مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
پژوهش تاریخی
حوزه های تخصصی:
پژوهش تاریخی، با بهره گیری از اسناد معتبر صورت می گیرد، اما حضور نداشتن در صحنه ی واقعه، باعث می گردد پژوهشگر نتواند به طور زنده، داده های مورد نیاز را جمع آورد. همین امر، سبب می شود پژوهش تاریخی دچار ضعف شود؛ زیرا محقق ناچار می شود گسست میان مدارک به دست آمده را با حدس و تفسیر پر کند. پرسش اساسی آن است که علم تاریخ، چگونه می تواند با فرضیه همنشین شود؟ فرضیه ای که از اساس، موجب جهت دار شدن شیوه ی خوانش متون تاریخی می گردد و تاریخ واقعی یک رویداد را به قرائتی خاص از یک رخداد بدل می کند؟ وضع مسئله انگیز آن است که علم تاریخ از جنبه ی یک انتظام دانشورزانه، بدون تعامل با دیگر شاخه های علوم انسانی، گیرایی کافی ندارد؛ زیرا به زنجیره ای بی پایان از رویدادهای تلنبار شده بدل می گردد. وانگهی، کمک گیری متقابل آکادمیک نیز سبب می گردد اصل واقعه ی تاریخی شناسایی نشود. فرضیه سازی، تیغ دو دم علم تاریخ است، هم ناجی است هم نافی.
بازخوانیِ نیّت مندِ اسناد در پژوهش های تاریخی (پیشنهاد مدلی دومتغیّره برای بازتفسیرِ رخدادهای تاریخ معاصر ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سند به مثابه مادّه ی خام در گزارشِ رویدادهای تاریخی حضور دارد. گاهی فقط برای معطوفکردن متن به چشم نوازشدنِ استنادهای پی درپی از اسناد بهره میگیریم و گاهی که خود را به نگره ای پیشینی مجهّز ساخته ایم، از اسناد بهره میبریم. اگر سند را مادّه ی خامِ چندمنظوره بدانیم، کارویژه ی آن عبارت خواهد بود از: عاملِ میانجیِ جهشِ کیفی از کتابتِ وصف گونه به تبیینِ رویدادهای تاریخی. بایسته است در بررسی رویدادها، با تکیه بر وصف و شرح، به بیان دالّی و تفهّمِ رویداد دست یازیم؛ این امر به کاربستِ شیوه های نوین پژوهش منوط است. در تفهّمِ رویدادهای تاریخی، اسناد، خودبه خود سخن نمیگویند، بلکه مؤلفه های پژوهشیِ کمکدهنده اسناد را به برون افکندنِ درون مایه های خود وادار میکنند. در روایت های وصف/ شرح گونه از رخدادهای تاریخی، اسناد ارزشی یکسان دارند؛ ولی در بیان های نگره مندانه ی تاریخی، از ارزش برخی سندها کاسته، و بر اهمیّت برخی دیگر افزوده میشود. نگارنده میکوشد با تکیه بر برخی از اسناد دوران قاجار، الگویی را در پژوهش های تاریخیِ مبتنیِ بر اسناد پیشنهاد دهد که به نظر میرسد ما را به حیطه ی درون نگریِ تاریخِ تحوّلات ایرانِ معاصر رهنمون خواهد ساخت.
مروری بر تاریخ به مثابه ی رفتار آشوب گونه ی یک سامانه ی غیرخطی
حوزه های تخصصی:
دستاوردهای علمی جدید درعلوم مهندسی و در حوزه ی سامانه های پیچیده و تحلیل سامانه های غیرخطی می تواند علاوه بر علوم پایه و مهندسی، در علوم انسان، به ویژه در تحلیل مسائل اجتماعی و پژوهش های تاریخی نیز راه گشای مسائل مبهم گذشته باشد. در این مقاله، بر مبنای این دستاوردها روشی جدید در حوزه ی پژوهش در تاریخ، به مثابه ی تحولات حاکم بر یک سامانه ی باز، غیرخطی و متغیر با زمان، معرفی شده است؛ پس از تعریف کلی مفاهیم سامانه، سامانه های خطی و غیرخطی، سامانه های باز و بسته، قطعیت و عدم قطعیت، آشوب و اثر پروانه ای و پیچیدگی در سامانه ها، کارکرد و کاربرد این مفاهیم در حوزه ی تحقیق و تحلیل وقایع تاریخی بررسی شده و از هر یک مثال آورده شده است. با استفاده از این روش می توان با مطالعه ی جوامع انسانی به منزله ی سامانه های غیرخطی باز و متغیر با زمان، سیر تحولات آن ها را در طول زمان، که به نام «تاریخ» می شناسیم، تحلیل کرد.این نوع تحلیل می تواند راه گشای مسیر جدیدی در پژوهش های تاریخی باشد.
بررسی کتاب های درسی ریاضی دوره متوسطه از شروع آموزش رسمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش در مورد سیر برنامه درسی و کتاب های درسی در ایران، یکی از حوزه هایی است که مطالعات اندکی در آن صورت گرفته و گزارش های پژوهشی یا نتایجی از چنین پژوهش هایی، در اسناد مورد بررسی به دست نیامد. مقاله، گزارشی از پژوهشی جامع در فاصله شروع برنامه آموزش رسمی دوره متوسطه (1304) در ایران تا 1388 (زمان جمع آوری داده ها) است و موارد زیر مورد مطالعه قرار گرفت: (1) سیر تاریخی تغییراتِ کلی نظام آموزش رسمی؛ (2) پنج دوره تاریخی در تغییر کتاب های درسی ریاضی؛ (3) سیر تغییر محتوای آموزشی و مواد درسی ریاضی. پژوهش، به لحاظ روشی، پژوهشی تاریخی است و با هدف شناخت بهتر روند شکل گیری کتاب های دوره متوسطه انجام شد. تلاش شد تا تمام کتاب هایی که به عنوان کتاب درسی ارائه شده است، مورد توجه قرار گیرد و محتوای آن ها از نظر موضوعی (ریاضی) بررسی شود. مقاله با بررسی مثلثات، سیر تحولات آن در این فاصله زمانی به جمع بندی و نتیجه گیری می پردازد.
تبیین سیر تحول و اصلاح نظام برنامه درسی آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، تبیین سیر تحول واصلاح نظام برنامه درسی آموزش عالی بعد از انقلاب اسلامی در ایران بود. روش پژوهش کیفی از نوع تاریخی است که تلاش نموده با بهره گیری از منابع و مستندات در دسترس سیر بازنگری برنامه های درسی آموزش عالی را ضمن سه دوره انحلال، تعویق و گسترش با دیدگاهی تحلیلی نشان دهد. حوزه پژوهش کلیه متون، پژوهش های انجام شده و اسناد مربوط به برنامه های درسی آموزش عالی بود که از منابع چاپی و دیجیتالی موجود در کتابخانه ها، بانک اطلاعاتی، مجلات و کتاب های الکترونیکی در دسترس و به صورت کل شمار استفاده گردید و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات و استخراج بند های مرتبط با موضوع پژوهش، فیش های تحقیق بودند که همگی توسط محقق ساخته شدند. نتایج نشان می دهد که برنامه درسی در نظام آموزش عالی تاکنون جهت گیری های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. تجربه ایی که از دوره های برنامه ریزی درسی دانشگاهی قبل و بعد از انقلاب اسلامی حاصل می شود گذر از یک نظام برنامه ریزی درسی نسبتا مستقل (دوره قبل از انقلاب) به نظام متمرکز افراطی (بعد از انقلاب و در دوران انحلال و تعویق) و سر انجام به سمت واگذاری اختیارات نسبی برای برنامه ریزی دانشگاهی (از برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) به سمت واگذاری اختیارات کامل برای برنامه ریزی درسی به دانشگاه های دارای هیات ممیزه است.
تاریخ نگاری و تاریخ پژوهشی در تعامل با متون مکتوب ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار ادبی جهان گویای این مطلب است که بخشی از این آثار، افزون بر ثبت وقایع گذشته، توصیه ها و اعتراضات به حاکمان وقت را در قالب شعر، حکایت و طنز بیان کرده اند، بگونه ای که از آن ها می توان به عنوان معیار و محکی برای مکتوبات تاریخی که در همان زمان توسط مورخان حرفه ای برای ما باقی مانده است، بهره برد. بدین سان، شاید بتوان ادبیات را زبان دوم تاریخ نامید که با بلاغت و شیوایی هنری خویش، جذابیت خاصی به این سبک از تاریخ نگاری می دهد. از آن جا که ادبیات به واسطه خصلت ذاتی نهفته در خویش، آمیخته با احساس و تخیل است، گاهی تخیلات شاعر با واقعیت در هم می آمیزد و خطاهایی نیز به دنبال خود می آورد. با وجود این، نقش این عنصر هنری آن قدر پررنگ است که تخیلات نیز بیانگر آن چیزی است که باید در زمان شاعر باشد، ولی به علل گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ممکن است واقعیت رنگ باخته و بدین سان، شاعر یا داستان نویس آن را به صورت امری تخیلی آرزو می کند. ظهور و تکوین تاریخ نگاری فارسی پس از اسلام به میزان زیادی مدیون ادیبان یا دبیران بود که در این نوشتار از آن ها با عنوان دبیر -مورخ یا ادیب- مورخ یاد شده است. این پژوهش با بهره گیری از شیوه پژوهش تاریخی با رویکرد تحلیلی-توصیفی و با استناد به منابع ادبی و تاریخی در پی آن است تا نقش دبیران را در شکل گیری تاریخ نگاری فارسی و پیامدهای پیوند تاریخ و ادبیات در دوران پیشامدرن در ایران مورد بررسی قراردهد.
چیستی پژوهش تاریخی در مطالعات برنامه درسی از یک موضع پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر نگاه به دانش، اصلی ترین پیامد گفتمان پست مدرن است. ضرورتاً پژوهش تربیتی نیز که سروکار آن با دانش و چگونگی دستیابی به آن می باشد تحت تأثیر این تغییر قرار گرفته است. یکی از قلمروهای بنیادین حوزه مطالعات برنامه درسی، قلمرو تاریخی آن است، لذا تحقیق و پژوهش در آن به عنوان یک تکلیف در برابر دانش پژوهان این حوزه خودنمایی می کند. حال سؤال این است که پژوهش ها در حوزه تاریخ مطالعات برنامه درسی بر اساس کدام بنیاد فلسفی یا به طور دقیق تر متأثر از چه نوع نگاهی به دانش انجام گرفته است. بررسی پیشینه و پژوهش های برخوردار از صبغه تاریخی در این حوزه مؤید آن است که تصویر موجود از پژوهش تاریخی تحت الشعاع نگاه مدرن یا دیدگاه اثباتگرایانه به دانش قرار گرفته است لذا از این جهت تصویری نابسنده است. نگارنده در این مقاله که نوعی پژوهش فلسفی است با استفاده از رویکرد شکل گیری مفهوم به ارائه تفسیری از پژوهش تاریخی در حوزه مطالعات برنامه درسی متناسب با گفتمان پست مدرن می پردازد. در این تصویر، پژوهش تاریخی به عنوان روایتی توصیف می شود که در کنار دیگر روایت ها از پدیده ای خاص و به وسیله سبک گفتمانی ویژه با محوریت استعاره ها به عنوان موجودیت های معنادار، به تفسیر و تبیین وقایع گذشته پرداخته و درنتیجه فهم جدیدی از آن را فراهم می سازد.
واکاوی تاریخچه آموزش و توسعه منابع انسانی درایران: از عصر سنت تا دوره ثبات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف اصلی این پژوهش بررسی سیر تاریخی آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران است. نگارندگان معتقدند این حوزه از فقر آگاهی تاریخی در کشور رنج برده و همین ناآگاهی تاریخی می تواند منجر به دوباره کاری و تکرار شکست هایی شود که در گذشته اتفاق افتاده اند. از سوی دیگر آگاهی تاریخی می تواند باعث درس آموزی از موفقیت های گذشته شده و ما را از اتخاذ تصمیمات هزینه بر باز دارد. روش شناسی پژوهش : در این مطالعه تلاش شده است تا از طریق بررسی کتاب ها، مقالات، اسناد و مصاحبه با خبرگان، داده های لازم جمع آوری شده و پس از نقد درونی و بیرونی اسناد مذکور سیر تحول آموزش و توسعه منابع انسانی در ایران به تصویر کشیده شود. یافته ها : بر اساس یافته ها ، تاریخ توسعه منابع انسانی در ایران را می توان در سه مرحله طبقه بندی کرد ، یعنی دوره های سنتی (از سلسله ماد تا تأسیس دارالفنون) ، عصر تأسیس (از تأسیس دارالفنون تا 2010) ، و دوران ثبات (از تأسیس انجمن آموزش و توسعه ایران تا کنون). علاوه بر این ، هر نقطه عطفی در دوران ذکر شده است. بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد که کشور از دوران شکوفایی فاصله زیادی دارد زیرا شرکت ها (اعم از دولتی یا خصوصی) اعتماد چندانی به این موضوع ندارند که بخش آموزش چگونه می تواند برای آن ها ارزش افزوده ایجاد کند. در حقیقت ، بخش های آموزشی موفق نشده اند که خود را به عنوان شرکای استراتژیک برای شرکت های خود ثابت کنند. از سوی دیگر ، دانشگاهیان قادر به تولید دانش متنی برای کشوری که عمدتاً توسط بخش دولتی اداره می شود ، نیستند.
سیطره رمانس گونگی بر تاریخ نگاری؛ گزارش یک پژوهش تجربی در باب فرم زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
73 - 102
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر گزارشی است از مسئله، روش مطالعه، مفاهیم بنیادین و نتایج قابل استخراج از پژوهشی در باب فرم زبانیِ مسلط بر متون تاریخ نگاری. این مطالعه فرمالیستی تنوع انکارناپذیر متون تاریخ نگارانه را ذیل سه ژانر اساسی و، حداقل در ظاهر، تقلیل ناپذیر بررسی می کند: وقایع نگاری، پژوهش تاریخی و رمان تاریخی. از خلال سنجش فرم زبان در سیزده اثر تاریخ نگارانه که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، می توان در باب رمانس یا رمان گونه بودن زبان تاریخی، در متنوع ترین و موسّع ترین معنایش، به نتایجی قابل توجه رسید. با توجه به اینکه رمانس و رمان به مثابه دو فرم زبانی بنیادین در داستان نویسی و غیر آن شناخته می شوند و همچنین با توافق بر سر این نکته که اثر رمانس گونه (همچون حکایات هزار و یک شب یا داستان های شهسوارانه) از واقعیت انسانی سخن نمی گوید، تشخیص هر ردّ پایی از رمانس گونگی در سنّت های تاریخ نگارانه باید امری پرمخاطره انگاشته شود. از خلال ملاحظات سلبی و انتقادیِ سه ژانر اساسی فوق الذکر، گزارش حاضر در پی آن است که تصویری هرچند مبهم از راه تحول به فراسوی وضع تاکنون موجود را به ذهن متبادر کند.
بستر و روند تاریخی تأسیس علوم تربیتی به عنوان یک رشتۀ دانشگاهی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۰۵)
189 - 214
تأسیس و توسعۀ رشته های دانشگاهی را می توان محصول مجموعه ای از تأثیرات اجتماعی و تاریخی دانست. علوم تربیتی به عنوان یک رشته دانشگاهی از مهرماه 1311 در دانشسرای عالی تأسیس شد، اما سئوال اساسی آن است که این آغاز بر بستر چه تحولات تاریخی شکل گرفته است و در توسعۀ خود چه روندی را طی کرده است؟ به نظر می رسد شکل گیری علوم تربیتی در ایران بر بستری از تحولات تاریخی شامل الف) تأسیس دارالفنون ب) تحولات اجتماعی فرهنگی حد فاصل تأسیس دارالفنون تا مشروطیت، ج) مشروطیت و د) اعزام دانشجو به اروپا، روی داده است. ماحصل این تحولات آن بوده است که این رشته در کشور ما از نهادهای آموزشیِ سنتی بیرون نیاید و اتکاء به میراث حکَمی و فلسفی ما نداشته باشد. این رشته تنها توانست از طریق تربیتِ نیروی مورد نیاز آموزش و پرورش، ظهور یابد و خود را به جامعۀ سنتی ما بقبولاند و چه بسا اگر مسیر ظهور دیگری داشت با مقاومت روبرو می شد. علوم تربیتی پس از پدیدآیی بر چنین بستری، دوره های تاریخی ویژه ای را طی کرده است تا به مرحله توسعۀ کمّی از سال های ابتدایی دهه 70 شمسی برسد که هر یک از این دوره ها، ویژگی های خاص خود را داشته است.