فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۴٬۴۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش طراحی صنعتی در طراحی تجهیزات پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 12
حوزههای تخصصی:
در گذشته طراحی تجهیزات پزشکی در تمام مراحل طراحی همواره توسط مهندسان پزشکی، تکنیسین ها و پزشکان انجام گرفته و نقش طراحی صنعتی در این زمینه کم رنگ بوده است. این در حالی است که امروزه به طور روز افزون مسئولیت های طراحان صنعتی در طراحی این تجهیزات مورد توجه قرار می گیرد. در این پژوهش نقش طراحی صنعتی در طراحی تجهیزات پزشکی در دو زمینه زیبایی شناسی و ارتباط آن با تجربه کاربر، و طراحی تعاملی و ارتباط آن با ایمنی مورد بررسی قرار گرفته است. فقدان عناصر زیبایی شناختی در تجهیزات پزشکی سبب شده است که کاربر در گذراندن دوره های بیماری، تجربه هایی ناخوشایند را سپری کند. با استفاده از رویکرد طراحی تعاملی، نقش طراحی صنعتی پر رنگ تر گردیده چرا که بر افزایش ایمنی و کاهش خطای کاربر تاثیر به سزایی می گذارد. هدف از این پژوهش، بررسی جایگاه طراحی صنعتی در طراحی تجهیزات پزشکی و محدوده اختیارات آن بوده است. بنابراین ابتدا مسئولیت های تخصصی طراحی صنعتی در طراحی تجهیزات پزشکی بررسی گردیده و 10 خط مشی طراحی برای استفاده در فرایند طراحی تجهیزات پزشکی ارائه شده است و بر اساس این خط مشی ها، مطالعه موردی بر روی یک محصول پزشکی صورت پذیرفته و در آخر به نتیجه گیری کلی از مقاله می انجامد.
آسیب شناسی نظام های فاصله گذاری در تایپ فِیس های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق نسبی ایده ی دهکده ی جهانی در کنار بار هژمونیک مبتنی بر فن آوری کشورهای غربی، فرهنگ و به تبع آن نوع نوشتار کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما را در آستانه ی تهدیدی جدی قرار داده است. این گونه جوامع، برای بقای نوع نوشتار خود، باید شاخصه های گوناگون آن را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و با آسیب شناسی و به روز رسانی، سعی در انطباق آن با معیارهای روز نمایند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف آسیب شناسی نظام های فاصله گذاری در تایپ فِیس های فارسی تدوین شده است. بدین منظور ابتدا نظام های فاصله گذاری محورهای عرضی و طولی و زیرمجموعه های آنها تعریف شده اند و سپس با تحلیلی قیاسی، عملکرد آنها در تایپ فیس های فارسی با دو سنجه ی قواعد خوشنویسی اسلامی- ایرانی و نیز مبانی حروف نگاری غربی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مشکلاتی که تایپ فیس های فارسی در این حوزه با آن مواجه هستند را می توان به دو دسته ی مشکلات “ساختاری” و “ترسیمی” دسته بندی نمود. برای بهبود عملکرد و مرتفع نمودن این مشکلات، انطباق صرف با هیچ یک از دو مولفه ی مذکور به تنهایی بسنده نمی کند. برای رفع این آسیب ها، طرّاحان باید با آگاهی به هر دو مولفه و به کار بستن توأمان آنها، اقدام به طراحی حروف و تعریف نظام های فاصله گذاری نمایند
پژوهشی برای معرفی شاهنامه مصور نو یافته از دوره صفوی (شاهنامه شاملو) متعلق به کتابخانه کاخ موزه نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
43 - 54
حوزههای تخصصی:
شاهنامه بیش از هر اثر ادبی در ایران مصور شده و نسخه های مصور ارزشمندی از آن تا به امروز شناخته شده است. با اینحال برخی از آنها تا کنون ناشناخته مانده اند. نسخه ای که در اینجا معرفی می شود، پیش از انقلاب در اختیار دفتر مخصوص فرح پهلوی قرار داشته و در روز عید سال 1355، به مناسبت پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی توسط فرح به شاه ایران اهدا شده است. این نسخه که تا سال ها پس از انقلاب دسترسی به آن مقدور نبوده، تاکنون از نظر محققان پنهان مانده و از آن در نوشته های محققان هنر ایران خبری داده نشده است. از تجدید جلد، مرمت و کیفیت نقاشی ها می توان پی برد که پیش از دوران پهلوی در کتابخانه قاجارها جای داشته است و اینک مامن آن کتابخانه کاخ نیاوران تهران است. این مقاله نسخه حاضر را که به سفارش حسین خان شاملو حاکم هرات در سال 1008 قمری صورت اتمام یافته، معرفی و آن را به اسم "شاهنامه شاملو" نامگذاری می کند. تحقیق حاضر به روش تحلیل آثار با بر رسی خود نسخه و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است. شاهنامه شاملو در مجموع 44 نگاره بدون امضا دارد و به خط نستعلیق جانی ابن محمد قاسم محمد مومن مشهور به "اصح کرمانی" است.
معرفی نرم افزار (کیفیت و عمق تصویر با پرسپکتیو صحیح)
حوزههای تخصصی:
ارتباط دست برتری با مبانی حرکتی در خط نستعلیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلی سیمرغ در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع تحقیق پیشِ رو، بررسی نحوه انعکاس طرح تزیینی سیمرغ در سفالینه ها و کاشی های دوران اسلامی ایران است. نگارنده برآنست نخست با تکیه بر برخی منابع تاریخی و ادبی، در کنار شناسایی مشخصات طراحی و مفاهیم نمادین نگاره سیمرغ، علت تفاوت های سیمرغ دوران اسلامی با سیمرغ ساسانی و همچنین فرضیه احتمال کاربرد این نقش در دوران اسلامی قبل از ورود مغولان به ایران را ردیابی نموده و سپس بطور اختصاصی انواع الگوها و ویژگی های این نقش تزیینی در سفالینه ها و کاشی های دورهایلخانی و تفاوت های آن با ققنوس چینی را مشخص نماید. در همین راستا، نمونه هایی شاخص از سفالینه ها و کاشی های دوران اسلامی ایران که دربردارنده طرح احتمالی یا قطعیِ سیمرغ هستند، انتخاب و به لحاظ مشخصات تکنیکی و ویژگی های تزیینی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بنابر یافته های تحقیق؛ در رابطه با کاربرد طرح تزیینی سیمرغ در هنر سفالگری دوران اسلامی ایران می توان دو دوره مجزا را تشخیص داد؛ یکی دوره قبل از مغولان با تاثیر سیمرغِ عقاب سان ساسانی بعلاوه ققنوس هندی و دیگری دوره بعد از ورود آنها به ایران با تاثیر ققنوس چینی البته با تفاوت های ساختاری بسیار با اصل چینی آن که بیشتر متاثر از ادبیات و اساطیر ایرانی در کنار مفاهیم عرفانی و ابداعات هنرمندان مسلمان ایرانی است.
مطالعه تطبیقی نقوش گیاهی گچ بری های کاخ تیسفون با اولین مساجد ایران (مسجد جامع نائین، مسجد جامع اردستان، مسجد جامع اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
15 - 24
حوزههای تخصصی:
هنر گچ بری، از جمله هنرهای تزئینی در معماری بناهای ایران است که از دیرباز زینت بخش بسیاری از کاخ ها و بناها قبل از دوران اسلامی و همچنین زینت بخش بناها به خصوص مساجد دوران اسلامی بوده است. از نقوش ناب در گچبری می توان به نقوش گیاهی اشاره کرد. در دوران قبل از اسلام، در کاخ های ساسانی نمونه های متنوعی از نقوش گیاهی در گچ بری دیده شده است. هدف مقاله پیش رو، شناخت و بررسی نقوش گیاهی در گچ بری کاخ های ساسانی (کاخ تیسفون) و سه مسجد تاریخی متعلق به اوایل دوران اسلامی در ایران و سپس مقایسه آنها می باشد. نقوش گیاهی در گچ بری های کاخ های ساسانی، نقوش انتزاعی از طبیعت اند که اشکال متنوعی را می توان در آنها یافت که عبارتند از: نقوش نخل، تاک و پیچک، انگور، انار، گل نیلوفر آبی و گل چند پر، بلوط و برگ انجیر و نقش هایی شبیه به برگ برساو شده. سپس در دوران اسلامی که باورهای مذهبی اثر خود را بر هنر و گرایش های هنری گذاشت؛ نقوش گچ بری نیز بدلیل منع نقوش انسانی و حیوانی، دستخوش دگرگونی شد، به گونه ای که نقوش گیاهی ساسانی در کنار گردش اسلیمی و ساقه های آن و در مواردی در ترکیب با کتیبه نگاری آیات قرآنی زینت بخش بناها شدند.
چیدمان چاپ دستی: مصاحبه با هنرمندان چاپ دستی؛ استاد یعقوب امدادیان، دکتر عبدالحمید پازوکی، مهرداد ختایی، یوسف شریف کاظمی، همایون موسوی، رضا هدایت و عباس یزدی
حوزههای تخصصی:
بررسی و مقایسه تطبیقی طشت آبهای قبور در آرامگاه های تخت فولاد و ارامنه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 13
حوزههای تخصصی:
هنر، معماری و ادبیات ایران و جهان مملوّ از آفرینش هایی است که با کمک نمادها و نشانه ها در جهت تقدّس و احترام گذاشتن به طبیعت و عناصرِ آن عمل می نماید. اسطوره هایِ آب حیات، چشمه های مقدّس و معابدِ تقدیس آب از دنیای کُهن و سنگاب ها و سقّاخانه ها از دوره های اخیر، همگی توجّه به عنصر آب را متذکّر می شوند. «طشت آبها» با حجّاری و تزیینات زیبا، از دیگر اَشکال نمادین هستند که گرچه روی قبور حَک شده و با مفهوم مرگ و نیستی در ارتباطند، امّا در واقع عنصر حیات را درون خود جای داده و با معنای عمیق زندگی و مراتب قُدسی عجین شده اند. حضور متعدّد و متنوّع طشت آبها در آرامگاه تخت فولاد و ارامنه که هر یک در جایگاه خود جزء مهم ترین آرامگاه های ایران محسوب می شوند، قابل توجّه و تامل است. ارتباط مستمر و تعاملات این دو قوم از زمان های کُهن، قرابت ادیان توحیدی و همبستگی انسان با طبیعت، اشتراکات فرهنگی و هنریِ بسیاری را باعث شده که برخی از آنها در قالب نقوش قبور و بویژه طشت آبها جلوه گر می شود. این پژوهش در پی آن است با مطالعه ای تحلیلی و تطبیقی، ریشه های شکل گیری و معانی مرتبط با طشت آبهای قبور را در فرهنگ ایرانی و ارمنی مورد بررسی قرار دهد.
جایگاه کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد انتزاع در هنر به شیوه های گوناگونی صورت می پذیرد. بدین دلیل که در نقاشی انتزاعی فرم و صورت جایگزین ابژه های ملموسِ این- جهانی می گردند. به طور کلی می توان نقد هنر انتزاعی را به دو دیدگاه اساسی تقسیم نمود: از دیدگاه زیبایی شناسی فرمالیستی و از دیدگاه زیبایی شناسی محتواگرای ذاتی. فرمالیسم از نظریه ی کانت مبنی بر ابژه ی بدون علقه و غاییت بدون غایت سرچشمه گرفته و در آرای نظریه پردازانِ پساکانتی گسترش یافته است. فرمالیست ها معتقد بودند که عاطفه ی زیبایی شناختی تنها از صورت هنر ناشی می شود و خود، محتوای هنر است. در مقابل این نظریه، زیبایی شناسی ذاتی هگلی قرار می گیرد. از منظر هگل، عالی ترین صورت های هنری بیانگر محتوای درونی اند. هگلی ها با تأکید بر ویژگی بیانگر هنر، تغیّرات ناشی از از روح دوران را مسبب تحول سبک و صورت در هنر دانسته اند. با در نظر داشتن این دو دیدگاه این پرسش مطرح می شود که کاندینسکی، که از طلایه داران جریان انتزاع در دوره ی مدرن می باشد به کدام دسته تعلق دارد؟ آیا آثار کاندینسکی در زمره ی آفرینش های معناگرا قرار می گیرد و یا صرفاً بازی های زیبای فرم و رنگ هستند؟ این مقاله حین بررسی زیبایی شناسی فرمالیستی و ذاتی، به تحلیل آرا و اندیشه های کاندینسکی پرداخته و از این رهگذر به تبیین موضع خاص کاندینسکی در نزاع میان صورت و محتوا می پردازد.
نقش مایه های گرافیکی و مذهبی خیمه ها در حسینیه و تکایای یزد
حوزههای تخصصی:
حسینیه محلی برای عزاداری و گردهمایی هیئت های محلی برای و مراسم روضه خوانی در ماه محرم است. این مکان بار فرهنگی و معنوی جداگانه ای از سایر مکانها دارد . این فضا در ایام محرم با تزئینات موقتی که با پوش و یا پارچه های دیگرایجاد می شود، چهره ای متفاوت پیدا می کند. این تزیینات شامل پوش که سقف موقت برای اجتماعی از مردم است که از نظر سمبلیک اشاره به خیمه های حضرت سیدالشهداء(ع) دارد. جداره ها و پایین پوش نیز با کتیبه هایی از پارچه های ساده مزین به اشعار محتشم کاشانی، سیاه پوش می شود. این مقاله تلاش دارد با روش مطالعه ی کتابخانه ای و میدانی به معرفی پوش حسینیه ها و بررسی نقوش اجرا شده در سطح خیمه گاه و مفاهیم نمادین آن بپردازد.
در مجموع می توان گفت: نقش مایه های موجود در سطح پوش و خیمه ی حسینیه ها در یزد، دارای ارزشهای نمادین و آیینی هستند که ریشه در فرهنگ و باورهای مذهبی در ایام محرم دارد. این تداخل شکل و رنگ و هماهنگی آن در بنای، تکایا و حسینیه ها و نقوش نصب شده در سقف خیمه و حاشیه ها، حالتی معنوی را بیان می کند.
مطالعه و بررسی اصول ترکیب بندی در بشقاب های شکار ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 14
حوزههای تخصصی:
از دوران ساسانی، به عنوان آخرین دوره شکوفایی فرهنگ و تمدن ایران قبل از اسلام، بخش قابل توجهی آثار زرین و سیمین به یادگار مانده است که می توان آنها را یکی از پر مایه ترین هنرهای فرهنگ و تمدن ایران زمین به حساب آورد. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر فرّ و شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار زرین و سیمین بجای مانده از این دوران، دربردارنده موضوعات و مضامینی مرتبط با پادشاه از جمله شکار شاهانه است. هنرمند ساسانی در اجرای این مضامین باید نهایت ذوق و هنر خود را برای طراحیِ این شکوه و جلال بکار می گرفت. در این پژوهش، ظروف سیمینِ شکار از منظر ترکیب بندی مورد واکاوی بصری قرار گرفته اند که منجر به دستیابی و کشف الگوهای رایج تناسباتی و ترکیبی در ظروف شکارِ ساسانی شده است. طبق پژوهش حاضر، ظروف شکار دارای ترکیب بندی های مختلف و متنوعی می باشند که از این میان به نظر می رسد چهار الگوی سامانمند با ساختاری معنی دار، مخصوص ظروف ساختِ کارگاه های درباری یا شاهی می باشد. این چهار الگو یا ترکیب بندیِ رایج، طی آنچه در پژوهش معرفی می شود شاملترکیب بندی عمودی و افقی، ترکیب بندی منتشر، ترکیب بندی متقارن و ترکیب بندی متقاطع می شود.
چیدمان چاپ دستی: روند چاپ برای من عین دوره بارداری است؛ گفتگو با استاد الهه مقدمی
حوزههای تخصصی:
چیدمان عکس: یادداشتی بر مجموعه عکس های «صمد قربان زاده» با عنوان: «خواب های روزانه»
حوزههای تخصصی:
مناسبات اسطوره و هنر در تفکر ارنست کاسیرر، والتربنیامین و تئودورآدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۸ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
هنگامی که در نیمه نخست قرن بیستم بحث از لغزش عقل مدرن شد، اسطوره شناسی به شکلی جدّی مورد توجه قرار گرفت. تعاریف متنوعی برای اسطوره از سوی اسطوره شناسان و حتی برخی فلاسفه مطرح شد. دامنه ی این اسطوره شناسی ها در سال های پس از آن، به گستره ی نقد ادبی نیز کشیده شد و ترجیحات کارکردگرایانه ی متفاوتی در هنرها پدیدار شدند که از همین جریانات نشأت می گرفتند. ازجمله برخی از اعضای مکتب «فرانکفورت» همچون تئودور آدورنو، رویکردشان به نقد خردگراییِ پدید آمده در عصر روشنگری بود. در سوی دیگر، ارنست کاسیرر از طریق «فلسفه ی انتقادی» به ویژه تلاش کرد جایگاه اسطوره را از سایر صورت های سمبلیک همچون زبان و هنر، خودبسنده و مستقل تعریف کند. در بررسی آرای کاسیرر، آدورنو و نیز والتر بنیامین- با وجود تمایزات فکری ایشان در باب مناسبات میان اسطوره و هنر- به نظر می رسد آن چه که می تواند مرور عوالم گوناگون فکری ایشان را در کنار هم توجیه کند، اولاً: تمرکز و عزمی است که این اندیشمندان برای شناساندن و کنترل اسطوره همچون قدرتی تأثیرذار بر افکار بشر به خرج دادند. درثانی، شرایط اجتماعی و سیاسی تقریباً مشترکی است که ایشان در آلمان جنگ های جهانی و سال های پس از آن تجربه نمودند. در این مقاله مناسباتی که متأثر از رویکرد متفکران مورد نظر به اسطوره، میان اسطوره و هنر ترسیم شد، از تطبیق آرای ایشان مورد تحلیل قرار گرفته است.
یک مفهوم مبهم در نقد عکاسی میانه قرن نوزدهم فرانسه «چیدمان عکس: محوکاری» در نقاشی و درعکاسی
حوزههای تخصصی:
فلو (flou-محوی) که یکی از واژگان بسیار تخصصی نقد تصویری است، و در حال حاضر به طور گسترده ای با تکنیک عکاسی همراه شده است. در اواسط قرن نوزدهم، درحالی که عکاسی در بحث و جدل های هنری وارد می شد «محوی» قبل از هر چیز یکی از رفتارهای نقاشی بود، که نقاش برای شفافیت اثر اقدام به پنهان کردن ضربات قلم مو بر روی بوم می کرد. نقد عکاسی، که بی سر و صدا این اصطلاح را از آن خود می کرد، مفهوم آن را متحول ساخت، و آن را مربوط به یک نقص فنی نمود، نقص تار شدن و نادیده گرفتن وضوح. در سال 1850، مشاهده کنیم که، در متون مربوط به عکاسی، یک عدم اطمینانی برای مفهوم محوی وجود دارد. که ضمن اینکه طنین معنایی تصویری خود را حفظ می-نماید در حال بارگذاری برداشتی جدید می باشد کهبا تعریف اصلی آن در تضاد است.