فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین های کهن در غرب ایران، منطقه لرستان می باشد که با پیشینه تاریخی و وجود خاندان های بزرگ حکومتگر اتابکان و والیان از عصر سلاجقه تا دوره پهلوی در این سرزمین، اثری مربوط به تاریخ محلی به دست نیامده است. از دلایل آن می توان به زندگی عشایری و عدم کتابت و بی میلی حاکمان این دیار به ثبت تاریخ خود، اشاره نمود. با ورود رضاشاه به این سرزمین و توجه فرماندهان نظامی مانند امیراحمدی و رزم آرا به لرستان، ثبت وقایع شروع شد که بعد از آن با تکیه بر آثار این دو، وقایع نگاری در لرستان شکل نوینی به خود گرفت. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و هدف آن واکاوی دلایل عدم ثبت تواریخ محلی در لرستان تا عصر رضاشاه با تکیه بر بررسی عوامل بازدارنده ثبت تاریخ محلی لرستان و اشاره به اثر گذاری فرماندهان نظامی لرستان در عصر رضاشاه بر شکل گیری منابع تاریخنگاری لرستان و شناخت و معرفی آثار آنها بوده و همچنین پاسخگویی به این سؤال است: چه عواملی باعث توجه به تاریخ محلی در لرستان بعد از حمله لشکر غرب در لرستان شد؟ به نظر می رسد که تواریخ محلی لرستان به دلیل عدم حمایت حاکمان محلی آن، شیوه زندگی عشایری و عدم کتابت، شکل نگرفت.
درآمدی بر بازشناسی تاریخ نگاری منصوره اتحادیه
حوزههای تخصصی:
توجه به تاریخ نگاری زنان و پرداختن به ریشه های تاریخ نگاری و تاریخ نگری مورخان زن، یکی از مباحث مهم معرفت شناختی در حوزه ی پژوهش های تاریخی به شمار می رود و در این منصوره اتحادیه بانوی مورخی است که در معرفی کتاب ها و شناسایی و نشر اسناد تاریخی ایران در دوره ی قاجار نقش مؤثری ایفا کرده است.در این پژوهش می کوشیم با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و از طریق مراجعه به آثار متعدد وی به بیان و بررسی روش تاریخ نگاری او بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اتحادیه به دلیل پیروی نکردن از مکتبی خاص، در تدوین آثار تاریخی روشی پیچیده ندارد و رهیافت هایش در این حوزه مبتنی بر تعاریف آسان است و به دور از هرگونه مباحث فلسفه ی تاریخ، تاریخ را از دریچه ی انسان برای انسان می نگرد.
بررسی تطبیقی دیدگاه های تاریخ نگاری اسکندربیک منشی و ملاجلال منجم یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مشکلاتی که نقد تاریخ نگاری صفویه با آن مواجه است کمبود اطلاعات درباره زندگی نامه، روش ها و دیدگاه های مورخان و واقعه نگارانی است که معمولاً از میان اهل دیوان برخاسته اند. در این پژوهش، دو مورخ درباری دوره شاه عباس اول (996-1038 ه.ق)، اسکندربیک ترکمان مؤلف تاریخ عالم آرای عباسی به عنوان منشی و ملاجلال یزدی مؤلف تاریخ عباسی به عنوان منجم که هر دو سی و اندی سال را در خدمت شاه بوده اند برگزیده شده اند. دلایل این انتخاب، معاصر بودن حیات شغلی این دو مورخ با یکدیگر، رویارویی با رویداد های یک دوره زمانی مشخص و ارائه گزارشهای متفاوت توسط آنها می باشد.
این مقاله با هدف مقایسه تطبیقی سبک تاریخ نگاری و دیدگاه های هر یک از دو مورخ درباره موضوعات مشترک تاریخی مشخص،ازجمله قیام خان احمد گیلانی، نجات جان شاه عباس در سال 1001 ه.ق. سفر پیاده شاه از اصفهان به مشهد در سال 1010 ه.ق و ... به این سؤالات پاسخ خواهد داد که چه عواملی بر سبک و دیدگاه های تاریخ نگاری هر کدام موثر بوده و چرا با وجود تقارن زمانی، موضوعات مشترک اندکی در آثارشان دیده می شود؟ در مجموع، دیدگاه های تاریخ نگاری هر یک تحت تأثیر کمیت و کیفیت دانش تاریخ نگاری آن ها بوده و ویژگی های شغلی هر یک در نوع نگاه و درک آن ها از موضوعات موثر بوده است.
تاریخ نگاری شمس الحسن و وجوه اشتراک آن با دو اثر متأخر خود(ظفرنامه ی یزدی و جامع التواریخ حسنی)
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های تاریخ نگاری دوره ی تیموری حکومت محوری آن است.اگرچه این رویکرد به ظاهر تداوم اقدام های مورخان دوره های قبلی است؛ اما بررسی متون این دوره نشان می دهد که انگاره های موجود در جامعه ی عصر تیموری و نیاز شدید امیرزادگان تیموری برای کسب مشروعیت بخشی، جریان تاریخ نگاری این دوره را تا حدودی با سایر دوره های تاریخی متمایز کرده است.تاج السلمانی از متقدم ترین این افراد بود که اهداف و انگاره های طراحان اصلی حاکمیت را به خوبی در شمس الحسن خود برآورده کرد.با وجود این، نسبت به هم دوره های خود کمتر از او و اثرش یاد شده است.شناسایی و بررسی ابعاد مختلف تاریخ نگاری کتاب شمس الحسن با عنایت بر تکاپوهای مؤلف در تقویب گفتمان امارت محور و تحقق جریان مشروعیت بخشی از جمله اهداف اصلی این مقاله است.سؤال اصلی مقاله این است که تاریخ نگاری شمس الحسن دارای چه مؤلفه هایی است؟چه رابطه ای میان تاریخ نگاری کتاب تاج السلمانی و آثار متأخر وجود داشته است و آیا اصولاً این اثر توانسته اهداف گفتمانی طراحان اصلی حاکمیت را برآورده کند یا خیر؟ پژوهش حاضر نشان می دهد که تلاش برای توجه مشروعیت مبهم خاندان جغتایی از جمله دغدغه های امیرزادگان تیموری است که آن ها را بر آن داشت تا نویسندگانی را برای تحقیق این امر به کار گمارند.شمس الحسن تاج السلمانی نیز در زمره ی همین آثار است که با رویکردی کاملاً گفتمانی و در جهت تقویت گفتمان امارت محور نوشته شده است.پس آن دو اثر بعدی و شناخته تر به نام ظفرنامه ی یزدی و جامع التواریخ حسنی نیز از همین شیوه تبعیت کردند.مهم ترین ویژگی این کتاب ها پرداختن به دو شاخص گفتمانی، یعنی برتری دادن به اقدام های نظامیان و کمرنگ جلوه دادن تلاش های وزیران ایرانی است.
جودت پاشا: پیوند تاریخ نگاری و اندیشه سیاسی با مبانی غربی- اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد جودت پاشا، مورخ، حقوق دان و دولتمرد عثمانی در سدة نوزدهم میلادی بود. او به دنبال گسترش اصلاحات به سبک غربی در عثمانی، سر منشأ تحول در تاریخنگاری عثمانی شد، وی، از یک سو، با به کارگیری روش و بینشی جدید، تاریخ نگاریِ نوین عثمانی را بنیان نهاد، و از سوی دیگر، با قرار دادنِ مفهوم دولت به عنوان محورِ تاریخ نگاری، مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود را در ضمن تاریخ نگاری به قلم آورد و در تدوین مبانیِ نظریِ اندیشه سیاسی خود، از مبانی نظری دولت و حکومت در اسلام و غرب همزمان بهره برد. نحوه استفاده همزمانِ جودت پاشا از اندیشة سیاسی غربی و اسلامی در مبانی نظریِ اندیشه سیاسی، مسئله پژوهش حاضر است که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آثار جودت پاشا و منابع تاریخی آن زمان مورد بررسی قرار گرفته و به پرسش زیر پاسخ داده شده است: جودت پاشا چه پیوندی میان مبانی نظری اسلامی و غربی در مورد منشاءِ دولت برقرار کرده است؟
مروری بر تاریخ به مثابه ی رفتار آشوب گونه ی یک سامانه ی غیرخطی
حوزههای تخصصی:
دستاوردهای علمی جدید درعلوم مهندسی و در حوزه ی سامانه های پیچیده و تحلیل سامانه های غیرخطی می تواند علاوه بر علوم پایه و مهندسی، در علوم انسان، به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و پژوهش های تاریخی نیز راه گشای مسائل مبهم گذشته باشد. در این مقاله، بر مبنای این دستاوردها روشی جدید در حوزه ی پژوهش در تاریخ، به مثابه ی تحولات حاکم بر یک سامانه ی باز، غیرخطی و متغیر با زمان، معرفی شده است؛ پس از تعریف کلی مفاهیم سامانه، سامانه های خطی و غیرخطی، سامانه های باز و بسته، قطعیت و عدم قطعیت، آشوب و اثر پروانه ای و پیچیدگی در سامانه ها، کارکرد و کاربرد این مفاهیم در حوزه ی تحقیق و تحلیل وقایع تاریخی بررسی شده و از هر یک مثال آورده شده است. با استفاده از این روش می توان با مطالعه ی جوامع انسانی به منزله ی سامانه های غیرخطی باز و متغیر با زمان، سیر تحولات آن ها را در طول زمان، که به نام «تاریخ» می شناسیم، تحلیل کرد.این نوع تحلیل می تواند راه گشای مسیر جدیدی در پژوهش های تاریخی باشد.
روش شناسی تاریخی محمد ارکون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
محمد ارکون، یکی از اندیشمندان معاصر عرب است که سهمی ویژه در تحول فهم و برداشت از تاریخ در مطالعات معاصر دارد. در این نوشتار که ویژه بازخوانی روش او برای فهم تاریخ اسلام است، ابتدا مفهوم روش شناسی تاریخی بیان شده و پس از مرور روش های پژوهشی عامّ ارکون، روش نقد تاریخی او مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است. وی که این روش را برای بررسی یکی از مهم ترین ادوار تاریخ اسلام، یعنی عصر امویان و عباسیان به کار بسته است، با هجرت از فقه اللغه و نقد شیوه های مطالعاتی مستشرقان و اندیشمندان مسلمان، روشی نو را در مطالعه تاریخ اسلام به کار برده که تحلیل های عقلی و نقد منابع تاریخی، از جمله مهم ترین مؤلفه های آن به شمار می رود
تاثیر منابع تاریخی اهل سنت در مطالعات سیره شناسی ائمه؛ (مطالعه موردی سیره امام سجادع و تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به منابع تاریخی در مطالعات سیره شناسی از اهمیت بسزایی برخوردار است. منابعی که جایگاه کمتری در حوزه تولید میراث مکتوب میان شیعیان را به خود اختصاص داده است. در مقابل اهل سنت، نسبت به نگارش متون تاریخی توجه جدی تری از خود نشان داده اند. هم از این روست که به نظر می رسید برای فهم و تبیین تاریخ تشیع و اهل بیت توجه به این طیف از منابع سنی امری ضرور است. حال این سوال شایسته پاسخ است که برای فهم تاریخی اهل بیت رجوع به دادهای تاریخی اهل سنت چه جایگاهی دارد؟ در این نوشتار این فرضیه دنبال می شود که به نظر می رسد منابع تاریخی اهل سنت تاثیر معناداری در مطالعات سیره شناسی ائمه دارد. از همین روی تاریخ و سیره امام سجادع بر اساس کتاب تاریخ مدینه مدینه دمشق ابن عساکر(م.571ق.) با سه منبع امامی، یعنی الارشاد شیخ مفید(م.413ق.)، الخرائج قطب راوندی(م.573ق.) و مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب(م.588ق.) مورد مطالعه قرار گرفته تا این فرضیه مورد راست آزمایی قرار گیرد. از این رو با بررسی مقایسه ای میان مقدار اطلاعات ارائه شده میان این سه منبع امامی و یک منبع سنی درباره امام سجادع، نشان داده شده که اختلاف قابل توجهی میان حجمِ کمی و محتوایی اطلاعات ارائه شده آن ها وجود دارد بگونه ای که عدم توجه به آن ها آشکارا در نتایج پژوهش می تواند اثرگذار باشد.
ظرفیت سنجی نقدافزارهای منتقد در مطالعات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجه مقوم و جوهر اصلی معرفت تاریخی نقد است و اجرای دقیق آن بازسازی گذشته را بر مبنای روایات معتبر تضمین می کند. درواقع دست یابی به فواید تاریخ، به مثابه منبعی معرفتی، وابسته به وثاقت داده ها و اعتبار رویدادهای آن است و مورخ، برای اعتبارسنجی مدارک و شواهد تاریخی، به نقدافزارهایی نیاز دارد تا معیارهای شناسایی و تشخیص صحیح و سقیم را در اختیار او قرار دهد. مقاله حاضر، ضمن درنظرداشتن اهمیت مبحث نقد تاریخی، با هدف معرفی نقدافزارهای کارآمد در این حوزه و ارزیابی قابلیت های آنان در خوانش متون و کاوش در میزان اصالت و وثاقت آن ها نگاشته شده است. این بررسی نشان دهنده ماهیت فرارشته ای نقد تاریخی و نقش مهم تعاملات بین رشته ای در تاریخ است. در نوشتار حاضر مصادیقی از دستاوردهای علومی چون شیمی، زمین شناسی (در مبحث عمرسنجی و تاریخ گذاری آثار مادی)، حدیث (قواعد و احکام مربوط به ترجیح و تعدیل)، و منطق (ضوابط مربوط به خطا سنجی و مبحث مغالطات)، که در نقد تاریخی کاربرد دارند، انتخاب شده اند تا تبیین مباحث به شیوه ای مستدل انجام شود.
نسبت نظر و عمل در تاریخ پژوهی زرین کوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأسیس رشتة تاریخ در نظام دانشگاهی ایران اگرچه هم چون الگوی اروپایی اش، از حیث دست یابی به اطلاعات و داده های تاریخی مشکل نداشت، برخلاف آن از همان ابتدا با مسائل متعددی در عرصة نظری و اصول و قواعد عملی مبتنی بر آن، در تاریخ پژوهی و تولید دانش تاریخ، روبه رو شد. عبدالحسین زرین کوب با درک این مسئله و طرح سؤال از فایده و کارکرد تاریخ، بر آن شد تا با دادن پاسخ های نظری مناسب و تحکیم اساس نظری و فکری آن و مطرح کردن روش مناسب در پژوهش تاریخی، جایگاهی رفیع برای تاریخ و تاریخ پژوهی فراهم سازد. یافته های این تحقیق بر اساس روش تحلیل گفتار نشان می دهد که پرسش های فلسفی زرین کوب دربارة تاریخ، نه تنها پاسخ های درخور و مناسب نیافتند، بلکه اصول و قواعد عملی منتج از آن ها نیز در تاریخ پژوهی وی حضور اصیل و شایسته ای نداشتند و درنتیجه در تاریخ پژوهی وی شکافی عمیق میان نظر و عمل پدیدار شد.
نگرشی تحلیلی بر داده های آماری و عددی در منابع تاریخ نگاری دوره ی صفویه
حوزههای تخصصی:
بیشتر منابع تاریخی در لابه لای مطالب خود وجهی از اعداد و ارقام را مورد توجه قرار داده اند.منابع تاریخ نگاری دوره ی صفویه نیز به دور از این سنت تاریخی نبوده اند.این نوشتار از دو منظر به ویژگی های آمار و ارقام منابع دوره ی صفویه متمرکز شده است؛ یک منظر آن سلبی و دیگر ایجابی است که البته ممکن است چشم انداز متضادی را بروز دهد.البته هدف این نوشتار ارائه ی این تضاد نیست، بلکه در وجه سلبی در پی بیان آسیب ها و ضعف های سنتی منابع این دوره به تبعیت از گذشته است و در جنبه ی ایجابی به دنبال ارائه ی برخی شاخصه ها است که رعایت آن ها توسط مورخان این دوره، گونه ای از مستندنگاری تاریخی را نشان می دهد.بر این اساس دو سؤال اصلی مطرح می شود؛ یکی اینکه منابع دوره ی صفویه در ارائه ی آمار و ارقام دچار چه نقایصی هستند؟دوم اینکه این منابع برای واقعی نشان دادن ارقام خود از چه فنونی بهره برده اند؟در پاسخ به سؤالات مذکور، ضمن گونه شناسی آمارهای کاربردی در منابع، به تأثیر برخی ناهنجاری اهی سنتی، اعم از تداوم جلوه های اغراق آمیز در عرصه ی تاریخ نگاری و فقدان درک جنبه های کاربردی علم آمار پرداخته شده و چشم اندازی از تلاش مورخان برای واقعی کردن اعداد ارائه شده، عرضه می گردد.
تاریخ نگاری یک مهاجر ایرانی در سرزمین هند؛ بررسی تاریخ نگاری اسد بیگ قزوینی
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های تاریخ نگاری شبه قاره هند، مساعدت فارسی زبانان به اعتلاء و رشد این علم است.بخشی از این مهم، به وسیله ایرانیانی انجام گرفته که به دلایل مختلف به هند مهاجرت کردند.یکی از مهاجران ایرانی که در ترقی تاریخ نگاری شبه قاره ایفای نقش نموده، اسدبیگ قزوینی است.وی با تألیف یک اثر کم حجم ولی پرفایده، به نام تاریخ اسدبیگ، توانسته است به تبیین تاریخ سیاسی و اجتماعی دوره ای کوتاه از تاریخ هند در اواخر حکومت اکبرشاه و اوایل سلطنت جهانگیر شاه بپردازد. اسدبیگ در تاریخ نگاری، تحت تاثیر اندیشه و اعتقاداتش و نیز محدودیت های خاص محیط زندگی اش قرار داشت.این تأثیرپذیری، مانع تبیین بهینه واقعیت ها و حقایق گردیده است؛ با این حال، با روشنگری های ارزنده و ارائه برخی اطلاعات کمیاب، به بازسازی بخشی از تاریخ هند مدد رسانده است.در این مقاله، ابتدا تلاش می شود که شناخت اجمالی از زندگی مولف تاریخ اسدبیگ و شخصیت و طرز تفکر او به دست آید.آنگاه با بررسی مندرجات اثر تاریخی وی، به بیان ویژگی های تاریخ نگاری کتاب اسدبیگ پرداخته شود.مشخص ساختن چگونگی برخورد مولف تاریخ اسدبیگ با اهالی قدرت، میزان شجاعت و صراحت وی در بیان واقعیت ها، حد پایبندی او به مستندنویسی و علت جویی وقایع، میزان اهتمامش در رعایت ترتیب زمانی مطالب کتاب، محدود نشدن مولف به تاریخ سیاسی و عنایت به تبیین تاریخ اجتماعی و اقتصادی آن روزگار، از جمله نکاتی است که در بحث تاریخ نگاری مطرح می شود
حکمت سیاسی ایران شهری در تاریخ نگاری اسلامی مبتنی بر آثار مسعودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرکز موضوعی تاریخ نگاری اسلامی بر اساس میراث موجود، بر تاریخ سیاسی است. مسئله ی قدرت نیز محور اصلی تاریخ سیاسی است. از آن جا که هدف تاریخ نگاری اسلامی از مرور تاریخ، تولید عبرت به معنای عبور از ظاهر امور و درک باطن آن هاست، بنابراین، گزارش چگونگی ظهور و افول حکومت ها و کنش های سیاسی حاکمان به عنوان موضوع متون تاریخ نگاری اسلامی، بازسازی منطق تحول و تداوم قدرت در تاریخ اسلام است. به نظر مؤلفان، بایسته است گزارش تاریخ حکومت های ایران باستان توسط مورخان مسلمان، در راستای تولید همین مفهوم و در ذیل حکمت سیاسی ایران شهری فهمیده شود. هرچند تاریخ این دوران به صورت رویه ای عمومی در آثار متعدد تاریخ نگاری اسلامی آورده شده است، اما در آثار مسعودی، این مفاهیم از جایگاهی ویژه برخوردار است و پرسش مقاله نیز شناسایی این جایگاه است. در این مقاله، براساس ره یافت هرمنوتیک، تلاش می شود فهم مسعودی از وضعیت خلافت/تمدن اسلامی بر پایه ی معانی عبرت آمیز و دلالت های گزارش های تاریخی وی برای فرهنگ سیاسی معاصرش بازخوانی شود. نتیجه ی بررسی انتقادی مذکور به این گزاره منتج شد که بازخوانی/گزارش تاریخ ایران باستان در آثار مسعودی، در راستای فهم میراث حکمت سیاسی ایران شهری برای نقد وضع موجود خلافت و تمدن اسلامی است، که به نظر مسعودی در وضعیت زوال قرار داشته و ارائه ی راه کاری بر مبنای جایگاه عدالت در ملک داری ایران شهری، برای خروج از این وضعیت بوده است؛ الگوی عملی ای که در مفهوم عدالت انوشیروانی متجلی می شده است.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقتل نگاری از شاخه های مهم تاریخ نگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتل نگاری را با رویکردی علمی تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی می نماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهن شناسی مؤلفان (به معنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حال ها برای گمانه زنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیث نگر و تاریخ نگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیان گذاری یا استمراربخشی مقتل نگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونه شناسی فکری، صنف شناسی نگارشی، نوع شناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزه ای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
تأثیر آموزه های تصوف بر مقتل نگاری کربلا؛ مطالعه موردی اللُهوف علی َقتلَی الطُفوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم زمان با بسط و گسترش اندیشه های صوفیانه در جهان اسلام از سدة هفتم هجری و نزدیکی تصوف و تشیع به یکدیگر، رویکردهای صوفیانه بر مقتل نگاری کربلا -همچنان که بر برخی دیگر از مکتوبات دینی و تاریخی- تأثیر گذاشته است. این مطلب با مطالعه متون مکتوب این دوره و توجه به شاخص های اندیشه های تصوفی در آن و شناسایی و ردیابی این اندیشه ها در متون مزبور قابل مطالعه و بررسی است. در مقاله حاضر، سعی شده با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر پژوهش کتابخانه ای، به این سؤال پاسخ گفته شود که کتاب لهوف، اثر سید ابن طاووس، به عنوان یکی از مقاتل مهم و مشهور واقعه کربلا، از اندیشه های صوفیانه چه تأثیراتی پذیرفته است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که در مقتل لهوف، تأثیرپذیری از آموزه های تصوف و نمادهای آن، ولو به میزان اندک، وجود دارد و نویسنده آن، علی رغم اینکه به هیچ طریقت صوفیانه ای وابسته نبوده است، مباحث صوفیانه و عرفانی را در اثر خود بازتاب داده است.
گونه شناسی نقدهای شهید مطهری بر گزاره های تاریخی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
گزاره های تاریخی افزون بر مدد رساندن به دانشمندان برای کشف آموزه های دینی، برای تبلیغ این آموزه ها هم در قالب مجالس وعظ و خطابه مورد استفاده قرار می گیرند. به همین دلیل نقد و پالایش این گزاره ها برای تفکیک گزاره های درست از نادرست اهمیت یافته است. شهید مطهری با آگاهی از این ضرورت، بخشی از آثار خود را به بررسی و پالایش گزاره های تاریخی اختصاص داده است. این مقاله بر آن است با گونه شناسی و طبقه بندی روش مند، مهم ترین نقدهای استفاده شده از سوی شهید مطهری را در گزاره های تاریخی شناسایی و پس از دسته بندی آنها را معرفی نماید.