فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
47 - 54
حوزههای تخصصی:
کاربرد نقوش جاندار مانند انسان در منسوجات دوره اسلامی موضوعی درخور توجه است. پارچه های بویهی و سلجوقی رواج این نقوش را در این دوره آشکار می سازند. این نوع نگاره ها منبع مناسبی برای دست یابی به ویژگی های منسوجات آن زمان هستند. برای بررسی، تعدادی از پارچه هایی که در آنها تصویر آدمیان موضوع اصلی طراحی پارچه قرار گرفته است، از منابع مختلف جمع آوری گردید. سپس با مقایسه نگاره ها سعی شد تا برخی از ویژگی های مهم و هم نشینی عناصر در طرح ها با یکدیگر مشخص گردد. هنرمندان دوران مذکور منسوجات ارزشمندی تولید کرده اند که نقش مایه های تزیینی آنها در مقایسه با سایر آثار هنری ایران شگفت انگیز است. توجه به تصویر انسان در تعدادی از قطعات پارچه در کنار عناصر و دیگر نقوشی که مفاهیمی نمادین دارند، روشنگر این نکته است که هنرمندان این عصر نه تنها از مهارت بالایی در پارچه بافی برخوردار بوده اند، بلکه از مفاهیم آرایه های تزیینی نمادین نیز مطلع بوده و با دقت و مهارت، عناصر گوناگونی را در بیان هدفی خاص دنبال نموده اند. علاوه بر ارائه شیوه های جدید، تاثیر سنت های هنری دوره های قبل نیز در این آثار قابل شناسایی است.
مقاله: عکس ببینیم، عکس بگیریم
حوزههای تخصصی:
نگارگری ایرانی تجلی گاه ملکوت خیال ( با تأکید بر آرای شیخ شهاب الدین سهروردی در باره عالم خیال (مثال))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
19 - 27
حوزههای تخصصی:
نگارگری ایرانی هنری است که توانسته در گذرگاه زمان، راه و رسم به ترسیم کشیدن جمال را برپا دارد و بر روی بال های پرواز خیال نگارگر از جمال صوری به سوی جهان و اموری فراتر از آنچه مشهود در حواس ظاهری پنجگانه اش است، کشیده شود. جهانی که سهرودی ضمن اذعان به وجود آن تلاش نموده با دلایلی وجود آن را اثبات نماید و همه حکمای اسلام و ایران نیز به این بحث بازگشته و آن را بسط داده و در حکم سرچشمه، از آبشخور آن سیراب شوند. نگارگر ایرانی چنان حکیمی اشراقی با ورود به عرصه شهود و اشراق با پیروی از مفهوم فضای منفصل (عالم خیال)، توانسته سطح دو بعدی نگارگری را به تصویری از مراتب هستی مبدل سازد و با ارتقای بیننده از افق حیات عادی و وجود مادی به مرتبه ای عالی تر، او را متوجه جهانی سازد، مافوق این جهان جسمانی، لکن دارای زمان و مکان و اشکال خاص خود. این پژوهش با تبیین و تحلیل هویت عالم نورانی خیال از نگاه سهروردی و برخی نگاره های ایرانی و تحلیل زیبایی شناسی و نمادشناسی آنچه از نماد نور و خیال در آنها نمود بارز دارد، به این مطلب برسیم که نگارگری ایرانی صحنه ظهور و نمایش عالم ملکوتی خیال می باشد.
تفاوت های طراحی در چند رسانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۷
17 - 24
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر نگاهی دارد به ویژگی های متفاوت طراحی در چندرسانه ای نسبت به سایر بسترهای رایج طراحی در رسانه های چاپی که ممکن است بر روند طراحی بصری این محیط ها تأثیر گذار باشد. چندرسانه ای متبلور از پیشرفت های رایانه ای است و خیلی زود تبدیل به بستر مناسبی برای ارتباط شده است. به همین خاطر بررسی و معرفی چندرسانه ای و ویژگی های منحصر به فردی که در زمینه طراحی دارد، و نبود معیارهایی جهت سنجش موفقیت یا عدم موفقیت آن در ایجاد ارتباط با مخاطب، دستاویز نگارش این مقاله شده است تا شاید درآینده معیارهایی برای ارزیابی بصری صفحات چندرسانه ای در نظر گرفته شود. به همین دلیل ابتدا، پس از بررسی و معرفی چندرسانه ای، مقایسه ای مختصر بین طراحی گرافیک و لی اوت در این محیط ها صورت می گیرد و در پایان این نتیجه حاصل می شود که علاوه بر مشکلات و محدودیت ها ی فنی که تفاوت هایی را در طراحی این محیط ها موجب می شود، چندرسانه ای، خود به عنوان بستری جدید در ارتباطات، ویژگی های جدیدی در زمینه کیفیات بصری تعریف می کند که باید از نظر برخی معیارها و ملاک های طراحی با سایر بسترهای رایج گرافیک تفاوت هایی داشته باشد.
بررسی آثار سفالین پیکاسو با نگاهی به سفال های کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۷
57 - 66
حوزههای تخصصی:
آثار سفالین نقاشان و مجسمه سازان ارتباطی بین مسئله کاربرد اثر سفالین و ماهیت اثر سفالین بر قرار می کند. از زمان گوگن تا نبی ها، از فوویست ها تا کبرا، از پیکاسو تا تپیس مواجه و رویارو با احساسات و نحوه بیان، که ریشه در افق های متفاوت و متنوع وابسته به تاریخ آفرینش های هنری در قرن بیستم دارد، هستیم. این مقاله بدون شک موقعیتی است برای مطالعه آفرینش های عالی نقاش، مجسمه ساز و هنرمند بزرگ قرن بیستم، پیکاسو، با یک تکنیک هنری کهن که از زمان های قدیم تا آخرین ربع قرن نوزدهم فقط منحصر به سفالگر بوده است و گواهی است از جهش بزرگ آفرینشی که در این هنر دمیده است. شیوه و روش خاص این هنرمند در خلق آثار سفالین بدعتی بود در جهت احیای این هنر و علیرغم تقابلی که این آثار در نگاه اول با سفال سنتی دارند در حقیقت وام گیرنده از آنها هستند. از اینرو علاوه بر بررسی روند شکل گیری سفالهای هنرمند که مبین ابعاد گوناگون رویاررویی با سفال و احیای قابلیت های آن است، این جستار نشانگر تقارب و ارتباط این آثار با نمونه های بجا مانده ازگذشتگان است و ابداع و نوآوری هنرمند را با الهام از آثار گذشتگان عرضه می نماید.
دیدگاه: نیم نگاهی به تفسیر نقاشی کودکان
حوزههای تخصصی:
گل سلولزی؛ بررسی و شناخت ماده، قابلیت ها و کاربردهای آن از منظر هنری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
استفاده از مواد مرکب رسینه به منظور بهبود خواص و کارآیی گل رس دارای سابقه ای طولانی است. گل رس ماده ای بسیار انعطاف پذیر و مناسب جهت ساخت احجام و سفالینه ها است، لیکن دارای کاستی ها و مشکلات بسیاری نظیر ترک خوردن و وزن زیاد و ... نیز هست که کار کردن با آن را مشکل می سازد. از قدیم افزودنی های مختلفی را برای بهبود خواص گل به آن می افزوده اند. امروزه نیز با توجه به پیشرفت های فن آورانه و نیز اختراع و کشف مواد جدید این روند همچنان ادامه دارد. در این مقاله، برخی از رایج-ترین افزودنی ها و نحو? تأثیر آنها در ارتقای کیفیت سرامیک های هنری مورد بررسی قرار گرفته است. در این میان الیاف سلولز به عنوان یک افزودنی مؤثر و چند منظوره جهت تولید "گِل سلولزی" به طور خاص مورد بررسی قرار گرفته و زمینه های تاریخی، خواص و ویژگی ها، فرمولاسیون، تکنیک ها، قابلیت ها و کاربردهای هنری این ماده ی مرکب، بخش اصلی این مقاله را تشکیل داده است. الیاف سلولز با توجه به ویژگی های ساختاری و شیمیایی خود موجب بهبود خواص متعددی از گل رس نظیر کاهش وزن، افزایش استحکام خام، کاهش ترک خوردگی ها و ... می شوند. در این خصوص آزمایشات مقایسه ای فنی نیز در خصوص تعیین برخی خواص گل سلولزی، نظیر استحکام خام و پس از پخت، میزان سبکی بدنه ها در حالت خام و پس از پخت، میزان تخلخل و جذب آب بدنه ها، انجام و نتایج آنها ارائه گردیده است.
پرتره های غیر رسمی
حوزههای تخصصی:
طراحی کوله پشتی ارگونومیک برای دانش آموزان ابتدایی 7 تا 9 ساله، بر مبنای رویکرد طراحی کاربر محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۷
75 - 85
حوزههای تخصصی:
تحقیقات نشان می دهد که کوله پشتی، مناسب ترین وسیله برای حمل وسایل روزانه است. با این حال حمل کوله پشتی سنگین می تواند سبب بروز طیف وسیعی از دردهای مرتبط با اختلالات ماهیچه ای، استخوانی و سوء عمل در وضعیت بدن شود. رویکرد طراحی کاربر محور در تولید محصولاتی با بالاترین کارایی و انطباق با خواسته مصرف کننده، کارایی خود را ثابت کرده است. در این تحقیق، با استفاده از این رویکرد و بر اساس معیارهای ارگونومیکی، یک کوله پشتی طراحی و نمونه ی اولیه ی آن ساخته شد. نمونه ی تولیدشده، توسط دانش آموزان، والدین، فروشندگان و متخصصین طراحی، از نظر گرافیکی، ارگونومیکی و فرمی مورد ارزیابی قرار گرفت. با اعمال نتایج ارزیابی ها، یک طرح نهایی ارائه شد. تحقیقات در این پژوهش نشان می دهد، رویکرد طراحی کاربرمحور در طراحی محصولات برای کودکان، بسیار موثر است. همچنین طبق نتایج این مطالعه، روش هایی مانند مصاحبه و نظر سنجی، برای گرفتن اطلاعات از کودکان، انطباق ضعیفی با واقعیت های عملی دارد و نتایج حاصل از آن گاهی ممکن است طراح را گمراه سازد. این امر می تواند به دلایلی مانند ناتوانی در انطباق سلیقه و گفتار، یا تحت تاثیر شرایط مکانی و زمانی اتفاق بیافتد. بنابراین توصیه می شود در این مورد از روش های داده برداری علمی و روانشناسی استفاده شود.
سیر تحول، بررسی تاریخی و طبقه بندی کاشی های زیر لعابی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
35 - 46
حوزههای تخصصی:
کاشی و کاشیکاری هنری است که که در تمدن اسلامی با پشتوانه ی هنر ایرانی پیش از اسلام به اوج خود رسید و بناهای معمارانه ی این تمدن را از اسپانیا تا آسیای میانه گوهرپوش کرد. در بین کشورهای مختلف اسلامی در این زمینه، ایران از مرکزیتی خاص برخوردار بوده و آثار متنوع کاشیکاری باقی مانده در گوشه و کنار این سرزمین پهناور شاهدی بر این مدعاست. در بین انواع کاشی ها با بدنه ها و لعاب های متفاوت و متنوع که هر یک همچون فن و هنری در زمان های مختلف، مکان های گونه گون این مرز و بوم را می آراسته اند به گروهی از کاشی ها بر می خوریم که با نام زیرلعابی یا زیرنقشی شناخته می شوند. این پژوهش با هدف معرفی ارزش های آشکار و پنهان در نقوش و تکنیک اجرای این بخش گرانبها از کاشیکاری اسلامی - ایرانی، به معرفی و بازخوانی تکنیک اجرایی این کاشی ها در متن تاریخی عرایس الجواهر (کاشانی، قرن 8 ه .ق) پرداخته و بر این اساس پس از پژوهش و گردآوری نمونه های بازمانده از این تکنیک در بناهای تاریخی، سیر تحول و تکامل آنها را تا اواخر دوره ی قاجار در ایران بررسی می کند و با ذکر نمونه های شاخص از هر دوره به طبقه بندی این کاشی ها می پردازد.
مقاله: روغنی سازی
حوزههای تخصصی:
مشروطه ی استتیکی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۸
59 - 68
حوزههای تخصصی:
این مقاله، همانطور که از عنوان آن برمی آید، به نسبت میان دو اصطلاح و دو عرصه در دوران قاجار می پردازد: اصطلاح «مشروطه» که عمدتاً در مورد عرصه ی «سیاست» در تاریخ ایران به کار می رود، و عرصه ی «استتیک» (یا زیبایی شناسی). «استتیک»، به معنایی که کانت مدّنظر دارد، یعنی نظامی از اَشکال پیشینی که تعیین می کنند چه چیز خود را به تجربه ی حسی عرضه می نماید. در روشی که به کار می بریم، استتیک به معنای وسیع کلمه به توزیع امر محسوسی برمی گردد که شیوه ای از مفصل بندی میان فرم های کنش، تولید، ادراک و اندیشه را تعیین می کند. این تعریف کلی استتیک را به ورای حوزه ی تنگ هنر گسترش می دهد تا مختصات مفهومی و شیوه های رؤیت پذیری ای را شامل شود که در حوزه ی سیاست موثرند. «مشروطه ی استتیکی» عبارت از انقلابی استتیکی است که در دوران قاجار پیش از وقوع مشروطه ی سیاسی به میانجی کردارهای تصویری ای که عکس ها و تصاویر به اجرا درمی آورند اتفاق می افتد، فرمِ شاه و رابطه ی او با سنت را می گسلد و تعریف جدیدی از رابطه امر رویت پذیر و امر گزاره پذیر، امرگفتنی و دیدنی ارائه می دهد.
چالش ساختار و معنا : خوانش واساز از نگاره «بیرون آوردن یوسف از چاه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله می کوشد نگاره ایرانی بیرون آوردن یوسف از چاه را بر مفاهیم اصلی واسازی دریدا مورد انطباق قرار دهد. هدف این مقاله بررسی روند تزلزل معنای قطعی و رسیدن به معانی جدید است.از بررسی این نگاره، مفاهیم مهمی سر برمی آورند که در دو موضوع دلالت و روایت دسته بندی می شوند. در موضوع دلالت با بررسی وارونگی تقابل های دوگانه متن هنری، سرگشتگی، آرایه های اثر هنری و در موضوع روایت با بحث مرکزگریزی و بینامتنیت به چارچوب تحلیلی این مقاله دست می یازیم. این تحلیل، نشان می دهد هر نشانه این تصویر، دالی است که مدلول آن غایب است. تقابل های دوگانه این تصویر با واژگون سازی تقابل های مرد/ زن، شب/ روز، رنگ های سرد/ گرم، تقابل درون/ بیرون به هم آمیخته اند. در این اثر، سوال های متعددی وجود دارد که مخاطب (بیننده) برای آنها پاسخی نمی یابد و به سرگشتگی منجر می شود. عواملی که از چارچوب تصویر بیرون زده اند به حاشیه ای می مانند که با تمرکز روی آن خوانش متن دیگرگونه می شود. مرکزیت نگاره با قرار دادن موضوع اصلی، در جایی غیر از مرکز، یعنی در قسمت پایینِ سمت راست، از بین می رود. این نگاره با متون و نظام های دیگری نیز در ارتباط است که استقلال آن را زیر سوال می برد. نگارگر در بازسازی این روایت، سنت را به کناری می نهد و بدون درنظر گرفتن منطق علی و معلولی، روایت این قسمت از داستان یوسف را برای ما باز می گوید. با خوانش این اثر و با پیش فرض قرار دادن واسازی به عنوان روش و تحلیل متن به منطق اندیشه واساز در پشت آن پی می بریم. این منطق راه را بر معنای قطعی اثر می بندد و آن را به روی معناهای متعدد می گشاید. از نتایج دیگر این بررسی، یافتن نزدیکی ذهنیت نگارگر و اندیشه های دریدا است.