فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۸۰۱ تا ۸٬۸۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مسئله پوشاک سنتی همانند دیگر وجوه فرهنگی و هنری ایران، امری انکارناپذیر در مباحث مردم شناسی و آشنایی با زبان هویت ساکنان مناطق مختلف این سرزمین است. مطالعه زوایای گوناگون هنری هر یک از ت نپوش های سنتی مردمان بومی این مناطق، دریچه ای تازه بر کشف هویت ناشناخته فرهنگی و هنری آ نها است. براین اساس سربند گُ لوَنی، یکی از مهم ترین پوشاک سنتی زنان مناطق لرستان و ایلام، جهت انجام پژوهشی هدفمند انتخاب شده است. هدف از انجام این پژوهش، معرفی، توصیف و تحلیلی بر شیوه تولید، نقوش تزیینی و پشتوانه فرهنگی این نوع سربند با توجه به استفاده روزمره و کاربرد گسترده آن در مراسم مختلف فرهنگی و هنری؛ ه مچون برنامه های صداوسیمای مراکز استا نها است. سؤالات اصلی پژوهش عبارت است از؛ 1: نقوش تزیینی ب هکاررفته در طراحی سربند گُ لوَنی چیست؟ 2: همسانی نقوش تزیینی به کاررفته در سربند گ لونی در مناطق لرستان و ایلام چگونه قابل تبیین است؟ نتایج پژوهش نشان م یدهد، نقوش تزیینی سربند گ لونی، ترکیبی از نقوش گیاهی، حیوانی، انتزاعی و ابزار بافندگی است. این نقوش را می توان برگرفته از طبیعت و باورهای اجتماعی و فرهنگی مناطق لرستان و ایلام در نظر گرفت. علاوه بر این، دلیل همسانی نقوش تزیینی سربند گ لونی و استفاده مشترک از آن در مناطق لرستان و ایلام، جغرافیای طبیعی مشترک این مناطق و درنتیجه آن شیوه معیشتی مشابه و باورهای اجتماعی و فرهنگی مشترک آنان است. این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.
Modern Architecture in Nigeria and It’s Trends in Historical Buildings (Failure of modernist in Conservation andRestoration of Historical Buildings)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Modern architecture has vital impact in Nigerian architecture even though there are some socio-cultural and religious factors and elements of traditional architecture and use of traditional materials and principles of design that still exist. This paper will be discussing on how modern architecture failed in the aspect the of conservation and restoration of palace buildings which are the focal points within the walled cities that is directly captured as significant historical buildings. Basically the palace serves as a whole administrative and non-administrative building based on its division into various functional spaces. Moreover, the palace building construction as well as changes and fortifications occurred overtime which is seen directly from the facades. This periods includes; vernacular pre-colonial and post-colonial period. Therefore the research illustrates how imported modern architecture affected the palaces of the country at large. For this paper two particular palaces namely; Hadejia and Kano emirs palace in the Northern region dominated by the Hausa/Fulani’s will be used for the comparative and descriptive criticism. Relevant information will be collected from the buildings and then from the findings, analysis of the building based on some certain parameters such as; building location, period of construction, and materials used will be considered and most of all the criticism of the failure of modernist architects in terms of conservation and restoration of the two ancient palace buildings will be judged based on the final view point which will imply the trends of modernism in Nigerian historical buildings.
Encouragement of Settlement and PopulationAttracting in the New Towns – Egypt(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Egyptian new towns experience is among the most comprehensive and ambitious, regionally and worldwide. Initiated as a governmental policy within a general strategy to tackle the multitude of problems burdening Egyptian settlements in general and major and secondary cities surrounded by agricultural land. New towns were thought as an effective partial solution for the problems of: encroachment of agricultural land, lack of urban land for development, deteriorating fabric, infrastructure and facilities and low quality living. A variety of New towns were proposed as a result of extensive, serious and comprehensive studies and joint endeavors of local and international experts. The new towns aimed to create self-contained growth poles in the desert which would absorb and redistribute population and activities, offering cheap housing and a healthy environment. Some new towns, have seen considerable success in attracting industry, attributed to their favorable location near Cairo. However, success in encouraging people to relocate to the new towns has been limited. A central criticism of the Egyptian programs is that all new towns together will have absorbed a maximum of 20% of population growth by the year 2000. Aim this paper to address the issue of “Encouragement of settlement and attractions for new cities and communities in Egypt”.
مطالعه نقش مایه های هندسی در سفالینه های دوران میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
87 - 100
حوزههای تخصصی:
آثار هنری ایران،از جنبه های گوناگون همواره مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. سفالینه های منقوش از دیرباز به عنوان نمادی از هنر ماندگار انسان، مطرح بوده است. از گذشته تا به حال به کارگیری هنرهای تزیینی به ویژه نقوش هندسی در تزیینات معماری، سفالگری و... امری رایج بوده است. نقوش سفالینه ها که بسیاری از آنها با نقش مایه های هندسی پرداخته شده اند، همواره بیانگر دیدگاه ها، مفاهیم نمادین و ارتباطات فرهنگی جوامع در ادوار مختلف بوده است. در هنر متعالی اسلامی هندسه جایگاه والایی دارد چراکه اشکال آن می توانست بصورت غیرمستقیم تجلی گاه مفاهیم اسلامی باشد. در واقع این عامل سبب ایجادپیوندی عمیق میان عرصه های مختلف هنری ازجمله هنر سفالگری و علم هندسه شد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با مطالعه، بررسی و تحلیل عناصر بصری نقش مایه های هندسی سفالینه های دوران میانی اسلامی، به چگونگی ساختار هندسی این نقوش دست یابد. این پژوهش با استفاده از مطالعه داده های بصری نمونه نقوش موجود در سفالینه های مجموعه های هنری و همچنین یافته اندوزی منابع کتابخانه ای صورت پذیرفته است. نتایج مطالعات حاکی از آن است که نقوش هندسی به کار رفته بر روی سفالینه های این مجموعه ها، نشانگر استفاده از تنوع و دقت در نظم هندسی و نمادپردازی در آنها بوده و طرح این نقوش نیز، با علوم ریاضی و مثلثات قابل ارزیابی است.
تحلیل چگونگی طراحی در هنرهای تزیینی وابسته به معماری و کتاب آرایی در عصر شاهرخ تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به گواهی تاریخ و اسناد، عصر تیموری از دوره های فعال هنرپروری ایران به شمار م یرود. همت ب یسابقه شاهزاد ههای تیموری در حمایت از هنرمندان و تأسیس کتابخانه ها مثا لزدنی است. در پی این حمایت آثاری زیبا، شکل گرفت که نمونه آن را م یتوان در تزیینات مسجد گوهرشاد، مسجد جامع ازغد، مدرسه غیاثیه و یا بنای ابوبکر تایبادی به عیان دید. طراحی های انجام شده در کتابخانه حکومتی هرات احتمالاً برای همه هنرها انجام می شد. در ادامه طراحی سنتی، هندسه ایلخانی به نقوش ظریفی مبدل شد که مدیون انتقال سنن هنری تبریز، بغداد و شیراز و بالندگی و شکوفایی آن در هرات بود. استفاده از نقوش گیاهی و طراحی آن، به شکلی پرورده، هم زمان با اسلیمی، نشان از پیشرفت هنر طراحی در دوران شاهرخ تیموری دارد. هدف نوشتار حاضر تحلیل زاویه ای از هنر طراحی در مکتب نخست هرات است و فرضیه پژوهش بر این امر استوار بود هاست که علی رغم باور کارشناسان با استناد به تزیینات معماری؛ شامل آثار منبت چوبی و کاشی کاری در بناهای مذکور در تطبیق با مصاحف و آثار کتابت، طراحی سنتی در نیمه اول قرن نهم هجری نشان از کاربرد اسلیمی و ختایی در کنار یکدیگر در آرایه های تزیینی دارد. روش تحقیق تطبیقی- تحلیلی می باشد و جم عآوری اطلاعات بر مبنای داده های میدانی و کتابخانه ای استوار است. ه مچنین تصاویر هنرهای تزیینی معماری توسط نگارنده گردآوری شده است.
گفتمان معماری سرآمد: الگویی برای نقد آثار معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال یازدهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۰
53 - 67
حوزههای تخصصی:
نقد و انتقاد علمی را می توان زیربنای رشد صحیح و شکوفایی معماری معاصر ایران تلقی کرد. پیش فرض های پژوهش نشان می دهد که معماری فاخر حاصل موفقیت معماری معاصر در ارتباط مناسب با بستر طرح است. از سوی دیگر اگر معماری فاخر بتواند به میراثی برای آینده تبدیل شود، آنگاه می توان آن را یک معماری سرآمد نامید. بر اساس چارچوب نظری پژوهش، نقد آثار معماری معاصر بر اساس مدل های نظری متفاوتی صورت می پذیرد که یکی از آنها روش تحلیل انتقادی گفتمان است. اساس این روش بر پایه نقد و داوری رابطه معماری و بستر، به مثابه رابطه «متن» با «زمینه» است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که بازترسیم نقد معماری به مثابه یک گفتمان انتقادی، پنج راهبرد را برای نقد علمی در اختیار قرار می دهد: 1) تعامل با زمینه؛ 2) فرایندمبنا؛ 3) اقبال عمومی؛ 4) نقدِ نقد و 5) بازآفرینی گفتمان نوین.
توسعه ابزار سنجش تاب آوری سازمانی شهر در برابر بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی از جمله سیل و زلزله با توجه به شرایط محیطی و جغرافیایی کشور همواره منجر به آسیب های جدی مالی و تلفات انسانی گسترده ای گردیده است و این در حالی است که نگرش های جاری و حاکم بر مدیریت بحران عمدتاً بر مدیریت انفعالی بحران و یا کاهش آسیب پذیری های کالبدی توجه دارند و حال آنکه تقویت زمینه های سازمانی می تواند نقش بسیار مؤثری بر میزان تاب آوری سکونتگاه های انسانی در برابر مخاطرات بحران زا داشته باشد. بر این اساس هدف پژوهش تدوین مدلی جهت سنجش میزان مؤلفه های سازمانی سکونتگاه های انسانی و اجتماعات محلی با تأکید بر مواجهه با مخاطرات طبیعی و شوک های احتمالی است و به منظور سنجش مدل، تاب آوری سازمانی یکی از اصلی ترین سازمان های ذی مدخل در حوزه مدیریت بحران در شهر تهران را مورد ارزیابی قرار داده است. تدوین شاخص های سنجش مؤلفه های سازمانی سکونتگاه های انسانی در برابر مخاطرات طبیعی براساس مفهوم تاب آوری و ویژگی های سازمانی سکونتگاه های تاب آور در برابر بحران تدوین گردیده است و پس از جمع آوری داده ها در قالب پرسش نامه میدانی بهره گرفته شده است و از آزمون T تک نمونه ای جهت تحلیل داده ها و ارزیابی می زان شاخص های اجتماعی مؤثر در برابر بحران استفاده گردیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که میزان تاب آوری سازمان بررسی شده در ابعاد مورد بررسی بسیار پایین بوده و تفاوت های معناداری میان سطوح تاب آوری در ابعاد مختلف و مشاهده می گردد. همچنین بر اساس تحلیل همبستگی میان ابعاد بررسی شده بیانگر همبستگی مستقیم میزان تاب آوری سازمانی ساکنین با میزان دانش و آگاهی و همچنین با میزان آمادگی کارکنان در مواجهه بحران داشته است.
تجزیه و بازتولید فام های تشکیل دهنده رنگ آبی در کاشی کاری مساجد شیعی دوره صفوی با بررسی نمونه های موردی (مساجد علیقلی آقا، جامع اصفهان، شیخ لطف الله، امام و لنبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درمواجهه با آثار معماری سنتی مشاهده می شود که توجّه ویژه ای به رنگ و نور در فضا و بنا ها می شده است. رنگ ها گاهی به صورت رنگ آمیزی، مصالح رنگی، شیشه های رنگی و یا کاشی های رنگی به کاربرده می شدند. اگرچه امروزه کمتر به این مقوله توجّه می شود امّا شناخت این بخش از معماری می تواند راه گشای استفاده ی مجدد از آن باشد. استفاده از کاشی در معماری قدمتی دیرینه دارد. امّا کاشی ها در آثار معماری کمتر موردبررسی واقع شده اند. از این رو لازم است تا از زوایای مختلف به آن ها توجّه گردد که از جمله می توان به طیف رنگ ها، نقوش و ... که در آن ها به کار گرفته شده است، اشاره کردبا توجّه به ابعاد و گستره وسیع وجوه ابعادی، برای پژوهش در این تحقیق به مطالعه در خصوص طیف رنگ آبی (فیروزه ای، لاجوردی) به کار رفته در مساجد دوران صفوی پرداخته شده است و هدف ازآن شناسایی و تجزیه فام های به کار رفته در رنگ آبی کاشیکاری های این آثاربوده و راهنمایی برای انجام پژوهش های آتی در زمینه نحوه ارتباط رنگ های به کارگرفته شده در کاشی های ایرانی دوره صفوی و تولید رنگ دقیق آبی بکار رفته در این دوران برای مرمت مجدد آثار صفوی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده در این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی بوده و با بررسی نمونه های موردی مساجد صفوی سعی در به تصویر کشیدن چگونگی تغییرات طیف رنگ آبی در آن ها پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای و میدانی با ابزار مشاهده و تکنیک عکسبرداری انجام گرفته است که با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و ابزار نرم افزاریExcel 2007و Photoshop CS4به تجزیه و تحلیل اطلاعات دریافتی مبادرت شده است. نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن هستند که کم رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته در کاشیکاری نمونه های مورد بررسی دارای مشخصات RGB، 213R=، 246G=، 222B=بوده و پر رنگ ترین رنگ آبی بکار رفته دارای مشخصات RGB، 17R=، 22G=، 78B=می باشد که برای مرمت و تولید دقیق این رنگ ها مطابق با کاشیکاری عصر صفوی باید این اعداد در نظر گرفته شوند.
وارسی به کارگیری رهیافت پیشایندی در رویارویی با پیشایندها در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیستم های برنامه ریزی شهری در معرض عدم قطعیت ها و پیشایندهایی قراردارند که می توانند موجب اختلال در کارکردهای آنها شوند. برای رویارویی با این چالش در تفکر راهبردی «رهیافت پیشایندی» مبتنی بر اصل «تطابق با شرایط ویژه مورد برنامه ریزی» تدبیر شده است. در بزرگ شهر تهران افزون بر پیشایندهای ذاتی، پیچیدگی فرایندهای تصمیم گیری ناشی از تمرکز تصمیم گیری بخش عمومی، تمرکز سرمایه گذاری و فعالیت های اقتصادی در کشور و وجود عوامل تصمیم گیری و سیاست گذاری چندگانه نیز همچون عوامل تشدیدکننده اثرات پیشایندهای ذاتی عمل می کنند. پژوهش این مقاله پرسشی دوگانه را پیش می کشد: نخست اینکه آیا عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در برنامه ریزی برای بزرگ شهر تهران از پیشایندهای موجود و نیز ضرورت به کارگیری رهیافت پیشایندی در سازوکار برنامه ریزی که در پی یکپارچگی است برای این شهر آگاه هستند و دوم اینکه چگونه می توان به ردیابی وجود چنین آگاهی و چگونگی رویارویی عوامل سیاست گذار و اجراکننده سیاست های شهری در این بزرگ شهر با پیشایندهای شناخته شده و یا ناشناخته پرداخت. در این مقاله از روش «بازبینی سیستماتیک» برای توصیف-تحلیلی چارچوب های نظری مربوط به رهیافت پیشایندی و از روش «تحلیل کیفی-استنتاجی محتوای متون» برای آزمون به کارگیری رهیافت پیشایندی در برنامه ریزی یکپارچه برای بزرگ شهر تهران استفاده شده است تا بتوان فرصت های پیش رو در استفاده از رهیافت پیشایندی را برای ارتقای کارکرد سازوکار جاری برنامه ریزی و آماده سازی مسیر استقرار سازوکاری بازسازماندهی شده به منظور راه اندازی برنامه ریزی مبتنی بر اصول یکپارچگی برای بزرگ شهر تهران و نیز بازدارنده های موجود احتمالی در به کارگیری رهیافت پیشایندی در این در مسیر را ردیابی کرد.
محیط برنامه ریزی مشارکتی؛ ارائه مدل مفهومی برای تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۸
23 - 42
حوزههای تخصصی:
نتایج مثبت پیوستن شهروندان به فرایند برنامه ریزی انکارناپذیر است. در سال های اخیر موضوع مشارکت شهروندان در برنامه ریزی در اغلب کشورها بسیار مورد توجه قرار گرفته و سعی شده است امکان مشارکت عمومی در سطوح گوناگون برنامه ریزی و تصمیم سازی فراهم شود. اما زمانی که تلاش می شود مفهومی که به تدریج و هماهنگ با ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی کشورهای توسعه یافته شکل گرفته است، در کشورهای در حال توسعه و بدون توجه به ویژگی های محیط های برنامه ریزی این جوامع - به همراه انبوهی از مسائل و مشکلات نظیر فقر، شهرنشینی سریع، ناکارآمدی در ارائه خدمات و ضعف های زیرساختی و نهادی و جز آن – به کار گرفته شود، موفقیت های قابل توجهی حاصل نمی شود. امکان مشارکت در ساختار چنین محیط های به تعبیر کانلی 1 دشوار، مستلزم اصلاح رویه ها و ساختارهای موجود است که راهکاری بلندمدت محسوب می شود و یا اینکه با تکیه بر نقش کلیدی برنامه ریزان، استفاده حداکثری از ظرفیت های مشارکت شهروندان در ساختارها و رویه های کنونی امکان پذیر شود. هدف این تحقیق ارائه مدل مفهومی برای تحلیل عوامل مؤثر بر برنامه ریزی مشارکتی در محیط برنامه ریزی است. مدل پیشنهادی دربرگیرنده ساختارهای رسمی و غیررسمی در دو عرصه محیط بیرونی برنامه ریزی شامل حکومت و مشارکت کنندگان و سه عرصه محیط درونی برنامه ریزی شامل برنامه ریزان و نهادهای برنامه ریزی، قوانین و مقررات و ابزارها و رویه ها است. عرصه ششم تحلیل در مدل پیشنهادی دربرگیرنده تغییر و تحولات بیرونی است.
مطالعات کانی شناسی روی سنگ های مادر فشنگیِ دوره نوسنگی در محوطه چیاسبزِ شرقی در سیمره لرستان
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
83 - 88
حوزههای تخصصی:
محوطه باستانی چیاسبز در حاشیه رودخانه سیمره و در بخش مرکزی رشته کوه زاگرس واقع شده است. این محوطه از معدود مجموعه های عصر نوسنگی بی سفال اواخر هزاره هشتم پیش از میلاد در زاگرس است که طی کاوش های نجات بخشی سد سیمره مورد بررسی قرار گرفت. طی حفاری باستان شناسی این محوطه، تعداد زیادی سنگ مادر فشنگی متعلق به دوره نوسنگی به دست آمد که بخشی از آن ها با روش پراش پرتو ایکس مطالعه شدند. بر اساس این مطالعات اغلب سنگ های به کارگرفته شده دارای ترکیب کانی شناسی مشابه و همگنی هستند. برای تأمین ماده خام مورد نیاز در تولید این سنگ مادرها نیز از منابع محلی استفاده شده است. در این مورد به نظر می رسد قلوه های سیلیسیِ سازندِ امیران که در بستر رودخانه و آبراهه های منطقه نیز یافت می شوند، منبع اصلی ماده خام مورد نیاز بوده اند.
مقایسه ترکیب بندی در دو کتیبه ثلث طوماری از محمد رضا امامی اصفهانی و محمد حسین شهیدمشهدی در صحن عتیق حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
21 - 39
حوزههای تخصصی:
صحن عتیق، از قدیمی ترین بخش های حرم امام رضا (ع) است که در آن شیوه های متنوع تزیین به کار رفته است. گروه مهمی از این تزیینات، کتیبه هایی است که بر ایوان ها و جرزهای آن نصب شده است. کتیبه های طوماری ثلث بیشترین کارکرد را در این مجموعه دارد. برخی از این کتیبه ها را هنرمندانی نظیر محمد رضا امامی اصفهانی از دوره صفوی و محمد حسین شهید مشهدی از دوره قاجار کتابت کرده اند. در کتیبه های این دو هنرمند از مبانی بصری ویژه ای جهت استواری ترکیب کتیبه ها استفاده شده است. در این نوشتار می کوشیم ترکیب بندی، عوامل تأثیر گذار در ترکیب نظیر ویژگی حروف، برخی کیفیت های بصری و کرسی بندی را مشخص کرده و تفاوت ترکیب در این دو کتیبه شناسایی شود. سؤالات این پژوهش عبارتند از: جنبه ها و عوامل بصری مؤثر در ترکیب دو کتیبه ثلث طوماری از محمد رضا امامی اصفهانی و محمد حسین شهیدی مشهدی چه مواردی را شامل می شود ؟ از کدام ویژگی های حروفِ قلم ثلث در ترکیب این دو کتیبه استفاده شده است؟ چه شباهت و تفاوت های بصری در این دو کتیبه وجود دارد؟ این مطالعه به روش توصیفی – موردی انجام شد و جمع آوری اطلاعات و تصاویر براساس مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و استفاده از بایگانی تصاویر آفرینش های هنری آستان قدس استوار است. نتایج بررسی نشان می دهد، در هر دو کتیبه از ویژگی های اصلی خط ثلث نظیر افراشته ها، حروف کشیده و حروف گرداندام در ایجاد صور بصری مهمی چون آهنگ بصری، تعادل، تباین و تناسب جهت پدید آوردن ترکیب استفاده شده است. استفاده از یاء راجعه، کرسی بندی، حرکت های افقی، عمودی و مورب نیز در هر دو کتیبه وجود دارد. در همه این موارد تفاوت هایی در نحوه استفاده از این کیفیت ها مشاهده می شود که در نهایت منجر به ایجاد فضایی آرام در کتیبه محمد رضا امامی اصفهانی و فضایی پرتحرک در کتیبه محمد حسین شهید مشهدی شده است.
تحلیل عملکرد زبان بدن در انتقال مفاهیم بصری، به استناد چهره های عکس های پادشاهان قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۴
۴۴-۳۵
حوزههای تخصصی:
آنچه بیان نمی شود، غالباً به اندازه آنچه بیان می گردد، اهمیت دارد. بدن نخستین چیزی است که با آن، جهان پیرامون را درک می کنیم و خود را نیز به وسیله آن بیان می نماییم. احساسات درونی ما اعم از شادی، غم و ترس به واسطه بدن، نماد بیرونی پیدا می کنند. همگی، به شیوه ای خاص، پیام های کوتاه به دنیای پیرامون خود می فرستیم و به ندرت این کار را آگاهانه انجام می دهیم. رفتار غیرکلامی از آغاز پیدایش بشر منبع درک بسیاری از ایما و اشاره های اندام و به ویژه کارکردهای چهره بوده که در عکس نیز نمود دارد. سابقه زبان بدن با تاریخ عکاسی پیوند دارد. این نکته ما را به واکاوی مجدد عکس هایی واداشت که با ورود عکاسی به ایران گره خورده اند. عکس های شاهانی که در طول تاریخ توجه ویژه ای به پرتره های خود داشتند و از هنر عکاسی برای به رخ کشیدن قدرت بهره می گرفتند. در این مقاله با مطالعه مفاهیم و الگوهای زبان بدن در عکس های چهره های شاهان قاجاری، این نظام مورد بازبینی مجدد قرار گرفته تا بتوان به سرنخ هایی از محتوای احساسی این آثار دست یافت. پرسش اصلی این است که: آیا می توان از عملکرد زبان بدن برای درک مفاهیم بصری در تحلیل عکس استفاده کرد؟ این پژوهش از نوع نظری و با روش تحلیل محتوای توصیفی است و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است. نتیجه حاصل از تحلیل این آثار به عنوان متنی تصویری این است که شاهان قاجاری به واسطه میل به جاودانگی، جلال و شوکتِ حکومت دوران خود، عکاسی را برگزیدند؛ اگرچه تلاشی برای هویت پردازی و شناخت ویژگی های روانی صورت نگرفته است، اما واقع گرایی عکس ما را با درک جدیدی از عکس های این پادشاهان روبه رو کرده است. روشی که در آن به «خود بودنِ اشخاص» می رسیم. تفکیک ژست و شخصیت به یک چیز می رسند، «زبانِ تن» یعنی رفتارهای بدن، ژست ها و حالات صورت، به طور ناخودآگاه احساسات یا حالات روانی را نشان می دهند.
مطالعه تطبیقی سفال کوباچه ایران (صفویه) و سفال ایزنیک ترکیه (عثمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
55 - 66
حوزههای تخصصی:
شباهت سفالینه های کوباچه تبریز دوره صفویه با سفالینه ایزنیک ترکیه در دوره عثمانی این سؤال را پدید می آورد که علل تشابه این دو گونه سفالینه چه بوده و کدام یک بر دیگری تأثیر گذاشته است؟ شیوه ساخت این ظروف، تزئینات ظروف سفالی ایران و ایزنیک و رنگ های مشترک، حکایت از تأثیر متقابل آنها در دوره های زمانی خاص دارد. هدف تحقیق، شناسایی نمونه های مشابه در ایران و ترکیه و بررسی علل احتمالی تأثیر پذیری این دو گونه سفالینه از یکدیگر است. ظروف کوباچه که با نقوش ختایی و رنگ های متنوع تزئین شده ، در ایزنیک ترکیه نیز با اشتراکاتی در طرح و رنگ دیده می شود. این مقاله، ابتدا به معرفی دو گونه سفال کوباچه و ایزنیک پرداخته است. سپس با بررسی روابط و مراودات فرهنگی و سیاسی دو کشور، به عوامل احتمالی تأثیر گذار سفال کوباچه بر سفال ایزنیک و تبیین اشتراکات در تزئین و رنگ پرداخته است. یافته های تحقیق نشان داد مهاجرت عده ای از هنرمندان تبریزی به ترکیه و پس از آن، حمله عثمانی ها در چالدران و سپس، دستیابی آنها به خزانه دولت صفوی در تبریز و به غنیمت بردن آثار هنری و هنرمندان آن منطقه به پایتخت عثمانی، باعث تأثیرپذیری سفالینه های ایزنیک از سفال کوباچه شده است.
بررسی تطبیقی عناصر نمایشی در دو نگاره از میر مصوّر و سلطان محمّد با موضوع نبرد رخش و شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
53 - 62
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگی های مکتب تبریز صفوی، ایجاد فضای نمایشی برخاسته از احساس نگارگر، متأثّر از متن اصلی است. از نمونه های بارز این امر، تصاویر نقش شده در شاهنامه شاه طهماسبی و نسخ مصوّر ارزشمند دیگری از شاهنامه در این دوره است. پژوهش حاضر، به طرح پرسش: «ساختار روایت تصویری و به کارگیری عناصر تجسمی در فضاسازی خان اوّل رستم، در آثار دو هنرمند شاخص مکتب تبریز صفوی، میرمصوّر و سلطان محمد، دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی است؟» پرداخته است. هدف از این جستار، کشف تمهیدات نمایشی در جهت ترجمان حالات توصیف شده در متن به تصویر، در دو نگاره با موضوع «نبرد رخش و شیر»، از میرمصوّر و سلطان محمّد نقاش است. این پژوهش، از نوع نظری بوده و به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی به گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای پرداخته است. نگارنده به مطالعه و بررسی پیشینه های مطالعاتی در رابطه با ویژگی های بیان نمایشی در نگارگری ایرانی و نیز سیاق هنری سلطان محمّد و میرمصوّر پرداخته است. نتیجه حاصل آنکه میزان بهره گیری دو نگارگر از مؤلّفه های زیباشناختی خاستگاه های سبکی پیشین خود به شکلی مشابه صورت پذیرفته است. امّا سلطان محمّد در بیان عاطفی داستان، رویکردی نمایشی تر داشته و میرمصوّر به توصیفات اصلی متن، وفادارتر بوده است.
حضور هخامنشیان در تراکیه و بررسی تأثیرات هنر و معماری آنها با استناد به شواهد باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
69 - 80
حوزههای تخصصی:
از دوره هخامنشی آثار و مدارک باستان شناختی فراوانی به دست نیامده است؛ ولی روزبه روز بر دامنه کشفیات مربوط به این دوره افزوده می شود. از نمونه این مدارک می توان به گنجینه ها و آثار به دست آمده در مناطق مختلف شاهنشاهی ازجمله تراکیه در حوزه شبه جزیره بالکان اشاره کرد. این منطقه ازنظر داشتن منابع غنی زیرزمینی و به عنوان منطقه ای واسط در مقابله با سکاها، برای شاهنشاهی هخامنشی اهمیت بسیاری داشته است. با توجه به کمبود اطلاعات مربوط به این حوزه، هدف از مقاله پیش رو، انجام پژوهشی مستقل درزمینه تأثیرات و ارتباطات هخامنشیان با منطقه تراکیه است. لذا در این مقاله سعی بر آن است ازطرفی حضور هخامنشیان در تراکیه و ارتباطات متقابل میان آن ها و از طرف دیگر، ارتباطات و شباهت گنجینه های تراکیه با دیگر گنجینه های منتسب به دوره هخامنشی بررسی شود. نتیجه بررسی ها نشان می دهد تراکیه پس از اینکه جزء ساتراپ های هخامنشی قرار گرفت، درزمینه هنر و معماری، استانداردسازی هخامنشی را پذیرفت. ازجمله این موارد می توان به شباهت قبور تراکیه با قبور هخامنشیان، ظروف فلزی، ریتون ها، نقوش برجسته، استاندارد وزنی پیاله ها و... اشاره کرد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه گردآوری اطلاعات، داده های مستند تصویری و مطالعات کتابخانه ای انجام شده است.
بازنمایی خوانایی شهرهای شمال در آثار اکبر رادی؛ مطالعه موردی: دو نمایشنامه روزنه آبی و پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار تلاش دارد با توجه به نظریات کوین لینچ1، در کتاب سیمای شهر2 (1960) و تئوری شکل خوب شهر3 (1984)، اهمیت خوانایی در فضای شهرهای شمال را مورد مطالعه قرار دهد و همچنین، به بازتاب فضا و حال و هوای این نواحی درشکل دهی به روحیات، مناسبات و نحوه تعامل افراد، در سه نمایشنامه روزنه آبی، مرگ در پائیز و پلکان، از اکبر رادی بپردازد. بر اساس نظر لینچ، ناخوانایی در شهر به بروز آشفتگی، ناامنی، اضطراب، هرج و مرج و اختلال در تعاملات شهروندان می انجامد، سیمای خوب شهر را در ذهن شهروندان مخدوش می کند و احساس تعلق خاطر آنها به شهر را تضعیف می کند. این مقاله نشان می دهد که دیدگاه لینچ در مورد تصویر ارائه شده از شهرهای شمالی کشور در آثار اکبر رادی صادق است. هجوم مدرنیته به شهرهای کوچک شمال ایران، ساختمان سازی های کلان و حضور وسائل نقلیه مدرن، چهره شهر را در دیده شهروندان قدیمی ترش مخدوش کرده، و شهروندان جوان تر را دچار احساس ملال و نارضایتی، و شهروندان مسن تر را دچار انواع بحران های روحی و جسمی کرده است، به طوری که زیستن در میان این هرج و مرج به تدریج به صورت ناهنجاری و عدم تعادل روحی- روانی در ذهن و مناسبات شهروندان بروز می کند.
بررسی تکنیک های آهنگسازی ولفگانگ ریم در اپرای دیونیزس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولفگانگ ریم، از آهنگ سازان معاصر آلمانی، آخرین اپرای خود با نام دیونیزس را در سال 2010 به روی صحنه برد. دیونیزس یک فانتزی اپرایی است بر اساس تخیلات و تصورات ولفگانگ ریم از زندگی و اندیشه های نیچه. این پژوهش به بررسی تکنیک های آهنگ سازی ریم و شیوه نگرش او به عناصر موسیقی، به ویژه در اپرای دیونیزس، اختصاص یافته است. پروفسور ریچارد مک گریگور در مطالعه ای، با نام «تحلیل روند آهنگ سازی ولفگانگ ریم در چرخه شیفره»، به بررسی مؤلفه های موسیقی ریم می پردازد. مطالعه یادشده راه را بر نگارنده هموار کرد تا با یاری آن و برخی منابع دیگر تکنیک های آهنگ سازی ریم را در اپرای دیونیزس بررسی کند. روش کلی این تحقیق تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت مطالعاتی است و با استفاده از کتاب ها و مقالات ترجمه شده و زبان اصلی، مصاحبه ها، و منابع اینترنتی. ریم، با ارائه تعاریفی جدید از مفاهیم و عناصر موسیقایی، همچون «فضا- صدا»، «صوت- نشانه»، و «قطب زایشگر»، توانسته به بیانی کاملاً شخصی دست یابد. در این نوشتار، خواننده با مفهوم دقیق تری از قطب زایشگر و چگونگی کارکرد آن در موسیقی ریم آشنا می شود؛ همچنین، در خلال نمونه ها و مثال های ذکرشده، انواع قطب های زایشگر، که ریم آن ها را استادانه ساخته و پرداخته، معرفی خواهد شد.
تبیین عملکرد میادین تاریخی ایران در گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تاریخی نسبت به مسئله میدان، نشان از آن دارد که میادین نسبت به گذشته، نقش و جایگاه موثرتری در مجموعه اندام های شهری یافته و تاثیرات زیادی را بر شکل گیری و سازماندهی فضایی شهر دارا می باشند. مطالعات نشان میدهند که دو گونه بررسی در رابطه با میادین وجود دارند که شامل گونه بندی بر مبنای زیباشناسی و گونه بندی بر مبنای عملکرد می باشند. هر یک از میادین به لحاظ نقش و تاثیرگذاری در زندگی افراد دارای عملکردهای اجتماعی، مذهبی، ورزشی، سیاسی و غیره می باشند. با توجه به این که هر یک از میادین در طول زمان دچار تغییر عملکرد می شوند، هدف این تحقیق این بوده است که به صورت ترکیبی عملکردهای تاریخی و معاصر هر یک از میادین مذکور مورد بررسی قرار بگیرد. در واقع فرض براین بوده است که عملکرد میادین بر حسب نیازها تعریف شده و بنابراین در طول زمان دچار تغییر شده است. روش کار بدین صورت بوده که ابتدا هفت گونه عملکرد اصلی میادین در مطالعات مبنا قرار داده شده و با استفاده از مطالعات اسنادی ابتدا عملکرد میادین در گذشته استخراج شده است. سپس با استفاده از مطالعه پیمایشی و روش تطبیقی به تبیین عملکرد ده عدد از مهمترین میادین در ایران به لحاظ میزان رضایتمندی از عملکرد آنها پرداخته شده است. نمونه های مورد مطالعه در این پژوهش 1000 نفر بوده اند که در هر یک از میادین صد نفر ابزار پرسشنامه توزیع شده است. تمامی میادین به لحاظ عملکردهای هفتگانه مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از آزمون تی تست، آنوا و اسپیرمن تعداد 28 فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است که ابتدا رابطه ی بین سن، جنسیت و علت حضور با میزان رضایت هر یک از افراد از عملکردهای هفتگانه مورد بررسی قرار گرفته است و سپس میزان رضایت از عملکردهای هفتگانه به سنجش رفته است. یافته ها و نتایج حاکی از آنست که بیشترین همبستگی بین سن افراد با رضایت از عملکرد اقتصادی میادین بوده است. بیشترین همبستگی بین جنسیت افراد با رضایت از عملکرد فرهنگی میادین بوده است، دیگر یافته حاکی از آن است که بیشترین میزان رضایت از عملکرد اقتصادی و ورزشی میادین در میدان تجریش تهران، بیشترین میزان رضایت از عملکرد فرهنگی و اجتماعی میادین در میدان نقش جهان اصفهان، بیشترین میزان رضایت از عملکرد مذهبی و ترافیکی میادین در میدان امام خمینی همدان، بیشترین میزان رضایت از عملکرد توریستی میادین در میدان خان یزد، بیشترین میزان رضایت از عملکرد سیاسی میادین در میدان امیر چخماق یزد بوده است.
اصول نوسازی متوازن بافتهای فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توازن و تعادل لازمه پایداری یک سیستم است. به هم خوردن موازنه میان شاخص های "" تراز میانگین شهر "" در بافت های فرسوده به دلیل قطع یا اختلال شبکه ها، جریان ها و پیوندهای آن، موجب تشدید پدیده عدم توازن و در نتیجه، اختلال در نظم پایدار سیستم این باف تها شده است. رویکرد نظریه نوسازی متوازن ب هعنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این مطالعه با هدف دستیابی به توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن، از طریق شناخت و تبیین رابطه بین متغیرهای توازن و نوسازی صورت گرفته است. دستیابی به نظریه از سطح ارتباط "" ذهنی "" به ارتباط "" عینی "" حرکت کرده و سپس از ارتباط عینی به رابطه ذهنی بازگشته و آن را مورد تأیید قرار م یدهد، به این ترتیب حرکت رفت استقرایی و حرکت برگشت قیاسی بوده است. نظریه نوسازی متوازن سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خِرد «هنجاری- راهبردی "" ، "" کاربردی- بومی "" ، "" اجتماعی- اقتصادی "" ، "" روی های- محتوایی "" ، "" تبینی- تجویزی "" و "" علمی- عملی "" بازتعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی کند. یافته های مطالعات انجام شده، چارچوبی را برای "" توازن میان دوپارگی های متوالی اجزاء و عناصر شبکه های موضوعی بافت و توازن شبکه های کل سیستم "" شامل اصول چهارگانه : توازن )ب هعنوان سلول بنیادی نوسازی(، پرهیز از پیچیدگی )میان عناصر پیچیده و چندوجهی نوسازی(، توالی دوپارگ یها )به عنوان کوچک ترین واحد تشخیص، شناسایی و سنجش توازن( و تعامل درونی و بیرونی )برقراری تعاملات پیوسته شبک هها و کل سیستم با یکدیگر( حاصل کرده است.