فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۶۱ تا ۵٬۹۸۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
165-178
حوزههای تخصصی:
گنبد سلطانیه یکی از مهم ترین بناهای تاریخی دوره ایلخانی در ایران، دارای پلان هشت ضلعی، هشت مناره و سه بخش گنبدخانه، تربت خانه و سرداب است که با تزیینات متعدد کاشی کاری، گچ بری، آجرکاری و... آراسته شده است. یکی از انواع تزیینات شاخص در آرایه های معماری این بنا، تزیینات هندسی است که به تنهایی و گاه در تلفیق با سایر نقوش یا کتیبه ها از آن ها استفاده شده است. این پژوهش با هدف معرفی انواع تزیینات هندسی به کاررفته در آرایه های معماری گنبد سلطانیه و گونه شناسی این تزیینات شکل گرفته است. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی این مقاله به تزیینات هندسی موجود در آرایه های معماری گنبد سلطانیه و معرفی گونه های شاخص تزیینات هندسی در این بنا اختصاص دارد. روش یافته اندوزی بر اساس پژوهشی میدانی (عکاسی) و با استناد به منابع مکتوب انجام شده که روشی توصیفی تحلیلی دارد. نتایج مطالعات حاکی از آن است که کاربرد تزیینات هندسی از جایگاه بسیار مهمی در تزیینات گنبد سلطانیه برخوردار است به نحوی که تقریباً در تمامی قسمت های بنا از قبیل طاق ها، سطوح دیوارها و...، می توان به نمونه های متنوعی دست یافت. این تزیینات عمدتاً شامل گره های پُرکاری است که تلفیق این گره ها با تزیینات گیاهی و کتیبه ها و همچنین کاربرد تکنیک های اجرایی متنوع بر پیچیدگی، تنوع و زیبایی آن ها می افزاید. بیشترین درصد را گره هایی بر پایه عدد مبنای شش، هشت، ده و دوازده، به خود اختصاص داده که از بداعت و گستردگی فراوانی برخوردار است. همچنین سنت تبدیل گره ها (تبدیل گره کُند به تُند)، یکی از گونه های مهم موجود در تزیینات هندسی این بنا به شمار می رود.
بازشناسی و تبیین اثرات کلان فرآیندها و فرآیندها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: آنچه که امروزه شاهد آن می توان بود، افزایش روز افزون رویدادهایی است که در سرتاسر جهان جریان می یابد. این رویدادها که موج های پیشران جهانی شدن هستند، با عنوان کلان فرآیندها در حال پیشروی و دگرگون کردن شهرها می باشند. به تبع این موضوع نیازها و مسائل جدیدی در شهرها در حال پیدایش بوده که شهرها را از اصالت خویش دور می کند. این اصالت را می توان در قالب ارزش های شهر نامید. شهرهای کشورمان نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحت تاثیر این کلان فرآیندها و فرآیندها قرار گرفته است. هدف: در پژوهش حاضر، هدف تبیین کلان فرآیندها و فرآیندها در شهر و واکاوی و بررسی تاثیر کلان فرآیندها و فرآیند ها بر شهر معاصر ایرانی از منظر واقعگرایی اسلامی می باشد. روش:با توجه به اهداف، پژوهش حاضر را می توان در زمره مطالعات کیفی قرار داد. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی و رویکرد استدلال منطقی (فرهنگی-گفتمانی)، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه در جهت استفاده از تکنیک دلفی می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات و ارزیابی های انجام شده می توان کلان فرآیندها و فرآیندها را در قالب مولفه های شهری بررسی و تبیین نمود که مشتمل بر کلان فرآیندهای اجتماعی، کلان فرآیندهای فرهنگی، تغییرات اقتصادی و جهانی شدن آن، کلان فرآیندهای فضایی-کالبدی شهری، کلان فرآیندهای سیاسی و حقوقی، کلان فرآیندهای حمل و نقلی و کلان فرآیندهای زیست محیطی می باشد. همچنین رویکرد نظری واقعگرایی اسلامی -که برخاسته از زمینه شهرهای ایرانی-اسلامی می باشد- بعنوان چهارچوب بررسی و فیلتر معرفی نمود که کلان فرآیندها و فرآیندها در صورت عبور از این فیلتر مطالعاتی و عقیدتی در سطوح مطالعاتی، پژوهشی واجرایی در کشور جاری شوند. نتیجه گیری: توجه به کلان فرآیندها و فرآیندهای جاری در تمامی حوزه ها و مطالعه تاثیر گذاری آن ها در ابعاد پژوهش ها، طرح ها و برنامه ها و پروژه های شهری می تواند بسیار کارآ و موثر واقع شود این امر با گزینش رویکرد واقعگرایی اسلامی به عنوان یکی از چهارچوب هایی نگرشی سازگار با شهر ایرانی و رویکردهای امروزین، بسیار کارآتر و کاربردی تر می شود.
پژوهشی تطبیقی پیرامون مولفه های روانشناختی آثار هنرمندان نقاش نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی (مورد پژوهش: 5 اثر از جدیدترین نمایشگاه هنرمندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
209 - 230
حوزههای تخصصی:
تمایزات منحصر به فرد شخصیتی پرده های ناپیدا در پس آفرینش آثار هنری خوانده شده اند که بی گمان، ردپای منشأ آفرینش هر اثر هنری را باید در این بُعد پنهان از فرآیند ظهور هنری جستجو کرد. لذا، درونیات هر فرد هم به لحاظ جنبه مثبت و هم جنبه منفی، بر خلق آثار هنرمندان تاثیرگذار است. مسئله ای که می توان اینجا مطرح کرد چگونگی بازتاب مؤلفه های روانشناختی در آثار نقاشان است. در این بین، می توان از هنرمندان نقاشی چون نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی نام برد که در دوره حاضر از جریان های هنری رایج، با زبان تصویری سعی در بیان درونیات روانشناختی خود دارند. در این پژوهش که به صورت توصیفی و تحلیلی و با به کارگیری روش کتابخانه ای انجام شده، به سبب محدودیت حجم مقاله، 5 نمونه اثر از آثار نقاشی هر هنرمند مورد پژوهش قرار گرفته است. روش نمونه گیری انتخابی و به صورت کیفی به تجزیه و تحلیل اطلاعات پرداخته شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که آثار نیکزاد نجومی و علی اکبر صادقی که به نوعی توانایی های ذهنی مخاطب در درک مفاهیم و باورهای درونی هنرمند را تقویت می کنند، تأویل و تفسیری از مؤلفه های روان شناختی است که در آثار این دو هنرمند ظهور یافته است. نتایج این نوشتار تبیین کننده اهمیت پرداختن به بحث مؤلفه های روانشناختی هنرمندان در بررسی و واکاوی مفاهیم هنری در آثار آنان می با شد، خصوصا آثار هنرمندان هنرهای تجسمی که نمودی ملموسی از بازتاب این درونیات پنهان هنرمندان است. اهداف پژوهش: 1.بررسی مؤلفه های روانشناختی از توانایی ذهنی مخاطب در تفسیر آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی. 2.تطبیق شیوه تأثیرگذاری آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی بر طبق دیدگاه روانشناختی. سؤالات پژوهش: 1.با توجه به کاربرد مؤلفه های روانشناختی در هنر، چگونه می توان آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی را تفسیر و تحلیل کرد؟ 2.کدام یک از مؤلفه های روانشناختی تأثیرات پر رنگ تری در آثار نقاشی علی اکبر صادقی و نیکزاد نجومی دارد؟
شخصیت پردازی در حکایت های الهی نامه عطار نیشابوری در تطبیق با داستان های مصور نسخه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
350 - 365
حوزههای تخصصی:
عطار، از بزرگترین عارفان شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است که برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی خود از داستان و حکایت بهره گرفته است، چراکه انسان، مخاطب خاص وی می باشد. الهی نامه یکی از آثار برجسته عطار است که شاعر ضمن آن موفق خلق حکایات زیبا و عمیقی شده است. با توجه به نقش کلیدی که شخصیت پردازی در آفرینش داستان ها و حکایات دارد، مسئله شخصیت پردازی در الهی نامه و انطباق آن با داستان ها ی مصور مطرح می گردد. این پژوهش با بر روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که شخصیت، عنصر حادثه و سرعت رخداد آن، از عناصر مهم داستان و داستان نویسی می باشد در حکایات عطار وجود دارند. هر چند اثر مذکور جنبه زهد و اخلاق گرایی دارد اما چیدمان و سرعت حوادث داستان عامل محرّک و پیش برنده هر یک از داستان های آن محسوب می شود و در نهایت به طور کلّی می توان گفت که در حکایت و داستان و رمان نمی توان با یک دیدگاه حرکت کرد و یا نتیجه کلی گرفت که عناصر داستان، شالوده ی اصلی حکایت ها و داستان ها را می سازند یا داستان و حکایت ها به عناصر داستان بها و معنا می دهند. توانمندی عطار در توصیف دقیق حکایات، منجر به تصویرسازی ملموس از حکایات گردیده است. اهداف پژوهش: 1.واکاوی چگونگی عناصر حکایات در الهی نامه ی عطار. 2.بررسی شخصیت پردازی در حکایات الهی نامه ی عطار. سؤالات پژوهش: 1.حکایات موجود در الهی نامه ی عطار دارای چه مختصاتی است؟ 2. شخصیت پردازی چه جایگاهی در حکایات الهی نامه دارد؟
رسانه و چشم انداز آینده روابط عمومی؛ ظهور روابط عمومی نسل سوم
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
143 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی وضعیت آتی روابط عمومی، ویژگی ها و کاربردهای روابط عمومی آینده با نوعی نگرش تافلری است. نوشتار حاضر درصدد پاسخ به این سئوال اساسی است که ظهور فناوری های نوین ارتباطی، جهانی شدن و دگرگونی های اساسی در آینده چه تأثیراتی بر روابط عمومی خواهد گذاشت؟ فرضیه تحقیق حاضر این است که روابط عمومی در آینده در اثر توسعه ی کاربرد رسانه های اجتماعی و فناوری های جدید ارتباطی، دچار تحول اساسی خواهد شد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی مبتنی بر فرآیند آینده پژوهی است. آینده پژوهی، تفکرات فلسفی و روش های علمی و مدل های مختلف بررسی و مطالعه آینده را مطرح و آینده های بدیل و احتمالی را ترسیم می کند. لذا، آینده پژوهی ابزاری برای معماری و مهندسی هوشمندانه آینده است. این مقاله می کوشد تا با توجه به تغییراتی که روابط عمومی تاکنون تجربه کرده است، تغییرات احتمالی آتی را کشف و آینده مطلوب را ترسیم کند. یافته های تحقیق حاکی از آنست که 112 سال حیات روابط عمومی پر از تحولات متنوع و متناوب است، تغییر مدل ها، دگرگونی راهبردها، تکامل نقش ها، تکنیک ها و ارتقای رویکردها، مدام عرصه های جدیدی به سوی این حرفه می گشاید. در این بین، شاید بتوان گفت مهم ترین تحول تکنیکی در روابط عمومی، به کارگیری فناوری ها و رسانه های جدید است که میدان عملکرد آن را گسترش داده است. از این رو، ضمن بررسی مهم ترین تحولات در روابط عمومی آینده با توجه به وضعیت فعلی آن، ویژگی های روابط عمومی آینده، مهارت هایی مورد نیاز در روابط عمومی 3 و تفاوت های آن با روابط عمومی 1 و 2 را مورد مطالعه قرار می دهیم.
بررسی علل نارضایتی شهروندان از شهرداری ها؛ مورد مطالعه شهرداری اسکو
حوزههای تخصصی:
فهم دگردیسی روابط اجتماعی به واسطه هیبریدی شدن فضای زندگی
حوزههای تخصصی:
ساز و کار اثرگذاری دالان های دید طبیعی شهری در شهر همدان بر میزان سلامت روان شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
111 - 128
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مطالعات نشان داد ه اند که تخریب دالان های دروازه ای طبیعی یکی از مشکلات توسعه شهری کنونی ایران است. در جریان توسعه ی نابسامان شهرهای کشور دالان های دید طبیعی رو به تخریب نهادند که شهر همدان یکی از این نمونه ها است. با این وجود، ادبیات موضوع و نظریات صاحبنظران کمتر حول موضوع دالان های طبیعی شهری به عنوان راهکاری برای ایجاد سلامت روانی در شهروندان مورد مطالعه قرار گرفته است. به نظر می رسد عدم وجود ضوابط و راهکارهای نظری و فضا محور به عنوان شکافی دانشی در این موضوع وجود دارد. درواقع، می توان بیان کرد که در تیین سیاست های طرح های شهری اعم از جامع، موضعی و موضوعی، عدم وجود خط مشی هایی در جهت دالان های دید می تواند به عنوان مسئله در نظر گرفته شود.در همین راستا، پژوهش حاضر در پی مطالعه رابطه بین دالان های دید طبیعی در شهرها با سلامت روانی شهروندان بوده است. دو دالان دید طبیعی در شهر همدان که روبه سمت الوند کشیده شد ه اند، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. در ادامه تحقیق تلاش شد تا میزان نقش این دو دالان در سلامت روانی شهروندان همدانی مورد بررسی قرار گیرد. برای رسیدن به این هدف از پرسشنامه پنج گزینه ای لیکرت و تحلیل رگرسیونی در نرم افزار SPSS19 استفاده شد. نتایج نشان داد که معیارهای زیست محیطی، ادراک منظر ذهنی، ادراک منظر عینی، اکولوژی فرهنگی اجتماعی و سازگاری با الزامات حیاتی روزمره در قالب دو دالان های دید طبیعی شهری در همدان اثرگذاری معناداری را بر سلامت روان شهروندان این شهر داشته اند.
ارائه الگوی جامع طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
111 - 124
حوزههای تخصصی:
بیمارستان ها یکی از مهمترین مراکز شهرها هستند، لذا لازم است این اماکن به گونه ای طراحی گردند که بتوانند در کلیه شرایط، قابل بهره برداری بوده و نیاز مندی های شهروندان در حوزه درمان را پاسخگو باشند. مطالعه حاضر بر اساس روش گردآوری داده ها یک پژوهش پیمایشی-مقطعی است. در بخش نخست براساس مطالعات کتابخانه ای و سپس مصاحبه های تخصصی به شناسایی معیارهای برنامه ریزی طراحی بیمارستان با رویکرد پدافند غیر عامل مبادرت ورزیده شده است که پس از مرحله تحلیل کیفی به توزیع پرسشنامه و گردآوری داده ها از خبرگان و کارشناسان ، پژوهش وارد فازی کمی می شود. بنابراین از این منظر، مطالعه حاضر یک پژوهش آمیخته می باشد . براساس الگوی پیشنهادی مهم ترین معیار ، معیار دسترسی شناسایی گردید که بر دیگر معیارها تأثیر گذار است. دسترسی، یکی از مهم ترین مسائلی است که باید در مکان یابی بیمارستان مورد توجه قرار گیرد. در بسیاری از موارد عدم دقت در مکان یابی سبب شده تا حتی با وجود برنامه ریزی و تأمین امکانات و تسهیلات در بیمارستان، امکان دسترسی به بیمارستان و به ویژه خدمات اورژانسی با مشکلات و تأخیر انجام شود. این موضوع به اندازه ای حائز اهمیت است که می تواند تاثیرات مخرب و نامطلوبی بر وضعیت فیزیکی یا روانی بیماران داشته باشد و یا حتی منجر به مرگ بیمار شود. بنابراین بررسی و تحلیل مسیرهای دسترسی و را ههای ارتباطی به سایت و همچنین بررسی حمل و نقل عمومیِ اطراف سایت و طرح های مصوب شهری در آن منطقه، از عوامل اصلی در تعیین مکان مراکز درمانی می باشند.
ضرورت بهره گیری از دیوارهای کاذب در دیوارنگاری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۹
56 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: دیوارنگاری به عنوان رسانه ای کهن با بهره گیری از رشد تکنولوژی و قابلیت های بیانی مواد و متریال های جدید می تواند در بهتر شدن و هدفمندی فضای شهر نقش اساسی داشته باشد. در این میان توسعه روش های خلاق در طراحی دیوار کاذب به عنوان بستری برای دیوارنگاره های هماهنگ با محیط و معماری حاکم بر آن، ایجاب می کند که مطالعه جامعی در خصوص ضرورت این امر، یعنی استفاده از دیوارهای کاذب، در دیوارنگاری شهری به عنوان رابط بصری (دیوارنگاره)، میان کالبد شهر و شهروندان انجام گیرد. با توجه به این ضرورت،چیستی دیوارهای کاذب شهری و چگونگی اجرای آن در فضای شهری مسئله این تحقیق است. هدف: شناخت قابلیت های دیوار نگاری های کاذب شهری در راستای توسعه این فضاها در محیط شهری ست. روش پژوهش: این پژوهش کیفی و از نظر هدف کاربردی است که به شیوه و توصیف تحیل با استناد به منابع کتابخانه ای وتصویری که برخی از آن ها به صورت میدانی تهیه شده است، ارائه می شود. یافته ها: دیوارکاذب شهری، دیواری مستقل از معماری و محیط، در عین حال به لحاظ کیفی وابسته به آن است که ریشه آن را می توان در اقلیم ها و فرهنگ های کهن و بومی مناطق مختلف مانند زندگی بدوی قبیله ها و حتی عشایر کنونی جست؛ ضرورت وجود این دیوارها در زندگی امروز، حاصل رشد تکنولوژی و صنعت در زندگی شهری است.
بازشناسی شبکه نقاط بالقوگی مکانی با استفاده از «کدهای مکان مند» بررسی موردی: بافت تاریخی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
23 - 47
حوزههای تخصصی:
مفهوم استفاده مجدد از فضاهای رها شده در طراحی شهری عمدتاً شامل فضاهایی بوده است که منتزع از شبکه شهری منسجم مورد بازطراحی قرار می گرفته اند. نمود عینی فضاهای حاصل از تخریب های تدریجی را می توان در بسیاری از بافت های تاریخی شهرهای ایران دید. این شکل نامطلوب از رهاشدگی فضاها و گسست درونی شبکه عناصر واجد ارزش، نشان از آن دارد که بالقوگی های موجود درون شهر نادیده گرفته شده است. بازطراحی این قطعه ها و توجه دوباره به شبکه نقاط بالقوگی مکانی، شامل کانون ها و راستاهایی که به شکل تاریخی ساختار منسجم بافت شهری را تکوین می داده اند، اندیشه ای است که در این مقاله و با تکیه بر مفهوم «کدهای مکان مند»، مطرح می شود. کدهای مکان مند که پیرو مطالعات کلارک در دهه هشتاد میلادی، توسط دی مونشو طی چند سال اخیر مطرح شده است، الگویی تازه از بازترکیب بالقوگی های فضایی را نمایان می سازد و با نگاهی یکپارچه و شبکه ای به شهر و شناسایی نقاط بالقوه مکانی در چرخه حیات شهری، دستیابی به ساختار شهری متوازن را جستجو می کند. این پژوهش آزمونی است در کاربست کدهای مکان مند که با تأکید بر وجه فرآیندی و بومی سازی آن، برای نخستین بار در زمینه شهر ایرانی به تحلیل شبکه ای بافت تاریخی شیراز پرداخته است. برونداد پژوهش، ساختار فضایی پنهان و کانون-راستاهای بافت تاریخی شهر شیراز را به عنوان عرصه ای برای بازطراحی شبکه منسجم شهری ارائه می نماید.
سازمان رهبر، مدل متناسب مدیریت شهری یکپارچه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف اصلی این مقاله، بررسی ساختارهای هماهنگی و یکپارچگی بین سازمانی و ارزیابی کلی ساختارهای متناسب برای تحقق یکپارچگی در مدیریت شهرهای کشور است. این ارزیابی با طرح ویژگی های چندین ساختار و تشریح تناسب هر کدام با زمینه مدیریت شهری موجود کشور صورت گرفته است. در این مقاله ادعا می شود ساختار یا مدل سازمان رهبر[i]، مدل متناسبی برای گذار به مدیریت شهری یکپارچه در کشور است. بر پایه این ساختار، شوراها و شهرداری ها باید نقش هدایت کننده و هماهنگ کننده کلیه کنشگران توسعه شهری (اعم از دولتی، خصوصی و عمومی) و کلیه فرایندها (اعم از برنامه ریزی، تامین زیرساخت ها و ارائه خدمات) را در اداره امور و توسعه شهر برعهده گیرند. نتایج این بررسی نشان می دهد نهاد مدیریت شهری در ایران، به دلایل متعدد از جمله چندکارکردی بودن، مکان مبنا بودن، انتخابی بودن و نظایر این ها بیش از سایر نهادهای عمومی و دولتی واجد بیشترین صلاحیت برای به عهده گرفتن نقش سازمان رهبر در هماهنگی منابع و نهادهای مختلف شهر است. بر عهده گرفتن چنین رسالتی برای تحقق هماهنگی بیشتر در اداره شهرها حتی بدون واگذاری وظایف بیشتر به آنها، که همیشه با مقاومت سازمان های خدماتی بخشی دولتی مواجه بوده است، ممکن و عملی است.
تبیین تحولات ساختار کالبدی باروی شهر تاریخی یزد از آغاز تا دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
278-258
حوزههای تخصصی:
عناصر سازنده ساختار کالبدی شهرها، با گذر زمان دچار دگرگونی می شوند. یکی از این عناصر مهم، دیوار دفاعی شهرها بوده که متناسب با شرایط دوره های تاریخی تغییر کرده است. در کنار نقش امنیتی این عنصر، تأثیری که در شکل گسترش شهر داشته نیز حائز اهمیت می باشد. شهر یزد از جمله شهرهای تاریخی ارزشمند کشور محسوب می شود که تا دوره تیموری، دیوار دفاعی، از جمله عوامل اصلی در شکل توسعه اش بوده است. امروزه بخش هایی از دیوار آل مظفر و تیموری و دروازه های مربوط به این دوران ها در شهر وجود دارند؛ اما با وجود شواهد میدانی و اسناد کتبی، همچنان سؤالات بی پاسخی درباره ساختار کالبدی بارو، سیر تکوین آن و جانمایی دروازه ها برجای مانده است. از جمله این سؤالات که تاریخ شکل گیری و سیر گسترش باروی شهر تاریخی یزد و همچنین جانمایی دروازه های شهر تاریخی و تغییرات مربوط به جایگاه آن ها در طول تاریخ چگونه بوده است؟ لذا مقاله حاضر با هدف تعمق در مدارک موجود و دستیابی به ساختار کالبدی باروی شهر از پیدایش تا دوره تیموریان و با روش تحقیق تفسیری تاریخی از طریق مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اسناد و متون تاریخی و معاصر و بکار بستن روش استدلال منطقی، نگارش شده است. فهم تغییرات شکل بارو در گذر زمان در دستیابی به درکی از چگونگی ساختار کالبدی شهرهای تاریخی اهمیت می یابد. دستاورد مطالعه موجود، نشان دهنده است که مکان دروازه مهریجرد از دوره آل کاکویه تا آل مظفر تغییر کرده است. همچنین مکان اولیه دروازه مهریجرد، باب کیا و دروازه کوشکنو برای گمانه زنی های باستان شناسی، به دست آمده اند. از دیگر دستاوردها، گردآوری مهمترین اسناد تصویری و متون تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق و ارائه تصویری روشن از فرایند تاریخی شکل گیری و گسترش باروی شهر تاریخی یزد است. نقشه های به دست آمده از سیر تکوین باروی یزد در دوره های تاریخی نشان دهنده تأثیر بسزای این عامل مصنوعی در ساختار کالبدی شهر و شکل توسعه آن می باشد. کلیدواژه: بارو، دروازه، برج، خندق، شهر تاریخی یزد.
قابلیت های روش شفاهی در انتقال و حفاظت معنا در میراث فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
103 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: میراث فرهنگی، ورای صورت بیرونی، حامل معنایی است که وجه درونی و ماهوی آن را شکل می دهد. از آنجا که در حفاظت آثار توجه به هر دو وجهِ معنایی و صوریِ آن ها ضرورت دارد، لازم است «حفاظت و انتقال معنا» در میراث فرهنگی با رویکردی مناسب مورد توجه قرار گیرد. طیف وسیعی از اشکال میراث فرهنگی ازجمله خلق هنری، کتابت، آداب و طریقت در حِرَف سنتی و بیان شفاهی علاوه بر اینکه تجلیات مختلف میراث را شکل می دهند، روش و محملی برای انتقال معنا نیز محسوب می شوند. در این میان، روش های غیرکالبدی، به واسطه نامحسوس بودن، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و ابعاد مختلف آن ها به خوبی شناخته نشده است. درنتیجه، خطر فراموشی و نابودی این روش ها و بالطبع معانی منتقل شده از طریق آن ها نیز افزایش می یابد. یکی از این روش ها روش انتقال شفاهی است.هدف پژوهش: مقاله حاضر در پی بازشناخت روش شفاهی در حفاظت آثار و زمینه سازی احیای آن در حفاظت میراث معنوی ایران است، با این فرض که انتقال شفاهی معانی در میراث معنوی برخلاف تصور موجود در بسیاری موارد به دلایلی فراتر از عدم امکان ثبت مکتوب صورت می گرفته است. بنابراین می توان گفت این مقاله به دنبال پاسخ این سؤال است که چه قابلیت هایی سبب شده روش شفاهی به عنوان یکی از روش های انتقال و حفاظت معانی در جوامع سنتی به کار گرفته شود. روش پژوهش: در این مقاله با مراجعه به متون مکتوب به بررسی برخی علل سلبی و ایجابی کاربرد روش شفاهی و سپس به تحلیل منطقی آن ها پرداخته می شود. علت انتخاب این روش تناسب آن با ماهیت معنا است.نتیجه گیری: مقاله چنین نتیجه می گیرد که در روش شفاهی علاوه بر حفظ معنا از گزند نااهلان به استناد تعابیر و مفاهیمی که در متن مقاله به آن ها اشاره شده معنا به صورت زنده و پویا تداوم می یابد؛ و نتیجه دیگر حاصل از مقاله نیز این است که به دلیل اهمیت و به کارگیری قابلیت های درونی انسان در پذیرش و انتقال معنا برای احیای آن در حفاظت به معنای امروزی، تربیت انسان واجد اهلیت، به عنوان محمل معنا، ضروری است.
ابزار بصری مینیمال، نقد ماکسیمال: پژوهشی بر رویکرد انتقادی هنر دانیل بورن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
39 - 54
حوزههای تخصصی:
دانیل بورِن، یکی از هنرمندان تجسمی مطرح فرانسوی در عرصه بین المللی هنر است. او فعالیت خود را از اواخر دهه شصت میلادی آغاز و در طول بیش از چهل سال فعالیت هنری تنها به عنصر تجسمی ساده ای اکتفا کرد، که عبارت از نوارهای عمودی متناوب سفید و رنگی است. برخلاف این رویکرد مینیمالیستی، هنر بورن با ابعاد بسیار متنوعی از دنیای هنر برخورد داشته و در مقابل تعدادی از مهم ترین نهاد های هنری، هم چون موزه ها و ساز و کار های مالی هنر، موضع گیری انتقادی داشته است. وجه اصلی هنر او، مداخله در مکان با آفرینش اثری هنری است که مخاطب را به نسبت فضای نمایش در موقعیتی پرسش گرانه قرار می دهد. اثر بورن غالبا با تحمیل خود و عدول از قواعد مکان، نیروهایی بیرونی(اقتصادی، هنری، سیاسی، اجتماعی،...) را به نمایش می گذارد که دنیای ما را شکل می د هند. پرسش اصلی مقاله پیش رو، وجه انتقادی هنر بورن را هدف گرفته است و در این راستا، پرسش هایی در مورد ارتباط اثر با مکان و نحوه به نمایش درآمدن آن، جایگاه مخاطب در رابطه با اثر هنری و هم چنین، نحوه حضور او در مکان در رابطه با معماری، طرح می نماید. این پژوهش با طرح مفاهیم اصلی هنر بورن، با رویکردی تحلیلی به ابعاد انتقادی مهم آن پرداخته و سعی در نشان دادن جنبه های متنوع کارکرد عناصر هنر او و تاثیراتش دارد. نتیجه پژوهش، بر گفتمان های انتقادی حاصل از کنش های هنرمند بحث می کند؛ که با تغییر کارکرد یا تحمیل فرایندهایی به اثر، به وضوح در جهت به چالش کشیدن عملکرد نهاد های(فرهنگی، عمومی، اقتصادی،...) نمایش آثار هنری، حرکت می کند.
بررسی تطبیقی و ترجمان تصویری ملودیک هنر موسیقی به هنر معماری با تامل بر عناصر بصری نقطه، خط و سطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همیشه سعی شده تا بین هنرهای گوناگون از جمله معماری، موسیقی، مقایسه صورت گیرد؛ ولی تاکنون، رابطه دقیق آن ها در سطح موسیقی یا معماری سنتی یک فرهنگ مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا، امروزه، شاهد گسستگی آن ها و افت کیفیت در ساخت و تولیدات هنری می باشیم. این مقاله، سعی در پاسخ گویی به این پرسش را دارد: ترجمان تصویری ملودیک هنر موسیقی به هنر معماری از طریق عناصر نقطه، خط، سطح و وجوه اشتراک آن ها چگونه صورت می پذیرد؟ در نتیجه، با توجه به فاصله هنرها از یک دیگر، این پژوهش، تلاش می کند به بررسی شاخصه های مشترک در دو هنر معماری و موسیقی در ده دسته بندی سلسله مراتب، اصل وحدت، تقارن و انعکاس، ضرب یا ریتم و تکرار، تضاد، افت و خیز، عامل مفروض، رنگ، پرسپکتیو و تناسبات ریاضی بپردازد. هم چنین، هدف از ارائه این پژوهش، با توجه به کاربرد عناصر پایه، مانند نقطه، خط و سطح در هنرها، بازخوانی تعاریف این عناصر بصری، مقایسه تطبیقی و یافتن چگونگی به کارگیری آن ها در دو هنر معماری و موسیقی از طریق ترجمان ملودیک تصویری آن ها می باشد. این پژوهش، به صورت تحلیلی-توصیفی، براساس روش کیفی و استدلال منطقی و با استفاده از معانی و تعاریف موجود در مطالعات اسنادی و کتاب خانه ای، تفسیر و طبقه بندی شده است. نتایج نشان می دهد که، با بررسی و ترجمه تصویری قطعات موسیقی ایرانی در سه ساختار مختلف، می توان به نماهای معماری با نظمی خاص و ساختاری مشخص دست یافت؛ که هر ردیف از آن ها، می تواند نشان دهنده چند میزان تعریف شده از یک قطعه موسیقی باشد.
رفتارهای سازگارانه و آسایش حرارتیِ تابستانه در فضاهای داخلیِ معماری بومی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رفتارهای سازگارانه نقش ویژه ای در تامین آسایش حرارتی ساکنان ساختمان های دارای کوران طبیعی با کم ترین وابستگی به انرژی های فسیلی دارد. در عین حال ایده «سازگاری» در آسایش حرارتی که شکل گیری آن به دهه های 1960 و 1970 میلادی بر می گردد می تواند به بهبود استاندارد ها و مدل های پیش بینی و همچنین تدوین الگوریتم های دقیق تر برای کنترل محیط کمک نماید. مبتنی بودن این روش بر کار زمینه ای، بر اهمیت پژوهش در مناطق مختلف و اقلیم های کم تر شناخته شده می افزاید. منطقه سیستان به دلیل دارابودن ویژگی های خاص اقلیمی، تفاوت هایی با سایر مناطق واقع در اقلیم گرم و خشک دارد و آسایش حرارتی ساکنان آن بر اساس مباحث سازگاری قابل تفسیر است. از این رو، در این پژوهش رفتارهای سازگارانه ساکنان این منطقه و میزان تاثیر آن ها بر آسایش حرارتی در ساختمان های دارای کوران طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور از 18 تیر تا 7 مرداد 1398 در یک تحقیق طولی، 6 بنای مسکونی در 6 روستای منطقه سیستان که رفتارهای سازگارانه در بین ساکنان بومی آن ها جریان داشت، انتخاب و ضمن ثبت پارامترهای اقلیمی فضاهای داخلی آن ها، مطالعه میدانیِ آسایش حرارتی مبتنی بر پرسش نامه انجام شد. در این تحقیق علاوه بر دریافت پاسخ های حرارتی، نوع و زمان انجام رفتارهای سازگارانه مورد تحلیل قرار گرفته اند. مهم ترین رفتار های سازگارانه در روزهای گرم منطقه سیستان بازکردن کُلَک ، بازکردن دُرچِه و آبدهی به خارخانه بوده که هم از نظر شکلی و هم از نظر عملکرد حرارتی با رفتارهای سازگارانه مورد اشاره در مطالعات پیشین متفاوت اند. تحلیل آماری پرسش نامه آسایش حرارتی بر اساس معیارهای احساس حرارتی، ترجیح و پذیرش حرارتی نشان داد که ساکنان منطقه توانسته اند به کمک این رفتارها، آسایش حرارتی را در 51 درصد از اوقاتِ روزهای مورد مطالعه که از روزهای خیلی گرم منطقه بوده است بدون هر گونه وسیله سرمایشی مکانیکی تجربه نمایند. همچنین این مطالعه نشان داد در دوره مورد مطالعه، رفتار سازگارانه آبدهی به خارخانه ، عملکرد حرارتی بهتری نسبت به رفتارهای بازکردن درچه و بازکردن کلک داشته است.
ارائه الگوی مناسب طراحی پلان واحدهای مسکونی آپارتمانی به منظور صرفه جویی در مصرف انرژی در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
با افزایش مصرف سوخت فسیلی، کاهش ذخایر انرژی و بروز مشکلات اقتصادی و آلودگیهای زیستمحیطی، با بحرانی به نام بحران انرژی روبرو میشویم؛ ساختمانها یکی از بزرگترین منابع اتلاف انرژی محسوب میشوند. این اتلاف انرژی تا بدان جایی پیش میرود که حدود 40 درصد از انرژی جهان توسط بخش مسکونی در بخش ساختمانها مصرف میگردد. لذا بهینهسازی مصرف انرژی در این بخش بهویژه در مرحله طراحی ضروری است. روند کار و روش جمعآوری اطلاعات به روش کتابخانهای و مطالعهی نمونههای طراحیشده در شهر تهران میباشد. هدف از این مقاله طراحی و تدوین الگوی بومیسازی شدهی پلان ساختمانهای مسکونی در شهر تهران میباشد که به لحاظ جانمایی اجزای پلان به نحوی انجام پذیرد که کمترین میزان انرژی برای بحث سرمایش و گرمایش استفاده شود. در این نوشتار ابتدا به بررسی تأثیر طراحی معماری بر میزان گرمایش و سرمایش پرداختهشده و در ادامه با بررسی اقلیم شهر تهران در نرمافزار Climate Consultant به راهکارهای مناسب طراحی در این اقلیم پرداختهشده است. در انتها نیز الگوی مناسب طراحی پلانهای واحدهای مسکونی آپارتمانی با توجه به پلانهای مورد مطالعه در شهر تهران ارائه شده است.
بازتعریف مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر اندیشه ی اسلامی (مورد مطالعاتی: شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ارزش»ها بالواقع باورها و عقاید ریشه داری تلقی می شوند که جامعه مبتنی بر آن، درباره آنچه خوبی، بدی، برتری و یا کمال دانسته می شود، رفتار می کند. درعین حال، مفهوم «ارزش» از جمله مفاهیم اعتباری و برساختی به شمار می آید که هر جامعه مطابق با اندیشه حاکم بر آن، متصوّر می شود، بنابراین زمانی محتوای «ارزش» ضامن هدایت جامعه به کمال انسانی و مطلوب است که منطبق بر روح حاکم بر آن باشد. در همین راستا نوشتار حاضر، با تعمقی بر مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری، سعی دارد تا بازتعریفی از مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، مطابق با فرهنگ و اندیشهاسلامی حاکم بر آن، ارائه کند. این پژوهش مبتنی بر پارادایم رئالیسم اسلامی و براساس دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و به ویژه نظریه اعتباریات ایشان هدایت شده است. در همین راستا با کاربرد راهبرد پژوهش پس کاوی، مدل مفهومی ارزش در مسکن شهر تبریز در قالب سه نمونه مطالعاتی مورد آزمون قرار می گیرد. جهت آزمون نمونه ها، مبانی نظری روش هدانیک، مطمح نظر نوشتار بوده است. یافته ها نشان می دهند که بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر «ارزش» مسکن شهری تبریز، مربوط به مقوله «ساختاری-فیزیکی» بنا است و بعد از آن، مقوله «محیطی» در ارتباط با دسترسی به کاربری¬ها، حائز اهمیت به نظر می رسد و این در حالی است که در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، مصداق کاملی از مفهوم ارزش، پدیدار نشده است.در نهایت با عنایت به اینکه «ارزش» یک مقوله فرهنگی است، به¬نظر می رسد که برای تحقق مفهوم جامعی از ارزش در برنامه ریزی مسکن شهری، لاجرم باید فرایند بومی ساختن توسعه مسکن منطبق با فرهنگ اسلامی و به تبع آن ارزش های منبعث از آن، مدنظر برنامه ریزان شهری قرار بگیرد.
جمع آوری داده های جرم و جنایت در سطح شهرها با استفاده از روش اطلاعات جغرافیایی داوطلبانه و سیستم اطلاعات جغرافیایی تحت وب (مطالعه تطبیقی)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت و توسعه هرچه بیشتر در تکنولوژی های سخت افزار و نرم افزارهای کامپیوتری، سیستم اطلاعات جغرافیایی را نیز وارد مراحل جدیدی از روند تکامل خود نموده است. سیستم اطلاعات جغرافیای موبایل یا به اختصار Mobile-GIS یکی از ابعاد این پیشرفت ها است که با توجه به قابلیت انعطاف، ساده بودن آن نسبت به سیستم های سنتی GIS، نیاز به تخصص کمتر و نیز کمتر هزینه بر بودن آن، این تکنولوژی را وارد عرصه های مختلفی نموده و در جهت اهداف مختلف به کاربرده سده است.Mobile-GIS در داخل مجموعه گسترده تری از تکنولوژی های سیستم اطلاعات جغرافیایی، تکنولوژی های بی سیم و تکنولوژی سیستم موقعیت یاب جهانی عمل می کند. این سیستم در امور مختلف برنامه ریزی شهری، کنترل ترافیک و عمل نقل شهری و ... کاربرد و قابلیت های زیادی پیداکرده است. قابلیت استفاده از این سیستم برای گزارش جرم و کنترل وقوع جرائم در شهرها، کشورهای مختلف را بر آن داشته تا از این سیستم برای گزارش دهی راحت تر و کم هزینه تر شهروندان استفاده کنند و بسیاری از کشورهای توسعه یافته دنیا از تکنولوژی Mobile-GIS برای این کار استفاده می کنند و بسته به نیاز خود از این تکنولوژی بهره می برند.در تحقیق پیش رو سعی شده که به بررسی این سیستم ها و معایب و مزایای آن پرداخته شود و بسترهای موردنیاز برای ساخت این برنامه را در کشور موردبررسی قرار دهد و درنهایت یک سیستم پیشنهادی برای جمع آوری این اطلاعات را پیشنهاد کند. همچنین در کنار این هدف اصلی، به بررسی سیستم RTK به عنوان یک روش برای افزایش دقت تخمین موقعیت جغرافیایی بپردازد و به بررسی کاربرد آن در امور انتظامی و نظامی برای بهبود عملکرد نیروهای انتظامی بپردازد.