فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۶۱ تا ۶٬۲۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میدان ها و خیابان های شهر جلوه گاه محیط بصری به شمار می روند. در گذشته، ساختمان ها علاوه بر اینکه با ویژگی هایی منحصر به فرد، زیبا، شکیل و منطبق بر اصول زیبایی شناسی بصری اجرا می شدند، در نهایت احترام به بناهای پیرامون خود در زمینه جای می گرفتند. امروزه اما منظر بیشتر شهرهای ایران، آشفته و نابسامان است و این موضوع ناشی از عدم هماهنگی و تناسب در ترکیب عناصر بصری بناهایی است که در کنار یکدیگر جای گرفته اند. اهداف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، استخراج مؤلفه های مؤثر بر ارتقای کیفیات زیبایی شناسی صوری جداره های شهری و اعمال آنها در طرح بازطراحی جداره خیابان انقلاب سنندج است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، در زمره تحقیقات کاربردی و از لحاظ روش انجام در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی قرار دارد. روش پژوهش: برای رسیدن به اهداف پژوهش، فرایند تحلیل و ارزیابی کیفیت های صوری، که مبتنی بر کسب شناختی عمیق از وضع موجود محدوده مورد نظر است، در سه مرحله انجام شده است. به این ترتیب که ابتدا به بررسی تئوری های مرتبط با زیبایی شناسی شهری پرداخته شده است، سپس اجزای اصلی سازنده نمای شهری تبیین شده اند و در مرحله سوم یک مدل پارامتریک برای سنجش و تحلیل کیفیت های بصری در نمای شهری ارائه شده است. نتیجه گیری: روش تحلیل انتخابی در این پژوهش روش کیفی است. به گونه ای که کیفیت مطلوب را در تمامی ابعاد و مؤلفه های زیبایی شناسی مورد بررسی قرار داده است. لازم به ذکر است که تنها آن دسته از کیفیاتی در کانون توجه قرار گرفته اند که اعمال تغییرات درآنها می تواند موجب ارتقای کیفیت های صوری شود و با ارائه درک درستی از پتانسیل های بصری، انتظام بصری منظر شهری محدوده مورد مطالعه را افزایش دهد. نتایج بررسی های انجام شده نشان دهنده ناهماهنگی های بسیاری در جداره های محدوده مورد مطالعه است. بر همین اساس، نتایج نهایی حاصل از تحقیق در قالب تهیه طرح بهینه جهت بازطراحی جداره های این محدوده ارائه شده است.
واکاوی ظرفیت های محیط کالبدی و اجتماعی محلات تاریخی در شکل گیری سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه های مختلف علوم، با طرح مفاهیمی مانند سرمایه اجتماعی در پی بیان ملموس و تحلیل پذیر پدیده های غامض اجتماعی هستند. یکی از کارکردهای متنوع سرمایه اجتماعی، در سطح محلات و حوزه سکونت بوده و تلاش برای حفظ و یا افزایش آن، راهکاری برای مقابله با برخی ناهنجاری ها و معضلات اجتماعی محلات، دانسته شده است. محلات تاریخی ایران، واجد الگوهایی کالبدی و نیز قالب های اجتماعی تائید شده و مشخصی هستند. این پژوهش، از یک سو، مفهوم سرمایه اجتماعی را بر اساس مدلی به بحث می گذارد که آن را در سه جزء رفتاری، شناختی، و روان شناسانه برای محلات مسکونی تعریف کرده است. از سوی دیگر، شاخص هایی برای محیط اجتماعی (نظام اداری، ترکیب اجتماعی) و محیط کالبدی (تنوع و کارکرد اجزاء، ترکیب و ساختار، معماری و طراحی اجزاء) محلات تاریخی طرح کرده است و درنهایت، با تکیه بر تحلیل و اسناد به جستجوی رابطه میان آن ها با مؤلفه های سرمایه اجتماعی در مدل مذکور، می پردازد و در این میان، به مصادیقی عینی از محلات تاریخی نیز اشاراتی می شود. بررسی ها ضمن تأکید بر توجه به پیچیدگی مفهوم سرمایه اجتماعی، نشان دادند شاخص های محیط اجتماعی محلات تاریخی با جزء شناختی سرمایه اجتماعی (توانمندسازی و حس اجتماعی) رابطه دارند و می توانند بر جزء رفتاری آن نیز اثرگذار باشند. شاخص های محیط کالبدی بر جزء رفتاری (همسایه داری)، روان شناسانه (تعلق به مکان)، و شناختی (حس اجتماعی) تأثیرگذار هستند، همچنین انطباق و همخوانی محیط اجتماعی و محیط کالبدی محله، عاملی ضروری و مؤثر برای افزایش سرمایه اجتماعی ساکنان بوده است.
سلوک عرفانی در اثر هنری؛ تحلیل انتقادی آراء شایگان در فانوس جادویی زمان
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
11 - 27
حوزههای تخصصی:
در این متن با روش تحلیلی- انتقادی، ضمن مرور خوانش عرفانی داریوش شایگان از پروست، ریشه های این دیدگاه را تعقیب می کنیم. اهمیت موضوع از این روست که در دوران رونق معنویت، گرایش به تفسیر عرفانی از آثار هنری با اقبالی مضاعف همراه می شود که همین اقبال، آسیب شناسی پیامدهای فراگیر شدن این نوع قرائت از اثر هنری را شایسته می سازد. تحلیل ما از خوانش عرفانی شایگان از هنر نشان می دهد که وی چگونه در نقاط عطف حیات فکری خود از هایدگر اثر پذیرفته و در یکی از واپسین تأملات نظری خود نیز همچنان به اندیشه هایدگر متأخر متمایل شده است. در عین حال، شایگان به سبب تجارب چندلایه و نیز بر اثر چرخشی که در اواسط دوران فکری خود به آن رسیده، از افراط در تفسیر عرفانی آثار هنری اجتناب کرده است. با این وصف، سلوک عرفانی شایگان در اثر هنری سلوکی مشروط، محتاط و وفادار به داوری خرد است، که تفاوت شایگان با هایدگر نیز در همین جهت گیری نهایی نمایان می شود. علی رغم نکات فوق، اندیشه شایگان در برقراری رابطه ای پایدار میان عقلانیت و عرفان و هنر، در کشمکش دو جهان سنتی و مدرن، کامیاب نیست.
باغسازی اروپایی اصطلاحی نامفهوم، تأثیر سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک بر باغ های تهران در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
6 - 17
حوزههای تخصصی:
باغ از دوران کهن در ایران شکل گرفته و تا دوران معاصر به حیات خود ادامه داده است. در دوران قاجار و با پدیدارشدن تحولات فکری بسیاری از ساختارهای کهن شهری از جمله باغ های ایرانی تاب نیاورند و تغییراتی در ساختار آنها مشاهده شد. در دوران قاجار برگیری از سبک های رنسانس، باروک و رمانتیک در شکل گیری باغ های تهران اثرگذار بود و ساختار باغ به تدریج و با تأثیرپذیری سطحی از آنها تغییر کرد. محققان عموماً تغییرات را بدون اشاره به سبکی خاص، منسوب به اروپا یا غرب می دانند. این در حالی است که مکتب های منظرسازی در اروپا با توجه به تنوع سرزمین و پیشینه تاریخی-فلسفی، متفاوت هستند و بیان این مطلب که باغ های دوران قاجار از اروپا تأثیر گرفته اند، امری نامفهوم است. بررسی ویژگی های کالبدی و اندیشه های موجود در سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک و بازشناسی آنها در باغ های دوران قاجار شهر تهران، می تواند ارتباط میان این دو را به تفکیک سبک و مؤلفه های موثر بر آن نمایان کند. این مقاله در تلاش است تا از اطلاق واژه باغسازی غربی خودداری کرده و با شناسایی ویژگی های سبک های باغسازی رنسانس، باروک و رمانتیک، اثرگذاری آنها در باغ های تهران در دوره قاجار را ردیابی کند. به همین منظور با رویکردی کیفی و راهبردی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و بررسی اسناد و تصاویر موجود، ویژگی های باغسازی رنسانس، باروک، رمانتیک و باغ های قاجاری در تهران را واکاوی می کند و با رویکردی قیاسی به مطابقت اصول و ساختارهای این دو می پردازد. آنچه مشخص است باغسازی در دوران رنسانس، باروک و رمانتیک، به عنوان شاخص ترین سبک های باغسازی در اروپا، تفاوت های اساسی دارند و گرته برداری سطحی از آنها منجر به ساختاری التقاطی در باغ های تهران شده است. با این حال الگوی باغ ایرانی در بسیاری از موارد همچنان قابل مشاهده است.
بررسی ابعاد چارچوب مفهومی بازآفرینی حفاظت محور در بافت های شهری تاریخی ایران
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر عوامل مختلفی در فرایند شکل گیری سیاست ها و برنامه های حفاظتی و بازآفرینی بافت های شهری تاریخی در ایران تأثیرگذار بوده اند. با چالش میان دو رویکرد بازآفرینی شهری و حفاظت شهری متخصصان درصدد ادغام این دو رویکرد، ارائه رویکردی جامع و یکپارچه و سرانجام ارائه معیارها و مؤلفه های مؤثر در هر دو برآمدند. هدف پژوهش حاضر بازشناسی ابعاد چارچوب نظری بازآفرینی شهری در جهت حفاظت شهری بر مبنای رویکرد بازآفرینی حفاظت محور بافت های شهری تاریخی است. برای این منظور از یک سو اسناد، کنوانسیون ها و بیانیه های بین المللی مرتبط و از سوی سیر تکوینی سیاست های داخلی ایران در حوزه بازآفرینی و حفاظت شهری مورد بازخوانی و واکاوی قرار گرفته اند و با بهره گیری از روش تحقیق کیفی و تکنیک تحلیل محتوا به بازشناخت ابعاد چارچوب مفهومی رویکرد بازآفرینی حفاظت محور، که شامل ۶ بعد «اقتصادی»، «اجتماعی»، «کالبدی»، «فرهنگی»، «مدیریتی» و «محیط زیستی» می باشد که هر یک شامل زیرمؤلفه های خود هستند، پرداخته می شود. روش انجام این پژوهش با توجه به ماهیت تحقیق و مؤلفه های مورد بررسی و رویکرد حاکم بر پژوهش، تلفیقی از روش های توصیفی-تحلیلی می باشد.
مشارکت: مبنای طراحی فضاهای شهری چندعملکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
26 - 39
حوزههای تخصصی:
ایده طراحی فضای چندعملکردی به صورت های مختلف و با معانی متفاوت، همواره در حوزه ادبیات رشته های مربوط به معماری و شهر حضور داشته و تعریف این مفهوم به صورت جامع همچنان در حال تکمیل است. اما این نوع فضاهای شهری در کشورهای در حال توسعه از دیرباز به صورت خودجوش وجود داشته اند. در کشورهای توسعه یافته برای خارج شدن از چارچوبی که یک فضا برای آن طراحی شده است، سخت گیری های بیشتری اعمال می شود. اما با وجود تفاوت هایی که در تملک فضاهای عمومی وجود دارد، فضاهای چندعملکردی در سراسر جهان پدید آمده اند و روزبه روز در حال افزایش هستند. این فضاها، با توجه به بستری که در آن شکل گرفته اند، ویژگی های مربوط به مورفولوژی فضا و ابعاد و اندازه ها و نیز عملکرد اصلیشان با یکدیگر تفاوت هایی دارند. اما در عین این تفاوت ها دارای الگوهای مشترکی هستند که درنظرگرفتن آنها به برنامه ریزی و طراحی برای این گونه فضاها در آینده کمک می کند. این نوشتار، 80 نمونه از فضاهایی را که در حال حاضر به صورت چندعملکردی فعال هستند یا پتانسیل لازم برای تبدیل شدن به این گونه فضاها را دارند، بررسی می کند. در این پژوهش، برای انتخاب نمونه ها و استخراج الگوها از روش استدلال مبتنی بر نمونه (CBR) در کنار زبان الگوی کریستوفر الکساندر استفاده شده است. نتیجه الگوهایی است که می تواند به طراحان کمک کند در مواجهه با پروژه های شهری جهت افزایش کیفیت زندگی شهروندان مؤثرتر عمل کنند. در نهایت مشاهده می شود که الگوهای به دست آمده کمتر شکل کالبدی داشته و بیشتر به شکل برنامه ریزی و مدیریت فضا هستند. الگویی که بیشترین تکرار را در میان الگوهای استخراج شده دارد، «مشارکت» است که باید به عنوان یک فرهنگ در تمامی اشکال خود، از ابتدا در فرایند برنامه ریزی، طراحی و بهره برداری لحاظ شود.
تخمین سن بقایای انسانی با استفاده از سیستم دندانی (مروری بر روش های تخمین سن در انسان شناسی دندانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخمین سن بقایای انسانی یکی از دشوارترین مسائل باستان زیست شناسی است چرا که افراد دارای سن تقویمی یکسان سن زیستی متفاوتی را نشان می دهند. استفاده از دندان ها برای تخمین سن، هم به دلیل پایداری بیشتر دندان ها در بافت های باستان شناختی و هم به دلیل قابلیت تغییرات سیستم دندانی با افزایش سن، بسیار مورد کاربرد و توجه است. بسیاری از روش های مدرن مورد استفاده در پزشکی قانونی بر مبنای ایجاد برش در دندان ها و مشاهدات بافت شناسی است که به دلیل تخریب دندان ها، در نمونه های باستان شناختی قابل اجرا نیستند. در این مقاله ضمن بررسی روش های غیر مخرب استفاده از دندان ها در تخمین سن بقایا، به محاسن و معایب هر روش نیز اشاره می شود. هدف این مقاله مرور روشهای تعیین سن از روی دندان ها برای افراد نابالغ با بررسی" تکامل سیستم دندانی" و برای افراد بالغ با بررسی" تحلیل فیزیولوژیک بافت های دندانی" است. به دلیل ماهیت منظم زمان شکل گیری و رویش دندان ها ،" تکامل دندانی" گسترده ترین روش استفاده برای تخمین سن بقایای افراد نابالغ است. رد پای افزایش سن را می توان در سه روند متفاوت تکامل سیستم دندانی «کلسیفیکاسیون»، «رویش دندان ها » و «بسته شدن کامل انتهای ریشه» در جداول و نمودارهای از پیش تهیه شده بررسی نمود.با رویش دندان دائمی سایش آن آغاز می شود. فراگیر بودن سایش در یک جمعیت، تابعی از افزایش سن است و می تواند در تخمین سن استفاده شود. ادامه تشکیل عاج ثانویه نیز یک پاسخ زیستی به افزایش سن است. با افزایش سن مساحت پالپ به تدریج به دلیل ادامه رسوب عاج ثانویه کوچک تر می شود. اندازه گیری روند این کاهش با استفاده از عکس های رادیولوژی به عنوان یک نشانگر در تخمین سن مورد استفاده قرار می گیرد. نیمه شفاف شدن انتهای ریشه دندان ها نیز با افزایش سن در بالغین ارتباط داردو اندازه گیری طول آن با دقت مناسبی قابل انجام است. گرچه در نمونه های باستان شناختی هنوز به بررسی بیشتری نیاز دارد.
ارزش ها و گرایش های فلسفه ی اسلامی بر معماری مسکونی صفوی (مطالعه موردی: خانه های جلفای نو صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
279 - 297
حوزههای تخصصی:
معماری، به مثابه یک صورت تمدنی، همواره نشان دهنده ی ژرف ترین گرایش های معنوی یک ملت است. هنگامی که از معماری اسلامی سخن می گوییم، چنین موضوعی را در پیش چشم داریم. معماری سنتی اسلامی در پیوندی ژرف با معرفت شناسی و هستی شناسی تاریخی مسلمانان است. دوران صفوی از چشم انداز فلسفی، دوران یگانه ای محسوب می شود. در این دوران گرایش های دوگانه ی فلسفه ی اسلامی، یعنی گرایش مشائی و اشراقی بار دیگر به یکدیگر رسیدند و در فلسفه نوین صدرایی یگانه شدند. شکل گیری یک نگرش فلسفی جدید و دگرگونی جهان بینی نوین اسلامی، به تبع آن تأثیرهای بسیاری بر تمامیت حوزه تمدنی گذاشت. معماری عصر صفوی نیز از این تأثیرها به دور نبوده است و می توانیم بازتاب آن نگرش های فلسفی را در آن بیابیم. در فلسفه دکارتی ما شاهد نگرشی کمی به فضا هستیم که موجب می شود در دوره ای از تاریخ، انسان غربی دچار فراموشی نسبت به خاطرات کیفی بشود که فضا را تحت تأثیر قرار می دهند و بنیاد نگرش معنوی انسان به مکان هستند. در معماری مسکونی عصر صفوی برخلاف این نگرش یادشده، ما شاهد کیفی شدن فضا هستیم. کیفیتی که تمام عناصر معماری را در اصلی یگانه، یعنی نمایش جایگاه انسان در جهانی معنوی، متحد می کند. همین اصل بنیادین است که خانه صفوی را در ادامه مسجد و مکانی برای ظهور معنا قرار می دهد. در این پژوهش کوشیده ایم از خانه صفوی ابزاری انتقادی برای بهبود وضعیت خانه های امروز بسازیم. برای تحقق این هدف از روشی توصیفی-تحلیلی با ابزار پرسشنامه سود جسته ایم و سعی نموده ایم تا نگرش مردم اصفهان را به خانه های صفوی و امروزی مورد ارزیابی قرار دهیم. نتایج پژوهش حاضر حاکی از این است که نگرش عمومی به خانه های سنتی صفوی مثبت است و افراد چنین خانه هایی را به خانه های امروزی تر ترجیح می دهند. دلیل این ترجیح نیز وجود همان عناصر معنوی است که در خانه های مسکونی صفوی وجود دارد. اهداف پژوهش: شناسایی تأثیرات فلسفه اسلامی بر معماری مسکونی صفوی. بهبود طراحی مسکونی در زمان حاضر با یاری گرفتن از معماری صفوی. سوالات پژوهش: فلسفه اسلامی چه تأثیراتی بر معماری مسکونی صفوی گذاشته است؟ ارزیابی جامعه هدف از تفاوت های معماری مسکونی مدرن و صفوی چیست؟
تبیین چالش های پیش روی شهرهای آینده با بهره گیری از تجارب سینمای علمی تخیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
51 - 68
حوزههای تخصصی:
آینده شهرها به مثابه محصول بشری پیچیده با چالش هایی مواجه است که نیازمند ابزارهای مختلفی جهت راهکارگزینی است. در این میان سینمای علمی تخیلی از معدود رسانه های فرهنگی و فراگیر است که درباره آینده شهرها ایده پردازی می کند. سینمای علمی تخیلی با برون یابی زوایای پنهان وضعیت معاصر، عناصر، روندها و گرایش های زمان حال، علاوه بر ارائه سناریوها و حالات مختلف از آینده شهرها به نوعی هشدار و شبیه سازی عواقب فعالیت های امروز بشر نیز محسوب می شود. پژوهش حاضر ماهیتی آینده پژوهانه دارد و با هدف توسعه فهم و درک موضوع از دیدگاهی تفسیرگرا، استقرایی و رویکردی کیفی برخوردار بوده، از روش تحلیل محتوای کیفی سود جسته است. در این پژوهش، برای دستیابی به چالش های پیش روی شهرهای آینده، فیلم های منتخب (داده ها) از طریق نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و اکتشافی طی چهار مرحله از میان مجموعه ای از فیلم های علمی تخیلی آینده پژوهانه انتخاب و مورد مطالعه عمیق قرار گرفته است. داده های گردآوری شده در قالب گزاره، مقوله و مفهوم، کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که مفاهیم حکومت و حکمروایی شهری، پایداری، عدالت فضایی، کیفیت محیطی، حاشیه نشینی، رسانه های دیجیتال و معماری رسانه، واقعیت افزوده و واقعیت مجازی، هوشمندی، عناصر ساختاری شهر، فرهنگ و برند شهری، چالش های پیش روی شهرهای آینده خواهد بود.
مروری بر ارزش ها و شاخصه های بوم شناختی در شهرک شوشتر نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با صنعتی شدن شهرها و بروز معضلات و مشکلات ناشی از آن، لزوم توجه به معماری بومی با بازنگری معماری های گذشته، بیش از پیش، ملموس گردیده است. در این راه، علاوه بر بازشناسی شهرهای سنتی، که ما آن ها را نمونه های موفق شهرسازی می دانیم و همواره، در تلاش برای کسبِ آموزه های آن ها هستیم؛ مرور و تحلیل نمونه های معاصر نیز بسیار راه گشا است. در بین مجموعه های مسکونی، بررسی شهرک شوشتر نو، از آن جهت که تمرکز و نگرشی ویژه به بوم گرایی و هم چنین، شناخت فرهنگ و زندگی مردم و تاثیر آن بر طراحی داشته است، می تواند در برنامه ریزی و طراحی مجموعه های مسکونی و شهرک های آتی، مفید واقع شود؛ بنابراین، نگارندگان در جهت پاسخ به این پرسش ها که، چه جنبه ها و شاخصه هایی از بوم گرایی در طراحی شهرک شوشتر نو، مدنظر قرار داده شده است و چگونه این شاخصه ها در کالبد این شهرک، نمود پیدا کرده اند؟ و با هدف ارائه یک الگوی معماری مسکونیِ مطلوب و متناسب با ظرفیت های بومی و باهویت، به بررسی شهرک مسکونی شوشتر نو، پرداخته اند. در این راستا، این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، کتاب خانه ای کاربردی و موردپژوهی، صورت پذیرفته است. درنهایت، طبق بررسی های صورت گرفته در این پژوهش، می توان گفت که طراحی بوم گرایانه در این شهرک، از طریق سه شاخصه فرهنگی، اقلیمی و توجه به زمینه طرح، نمود پیدا کرده است. هر یک از این شاخصه ها با به کارگرفتن راه کارهایی منجر به ایجاد بوم گرایی در این شهرک مسکونی گشته اند و مجموعه این سه شاخصه سبب طراحی موفق بوم گرای شهرک شوشتر نو، گردیده است.
رابطه معنایی هنر سنتی سوزن کاری در پوشش صوفیان اهل فتوت با اذکار و اعداد مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
137 - 150
حوزههای تخصصی:
هنرسنتی سوزنکاری بر روی پوشش اهل تصوف با وصله و بخیه همراه بوده است و با تغییر تکنیک و نقش، معانی متفاوتی در نوع پوشش ایجاد کرده است. در هنر سنتی هیچ چیزی از معنا تهی نیست. در این میان، بهترین بستر برای تعامل معانی هنر و عرفان، فتوت نامه ها بودند و ارتباط نزدیکی بین اهل فتوت و تصوف، برقرار بوده است. هدف پژوهش، ارتباط معنایی هنر سوزنکاری با مسائل فکری و اعتقادی هنرمند در فتوت-نامه ها و شناخت نوع سوزنکاری بر جامه های اهل تصوف است. سوالات عبارتند از: 1- ارتباط معنایی مابین سوزنکاریها و اسماء الهی و اعداد مقدس بر جامه اهل تصوف در آیین فتوت چیست؟2- طریقه سوزنکاریها، در نوع پوشش های اهل تصوف چیست؟ نتایج نشانگر4 نوع از سوزنکاری بر پوشش اهل تصوف می باشد. جامه هزارمیخی، تاج غرجق و هزار میخی دارای بخیه هایی به شکل هندسی و به نام درویش دوزی بوده است، بخیه های هزارتو در جامه ی قریشی، اتصال وصله و پاره در خرقه مرقعه و نعلین و بخیه های ضخیم و کشش نخ در خرقه ی مفتولی کاربرد داشته است. در رساله خاکساریه و فقریه، که میراث دار اهل فتوت اند، حرفه سوزنکاری با وصله و بخیه در هر پوشش، همراه با آداب مذهبی به شیوه پرسش و پاسخ، با مفاهیم اخلاقی و عرفانی آمیخته است و بر پایه اسلام و قرآن می-باشد. سوزندوزان، عارفانی هستند که با شهود به رموز و اسماء الهی، از طریق علم حروفیه و شمارش اعداد مقدس، با تکرار در بخیه زدن به صورت اشکال هندسی و وصله های چهار گوش، به بیان ذکر پرداخته اند و نه تنها اعتقادات خود را در کارشان نشان می دهند بلکه آن را نوعی سلوک و طریقتی جهت نزدیک شدن به کمال می دانند. در این پژوهش موضوع به روش کیفی، با توصیف داده ها و شیوه مشاهده و مطالعه منابع کتابخانه ای انجام شده است.
اثربخشی مبلمان هوشمند در توسعه شهری و پایداری اجتماعی (مطالعه موردی: کلان شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
137 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین محیط هایی که هر روزه افراد جامعه با آن در تعامل هستند، محیط های شهری است که برای رفاه حال افراد، با وسایلی در مکان های مناسب، مجهز شده اند. کیفیت محیط شهری، در توجه تؤام به جنبه های کیفی و کمی عناصر شهری و اجزای تشکیل دهنده آن ها نهفته است. در بسیاری از شهرهای پیشرفته دنیا با تلفیق تکنولوژی و عوامل توسعه پایدار، سعی در مناسب سازی شهر برای بالا بردن کیفیت زندگی افراد جامعه شده است. در این مطالعه موردی و مقطعی، به استناد هدف اصلی تحقیق که ارزیابی نقش مبلمان شهری به عنوان یکی از اِلمان های مؤثر در شهر هوشمند است، از طریق پرسشگری، تعداد 51 پرسشنامه تکمیل شده، حاصل شد که نتایج آن به کمک نرم افزار SPSSWin 23 آنالیز شد، این بررسی حاکی از این مهم است که هوشمند سازی شهری برای اکثر گروه های سنی و جنسی از اهمیت بالا برخوردار است. با توجه به موارد اخیر، طراحی شایسته مبلمان شهری هوشمند چه با سیستم اینترنت اشیا و چه بدون آن، می تواند به حصول درجات بالاتری از پایداری شهری، بینجامد.
تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۴۵-۱۳۶
حوزههای تخصصی:
بحران، پدیده ای با احتمال وقوع کم و تأثیرگذاری زیاد است که نظم سیستم اصلی یا قسمت هایی از آن را مختل نموده و پایداری آن را به هم می زند؛ لذا مدیریت صحیح آن، نقش اساسی در بهبود و پیشرفت جامعه خواهد داشت. درواقع، تدبیر در مدیریت بهینه ی بحران ها به موفقیت در لایه های متعددی بستگی دارد که ویژگی های مدیریت بحران مدیران یکی از این لایه ها است؛ لذا توجه کافی به این عامل نقش تعیین کننده ای در مدیریت بهینه ی بحران ها و عملکرد مطلوب مدیران بحران خواهد داشت. هدف این پژوهش، تبیین تأثیرگذاری ویژگی های مدیریت بحران بر عملکرد مدیران بحران با استفاده از مدل ساختاری معادلات ساختاری (مطالعه موردی: استان های جنوب شرق کشور) است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی اطلاعات لازم گردآوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای ستاد مدیریت بحران استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، کرمان، خراسان جنوبی و یزد که تعداد آن ها در سال 1398 حدوداً بالغ بر 100 نفر بود؛ می باشد که با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی، تعداد 80 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج این پژوهش، ضمن اینکه مدل ویژگی های مدیریت بحران مؤثر بر عملکرد مناسب مدیران بحران استان های جنوب شرق کشور را مورد تأیید قرار داد؛ نشان داد که بین ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<) که دراین بین بالاترین رتبه را فرهنگ خطاپذیری دارد و پس از آن تعهد مدیریت ارشد در رتبه ی دوم قرار دارد. مدیریت صحیح بحران ها، زمانی فراهم می گردد که ویژگی های مؤثر بر مدیریت بحران ازجمله ویژگی های مدیریت بحران مدیران را شناخته و متناسب با ویژگی های ذاتی و مهارتی، وظایف را به مدیران محول نموده و انتظار عملکرد مطلوب را از آن ها داشت. با توجه به نتیجه به دست آمده، پیشنهاد می شود به ویژگی های مدیریت بحران مدیران بحران توجه شود و با فراهم کردن محیطی که مدیران در آن احساس تعهد و پایبندی بیشتری به امور داشته باشند، زمینه را برای ایجاد عملکرد مطلوب و مناسب آنان فراهم نمود.
طراحی و سامان دهی محلات و بافت های فرسوده با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: بافت فرسوده محله اوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۹
36 - 55
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مرکز تجمع سرمایه های مادی و انسانی، در زمان تهدیدات انسان ساخت به هدفی اصلی مبدل می شوند. این در حالی است که روند شهرنشینی در ایران روندی فزاینده داشته به گونه ای که در حال حاضر حدود 75% از جمعیت کشور شهرنشین هستند. از طرف دیگر 13% از کل محدوده های شهری را بافت های ناکارآمد تشکیل می دهند که بیش از 15% از جمعیت کشور در این مناطق سکونت دارند. بافت های مسکونی موجود در شهرهای ایران در برابر تهدیدات به شدت آسیب پذیر و نیازمند توجه بیشتری هستند. تدابیر پدافند غیرعامل می تواند آسیب های احتمالی این بافت ها را در مواقع بحران کاهش داده و حفظ سرمایه ها و ارزش های موجود در آن را رقم بزند. هدف اصلی این تحقیق طراحی و سامان دهی بافت فرسوده محله اوین شهر تهران با رویکرد پدافند غیرعامل است. بر اساس این هدف، ارزیابی ریسک برای 7 بلوک واحد همسایگی این محله انجام درنهایت با توجه به نتایج به دست آمده از ارزیابی ریسک، راهکارهایی برای کاهش ریسک این محله در احیا و ساماندهی آن پیشنهاد شده که در قالب نظامات حرکت و دسترسی، ایمنی و امنیت، اجتماعی، عرصه همگانی، کاربری، کالبدی و پدافند غیرعامل می باشد.
بهینه سازی مکان یابی استقرار کاربری های شهری با روش های ترکیبی Delphi- BWM- PROMETHEE (نمونه موردی ایستگاه های آتش نشانی شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
89 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به رشد روزافزون شهرها، افزایش جمعیت و متراکم شدن بافت شهری، لازم است که کاربری های شهری اضطراری از قبیل آتش نشانی به طور بهینه تعیین موقعیت شوند تا به خوبی و به سرعت بتوانند پاسخگوی تقاضاها باشند. این مسئله ازآن جهت حائز اهمیت است که این تسهیلات، برای خدمات رسانی امدادی ایجاد می شوند پس باید به خوبی بتوانند تمام ناحیه تقاضا را پوشش دهند، لذا این پژوهش بر آن است تا ضمن شناسایی مهم ترین معیارهای مؤثر بر مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی که با شرایط شهر اهواز بیشترین تطابق را داشته باشند، آن ها را اولویت بندی نماید. هدف: مقاله حاضر با هدف بهینه سازی مکان یابی استقرار کاربری های شهری تدوین شده است. روش:در این پژوهش با مروری عمیق و گسترده در ادبیات پژوهش، مهم ترین معیارهای به کاررفته در مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی شناسایی و استخراج گردید. سپس به منظور تطبیق و ویژه سازی معیارهای شناسایی شده در مرحله قبل، از تکنیک Delphi استفاده کرده و معیارهایی که خبرگان اختلاف نظر کمتری بر روی آن ها داشتند، انتخاب شدند. آنگاه، به منظور وزن دهی و اولویت بندی معیارهای انتخاب شده در مرحله قبل، یکی از تکنیک های نوین و کارای تحقیق در عملیات به نام تکنیک بهترین_بدترین (BWM) بکار برده شد. درنهایت، با استفاده از تکنیک PROMETHEE چهار مکان بالقوه احداث ایستگاه آتش نشانی رتبه بندی شدند. یافته ها: نتایج نهایی حاصل از وزن دهی به معیارها حاکی از آن بود که معیارهای تعداد روستاهای حاشیه ای (تعداد روستاهای تحت حوزه استحفاظی آتش نشانی شهر)؛ مراکز مسکونی (محله هایی با ساختار مسکونی، شهرک ها و برج ها)؛ و فاصله مسافتی به ترتیب با اوزان 092/0، 088/0 و 068/0 جایگاه های اول تا سوم اهمیت را به خود اختصاص داده اند. نتیجه گیری: حاصل از رتبه بندی مکان های بالقوه نشان داد که مکان مربوط به منطقه پاداد واقع در بلوار آیت الله بهبهانی مناسب ترین مکان به منظور احداث ایستگاه آتش نشانی است. مکان های مربوط به سه راه خرمشهر، کوی فرهنگیان و منازل صنایع فولاد به ترتیب در اولویت های دوم تا چهارم جهت احداث ایستگاه آتش نشانی قرار گرفتند.
هسته امن محله، روش استراتژیک برای خروج از رکود نوسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
74 - 81
حوزههای تخصصی:
وقوع هر زلزله کوچک و بزرگ در کشور، به صورت مقطعی توجه مسئولان کشور را به بزرگی آسیب پذیری تهران جلب می کند. بیش از سه میلیون نفر از جمعیت تهران در خانه های ناپایدار زندگی می کنند. از طرفی تهران در میان سه گسل فعال قرار دارد که با شرایط موجود در صورت وقوع زلزله با درجه مرکالی بالا، سرپناه و حیات بسیاری از شهروندان تهرانی با تهدید جدی مواجه خواهد شد. بحرانی که به جهت تراکم بالای جمعیت و ضعف مدیریت بحران، می تواند به یک فاجعه جهانی تبدیل شود. ازسوی دیگر با تعریف شورای عالی معماری و شهرسازی از بافت های فرسوده ذیل سه شاخص ریزدانگی، ناپایداری و نفوذناپذیری، در حدود ۸۰ درصد مناطق ناپایدار از قلم افتاده و تهدید جانی ذیل مطلوبیت های کیفی قرار گرفته و موجب انحراف برنامه های نجات بخشی شده است. این در حالی است که بنا به تقدم ذاتی مسئله «حیات»، نباید اقدام نجات بخشی در عرض سایر اقدامات قرار گیرد. بنابراین شهرداری و دولت مرکزی باید به دنبال راه حل واقع نگر برای نجات بخشی ساکنان بافت های فرسوده تهران باشند. پژوهش پیش رو ضمن طرح ایده «هسته امن محله» به عنوان برنامه ای جهت فعالسازی برنامه نوسازی بافت فرسوده، بر رفع موانع اولیه نوسازی (لزوم تأمین پارکینگ) و لزوم مدیریت عوامل مشوق (اعطای تراکم، افزایش سطح اشغال و پذیرش کوچک سازی) به عنوان محرک های اصلی این برنامه تأکید می کند و معتقد است هرگونه مداخله به قصد نوسازی در بافت فرسوده، باید ضمن توجه به لزوم صرفه اقتصادی برای مالکان، با ترسیم راهکارهایی برای مدیریت شهری زمینه ارتقای کیفیت زندگی اجتماعی، توسعه مشارکت و رونق اقتصادی شهر را نیز فراهم آورد.
شناسایی طرح های پنهان در تابلوهای عتیقه با استفاده از پرتونگاری صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای جلوگیری از تخریب و سوزاندن تابلوهای نفیس هنگام جنگ و حوادث اجتماعی در قدیم، روی آنها اثر هنری جدید نقاشی می شده است. برای شناسایی لایه های پنهان تابلوها، استفاده از یک روش عمقی که بتواند طرح های زیرین را مشخص کند مفید است. اشعه ایکس که قابلیت نفوذ در مواد مختلف را دارد می تواند تصویر نهان نقاشی را مشخص کند. قبل از استفاده از آزمون پرتونگاری، ضخیم بودن لایه های نقاشی کارشناسان را به این باور می رساند که نقاشی اصل نبوده و بر روی آن طرحی دیگر کشیده شده است. مسئله مهم در بررسی تابلوهای هنری حفظ آن ها و شناسایی نواحی نقص است. برای این امر تکنیک های مختلف غیرمخرب بکار گرفته می شوند. آزمون پرتونگاری جزئی از آزمون های غیرمخرب است. در پرتونگاری به دلیل نفوذ پرتو ایکس به لایه های زیرین، بدون تخریب و تغییر در نمونه آزمایشی الگوهای نهان و آسیب های عمقی آشکار می شوند. تصاویر حاصل از پرتونگاری به دلیل پراکندگی و تضعیف پرتو در قطعه و نیز اندازه چشمه، عدم وضوح و کیفیت پایینی دارند، به این دلیل شناسایی نواحی عیوب در پرتونگاره ها دشوار است. برای افزایش کنتراست پرتونگاره ها روش های پردازش تصویر می توانند بکار گرفته شوند. در این تحقیق از پرتونگاری برای تشخیص تصاویر پنهان تابلوهای نقاش های موجود در موزه والنسیا، اسپانیا استفاده شده است. همچنین از دو روش هرم گوسی و هرم لاپلاسی برای بهبود کیفیت و کاهش عدم وضوح پرتونگاره ها استفاده شده که دارای پیچیدگی محاسباتی کم و سادگی بالا در پیاده سازی هستند. نتایج نشان می دهند که پرتونگاری روش مؤثری در شناسایی نقاشی های پنهان است با این روش بدون هیچگونه آسیبی به تابلو می توان اطلاعات مهمی در مورد طرح های پنهان آن بدست آورد. همچنین استفاده از الگوریتم های پردازشی هرمی لاپلاسی و گوسین در تصاویر پرتونگاری نیز می تواند در شناسایی بهتر طرح های پنهان کمک کند.
آسیب شناسی قوانین و مصوبات حقوقی مرتبط با مدیریت بافت و ابنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
۶۲-۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه اهمیت و جایگاه ویژه بافت و ابنیه تاریخی و ارزشمند در شهر ها بر کسی پوشیده نیست، اما همچنان موضوع حفاظت، حمایت و احیای بافت و ابنیه تاریخی و ارزشمند در ایران به صورت جدی، علمی و قانونی مورد پیگیری، نه در سطح کلان مدیریتی و نه در سطح مطالبه گسترده مردمی قرار ندارد. این شرایط سبب شده اند وضعیت بافت و ابنیه تاریخی روز به روز در خطر جدی آسیب و در مسیر نابودی قرار گیرد. اگر چه انجمن های دولتی و گروه های مردم نهاد متعددی پیگیر موضوع و حفاظت از آثار هستند، اما از آنجا که از لحاظ حقوقی و قانونی دارای نقش و ابتکار عمل نبوده، راه به جایی مطلوب و مؤثر در سطحی گسترده نخواهند برد. لذا اهمیت بعد حقوقی و قانونی پیرامون موضوع بافت و ابنیه و آثار تاریخی برای تغییر و یا رهایی از این شرایط، دوچندان خواهد شد. بر این اساس، در این پژوهش ابتدا سعی شده است با استفاده از روش کیفی و رویکرد هرمنوتیک حقوقی، بازخوانی قوانین مرتبط با این امر صورت گیرد. در ادامه، آسیب شناسی اجمالی بر این قوانین، بر مبنای روند امر حفاظت و احیا و همچنین در مقایسه با کلیت محتوایی منشورهای جهانی شکل گرفته است. نتایج بررسی ها و تحلیل های صورت گرفته نشان داده که قوانین موجود، نیاز اساسی به اصلاح، تغییر و تکمیل شدن دارند؛ علاوه بر این نیز خلأهای قانونی متعددی وجود دارند که نیازمند تصویب قوانین جدید هستند تا بتوان از طریق آنها، موضوعات مغفول مانده در مجموعه قوانین موجود را پوشش داد. از میان این موارد، برخی مباحث از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ بنابراین به منظور مشخص شدن اولویت هر یک از مباحث اصلاحی در قوانین، اولویت بندی با استفاده از نظر صاحب نظران و خبرگان این امر انجام شده است. نتایج مصاحبه با خبرگان و اولویت بندی انجام شده نشان داده که مباحث مستندسازی، نظارت بر حفاظت و احیا در محتوای قوانین و همچنین مبحث ضمانت اجرایی قوانین، از اهم موارد اصلاحی قوانین هستند.
بررسی تأثیر افزایش سطوح معنایی گیبسون در رضایت مندی محیطی دانش آموزان مدارس غیرانتفاعی منطقه یک تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث انسان و بیگانگی وی در محیط های معاصر، به چالشی مهم در مطالعات روان شناسی محیط تبدیل شده است. در این راستا، جیمز ژرمه گیبسون به عنوان نظریه پرداز در زمینه مطالعات روان شناسی محیط، مؤلفه معنا را مطرح می کند و آن را به شش سطح تقسیم بندی کرده که ششمین سطح را نهایت پیوستگی انسان با محیط می داند. اما از نظر مخاطبان فضا، نگاه به این امر چگونه بوده و چه انتظاری از برقراری سطوح معنا در فضاهای آموزشی دارند؟ به عبارتی هدف پژوهش، تعیین سطح انتظار دانش آموزان از برقراری سطوح معنا و همچنین مشخص نمودن ارتباط بین افزایش سطوح و رضایت مندی محیطی مخاطبان اصلی این گونه فضاها است. روش پژوهش حاضر، اثبات گرایانه، با تأکید بر داده های کمیِ بنیان و از نوع پژوهش کمی است. در فاز گردآوری داده ها، روش اتخاذشده، روش پیمایشی بوده و در فاز بحث و تحلیل نیز روش پژوهش، مبتنی بر دلایل آماری و با ماهیت توصیفی تبیینی است. سطوح معنایی گیبسون و وضعیت ایده آل مد نظر دانشجویان، به عنوان دو متغیر اصلی پژوهش در نظر گرفته شده اند که با استفاده از ضریب پیرسون، رابطه هم بستگی بین این دو متغیر مشخص می شود. در نهایت، این پژوهش به این نتیجه می رسد که افزایش سطوح معنایی در فضای داخلی، اهمیت بیشتری برای مخاطبان فضا داشته و بعد از آن، حیاط، بیشترین ضریب هم بستگی را به خود اختصاص داده است؛ اما در فضای ورودی، افزایش سطوح معنایی، رابطه ای معکوس با رضایت مندی محیطی دانش آموزان دارد و آنها به دنبال افزایش سطوح معنایی در این گونه فضاها نیستند
مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۸۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: گستره حوزه نمای شهری عرصه ای است برای دسته بندی میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران که شباهت ها و تفاوت های گوناگونی را در این زمینه پدید می آورد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه های نمای شهری آشکار سازد. مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی تفاوت میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران در گستره نمای شهری با وجود شباهت های ارائه می دهد. دیگر پژوهشگران حوزه های نمای شهری، با رویکرد منظر تاکنون برای یک مطالعه مقایسه ای در میدان های تهران به کار نبسته اند. هدف: این مقاله بر آن است تا چگونگی و چرایی تفاوت ها و شباهت های پدیدآمده در حوزه نمای شهری را مورد تحلیل قرار دهد. روش تحقیق: این پژوهش از نوع کیفی و براساس هدف کاربردی است. مقاله پیش روی برای نخستین بار روش مطالعه مقایسه ای میدان های حکومتی و غیرحکومتی تهران را در حوزه نمای شهری مورد تحلیل قرارمی دهد. پژوهش بر پایه داده های کتابخانه ای از یک سو و داده های میدانی از سوی دیگر استوار است. از این روی پس از به دست آوردن داده ها، فرم های گوناگون و اشکال به کاررفته در ساختار معماری و نما از لحاظ چگونگی چینش در کنار یکدیگر نسبت های طولی و عرضی، شکل مورد استفاده، مورد مقایسه قرارخواهد گرفت و تأثیرات این شکل ها در نماهای میدان به دست خواهد آمد. نتیجه گیری: تحلیل های انجام شده آشکار ساخت که نظام های شکل دهنده میدان منتج از تناسبات ابعاد و سطوح بازشوها، جانمایی آن ها و هندسه نما بوده که متأثر از کارکرد و جانمایی آن میدان هاست. این نظام ها هرچند ممکن است درصورت خود در طول تاریخ میادین ایرانی دچار تغییراتی شده باشد، لیکن از لحاظ محتوا تا چند دهه اخیر تداوم داشته است و می تواند به عنوان مجموعه شاخص هایی جهت طراحی مورد استفاده معماران منظر و شهرسازان قرارگیرد.