مطالب مرتبط با کلیدواژه

آنا کارنینا


۱.

نقش رنگ سیاه و سفید در طراحی لباس فیلم مبتنی بر نشانه شناسی رولان بارت ( مطالعه موردی: 2 فیلم سینمایی آناکارنینا و بانوی زیبای من)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظام پوشاک سیاه و سفید رولان بارت طراحی لباس فیلم آنا کارنینا بانوی زیبای من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۲۱۷
نظام پوشاک که به عنوان یکی از عناصر نشانه ای توسط یکی از مهم ترین نظریه پردازان دانش نشانه شناسی رولان بارت (1980-1915) مطرح شد، رویکردی به اهمیت اجزای لباس در نشان دادن حالات و روحیات انسان هاست. این نظام به عنوان زبان تصویری در بیان شخصیت پردازی به ویژه در آثار سینمایی دارای کارکردی ویژه است. در این پژوهش، دو فیلم سینمایی با عناوین: آناکارنیناو بانوی زیبای من، با هدف بیان نقش نظام پوشاک به عنوان عنصر نشانه ای از منظر رولان بارت، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق با توجه به نقش و اهمیت رنگ در شخصیت پردازی لباس آثار سینمایی؛ سعی داشته به تاثیر گذاری رنگ لباس بازیگران در بیان احساسات و تضاد شخصیتی آنان بپردازد. هدف پژوهش، صرفاً بررسی 2عنصر سیاه و سفید است که بیانگر تضاد شخصیتی کامل هستند و نوع ژانر و یا اهداف دیگری در انتخاب فیلم ها دخیل نبوده است. نتایج به دست آمده نشانگر آنست که سیاهی و سفیدی، نقش قابل توجهی در بیان احساس و رفتار بازیگران داشته و همسو با متن داستان و بازی بازیگران قرار گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
۲.

تحلیل شناختی خودآگاهی شخصیت سالم براساس نظریه ویکتور فرانکل: مطالعه موردی رمان های سووشون و آنا کارنینا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی شخصیت سالم سووشون آنا کارنینا ویکتور فرانکل معنادرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۰۰
شخصیت سالم همواره درپی یافتن هدفی برای معنابخشیدن به زندگی خویش است. در نظریه معنادرمانی ویکتور فرانکل، معنادارشدن زندگی انسان سالم درپرتو ویژگی هایی مثل آزادی اراده و بیداری، احساس مسئولیت، اراده معطوف به معنا، عشق ورزی و دین باوری توصیف شده است. خودآگاهی به معنی آگاهی داشتن انسان از خویشتن، از مؤلفه های مهم در نظریه معنادرمانی فرانکل است. در معنادرمانی، انسانی را که درجست وجوی معناست، با مسئول بودن و آگاه بودن مواجه می کنند. رمان هایی همچون سووشون سیمین دانشور و آنا کارنینا از لئو تولستوی، قابلیت هایی برای بررسی خودآگاهی شخصیت سالم را دارند. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، بررسی روان شناختی رمان های سووشون و آنا کارنینا با تأکید بر نظریه فرانکل صورت گرفته و به این پرسش پاسخ داده شده است که آیا شخصیت های این رمان ها خصوصیات انسان سالم ازنظر فرانکل را دارند یا خیر. یافته های پژوهش نشان می دهد در سووشون ، یوسف (شخصیت اصلی رمان)، فردی خودآگاه است و آگاهی از خویشتن به صورت مستقیم، باعث بروز ویژگی هایی همچون بیداری، عشق، خودبسندگی و مسئول بودن در او می شود. در آنا کارنینا ، لوین درنتیجه رخ دادن اتفاقاتی در زندگی مشترکش به خودشناسی می رسد و صفات شخصیت سالم در او متجلی می شود؛ بر این اساس و با توجه به مسئله اساسی این پژوهش به نظر می رسد ویژگی های قهرمانان رمان با آنچه فرانکل تعریف کرده است (جز خودبسندگی)، انطباق دارند؛ البته خودبسندگی را می توان زیر مؤلفه پاسخ گویی به ندای وجدان ازنظر فرانکل قلمداد کرد.