فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴٬۴۳۴ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
از جمله آثار برجای مانده از نگارگری مکتب اصفهان، آلبومی با جلد لاکی و نقاشی گل و مرغ، شامل 55 اثر به اسلوب سیاه قلم است که هم اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود. مرقوم بودن سه اثر از این مجموعه به نام شفیع عباسی، باعث شده است تا این آلبوم به او نسبت داده شود. هدف از این پژوهش بازشناسی عنصر بصری خط در این سه اثر مرقوم است. طبقه بندی شاخصه های خط در قلم نگارگر، راهگشای صحت سنجی در سایر آثار منسوب به اوست. ازاین رو عنصر بصری خط در این آثار به روش توصیفی - پیمایشی با بهره جستن از منابع مکتوب و داده های اسنادی، واکاوی می شود. نتایج حاصل، خط را از لحاظ نوع، به منحنی های متنوعی تمیز داده و در پنج نوع، دسته بندی کرده است. برای هر اثر، دسته ای واحد از نوع منحنی را می توان برشمرد؛ خط های دوار و سیالی که هماهنگی را با ساختار ریتم و الگو، به اثر بخشیده اند. خط در این آثار از لحاظ کیفیت، با تصاحب ضخامت های متغیر، حرکتی ممتد ندارد، بلکه با آغازی نازک و ظریف به ضخامت می رسد که گویی به مثابه سایه و حجم پردازی عمل می کند. این ریتم تند و کند خط ها در قلم شفیع عباسی دارای انجامی ظریف بوده و از اتصال به خط دیگر، رها است.
پژوهشی در طرح و نقش سنگ قبرهای گورستان بُزلَر هفشجان و قبرستان ارامنه ی سیرَک با رویکرد تطبیقی-تحلیلی (با تأکید بر طرح و نقوش گیاهی و حیوانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
127 - 139
حوزههای تخصصی:
سنگ قبرها در مناطقی که مردمش به کمال صناعت و ذوق و غنای تمدن آراسته باشند، منظومه ای بکر جهت مطالعه خواهد بود. کثرت طرح و نقش در متن و زمینه ای که موضوعش با اساسی ترین مقوله ی زندگی انسان یعنی مرگ و زندگی عجین است، داستانی جذاب از تنوع نمادها و کیفیت یگانه ی تجربه ی زیبایی شناختی دارد. قبرستان «بُزلَر[i] هفشجان» و «ارامنه سیرَک[ii]» در چهارمحال و بختیاری از این دست منظومه ها هستند.این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و رویکرد تطبیقی می کوشد ارزش های هنری و نمادین (خصوصا نقوش گیاهی و حیوانی) سنگ قبور این دو حوزه را بررسی کرده و نحوه تعامل آن دو را با وجود تفاوت در دین و مذهب شان نشان دهد. از همین منظر نیم نگاهی به مطالعات جامعه شناختی در داد و گرفت فرهنگی ایرانیان با مهاجرین میهمان خواهیم انداخت. روش گردآوری داده ها عمدتا میدانی است و بر مبنای تحلیل طرح و نقش ها صورت می گیرد.جایی که پای هنر و زیبایی به میان می آید، حصارها و تمایزات ناشی از تعصب مذهبی در بحث تعاملات فرهنگی رنگ می بازد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرهنگ تصویری سنگ قبرهای «بزلر» و «سیرک» در یک منطقه ی واحد با دو مذهب متفاوت مردمش، کارکرد هنر و زیبایی بر تعصبات خاص مذهبی هرچند که اثر محرز دارد، تفوق تام می یابد.
واکاوی شکل گیری جریان هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان هنر مفهومی از نیمه دوم دهه 1960م در انگلستان و آمریکا آغاز شد و اندکی پس از شکل گیری این جریان، هنرمندان ایرانی نیز گام هایی جهت نزدیک شدن به مفاهیم آن برداشتند. هدف از این مقاله، تحلیل و بررسی این تلاش ها از نخستین جرقه ها تا رسیدن به جریانی تثبیت شده در هنر معاصر ایران است. در مقاله حاضر که در گستره پژوهش های کیفی و توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد، این سوالات مطرح شده است: بر مبنای ویژگی های هنر مفهومی در جهان کدام نمایشگاه شاخص برگزار شده را می توان خاستگاه شکل گیری و تثبیت این جریان در ایران دانست؟ جریان هنر مفهومی در ایران چه ویژگی های منحصر به فردی دارد؟ بر همین اساس، پیشینه هنر مفهومی در ایران با تاکید بر اولین نمایشگاه های برگزار شده ، مورد تحلیل قرار گرفت و این نتیجه حاصل شد که با وجود تلاش های اولیه از دهه 1340ش، برگزاری «نخستین نمایشگاه هنر مفهومی ایران» در سال 1380ش موجب شکل گیری جریان تثبیت شده هنر مفهومی در ایران شده است. مهم ترین ویژگی هنر مفهومی در ایران نیز بر خلاف روند جهانی آن به چالش کشیدن تعریف هنر نبوده، بلکه به مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به ویژه دغدغه های فردی و جمعی انسان معاصر در قالب سنت، مذهب و گذشته توجه داشته است.
تحلیل انتقادی نظریه والتر بنیامین در باب زوال هاله هنر تجسمی در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از مهم ترین آثار نظری سده بیستم در حوزه فلسفه و هستی شناسی هنر می پردازد. ایده هایی که والتر بنیامین، نویسنده آلمانی از حلقه مکتب فرانکفورت، در مقاله مشهور خود با عنوان اثر هنری در عصر بازتولیدپذیری تکنیکی آن مطرح می کند، به رغم آن که تا حدی قبول عام یافته، مسئله برانگیز است. مهم ترین مسئله ای که بنیامین پیش می کشد طرح مفهوم «هاله» اثر هنری و زَوال آن با بازتولید تکنیکی آثار است. اما سؤال اصلی درباره ادعا و استدلال بنیامین، مبنی بر این که هاله آثار هنری در روزگار ما زوال یافته، این است که چه دلایلی له و علیه مدعای او وجود دارد؟ این پژوهش قصد دارد به تحلیل انتقادی نظریه «زوال هاله» بنیامین بپردازد، کاری که تاکنون کم تر در منابع فارسی انجام گرفته است. با توجه به این که این مقاله صرفاً عهده دار نقد آرای بنیامین در مقاله پیش گفته است، روش پژوهش بر مطالعه و تحلیل انتقادی متن، موشکافی استدلال های منطقی او، و نیز یاری گرفتن از حاصل پژوهش های پیشین محققان خارجی در خصوص مسئله «هاله» استوار است. بنابراین، مواد و منابع کتابخانه ای، به ویژه آثاری که به زبان انگلیسی درباره بنیامین تألیف شده اند، مبنای داده های کیفی ما را تشکیل می دهند. در تحلیل نهایی، می توان بر اساس دلایل متعددی که در متن مقاله ذکرشده نتیجه گرفت که نظریه پرداز «زوال هاله» گرچه اهمیت پدیده «بازتولید تکنیکی» را به خوبی دریافته، اما در ارزیابی پیامدهای آن خطاهایی جدی مرتکب شده است؛ به این معنا که به باور ما، هاله اثر هنری در دوران معاصر نه تنها زدوده نشده، که برعکس، ابعاد و دامنه تأثیر و نفوذ آن بیشتر و قوی تر شده است. هاله امروز نه فقط متعلق به شاهکارهای بزرگ هنری، بلکه از آنِ خود مفهوم «هنر»، و کیش و آئین هایی است که مناسبات سرمایه داری متأخر و اقتصاد هنر معاصر رقم زده اند.
آسیب شناسی اقتصاد هنرهای تجسمی و ارائه راهکارهای بهبود آن: مطالعه موردی استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
129 - 141
حوزههای تخصصی:
هنر جایگاه اقتصادی ویژه ای دارد؛ ازاین رو، اقتصاد هنر یکی از محرک های اصلی فعالیت های هنری است. هدف پژوهش حاضر این بود که ضمن برقراری ارتباط فعال و کارکردی بین هنر و اقتصاد؛ وضعیت اقتصاد هنرمندان تجسمی استان گلستان را موردمطالعه قرار داده و پس از آسیب شناسی، راهکارهایی برای ارتقاء آن جستجو و پیشنهاد نماید. در این راستا، دو سؤال مطرح می شود: 1. آسیب های دامن گیر اقتصاد هنر در استان گلستان از ناحیه هنرمندان، دولت و نهادهای سیاست گذار، جامعه، فعالان اقتصادی هنر و رسانه های جمعی چیست؟ 2. راهکارهای بهبود آسیب های اقتصاد هنر در استان گلستان از ناحیه هنرمندان، دولت و نهادهای سیاست گذار، جامعه، فعالان اقتصادی هنر، رسانه های جمعی کدامند؟ این پژوهش، از نوع توصیفی تحلیلی بود. در بخش کیفی از تکنیک دلفی برای شناسایی آسیب ها و راهکارهای بهبود آن ها؛ و در بخش کمی، بنا به نظر خبرگان و با استفاده از تکنیک AHP به اولویت بندی آسیب ها پرداخته شد. نمونه آماری به روش انتخابی و هدفمند صورت گرفت؛ محدوده مکانی استان گلستان و زمان پژوهش سال 1398 تا 1399 بود. یافته ها نشان داد در بین آسیب های اقتصاد هنر، عوامل دولت، هنرمندان، رسانه، جامعه و فعالان اقتصادی در رتبه اول تا پنجم اهمیت قرار دارند. موارد فرعی هرکدام از عوامل نشان می دهد که برای هنرمندان عامل نزول سطح کیفی هنر با تجاری سازی، برای دولت عامل ناکافی بودن سیاست های حمایتی و تشویقی دولت، برای فعالان اقتصادی عامل عدم وجود اصناف هنری و وابستگی مالی به دولت، برای رسانه عامل عدم گسترش فرهنگ و هنر، برای جامعه عامل جای نگرفتن هنر در سبد جامعه هزینه ای و برای فعالان اقتصادی عامل عدم وجود اصناف هنری و وابستگی مالی به دولت در رتبه اول قرار دارند. نتایج مطالعه نشان داد تشویق هنرمندان به خلق آثار مرتبط و متناسب با نیاز و ابعاد فرهنگی و اقلیمی جامعه، ارتقاء سواد هنرمندان درزمینه مؤلفه های اقتصاد هنر؛ ایجاد بازارچه ها و گذرهای فرهنگ و هنر و برگزاری حراج های استانی در سطح ملی و بین المللی؛ و اجرایی نمودن طرح خرید و سفارش آثار و کالاهای فرهنگی و هنری در دستگاه های دولتی، ازجمله راهکارهای مهم جهت بهبود شرایط اقتصاد هنر در استان گلستان هستند.
زیبایی شناسی نور و رنگ درصحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور با رویکرد حکمت هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
197 - 213
حوزههای تخصصی:
طبق اساسنامه صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بیشترین تمرکز تولیدات رادیوتلویزیون باید در جهت اشاعه فرهنگ اسلامی باشد، در این میان برنامه های غیر نمایشی معرفت محور اهمیت ویژه ای دارند، اما همواره زیبایی شناسی بصری درصحنه پردازی و طراحی استودیویی آن ها به گونه ای که بیشترین هم پوشانی میان فرم بصری و محتوا حاصل گردد، دچار نقصان بوده است. کاربرد نور به عنوان عنصر بصری مستقل گرچه سال هاست در جهان به سبکی درصحنه پردازی مبدل شده، اما باوجود پشتوانه غنی حکمی و هنری در باب نور در ایران زمین، هرگز به طورجدی درصحنه پردازی تولیدات تلویزیونی به خدمت گرفته نشده است. این جستار با هدف تصرف در ماهیت زیبایی شناسانه این رسانه، متناسب با دین و فرهنگ اصیل ایرانی - اسلامی و نگرش درون فرهنگی منطبق با مفاهیم عرفان اسلامی مبتنی بر نور، در پی آن است تا شیواترین نوع صحنه پردازی متناسب با این گونه برنامه ها را معرفی و خاطرنشان سازد و به این سؤال پاسخ دهد که 1. بر مبنای مباحث حکمت هنر و عرفان اسلامی در باب زیبایی شناسی نور و رنگ، چه مؤلفه هایی می تواند فرم بصری صحنه پردازی برنامه های غیر نمایشی استودیویی معرفت محور را با محتوای آن همسو سازد؟ روش تحقیق حاضر که از نوع بنیادین و کیفی اس ت توصیفی - تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیک انجام شده و تحلیل محتوا با اجتماع جزئیات به شیوه استقرایی و همچنین با تکیه بر نظریه امتزاج فرم و محتوا در هنر اسلامی از دکتر حسن بلخاری قهی صورت گرفته است. نتیجه این کاوش مبتنی بر حکمت هنر اسلامی و جلوات نوریه متأخذ از آن نشان داد مؤلفه های خلق معنا در ایجاد عمیق ترین لایه امتزاج میان فرم و محتوا درصحنه پردازی این نوع برنامه ها شب زنده داری، آب و آیینگی و انواع الگوهای تابش نور در معماری اسلامی است.
بازشناسی کنش ورزی سیاسی هنر زیست محیطی معاصر با رویکرد ارج شناسی در نظریه انتقادی؛ مطالعه موردی: اکتیویسم لیبریت تیت و سمفونی درختان آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
31 - 43
حوزههای تخصصی:
تلاش هنر معاصر در گذار از انقلاب مفهومی، دخالت و توان تغییر در گفتمان های اجتماعی است. رویکرد اخلاقی هنر معاصر در هیأت اکتیویسم هنری، چشم اندازی انتقادی به مسائل اجتماعی در دنیای هنر گشوده است. از مقوله های بنیادین فلسفه اجتماعی، سیاست بهره وری از محیط زیست و تعهدات زیستی به عنوان نگرانی جهانی در همه ابعاد است که از مضامین مورد توجه در اکتیویسم های هنری سال های اخیر بوده و دیالکتیک میان هنر، امر اجتماعی و اخلاق را مطرح ساخته. در علوم اجتماعی معاصر آراء نسل سوم نظریه انتقادی در پرداختن به مبانی هنجاری، تعیین دستورزبانِ اخلاقیِ تضادهای اجتماعی در تبیین الگوی"به رسمیت شناختن"است. از همین رو پژوهش حاضر به مطالعه قرائت نسل سوم نظریه انتقادی از"بازشناسی"در مطابقت با جنبه اخلاقی تعارضات زیست محیطی مورد توجه در اکتیویسم های هنری می پردازد. این پژوهش با فرض همسویی تلاش برای به رسمیت شناختن واقعیت های اجتماعی بحران زیست محیطی در اکتیویسم های هنری و نظریه ارج شناسی (قرائت اکسل هانت)، سعی در مطالعه کنش ورزی اجتماعی-سیاسی در هنر موضوع گرای معاصر دارد که با روش توصیفی-تحلیلی صورت می پذیرد. ازاین رو می توان به این نتیجه اذعان داشت که توانشِ اجتماعی اکتیویسم های هنری در پیگیری مطالبات اجتماعی با جنبه های بازشناسی در نظریه انتقادی نسل سوم مطابقت دارد؛ این توان در راستای شناخت و اقدام برای ترسیم پیامدهای تخریب محیط زیست، همچنین فشار بر نهادهای قدرت و ایجاد مسئولیت پذیری در تعهدات زیستی در دوران معاصر است.
پژوهشی در آثار و احوال میرزا عبدالرزاق کاشی پز: پیشگام کاشی نگاران شیراز در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
59 - 77
حوزههای تخصصی:
کاشی کاری شیراز در عصر قاجار هنرمندان گوناگونی داشته که از این میان «میرزا عبدالرزاق کاشی پز (1284- 1356 ق)» از شاخص ترین آن ها و از کاشی نگارانی است که میراثی ماندگار و خانوادگی از خود برجای گذاشته است. هدف این پژوهش شناسایی احوال، دسته بندی دوران تطور حیات هنری و درنهایت گونه شناسی اولیه ای از آثار اوست تا بتواند منبعی برای مطالعات تطبیقی و تکمیلی بعدی باشد؛ بنابراین پرسش های اصلی در اینجا این است که 1. حیات هنری میرزا عبدالرزاق به چند دوره قابل تقسیم است و عوامل مؤثر بر آن ها چه مواردی بوده است؟ 2. آثار موردبررسی در چه موضوعات و مضامینی قابل طبقه بندی هستند؟ 3. ازنظر تاریخی چه داده هایی از دیگر شخصیت های هنری زمان وی در این آثار قابل استنتاج هستند؟ روش پژوهش، تفسیری-تاریخی باهدف رسیدن به یک تک نگاری است. شیوه گردآوری داده ها به روش میدانی و کتابخانه ای و شامل عکس هایی از 10 اثر رقم دار از میرزا عبدالرزاق است. این داده ها در فرآیندی تحلیلی به روایتی از آثار و احوال میرزا عبدالرزاق، شخصیت های تأثیرگذار، همکاران و کارفرمایان او منتهی شده اند. نتایج مطالعه نشان داد حیات هنری او را می توان به چهار دسته 1. تکوین (1294-1304 ق)، 2. تثبیت (1304-1310 ق)، 3. پیشگامی (1310-1347 ق) و 4. بی مهری (1347-1356 ق) تقسیم کرد. همچنین دست کم، آثار او را می توان در پنج گروه شامل 1. کاشی های با طرح گل و مرغ 2. کاشی های با مضامین حماسی 3. کاشی های با مضامین دینی 4. کاشی های با طرح شمایل ها و چهره ها و 5. کاشی های با طرح گلدانی تقسیم کرد. یافته های این پژوهش که مبتنی بر کاشی های رقم دار از او سامان یافته، نشان از وجود سلسله مراتبی از کارفرمایان، معماران و هنرمندان در آثار وی دارد که با الفاظ ویژه ای از هم متمایز شده اند. همچنین شخصیت هایی مانند «محمدابراهیم ابن فریدون»، «عبدالعلی اشرف الکتاب یزدی»، «فرصت الدوله شیرازی» و «سیّد صدرالدین شایسته شیرازی» از افراد مؤثر در شکل گیری، تداوم و بلوغ آثار او به شمار می روند.
عوامل تأثیرگذار بر روان خوانی تایپ های حوزه چاپ بر اساس عادت خواننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 102
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش بررسی عوامل تاثیرگذار بر روان خوانده شدن یک فونت بر اساس سلیقه و عادت مخاطب در نشر چاپی است. با این فرض که انتخاب درست فونت بر اساس نیاز و عادت مخاطب، باعث تعامل بیشتر او با متن و ترغیب بیشتر او به خواندن می شود. به همین منظور در این پژوهش ابتدا به بررسی تعاریف خوانایی و روان خوانی و عوامل موثر در آن پرداخته شد و با تطبیق این عوامل با اصول خوشنویسی فارسی، الگوی اولیه برای شناخت سلیقه خوانندگان استخراج شد. در نهایت برای شناخت بهتر مخاطب این عوامل بر روی مخاطب آزمایش شدند تا تاثیر هر یک بر سرعت خواندن، درک مطلب و خستگی چشم به عنوان عوامل تکمیل کننده روند خواندن، سنجیده شود. تحلیل نتایج بدست آمده از 30 آزمودنی از کارمندان روزنامه ایران با سن های 25 تا 45 سال، با قدرت بینایی کامل و بدون سابقه بیماری های مغزی و ضربه به سر، نشان می دهد با تغییر فونت ها، که هر یک نماینده ای از یک عامل موثر بر روان خوانی است، سرعت خواندن، میزان درک مطلب و خستگی چشم تغییر معناداری ایجاد نمی کند و تاثیرگذارترین عامل در روان خوانده شدن یک فونت، فاصله میان حروف و کلمات در آن است.
مطالعه فرمی و نمادین نقش مایه پرنده در شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی (بر اساس آراء اندیشمندان اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
47 - 67
حوزههای تخصصی:
پرندگان، به سبب توانایی پرواز و ارتباط با آسمان، در بسیاری از آثار ادبی، عرفانی نمادی از روح و نفس ناطقه شمرده شده، دارای معناهای باطنی و معنوی هستند. همچنین، نقش مایه پرنده در آثار نگارگری دوران مختلف از جمله عهد تیموری (نسخه شاهنامه بایسنقری) و عهد صفوی (نسخه هفت اورنگ جامی) نمود دارد. از آنجائی که شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ جامی هر دو متعلق به منطقه خراسان بزرگ- مهد هنر و عرفان در سده های نخستین اسلامی بوده اند؛ نقش مایه پرند گان در هفت اورنگ جامی از مکتب مشهد می توانسته است متاثر از شاهنامه بایسنقری مکتب هرات پیشین باشد. هدف این پژوهش دستیابی به مفاهیم نمادین نقش مایه پرندگان این دو نسخه در کنار تحلیل فرمی و ساختاری است. پرسش اصلی این است که نقش مایه پرندگان در دونسخه شاهنامه بایسنقری و هفت اورنگ از لحاظ فرمی و نمادین دربردارنده چه مفاهیمی است؟ وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه کدامند؟ عوامل تاثیر گذار در وجوه افتراق و اشتراک نقش مایه پرنده در دو نسخه چیست؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی، تطبیقی، کیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. طبق نتایج حاصله بیشترین تعداد نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری متعلق به کوکوی کاکلی و زاغی و در هفت اورنگ جامی بیشترین تعداد، متعلق به قمری و بلبل است. در تحلیل ساختاری، نقش مایه پرندگان شاهنامه بایسنقری، اغلب بر روی ترکیب بندی نگاره ها که شامل فرم بیضی است قرار نگرفته و دارای وجه نمادین در نگاره ها نیستند. در مقابل، نقش مایه پرندگان هفت اورنگ جامی، در موارد بسیاری بر روی ترکیب بندی نگاره ها که اغلب شامل فرم اسپیرال و بیضی است قرار گرفته و در مواردی، دارای وجه نمادین هستند. نقش مایه پرندگان در شاهنامه بایسنقری، به دلیل عدم ارتباط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، اغلب فاقد مفاهیم نمادین هستند. در مقابل، به دلیل پیشینه طولانی در روابط نگارگران با عرفا و اندیشمندان، نقش مایه پرندگان در هفت اورنگ جامی اغلب دارای مفاهیم نمادین اند.
بررسی ساختار و ترکیب بندی نقش ماهی در سفال و کاشی های سده ششم تا چهاردهم هجری قمری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفال یکی از هنرهای رایج ایرانی است که همواره مظهر و نمود انواع تزیینات به وسیله انواع نقوش بوده است. یکی از نقش هایی که در سفال هر دوره مشترک هست و از آن به دفعات استفاده شده، نقش ماهی است که دارای تنوع نقش بوده و با ترکیب بندی های گوناگون در ساختار ظروف و اشیا سفالی استفاده شده است. در این پژوهش سعی بر آن است که نقش ماهی بر طبق تصاویر موجود از نظر بصری (ترکیب بندی، ساختار و فرم) مورد بررسی قرار گیرد که منجر به معرفی و شناخت انواع ترکیب بندی، ساختار، فرم و غیره نقش ماهی در این ظروف خواهد شد. حال این سؤال ها مطرح است: 1. جایگاه نقش ماهی در سفال ایرانی از نظر ترکیب بندی و ساختار کدام است؟ 2. فرم ظاهری و موقعیت قرارگیری ماهی در این سفال ها چگونه است؟ این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای و اینترنتی شکل گرفته است. که با روش نمونه گیری غیر احتمالی هدفمند 30 نمونه سفال با نقش ماهی متعلق به سده 6 تا 14 هجری قمری انتخاب شد تا ویژگی های ساختاری آن ها مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد، نقش ماهی در پنج نوع ترکیب بندی شاخص (1/4، دایره ای، افقی، اسپیرال، عمودی)، و در ساختار 1/1 بر روی سفالینه ها به تصویر در آمده است. موقعیت جای گذاری بیشتر در پایین و مرکز تصویر، در فرم ها و اندازه های مختلف و متعدد به تصویر کشیده شده است. تمامی موارد ذکرشده نشان از این دارد کم تر محدودیتی در ترکیب بندی، ساختار و حتی فرم این نقش مایه در تصاویر می توان دید.
کاشی شماره ۱۱۸۶- ۱۹۲۶ مؤسسه هنر شیکاگو: گمشده ای از جلوخان مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
49 - 63
حوزههای تخصصی:
قطعه ای کاشی هفت رنگ در مؤسسه هنر شیکاگو به شماره ۱۱۸۶-۱۹۲۶ محفوظ است. اولین بار آرتور اپم پوپ، در سال ۱۹۳۸، تصویر این کاشی را منتشر کرد و ضمن ذکر مشخصات فنی کاشی آن را متعلق به مسجد جامع عباسی اصفهان دانست؛ اما از محل اصیل قرارگیری این کاشی در بنای یادشده خبری نداد. دانشوران پس از او نیز پرسشی از محل اصیل قرارگیری این کاشی مطرح نکردند. پرسش این تحقیق از محل اصیل قرارگیری این کاشی در مسجد جامع عباسی اصفهان است. در این تحقیق با روش سندپژوهی و با ابزار مطالعه میدانی و مطالعه کتابخانه ای و از طریق بررسی دقیق کالبد بنا و نیز جستجو و تحلیل موشکافانه عکس های تاریخی نشان داده اند که محل اصیل قرارگیری این کاشی بدنه جنوب شرقی جلوخان مسجد جامع عباسی بوده است. این تحقیق نشان می دهد که کاشی محفوظ در مؤسسه هنر شیکاگو بین سال های ۱۸۹۷ تا ۱۹۲۵ به صورت منفرد، و در عین سالم بودن همه کاشی های اطرافش، از بدنه جنوب شرقی جلوخان این بنا جدا شده است. سپس پوپ و همراه او، هانری جی پتن، در سفر سال ۱۹۲۵ به ایران، به ظن قوی آن را خریداری و از اصفهان خارج کرده اند. این کاشی پس از بازگشت پوپ و پتن به امریکا در ۱۹۲۶ به ثبت مؤسسه هنر شیکاگو درآمده است.
مطالعه تحلیلی ساختار نگاره های نسخه خمسه نظامی سال 909 هجری موجود در کتابخانه بادلیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
5 - 21
حوزههای تخصصی:
ادبیات و هنر هر ملتی از پایه های بنیادین فرهنگ آن ملت محسوب می شود. ادبیات حماسی، غنائی، تعلیمی، مذهبی و عرفانی ازجمله مضامین پرکاربرد در هنر هستند و سرمنشأ آفرینش آثار ماندگار و غنای نگارگری ایران به شمار می روند. یکی از منابع ادبی مشهور که در دوره های مختلف موردتوجه هنرمندان بوده و توسط نگارگران مصور شده، خمسه نظامی است. یکی از نسخه های ارزشمند از خمسه نظامی مربوط به سال 909 هجری قمری مصادف با سال 1504 میلادی موجود در کتابخانه بادلیان دانشگاه آکسفورد است که در این پژوهش تلاش شده است ساختار طرح و ویژگی های شکلی و بصری نگاره های خمسه نظامی موجود در کتابخانه بادلیان بررسی و تحلیل شود. همچنین هدف دیگر، مطالعهٔ نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب شیراز است. پرسش های پژوهش عبارت اند از: 1. ویژگی های بصری و ساختار طرح و ترکیب بندی در نگاره های نسخه خمسه نظامی چیست؟ 2. نسبت میان این نگاره ها با ویژگی های سبک شناختی مکتب ترکمان شیوه شیراز چگونه است؟ پژوهش حاضر ازنظر هدف، بنیادی -نظری و از منظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. شیوه ی گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است و شش نگاره از این نسخه به روش غیر احتمالی انتخاب و به روش کیفی مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش گویای آن است که ساختار و ویژگی های بصری این نگاره ها شامل، سادگی و هماهنگی در ساختار ترکیب بندی ، بی آلایشی آمیخته با دقت در رسم عناصر بصری، اهمیت به پیکره های انسانی و تبدیل آن به مهم ترین بخش از فضای تصویر، ترسیم ساده مناظر طبیعی در خدمت ساختار تصویر و رسم قالب بندی شده گیاهان و تبدیل آن به فضاهای پرکننده، است. همچنین ویژگی های موجود با خصلت سبک شناختی سنت نقاشی مکتب نگارگری ترکمان شیوه شیراز در تناسب بوده و کیفیت زیبایی شناسانه خاص نگاره ها، توسط شکل ها و ترکیب آن ها در کنار یکدیگر قابل درک است.
اصول شناخت شیوه خوشنویسی میرعلی هروی با تکیه بر مطالعه زاویه قلم گذاری و کرسی نقطه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 128
حوزههای تخصصی:
وظیفه مهم نقطه در خطِّ نستعلیق، تعیین اندازه ها، زاویه قلم خوشنویس و نیز ترکیب بندی سطر و قطعه است که در آثار هر خوشنویس، متمایز از دیگری است. هدف اصلی این مقاله شناخت اصول حاکم بر چلیپاهای منتخب میرعلی هروی بر اساس بررسی زاویه قلم گذاری، کرسی و پراکندگی نقطه ها از منظر اصول و مبانی هنر های تجسمی در آثار منتخب وی است. مولفه های حاکم بر این مطالعه شامل1- زاویه نقطه گذاری 2- قطر افقی نقطه نسبت به کرسی3- کرسی و موقعیت نقطه ها و پراکندگی بوده و در پی پاسخ به این سوالات است: زاویه قلم گذاری نقطه و قطر افقی نقطه نسبت به کرسی در آثار میرعلی هروی چیست؟ وضعیت کرسی نقطه ها و پراکندگی آنها در آثار میر علی هروی چگونه است؟ اصول شناخت اصل و جعل آثار میرعلی هروی با تکیه برسنجش نقطه چیست؟ گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای با بررسی کیفی نقطه در چلیپاهای منتخب انجام و به شیوه توصیفی تحلیلی ارائه شده که ماحصل آن شناخت سبک نقطه گذاری میرعلی است. اگرچه زاویه نقطه گذاری در نستعلیق 62 تا 5/63 درجه شناخته شده، اما تحلیل آثار میرعلی هروی نشان می دهد که زاویه دست هر هنرمند در آثار گوناگون و نیز نسبت به آثار دیگران متفاوت بوده و اختلاف زیاد در آن می تواند گمانه غیرِاصل بودن اثر را تقویت کند.
بازشناسی فرم و مضمون موجودات زنده غیر انسانی در کاشی های زرین فام امامزاده علی بن جعفر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
133 - 142
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف بررسی بازتاب موضوعات اجتماعی در نقوش موجودات زنده در کاشی های زرین فام در بنای مذهبی و آرامگاهی است. بر این اساس تلاش می شود تا به ماهیت نقش مایه های موجودات زنده و بکارگیری آن ها در بنای آرامگاهی علی بن جعفر قم و به موازات آن نقاشی دیواری امام زادگان طیب و طاهر پرداخته شود. اصلی ترین پرسش های مطرح شده بدین قرار است:۱- منبع تصویری موجودات زنده غیر انسانی کاشی های زرین فام بقعه علی بن جعفر قم چه بوده است؟ ۲- استفاده از نقشمایه های موجودات زنده در این بنای مذهبی در راستای چه ایده هایی شکل گرفته؟ بررسی ها نشان داد که فرم و موضوع نقشمایه ها با نمونه های تصویر شده در نسخه قرن هفتمی عجایب المخلوقات قزوینی مطابقت دارد. با این هدف که با زبانی ساده به مردم نشان دهد که همه چیز این دنیا جزیی از نمود آفریدگار است که شاید ناشی از همان دیدگاه وحدت وجودی باشد که ابن عربی استاد قزوینی مطرح می کند. این عقاید با سوگیری های فکری بانیان احتمالی بنا یعنی خاندان صفی در قم نیز هم راستا بوده. توجه به نقشمایه های عجایب المخلوقات به استناد نقاشی های دیواری امامزاده طیب و طاهر تا قرن ها بعد ادامه داشته است.
تحلیل جنبه های نمادین آیه نور در محراب های مساجد ایران سده های ۵ تا ۱۰ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۷
27 - 45
حوزههای تخصصی:
از دیرباز بکار گیری نمادها در هنر و معماری موردتوجه بوده است، شاید بتوان ادعا کرد که یکی از مولفه هایی که معماری را ماندگار می سازد و آن را از یک هنر زیبا به یک هنر کامل و ماندگار بدل می کند، امکان بهره گیری این هنر از نمادها و سمبل ها در آن است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نمادشناسی آیه نور و کنکاش دقیق برای یافتن مفهوم نمادین آیه نور در قالب تزئینات معماری اسلامی در مساجد ایران می باشد. و در صدد پاسخ به این سوالات است که: ۱. مفهوم نمادین آیه نور به چه صورت در تزئینات مساجد ایران نمایش داده شده است؟ ۲. کدام نقش بیش از دیگر نقوش از اشتهار و کاربرد بیشتری برخوردار است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و با رویکرد تطبیقی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اطلاعات میدانی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد: آیه نور یکی از معدود مواردی است که در قرآن کریم به عنصری به عنوان نماد اشاره می کند. همانطور که از معنای آیه قابل برداشت است خداوند برای درک بهتر مفاهیم در ذهن مخاطب، نور خود را با تمثیل از چراغی درون محراب بصورت نماد بیان می کند. پس از تفسیر آیه به وسیله مفسران و عالمان اسلامی، نقش قندیل در هنر اسلامی به عنوان مفهوم نمادین آیه نور بصورت مکرر استفاده شده است. به غیر از این نقش، نمادگرایی آیه نور، در دیگر عناصر تزئینی مسجد همچون مقرنس ها، کاربندی ها به وجوه منظم و مشبک های حائل نور که در آن ها هندسه و نور به یاری یکدیگر تجلی گر هستی هستند قابل مشاهده و تحلیل است. به علت ارتباط مستقیم بین ماهیت تصویری قندیل و مثالی که در آیه نور ذکر شده است، این نقش بیش از دیگر نقوش تزئینی مساجد، به عنوان یادآور آیه نور عمل کرده است.
نقش طراحی در نهادینه کردن فرهنگ صرفه جویی در نوجوانان با محوریت پایداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
147 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف از طراحی پایدار، برقراری رابطه ای متعادل بین سه رکن اساسی زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. صرفه جویی یکی از تأثیرگذارترین عوامل بر این ارکان است. فرهنگ صرفه جویی به باورها، ارزش ها، هنجارها و همچنین رفتارهایی گفته می شود که عمل صرفه جویی را نهادینه می سازد. امروزه فرهنگ و آگاهی جمعی بیشتر از هر زمان دیگری، عاملی مهم در مسیر توسعه پایدار است. در این میان، طراحی ابزاری مفید و تأثیرگذار در راستای ایجاد و خلق فرهنگ است. بدین منظور در این پژوهش برای ایجاد فرهنگ صرفه جویی، مطالعات کتابخانه ای گسترده ای در خصوص طراحی پایدار، فرهنگ و نقش نوجوانان به عنوان مصرف کننده انجام گردید. سپس مطالعه میدانی با هدف شناخت میزان درک نوجوانان در خصوص مشکلات زیست محیطی، آگاهی از دنیای فکری آنها و نقششان در این راستا انجام گرفت. این مطالعه بر روی 150 دختر و پسر در گروه سنی 11 تا 14 سال، از طریق تکنیک طوفان فکری نوشتاری صورت پذیرفت. اطلاعات به دست آمده به کمک روش های آماری و نرم افزار اکسل تحلیل گردید. یافته ها بیانگر طرز فکر نوجوانان درباره صرفه جویی و چگونگی نجات کره زمین و دیگر رویکردهای طراحی پایدار بود. بر اساس ایده های دانش آموزان روند ایده پردازی و طراحی انجام شد و طرح نهایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی حاکی از رضایت دانش آموزان از محصول طراحی شده بود.
تبارشناسی مفهوم شاهی در نقش برجسته های اردشیر بابکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
115 - 126
حوزههای تخصصی:
اردشیر بابکان پس از رسیدن به قدرت، برنامه ای منسجم را در جهت مشروعیت بخشیدن به نظام پادشاهی اش به مرحله اجرا درآورد. از مهمترین کارهای وی در این زمینه، ایجاد نقش برجسته های تاج ستانی در نواحی گوناگون فارس بود. این شاه ساسانی در این نقش برجسته ها، سنت های بصری پیشین را آگاهانه به کار گرفت و از بر هم نهاد آنها به ترکیب بندی ای دست یافت که شکل نهایی اش را در دو نقش برجسته نقش رجب و نقش رستم به دست آورد و الگویی برای دیگر نقش برجسته های شاهان ساسانی قرار گرفت. در این ترکیب بندی بدیع، دو عنصر اصلی به چشم می خورد: نخست اعطاء «حلقه» از سوی ایزد به شاه و دودیگر رویارویی «شاه» با «ایزد» و بهره گیری از عناصر بصری مشابه در جهت نشان دادن تساوی جایگاه آنها. بنیان های چنین عناصری ریشه در فرهنگ میان دو رود باستان دارند و با درک درست مبانی فرهنگی آنها است که می توان درک درستی از «شاهی» در نقش برجسته های اردشیر بابکان به دست آورد. در این مقاله با بررسی ریشه های قراردادهای تصویری ای که در نقش برجسته های تاج ستانی اردشیر بابکان به کار گرفته می شوند، نشان داده می شود که برای دریافت بهتر این نقش برجسته ها، «شاهی» را باید مرتبه ای هستی شناختی و نه صرفاً جایگاهی سیاسی در نظر گرفت.
مطالعه تطبیقی تصوف در دو نگاره از صوفیان اثر بهزاد و سلطان محمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
97 - 107
حوزههای تخصصی:
هنرنگارگری ایرانی ریشه در اعتقادات دینی ومذهبی دارد و بسیار تحت تأثیر عرفان قرارگرفته است. نقش کردن اعمال صوفیان یکی ازمشترکات نقاشی های دوهنرمند، بهزاد(نگارگر مکتب هرات)و سلطان محمد(نگارگر مکتب صفوی) می باشد. شباهت این دونگاره از هنرمندان در ترسیم صوفیان این گمان را تقویت می کند که سلطان محمد نگاره سماع درویشانِ بهزاد را ازنظر گذرانده و با دیدگاه خود نگاره متفاوتی را ترسیم کرده است. هدف این پژوهش مقایسه ی تطبیقی آثار این دوهنرمند با نگاه به صوفی گری درنگارگری ایرانی می باشد. سوال پژوهش این است که چه تحولات تجسمی در نگاره صوفیان با فاصله اندک زمانی دیده می شود؟ و چه شباهت و تفاوت هایی تجسمی بین این دونگاره وجود دارد؟ این پژوهش بنیادین بوده و به روش تطبیقی، باماهیت تاریخی و به صورت کیفی انجام شده است. روش جمع آوری اطلاعات بااستفاده ازمنابع کتابخانه ای صورت گرفته و درج تصاویر به روش اسکن وبارگیری ازنسخه های اینترنتی می باشد. جامعه آماری این پژوهش دو نگاره از صوفیان می باشد که بهزاد در سماع درویشان و سلطان محمد در مستی لاهوتی و ناسوتی به تصویر کشیده اندو این آثار و ویژگی های بصری آنها مورد تطبیق قرارمی گیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد سلطان محمد درترسیم صوفیان به نگاره ی بهزاد وفاداربوده ولی با توجه به درآمیزی تصوف و سیاست درروزگار صفوی و فاصله گرفتن صوفیان ازعالم عرفان، جنبه طنزی به اثر اضافه شده است.
مصحف معظم: فرضیاتی درباره کاتب و زمان کتابت قرآن بایسنقری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
41 - 50
حوزههای تخصصی:
در برخی از موزه ها و مجموعه های جهان برگ هایی از قرآنی عظیم نگهداری می شود که به قرآن بایسنغری مشهور است. به سبب پراکندگی برگ های این قرآن و در دست نبودن اسناد و مدارک موثق کافی تقریبا هیچ یک از تحقیقات انجام شده به شناخت روشن و متقنی از کاتب، زمان تولید و انگیزه تهیه این مصحف نرسیده است. آخرین اظهار نظر مورد توافق عموم محققان بر پایه گزارشی از قاضی احمد قمی، انتساب خط نسخه به عمر اقطع، خطاط اوایل عصر تیموریان است. در حال حاضر حدود 65 برگ از این قرآن در مجموعه آستان قدس رضوی نگهداری می شود که تحقیق بر آنها نکاتی تازه درباره خط این مصحف دربردارد. این مقاله پس از بررسی مختصر ویژگی های نسخه شناسانه این برگ ها به تحلیل و تدقیق در خط نسخه پرداخته و نشان می دهد در این نسخه دست کم سه دست خط متفاوت اما بسیار نزدیک به کار رفته است. همچنین از مقایسه این دست خط ها با قطعه ای رقم دار از عمراقطع مشخص می شود هیچ یک از آنها نمی تواند خط عمراقطع باشد. از نتایج دیگر زمان احتمالی تهیه نسخه، نیمه نخست سده نهم، و به طور دقیق تر بین 823-832ق (زمان حضور غیاث الدین جمشید کاشانی در سمرقند) است و نقش الغ بیگ در حمایت از نسخه بسیار پررنگ می نماید.