توانایی به پایداری رساندن دو طرف رابطه را دارا باشد، از طریق چه دانشی به دست می آید؟». لذا این نوشتار با آسیب شناسی نحوه ارتباط انسان و طبیعت در دانش اکولوژی و با ایجاد قیاس میان نحوه تبیین این رابطه در دانش منظر، این دو نگرش را با روشی تحلیلی-توصیفی که مبتنی بر نقد محتوا و ساختار هر دو نگرش است، ارزیابی می نماید. یافته های این جستار بیانگر آن است که پایداری اکولوژیک دارای جامعیت در بیان تمامی وجوه پایداری نیست و به دلیل بنیان های نظری اش تنها قادر به توصیف و ارائه راه حل برای وجوه عینی پایداری ا ست. می توان اذعان داشت که رابطه انسان و محیط علاوه بر وجوه زیستی، در بُعد دیگری نیز صورت می پذیرد که تحت تأثیر فرایندی ادراکی میان این دو مؤلفه است. از طرفی دانش منظر نگرشی است که تبیین توأمانی از دو بُعد کالبدی و معنایی رابطه انسان و محیط به دست می دهد. بنابراین به نظر می رسد مدل مفهومی پایداری در صورتی که با اتکا به تفسیر منظر از رابطه انسان و محیط شکل بگیرد می تواند بیان دقیق تری از ابعاد کالبدی و معنایی پایداری به دست دهد و به اقدامات کامل تری در این امر منجر شود.
جریان های احیایی منظر در باغ ایرانی، جستاری در باغ شازده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
6 - 17
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی یکی از شاخص ترین کهن الگوهای معماری ایرانی است که حاصل بینش جریان محور انسان نسبت به محیط بوده است. باغ ایرانی نمونه ای فاخر از طراحی و توسعه احیایی است. اصطلاح «احیایی» فرایندی را تشریح می کند که در آن یک سیستم بازسازی، تجدید و یا احیا، منابع ذاتی خود را در برداشته و توسعه ای پایدار خلق می کند که به هم پیوندی نیازهای جامعه و طبیعت می انجامد، زیرا راهکارهای موجود در پایداری، تنها به بررسی وضعیت اکوسیستم ها در «زمان حال» می پرداخت. این موضوع باعث شد تا «تفکر پایداری» از توجه به «بهبود گذشته» جا بماند. تئوری احیایی از دیدگاه های فلسفی مبتنی بر مفاهیم «بوم شناسانه» وام گرفته و با ریشه دواندن در سیستم های اجتماعی و محیطی، مجموعه ای گسترده از مفاهیم و رویکردها را هدایت می کند. باغ ایرانی «شبکه منحصربه فرد»، «چندلایه»، «متشکل از سیستم های زنده درون یک منطقه جغرافیایی» است که محصول تعامل پیچیده «زمان»، «اکولوژی» و «فرهنگ»است. این پژوهش بر این فرض استوار است که باغ شازده مفهوم طراحی و توسعه احیایی را در بر دارد. در این راستا هدف مقاله ارزیابی میزان انطباق باغ شازده با چارچوب های تعریف شده توسعه احیایی است. بر این اساس چارچوب تحلیلی لنز به عنوان ابزاری تحلیلی-سنجشی با بهره گیری از کاربرگ های ارزیابی جهت سنجش و ارزیابی جریان های شکل دهنده توسعه احیایی، در شبکه ای چندلایه به نام باغ ایرانی به کار گرفته شده است. ارزیابی باغ شازده با چارچوب اجرایی لنز منجر به درک عمیق تری از شرایط زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی-فرهنگی می شود. این واقعیت که اغلب مؤلفه های بنیادی موجود در جریان های احیایی باغ ایرانی سازنده هستند، به تأیید فرضیه ابتدایی در این پژوهش منجر شد. یافته های این پژوهش زمینه مناسبی برای تلاش های احتمالی آینده، جهت تمرکز بر جنبه های پایدار باغ ایرانی به عنوان یک الگوی احیایی قابل تکرار در فضاهای شهری است.
جلفا، بازمانده ای از مفهوم محله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
52 - 61
حوزههای تخصصی:
جلفا یکی از قدیمی ترین محلات شهر اصفهان است که به منظور اسکانِ مسیحیانِ ارمنستان، در جنوب زاینده رود در زمان صفویه احداث شد. پس از گذشت ایام از زمان ساخت آن تاکنون، هرچند این محله مانند دیگر نقاط شهر دستخوش تغییرات بسیاری شده است، اما جزء معدود محلاتی است که هنوز پیشوند «محله» را با خود حمل می کند و شهروندان، به عنوان مخاطبین منظر شهر، «محله بودن» آن را به رسمیت می شناسند. اما سؤال این است که چه عامل(هایی) باعث شده این منطقه در مقابل فشارهای ساختارشکن ناشی از قرائتی از شهرسازی مدرن وارداتی، تاب آورد در صورتی که محله مشابه جویباره از این نظر فاقد موفقیت است؟ بی شک عوامل مختلفی باعث تشخص منطقه ای از شهر و تبدیل آن به محله می شود اما در پژوهش پیش رو با نوعی خاص از محله اقلیت نشین مواجه هستیم که برخلاف نظریات بسیاری از جامعه شناسان و انسان شناسان معتبر، از رونق فراوانی بهره مند است. با بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد، بازدید میدانی و با بهره گیری از رویکرد کل نگر منظر و به مدد جامعه شناسی و انسان شناسی تاریخی، مشخص شد که تهدیدِ اقلیت بودن در این محله، به فرصت تبدیل شده و باعث ایجاد هم بستگی و حس تعلق خاطر نسبت به محله گردیده است (این امر مورد تأیید صاحب نظران نیز هست). اما با مقایسه ناحیه دیگر اقلیت نشین در اصفهان همان دوران، یعنی محله «جویباره» (یهودیه سابق)، نکته حائز اهمیت این است که تنها هم بستگی ناشی از اقلیت بودن کافی نبوده و هنگامی که قدرت، ثروت و آزادیِ عمل از جانب حکومت به همراه عوامل فرهنگی (از بیرون)، به کمک این هم بستگی (از درون) بیاید، محله ای سرشار از پویایی و پیشرفت را به ارمغان خواهد آورد. پژوهش پیش رو به دنبال بررسی و تحلیل برخی از مهم ترین عوامل موفقیت جلفا در محله بودن به نسبت جویباره است. عواملی که شاید بخشی از مؤلفه هایی باشند که به رونق و احیا مفهوم محله کمک می کنند.
ارزیابی حرارتی مدل های مسکونی؛ بررسی مدل ساخته شده با فیبر، سیمان و چوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۳
52 - 61
حوزههای تخصصی:
میزان حرارت خورشیدی در تایلند به طرز بی سابقه ای هر سال قوی تر می شود و این امر درک قابلیت های حرارتی مصالح ساختمانی (به ویژه عایق های حرارتی) را ضروری می کند. در این تحقیق سه نمونه ماکت خانه ساخته شد که در یک مدل از چوب و در دو مدل دیگر از فیبر سیمان برای سقف، کف و دیوارها استفاده شده است. از آنجا که چگالی چوب تقریباً نصف فیبر سیمان است، در این تحقیق ضخامت چوب دو برابر تخته فیبر سیمان در نظر گرفته شد. این مدل ها تحت شرایط آب وهوایی نسبتاً ثابت و آرام از اواخر آوریل تا اوایل می سال 2017 برای مشاهده دمای ساعتی درون خانه در ساعات 08:00 تا 16:00 مورد آزمایش قرار گرفتند. هر سه مدل در پردیس رنگسیت دانشگاه تاماسات (استان پتومتنی)مستقر شدند. مکان قرارگیری مدل ها به گونه ای انتخاب شد که سایه ساختمانی بلندتر از ساعت 15:00 به بعد تمام مدل ها را فرامی گرفت. با این کار جلوی نور خورشید گرفته می شود تا مشاهده کنیم چگونه چوب و تخته های فیبر سیمان می توانند حرارت را به محیط اطراف خود آزاد کنند. نتایج این تحقیق نشان داد در مدل چوبی، دمای داخل تمام اتاق ها از دو مدل دیگر با تخته های فیبر سیمان کمتر بوده است و بعد از قرار گرفتن در سایه ساختمان بلند، دمای اتاق های مدل چوبی کندتر از دو نمونه مدل دیگر کاهش یافته است.