مطالب مرتبط با کلیدواژه

جایگاه مخاطب


۱.

در جست وجوی فصلِ مشترکِ فرایندهای بازنماییِ تصویری (جستاری نشانه شناختی در تصویر)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی پیرس بازنمایی تصویری جایگاه مخاطب بازنماییِ نشانه-بنیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۸۶
فرایندهای بازنماییِ تصویری از مسئله سازترین و درعین حال مهم ترین موضوعاتی اند که در هنرهای تجسمی با آنها مواجهیم. اندیشمندان بسیاری راجع به آنها سخن رانده و هرکدام از وجهی به این موضوع نگریسته و نظریاتی را ارائه کرده اند و هرکدام از این نظریات نیز باب بحثی را گشوده و منجر به بحث هایی دیگر شده است که گاه بسیار ریشه ای اند. ناگفته پیداست که چنین وسعتی ملزممان می کند که در جستاری به فصلِ مشترکِ شماری از اصلی ترین این دیدگاه ها بپردازیم. آنچه در این جستار صورت پذیرفته است بررسی شماری از مهم ترین این نظریه ها بر مبنای نشانه شناسی چارلز سندرز پیرس است؛ به این قصد که دریابیم آیا می توانیم فصلِ مشترکی، هرچند نه چندان محدود، بینِ این نظریات یافته و آیا نهایتاً می توانیم نوعِ خاصی از مخاطب را تعریف کنیم. نتیجه ای که از این جستار حاصل شد این بود که نظریه های مورد بحث مان، نوعِ خاصی از مخاطب را به ما معرفی می کنند که همانا مخاطبی واکنشی است و نمی تواند تغییری در تصویرِ روبه  رویش ایجاد کند. فلذا این نظریات، با تمامیِ تفاوت های ریز و درشتی که دارند، از احوالِ ذهنیِ مخاطبی برایمان می گویند که تصمیم ندارد دست به کار شده و مناسبات بازنمودی را دگرگون کند. او مخاطبی است اهل اندیشه ورزی و گویی این اندیشه ورزی هیچ گاه قرار نیست به کنشی فیزیکی بی نجامد.
۲.

سیر دگرگونی ساختاری موسیقی جان کِیج (مطالعه موردی: آهنگ سازی، نُت نویسی، جایگاه مخاطب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان کِیج موسیقی قرن بیستم آهنگ سازی نُت نویسی جایگاه مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۵
جان کِیج با گریز از سنّت های موسیقی گذشته و فرارَوی از مرزهای متعارف آن، بر فکر و عمل موسیقایی نیمه دوم قرن بیستم تأثیر عمیقی داشت. این تأثیرگذاری، به واسطه همکاری وی با جنبش های نوظهور آوانگارد معاصرش و تأثیرپذیری از آنها و همچنین نوآوری ها و ابتکارات متعدّدی بود که منجر به شکل گیری گستره وسیعی از آثار بسیار متنوع و خلاقانه در طول دوران حرفه ایِ او شد. امّا پژوهش های اندکی، روند تاریخی و عوامل مؤثر بر تحولات ساختاری آثار موسیقایی وی را به منظور تبیین سیر و چگونگی این تحولات ساختارشکنانه، مورد توجّه قرار داده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، سعی در بررسی سیر تحول ساختار موسیقی کِیج در سه سطح آهنگ سازی، نُت نویسی و جایگاه مخاطب، در طول دوران حرفه ای وی، نموده است. پژوهش حاضر در سیر تاریخی، طبقه بندی شده در سه نقطه عطف، نشانگر گذار به تجارب و ساختاری نامتعیّن، باز و نامحدود در موسیقی است. در بُعد تحلیلی نیز، کِیج، با کاربَست اصوات و ابزار روزمره، نویز و سکوت به عنوان مواد موسیقایی، طرح مقولات هم زمانی و مکان در موسیقی، دوری جُستن از تخصّص گرایی در آهنگ سازی، نُت نویسی گرافیکی و نامتعیّن و دخیل نمودن اجراگر و مخاطب در شکل گیری اثر، به ساختارشکنی و بازتعریف مجدّدِ معنای موسیقی دست می زند.