فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۱۴۱ تا ۶٬۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
99 - 112
حوزههای تخصصی:
زنان، بخش بزرگی از مخاطبان بازار تهران، در حال استفاده از فضایی هستند که در طی سال ها برای استفاده اکثریت مردانه شکل گرفته است. هدف پژوهش پی بردن به معنای بازار تهران در تجربه زنان و چگونگی تأثیر شرایط زمینه ای بر شکل گیری این معنا بوده است. پژوهشگران با روش پدیدارشناسی به مصاحبه عمیق با 14 زن (و برای دستیابی به داده های مکمل، 6 مرد) پرداخته اند. تحلیل داده ها بر اساس روش پدیدارشناسی استعلاییصورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد بازار تهران برای زنان تنها محل خرید نیست و جنبه های مهمی از سودمندی های فضای شهری مثل بودن در میان مردم، لذت بردن از کیفیت های کالبدی و پیوند با هویت تاریخی شهر را در اختیار زنان قرار می دهد. هم چنین تفاسیر پژوهش گران به وجود گسست میان تجربه زنان و ساختارهای از پیش موجود که به یک فضای جنسیت دار شکل داده اند اشاره می کند. این ناهماهنگی ها در رقابت باکیفیت های مطلوب برای زنان، بر کم و کیف حضور ایشان در بازار اثر می گذارد.
واکاوی نقش مفاهیم رهیافت ارتباطی در فرایند طراحی شهری (مورد پژوهی: پروژه های طراحی شهری در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
81 - 100
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با ظهور رهیافت ارتباطی، دانش شهرسازی با رویکردی انتقادی به سمت جذب اندیشه ها و نظریه های اجتماعی، اخلاقی و مشارکتی روی آورده و به عنوان دانشی میان رشته ای که با مبارزات سیاسی و اجتماعی درگیر است معرفی می گردد. اما این تحولات غالباً در حیطه مباحث رویه ای دانش برنامه ریزی شهری انجام پذیرفته و کمتر به شکلی صریح و در چارچوب دانش طراحی شهری و فرایندطراحی شهری مورد بحث قرار گرفته است. هدف: هدف شناخت مفاهیم موثر بر پیمایش فرایند طراحی شهری مبتنی بر رهیافت ارتباطی و بررسی میزان کاربست این مفاهیم در پروژه های طراحی شهری ایران است. روش: ابتدا به روش اسنادی و کتابخانه ای، جریان های انتقادی موثر بر رهیافت ارتباطی، مفاهیم اساسی این رهیافت و چگونگی کاربست آن در فرایند طراحی شهری در قالب چارچوب ارزیابی تدقیق گردیده است. تدوین چارچوب ارزیابی زمینه را برای تحلیل و ارزیابی پروژه های منتخب در گام بعد و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار فراهم می آورد. یافته ها: کاربست 87% مقوله های رهیافت ارتباطی در پروژه های منتخب در وضعیت بسیار نامطلوب، و 13% در وضعیت نامطلوب قرار دارد. براین اساس فرایند مسئله یابی و مسئله گشایی در پروژه ها تنها بر جنبه های تکنوکراتیک فضا تمرکز نموده و نقش تعیین کننده مفاهیم رهیافت ارتباطی در چگونگی پیمایش فرایندطراحی شهری مغفول مانده است. امری که فرایند طراحی شهری کشور را از مردم جدا ساخته و متخصصان را به سطح ابزارهایی در دست نهاد قدرت، برای تغییر فضای شهری، فرو کاسته است. نتیجه گیری: رهیافت ارتباطی با صورت بندی مجدد رابطه فضا، طراح، مردم و نهاد قدرت، علاوه بر توجه به ابعاد فنی و خلاقانه فضا، جنبه های انتقادی دانش شهرسازی را به فرایند طراحی شهری وارد می نماید. بنابراین طراحی فضا به عنوان محصول فرایندهایی تلقی می گردد که در آن گفتمان های رقیب در فرایندی مبتنی بر کنش ارتباطی، فهم خود از دایره منافعشان را به حداکثر رسانیده و با قبول خواست های متکثر در حوزه فضا، به پیکربندی آن در فرایندی مشارکتی و چندسطحی می پردازند.
بررسی حضور فرش های لوتّو در نقاشی های شمال ایتالیا در دوره رنسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
55 - 64
حوزههای تخصصی:
فرش به عنوان یکی از نمادهای هنر و تمدن شرق در طول تاریخ، بسیار مورد توجه کشورهای غربی قرار گرفته است؛ و در دوره های مختلف، با عناوین گوناگونی مانند هدیه پادشاهان، غنیمت جنگی، کالای تجاری و غیره، به این ممالک وارد شده است. حضور فرش در نقاشی های ادوار مختلف هنر غرب، موضوع جالبی برای محققین این رشته است که پژوهش های پیرامون آن از نیمه دوم قرن گذشته شروع شده و تا به امروز در حال بسط و گسترش است. مهم ترین و شناخته شده ترین نوع فرش در نقاشی های مذکور، فرش لورنزو لوتّو، زیر مجموعه فرش های هولبایناست؛ که حضور آن در نقاشی های رنسانس با یکی از آثار سباستیانو دل پیومبو، نقاش ایتالیایی اهل ونیز، شروع شده است؛ و به مدت دو قرن به صورت مستمر در نقاشی حاضر شده است. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تطبیقی با استناد به منابع کتابخانه ای و تصویری، حضور این فرش در مهم ترین آثار مربوط به آن دوران در ایتالیا، با در نظر گرفتن نظریه لوکا برانکاتی بررسی می شود. نتایج حاصل از بررسی نظریه مذکور و توصیف آثار، حاکی از آن است که فرش، با وجود داشتن ریشه های شرقی می تواند کلید واژه ای مهم و موثر در نقد نقاشی های رنسانس ایتالیایی باشد.
راهکارهای مشارکتی در تدوین شاخص های بازآفرینی شهر بجنورد بارویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
20 - 36
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری، برنامه ای جامع است که زمینه بهبود پایداری شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی را فراهم می آورد و عمدتا به دنبال حل مشکلات بافت های فرسوده شهری از طریق بهسازی به وسیله مشارکت های مردمی است و هدف آن به کارگیری توان های بالقوه و بالفعل موجود در بافت های شهری می باشد. بدین منظور 386 پرسشنامه در بین ساکنین محله ای در بجنورد که بازآفرینی شهری آن در حال انجام است توزیع شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، روش توصیفی- تحلیلی و تجربی- پیمایشی است. ابزار تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS است. بر اساس یافته های تحقیق، میانگین شاخص ها به جز ابعاد کالبدی و محیطی بقیه کمتر از 3 است، که این نتیجه نشان می دهد شاخص های بازآفرینی در وضعیت مناسبی قرار نگرفته اند. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش ANP استفاده شده است، که در بین معیارهای اقتصادی زیرمعیار فرصتهای اقتصادی، در معیارهای اجتماعی و فرهنگی زیرمعیار کاهش جرائم، در معیار کالبدی و محیطی زیرمعیار مسکن و زیرساخت های آن و در نهایت در معیار حکمروایی زیرمعیار مشارکت اجتماع محلی بالاترین ارزش ها را به دست آورده اند. برای رفع مشکلات ساکنین و اجرای بهتر بازآفرینی شهری نیازمند مطالعات گسترده، هم پیوند و همه جانبه نگر با نگرش سیستمی در سطح خرد و منطقه ای می باشیم، که این امر می بایست با مشارکت و دخالت دادن ساکنین این محلات در تصمیم گیری ها همراه باشد. اهداف پژوهش 1- ایجاد زمینه جهت یک سیستم مدیریتی مطلوب در زمینه بازآفرینی در شهر بجنورد. 2- ایجاد شرایط برای ارتقاء میزان مشارکت شهروندان با سازمان ها و مدیران شهری در زمینه ارتقاء و بازآفرینی بافت های فرسوده شهر بجنورد. سوالات پژوهش 1- آیا بازآفرینی شهری در شهر بجنورد بر مبنای توسعه پایدار بوده است؟ 2- آیا در بازآفرینی شهری در شهر بجنورد به جنبه کالبدی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن توجه لازم شده است؟
گونه های بازنمایی منظر طبیعی (بررسی کیفیت حضور واژه صحرا در اشعار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹
31 - 36
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کاررفته در آنهاست. در این مقاله به مضامین و مفاهیم واژه صحرا در کلیات سعدی پرداخته شده است. ضمن بررسی مترادف های معنایی این واژه در فرهنگ لغت، به برداشت متون و غزلیات سعدی که واژه صحرا در آنها به کار رفته، نیز پرداخته شده است. پژوهش پیش رو می کوشد با مقایسه مضامین به کاررفته این واژه در کلیات سعدی و مترادف های معانی آن در فرهنگ لغت، به هدف نشان دادن جلوه ای نو از واژه «صحرا» نائل شود. امروزه واژه صحرا اغلب تداعی گر محلی بی آب و علف و مسیری بس طولانی و طاقت فرساست؛ چنین مفهومی در زمانه سعدی، تداعی گر مسیر رسیدن به حرم عشق یعنی «کعبه» بوده است. درحالی که در همان زمان، واژه صحرا در ذهن اغلب عوام یادآور تفرجگاهی سرسبز و پر آب و علف بوده است و همگان میل به گذراندن اوقات فراغت خویش در آنجا داشته اند. این پژوهش به بررسی مضامین واژه صحرا در کلیات سعدی و نیز همنشینی دیگر واژگان با واژه صحرا به روش تحلیل محتوا پرداخته است. این مقاله با هدف وا کاوی و تبیین نگاه سعدی به منظر صحرا، تلاش دارد به بیان تفاوت های ذهنی و بوم شناسانه جامعه ایرانی بپردازد. یافته های این نوشتار نشان می دهد در سروده های سعدی، تفاوت های دیدگاه منظری نهفته است.
تکنیک های تحلیل نمای شهری با رویکرد توسعه تحلیل موضوع محور سیمای شهر بر اساس عوامل مؤثر بر جداره شهری از نگاه طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۷
99 - 125
حوزههای تخصصی:
تحولات اخیر و سرعت ساخت وساز در شهرها و متعاقب آن نابسامانی در سیمای فضاهای شهری نگاه موشکافانه تری به موضوع منظر شهری و در سطح خردتر مسئله نمای شهری را می طلبد. هدف از این پژوهش، تبیین اهمیت مطالعات تحلیلی نما در طراحی شهری و شناسایی عوامل مؤثر بر طراحی آنها، همچنین معرفی تکنیک های تحلیل و مدل سازی نما است. در این نوشتار سعی شده با بررسی عوامل تأثیرگذار بر نماهای شهری به چارچوبی مفهومی- تحلیلی از روابط میان این عوامل دست یافت تا تکنیک ها، روش ها و نرم افزارهای مرتبط با تجزیه وتحلیل نما متناسب با آن ارائه گردد. لذا تحقیق حاضر با رویکرد «تحلیلی-کاربردی» و توسعه موضوع محور، ضمن بررسی نما با نگاهی کل گرایانه و در بستری فراگیر پس از تبیین انواع نما براساس موقعیت و کاربری ها، تکنیک های تحلیل آن را تدوین و معرفی می کند. از این رو، جعبه ابزار تحلیلی جامع و به روزی از انواع تکنیک های تحلیل و برداشت، روش کاربرد هریک در فرآیند تحلیل، ارزیابی و طراحی سیمای جداره شهری با معرفی موجزی از نرم افزارهای مرتبط با هرکدام از عوامل نما در اختیار کارشناسان قرار می گیرد. در انتها، نمونه ای از مدل سازی نما به روش چیدمان معکوس نما ارائه شده است تا قدرت کاربست تکنیک های نوین در مقابل تحلیل های دستی و سنتی نمایش داده شود. چنین نگرشی امکان استفاده ترکیبی از روش های مدرن و سنتی را به منظور بهره مندی از مزایای هر دو روش فراهم می آورد.
بازخوانی نظریه سینومرفی (هم ساختی) در معماری بازار محلی ایرانی بررسی موردی: بازار تجریش تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
93 - 113
حوزههای تخصصی:
مقابله با افول کارکردی بازارهای محلی- تاریخی به عنوان قرارگاه های جمعی که با الگوهای رفتاری روزمره پیوند عمیق دارند، نیازمند اتخاذ رویکردی اکولوژیک و بررسی پیوندهای محیط- رفتار است. هدف این نوشتار، ارائه مدلی برای تحلیل میان دانشی محیط انسان ساخت جمعی از طریق بازخوانی «نظریه سینومرفی» راجر بارکر و به کارگیری آن در تحلیل بازار محلی تجریش به عنوان یک قرارگاه سرزنده است. این پژوهش با رویکردی کیفی به روش تحلیل محتوا در بخش اول و روش توصیفی - تحلیلی و قوم نگاری در بخش دوم به انجام رسیده و با کمک فنون برداشت میدانی در چهار مقطع زمانی به مشاهده مستقیم 16 الگوی رفتاری در بازار تجریش پرداخته است. به علاوه، این محیط اکولوژیک براساس الگویی متشکل از چهار ساختار بنیادی و سه مؤلفه زیرمجموعه آنها تحلیل گردیده و به روش استدلال و استنتاج منطقی در 26 گزاره، تأثیر شش پیوند ساختاری بر وقوع انواع رفتارها بررسی شده است. بنابه یافته های پژوهش، پیوند ساختارهای کالبدی - اجتماعی بازار تجریش به نحو مشهودتری در جهت دهی رفتارها دخالت دارد و راهبردهای خلاقانه رفتاری، نشان دهنده عدم سینومرفی ساختار کالبدی با الگوهای رفتاری ایستا است. بهبود قابلیت فرم جداره های درونی و امکانات فضاهای باز پیرامونی راهکاری برای رفع این معضل است. در مجموع، شناسایی موانع انطباق پذیری ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری جدید برای احیای بازارهای تاریخی، تدوین قالب های مشاهده ای دقیق تر نسبت های کالبدی- رفتاری و واردکردن شاخص های رفتاری به الگوهای انتزاعی از الزامات پژوهش در حوزه طراحی محیطی محسوب می گردند.
شناسایی طرح های پنهان در تابلوهای عتیقه با استفاده از پرتونگاری صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای جلوگیری از تخریب و سوزاندن تابلوهای نفیس هنگام جنگ و حوادث اجتماعی در قدیم، روی آنها اثر هنری جدید نقاشی می شده است. برای شناسایی لایه های پنهان تابلوها، استفاده از یک روش عمقی که بتواند طرح های زیرین را مشخص کند مفید است. اشعه ایکس که قابلیت نفوذ در مواد مختلف را دارد می تواند تصویر نهان نقاشی را مشخص کند. قبل از استفاده از آزمون پرتونگاری، ضخیم بودن لایه های نقاشی کارشناسان را به این باور می رساند که نقاشی اصل نبوده و بر روی آن طرحی دیگر کشیده شده است. مسئله مهم در بررسی تابلوهای هنری حفظ آن ها و شناسایی نواحی نقص است. برای این امر تکنیک های مختلف غیرمخرب بکار گرفته می شوند. آزمون پرتونگاری جزئی از آزمون های غیرمخرب است. در پرتونگاری به دلیل نفوذ پرتو ایکس به لایه های زیرین، بدون تخریب و تغییر در نمونه آزمایشی الگوهای نهان و آسیب های عمقی آشکار می شوند. تصاویر حاصل از پرتونگاری به دلیل پراکندگی و تضعیف پرتو در قطعه و نیز اندازه چشمه، عدم وضوح و کیفیت پایینی دارند، به این دلیل شناسایی نواحی عیوب در پرتونگاره ها دشوار است. برای افزایش کنتراست پرتونگاره ها روش های پردازش تصویر می توانند بکار گرفته شوند. در این تحقیق از پرتونگاری برای تشخیص تصاویر پنهان تابلوهای نقاش های موجود در موزه والنسیا، اسپانیا استفاده شده است. همچنین از دو روش هرم گوسی و هرم لاپلاسی برای بهبود کیفیت و کاهش عدم وضوح پرتونگاره ها استفاده شده که دارای پیچیدگی محاسباتی کم و سادگی بالا در پیاده سازی هستند. نتایج نشان می دهند که پرتونگاری روش مؤثری در شناسایی نقاشی های پنهان است با این روش بدون هیچگونه آسیبی به تابلو می توان اطلاعات مهمی در مورد طرح های پنهان آن بدست آورد. همچنین استفاده از الگوریتم های پردازشی هرمی لاپلاسی و گوسین در تصاویر پرتونگاری نیز می تواند در شناسایی بهتر طرح های پنهان کمک کند.
تحلیل تاثیر احداث زیرگذر خیابان کریم خان زند شیراز به عنوان پروژه محرک توسعه بر ادراک شهروندان از کیفیت های محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پروژه های محرک توسعه می توانند نقش تاثیرگذاری بر ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری داشته باشند و زمینه تقویت ابعاد اقتصادی، هویتی و اجتماعی این گونه فضاها را فراهم آورند. از این رو هدف اصلی این پژوهش تحلیل تطبیقی ادراک شهروندان از کیفیت های محیطی فضاهای شهری در دو بازه زمانی قبل و بعد از انجام یک پروژه محرک توسعه است. به این منظور پروژه احداث زیرگذر در خیابان کریم خان زند شیراز و فضاهای شهری شکل گرفته در محدوده مجموعه بناهای تاریخی زندیه (بازار وکیل، ارگ کریم خان و باغ نظر) به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. در این پژوهش از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بهره گرفته شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کسبه، شاغلین و ساکنان بالای 18 سالی بودند که از فضاهای شهری موجود در محدوده پروژه زیرگذر احداث شده به صورت مداوم استفاده می کردند. با توجه به نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه آماری، حجم گروه نمونه 384 نفر بوده و تعداد آن با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شده است. به منظور پیشبرد پژوهش، مولفه های محیطی دسترسی، امنیت، خوانایی، هویت، جذابیت، انطباق پذیری، تعامل اجتماعی و کارایی اقتصادی در قالب ابعاد چهارگانه عملکردی، ادراکی، زیباشناختی و زیست محیطی معرفی شده اند و ادراک شهروندان از وضعیت هر کدام از این مولفه ها در دو بازه زمانی قبل و بعد از احداث پروژه با استفاده از تکنیک پرسشگری بررسی و تحلیل شده است. برای مقایسه گویه های مرتبط با هر کدام از کیفیت ها در قبل و بعد از اجرای پروژه از آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون Wilcoxon استفاده شده است. نتایج حاصل از این آزمون نشان می دهد که از نظر پاسخگویان بیشترین اثرگذاری در مولفه دسترسی با میانگین 1.78 رخ داده است و پس از آن مولفه های خوانایی و کارایی اقتصادی با میانگین1.87 قرار دارند. همچنین در این پژوهش راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت های محیطی فضاهای شهری ارائه شده است که با پروژه های محرک توسعه در ارتباط هستند.
تحلیل اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر نظامی بر اساس عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظامی از کارکردهای رمزی و بیان استعاری بن مایه های آئین مهر و زرتشت در منظومه هفت پیکر، بهره های فراوان برده است. عبور بهرام از هفت گنبد، به رنگ های مختلف، در روزهای هفته، با تأکید بر سیارات مربوطه، به عنوان روایت مرکزی و از طرف دیگر، مشابهت آن با نردبان هفت پله ای در آیین مهر، نشان از شناخت و وفاداری نظامی به این آیین ها در آثارش دارد. این امر، بر تفسیر دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ ها در آثارش، تأثیرگذار بوده است. مسأله این است که در گنبد چهارم، دلالت های معنایی و اکسپرسیون رنگ قرمز، نشان از اجتناب او از مفاهیم این آئین ها و نیز شناخت او از مفاهیم رنگ قرمز در جهان اسلام دارد. سؤال این است: با توجه به ارتباط گسترده ی هفت پیکر با مفاهیم آیین مهری، اکسپرسیون رنگ قرمز در این داستان، چگونه و براساس کدام اشارات صریح، با مفاهیم این رنگ در عرفان اسلامی مطابقت دارد؟ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و تطبیقی نشان می دهد، اکسپرسیون رنگ قرمز در هفت پیکر، نه بر اساس نجوم، آئین مهر و یا دین زرتشت، بلکه با تکیه بر مبانی عرفان اسلامی، در قالب کلیدواژگان خاصی که در این داستان، بر کسب خردمندی و لزوم عقلانیت تأکید می کنند، قابل تفسیر و تحلیل است. همچنین، حصول مرتبه فنا، به عنوان غایت انسان و تفاوت آن در آئین مهر نیز قابل توجه است.
گذار الگوها: تحلیلی قیاسی بر سیر تحول فضاهای باز در خانه های تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم دی ۱۳۹۹ شماره ۹۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحولات کالبدی شتابان در سده اخیر به بلاتکلیفی و بی معنایی فضاهای باز مسکونی معاصر در شهر تبریز انجامیده است، در حالی که در قلمرو فرهنگ ایرانی به ویژه تبریز، تعامل انسان و محیط در فضاهای باز مسکونی درطی زمان الگوهای مختص به خود را شکل داده بوده اند. مطالعه کیفی چنین گذاری در قالب الگوها می تواند ظرفیت های باقیمانده را برای چاره جویی و حل چالش های پیش رو نمایان کند.هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تحول الگوهای فضاهای باز خانه های تبریز در یک سیر زمانی، با هدف تعمیق فهم معماران از تغییرات شتابان اخیر و در جهت شناخت ارتباطی معنادار بین آنهاست. ضمن آنکه سعی دارد روشی متناسب برای پژوهش هایی از این نوع نیز ارائه دهد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی با رهیافت تفسیری و به روش داده نگر است. ابتدا با مرور نسبت مفهوم الگو با دیگر مؤلفه های تأثیرگذار، یک پیکربندی نظری برای تحلیل یکپارچه به روش QCA تبیین شده و سپس داده های برداشت شده از نمونه ها، سازماندهی و در قالب این پیکربندی قرار داده شده و در نهایت یافته ها مورد بحث قرار گرفته اند.نتیجه گیری: در تحلیل کیفی دسته های متوالی از خانه های تبریز (تاریخی، میانه و معاصر)، سه حالت برای گذار الگوهای مفهومی شناسایی شده است: پایستگی (ظهور همانند گذشته)، تغییر موقعیت (استمرار ظهور اما در قالبی متفاوت) و تغییر کلی (حذف یا جایگزینی در رابطه انسان و محیط). بنابر تحلیل صورت گرفته، تغییر در ترکیب محدودکننده ها در برایند با مفاهیم محیطی، به تحول در چگونگی ظهور و در نتیجه گذار الگو ها انجامیده است. از ارزیابی کلی این گذار نیز دریافته می شود که مفاهیم محیطی برگرفته از الگوهای مفهومی از آنچه در ظاهر به نظر می رسد (الگو های خرد) تغییرات کمتری داشته اند و شکل گیری مکان در فضاهای باز خانه های تبریز علی رغم تغییرات بیرونی شتابان، از درونمایه ای نسبتاً پایدار برخوردار است و به آرامی تحول می پذیرد.
تبیین و تحلیل تطبیقی مفهوم زیبایی بر بنیاد آراء و اندیشه های فلوطین و غزلیات حافظ شیرازی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
26 - 38
حوزههای تخصصی:
رویکرد فلوطین، از فیلسوفان قرن سوم میلادی، در باب زیبایی شناسی و هنر، اتفاق مهمی در فلسفه غرب محسوب می شود. به ویژه آن گاه که تآثیر عمیقش بر ظهور ایده های حکمی و فلسفی در فلسفه اسلامی مورد بررسی و تعمق قرار گیرد. این مقاله در صدد تبیین و تحلیل آراء و نظریات فلوطین با اندیشه ها و ایده های حافظ، شاعر و متفکر بزرگ قرن هشتم ه. ق.، در باب زیبایی و تطبیق و مقایسه آن در جهت یافتن شباهت ها و تفاوت های آنهاست. در این نوشتار پژوهشی، ماهیت زیبایی در نظام فکری این دو اندیشمند و صاحب رأی، تبیین شده و آن قسمت از آراء و اندیشه های فلوطین که مشابهت و هم رأیی با اندیشه های حافظ در مورد زیبایی و زیبایی شناسی دارند، مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. فلوطین و حافظ، هر دو در آسمانی بودن زیبایی و این که زیبایی زمینی سایه ای از زیبایی بالایی است، لزوم پاک سازی و تزکیه روح و نفس برای دریافت و خلق زیبایی، و گرایش فطری انسان- به ویژه انسان عاشق- به زیبایی، متفق القول اند. تزکیه روح هنرمند و مجسمه ساز بر اظهار و آفرینش زیبایی در ایده فلوطین برجسته است. حافظ هم به پاکی قلب و نفس انسان تأکید دارد، ولی نقش )مشّاطه( و زیور را در بروز حُسن خداداد، بی اهمیت می داند. به صورت کلی، در دیدگاه فلوطین و حافظ در باب زیبایی تا حد زیادی نزدیکی و شباهت وجود دارد. می توان گفت حافظ به صورت غیرمستقیم از اندیشه های زیباشناسانه فلوطین پیروی نموده است.
جایگاه، ساختار و اجزای معماری جامعه شهری در یک جامعه ایلی، براساس منابع مکتوب و نتایج کاوش های باستان شناسی در قراقوروم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۹)
177-156
حوزههای تخصصی:
قراقوروم در طول نیمه اول قرن هفتم ه. ق پایتخت قلمرو خانان مغول محسوب می شد. وسعت این قلمرو علاوه بر منطقه مغولستان، شامل سرزمین های چین، ایران، روسیه و اروپای شرقی بود. در طول سال های فوق، این شهر مقصد بسیاری از صنعتگران، بازرگانان و دانشمندانی بود که از سرتاسر این قلمرو گسترده، جهت خدمت در دربار خان بزرگ به مغولستان رهسپار می شدند. تا سال های اخیر، عمده اطلاعات درباره این پایتخت کهن، منحصر به منابع مکتوبی بود که تاریخ نویسان و سیاحان در تمدن های چین، ایران و اروپا ارائه داده بودند. با گسترش دامنه کاوش های باستان شناسی در طول دو دهه اخیر در این محوطه، بسیاری از زوایای پنهان این استقرارگاه تاریخی، در دسترس قرار گرفت. واکاوی این اطلاعات و تطبیق آنها با اسناد تاریخی، نه تنها می تواند به بسیاری از سؤالات درباره سلوک زندگی فرمانروایان مغول در ابتدای دوره حکومتشان پاسخ دهد، بلکه می تواند نشانگر تأثیرات و تأثرات متقابل فرهنگی میان این فرمانروایان کوچ نشین و ملل تابع شهرنشین باشد. این مقاله ضمن بررسی آخرین اطلاعات حاصل از حفاری های باستان شناسی و مطابقت آنها با استنادات تاریخی برجای مانده، ویژگی های عمده اولین پایتخت حکمروایان کوچ رو را تبیین کرده و تأثیراتی را که سلوک کوچ نشینی آنان بر نوع استقرار و طراحی این شهر داشته بررسی کرده است. اطلاعات این مقاله با روش های کتابخانه ای و مقایسه یافته های حاصل گردآوری شده و پژوهش با روش تطبیقی-تحلیلی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، قراقوروم شهری ازپیش طراحی شده با فرم هندسی مشخص بوده و بیشتر جهت استقرار مردمانی از ملل تابعه، مانند صنعتگران، بازرگانان و دبیران درباری احداث شده است. خانان بزرگ به همراه ارکان دولت مغول، تنها به اقامت دوره ای بسیار کوتاه در حومه شهر اکتفا کرده و به منظور پایبندی به سلوک کوچ نشینی، به صورت دوره ای از استقرارگاهی به اقامتگاه دیگر در حرکت بوده اند.
بازیابی ﻣﺆلفه های معنایی ﻣﺆثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در راستای انعکاس احساسات ناظران (محدوده مورد مطالعه منطقه دو تهران)
حوزههای تخصصی:
نمای ساختمان ها به عنوان یکی از عوامل ﻣﺅثر بر سیمای شهر، بخش قابل توجهی از دانش و عواطف محیطی شهروندان را شکل می دهند. امروزه با توسعه شهرنشینی و افزایش روزافزون ساخت و ساز، ضرورت توجه به نما و ساماندهی بدنه های شهری به عنوان چهره مسلط کالبد شهر که ناظر متداوماً با آن برخورد دارد مورد توجه قرار گرفته است. تحولات دهه های اخیر در سبک های طراحی نما و روند شکل گیری آنها به گونه ای بوده که کلیتی غیرقابل ادراک را به وجود آورده و موجب آشفتگی و اغتشاش بصری و ناخوشایندی و عدم انگیزش شده است. بنابراین در ابتدا اهداف معنایی برای تحقق یک منظر شهری مطلوب ضروری به نظر می رسد زیرا درک انسان از محیط و برقراری ارتباط با آن و چگونگی رابطه و حتی احساسات انسان در محیط در گرو دریافت معناست. معناست که به انسان پایگاه وجودی بخشیده و به او هویت می دهد. در این پژوهش ابتدا ضمن تعریف مفاهیم نما و معنا و تاثیرآن در طراحی معماری و شکل شهر به تبیین ادراک و شناخت محیط و ابعاد احساسی ناظران در محیط پرداخته می شود سپس با استفاده از مدل های ترجیحات محیطی مبنی بر وضعیت خاص انواع احساسات برانگیخته شده توسط محیط در ارتباط با دو بعد انگیزش و خوشایندی، نماهای مصوب در شهرداری منطقه دو با توجه به کاربری از نگاه ناظران مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و شناسایی ابعاد معنایی ﻣﺅثر بر طراحی نماها و جداره های شهری در سازگاری با واکنش احساسی ناظران می باشد. روش تحقیق از نوع تحلیلی – توصیفی بوده و در گروه تحقیقات کاربردی است و برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده بنابراین از جهتی دیگر این پژوهش یک تحقیق پیمایشی می باشد. نتایج نشان می دهد هریک از نماها بر اساس واکنش احساسی که در ناظر ایجاد می کند دارای ﻣﺅلفه های معنایی بوده که در نهایت راهکارهایی در جهت طراحی مطلوب نماها و جداره های شهری مطابق با عوامل معنایی ﻣﺅثر در طراحی با توجه به کاربری بنا ارائه می گردد.
Residents’ Satisfaction with Adequacy of Facilities in Metropolitan Ibadan, Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۴ - Serial Number ۳۸, Autumn ۲۰۲۰
39 - 48
حوزههای تخصصی:
The study examined the quantity and quality of infrastructure in Ibadan, Nigeria with a view to using information to providing policy guidelines for sustainable infrastructural development. Using stratified sampling technique, a total of fifteen wards from the five local government areas in Ibadan metropolis were selected for study. The selection of all the local government areas is based on the fact that all of them cut across all the residential zones in the metropolis and them all spatially coverage at the centre of the city. Primary data for the study were collected through the questionnaire administered on 1,035 respondents (2% of household heads in all the residential buildings in the metropolis), using systematic sampling technique. Descriptive and inferential statistics were employed to analyse the data obtained. Findings showed that deviations about the mean of the satisfaction index of the facilities such as church and dispensary were higher than their respective FAI. Furthermore, findings revealed that these infrastructural facilities were very adequate to the residents, but the residents were not satisfied with their adequacy in the study area. These facilities were mosque, nursery/primary school and secondary school. This implied that these facilities were available and adequate to greatly satisfy the residents. Thus, the study concluded that infrastructure facilities in Ibadan metropolis were fair.
بناهای تاریخی به مثابه مدرسه طراحی معماری: فهم رابطه استادکاران معمار معاصر اصفهان با بناهای تاریخی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماران سنتی در معماری تاریخی ایران با وجود داشتن نقشی برجسته، به ندرت در کانون توجه مورخان بوده اند و از آن ها یاد شده است. این امر موجب شده که امروزه اطلاعات بسیار محدودی از سنت ها، اندیشه ها، فنون، مهارت ها و چگونگی زندگی حرفه ای آن ها در اختیار باشد. در دوران معاصر با شکل گیری مرمت مدرن، گروه جدیدی از استادکاران معمار ظاهر شدند که از یک سو با سنت های استادی شاگردی در صنف و خانواده خود پیوند داشتند و از سوی دیگر، زیر نظر مرمتگران دانشگاهی و مهندسان معمار کار می کردند. بدین ترتیب، این استادان با «رجعتی ناقص»، دوباره جایگاهی برای حضور در بناهای تاریخی و کار در کارگاه های معماری سنتی پیدا کردند. این مقاله با مراجعه به خانواده رضایت، از استادکاران معمار اصفهانی، ارتباط آن ها با بناهای تاریخی را بررسی می کند. برای یافتن پاسخ پرسش هایی نظیر اینکه این استادان چگونه با بناهای تاریخی مواجه می شوند، چه اطلاعاتی از بناهای تاریخی در ذهن دارند و چگونه از این اطلاعات در طراحی کارهای جدید استفاده می کنند، با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و باز، روش تاریخ شفاهی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی از آثار و فرایندهای طراحی و اجرای این استادان، اطلاعات لازم گردآوری و با روش رمزگذاری و نظریه زمینه ای تحلیل شده است. بر این اساس، رابطه استادکاران خانواده رضایت با بناهای تاریخی در اصفهان در پنج مرتبه ارتباط با بنا شاملِ همزیستی، روخوانی، به خاطر سپردن، الهام و مرجعیت (عام و خاص) تبیین می شود. تحلیل این مقوله ها نشان می دهد که بناهای تاریخی یکی از مراجع مهم در جهان طراحی این استادان هستند. استادکاران معمارِ خانواده رضایت، به قلمرو ذهنی عینی از محله های عصر سلجوقی شهر اصفهان، به مرکزیت محله جوباره تعلق دارند که زندگی فردی و حرفه ای آن ها را در بر می گیرد. آن ها این عناصر تاریخی را از کودکی نظاره کرده ، خوانده ، به خاطر سپرده و به مثابه درس هایی از یک «مدرسه طراحی معماری»، دست مایه تجارب تازه خویش قرار داده اند.
رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه با نگاهی بر قطعه «بزرگداشت فردوسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی گمان رویکرد هارمونیک مرتضی حنانه در استفاده از مدهای موسیقی دستگاهی و پدیدآوردن زبانی نو درخور تامل است. هدف این پژوهش بررسی رویکرد هارمونیک حنانه در اثر "بزرگداشت فردوسی" بوده و فرض بر آن است که هارمونی اثر یا به تعبیر آهنگساز هارمونی زوج، برگرفته از موسیقی دستگاهی ایران باشد. این نوشته در ابتدا به روش توصیفی تحلیلی به مدهای مورد استفاده و رابطه ی آن با رویکرد هارمونیک می پردازد. رویکرد هارمونیک حنانه نوعی پلی مدالیته در جهت تقویت فواصل ساختاری و شاخص دستگاه است که آهنگساز ریشه آن را در اهمیت فواصل چهارم درست در موسیقی ایران می داند. برای نمونه در این اثر با بکارگیری همزمان شور می و دشتی متعلق به آن (دشتی سی)، نتهای می و سی اساس بیشتر آکوردهای قطعه را تشکیل می دهند و آهنگساز نتهایی به عنوان متبدلات به این فاصله می افزاید. گزینش فاصله متغیر مذکور (متبدل) به گونه ای است که تاثیر مد مورد نظر را و نیز تاثیر میکروتن را بصورت همزمان تداعی کند. برای مثال، آکورد مورد استفاده در ابتدای قطعه متشکل از می-سی (ثوابت) و فا است که همزمانی می و فا تداعی کننده فا سری است. پس از بررسی نمونه ها می توان نتیجه گرفت در رویکرد حنانه، هارمونی ها، غالبا غیرتیرس و مبتنی بر مدهای ایرانی است و در پلی مدالیته در درون یک دستگاه ریشه دارد.
خوانشِ جامعه شناختیِ نمایشنامه «حکام جدید»، نوشته «مؤیدالممالکِ فکری ارشاد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیانِ مسئله: ارزیابی جامعه شناختی آثارِ ادبی و هنری، از طریق نیل به بیشینه آگاهیِ ممکن و جهان نگری گروهی، ساختارهای فکریِ طبقات اجتماعیِ جامعه ای را که هنرمند عضو آن است روشن می سازد. «حکام جدید» از آثاری است که در محیط پرتب وتابِ دوره مشروطه نگاشته شده و این متن نه تنها دربرگیرنده نوشته ها و اندیشه های نویسنده آن، بلکه بازتاب دهنده جهان نگریِ طبقه اجتماعیِ خاصی است. هدف پژوهش: این پژوهش بنا دارد با بررسی نمایشنامه «حکام جدید» به نوع جهان نگری در دوران مشروطه و در پیِ آن به نظام فکری و اجتماعی غالب در آن زمان راه ببرد، و از این طریق خودِ انقلاب را نیز ژرف تر از هرگونه بررسیِ صرفاً تاریخی بنگرد؛ این گونه می توان اندیشه های فراگیری را که در آن روزگار، دوره های پس از آن، و تا امروز سبب سازِ دگرگونی های تاریخ ساز و آفرینشِ آثار هنری برجسته شده اند، دریافت.روش پژوهش: این پژوهش در نگاه جامعه شناختی خود از روش کتابخانه ای بهره گرفته و متنِ نمایشنامه را در چارچوب نظریه های اساسیِ نقد جامعه شناختی، با نگاه به نوشته های «لوسین گلدمن» و در نظر گرفتنِ نظام های طبقاتی و اقتصادیِ دوره مشروطه، بازخوانی کرده است.نتیجه گیری: جهان نگری و شیوه معنادهی در دیدگاه طبقه روشنفکر ایرانْ دیدنِ نقایص و بیماری های بسیارِ ایران، و راه نجات، از نظر ایشان، اتحاد و آگاهیِ همگان است. با توصیف و دریافتِ ساختار نمایشنامه فوق، به ازای هر یک از طبقه ها نماینده ای یافته شد؛ در مبارزه این نماینده ها در بطن داستانی برساخته، هریک از گروه های رودررو کنش و واکنش های خود را انجام می دهند، اما سرانجام کفه ترازو به سود پشتیبانانِ قانون سنگین نمی شود و از این رو خطرِ پایان مشروطه و پایان طبقه روشن فکر هشدار داده می شود. در این اثر، مفاهیم، واژگان و سازه های معناییِ نوآیین مانند آزادی یا تئاتر از اندیشه ها و نوشته های روشنفکران قبلی وام گرفته شده، ولی هنوز در تاریخ اجتماعیِ ایران نهادینه نشده اند و در نمایی شکننده، همچون خودِ طبقه روشنفکر که رو به انزوا رفته، به زودی در آستانه نابودی قرار می گیرند. در پایان این پژوهش، دیگر پژوهشگرانِ ارزیابی آثار ادبی و هنری را به بازاندیشی در بنیان های فرهنگی و تاریخی ایرانِ معاصر فراخوانده ایم تا، در بررسی آثار هنری مختلف، ساختارهای اندیشه اجتماعیِ دوره های بعدی تا امروز آشکار شوند.
وقایع آزمونهای الهی در قران و عهدین و انعکاس آن در مصور سازی متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
191 - 208
حوزههای تخصصی:
هر مذهبی دارای نظام معنای خاص خویش است که براساس آن نظام به داوری اخلاقی می پردازد و باید و نبایدهای فردی و اجتماعی را تقویت می کند. سنت آزمون الهی از سنن قطعی و حتمی خداوند است که ذات و جوهره ی انسان ها را به تکاپو می کشاند و او را از حضیض خاک به اوج افلاک می رساند. قوه و استعداد درونی انسان را به فعلیت می رساند؛ از این رو زمینه ساز ظهور افعال و نیات درونی بندگان است؛ این سنت عام و همگانی مختص قشر خاصی نیست، بلکه در همه افراد بشر جریان دارد اما شکل و ابزار آن متفاوت است. از آن جایی که سنت امتحان به پیروان دین خاصی اختصاص ندارد. مسئله ای که اینجا طرح می گردد چگونگی سنت ابتلا در قرآن و عهدین قوم بنی اسرائیل است. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است و به شیوه تطبیقی به بررسی این سنت در قوم بنی اسرائیل در قرآن و عهدین پرداخته و مستندات مربوط به فلسفه آزمایش، ابزار از جمله با نهر آب، با ممنوع کردن صید در روز سبّت، با کشتن پسران و اسیر کردن زنان با مال و فرزند و ... با تحلیل و توصیف بیان کرده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که سنت ابتلا در قرآن به عنوان کتاب آسمانی دین اسلام و در عهدین قوم بی اسرائیل وجود دارد. اهداف پژوهش: 1.بررسی وقایع آزمون های در قرآن و عهدین. 2.بررسی بازتاب وقایع آزمون های الهی در قرآن و عهدین در مصورسازی متون دینی. سوالات پژوهش: 1.وقایع آزمون های الهی در قرآن و عهدین چگونه آمده است؟ 2.وقایع آزمون های الهی در قرآن و عهدین چه بازتابی در مصورسازی متون دینی داشته است؟
ریخت شناسی صراحی های شیشه ای ایران در سده های 5 و 6 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
65 - 76
حوزههای تخصصی:
دوره سلجوقی یکی از مهم ترین دوران شکوفایی هنراسلامی سده های ۵ و۶ ه.ق ایران در خصوص هنر شیشه است که از آن جمله می توان به صراحی ها به عنوان یکی از پرکاربردترین ظروف شیشه ای اشاره کرد. مطالعه بر روی فرم و تزیینات این آثار شیشه ای می تواند رهیافتی در مطالعه هنر شیشه سلجوقی باشد. این پژوهش برآن است تا با بررسی فرم و ریخت صراحی ها از منظر ریخت شناسی که یکی از رویکردهای رایج معاصر در حوزه نقد ادبی و از زیر شاخه های ساختارگرایی است بپردازد. بدین منظور در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش اساسی که "صراحی های شیشه ای سده های ۵ و۶ ه.ق ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت (مخزن و گردن) و متغیر (تزیینات) دارای چه ویژگی های بصری بوده اند" به جمع آوری نمونه ها، طبقه بندی و بررسی آن ها اقدام شده است. این پژوهش بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی شکل گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرم مخزن در سه حالت کلی اشکی، شلجمی و گوشتکوبی ساخته شده و بیشترین حجم تزیینات را دارا می باشند. تزیینات این قسمت در دو بخش انتزاعی و شمایلی- انتزاعی قابل پیگیری است. فرم گردن نیز به صورت استوانه ای بلند و باریک ساخته شده که اغلب فاقد تزیینات بوده و شامل نوار افزوده و گاهی دارای لبه می باشد.