فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۸۱ تا ۷٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵
81 - 92
حوزههای تخصصی:
امنیت در فضاهای شهری به عنوان یک مساله مهم و نیاز شهروندان مطرح بوده و در این باره عوامل بسیاری همچون نظم محیط، حس تعلق و دلبستگی می تواند اثر گذار باشد به همین سبب در این پژوهش رابطه ساختاری نظم محیط با امنیت فضای شهری با وا سطه گری حس تعلق و دلبستگی به مکان در قالب یک مدل عالی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حا ضر از نوع همبستگی بوده و با ا ستفاده روش های مدل یابی روابط ساختاری صورت میپذیرد هم چنین به منظور سنجش ارتباط در بین جامعه نمونه، از مطالعات میدانی (فن پرسشنامه) استفتده شده است نتایج تحقیق حاکی از آن دارد که مدل با داده های پژوهش برازش مناسب داشته و نظم محیط، حس تعلق و دلبستگی به مکان به صور مستقیم امنیت فضای شهری و اجتماعی شهروندان را پیش بینی می نماید هم چنین نظم فضا با واسطه حس تعلق و دلبستگی به مکان امنیت فضا را به صور غیرمستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم پیش بینی می نماید. در این میان مسیر مستقیم نظم محیط به حس تعلق به مکان، و نظم محیط به دلبستگی به مکان نیز معنادار بود این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها نظم محیط پیش بینی کننده امنیت فضای شهری و اجتماعی شهروندان است بلکه می توان از طریق حس تعلق و دلبستگی به مکان به میزان بیشتری از سطح امنیت در فضای شهری رسید.
کارکردهای اجتماعی ژانر سینمایی سامورایی از دو منظر ایدئولوژیک و آئینی-اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی ژانرهای سینمایی همواره واقعیت های ارزشمندی را در مورد جامعه ی میزبان بیان می کند. از این رو، یکی از کارکردهای اساسی هر ژانری، کارکردهای اجتماعی آن است. ژانر سامورایی یا چامبارا، از مشهورترین و معتبرترین ژانرهای غیرهالیوودی سینماست که گرچه پتانسیل پژوهشی بالایی دارد، اما هیچ گاه چنان که باید مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است. از سوی دیگر با عطف به شباهت های فرهنگی ایران و ژاپن و نیز همگام با توسعه ی گفتمان ژانری در کشور، تحقیق در این زمینه خالی از فایده نخواهد بود. مسأله ی اصلی مقاله ی حاضر این است که ژانر سامورایی چگونه با جامعه ی ژاپن ارتباط برقرار می کند. هدف از طرح چنین پرسشی، آشکارسازی کارکردهای اجتماعی ژانر سامورایی است. روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به دو روش مشاهده ای و کتابخانه ای صورت گرفته است. همچنین رویکرد نظری آن مبتنی بر نظریه ی ژانر در سینما و خاصه نگره ی معنایی-نحوی ریک آلتمن است که به موجب آن کارکردهای اجتماعی را در دو حیطه ی ایدئولوژی و آیین-اسطوره می کاوند. نتیجه این که چامبارا در زمینه ی ایدئولوژی برخلاف تصورات تقلیل گرایانه نمایان گر متنی یکدست نیست بلکه در طول چند دهه حیات خود، به سبب تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. جنبه ی آیینی-اسطوره ای چامبارا، هم ریشه در ارزش های حاکم بر جامعه ی ژاپن عصر فئودالیته دارد که عاقبت زمینه ساز سقوط ژانر شد.
جستاری در باب معماری مبتنی بر حکمت متعالیه
حوزههای تخصصی:
کم توجهی به ریشه های بنیادین معماری ایرانی اسلامی، موجب بیگانگی معماری کنونی با بنیادهای مفهومی آن شده است. با تعمق در معماری ایرانی اسلامی، اصول و تفکر ویژه ی مستتر در حکمت اسلامی ایران هویدا می گردد. با شناخت و تلفیق این اصول با ضرورت های زندگی امروز، علاوه بر حفظ ارزش های معماری ایرانی، می توان به رویکردی نو برای طرح معماری دست یافت. این امر طبعاً در سایه شناخت حکمت متعالیه که عالی ترین و کامل ترین درجه را در سیر حکمت اسلام دارد، و همچنین استنباط از آن و سپس تجلی در قالب کالبد معماری میسر می گردد. شناخت کامل این امر، با بیان مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی که بر پایه الگوهای چهارگانه شناخت استوار است به مرحله ظهور می رسد، لذا هدف در پژوهش حاضر، شناخت معماری ایرانی اسلامی، مبتنی بر حکمت متعالیه بر طبق الگوهای چهارگانه شناخت و در قالب مفاهیم، مبانی، الگو و مصداق می باشد. روش در پژوهش حاضر، تحلیلی تاریخی است که در چارچوب حکمت متعالیه و معماری ایرانی اسلامی صورت پذیرفته و با تکیه بر جمع آوری اطلاعات اسنادی و در زمره تحقیقات کیفی قرار می گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش به صورت دو مفوم عام بر پایه حکمت متعالیه و مفهوم خاص بر پایه معماری ایرانی اسلامی و مبانی متعدد مستخرج شده از این دو مفهوم، در قالب جدول تنظیم گردیده است. این نتایج بیانگر این موضوع است که، با بازشناسی مفاهیم معماری ایرانی اسلامی و توصیف و تحلیل آن از منظر حکمت متعالیه می توان بر مبنای الگوهای چهارگانه شناخت، به الگوها و در نهایت مصداق هایی دست یافت، که می تواند در تداوم مفاهیم معماری ایرانی اسلامی بر اساس سنت فکری و حکمی تاثیر گذار باشد.
بررسی تحقق پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نقش نهاد شهرداری(مورد مطالعه: شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
مسائلی همچون رشد روز افزون جمعیت شهری، شهری شدن جوامع، جهانی شدن و ضرورت پاسخگویی و شهروند مداری، مدیران و تصمیم گیرران را برس سروی بهرهگیری از روشهای مطلوب در زمینس مدیریت شهری سوق داده است؛ یکی از روشهای مطرح در در این زمینس حکمروایی خوب شرهری اسرتب برر پایرس اورو و اهداف حاکم بر حکمروایی خوب شهری دولت ها بس تنهایی قادر بس پاسخگویی نیازهای جدید نیستند و ضروری است با افزایش انعطاف و قابلیرت هرای خرود از طریر جذب نیروهای فعا در نهادهای عمومی و درگیر نمودن شهروندان در مراحل تصمیم سازی و تصمیمگیری بس عنوان ذینفعان اورلی، تروان پاسرخگویی برس نیازهرای جدید را افزایش دهندب بطور کلی این الگوی جدید از طری بهرهگیری از ظرفیت های جامعس در بخش های دولتی، خصووی و مدنی و نیرز برا تیویرت تروان سرازمانی، ارائس خدمات مطلوب را محی خواهد نمودب از اینرو این پژوهش در پی بررسی تحی پذیری حکمروایی خوب شهری با تأکید بر نیش نهراد شرهرداری در شرهر تبریرز میباشدب در این راستا تدوین سازوکار بررسی و سنجش وضعیت مدیریت مطلوب شهری در شهرداری تبریز بر اساس شاخصهرای حکمروایری خروب شرهری بعنروان مسالس اولی این پژوهش بس شمار میآیدب کس با استفاده از روش توویفی- همبستگی بس آن خواهیم پرداختب یافتسهای پرژوهش نشران مری دهرد کرس شرهر تبریرز در گرداب مدیریت بخشی و سلولی و نگرش از بالا بس پائین گرفتار گردیده است و از مردیریت ناکارآمرد، ضرعا سراختاری و نهرادی در اداره امرور شرهر رنر مری بررد و مسئولان و سازمانهای درگیر در اداره امور شهر جهت بهبود این وضعیت و برون رفت از وضعیت فعلی میبایست با بس حداقل رساندن و کراهش نیراض ضرعا در امرر مدیریت و کنار گذاشتن تعصبات طایفسای و در نهایت مشارکت گرایی شهری، زمینس حکمروایی خوب شهری را در این شهر فراهم آورندب
نقدی بر کتاب «تحقیق در معماری منظر: روش ها و روش شناسی»، مصادره کردن مفاهیم به نفع موضعی عملگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۸
54 - 56
حوزههای تخصصی:
در این کتاب، معماری منظر با تعابیر مختلفی همچون حوزه، اینتر ، مولتی و ترنس دیسیپلینی، در مرز میان سه امپراتوری علوم طبیعی، اجتماعی و هنر عنوان شده است. از طرفی با تفکیک «تحقیق [برای] پروژه » از «پروژه تحقیقاتی »، تحقیق آکادمیک را تعریف و از غیرآکادمیک جدا می کند. تحقیقی که به ضرورت باید شاهدپایه، دقیق و خلاقانه باشد. ازاین رو ویژگی مرزی معماری منظر یک تیغ دو لبه عنوان شده است. چراکه تفاوت تعاریف فنی و زاویه نگاه های سه امپراتوری دخیل در آن ممکن است آشوب ایجاد کند. آشوبی که هم می تواند به خلاقیت، هم می تواند به کم توانی منجر شود. برای این مشکل، پیشنهاد کتاب یک رویکرد روندی است. درواقع در این کتاب برای ویژگی های متمایز تحقیق در معماری منظر و مشکل های خاص آن -که به خوبی به برخی از مهم ترین آن ها اشاره شده- موضعی عملگرا اتخاذ و پیشنهاد شده، که محور نقد حاضر است.
کاربست اصول کشاورزی شهری در مقیاس محلات نمونه موردی: محله امام زاده یحیی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۶
24 - 39
حوزههای تخصصی:
پیوند بین انسان و طبیعت غیرقابل انکار است و بسیاری از مطالعات نشان می دهند که انسان در طبیعت و در جوار سبزینگی در بهترین حالت روانی خود قرار دارد و می تواند به سادگی بسیاری از مشکلات درونی و حتی در بعضی موارد مشکلات جسمی خود را حل کند. اما متأسفانه در شهرهای امروزی سبزینگی مفهومی ازدست رفته است و ازاین رو، ساکنان دسترسی محدودی به طبیعت یا نشانه های آن دارند. کشاورزی شهری به عنوان یکی از رویکردهای نوین در عصر حاضر، تلاش می کند تا انسان و طبیعت را دوباره به یکدیگر پیوند دهد، اما این تنها نتیجه آن نیست. کشاورزی شهری سلامت ساکنان شهر و محلات را افزایش داده و با ایجاد پیوندی قوی بین ساکنان محلات، آنها را به مشارکت اجتماعی در محله تشویق می کند. تأثیرات این باغچه های کوچک شهری از تأثیرات اجتماعی فراتر رفته و با کاهش هزینه مواد غذایی و ایجاد بازارچه هایی برای فروش محصولات، در بُعد اقتصادی نیز مؤثر است. در این مقاله کشاورزی شهری، اصول و شاخص های آن و در نهایت کاربست کشاورزی شهری در مقیاس محلات تدوین شده است. پژوهش حاضر، از نوع تحقیق توصیفی تحلیلی و کاربردی است. این نوشتار با تکیه بر نتایج تحقیقات پیشین و با بهره گیری از روش اسنادی و تحلیل نتایج آنها، به مدل کاربردی پژوهش دست یافته است. نمونه مورد بررسی، محله امام زاده یحیی واقع در منطقه 21 شهرداری تهران است و برای بررسی متغیرهای پژوهش، از روش برداشت میدانی و پرسش و ابزار پرسش نامه نیمه باز استفاده شده است. حجم جامعه آماری 061 نفر بوده و داده ها با نرم افزار اس.پی.اس.اس (SPSS) به صورت توصیفی و تحلیلی بررسی شده اند. نتایج نشان می دهد که کشاورزی شهری بیشترین تأثیر را در ابعاد اقتصادی خانوار مانند افزایش میزان پس انداز و ایجاد شغل دارد و در ابعاد اجتماعی بر افزایش استفاده از فضاهای جمعی، افزایش امنیت محیطی و کاهش افسردگی تأثیر دارد و در بُعد سلامت نیز باعث سهولت در دسترسی به غذای سالم می شود.
بررسی تناسب و ترکیب بندی سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته درآرامستان ارامنه جلفای اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
53 - 67
حوزههای تخصصی:
سنگ مزارهای آرامستان ارامنه ی جلفای اصفهان با گنجینه ای از نگاره های فرشتگان و نقوش دیگر، از دوران صفوی و در طی چند قرن بستر هنر آفرینی هنرمندان و حجاران بوده است ، که با استفاده از تناسبات، ترکیب بندی ها و شکل های گوناگون ایجاد شده اند. ارزش روابط موجود در سنگ مزارها و کمبود پژوهش های صورت گرفته اقتضا می کند تا در عرصه ی نگهداری و بررسی آن تلاش بیش تری صورت گیرد. روابط هندسی مشخصی در تقسیم بندی کادر سنگ قبور ارامنه و تناسب های آن وجود دارد و اهدف این پژوهش بررسی روابط در ترکیب بندی و تناسبات سنگ مزارهای با نقش مایه فرشته در آرامستان ارامنه و بررسی انواع نقوش فرشتگان به کار رفته و ریشه یابی آن در نقوش باستانی ایرانی و مسیحیت(ارامنه) است. در این ارتباط پرسش هایی مطرح است: 1- چه تناسب ویژه ای میان ابعادکادر نقش فرشته ها به کادر کلی سنگ مزارها وجود دارد؟ 2-ترکیب بندی، قاب بندی و میزان برجستگی نقش فرشته ها در سنگ مزارها به چه صورت هستند؟ 3- کدام مفاهیم در ریشه نقش مایه فرشتگان سنگ مزارهای ارامنه قرار دارد؟ 4- چه عناصر تصویری دیگری با نقوش فرشته ها، در سنگ قبور ارامنه جلفا ترکیب شده اند؟ این مقاله بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی و با دیدگاهی هندسی، به بررسی سنگ قبور با نقوش فرشتگان در این آرامستان تاریخی بپردازد که شیوه جمع آوری آن میدانی و کتابخانه ای است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصاویر فرشتگان قبرستان ارامنه تقریبا به یک اندازه متاثر از مسیحیت(ارامنه) و هنر ایران دوره باستان و دوره اسلامی است. همچنین تناسب خاصی میان ابعاد کادر نقش فرشتگان درسنگ مزارها وجود دارد که درچهاردسته کلی(لچکی/چهارتایی-چلیپایی/ تکی /جفتی-قرینه) ایجاد شده اند. حجاری سنگ مزارها به دو شیوه ی گود- برجستگی و فرم قاب بندی ها به فرم قوس مازه دار، تیزه دار و مستطیلی می باشد.
الگوبرداری ایلخانان مغول از عناصرکالبدی شهرهای ایرانی در شهرسازی (با نگاهی به ساختار فضایی سلطانیه، نمونه ای از اولین شهرهای ایلخانی)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه پس از حمله ی قوم مغول و در سالهای اولیه ی استقرارشان در ایران، ویرانیهای بسیار عظیمی بر پیکره شهرهاو ساختار آنها وارد آوردند و از آنجا که آنان کمترین اهمیتی برای شهرها و بناهایش قائل نبودند،و با توجه به اینکه که مغولان چادرنشین هیچگونه شناختی از مقوله ی شهر و شهرسازی نداشتند این سئوالات پیش می آید: 1-آیاشناختشان از الگوی شهرسازی و شناخت عناصر شهری ایرانی نقشی در پی ریزی ساختار شهرهایشان داشت؟ 2-کالبد فضایی شهرهایی که پس از استقرار در ایران ساختند چگونه بود؟ پاسخی که در پی یافتن این پرسشها حاصل شد بیان کننده این است که،ساخت و به عین در آوردن هر پدیده ای توسط سازنده یا سازندگان بی تأثیر از پدیده های پیشین و اطراف نیست و شهر نیز از این قاعده مستثنی نبوده.براساس مطالعات و بررسی ها صورت گرفته،الگوبرداری از شهرهای هم دوره در شهرسازیِ عصر مورد مطالعه کاملا مشهود است.
راهکارهای اجرایی بازآفرینی بافت فرسوده شهری با تأکید بر توجیه پذیری ساخت و ساز مشارکتی
حوزههای تخصصی:
فرسودگی یکی از مهم ترین مسائل شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل و عدم تناسب آن می گردد. هدف اساسی نوسازی و بهسازی بافت های قدیمی و فرسوده شهرها، توسعه متناسب کمی و کیفی محیط زندگی برای انسان هاست. بافت های قدیمی علاوه براینکه دارای ارزش های اجتماعی زیبایی شناختی و پایگاه اولیه خاطرات جمعی و هویت بخش شهرهای ما هستند، محل سکونت و معیشت میلیون ها نفر از شهروندان بوده و بنابراین توجه به بهسازی و نوسازی آن امری ضروری می باشد. از میان شیوه های موفق تامین منابع مالی از محل منابع داخلی در طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده، رایج ترین و عملی ترین آن، ساخت و ساز مشارکتی بین سرمایه گذار و مالک می باشد. در این روش نیز مهم ترین مرحله، ترغیب سرمایه گذاران جهت شرکت در پروژه است. طی فرآیند انعقاد قراردادهای مشارکت در ساخت، مالکان زمین با تحویل آن به سازندگان ساختمان به عنوان آورده و متقابلاً سازندگان نیز با سرمایه گذاری جهت ساخت و اجرا در قبال مالکان زمین، متعهد به انجام امور تجدیدبنا می شوند. در این تحقیق راهکارهای اجرایی رونق ساخت و ساز محله های واقع در بافت فرسوده مصوب با تاکید بر ساخت و ساز مشارکتی در محدوده شهرداری منطقه 2 شیراز که مساحتی برابر با 580 هکتار را در برمی گیرد مورد بررسی قرار گرفته است. میزان سودآوردی قراردادهای مشارکتی در شش محله ای که به عنوان بافت فرسوده شناسایی و به دفاتر تسهیلگری نوسازی و بهسازی واگذارگردیده، سنجیده شده و در پایان درخصوص نحوه مشارکت سرمایه گذاران بخش خصوصی اظهارنظر و محلاتی که قابلیت انعقاد قرارداد ساخت پروژه مشارکتی را ندارد مشخص و راه حل های اجرایی آن تشریح گردیده است.
ارزیابی و وضعیت سنجی کلان شهر تهران از منظر اصول انگاشت شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تغییر ماهیت تولید ثروت در عصر جدید جذب طبقه خلاق اهمیت بسیاری یافته و ضرورت پرداختن به رویکرد شهر خلاق در کلان شهرهای جهان ازجمله تهران را ضروری ساخته است. هدف نوشتار پیشِ رو وضعیت سنجی و آسیب شناسی عینی و ذهنی کلان شهر تهران از منظر شهر خلاق، با تأکید بر ذهنیت ها و دانش عامه و ارائه راهکارهای برنامه ریزانه شهری خلاق است. این پژوهش، که در زمره پژوهش های ارزیابانه ترکیبی (کمی و کیفی) قرار دارد، می کوشد از طریق پیشنهاد مدل مفهومی متناسب با شرایط تهران، شاخص تلفیقی شهر خلاق را تدوین کرده و از طریق آن به سنجش وضعیت بپردازد. مدل مفهومی پژوهش در مجموع از 26 معیار و 66 شاخص تشکیل می شود. نتایج تحلیل ها به واسطه آمار رسمی نشان دهنده این است که تهران در رتبه بندی های جهانی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در دوازده مؤلفه بررسی شده در ارزیابی ذهنی به شیوه مصاحبه با گروه های هدف مشخص شد که مؤلفه های سرمایه نهادی و ساختاری، کارآفرینی و سرمایه گذاری و زیرساخت های هوشمند، دارای امتیاز پایین تر از 40% است. مؤلفه های سرمایه انسانی، سرمایه خلاق و رقابت پذیری نیز مؤلفه هایی هستند که در ارزیابی های ذهنی، امتیاز بالاتر از متوسط کسب کرده اند. دستاورد این پژوهش، با شناسایی کاستی های شهر تهران می تواند نقشه راهی برای برنامه ریزی کلان شهر تهران از منظر اصول شهر خلاق باشد.
بررسی کیفیت زندگی در روستاهای درب آستانه و باباپشمان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۶۵
۱۴۰-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
پایین بودن سطح کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و محیطی بسیاری در این مناطق بدنبال دارد. از طرفی بهبود کیفیت زندگی در روستاها می تواند زمینه های توسعه منطقه ای را فراهم نماید لذا توجه به موضوع کیفیت زندگی در مفاهیم توسعه روستایی در سال های اخیر از اهمیت بسزایی برخوردار شده است. هدف از این تحقیق، بررسی مؤلفه های سازنده کیفیت زندگی در روستاهای درب آستانه و باباپشمان استان لرستان است که پس از زلزله سال 1385 جابه جا شده اند. تحقیق حاضر از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن در دو روستای بابا پشمان و درب آستانه بوده اند که جمعیت آن ها به ترتیب 500 و 860 نفر می باشد. نمونه گیری بر اساس طبقه بندی صورت گرفته و تعداد نمونه ها بر اساس سهم جمعیتی هر روستا توزیع و پرسشگری از آن ها به صورت تصادفی انجام شده است. بر اساس جدول مورگان حجم نمونه برای دو روستا با سطح اطمینان 95 درصد به ترتیب 100و 120 نفر انتخاب شده و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پس از شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود کیفیت زندگی روستاییان معادله ای رگرسیونی برای سنجش کیفیت زندگی مشخص شد که بر آن اساس در روستای باباپشمان 81 درصد و در روستای درب آستانه 64 درصد بدست آمد. تحلیل واریانس نیز حاکی از تفاوت بین مؤلفه های مشخص شده بود که براساس آزمون بنفرونی تفاوت بین سطوح مؤلفه های مشخص شده، تعیین گردید. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که هر دو روستا از سطح کیفیت زندگی مطلوبی برخودار می باشند.
آموزه های فوکو در باب هنر با تأکید برآثار دیه گو ولاسکز، رنه ماگریت و فرانسیس گویا
حوزههای تخصصی:
میشل فوکو به تاسی از نیچه به نقد مبانی متافیزیک غربی می پردازد. او در این راستا با افشاء و واژگونی معیارها و اصول بدیهی در ساختار قدرت، به تبیین اشکال مختلف غیریت اهتمام دارد. یکی از این اشکال جنون است که به زعم فوکو در آثار هنری عصر مدرن متجلی است. هنر در آثار فوکو پیرامون سه مفهوم متمرکز است نخست آن که آثار هنری می توانند فضای فکری خاص یک مقطع تاریخی را تا حد زیادی آشکار کنند. دوم، آثار هنری می توانند مفاهیمی را که ما از شخصیت در ذهن خود داریم مورد پرسش جدی قرار دهند. سوم، مفاهیم سبک و خلاقیت هنری می توانند ما را به سوی تفسیری مجدد از انسان یا فاعل تجربه هدایت کنند. در این مقاله سعی شده است که تحلیلی از شاهکار «دیه گو ولاسکز» یعنی ندیم ها ارائه شود که مصداق اندیشه نخست فوکو است و سپس تحلیلی از یکی از نقاشی های سورئالیستی رنه ماگریت که بیانگر فضای روحی و معنوی خاص تفکر فرهنگی غرب در قرن بیستم است ارائه می شود. همچنین با ارائه شواهدی از هنر مدرن به ویژه در آثار گویا جنون هنری از منظر فوکو و ارتباط هنر با امر دیونوسوسی نیچه تبیین می شود و در نهایت هنر به منزله امری رهایی بخش از ساختارهای مسلط قدرت قلمداد می شود.
تطبیق جاندارانگاری حیوانی و انسانی در اشعار فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
240 - 257
حوزههای تخصصی:
تفکر و اندیشه جاندارانگاری یا آنیمیسم نوعی تلقی هستی شناسانه انسان نسبت به دو جنبه مادی و غیر مادی نظام آفرینش است. این باور در ادبیات حالتی را بیان می کند که در آن گویی اشیاء جان و شعور دارند. در این شیوه، نویسنده یا شاعر می کوشد تا از دریچه خیال به شخصیت پردازی عناصر بی جان در قالب جان گرایی بپردازد. جاندارانگاری حیوانی و انسانی به مانندگی حیوان یا انسان و یا ساختن شکل واره های ترکیبی از آن دو، به بخشی از آنیمیسم تعریف می شود. در این میان، فروغ فرخزاد شاعر نوپرداز معاصر ایران و نازِک الملائکه شاعر معاصر و از پیشگامان شعر نو در ادبیات عرب، وظیفه ی انتقال بخش های مهمی از مفاهیم شعرهای خویش را به عهده ی این صور خیال گذارده اند. این دو شاعر زن که هر دو از نمایندگان مطرح ادبیات زنانه در ایران و عراق هستند، علاوه بر زبان و احساس زنانه، روایتگر اندیشه های حاکم بر روزگار خود می باشند و مسائلی همچون تنهایی و غربت، مردستیزی، مظلومیت زن، بدبینی، مسائل اجتماعی و ... را ب ا پیوندی ظریف با جاندارانگاری در قالب شعری اعتراضی به تصویر کشیده اند. در نوشتار پیش رو، جلوه های پدیدار شده باور جاندارانگاری یا جان گرایی در اشعار این دو شاعر با روش توصیفی- تحلیلی بررسی می شود. بررس ی ه ا نشان می دهند که جاندارانگاری در آثار این دو شاعر، از حد آرایه های ادبی فراتر رفته و زیرس اخت ه ای ناتورالیستی اندیشه آنان را بازگو می کند. همچنین، کاربرد آنیمیسم در طبیعت در اشعار فروغ و آنیمیسم در مفاهیم در اشعار نازِک بیشتر دیده می شود.
نقش مساجد و مدارس مذهبی در بنیادگرایی مردم پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
190 - 223
حوزههای تخصصی:
ابوالاعلی مودودی (1903-1979م) از متفکران و اندیشمندان برجسته شبه قاره هند است که افکار او تأثیر بلافصلی بر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان داشته است. مودودی به تحقق آرمانی اسلامی باور داشته است و در اندیشه او مفاهیمی مانند «حاکمیت خداوند»، «نظام سیاسی اسلامی»، «مقابله با غرب»، «لزوم تحقق جامعه اصیل اسلامی»، «آموزش اسلامی»، «جهاد» و مفاهیم دیگری که رنگ و بوی اسلامی دارند، از جایگاه خاصی برخوردارند. با تشکیل کشور پاکستان در سال 1947 میلادی و بازخورد اندیشه های مودودی، این کشور تا به امروز مهدی برای بنیادگرایی اسلامی شناخته شده است. بنیادگرایی اسلامی به عنوان یک ایدئولو ژی دارای مؤلفه ها، گزاره ها و بنیان های فکری سیاسی خاصی است که آن را از سایر ایدئولوژی های قرن بیستم؛ همچون لیبرالیسم، سوسیالیسم، ناسیونالیسم و مانند آن جدا می کند. بنیادگرایی اسلامی به رغم تعدد و تنوعش در عرصه نظریه و عمل در دنیای اسلام بنیان های فکری و سیاسی مشترکی دارد که عبارت اند از: جامعیت و شمولیت دین اسلام، پیوند میان دیانت و سیاست، لزوم بازگشت به اصول و مبنای دین اسلام، برقراری حکومت اسلامی و عمل گرایی و داشتن برنامه و راهبرد عملی برای گذار از وضع نامطلوب غیراسلامی به وضع مطلوب اسلامی است. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی که منابع آن براساس روش کتابخانه ایی جمع آوری شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش حاکی این مطلب است که اندیشه های مودودی باعث رشد بنیادگرایی اسلامی و بر گروه های مختلف بنیادگرای اسلامی در پاکستان تأثیرگذار بوده است. چنین تأثیرگذاری را می توان در روند هویت یابی اسلامی نظام سیاسی پاکستان، رشد و گسترش احزاب اسلامی، مدارس مذهبی و سازمان ها و گروه های بنیادگرا در این کشور جست و جو کرد. اهداف پژوهش: شناسایی جهت فکری ایدئولوژی بنیادگرایی اسلامی در نظام سیاسی پاکستان. تبیین نقش مستمرر مساجد و مدارس مذهبی در شکل گیری بنیادگرایی مردم پاکستان. سوالات پژوهش: اندیشه های مودودی چه تأثیری بر بنیادگرایی اسلامی در پاکستان داشته است؟ چگونه می توان نقش مساجد و مدارس مذهبی را در بنیادگرایی مردم پاکستان تبیین کرد؟
تبیین شاخص های شهر خلاق در خیابان احمدآباد مشهد با استفاده از مدل AHP
حوزههای تخصصی:
شهرها همواره مکانی برای ابداع، نوآوری و خلاقیت هستند. تنوع و ظرفیت بسیار بالای عوامل مکانی و فضایی در محیط شهری باعث تنوع زیاد شاخص های ضروری برای احراز خلاقیت در مناطق شهری می شود. درواقع شهر خلاق محیط مساعدی برای تربیت خلاقیت انسانی است که زمینه پژوهش خلاقیت ساکنین خود را فراهم می آورد. هدف از این پژوهش، ارزیابی شاخص های شهر خلاق در خیابان احمدآباد مشهد می باشد. در راستای رسیدن به هدف فوق از روش توصیفی-تحلیلی استفاده می نماییم. طبق بررسی های انجام شده به منظور شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی عوامل مؤثر شاخص ها و زیرشاخصهای شهر خلاق، از تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده گردید که تعداد 85 پرسشنامه در اختیار کارشناسان، خبرگان و مردم قرار گرفت که بر اساس مدل معیار وزن دهی ساعتی عوامل اصلی به صورت دودویی و زیرمعیارهای عوامل به صورت دودویی وزن دهی شدند و در نهایت 6 شاخص اصلی و 36 زیر شاخص که به ترتیب بر اساس وزن شاخص ها و وزن نهایی زیر شاخص ها رتبه بندی شدند. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد عوامل اقتصادی و فرهنگی بیشترین تأثیر در میزان خلاقیت خیابان احمدآباد را داشته است و در بین زیر شاخص ها فضاهای عمومی ، تغذیه و رستوران ها و فستیوال ها، شکل گیری اجتماعات و گردشگری نیز بیشترین میزان اثرگذاری را داشته است و در نهایت راهکارهایی در جهت بهبود و ارتقاء دیگر شاخص های شهر خلاق در خیابان احمدآباد ارائه گردیده است.
مطالعه تطبیقی دیوارنگاره های (شکار، بزم و چوگان) در کاروانسرای گنجعلیخان کرمان و خانه پیرنیا نائین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و بررسی تاریخ تحولات بناهای اسلامی، نشانگر تداوم سنت ها بوده؛ به گونه ای که معماری ایرانی- اسلامی، در هر دوره از سنت ها و الگوهای دوره قبل، متناسب با تحولات و نیازها بهره برده و آنها را تکامل بخشیده است. این پژوهش، به بررسی تزئینات سه دیوارنگاره (چوگان، شکار و بزم) در دو بنای شاخص عهد صفوی؛ خانه پیرنیا (کاخ نائین) و کاروان سرای گنجعلیخان، می پردازد. از آنجایی که این بناها نقوشی با مضامین مشابه داشته و در بازه زمانی نزدیک به هم ساخته شده اند، این سؤالات مطرح شده که چه وجوه اشتراک و افتراقی در عناصر تزئینی آنها وجود دارند؟ و آیا می توان نقوش دیوارنگاره های این دو بنا را تحت تأثیر یک الگوی واحد دانست؟ تاکنون، مطالعات اندکی در این مقوله صورت گرفته، خصوصاً در مورد دیوارنگاره های کاروان سرای گنجعلیخان، و با توجه به اینکه این دیوارنگاره ها آسیب بسیار زیادی دیده و تا کنون بررسی نشده اند، ضرورت پرداختن به معرفی و مطالعه تطبیقی گسترده در این مورد احساس می شود. هدف این پژوهش، بازخوانی و تحلیل نقوش مذکور بر اساس توصیف و تطبیق آنها است و علاوه بر توصیف جنبه های ظاهری تزئینات، سعی دارد ساختار کلی، مضامین، توصیف ها و جزئیات این دیوارنگاره ها را استخراج کرده و در قالب جداول تحلیلی و مقایسه ای به تصویر کشیده تا وجوه مشترک و متفاوت آنها مشخص شود و در نتیجه با بررسی میزان اشتراکات، تأثیرپذیری از الگویی واحد را بررسی می کند. در پژوهش پیش رو، روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده که به منظور ارزیابی و مطالعه تطبیقی، سه مضمون از دیوارنگاره ها انتخاب شدند و روش گردآوری اطلاعات، به صورت میدانی و کتابخانه ای همراه با مستندنگاری است. یافته های پژوهش نشان می دهند که دیوارنگاره های منتخب در هر دو بنا، از ساختار و ترکیب بندی تقریباً همسانی برخوردار بوده که یادآور سنت های نگارگری آن دوره هستند و همچنین با توجه به رویکرد مشابه در تزئینات هر دو بنا، به نظر می رسد الگویی مشترک در شکل پذیری و طراحی نقوش این دو بنا وجود دارد.
تاریخ نویسی معماری ایران در خلال تجربه های مرمتیِ نیمه نخست سده چهاردهم شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۴
95 - 109
حوزههای تخصصی:
تاریخ نویسی معماری در ایران از راه های گوناگونی که امکان تقرب به آثار و اسناد معماری وجود داشته، فراهم آمده است. در این تحقیق مرمت یکی از این راه ها فرض شده است. زیرا در سیر تجربه های حفاظت و مرمت ایرانیان با پیشینه نزدیک به یک سده، به سبب سروکار داشتن با آثار معماری و اقدامات اجرایی، اسناد و داده هایی فراهم آمده که از نگاه تاریخ نگاری معماری قابل تأمل است. نیمه نخست سده چهاردهم شمسی به سبب نخستین توجهات و اقدامات سازمان یافته به آثار معماری مورد توجه این تحقیق است. تحقیق با این پرسش طرح ریزی شده است که از تجربه های مرمت نیمه نخست سده چهاردهم شمسی ایران چه منابع و اسنادی در ارتباط با مطالعه آثار معماری برجای مانده و جایگاه این مکتوبات در تاریخ نویسی معماری چیست؟ به سبب اینکه موضوع مربوط گذشته است، روش تحقیق توصیفی تاریخی و با اتکا به مطالعات کتابخانه ای پی گیری می شود. با این هدف که جایگاه مرمت در پیوند با تاریخ نویسی در مقطع یادشده تبیین شود. تحقیقاتی که از راه مرمت در مقطع زمانی مورد نظر فراهم شده، یا در تدوین تاریخ نامه های معماری همچون آثار ایران به کار آمده، یا خود تحقیقات مستقلی بوده که در قالب مقاله هایی انتشار می یافت. نحوه دوم تاریخ نویسی را محققان ایرانی که سرپرستان مرمت بوده اند، به سرانجام می رساندند. نتیجه اینکه گوشه هایی از کار مرمت در نیمه نخست سده چهاردهم شمسی نه فقط اقدامی اجرایی که در خدمت مطالعه بناهای تاریخی و گاه تاریخ نویسی معماری ایران بود.
بازتعریف ضوابط شهرسازی استقرار بنا با رویکرد حفاظت از بافت های تاریخی شهرها (نمونه موردی شهر لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
65 - 82
حوزههای تخصصی:
بر خلاف ضابطه فعلی نحوه استقرار ساختمانی مورد استفاده در شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر که به صورت درصدی از عمق زمین (معمولاً 60 درصد) به صورت برساز یا عقب ساز تعریف می شود و در اصل بر الگوهای گونه شناختی-ریخت شناختی رایج در شهرسازی غربی مبتنی است، پژوهش حاضر به دنبال آن است که به کارگیری الگوهای متناظر بومی را به عنوان مبنای تدوین ضوابط جدید پیشنهاد نماید؛ چرا که بررسی عملکرد ضابطه فعلی حاکی از ناکارآمدی آن در ایجاد پیوستگی بین ساخت و سازهای جدید و قدیم در بافت های تاریخی مورد نظر می باشد. در پژوهش حاضر بر مبنای مرور تجربیات جهانی مرتبط تلاش می شود تا نخست ویژگی های یک رویکرد اصولی نسبت به موضوع شناسایی گردد که در این زمینه رویکرد تدوین ضوابط بر اساس مطالعات گونه-ریخت شناسی مورد نظر قرار می گیرد. به دنبال آن جهت رسیدن به نتایج دقیق و کاربردی در این زمینه لاهیجان، یکی از شهرهای کهن حاشیه جنوبی دریای خزر، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود و بر اساس بررسی عکس های هوایی موجود، برای این شهر جدول اولویت بندی الگوهای بومی نحوه استقرار ساختمانی در پلاک های شهری تدوین می گردد. این جدول شامل معرفی و اولویت بندی 20 الگوی بومی استقرار ساختمانی است که در دو دسته کلی الگوهای دور-ساز و وسط-ساز (یا کوشکی) طبقه بندی می شوند. پژوهش حاضر را می توان یک گام اولیه مهم و ضروری در تدوین ضوابط مبتنی بر بوم و به دنبال آن حفاظت از بافت های تاریخی شهرهای حاشیه جنوبی دریای خزر محسوب نمود.
سینمایِ پیشرو ایران قبل از انقلاب اسلامی: فرخ غفاری، ابراهیم گلستان و فریدون رهنما
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۵
9 - 14
حوزههای تخصصی:
سینمای بدنه یا جریان اصلی ایران در دهه های30 تا 50 خورشیدی، کاملاً تحت تأثیر فرهنگ و هنر وارداتی غرب و شرق قرار گرفته بود. نفوذ و استقبال عوام از فیلم های درجه دو و سه هندی و آمریکایی، باعث شد تا مقوله روایت و زیبایی شناسی بصریِ تولیدات گیشه ای سینمای ایران، به سمت سرگرمی صرف حرکت کند و فاقد عناصری از تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی شود. در این میان کارگردانانی همچون «فرخ غفاری»، «ابراهیم گلستان» و «فریدون رهنما» با ساخت فیلم هایی مانند (شب قوزی)، (خشت و آینه) و (سیاوش در تخت جمشید)، تصویری نوین، مستقل و نامتعارف از تولید سینمایی در کشور ارائه دادند که در آن مضامین ملی، اعتقادی، فرهنگی و تاریخی ایران در اولویت قرار داشت. این نگاه ویژه به سینما باعث شد تا آثار این بزرگان در هیئت آینه ای تمام نما از جامعه، تاریخ و فرهنگ ایرانی معرفی شده و پایه گذار سینمایی پیشرو در تاریخ سینمای ایران در دوران قبل از انقلاب اسلامی شود.
بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بررسی ساختار فضایی شهر و منطقه ای در طول دو دهه اخیر بی تردید یکی از پرچالش ترین مباحث در این حوزه بوده است. تا به امروز، مطالعات انجام شده بیشتر معطوف بر شناسایی و تحلیل ساختار فضایی و چگونگی توزیع فضایی جمعیت و فعالیت بوده و مطالعات جامع و کاملی مبتنی بر بررسی عوامل موثر بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای انجام نشده است. هدف: در این راستا، هدف پژوهش، بررسی عوامل و نیروهای محرک موثر بر شکل گیری، تغییر و تکوین ساختار فضایی شهری و منطقه ای می باشد. روش: جهت انجام تحقیق از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است؛ در گام نخست، پس از مشخص شدن حوزه مطالعه و واژه های کلیدی جهت جستجو در پایگاه های داده ای معتبر- انگلیسی زبان منتشر شده- بین سال های 1998 تا فوریه 2019، 66 مطالعه برای بررسی انتخاب گردید. در گام بعدی، تلخیص داده ها و کدگذاری انجام و در نهایت عوامل و نیروهای محرک موثر دسته بندی و تحلیل گردید. نتایج و یافته ها: نتایج بررسی نشان داد 8 عامل شامل تغییرات جمعیتی و فرآیندهای اجتماعی، اقتصادی، زیرساخت و تجهیزات، کالبدی و محیطی، نهادی، قوانین و مقررات و جهانی شدن و نیروهای محرک متناظر با این عوامل بر ساختار فضایی شهری و منطقه ای موثرند. این مقاله بحث می نماید که عوامل و نیروهای محرک نه به صورت مستقل و واحد بلکه تحت تاثیر یکدیگر و برآیند برهمکنش آن ها بر ساختار فضایی تأثیر می گذارد.