فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۲۲۱ تا ۷٬۲۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع تزئین سطوح به طور پیوسته برای معمار ایرانی دارای اهمیت بوده و گنبد نیز به عنوان یکی از برجسته ترین عناصر در معماری فضاهای مذهبی بسیار موردتوجه معماران مسلمان بوده است که روش های مختلفی نیز برای تزئین گنبدها استفاده شده است، که یکی ازاین روش ها گره بوده است. اما گره ها نقوشی مبتنی بر ساختارهای ریاضی هستند که با سطح گنبدی همخوانی ندارند. ازاین رو انتقال گره به این سطوح نیازمند دانشی خاص است که حاصل همکاری معماران و ریاضی دانان است. هدف این تحقیق شناسایی گنبدهای ایرانی است که با گره پوشانیده شدند تا به این پرسش ها پاسخ دهد که سیر تحول پوشش گنبدها از چگونه بوده است؟ و چرا بسیاری از گنبدهای مختلف دارای تزئینی یکسان هستند؟ که اطلاعات لازم برای پاسخ به این پرسش ها روش توصیفی پژوهش شده است و از طریق مطالعات کتابخانه ای و پیمایش های میدانی بوده به گردآوری اطلاعات در این زمینه پرداخته شد. با توجه به تعداد زیاد فضای مذهبی، به دلیل دانش خاصی که برای انتقال گره در سطوح گنبدی موردنیاز است نمونه های بسیار اندکی از آن ها با گره پوشانیده شده اند. در این تعداد نمونه اندک مشاهده نمودیم که کاربست گره از طرح های ساده بر روی گنبد به سمت الگوهای پیچیدگی به پیش رفت. همچنین، گنبدهای مختلف در دوره های زمانی یکسان دارای گره های مشابهی بود که این احتمال را مطرح می نماید، تزئین این گنبدهای توسط یک هنرمند، نسل هنری انجام شد که نشان از انحصاری بودن این دانش بود.
برج مسکونی در قاب سینما؛ واکاوی نشانه شناختی ساختمان های بلند مسکونی در سینمای بعد از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نقش عوامل فرهنگی-اجتماعی در شکل گیری اثر معماری و چگونگی تأثیرگذاری بافت غیرمادی در انتقال معنای آثار معماری،درکنار عوامل متعدد منتهی به ایجاد سرپناه، مطرح است. یکی از پدیده های معماری که می تواند انعکاسی از گفتمان های اجتماعی در خوانش معنا باشد، «ساختمان های بلند مسکونی» است. در این میان، عرصه ارتباط معماری و سینما به عنوان محملی برای بررسی و متقاعدسازی مخاطب بارها مورد انتفاع هردو حوزه بوده است. هدف: این پژوهش، به دنبال بررسی چگونگی امکان بهره مندی از روش های تحلیل گفتمان و نشانه شناسی آثار معماری و جستجوی رویه ای برای دریافت معانی است که مؤید تأثیر بافت فرهنگی–اجتماعی جامعه مخاطب اثر معماری باشد. با این هدف پس از بررسی آرشیو سینمای ایران، تحلیل هایی با هدف تطبیق و شناسایی هم آمیختگی فضای گفتمانی آثار سینمایی با آثار معماری ارائه شده است. روش تحقیق:این پژوهش با استفاده از اسناد کتابخانه ای و سینمای ایران به روش تفسیری و واکاوی نشانه شناسی گفتمانی، با معرفی فیلم های سینمایی به عنوان یک منبع نشانه شناختی، به کندوکاو گفتمان های قالب مطرح در نمونه فیلم هایی پرداخته که به شکلی با موضوع ساختمان های بلند مسکونی، تولید شده اند. سپس از طریق مطالعه بینامتنی، بخشی از معنای معماری را به صورت باز و سیال دریافت کرده است. یافته های این پژوهش، به صورت توصیفی-تحلیلی ارائه شده است. نتیجه گیری:نشانه شناسی گفتمانی می تواند راهبردی منطقی برای خوانش معنای معماری باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ساختمان های بلند مسکونی از یک طرف، در چالش با انسجام اجتماعی، حریم خصوصی و ابعاد همسایگی و از طرف دیگر زمینه ساز مادی گرایی، فردگرایی و تظاهر هستند. این موارد بیشتر در طبقه متوسط جامعه انعکاس یافته و همگام با صیرورت نقش اجتماعی زنان و الگوی جدید خانواده است. خوانش این معانی و قرینه سازی، همزمان با ضرورت ایجاد ساختمان های بلند مسکونی، می تواند به تحول در طراحی این نمونه معماری منتهی شود.
بازتاب آیین ذن بودیسم در نظریه و اجرای نمایش نو ژاپن
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۵
27 - 34
حوزههای تخصصی:
نمایش نو ژاپن پس از گذشت شش قرن از ابداع آن، همچنان به حیات خود ادامه می دهد. در این نمایش پیچیده و رازآلود مجموعه ای از اندیشه ها و هنرهای ژاپنی درهم آمیخته اند و در این میان حضور آیین ذن، در شکل گیری و اعتلای نمایش نو قابل تأمل و بررسی است. هرچند برخی از محققان درباره میزان اهمیت این حضور ابراز تردید کرده و آن را به چالش کشیده اند، اما از سوی دیگر عده ای از صاحب نظران نمایش نو را از اساس وامدار و متعلق به آیین ذن بودیسم دانسته اند. در این مقاله با بررسی برخی از اصول نظری و اجرایی نمایش نو شامل مبانی زیبایی شناسی، نظام حرکتی، ویژگی های ماسک، نحوه هدایت بازیگر و ... ، پیوند عمیق و ناگسستنی میان آیین ذن و نمایش نو آشکار شده است. ایجاد این پیوند تا حد زیادی مرهون نبوغ و اندیشه های «زآمی موتوکیو»، بازیگر، نمایشنامه نویس و نظریه پرداز نمایش نو است. او برای تدوین اصول نمایش نو به صورت مستقیم و غیرمستقیم از مفاهیم ذن بودیستی بهره گرفته است و از همین رو اندیشه های این دیده ور تئاتر شرق، خود می تواند به مثابه تبلور مفاهیم آیین ذن در نمایش نو محسوب شود.
نمادشناسی نقش مرغابی سانان در آثار هنری ایران
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۶
21 - 30
حوزههای تخصصی:
هنر ایرانی بازتاب نمادین و رمزگونه واقعیات و حقایق است. فرهنگ اسطوره ای-نمادین ایران با طبیعت و عناصر زمینی و آسمانی آن پیوند تنگاتنگ دارد. از دیرباز شرایط زندگی کشاورزی در مرز و بوم ایران موجب وابستگی مردم به آب و در نتیجه تکریم این عنصر مقدس بوده است. حضور عناصر مرتبط با آّب، مانند گیاه و پرنده، و به ویژه مرغابی، در ادوار مختلف تاریخ هنر ایران حاکی از پررنگ بودن باورهای مبتنی بر طبیعت نزد ایرانیان است از آنجا که نقش این پرنده در دوران ساسانی و اوج آناهیتاپرستی به وضوح در هنرها جلوه گر شده است می توان این فرضیه را مطرح کرد که مرغابی نمادی از آناهیتا، ایزدبانوی باروری، و آّب های پاک باشد. از سوی دیگر، با توجه به گذشته های دورتر، مرغابی می تواند به منزله پرنده ای نقش شده باشد که در نی زارهای ایران فراوان بوده و پرنده بومی منطقه محسوب می شده است. نقش مرغابی بر ظروف و اشیا در هنرهای تزئینی و کاربردی ایرانیان دیده می شود و تداوم آن در هنر دوران اسلامی تا عصر صفویه نیز مشهود است. این نقش در تاریخ بارها تکرار شده است، اما چندان به چرایی حضور مداوم آن توجه نشده است. در این مقاله سعی شده است با نگاهی اجمالی، ضمن شناسایی نقش مرغابی در هر دوره، به این سؤال پاسخ داده شود که معانی و فرم نقش مرغابی در هنر مردم ایران از دوران باستان تا دوران اسلامی چه تغییراتی کرده است. این پژوهش از نوع نظری و اکتشافی، و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی ای است که تصاویر تکرارشده مرغابی سانان را در هنرهای تزئینی و کاربردی ادوار گوناگون تاریخی شامل می شود. به نظر می رسد هنرمندان در ابتدا دیدی واقع گرا به مرغابی سانان داشته اند و آنچه در محیط خود مشاهده می کرده اند را به تصویر می کشیده اند و به مرور زمان نقش مرغابی به صورت نمادین درآمده و دارای بار معنوی و سلطنتی شده است تا آنجا که در اوج این فرایند مرغابی به صورت نمادی ایزدی نقش شده است. در نهایت با گذشت زمان و تحول باورهای مردمان به نقشی صرفاً تزئینی افول می کند.
نقش نمادین ستاره در قالی های دوره اسلامی
منبع:
پیکره دوره هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۵
62 - 77
حوزههای تخصصی:
طراحان قالی در دوران اسلامی با تأثیر از مبانی زیبایی شناسی این دین سعی کرده ا ند، از طرح ها و نقش هایی استفاده کنند که مبین فرهنگ و آیین معنوی اسلام و فاقد شائبه های غیر وحدانی باشد؛ یکی از این نقش ها ستاره است. این نقش که از قدیمی ترین نقوش مورد استفاده در قالی دست بافت است، در اغلب آثار هنری دوران اسلامی به شکل های متنوع به کار رفته است. البته قبل از ظهور اسلام نیز، این نماد در مناطق مختلف ایران با مفاهیم خاص مورد استفاده بوده است. این مسأله بر اهمیت تاریخی این موضوع می افزاید. با توجه به استفاده متنوع از این نقش مایه در متن، حاشیه، ترنج و لچک انواع فرش های دوران اسلامی، لازم است پژوهشی در این خصوص انجام شود. این تحقیق نقش ستاره را در فرش از نظر زیبایی شناسی و نماد شناسی آن مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله، شناسایی انواع ستاره و جایگاه آن در فرش بافی دوران اسلامی نیز با ارائه نمونه هایی از فرش هایی که دارای نگاره ستاره هستند صورت گرفته است. پرسشی که در این تحقیق است: مفهوم نمادین ستاره در قالی های دوره اسلامی چیست و از این نقش چگونه در قالی استفاده شده است؟ هدف این پژوهش آشنایی بیشتر با عناصر نمادین فرش ایران است. روش این تحقیق توصیفی و داده های آن از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی است. بنابر یافته های این تحقیق، نقش ستاره به عنوان نمودی بصری، نمادین و عرفانی یکی از زیباترین نقوش در هنر فرش بافی اسلامی و بیان گر تجلی انوار حق بوده است. طراحان فرش این دوران از نگاره های نمادین این عرصه که برگرفته از مفهوم اشراق و نور در عرفان اسلامی است و خداوند درآیه شریفه خود را زینت بخش آسمان به آن خطاب می فرماید (إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بزینَهٍ الْکَوَاکِب) در طرح و نقش فرش استفاده می نمایند.
شناخت مفهوم آشنایی زدایی در پوسترهای میشل باتوری
منبع:
پیکره دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
14 - 28
حوزههای تخصصی:
آشنایی زدایی از بارزترین روش های خلاقیت در گرافیک است. این رویکرد عادت های بصری ما را که در طول زمان شکل گرفته، دگرگون می کند و موجب ایجاد شگفتی در مخاطب می شود. بهره گیری از آشنایی زدایی در هنرهای تجسّمی و بصری منجر به آفرینش مفاهیمی کاملاً نو می شود. آشنایی زدایی از کارآمدترین، مؤثرترین و خلاقانه ترین روش های ایجاد ارتباط در طراحی گرافیک و به ویژه طراحی پوستر است. طراح گرافیک با استفاده از شگردهای آشنایی زدایی تحت عنوان آرایه های بصری از جمله: هم جوشی، هم جواری، جانشینی، تغییر عملکرد، حذف، جان بخشی، طنز، اغراق و غیره، از ترکیب ها و دگرگونی های بصری به طور عمدی و ماهرانه برای رسیدن به یک معنی جدید استفاده می کند. این تحقیق به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با هدف شناخت هر چه بیشتر و بهتر آرایه های بصری در طراحی گرافیک و نمود استفاده از آن ها در پوسترهای "میشل باتوری<sup>1</sup><sup>"</sup> انجام پذیرفته است و تلاش شده است تا با مطالعه و بررسی آثار موجود این هنرمند به این پرسش ها پاسخ دهیم: آیا آشنایی زدایی از جمله روش های خلاقانه در طراحی پوستر است و میشل باتوری از کدام آرایه های بصری برای خلق پوسترهایش استفاده می کند؟ نتایج حاصل از این پژوهش گویای این حقیقت است که آشنایی زدایی از مؤثرترین و خلاقانه ترین شیوه های القای پیام در طراحی گرافیک است، همچنین هم جوشی پرکاربردترین آرایه بصری در آثار میشل باتوری است. میشل باتوری از شاخص ترین افرادی است که پوسترهایش را بر مبنای آشنایی زدایی می سازد و با بهره گیری از آرایه های بصری، یکی از موفق ترین و محبوب ترین طراحان گرافیک جهان با بیانی پیچیده همراه با نوآوری و خاطره انگیزی است.
نگرشی راهبردی به مبانی و معانی توسعه پایدار با رویکردی به معماری و شهرسازی پایدار
حوزههای تخصصی:
گسترش سریع شهرها، بیشتر کشورهای جهان را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. هر چند افزایش جمعیت علت اولیه گسترش سریع شهرها محسوب می شود؛ اما پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگی جوامع می گذارد و همین امر هزینه های گزافی را برای شهروندان (به جهت حمل ونقل و ...) و دولت (ساخت زیرساخت ها و تأمین امکانات لازم) تحمیل می نماید. امروزه توسعه ی پایدار به طور گسترده به توسعه ای گفته می شود که استانداردها و سطح کیفی زندگی را بهبود بخشیده و هم زمان به حفاظت طبیعی، فرهنگی و پیشینه ی محلی می پردازد. ازاین رو می توان واژه "توسعه" را اعمال یک سری تغییرات اساسی در ساختار جامعه دانست؛ تغییراتی که موجب افزایش ظرفیت های تولیدی، بهبود شرایط زندگی و توزیع ثمره های آن در جامعه می گردد. در این مقاله بر آنیم تا با بررسی و مطالعه کتابخانه ای، ضمن معرفی نظریات، اصول و مفاهیم مربوط به توسعه و به تبع آن توسعه ی پایدار به معرفی معماری و شهر پایدار بپردازیم.
تحلیل بازتاب هنر سنتی اسلامی در طراحی پوستر با تأکید بر پوستر سی و چهارمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
مفهوم هنر اسلامی با سنت و تفکر سنتی و نگرش دینی و معنوی الهی نسبت به جهان پیوندی ناگسستنی دارد. این مفهوم دارای کارکردهای بسیاری است که جلوه های متنوع آن را در سراسر فرهنگ و تمدن اسلامی چه در آثار گذشته و چه در آثار معاصر می توان دید. مطالعه رابطه هنرهای سنتی با هنرهای نسبتاً جدیدتری مثل طراحی گرافیک همواره از ضروریات پژوهشی پژوهشگران قلمداد شده است. سوال اصلی در این پژوهش، چگونگی ویژگی های تصویری هنر اسلامی در پوسترهای شش سال اخیر، 1391 الی 1396، مسابقات بین المللی قرآن کریم با تأکید بر پوستر سی و چهارمین دوره است. یافتن پرسش اصلی پژوهش، در گروه پاسخ به پرسش هایی از این دست است؛ استفاده از هنرهای سنتی اسلامی چه نقشی در انتقال پیام اصلی اثر دارد؟ بازتاب هنر اسلامی در پوسترهای موردنظر چگونه است؟ ازاین رو در این پژوهش، شناسایی و تحلیل ویژگی های تصویری هنر اسلامی در پوسترهای مذکور، دست مایه اصلی تحقیق قرار گرفته است. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی بنیادی محسوب می شود. روش توصیفی- تحلیلی و نمونه گیری هدفمند برای این تحقیق انتخاب شد. اطلاعات ضروری نیز با استفاده از روش های ترکیبی مثل مشاهده و کتابخانه ای جمع آوری شد. ابزار اصلی برای تولید داده در این پژوهش، مشاهده و فیش بوده است. بدین ترتیب که پس از مشاهده نمونه ها، متغیرها به روش نشانه شناسی در آثار ارتباط تصویری پیشنهادشده توسط پهلوان (1384و 1387) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. مهم ترین یافته ها و نتایج حاصل عبارت است از: استفاده از عناصر هنر سنتی و ترکیب آن با هنرهای جدیدی چون طراحی گرافیک می تواند برای موضوعات ملی، دینی و فرهنگی انتخابی هوشمندانه باشد چراکه علاوه بر هم سویی با موضوع منتخب، اشاره ای به هنرهای سنتی فراموش شده جامعه دارد و از سویی دیگر، هنرمندان را بر آن می دارد تا با نگاهی عمیق تر نسبت به احیای هنرهای سنتی جامعه خود گام بردارند.
مطالعه نظریه «لحظه قطعی» هنری کارتیه برسون و تطبیق آن با نظریه «گشتالت درمانی» فردریک پرلز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی و تحلیل رابطه بین نظریه "لحظه قطعی" هنری کارتیه برسون و نظریه روان شناختی "گشتالت درمانی" می پردازد که توسط فردریک پرلز تدوین شده است. آنها معتقد بودند هر انسانی بر حسب نیازهای درونی خویش و از دیدگاهی فردی، ماهیت هستی را نظاره و ادراک می نماید؛ لذا جهت حصول به فرآیندی رهایی بخش و آفرینشی ناب، لازم است که ساختار ذهنی، کنش های حسی و بالأخص امر دیدن، هم راستای آگاهی، به حیطه کنونی معطوف شود تا فرد در هر لحظه، آماده ثبت آن های بی تکرار باشد و در قبال حوادثی که رخ می دهد، متمرکز و هوشیار بوده و در برابر آنچه به احساس درمی آید، صادق و وفادار بماند. هدف این مقاله که با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی صورت گرفته و داده های آن به شیوه اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده، آن است که با تشریح این دو نظریه، به واکاوی وجوه مشترک "گشتالت درمانی" و "لحظه قطعی" بپردازد. همچنین، دریابد که زمینه های قابل انطباق یک رویکرد مرتبط با سلامت روان و دیدگاه منبعث از زیبایی شناسی بصری، توسط چه مؤلفه هایی قابل شناسایی هستند و کارکرد ارجاعی کدام عناصر ساختاری، بستر تطبیقی این دو نظریه را امکان پذیر می سازد. با توجه به نتایج حاصله، بهبود کیفیات ارتباطی فرد و اعتلای بصری دیدگان، مستلزم هم سویی و وحدت لایه های روانی مستتر در نهاد آدمی و بازیابی سازوکارهای ارگانیزم انسانی در زمان "حال" و لحظه "اکنون" است. به عبارتی، ادراک درست هستی در زمان، غلیان آگاهی وجودی، آمادگی ذهنی، هوشیاری دائمی و صداقت ذاتی، علاوه بر تبیین ماهیت پنهان رویدادها، حقایقی را در باب خاستگاه تفکرات و تمایلات کنشگر آشکار ساخته که نه تنها روان انسان را در نظمی ارگانیک و خودشکوفایی فطری به پالایش و توازن می رسانند، بلکه به واسطه خلاقیتی بی بدیل، کمتر شاهد تقلیدهای کم مایه و تکراری در دنیای هنر خواهیم بود.
تحلیل ارائه و کاربرد حمام های دوره قاجار (مطالعه موردی سنندج: حمام خان و حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۸۶)
194-164
حوزههای تخصصی:
با توجه به نزدیکی زمانی دوره قاجار با دوران معاصر و درنتیجه وفور آثار به جای مانده این دوره در مقایسه با دوره های قبل، شناخت بیشتری از تزئینات وابسته به معماری این دوره وجود دارد. این معماری و تزئینات درنتیجه شرایط فرهنگی خاص حاکم بر این دوره، به ویژه تأثیرگذاری هنرهای مغرب زمین، ویژگی هایی خاص و گاه متفاوت با نمونه های اعصار قبل یافته است. می توان گفت معماری قاجار ادامه دهنده معماری دوران صفوی است. یکی از بناهایی که در دوران قاجار از الگویی ثابت پیروی کرده و ادامه دهنده دوره های پیشین خود بوده، حمام است. حمام ها علاوه بر جنبه کارکردی که محلی برای تطهیر و نظافت بوده اند، با توجه به ویژگی ها و ظرفیت های خود، کارکردهای اجتماعی و حتی سیاسی و به نوعی نقش رسانه ای نیز داشته اند. امروزه در شهر سنندج بیش از چند حمام تاریخی وجود دارد که تاکنون پژوهشی به طور کامل و جامع در زمینه بررسی تطبیقی آنها صورت نگرفته است. در همین راستا، این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت بررسی های میدانی و کتابخانه ای برای دستیابی به وجوه اشتراک و افتراق حمام های شاخص دوره قاجار شهر سنندج و تحلیل ارائه ساختار و کاربرد این حمام ها صورت گرفته است. حمام های مورد پژوهش حمام خان و حمام عمارت ملالطف الله شیخ الاسلام است. نتایج پژوهش نشان می دهد، روش و منش بانی این مکان نقش بسیار زیادی در مردم واری بنا دارد. تا آنجا که بانی حمام خان به جهت سعی در توسعه فضاهای شهری و به دلیل موقعیتی که در فضای حکومتی دارد، فضاهای شهری را در مناطقی که از لحاظ راهبردی موقعیتی بهتر دارند، بنا کرده است. بانی حمام ملالطف الله با استفاده از نمادها و تزئینات و آرایه های معماری این هدف را القا کرده که حامی مردم و حلقه ارتباطی بین مردم و حکومت است.
نووارگی اجتماعی در تعامل دوسویه شهروندی و فضای هیبریدی شهرهای قرن بیست ویکم، نمونه موردمطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه درک کامل شهر، نیازمند حرکت از میان جهان واقعی به دنیای مجازی و برعکس است. فضای شهری، بستری است که روابط اجتماعی و حیات مدنی در آن جریان می یابد. تکنولوژی به عنوان جزء جدایی ناپذیر از زندگی، شهرها را تحت تأثیر تغییراتی بنیادین و کارکردی قرار داده و به نوعی ویژگی نوین آنها در قرن بیست ویکم شناخته می شود. این دگرگونی ها، دو فضایی شدن زندگی و به تبع، شهروندانی با استحاله رفتاری را در پی داشته است. به بیان دیگر فضای شهری هیبریدی، شهروندی با عملکرد دوگانه واقعی-مجازی را خلق کرده است. پژوهش حاضر از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف، کاربردی است. جمع آوری داده ها علاوه بر مطالعات میدانی و اسنادی، از طریق پرسشنامه آنلاین به صورت تصادفی ساده صورت گرفته است. ازآنجاکه جامعه موردمطالعه نامحدود بوده، تعداد نمونه بر اساس فرمول کوهن 559 تعیین که جهت اطمینان بیشتر 660 پرسشنامه آنلاین از 22 منطقه شهر تهران تکمیل شده است. روایی پرسشنامه از طریق پرسشنامه آزمون به تعداد 35 عدد و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده شده است. تحلیل یافته ها نشان می دهد که همبستگی و رابطه معنادار و متقابلی میان متغیرهای پژوهش شامل روابط اجتماعی، کالبد شهر و شهروندان وجود دارد و از برآیند این تعاملات فضای هیبریدی در تهران به عنوان نماد شهر قرن بیست ویکمی خلق شده و فناوری نقش تسهیلگر ارتباطی را در این بین بازی می کند؛ این تعاملات هر روز بیش از روز قبل تقویت شده و نووارگی اجتماعی در حال شکل گیری است.
Climatic and thermal comfort research orientations in outdoor spaces: From 1999 to 2017 in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The level of satisfaction with an environment differs among individuals, which may be caused by social, psychological and physical factors. One of the environmental factors affecting physical and mental satisfaction, is the thermal condition of space. In recent years, the importance of thermal comfort has been accentuated due to the climate change and global warming, increasing the number of studies performed on this subject around the world. The objective of the present study is to identify the main concepts raised in Iran about outdoor thermal comfort by studying and classifying the studies in this field and then by identifying the characteristics of each distinguished category of studies. Thus, this study reviews 142 papers written in Iran that were published in the period between 1999 and 2017. The papers are first classified into two main categories (including fundamental studies on thermal comfort and practical studies) and three secondary categories that are subsets of the second main category (including macroscale, mesoscale, and microscale studies). Each category is then studied and analyzed in more details according to the regions and climates considered, methodology and research means, effective factors and thermal indices used for evaluation. Accordingly, strengths and weaknesses of previous studies are identified and suggestions for future studies on the microclimate scale have been made. Eventually, the conceptual model of thermal comfort studies is presented in different climatic scales.
تحلیل تطبیقی وظایف و کارکردهای شوراهای شهری در ایران بر اساس یافته های حاصل از مطالعه موردی شورای شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های اعضای شوراهای شهری در ایران را می توان در سه سطح وظایف،کارکردها و نقش ها مورد بررسی قرار داد. هدف این مقاله دسته بندی وظایف قانونی شوراهای شهر در ایران و نشان دادن خلاء وظایف و به تبع آن سوء کارکردهای مهم شوراها در ایران با ارجاع به ایده ال های مدل شورا-مدیر شهر و تحولات جدید در سیاست و اداره اثربخش حکومت های محلی(شهرداری ها) است. مقاله در تحلیل سطح اول به بررسی فهرست قانونی وظایف شوراها در ایران و مقایسه آن با وظایف شوراهای شهری که با مدل شورا-مدیر شهر کار می کنند می پردازد. در این بخش ابتدا تلاش می شود با مبنا قرار دادن فهرست وظایف ایده ال در این مدل، موارد مشابه و متفاوت و در نهایت خلاءِ وظایف شوراهای شهری در ایران با ارجاع به یک ساختار و مدل مدیریت شهری جدیدتر مشخص شود. در ادامه با استفاده از چند مولفه تلاش می شود تبیینی از تفاوت ها و تنوع های موجود در فهرست وظایف این دو شورا ارائه شود. در سطح تحلیل کارکردی با استفاده از یک مدل مفهومی چهار مولفه ای تلاش می شود سوءکارکردهای مهم شورای شهر آمل در سیاستگذاری و کنترل شهر مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرند. به نظر می رسد اعمال سیاست و کنترل توسط شورای شهر آمل(قابل تعمیم به شهرهای هم رده خود) با موانع نهادی،سازمانی و مالی متعددی روبروست.
بازخوانی مکان و فضای نمایش ایرانی در منتخبی از نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی به عنوان برابر نهاده ای برای دراماتورژی، یکی از ابعاد فرایندی جامع برای به روزرسانی سنت هاست. نمایش به عنوان هنری اجتماعی در گفتگو با جامعه است، بنابراین هم شکل دهنده ایده ها در جامعه و هم بازتاب دهنده ویژگی های جامعه است. با وجود آنکه جنبه های نمایشی ادبیات و فرهنگ ایرانی هنوز پتانسیل های بسیاری برای به روزرسانی دارد، منابع و مدارک اندکی برای بازخوانی نمایش ایرانی وجود دارد. اما نگارگری ایرانی حاوی اطلاعات ارزشمندی از صور خیال هنرمند ایرانی و بازتاب دهنده اطلاعات بسیاری از جمله معماری، نمایش و جامعه است. این مقاله که پژوهشی بین رشته ای در معماری، نمایش و نگارگری است، با روش تاریخی-تحلیلی به کمک رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر، در تلاش برای بازخوانی مکان نمایش ایرانی در نگارگری ایرانی است. نتایج گویای آن است که نگارگران در انتخاب موضوع و شیوه بیانی متاثر از بسیاری نکات مهم نمایشی از جمله نحو مکان های مکث و تامل در شهر و منظرفرهنگی برای برپایی انواع نمایش، خرده نمایش و خلق مکان های همگرای اجتماعی بوده اند. بنابراین می توان بازتابی از انواع نمایش ها و عناصر نمایشی از جمله انواع صحنه های میدانی، قابی و تخت گاهی را در آنها مشاهده کرد.
تحلیل قطعه «هفت خوان» اثر بهزاد رنجبران با تمرکز بر نحوه ایجاد وحدت و تنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به روش تحلیلی، به بررسی تکنیک هایی که مؤید وحدت و تنوع در قطعه «هفت خوانِ» رنجبران است، می پردازد. به عنوان هدف کلی، تکنیک های بسط و گسترش رنجبران در طول اثر مطالعه می شود که برای دست یابی به این مهم، فرم اثر، ساختارهای هارمونی و شیوه های بسط و گسترش موتیوی مورد بررسی قرار می گیرد. فرم اثر منطبق بر فرم های رایج کلاسیک نیست اما دارای اشتراک هایی با فرم سونات است. پایبندی به ساختارهای هارمونی همچون تریادها و به طور کلی ترایکوردها، آکوردهای چهارصدایی، پلی کوردها، انبوهه و شبه انبوهه ها و همچنین تسلسل آنها، باعث ایجاد وحدت و تنوعِ هارمونیک و ملودیک در طول اثر شده است. این اثر دارای یک موتیو سه نتی بر اساس نت های سی-لادیز-سی است که نقشی کلیدی در پیوند بین اجزای شکل دهنده فرم اثر دارد. این فیگور در طول اثر به شکل های متنوع ظاهر می شود و دگرگونی های آن بر اساس تغییرات ریتمیک دسته بندی شده است. هسته تماتیک دارای چهار جزء است؛ به طوری که جزء اول تا سوم به صورت حرکت برودری تحتانی و فوقانی ظاهر و سپس جزء چهارم به آن اضافه می شود. این مقاله نشان می دهد که چگونه موتیو چهار جزئی، از طرفی برای ایجاد وحدت، بارها تکرار و از طرف دیگر همزمان با تکرارها، دچار دگرگونی های مختلف می شود.
آستانه یکتایی یا پیوندخوردگی آثار در معماری معاصر؛ در مرز میان آفرینش و برساختن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
61 - 72
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در نوشتار با ترفند پاورقی و ارائه منابع می توان حضور دیگری را در روایت بازتاباند، اما تاریخ معماری آثار مستندسازی شده و نشده ای را در برمی گیرد که حضور دیگری در آنها پیدا و پنهان است. بحث بر سر جعلی1 یا اقتباسی2بودن اثر از اموری است که در دهه های آخر قرن بیستم در هنر معاصر مطرح شده اند. از سویی کشمکش بر سر آفرینش متأثر از خودآیینی3 یا دگرآیینی4 اثر، در مقابل برساختگی (جعلی) آن، دغدغه ای دیگر است. هدف و پرسش: بنا بر ماهیت، پژوهش به بازشناخت آستانه هم پیوندی/یکتایی، آلوگرافی5 (چندامضایی)/ آتوگرافی6 (تک امضایی) و شناسایی مرز اقتباس/برساختن وابسته است. پرسش های پژوهش عبارتند از: الف. در گفتمان معماری خودانگیختگی متأثر از دگر نیرویی درونی را چگونه می توان تفسیر کرد؟ ب. مرز میان اقتباس و برساختن (جعل) کجاست؟ روش: پژوهش با ماهیت کاربردی، با راهبرد تحلیلی-تفسیری متکی بر استدلال منطقی است و بر پایه واکاوی چگونگیِ پیوندگونی و خویشاوندی آثار، با تکیه بر رهیافت درهم آمیزی افق ها، مبتنی بر فرایند «میان متنی» شکل گرفته است. برای روشن شدن پاسخ پرسش های پژوهش، نمونه هایی از تاریخ هنر و معماری معاصر ایران (دهه سی و چهل) مطرح می شوند. نتیجه گیری: پژوهش نشان می دهد فرایند میان متنی را می توان به عنوان رهیافتی نظری در مطالعات معماری به کار بست و تأکید دارد که متون (آثار) معماری خودآیین نیستند و هر اثری در گفتگومندی میان آثار پیش و پس از خود قرار دارد. این به معنای آن نیست که آثار جعلی را نیز بر مدار میان متنیت قرار دهیم چرا که آثار جعلی برخلاف آفرینش اثر در فرایند میان متنی بر پرسش های شناختی اصرار نمی ورزند و از مجال گفتگو میان آثار و همراهی مخاطب، تهی هستند.
نقش آموزش در توسعه کارآفرینی صنایع دستی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
148 - 163
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی شناسایی و بررسی شیوه های آموزش و توسعه کارآفرینی در صنایع دستی است. روش این پژوهش بر اساس ماهیت توصیفی-پیمایشی است و در زمره پژوهش های کاربردی قرار می گیرد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش 250 نفر از کارشناسان سازمانمیراثفرهنگی، صنایع دستیوگردشگری هستند که از طریق توزیع پرسشنامه، داده های اولیه جمع آوری گردید و در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور آزمون فرضیات، از آزمونt تک نمونه و جهت مشخص کردن نرمال یا غیر نرمال بودن مؤلفه های پژوهش، از آزمون کولموگروف–اسمیرنوف استفاده شد. در پایان نیز به منظور اولویت بندی مؤلفه های پژوهش، از آزمون فریدمن استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که بین شیوه های مختلف آموزش و توسعه کارآفرینی در صنایع دستی، ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین، آموزش از طریق تمرکز بر سرمایه گذاری در آموزش صنایع دستی در مراکز رشد، پارک های صنعتی و فنّاوری از نظر اهمیت با میانگین رتبه ۳۵/۳ در اولویت اول قرار گرفت و آموزش از طریق تربیت مربی کارآفرینی به منظور آموزش شیوه های نوین با میانگین رتبه ۴۷/۲ و آموزش از طریق تبیین رشته های هنری مرتبط با کارآفرینی صنایع دستی در مقاطع مختلف تحصیلی با میانگین رتبه ۲۵/۲ در اولویت های بعدی قرار گرفتند و آموزش از طریق ایجاد کارگاه های آموزشی مبانی کارآفرینی حوزه صنایع دستی و گردشگری زیر نظر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز با میانگین رتبه ۹۳/۱ از درجه اهمیت پایین تری برخوردار بود. بنابراین، نتایج حاکی از اهمیت تکیه بر شیوه های نوین آموزش کارآفرینی از طریق مراکز رشد، پارک های صنعتی و فنّاوری به منظور توسعه کارآفرینی در صنایع دستی بود.
عوامل پایداری هویتی مرکز شهر خرم آباد با تاکید بر قلعه فلک الافلاک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
291 - 318
حوزههای تخصصی:
شهر مفهومی جامع و متشکل از جنبه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تاریخی و محیطی است. این ابعاد در ارتباط متقابل با یکدیگر، ویژگی ها و هویت خاصی را به شهرها می دهند که عاملی برای شناسایی شهر محسوب می شود. شهر خرم آباد، مرکز استان لرستان، با پیشینه با ارزش تاریخی و فرهنگی و قرارگیری بر بستری از عوامل و شرایط محیطی مساعد، دارای هویت منحصر به فردی است. قرارگیری این شهر در دره ای قیفی شکل با جهت شمالی – جنوبی در قلب رشته کوه های زاگرس (محاط میان رشته کوه ها) و در میان منابع آبی غنی ( رودخانه و چشمه )، ویژگی های خاصی را به این شهر و به ویژه محدوده مرکزی آن داده است. نگاهی به جغرافیای طبیعی شهر خرم آباد نشان گر این نکته است که عامل امنیتی در شکل گیری آن دارای نقش مهمی بوده و هسته اولیه این شهر به صورت ارگانیک و در مجاورت قلعه فلک الافلاک شکل گرفته است . این ویژگی ها به همراه موقعیت ارتباطی این شهر (واقع شدن در مسیر ارتباطی شمال به جنوب کشور) تاثیر به سزایی در جهت گیری توسعه کالبدی آن داشته است. بنابراین پیدایش و تکوین این شهر به طور عمده متاثر از ویژگی های طبیعی ، تاریخی و نیز موقعیت استراتژیک این شهر بوده است.
جایگاه مدارس در کیفیت آموزش ولایت قهستان (از سلجوقی تا صفویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۶
222 - 253
حوزههای تخصصی:
قهستان منطقه ایی است در جغرافیای تاریخی ایران زمین که پیوندی عظیم و ناگسستنی با خراسان بزرگ دارد. گرچه که، امروزه بخش عمده ایی آن را خراسان جنوبی نامیده اند و برخی نواحی شمالی آن نیز جزء خراسان رضوی است، اما با این وجود، قهستان در سیر تاریخی خود شاهد وقایع مهم تاریخی بوده است. ولایت قهستان با توجه به موقعیت جغرافیایی و بافت فرهنگی اش در زمینه آموزش و تعلیم و تربیت نقش ویژه ایی در فرهنگ و تمدن اسلامی از سلجوقیان تا پایان صفویان داشته است، به گونه ایی که عالمان بزرگی از این ولایت سر برآوردند و عوامل مهمی چون سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر وضعیت آموزشی قهستان در این دوره تاثیرگذار بوده است. روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق که بر پایه روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، به شیوه جمع آوری منابع و اسناد کتابخانه ایی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که وضعیت آموزش قهستان تابع وضعیت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی آن است که زمینه ساز تعالی و پیشبرد نهاد آموزشی شده است. به گونه ایی که از نظر سیاسی تاسیس مدارس دولتی و از نظر اقتصادی، شاهراه بودن آن و به لحاظ فرهنگی تکثر فکری و قومی از عمده عوامل ترقی وضعیت آموزشی قهستان و ثبات در این ناحیه محسوب می شود. لذا، جایگاه مدارس در کیفیت آموزش ولایت قهستان در ارتقاء بینش فرهنگی این ولایت از دوره سلجوقی تا صفویه نقش بسیار مهمی ایفاء کرده تا آنجا که بزرگان و علمای دینداری را در خود پرورانده است. اهداف پژوهش: بررسی عوامل سیاسی- اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی بر وضعیت آموزشی قهستان از دوره سلجوقیان تا صفویان. شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت مدارس از دیدگاه متخصصان تعلیم و تربیت و بررسی وضعیت موجود کیفیت مدارس در قهستان و تبیین نقش ولایت قهستان در بالندگی بزرگان و علمای دینی. سوالات پژوهش: چه عواملی بر وضعیت آموزشی قهستان از دوره سلجوقیان تا صفویان تاثیر گذار بوده است؟ ولایت قهستان چه نقشی را در بالندگی بزرگان و علمای دینداری در طول تاریخ ایفاء کرده است؟
نقش عکاسی و بیگانه سازی در هنر زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
93 - 104
حوزههای تخصصی:
در هنر زمینی عکس ها تنها شاهدان آثار بوده و به اندازه ی آن ها اهمیت می یابند. هدف از نگارش این مقاله پرداختن به نقش عکس در آثار هنرمندان هنر زمینی و اثبات اهمیت آشنایی زدایی و بیگانه سازی در ذات این شاخه ی هنری است. پرسشی که مطرح می شود این است که عکس و بیگانه سازی درهنر زمینی چه نقشی داشته اند؟ از یافته های این پژوهش می توان به مواردی چون: بزرگی آثار، میرا بودن آنها، اجرای آثار در فضای خارج از گالری ها و قرار گرفتن آن ها در محیط طبیعی اشاره کرد. همچنین نتیجه ای که از آثار مطروحه حاصل می شود: اهمیت "نقش عکس" به منظور بقای اثر و "ضرورت ساختار شکنی به منظور بیگانه سازی" با روش هایی چون شکل گیری ابهام در معنی اثر، از میان بردن عادت های دیداری، تغییر در اندازه ی آثار، اجرای اثر هنری خارج از گالری، دگرگون کردن ماده ی اثر هنری و ادغام آن در محیط، و ... می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله: توصیفی- تحلیلی و شیوه ی گردآوری منابع مورد نظر نیز کتابخانه ای می باشد.