فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
92 - 106
حوزههای تخصصی:
علاقه بشر به سیارات و ستارگان و دخیل بودن آنها در زندگی و سرنوشت انسان به هزاران سال پیش برمی گردد. علم نجوم تاثیرات فراوانی برعلم پزشکی گذاشته است. یکی از موارد مهم آن، ظهور انسان «منطقه البروج» یا «زودیاک-من» بر پایه قرارگیری سیارات و ستارگان در آسمان و تطابق تاثیرات آن بر اندام های انسانی است. «زودیاک-من»، تصویر انسانی را نشان می دهد که جایگاه بروج فلکی دوازده گانه، بر روی بدن وی و تاثیرات پزشکی مربوطه به آن مشخص شده است. هر یک از این علائم، ماه و زمان مناسب برای جراحی هر یک از اندام های بدن یا مداوای پزشکی مناسب با بدن بیمار را بر اساس طالع وی مشخص می نماید. این تصویر در نسخه های مصور خطی پزشکی یا به صورت برگه هایی منفرد در ایران و هند مشاهده می شود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیرگذاری زودیاک-من بر تمدن های باستانی ایران و هند در حوزه درمان؛ و همچنین نحوه برخورد هنرمندان بر ترسیم پیکره زودیاک-من. سوالی که در این پژوهش مطرح است که: چه ارتباطی به لحاظ مفاهیم و شیوه تصویرنگاری انسان منطقه البروج در نگاره های (منتخب) ایران و هند وجود دارد؟ با توجه به بررسی های به عمل آمده به صورت کلی: شیوه پیکره نگاری «زودیاک-من» در هر دو نگاره از یک الگو و اندیشه واحد پیروی می کند اما نحوه پردازش آن به صورت بومی درآمده است. روش تحقیق بصورت توصیفی-تطبیقی می باشد و از روش کتابخانه ایی برای انجام این پژوهش استفاده گردیده است.
شیوه شیراز مکتب ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
49 - 56
حوزههای تخصصی:
در این مقاله فرضیه بر این بود که شیوه شیراز مکتب ترکمان از عناصر هنری مکتب شیراز (بویژه تذهیب آن) و مکتب هرات (به ویژه عنصر رنگ بندی و ترکیب بندی آن) و مکتب ترکمان (به خصوص فضابندی امکانات زیستی و طبیعت گرای آن) پدید آمد و با انتقال به تبریز و در آمیختگی آن با شیوه تبریز مکتب ترکمان، زمینه را برای پدیداری مکتب تبریز صفوی فراهم کرد. شیوه شیراز مکتب ترکمان در دو مرحله زمانی شکل گرفت. یکی دوره هفت ساله پیربوداق قراقویونلو بود که از امکانات هنری دوره ابراهیم سلطان و نیز هنرمندان مکتب هرات بهره گرفت. پس از برافتادن حکومت پیربوداق در شیراز، مرحله دوم این شیوه در حکومت هفت ساله سلطان خلیل آق قویونلو شروع شد و وی با بهره گیری از بنیه انسانی هنری دوره پیربوداق قراقویونلو به حمایت هنرها و هنرمندان پرداخت و شیوه شیراز مکتب ترکمان را به اوج کمال هنری خود رساند. در این مقاله، با بهره گیری از روش تحقیق استقرایی مبتنی بر وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) و نقادی علمی مضمر در مسامات یافته ها و داده ها، شیوه شیراز مکتب ترکمان فحص و تتبع شد و نتیجه حاصله پاسخگوی سوالات برآمده از فرضیه گردید.
تأثیر متقابل کاربرد و معنا بر فرم اشیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
115 - 124
حوزههای تخصصی:
به طور عمده اشیاء در چرخه عمر خود با ابتکار یا اقتباس به وجود آمده، با گذر زمان فرم های مختلف به خود گرفته و در نهایت رها شده و از بین می روند. سوال های اساسی عبارتند از: فرم یک شیء بر چه مبنا و بر اساس چه فرآیندی و چگونه با نیازهای کاربردی و معنایی انسان مرتبط می شود؟ و دلیل بهره مندی برخی اشیاء از ارزش های نمادین چیست؟ این مطالعه، محیط زندگی را به عنوان سیستمی در نظر می گیرد که در آن انسان ها و اشیاء به طور مداوم باهم در تعامل اند تا محیط حالت تعادلی خود را حفظ کند. هدف پژوهش بررسی فرم شیء در چرخه عمر خود در مواجه با خواست ها و نیازهای کاربردی و معنایی انسان است. انسان به جهت استفاده و فرم دادن به شیء، و شیء به وسیله قابلیت های بالقوه خود با انسان ارتباط برقرار می کند. روش این تحقیق کیفی است و با بهره مندی از فرآیندی استقرایی به دنبال تبیین تمام روابط ممکن بین کاربرد، معنا و فرم است. در یک فرآیند و مدل نُه مرحله ای چگونگی توسعه فرم اشیاء در ارتباط با معنا و کاربرد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که علی رغم تغییرات در طول زمان فرم شیء نیازهای کاربردی و معنایی انسان را در سطوح مختلفی تأمین می کند.
شناخت دلایل بازطراحی لوگو در طول عمر برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
41 - 52
حوزههای تخصصی:
یک برند در طول عمر خود بنا به دلایلی ممکن است نیاز به بازسازی داشته باشد و در این میان لوگو به مثابه دریچه ی ورودی به برند و بازنمای هویت آن، نیاز به بازطراحی شدن دارد. با وجود این مهم، در ایران کم تر برندی دست به بازطراحی لوگوی خود می زند. حساسیت بازطراحی لوگو در سرنوشت یک برند و کمبود دانش به روز در این موضوع، می تواند دلایل ثابت ماندن اکثر لوگوهای داخلی برای دهه ها و فاصله گرفتن از سلیقه ی بصری مخاطبانشان باشد. لذا پژوهش حاضر در راستای حل این نقیصه، با استناد به نظریه های مرتبط به لوگو و بازطراحی لوگو، به امر شناخت دلایل بازطراحی لوگو به همراه مثال های عینی پرداخته است. در پاسخ به سوال اصلی پژوهش که دلایل بازطراحی لوگو در طول عمر یک برند چه مواردی است، پژوهش حاضر ضمن دسته بندی دلایل ممکن بازطراحی لوگو، به این مهم دست یافته است که بازطراحی لوگو تنها امری هنری و سلیقه ای و تنها به دلایل گرافیکی نبوده، بلکه دلایل مشخص و هدف مندی را بر اساس نیازها و اهداف برند دنبال می نماید. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی بوده و همچنین اطلاعات به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است.
تأثیر طراحی با دست آزاد (اسکچ) در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
75 - 85
حوزههای تخصصی:
طراحی روندی در حال تبدیل، ترجمه و تعامل ایده ها و نظرات درونی طراح به شکل اسکچ می باشد. اسکچ بخشی حیاتی در مرحله طراحی مفهومی توسعه محصول جدید بوده و در کمک به ذهن در انتقال اطلاعات گزاره ای توصیفی به اطلاعات نمایشی نقش مؤثری دارد. فرایند بیان تصویری، مکالمه ای با خود تلقی می شود که در آن سه عضو مغز، دست و چشم به همراه طرح به صورت اسکچ بر روی صفحه کاغذ در یک پروسه استدلال بصری با هم در ارتباط هستند. اسکچ ها ارزیابی و تفسیر یک تحلیل طراحی بدون حذف سایر گزینه ها را امکان پذیر ساخته و ضمن تسهیل حرکت از یک ایده به ایده دیگر، از تثبیت زودرس جلوگیری کرده و به حل مشکلات و استخراج ایده کمک می نمایند. اسکچ ها به تفکر دقیق درباره عملکردهای موجود و بازبینی آنها ادامه می دهند و روابط جدید فضایی را کشف و روابط قدیمی را بازبینی می کنند. استفاده از دفترچه اسکچ، روش مناسبی برای جمع آوری زبان تصویری و مشاهدات دقیق است، زیرا دیدن را نسبت به نگاه کردن برتری می بخشد. در این پژوهش به شناخت دقیق خصوصیات اسکچ، نقش، جایگاه و تأثیر آن به عنوان یک ابزار کارآمد در فرایند طراحی پرداخته، و در ادامه راهکارهای مناسبی در خصوص ارتقاء کیفیت فرایند طراحی ارائه خواهد شد.
ویژگی های شاخص تذهیب های نسخه خطی خمسه Add ms 25900، محفوظ در کتابخانه بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تذهیب به واسطه همجواری با خط، از ابتدای شکل گیری تمدن اسلامی مورد اقبال مسلمانان واقع شده است. یکی از نسخه های نفیس تولید شده در تمدن اسلامی، خمسه نظامی ای است متعلق به قرن نهم هجری. نسخه مذکور به رغم داشتن قطعات تذهیب عالی، تا پیش از این به صورت اختصاصی مورد تجزیه و تحلیل قرار نگرفته است. لذا هدف نگارندگان در این مقاله نشان دادن میزان تنوع به کارگرفته شده توسط مُذهّب و یا مذهّبان نسخه در نحوه طرح اندازی قطعات تذهیب می باشد. لذا برای تحقق این هدف سوالاتی مطرح شد بدین شرح: با توجه به تعداد زیاد کتیبه های مذهّب در این نسخه، میزان تنوع در آنها چگونه است؟ و چگونه کتیبه های کوچک بین متنی در این نسخه (390 عدد) را می توان طبقه بندی کرد؟ این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و اطلاعات لازم برگرفته از منابع کتابخانه ای و بررسی تذهیب های نسخه است. بررسی ها نشان داد که، هیچ دو کتیبه ای، در این نسخه همسان نیستند و تذهیب ها در دو دوره تیموری و صفوی تکمیل شده اند و نوع تزیینات زمینه کتیبه ها و نوع سرترنج ها دو عامل مهم در طبقه بندی کتیبه ها محسوب می شوند همچنین در این نسخه نسبت اسلیمی ها بیش از ختایی هاست و برتری رنگی با رنگ لاجوردی و سپس طلایی است.
علل گرایش فارغ التحصیلان رشته های هنری به تحصیلات تکمیلی در ایران از دیدگاه تحلیل لایه ای علت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
15 - 25
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل علل گرایش فارغ التحصیلان رشته هنر به تحصیلات تکمیلی در دهه 90 و با استفاده از روش تحقیق آمیخته انجام شده است. در این روند ابتدا عوامل موثر به کمک مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل مضمون استخراج شده و بر اساس روش «تحلیل لایه ای علت ها» در چهار لایه «لیتانی»، «علل اجتماعی»، «جهان بینی/ گفتمان» و «استعاره» تحلیل شد. در بخش کمی، لایه های بدست آمده با هدف رتبه بندی عوامل موثر به وسیله ابزار پرسشنامه و انتخاب 30 نفر از خبرگان مرتبط با دوره های تحصیلات تکمیلی هنر در دانشکده های تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج دو آزمون تی و فریدمن نشان می دهد که سه عامل اولیه موثر در گرایش فارغ التحصیلان رشته هنر به تحصیلات تکمیلی، به ترتیب شامل عوامل گفتمان، اقتصادی و فرهنگی می شود. سیاست های آموزش عالی، کهن الگو، استعاره، عوامل هنری، عوامل فردی و خانوادگی، علاقه به کسب دانش و تخصص و در انتها عامل جهانبینی نیز رتبه های چهارم تا دهم را کسب کردند. همچنین کسب مدرک علمی بالاتر که به دلیل ماهیت رشته هنر بر وضعیت اقتصادی و شأن اجتماعی هنرمندان موثر بوده، انگیزه هایی قوی تر از علم جویی و پژوهش در گرایش این قشر به تحصیلات تکمیلی است.
گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای کتیبه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
45 - 56
حوزههای تخصصی:
در دوره میانی اسلام در ایران، مینا، یک اصطلاح کلی برای لعاب روی فلز، شیشه و سفال بود اما در دوره معاصر، مینایی به گروه خاصی از سرامیک، با نقاشی رولعابی و تزیینات پیکرهای، هندسی و گیاهی اشاره دارد که در بسیاری موارد به کتیبههایی مزین بوده و با طلا نیز آراسته شده است. این سفالینههای کتیبهدار، جایگاهی برای پیوند دو هنر سفالگری و خوشنویسی است و نشان میدهد علاوه بر اینکه خوشنویسی در تزیین سفالینهها حضور یافته، بلکه بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم نیز بودهاست. کتیبههای رقمدار روی ظروف مینایی، این آثار را به اسناد با ارزش تصویری در هنر ایران بدل کردهاست. با استناد به این تاریخ ها و رقمها، میتوان محدوده زمانی تولید مینایی را تخمین زد و صنعتگران فعال در این صنعت را شناسایی کرد. هدف این پژوهش، گاهنگاری سفال مینایی براساس نمونههای دارای تاریخ و رقم است. نتایج پژوهش نشان میدهد، تولید این محصولات بین سال های 575 و 616 ه .ق بودهاست. القاب و کنیه سازندگان نیز، مرکز اصلی تولید مینایی را شهر کاشان نشان میدهد. علاوه براین، با استناد به رقمهای نگاشته شده میتوان شاخصترین صنعتگر مینایی را ابوزید کاشانی دانست. این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانهای و مطالعات تصویری سفال های مینایی انجام شدهاست.
تاثیر قدرت تبلیغات محیطی بر تغییر هویت کلان شهرها و شهروندان؛ مطالعه شهر به مثابه فضای فیلمیک در چارچوب دیدگاه های بنیامین و لاکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
91 - 100
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید و امروزی، آکنده از قطعات تصاویر، کالاها و کلمات چاپی پرشماری شده اند که معنای شهر را تغییر می دهند و آن را هم به کالا و تصویر مبدل می کنند. در واقع شهروند شهر مدرن، پرسه زنی است که با سفر در فضای فیلمیکِ شهر، دچار وقفه ای در وجود خود می شود؛ وقفه ای که به وسیله مونتاژی از این قطعات پر می شود و باعث تغییر هویت و تبدیل او به شیئ و کالا می شود. در این مقاله تحلیلی- توصیفی، سعی بر آن است تا در چارچوب دیدگاه های والتر بنیامین و ژاک لاکان، به تحقیق در نظریات فلسفی و روانکاوانه فیلم و تبلیغات پرداخته شود و به چگونگی تغییر هویت شهروندان در دنیای مدرن بررسی شود. نتایج حاکی از آن است که شهروند به مثابه یک پرسه زن، با حرکت در میان این گذرگاه ها و در تقابل با انبوه تصاویر تبلیغاتی که دائم در گوشه و کنار شهر او را احاطه می کنند، در جایگاه یک کارگردان هنری شروع به ساخت یک مونتاژی از تصاویر تبلیغاتی می کند. از این پیوست، فیلمی ذهنی حاصل می شود که تماشاگر را سرشار از احساس و حرکت می کند. این فیلم، با فضای فراواقعی و هوس انگیزش، حس میل مخاطب را برای به چنگ آوردن کالاها و ابژه های درون آن به شدت برمی انگیزد.
بررسی دلایل تاریخی- اجتماعی عدم تداوم در بکارگیری چاپ سربی در اوایل دوره قاجار
منبع:
دانش هنرهای تجسمی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱
55 - 62
حوزههای تخصصی:
در گذشته تولید کتاب در ایران به صورت دست نوشته انجام می گرفت. با ورود صنعت چاپ در دوره صفویه انتشار مکتوبات گسترش یافت و در دوره قاجار به اوج خود رسید، ولی چاپ سربی نسبت به همتای خود، چاپ سنگی از اقبال خوبی برخوردار نشد. به همین دلیل نوشته حاضر در نظر دارد با مرور تاریخچه حضور چاپ سربی و سنگی در ایران، به مطالعه شرایط و اتفاقات تاریخی-اجتماعی پیرامون این دوگونه خاص از صنعت چاپ پرداخته و استفاده جدی از آنها را در چاپ کتب فارسی اوایل دوره قاجار بررسی و دلایل تاریخی-اجتماعی عدم تداوم، در بکارگیری چاپ سربی را ذکر نماید.این مقاله از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است، یافته های تحقیق نشان می دهد که عدم تمایل ایرانیان آن دوران به چاپ با حروف سربی، که بسیاری از منابع تاریخی و تخصصی هم به آن اشاره کرده اند، می تواند به علل زیر باشد: -عدم زیبایی حروف سربی نسبت به خوشنویسی. -در دسترس بودن چاپ سنگی نسبت به چاپ سربی. -وابستگی به واردات قطعات دستگاه چاپ. -در انحصار بودن صنعت چاپ سربی به دستگاه حاکمیت.
از تحریم صورتگری تا صورت نگاری عریان: نگاهی به سیر تحول نمایش پیکره انسان در تاریخ هنر و به ویژه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای تلقی ادیان از پیکره انسانی ،گاه مقدس به عنوان تمثیلی از صورت الهی و گاه مذموم به سبب نمایش حالات گناه آلود و خودنمایانه بشر، بحث درباره هنر انسان نما را مورد توجه قرار می دهد. از هنر پیشاتاریخی تا هنر معاصر، موضوع تصویر انسان در کانون اهمیت قرار دارد؛ در پاره ای مواقع، همچون هنر انسان غارنشین، تصویرسازی عصر آخناتون در مصر، آیین بودا، دین یهود، دین اسلام و جنبش شمایل شکنی بیزانس، تمثال سازی انسان دارای حرمت و گاه ممنوعیت است؛ و در پاره ای دیگر چون یونان باستان، هند باستان، آیین ویشنوپرستی و عصر رنسانس، نمایش پیکره برهنه انسانی، آزادانه موضوع هنر قرار می گیرد. در این مقاله، پس از مطالعه رویکرد ادیان مختلف در باب تمثال سازی انسان، تضاد و تناقض در معنای برهنگی و دوگانگی دلالت این مفهوم از لحاظ واژه شناختی بررسی می شود، سپس با نگاهی دقیق تر به هنر ایران، پس از مطالعه تاریخچه تصاویر عریان، به تغییر نگرش هنرمند عصر قاجار در باب تصاویر انسانی پرداخته می شود. خوانش ایرانی از اومانیسم غربی، جایگاه انسان را تغییر داد و ضمن آرمان زدایی از آن، وجوه مادی زندگی بشر را در مرکز توجه قرار داد؛ مفاهیم معنوی جای خود را به گرایشات مادی و انسان محور جدید بخشید؛ این روند موضوعات بدیعی چون برهنه نگاری را به عرصه نقاشی قاجاری وارد نمود.
تحلیل تابلوی نقاشی راهی به جُلجُتا اثر پیتر بروگل بر اساس آراء میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
71 - 83
حوزههای تخصصی:
پیتر بروگل از نقاشان فلاندر قرن شانزدهم می باشد که در آثارش زمینه های فرهنگی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و ویژگی های جامعه اش را به نمایش گذاشته است. نحوه ی اجرای نقاشی هایش او را به عنوان بزرگترین هنرمند کمیک میان رنسانس و قرون وسطی معرفی می کند. برای رسیدن به درکی عمیق تر و معنایی تازه تر از نقاشی های او باید آنها را در رابطه با زمینه فرهنگی که در آن ایجاد شده اند مطالعه کرد. گفتگومندی از ویژگی های آثار بروگل است. باختین، از شاخص ترین نظریه پردازانی است که به مفهوم گفتگومندی پرداخته است. پژوهش حاضر به هدف بررسی یکی از تابلو های معروف بروگل به نام "راهی به جلجتا" و ارتباط آن با آراء باختین در زمینه گفتگومندی و چندصدایی را به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار می دهد. مؤلفه های گفتگومندی و چندصدایی ذکر شده توسط باختین در اثر بروگل شناسایی، معرفی و تطبیق داده می شوند. نتایج بدست آمده نشان می دهد این اثر بر اساس نظریه گفتگومندی باختین عناصر گفتگومندی و چند صدایی بودن لازم را دارا می باشد و به وسیله پنج مؤلفه معرفی شده در مقاله از جمله؛ روایت، تضادهای تصویری، صدا وحرکات و حالات روحی، توانسته شرایط گوناگون جامعه خود را به نمایش بگذارد.
سازوکارهای نظام صفحه آرایی در نسخه خطی شاهنامه بایسنقری
حوزههای تخصصی:
ویژگی ها، اصول و قواعد حاکم بر نظام صفحه آرایی نسخه خطی شاهنامه بایسنقری، به عنوان یکی از شاهکارهای مسلم هنر کتاب آرایی ایرانی، تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مقاله پیش رو تلاش می کند تا با تکیه بر داده های آماری و نیز با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی موردی، از یک سو به مسئله چگونگی طراحی و تنظیم قالب متن در چهارچوب یک صفحه پرداخته و از دیگر سو نظام جدول بندی و مسطرکشی آن را به بحث بگذارد. سپس با تکیه بر روش های کمی و قیاس داده های آماری، این نظم را درباب نگاره های 22گانه نسخه خطی شاهنامه بایسنقری، مورد مطالعه قرار می دهد. به طوری که در پایان مشاهده خواهد شد که طراحی ابعاد قالب متن، تنظیم محل قرارگیری آن در چهارچوب صفحه و چگونگی جدول بندی و مسطرکشی آن، تابع نظامی شبکه ای است که با استفاده از روش های هندسی به دست می آید. همچنین چگونگی صفحه آرایی، لااقل در 19 نگاره از مجموعه مجالس این نسخه به گونه ای با نظام صفحه آرایی قالب متن مرتبط است. در غیر این صورت کادر اثر بر اساس نظام درونی خاص آن طراحی و تنظیم شده است.
مطالعه بازنمایی شیطان در نگاره های داستان آدم (ع) و حوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
75 - 84
حوزههای تخصصی:
از میان قصص قرآن قصه حضرت آدم ازجمله داستان هایی است که در دوره های مختلف نگارگری به آن پرداخته شده است. در بازنمایی این قصه توسط نگارگران شخصیت ها و عناصری چون حضرت آدم و حوا، فرشتگان، شیطان، مار، طاووس و باغ تصویر شده است. در این میان شیطان به عنوان یکی از شخصیت های مهم این داستان با صورت های متفاوتی چون: پیرمرد، فرشته ای با صورتی تیره، دیو و مار به تصویر درآمده است. بر همین اساس هدف تحقیق پیش رو تبیین بازنمایی های گوناگون از شیطان و یافتن ریشه های آن در متون است و در پی پاسخ به این پرسش است که چرا شیطان با صورت های متفاوت در نگاره ها ترسیم شده و ریشه ی این تفاوت ها به چه متون و یا تصاویری بازمی گردد. بر همین اساس با روش تاریخی- توصیفی و رویکرد تطبیقی به بررسی رابطه متون مختلف دینی و ادبی در رابطه با شیطان و ارتباط آن با بازنمایی های متفاوت این شخصیت پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که صورت های متفاوت از شیطان ریشه در متون کهن و ادیان قبل از اسلام دارد و برخی از آن ها بر اساس تفاسیر قرآن و متون عرفانی و یا دیدگاه برخی از عرفا نسبت به شیطان تصویر شده است.
ساختار نقش هراتی در فرش ایران
حوزههای تخصصی:
یکی از نقوش سنتی فرش ایران نقش هراتی است. این نقش از نظر لغوی منسوب به هرات و دراصطلاح، ساختاری است متشکل از دو برگ –یا دو برگ ماهی شکل _ متقابل و قرینه که گل شاخص و درشتی را در برگرفته اند.در این نوشتار سعی بر آن است که ضمن توصیف دقیق این نقش ، ساختار فرمی آن تحلیل شده و انواع آن در واگیره , متن و حاشیه فرش معرفی گردد. مطالعه سیر تحول این نقش نشان می دهد که روش ها و سلائق بافندگان هرمنطقه از نقطه نظر سبک بافت ، اندازه واگیره ، نقشمایه های به کار رفته ، شیوه طراحی و رنگ بندی, موجب تغییرات ، تنوع و اطلاق اسامی متعدد به این نقش شده است که خود، عامل مهمی درشناسایی محل بافت آن به شمار می آید. درروند تحولات این نقش ، همچنان دو ویژه گی تداعی حرکت نقشمایه های اصلی به دور نقشمایه مرکزی و استفاده ازحاشیه های خاص _ سماوری و یا دوستکامی_ پابرجا مانده است. همچنین به دلیل کاربرد مسلط نقشمایه ماهی و یا برگ مشابه ماهی ، این نقش تقریبا در تمامی مراکز بافت ایران، "ماهی"، " ماهی درهم"،"حوض و ماهی" نامیده شده است. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است.
مضمون و ساختار عددی در ترکیب بندی عناصر و اجزای بدن پرسوناژها در نقاشی ایرانی؛ با تأکید بر نگاره ی افشاگری در مسجد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاره ی «افشاگری در مسجد»، به بررسی چگونگی سازمان یافتگی اجزای بدن پرسوناژها و ارتباط نمادین اعداد حاکم بر ساختار بامحتوای نگاره ی فوق می پردازد. بررسی روابط حاکم بر عناصر و اصول ترکیب بندی و نیز بررسی چگونگی عملکرد نمادین اعداد در ارتباط با مضمون در اثر فوق است. هدف این پژوهش ضمن شناخت چگونگی تمهیدات نگارگر ایرانی در ایجاد ساختار اجزای بدن پرسوناژها این نگاره است. تحقیق پیش رو پس از معرفی نگاره ی «افشاگری در مسجد»، ساختار موجود در نگاره را تجزیه و تحلیل و پس از آن مفاهیم عددی به دست آمده را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش نشان می دهد ساختار پنهان اجزای بدن پرسوناژها به صورت خطوط موازی سازماندهی شده اند. پژوهش حاضر علاوه بر تأکید بر وجود نظم و ساختار مستحکم و هدفمند در ساختار نگاره، نتیجه می گیرد که اعداد 2، 5، 10، 12 و 16 در ترکیب بندی این تصویر در ارتباط با مضمون نگاره هستند. به این ترتیب این پژوهش نشان می دهد که ساختار نگاره بر مبنای مفاهیم نمادین اعداد شکل گرفته است و پیوند نگارگری با رموز عددی در بطن ساختار هندسی را نتیجه می گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، تجزیه وتحلیل با نرم افزار و جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است.
پدیدار شناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر( شناخت نقاشی معاصر بر مبنای نظریه تصویر شعری گاستون باشلار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
29 - 36
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به مطالعه پدیدارشناسی تصویر هنری در نقاشی معاصر بر اساس نظریه تصویر شعری گاستون باشلار می پردازد. هدف آن تبیین پدیدارشناسی تصویر هنری معاصر در آفرینش، وجود و تعالی آن است و مبتنی بر سه محور می باشد؛ نخست به آفرینش تصویر هنری، به عنوان ترکیبی از عینیت و ذاتیت، می پردازد. سپس تصویر هنری را کوششی برای هستی شناسی مستقیم می پندارد، سپس به بررسی وجود آن به عنوان کوششی برای پدیدارشناسی روح می پردازد. نتایج بحث چنین است: 1. پیدایش تصویر هنری حاصل تبادل وظائف بین ماده و اندیشه (عینیت و ذاتیت) است؛ یعنی پدیدارگرایی و تصویر هنری معاصر، هم ذات پنداری بین تعبیر و معنا است. 2. تصویر هنری معاصر، اتفاق لحظه ای و اوج آگاهی و کوشش در جهت هستی شناسی مستقیم است؛ مستقل از قانون علیت؛ ارتباط بین تصویر هنری جدید و صورت مثالی ناخودآگاه آن، علّی نیست؛ نه جای گزین ساده ای برای واقعیت عینی است و نه نماد آن؛ تصویر هنری تبیین می کند، زیرا بدون تاریخ است؛ اما نمادگرایی تأکید می کند، زیرا مملو از تاریخ است. 3. نقاشی معاصر بیش تر بر پدیدارگرایی روح تمرکز می کند تا برپدیدارگرایی عقل؛ زیرا ناخودآگاه، منشأ آگاهی و مقدم بر آگاهی و نیز دارای ماهیتی پدیدارشناختی است؛ یعنی ماده اثر هنری در آن واحد همان علت مادی و صوری است.
طرح و نقش منسوجات کاربردی (غیرجامگانی) در اوایل عصر ناصری با نظر به نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 82
حوزههای تخصصی:
هزارویک شب صنیع الملک، منبع تصویری مردم نگار به حساب می آید که با جستجو در آن می توان ظرایف فرهنگی عصر ناصری را مورد مطالعه قرار داد. در سوی دیگر، طرح و نقش منسوجات دورۀ قاجار هستند که در کاربردی جز تنپوش، کمتر محل بررسی بوده اند. هدف این پژوهش، جستجو در خصایص طرح و نقش این انواع با نظر به تصاویر هزارویک شب صنیع الملک است که امکان گمانه زنی دربارۀ شیوه های تولید را نیز فراهم خواهد آورد. بدین تقریر پرسش آن است: با نظر به تصاویر هزارویکشب صنیع الملک، طرح ها و نقوش منسوجات غیرملبوس در عصر ناصری چگونه و در چه قالبی تعریف می شود؟ با نظر به دستاوردهای مطالعات پیشین و به احتمال، طرح واگیرهای و نقش بته جقه در منسوجات کاربردی در زندگی روزمرۀ رواج بیشتری داشته است. بهرغم این فرضیه، نتیجۀ مطالعه به شیوۀ توصیفی-تحلیلی به مدعای نمونه گیری طبقه بندی احتمالی هجده تصویر از هزارویکشب صنیع الملک نشان می دهد: در این دوره، حداقل پارچه های بدون طرح، واگیرهای، قابی، محرمات، محرابی و ترنج دار با نقوش گیاهی طبیعت گرا و انتزاعی ازجمله بته جقه و اسلیمی در تهیۀ منسوجات غیرجامگانی به کار می آمده که برخی با تکنیک های بافت همچون دارایی، طرح اندازی شده اند و برخی دیگر با عملیات تکمیلی همچون چاپ، نقش گرفته اند. در این بین، محرمات همچون ترمه از پرکاربردترین انواع بوده و در تنوع وسیع نسبت به سایرین استعمال می شده است.
کتابت و تذهیب در قرآن های چهار قرن اول اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۸۸ شماره ۴۰
41 - 52
حوزههای تخصصی:
مطالعه تطبیقی تصوف در دو نگاره از صوفیان اثر بهزاد و سلطان محمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 107
حوزههای تخصصی:
هنرنگارگری ایرانی ریشه در اعتقادات دینی ومذهبی دارد و بسیار تحت تأثیر عرفان قرارگرفته است. نقش کردن اعمال صوفیان یکی ازمشترکات نقاشی های دوهنرمند، بهزاد(نگارگر مکتب هرات)و سلطان محمد(نگارگر مکتب صفوی) می باشد. شباهت این دونگاره از هنرمندان در ترسیم صوفیان این گمان را تقویت می کند که سلطان محمد نگاره سماع درویشانِ بهزاد را ازنظر گذرانده و با دیدگاه خود نگاره متفاوتی را ترسیم کرده است. هدف این پژوهش مقایسه ی تطبیقی آثار این دوهنرمند با نگاه به صوفی گری درنگارگری ایرانی می باشد. سوال پژوهش این است که چه تحولات تجسمی در نگاره صوفیان با فاصله اندک زمانی دیده می شود؟ و چه شباهت و تفاوت هایی تجسمی بین این دونگاره وجود دارد؟ این پژوهش بنیادین بوده و به روش تطبیقی، باماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات بااستفاده ازمنابع کتابخانه ای صورت گرفته و درج تصاویر به روش اسکن وبارگیری ازنسخه های اینترنتی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دو نگاره از صوفیان می باشد که بهزاد در سماع درویشان و سلطان محمد در مستی لاهوتی و ناسوتی به تصویر کشیده اندو این آثار و ویژگی های بصری آنها مورد تطبیق قرارمی گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد سلطان محمد درترسیم صوفیان به نگاره ی بهزاد وفاداربوده ولی با توجه به درآمیزی تصوف و سیاست درروزگار صفوی و فاصله گرفتن صوفیان ازعالم عرفان، جنبه طنزی به اثر اضافه شده است.