فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۲۱ تا ۷٬۴۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
68 - 80
حوزههای تخصصی:
کاربری های فرا منطقه ای به جهت نقش با اهمیتی که در سطح شهر ها برعهده دارند نیازمند بررسی و مطالعه دقیق تری برای مکانیابی و بررسی تاثیراتشان بر زندگی محیط های سکونت شهروندان می باشد. این تحقیق با هدف نقش کاربری فرا منطقه ای بر کیفیت زندگی محیط های مسکونی فرسوده انجام شده است. داده های موردنیاز از طریق پیمایش در محلات مسکونی بافت فرسوده منطقه 12 جمع آوری شده است روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی با استفاده از نرم افزار های spss , usrel 80.8 انجام گردید. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 384 نمونه انتخاب شد شاخص کاربری فرا منطقه ای به عنوان متغیر مستقل و شاخص کیفیت زندگی (اجتماعی،اقتصادی،زیست محیطی،کالبدی) به عنوان متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد بین مولفه های کیفیت زندگی و کاربری فرامنطقه ای رابطه معنادار 99 درصد وجود دارد مدل ساختاری تحقیق نشان داد که کاربری فرا منطقه ای اثر مستقیمی بر کیفیت زندگی محیط مسکونی فرسوده منطقه 12 میگذارد ولی میزان رضایت ساکنین از کیفیت زندگی کم است شاخص فرامنطقه ای با شاخص (کالبدی) کیفیت-زندگی همبستگی قوی تری نسبت به بقیه شاخص های کیفیت زندگی (اقتصادی،زیست محیطی،اجتماعی) دارد که نشان از اثرات کمتر کاربری فرامنطقه ای بر روی این سه مولفه دارد. درنهایت میتوان این نتیجه را استنباط کرد که کاربری های فرا منطقه ای بر همه ی ابعاد کیفیت زندگی محیط های مسکونی اثر مستقیم می گذارند.
سیر دگرگونی ساختاری موسیقی جان کِیج (مطالعه موردی: آهنگ سازی، نُت نویسی، جایگاه مخاطب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جان کِیج با گریز از سنّت های موسیقی گذشته و فرارَوی از مرزهای متعارف آن، بر فکر و عمل موسیقایی نیمه دوم قرن بیستم تأثیر عمیقی داشت. این تأثیرگذاری، به واسطه همکاری وی با جنبش های نوظهور آوانگارد معاصرش و تأثیرپذیری از آنها و همچنین نوآوری ها و ابتکارات متعدّدی بود که منجر به شکل گیری گستره وسیعی از آثار بسیار متنوع و خلاقانه در طول دوران حرفه ایِ او شد. امّا پژوهش های اندکی، روند تاریخی و عوامل مؤثر بر تحولات ساختاری آثار موسیقایی وی را به منظور تبیین سیر و چگونگی این تحولات ساختارشکنانه، مورد توجّه قرار داده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، سعی در بررسی سیر تحول ساختار موسیقی کِیج در سه سطح آهنگ سازی، نُت نویسی و جایگاه مخاطب، در طول دوران حرفه ای وی، نموده است. پژوهش حاضر در سیر تاریخی، طبقه بندی شده در سه نقطه عطف، نشانگر گذار به تجارب و ساختاری نامتعیّن، باز و نامحدود در موسیقی است. در بُعد تحلیلی نیز، کِیج، با کاربَست اصوات و ابزار روزمره، نویز و سکوت به عنوان مواد موسیقایی، طرح مقولات هم زمانی و مکان در موسیقی، دوری جُستن از تخصّص گرایی در آهنگ سازی، نُت نویسی گرافیکی و نامتعیّن و دخیل نمودن اجراگر و مخاطب در شکل گیری اثر، به ساختارشکنی و بازتعریف مجدّدِ معنای موسیقی دست می زند.
«ابداع» و تولید نشانه ها در هنر نقاشی از دیدگاه امبرتو اکو و نسبت آن با هرمنوتیک مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
23 - 30
حوزههای تخصصی:
مطابق با نشانه شناسی امبرتو اکو، نشانه ی تصویری در هنر نقاشی، تنها بازسازی شماری از مشخصه های موضوع است که پس از گزینش برخی از آنها بر اساس رمزگانِ شناسایی و مطابق با قراردادهای گرافیکی، در یک بستر فرهنگی ایجاد می شود و همین امر باعث دریافت اثر از سوی مخاطبین می شود. اکو با ردّ واقع نماییِ بازنمایی های تصویری به موضوع «ابداع»: «ابداع معتدل» و «ابداع رادیکال» می پردازد. او در تحلیل های نشانه شناختی خود در حوزه ی نقاشی، ضمن توجه به آثار کلاسیک و مدرن، ترفند ابداع در این گونه آثار را، نه به معنای خلاقیّت زیباشناسانه، بلکه صرفاً به عنوان یکی از شیوه های تولید نشانه معرفی می کند. با این حال، در اینجا مواردی نظیر زبانِ فردی، ابهام و پوشیدگی معنا، خود انعکاسیِ رمزگان و ایجادِ نقش های نشانه ای جدید، بحث را به سمت یک نشانه شناسیِ ادراکی و همچنین تحلیل زیبا شناختیِ اثر هنری و هرمنوتیک مدرن سوق می دهد. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن بررسی نشانه شناسی تصویری اکو، وجه پیوند نشانه شناسیِ ادراکی و هرمنوتیک مدرن را در آرای این اندیشمند ایتالیایی مورد واکاوی قرار داده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نشانه شناسیِ هنر اکو، نشانه ی تصویری، یک واحدِ روایی است که در نسبت با جهانِ متن معنا می یابد؛ از این رو در تحلیل های نشانه شناختی، نه بر وجه قراردادی نشانه ها بلکه باید به کاربُردشناسیِ روایت توجه نمود.
بکارگیری هارچوب هرمنوتیک درنوآوری بنیادین معنای محصول؛ نمونه موردی: روش نوآوری طراحی محور در کارگاه آموزشی شرکت باریلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
107 - 114
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به ماهیت نوآوری بنیادین معنا، نتیجه بخش در خلق بازارهای جدید پرداخته می شود و اساس این نوع از نوآوری، برپایه تئوری های هرمنوتیک به عنوان بیان کننده ی تفسیر مولد، برانگیزاننده ی نوآوری معانی در طراحی، مورد بررسی قرارداده می شود. این مقاله ذاتاً مفهومی بوده تا جایی که هدف آن تامین یک ساختار تئوری است تا سایر تحقیقات بر اساس آن قرار گیرند. مقایسه روش های نوآوری تحلیلی و تفسیری، آشکار می سازد که نوآوری موفق، نیاز به پردازش در دو مرحله تحلیل و تفسیر به طور موازی دارد؛ از این رو تلاش می شود مسیر یا روشی درکنار نوآوری تحلیلی به وجود آورده شود. مقایسه این دو روش نوآوری نشان می دهد که مدل تفسیری، در تلاش برای رسیدن به معناهای جدید است ولی اغلب مدل های تحلیلی، به حل مشکل می اندیشند. بنابراین شرکت هایی که در جستجوی معانی بنیادین جدید هستند، می توانند به نوآوری های تفسیری روی آورند. در ادامه، رصدکردن روشی از نوآوری تفسیری در کارگاه نوآوری یک شرکتِ مطرح و موفق روز، و بازخوانی مراحل آن با مفاهیم هرمنوتیک، روشن می سازد زیربنای این ساختارها، عمدتاً مبانی و مفاهیم مطالعات هرمنوتیک هستند. بنابراین اگر مسئولین و سازمان هایی که در بخش نوآوری فعالیت می کنند، پژوهش های بیشتری در این حوزه انجام دهند، به موفقیت های بیشتری در این نوع نوآوری، دست می یابند.
اعتبارسنجی اسکنر فروسرخ به کمک مستندنگاری هندسی بنای تاریخی اعتمادالسلطنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که روش های فعلی برای بازسازی سه بعدی مبتنی بر لیزر یا مبتنی بر عکس (فوتوگرامتری)، گران قیمت یا پیچیده هستند، سنسورهای کم هزینه فروسرخ مانند سنسور ساختاری و سنسور کینکت، وسیله ای امیدوارکننده برای جایگزینی معرفی شده اند. سنسور ساختاری برای مستندنگاری متریک، فناوری نوظهور محسوب می شود، به همین دلیل توانایی های این سیستم برای مستندنگاری میراث فرهنگی بررسی نشده است. همچنین بر اساس خطای معرفی شده برای سنسور ساختاری، اسکنر دقتی بالای 99% در ابعاد اجسام بین m 4/0 تا m 5/3 دارد، لذا برای مستندنگاری میراث فرهنگی مناسب است. به همین منظور هدف اصلی این پژوهش اعتبارسنجی این ادعا بر اساس نمونه موردی های برداشت شده به صورت تجربی آزمایشی است تا مناسب بودن این ابزار برای مستنندنگاری میراث فرهنگی تأیید شود. به عنوان بررسی تجربی آزمایشی سنسور ساختاری ، خانه تاریخی اعتمادالسلطنه مورد مستندنگاری و پردازش قرارگرفته و نتایج به دست آمده از اسکنر با ابعاد واقعی خانه مورد مقایسه قرارگرفته است. لذا یافته های تحقیق بیان می دارد که این سیستم مستندنگاری، برای برداشت و سه بعدی سازی بناهای تاریخی مناسب نبوده و دقت لازم و مورد ادعا را ندارد. همچنین برای بررسی دقت سنسور ساختاری برای مستندنگاری آثار موزه ای، ماکت مسجد امام اصفهان مورد آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان می دهد سنسور ساختاری تنها برای اجسام تاریخی با ابعاد بین تا m 3/0 تا m 2 گزینه مناسبی محسوب می شود و دقت آن بالای 95% است که بر اساس قوانین نقشه کشی کاداستر قابل قبول است. تعداد ابرنقاط در هر برداشت بین 10 3 الی 10 6 نقطه است و ابعاد برداشت با در نظر گرفتن خطای جذر میانگین مربعات تا m 3 5 قابل انجام است و بیشتر از آن اسکنر قابلیت ندارد. آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد با بالا رفتن ابعاد سوژه خطا اسکنر به صورت فزاینده افزایش می یابد.
نقش مساجد و مدارس مذهبی در بنیادگرایی مردم پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
190 - 223
حوزههای تخصصی:
ابوالاعلی مودودی (1903-1979م) از متفکران و اندیشمندان برجسته شبه قاره هند است که افکار او تأثیر بلافصلی بر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان داشته است. مودودی به تحقق آرمانی اسلامی باور داشته است و در اندیشه او مفاهیمی مانند «حاکمیت خداوند»، «نظام سیاسی اسلامی»، «مقابله با غرب»، «لزوم تحقق جامعه اصیل اسلامی»، «آموزش اسلامی»، «جهاد» و مفاهیم دیگری که رنگ و بوی اسلامی دارند، از جایگاه خاصی برخوردارند. با تشکیل کشور پاکستان در سال 1947 میلادی و بازخورد اندیشه های مودودی، این کشور تا به امروز مهدی برای بنیادگرایی اسلامی شناخته شده است. بنیادگرایی اسلامی به عنوان یک ایدئولو ژی دارای مؤلفه ها، گزاره ها و بنیان های فکری سیاسی خاصی است که آن را از سایر ایدئولوژی های قرن بیستم؛ همچون لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم و مانند آن جدا می کند. بنیادگرایی اسلامی به رغم تعدد و تنوعش در عرصه نظریه و عمل در دنیای اسلام بنیان های فکری و سیاسی مشترکی دارد که عبارت اند از: جامعیت و شمولیت دین اسلام، پیوند میان دیانت و سیاست، لزوم بازگشت به اصول و مبنای دین اسلام، برقراری حکومت اسلامی و عمل گرایی و داشتن برنامه و راهبرد عملی برای گذار از وضع نامطلوب غیراسلامی به وضع مطلوب اسلامی است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی که منابع آن براساس روش کتابخانه ایی جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی این مطلب است که اندیشه های مودودی باعث رشد بنیادگرایی اسلامی و بر گروه های مختلف بنیادگرای اسلامی در پاکستان تأثیرگذار بوده است. چنین تأثیرگذاری را می توان در روند هویت یابی اسلامی نظام سیاسی پاکستان، رشد و گسترش احزاب اسلامی، مدارس مذهبی و سازمان ها و گروه های بنیادگرا در این کشور جست و جو کرد. اهداف پژوهش: شناسایی جهت فکری ایدئولوژی بنیادگرایی اسلامی در نظام سیاسی پاکستان. تبیین نقش مستمرر مساجد و مدارس مذهبی در شکل گیری بنیادگرایی مردم پاکستان. سوالات پژوهش: اندیشه های مودودی چه تأثیری بر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان داشته است؟ چگونه می توان نقش مساجد و مدارس مذهبی را در بنیادگرایی مردم پاکستان تبیین کرد؟
جایگاه فن آوری در معماری سنتی و نوین (مطالعه موردی: ایران)
حوزههای تخصصی:
سرعت بالاى تحولات تکنولوژیک در دو دهه اخیر چنان مغلوب کننده بوده است که تبعات گوناگونى در معمارى در پیش داشته و سبب شده است معماران گرایش هاى گوناگونى در امر طراحى و ساخت بناها پیدا کنند. در واقع تکنولوژی، دانش ما را تحت تأثیر قرار داده و شناخت ما را از جهان پیرامون، تغییر داده و باعث شده تا فضاهای معمارى جدیدى را متصور شویم. این پژوهش بر پایه روش تحقیق کیفی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای و مرور منابع الکترونیکی در زمینه تاثیر فناوری و تکنولوژی بر معماری سنتی و نوین ایران انجام شده است. نتایج نشان داد که در معماری سنتی ایران، تکنولوژی در سیستم های سازه ای با توجه به عملکرد بنا، مصالح، شکل و جغرافیای منطقه شامل قوس ها، طاق ها و گنبد بوده و مصالح سنتی شامل مصالح سنگین و ملات چسبنده است ولیکن در معماری مدرن تکنولوژی در سیستم های سازه ای از تنوع بسیار کمی برخوردار بوده آجر هنوز از عناصر اصلی جدا کننده در دیوارها و سقف ها و استفاده از دو سیستم اجرای سقف های طاق ضربی و تیرچه بلوک بسیار متداول است و مصالح عمومی به علت عدم فرهنگ سازی مناسب برای کارفرمایان و عموم مردم شامل فولاد و بتن به صورتی ناقص و ناکارآمد و ابتدایی در حال استفاده است.
کاربست اصول کشاورزی شهری در مقیاس محلات نمونه موردی: محله امام زاده یحیی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
24 - 39
حوزههای تخصصی:
پیوند بین انسان و طبیعت غیرقابل انکار است و بسیاری از مطالعات نشان می دهند که انسان در طبیعت و در جوار سبزینگی در بهترین حالت روانی خود قرار دارد و می تواند به سادگی بسیاری از مشکلات درونی و حتی در بعضی موارد مشکلات جسمی خود را حل کند. اما متأسفانه در شهرهای امروزی سبزینگی مفهومی ازدست رفته است و ازاین رو، ساکنان دسترسی محدودی به طبیعت یا نشانه های آن دارند. کشاورزی شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین در عصر حاضر، تلاش می کند تا انسان و طبیعت را دوباره به یکدیگر پیوند دهد، اما این تنها نتیجه آن نیست. کشاورزی شهری سلامت ساکنان شهر و محلات را افزایش داده و با ایجاد پیوندی قوی بین ساکنان محلات، آنها را به مشارکت اجتماعی در محله تشویق می کند. تأثیرات این باغچه های کوچک شهری از تأثیرات اجتماعی فراتر رفته و با کاهش هزینه مواد غذایی و ایجاد بازارچه هایی برای فروش محصولات، در بُعد اقتصادی نیز مؤثر است. در این مقاله کشاورزی شهری، اصول و شاخص های آن و در نهایت کاربست کشاورزی شهری در مقیاس محلات تدوین شده است. پژوهش حاضر، از نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و کاربردی است. این نوشتار با تکیه بر نتایج تحقیقات پیشین و با بهره گیری از روش اسنادی و تحلیل نتایج آنها، به مدل کاربردی پژوهش دست یافته است. نمونه مورد بررسی، محله امام زاده یحیی واقع در منطقه 21 شهرداری تهران است و برای بررسی متغیرهای پژوهش، از روش برداشت میدانی و پرسش و ابزار پرسش نامه نیمه باز استفاده شده است. حجم جامعه آماری 061 نفر بوده و داده ها با نرم افزار اس.پی.اس.اس (SPSS) به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که کشاورزی شهری بیشترین تأثیر را در ابعاد اقتصادی خانوار مانند افزایش میزان پس انداز و ایجاد شغل دارد و در ابعاد اجتماعی بر افزایش استفاده از فضاهای جمعی، افزایش امنیت محیطی و کاهش افسردگی تأثیر دارد و در بُعد سلامت نیز باعث سهولت در دسترسی به غذای سالم می شود.
یشنهاد یک چهارچوب ارزشیابی سیاست عمومی: به کارگیری در تحلیل سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۳
95 - 110
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به دلایلی چون تمرکز فعالیت های گوناگون در آن به کلان شهری پرجمعیت با مشکلات ناشی از تمرکز شدید جمعیت تبدیل شده که هر مخاطره طبیعی نیز پیامدهای غیرقابل کنترلی در آن دارد. در این وضعیت، سیاست گذاری برای سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران از دهه 1340 شمسی در دستور کار سیاست گذاری این شهر قرار گرفته است. پرسش اصلی در این مقاله این است که چگونه می توان چهارچوبی برای ارزشیابی سیاست عمومی پیشنهاد نمود تا با به کارگیری آن سیاست های سازماندهی تمرکز جمعیت در تهران را در طول یک دوره مشخص زمانی، تحلیل نمود. برای پاسخ دادن به این پرسش فرایندی سه مرحله ای پیموده می شود: در مرحله نخست با به کارگیری روش شاخص سازی، انگاشت ارزشیابی سیاست به عناصری قابل ردیابی تبدیل و چهارچوبی قابل سنجش برای آن پیشنهاد می شود. در مرحله دوم تصمیم های مرتبط با سازماندهی تمرکز جمعیت و فعالیت در شهر تهران که پشتوانه حقوقی پیدا کرده اند با ردیابی متون قانونی بازبینی می شوند و در مرحله سوم این تصمیم ها با به کارگیری چهارچوب پیشنهادی ارزشیابی سیاست، موررد سنجش قرار می گیرند. برونداد نهایی این است که سیاست سازماندهی تمرکز جمعیت در شهر تهران در فاصله دهه 1340 تا 1390 اگرچه توانسته بر کاهش تمرکز جمعیت و فعالیت های تولیدی-خدماتی در این شهر اثرگذار باشد، اما از جنبه ایجاد اثرات جانبی ناخواسته، دستیابی به اهداف، انسجام درونی و سازگاری بیرونی دارای کاستی است.
تبیین عدالت جنسیتی در فضاهای شهری مطالعه موردی: فضای شهری مجموعه خواهر امام رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
115 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی دلایل تغییر و کاهش عدالت جنسیتی در استفاده از فضای پیرامون مجموعه خواهر امام رضا (ع) پس از اجرای طرح توسعه جدید است. روش شناسی پژوهش، انتقادی است، جهت اجرای عملیات تحقیق از روش مردم نگاری انتقادی بهره گرفته شده است و داده های تحقیق در این مطالعه با استفاده از روش های مشاهده مشارکتی و تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شده اند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی با توجه به رویکرد انتقادی پژوهش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف استفاده شد. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند (روش گلوله برفی) و نیز تکنیک اشباع نظری، بیست وپنج نفر از بانوان 20 تا 40 سال محله ساغریسازان و مطهری رشت در این مطالعه شرکت کردند و ادراک و توصیف های آنها نسبت به فضای شهری مجموعه خواهر امام شهر رشت مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با استفاده از روش" تحلیل گفتمان انتقادی" تحلیل داده ها در سه سطح توصیف (آشکارسازی گزاره ها و محتوای ظاهری)، تفسیر (تعامل بین مصاحبه و بافت) و تبیین (تأثیر دوسویه ساختارها و گفتمان) صورت گرفت؛ نتایج و یافته های پژوهش نشان داد که در طراحی فضای شهری مذکور دیدگاه ها و نیازهای تمامی استفاده کنندگان از فضا دیده نشده و به دلیل وجود اعمال قدرت های تک بعدی مردانه در بازطراحی فضا، موجبات کاهش حضور بانوان و متعاقباً عدالت جنسیتی را در برداشته است.
آسیب شناسی محیط آموزش و اشتغال زنان سرپرست خانوار با رویکرد روان شناسی محیطی
حوزههای تخصصی:
توجه به چگونگی وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی افراد، نمایان گر سطح توسعه یافتگی هر جامعه ای می باشد. لذا بررسی مشکلات مربوط به زنان سرپرست خانوار و خودسرپرست به عنوان قشری از جامعه که نیازمند حمایت از سوی افراد، گروه ها، نهاد ها و سازمان های مختلف می باشند، ضروری است. در همین راستا کلید واژه توانمندسازی برای این قشر از جامعه با هدف مرتفع کردن مشکلات آنان و به دنبال آن دست یابی به توسعه اجتماعی می باید مدنظر قرار گیرد. بدین معنا که، توسعه را نه تنها در بعد مادی و اقتصادی جست وجو کند بلکه به عنوان ارزش و معیاری چند وجهی تمامی ابعاد زندگی زنان سرپرست خانوار را دربر گیرد. تا به حال به دلیل عدم شناخت صحیح و فقدان نگاه چند جانبه به موضوع زنان سرپرست خانوار صرفاً به تسکین های موقتی اکتفا شده و راه حل پایداری ارائه نشده است. به همین طریق توجه به کیفیت کالبدی و معماری محیط های آموزشی و اشتغال آنان از موضوعاتی است که مغفول مانده است. بنابراین رویکرد روان شناسی محیطی به عنوان علم تجزیه و تحلیل روابط متقابل محیط و انسان، می تواند جهت ارتقاء مطلوبیت فضایی و کالبدی چنان محیط هایی به کار گرفته شود. حال مسئله اصلی دراینجا این است که چگونه می توان با استفاده از ظرفیت های معماری در ایجاد محیطی مناسب، در تسهیل مشکلات آنها تأثیر گذاشت. براین اساس سعی براین است که با مطالعات کتابخانه ای و روشی تحلیلی – توصیفی، به درکی درست از رابطه معماری و محیط دست یافت و علاوه بر شناخت بعد معماری و هنری یک فضای مطلوب آموزشی و اشتغال، اهمیت ایجاد فضایی متناسب با این قشر از جامعه را مورد توجه قرار داد.
اصول تجهیز در انطباق پذیری و استفاده مجدد میراث معماری صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
23-31
حوزههای تخصصی:
بازاندیشی در نسبت طراحی شهری و برنامه ریزی: بازگشت به ریشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
15 - 31
حوزههای تخصصی:
تفاوت گذاری و تمایز فزاینده یِ مابین برنامه ریزی و طراحی شهری چگونه شکل گرفته و سپس بسط یافته است؟ مقاله با تمرکز بر این پرسش، به مناسبت و تا جایی که منطق بحث اقتضا می کند، مقدمات این تمایز را از منظر نئولیبرالیسم، رقابت پذیریِ جهانی و الگوواره یِ نوشهرگرایی به مثابه یِ چارچوب های نوینِ تفکر و آگاهی در عرصه یِ مطالعات شهری توضیح خواهد داد. رویارویی برنامه ریزی و طراحی شهری از این منظرْ نیازمندِ توضیحی است که در این پژوهش از مجرای اشاره و مناقشه ای در ماهیّتِ طراحی شهری و کشمکش بنیادین مابینِ «علم» و «طراحی» تشریح خواهد شد. مقاله به لحاظ روش شناسی دارای ماهیت تبیینی اکتشافی است و کشف روابط علّیِ موضوعِ پژوهش یعنی بررسی چرایی شکل گیریِ تمایل فزاینده به تفاوت گذاری مابین طراحی شهری و برنامه ریزی برای سنجش گری آن، چارچوب اساسی مقاله را تشکیل می دهد. دریافت و توضیح روند «استقلال طراحی شهری» و مطرح شدن انگاشت هایی هم چون حکمروایی به جای تجویز برنامه ریزانه و تالی های آن، زمینه را برای این ادعا فراهم می کند که طراحی شهری می بایستی به ریشه ها و خاست گاه خود به مثابه یِ زیرمجموعه یِ کاربست برنامه ریزی بازگردد. در شرایطی که می بایست نظام آموزشی شالوده ای نو در عرصه یِ مطالعات شهری بر مبنای ارزش های برنامه ریزی هم چون عدالت اجتماعی و منافع همگانی برای درک ماهیت مشکلات شهری در دوران جدید فراهم می کرد، ایده ئولوژی های جزم اندیشی هم چون نوشهرگرایی به واسطه یِ چرخش به سمتِ طراحی شهری، جانشین ارزش های برنامه ریزی شده و راه برای تبیین دقیق مشکلات یاد شده دشوار و در برخی موارد مسدود کرده است. فراخوان بازگشت به برنامه ریزی و احیای جایگاهِ واقعیِ طراحی شهری، راه کار ارائه شده در این مقاله است؛ به طوری که همراه مضامینی هم چون سرزندگی و حس مکان، مفاهیم عمیق تر در حوزه یِ عدالت محیطی، اجتماعی، انصاف اجتماعی اقتصادی و قومی در ارتباط با تفاوت ها، تنوع ها و پایداریِ بوم شناختی نیز مورد توجه طراحی شهری قرار گیرد.
واکاوی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی شهر آمل با تأکید بر عناصر کالبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
179 - 202
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از مهمترین بخش های شهرها جهت استفاده زنان، تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرند که گاهی نقش عوامل بازدارنده را در استفاده از این فضاها بازی می کنند. هدف از این تحقیق سنجش عامل احساس امنیت در فضاهای شهری برای زنان می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش جزء پژوهش های توصیفی -تحلیلی به شمار می رود. مطالعات نظری این تحقیق با بهره گیری از تحقیقات پیشین و مرور بر ادبیات موضوع، تکمیل و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته به گردآوری اطلاعات انجامید. سؤالات پرسشنامه شامل 61 سؤال در مورد فضاهای عمومی شهر آمل طراحی و بین 450 نفر از پاسخگویان توزیع و تکمیل شد. داده های بدست آمده در محیط Spss با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنوف و آزمون کروسکال والیس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفاوت معناداری بین مؤلفه های احساس امنیت و نگرش زنان وجود دارد. همچنین نتایج آزمون ها بیانگر این است که در خیابان ها و پارک ها کمترین احساس امنیت و در میادین بیشترین میزان رضایت از مقوله امنیت در بین زنان وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری میان متغیرهای زمینه ای چون سن، تحصیلات، شغل و میزان دفعات استفاده از فضاهای عمومی و احساس امنیت زنان وجود دارد.
بهره گیری از تحلیل های شبکه - فرم مبنا به منظور سنجش میزان تاب آوری کالبدی بافت محلات شهری (نمونه مورد پژوهی: محله سنگلج تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۸
47 - 65
حوزههای تخصصی:
کشور ایران با توجه به موقعیت جغرافیایی، سیاسی و سوق الجیشی خود، در منطقه ای پرخطر به لحاظ بلایای طبیعی و حملات نظامی است. در این میان تاب آوری شهری به عنوان مبحثی نوظهور در موضوع طراحی و برنامه ریزی ایمن، سعی برآن دارد تا راهکارهایی جهت افزایش بهره وری و کاهش آسیب پذیری فضاهای شهری ارایه دهد. در پژوهش حاضر تاب آوری کالبدی در مقیاس محلات شهری مورد بررسی و سنجش قرار گرفته است. روش استفاده شده در این پژوهش برای شناسایی عوامل تاثیرگذار و میزان اثربخشی آن ها، ابتدا به صورت اکتشافی، توصیفی-تحلیلی و با استفاده از تکنیک مطالعات کتابخانه ای بوده است؛ سپس با تقسیم بندی عناصر به دو دسته عناصر شبکه ارتباطی و عناصر فرمیک پرسشنامه ای به روش دلفی تدوین گردید و در اختیار متخصصین قرار گرفت و در نهایت وزن موثر هر معیار در تاب آوری استخراج شد. بر طبق وزن، معیارها اولویت بندی و وضعیت مطلوب هریک (براساس نتایج پرسشنامه) ارایه شد. سپس هریک از معیارها در نرم افزار ARCMAP و با استفاده از ابزار NETWORK ANALYST مورد سنجش قرار گرفته اند. همچنین از تحلیل های گراف- محور چیدمان فضا در نرم افزار DEPTHMAP جهت بررسی میزان اتصال پذیری، هم پیوندی و سایر متغیرهای تحلیل شبکه استفاده شده است. نتیجه حاصل پژوهش آن است که پس از همپوشانی معیارهای موجود در هر دو دسته، میزان تاب آوری در هر قطعه و بلوک سنجش گردیده و با مقایسه با وضعیت مطلوب، بلوک هایی با بیشترین میزان آسیب پذیری شناسایی شده اند. در نهایت راهبردها و سیاست هایی متناسب با هدف ارتقای تاب آوری کالبدی به صورت موضعی و با توجه به نتایج برآمده برای هر بلوک ارایه گردیده است.
شمایل نگاری پوشش و آرایه های زن قاجار به روایت تابلوی «دختر با طوطی» اثر مهرعلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم دی ۱۳۹۸ شماره ۷۹
29 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: درتاریخ هنرایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و پیکرنگاری به عنوان شاخه ای برجسته از نقاشی در دوره حکومت فتحعلی شاه قابل تأمل است. دراین دوره زنان، به عنوان یکی از سوژه های اصلی نقاشان، غالبا بدون حجاب ، با آرایشی غلیظ، و آراسته به زیورآلات بسیار تصویر شده اند. مهرعلی یکی از نقاشان شاخص این دوره است که، علاوه بر پیکرنگاری از شخص شاه، تعداد اندکی از زنان قاجاری را نیز به تصویر کشیده است. در تابلوی «دختر با طوطی» منسوب به مهرعلی نقاش دربار فتحعلی شاه، پوششی متفاوت از آنچه به عنوان پوشش رایج زنان قاجار است مشاهده می شود. هدف: هدف این تحقیق تحلیل پوشش و آرایه های زن در تابلوی مهرعلی و میزان هم سویی آن با پوشش و آرایه های متداول زنان قاجار از منظر شمایل نگاری است. بدین منظور سعی شده است تا، از طریق توصیف و تحلیل مضمون های واقع در این اثر، لایه های پنهان در آن آشکار شود. این مقاله در پی یافتن دلیل انتخاب پوشش و زیورآلات در نقاشی این زن است. روش تحقیق: این تحقیق به صورت کیفی (توصیفی-تحلیلی) و به روش تحلیل محتوایی صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق براساس رویکرد شمایل نگاری مکتب اروین پانوفسکی1 و منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش مخاطب را با نوع متفاوتی از پوشش زنانه آشنا می کند که کمتر شباهتی با البسه رایج زنان قاجاری دارد و در اسناد و کتب تاریخی نیز اشاره ای به آن نشده است. نوع پوشش تصویرشده در تابلوی مهرعلی تحت تأثیر لباس زنان هندی در عصر گورکانیان است و شیوه آرایش زن در تابلوی مورد نظر متأثر از ادبیات و بازنمایی تشبیهات آن در نقاشی است.
گره در گنبدهای ایرانی؛ نمونه موردی مسجد حکیم
حوزههای تخصصی:
گره ها از پیشرفته ترین آرایه های پوشاننده سطح در معماری ایرانی-اسلامی می باشد. این الگو در ادوار تاریخی ایران و سایر فرهنگ های جهان اسلام نسبت به پیشرفت های که در علوم ریاضی صورت می گرفت توسعه های فروانی یافته است. گسترش گره با سطح تخت مطابق است. اما سطح کروی دارای که یکی از نمونه های آن در معماری گنبدها هستندکه دارای ساختاری است که گره با آن سازگاری ندارد. با این حال گنبدهای متعددی وجود دارد که با گره پوشانیده شدند که یکی از آن ها گنبد مسجد حکیم می باشد. از آن رو که معماری ایرانی متکی بر آموزشی سینه به سینه بود این راه کارها غیر مکتوب و ناشناخته باقی مانده اند. از این رو این تحقیق سعی دارد تا با بررسی این گنبد راه کار استفاده شده در این گنبد در زمینه انتقال گره را کشف کند تا یک روش به روش های کشف شده در مورد انتقال گره به سطوح گنبدی بیفزاید تا در انتقال گره به سطوح معماری معاصر مورد استفاده قرار بگیرد که در این تحقیق با محوریت پرسش های: که چه تمایزی بین سطح تخت و گنبد در انتقال گره وجود دارد؟ و از چه راه کاری برای انتقال گره در گنبد مسجد حکیم اصفهان استفاده شده است؟ با استفاده از روش توصیفی تحلیل به جمع آوری اطلاعات از طریق پیمایش های میدانی و مطالعه منابع مکتوب پرداخته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که کاشیکاری مبتنی بر اصول چهارگانه تقارن است که برای نگاشت شدن با صفحه اقلیدوسی سازگاری دارد و به دلیل تغییر در تراکم مقطع عرضی گنبد نگاشت گره با آن سازگاری ندارد. به این خاطر در گنبد مسجد حکیم، گره ها در مقطع عرضی گنبد از یک دیگر منفصل شده و به گونه ای تنظیم شدن تا با تعریف شمسه مجازی پیوسته به نظر برسند.
امکان سنجی تهیه کمپوست از پسماندهای شهری؛ مطالعه موردی منطقه چهار تهران
حوزههای تخصصی:
کاربریهای شهری در شهر تهران به لحاظ نظری تا حد زیادی توجیه کننده مقدار و شکل زائدات جامد شهر است. با توجه به مطالعات صورت گرفته در این تحقیق سعی بر این است که همبستگی کاربری های شهری با زباله تولیدی مشخص شود. نتایج بررسی های آماری همبستگی بالایی بین کاربری ها و زباله تولیدی نمایان ساخت، به طوری که با فرض کردن کاربری ها به عنوان متغیر مستقل و زباله تولیدی هر کاربری به عنوان متغیر وابسته، همبستگی آن ها را به روش های رگرسیون Inter و Stepwise مورد بررسی قرار داده، به نتایج معناداری دست یافته شد. در تحلیل مکانی – فضایی از موضوع نیز وابستگی های مکانی – فضایی مقدار و شکل زائدات در مناطق مختلف با بهره گیری از آمار کل زائدات عمده شهر تهران به اثبات رسید و در نهایت نتیجه به دست آمده توجیه کننده این امر بود که کاربری های شهری تهران، زباله تولیدی آن را به لحاظ مقدار و شکل زباله توجیه می نماید. همچنین در این تحقیق با استفاده از آمار مربوط به جمعیت ساکن و تولید و تفکیک پسماند به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی، به بررسی میزان پسماند تفکیک شده در منطقه 4 شهر تهران طی سال های 89 تا 92 پرداختیم و در این راستا نتیجهگیری و پیشنهادها ارائه گردید.
در جست وجوی فصلِ مشترکِ فرایندهای بازنماییِ تصویری (جستاری نشانه شناختی در تصویر)
حوزههای تخصصی:
فرایندهای بازنماییِ تصویری از مسئله سازترین و درعین حال مهم ترین موضوعاتی اند که در هنرهای تجسمی با آنها مواجهیم. اندیشمندان بسیاری راجع به آنها سخن رانده و هرکدام از وجهی به این موضوع نگریسته و نظریاتی را ارائه کرده اند و هرکدام از این نظریات نیز باب بحثی را گشوده و منجر به بحث هایی دیگر شده است که گاه بسیار ریشه ای اند. ناگفته پیداست که چنین وسعتی ملزممان می کند که در جستاری به فصلِ مشترکِ شماری از اصلی ترین این دیدگاه ها بپردازیم. آنچه در این جستار صورت پذیرفته است بررسی شماری از مهم ترین این نظریه ها بر مبنای نشانه شناسی چارلز سندرز پیرس است؛ به این قصد که دریابیم آیا می توانیم فصلِ مشترکی، هرچند نه چندان محدود، بینِ این نظریات یافته و آیا نهایتاً می توانیم نوعِ خاصی از مخاطب را تعریف کنیم. نتیجه ای که از این جستار حاصل شد این بود که نظریه های مورد بحث مان، نوعِ خاصی از مخاطب را به ما معرفی می کنند که همانا مخاطبی واکنشی است و نمی تواند تغییری در تصویرِ روبه رویش ایجاد کند. فلذا این نظریات، با تمامیِ تفاوت های ریز و درشتی که دارند، از احوالِ ذهنیِ مخاطبی برایمان می گویند که تصمیم ندارد دست به کار شده و مناسبات بازنمودی را دگرگون کند. او مخاطبی است اهل اندیشه ورزی و گویی این اندیشه ورزی هیچ گاه قرار نیست به کنشی فیزیکی بی نجامد.