فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۸۱ تا ۵٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
109 - 118
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو دو اثر از احمد عالی با نام مشترک "خودنگاره" یکی عکس و دیگری نقاشی، مورد تحلیل نشانه شناسانه قرار گرفته است. وی که دانش آموخته رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا بود بیشتر در حوزه آفرینش آثار عکاسی فعال بوده و آثارش طیف وسیعی از موضوعات مستند و تا حدودی واقع گرایانه تا آثار انتراعی و دارای ابهام های معنایی را شامل می شود. عالی در آفرینش این دو اثر از تصاویر آثار قبلی خود استفاده نموده و با این کار زنجیره ای از روابط نشانه ای ایجاد کرده که قابل توجه می نماید. در مقاله حاضر ضمن معرفی و شرح نظریه نشانه شناسی و نشانه شناسی تصویر، به مطالعه تغییر مدلول ها و شکل گیری این زنجیره در هر دو اثر مذکور پرداخته است. این جستار پژوهشی با روش توصیفی- تحلیلی و با فرض شکل گیری مدلول های جدید در بافت تازه این آثار، ابتدا به توصیف و تحلیل نشانه های تصویری طی روابط همنشینی و جانشینی، تقابل های دوتایی و تحلیل مدلول های مختلف در زمینه آن ها پرداخته است. در تحلیل نهایی این نکته محرز گردید که در هر دو تصویر با ایجاد روندهای تازه دلالت ، در نتیجه ادغام نشانه های مختلف و استفاده از عکس های قبلی هنرمند، مدلول های مشترکی شکل گرفته است؛ برجسته ترین مدلول مشترک میان این دو تصویر همانا مفهوم طردشدگی گفتمان های اجتماعی اقشاری نظیر زنان، سالخوردگان و به خصوص هنرمندان است.
نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانشجویان معماری: (نمونه پژوهی: دانشکده ی معماری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیتِ دانشجویان معماری در طراحی فضاهای درمانی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را تمامی دانشجویان ترم هفت معماری دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 دانشجو انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و خلاقیت به ترتیب از خرده مقیاس های خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و مقیاس خلاقیت برگرفته از پرسشنامه خلاقیت چارلز شیفر استفاده شد. ارتباط میان سه ریز معیار انگیزش، خودکارآمدی و خلاقیت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. این ضریب میان انگیزش تحصیلی و خلاقیت دانشجویان برابر 433/0 بوده که بیانگر ارتباط مستقیم میان این دو گویه به صورت متوسط می باشد. سطح معنی داری این مقایسه، ارتباط معنی دار را میان این دو متغیر بیان می دارد (014/0= P). همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد از بین دو زیر مقیاس خودکارآمدی و انگیزش، تنها انگیزش است که به صورت معنی داری خلاقیت دانشجویان معماری را پیش بینی می کند. با یک واحد افزایش در میزان انگیزش، 45/0 واحد افزایش در میزان خلاقیت اتفاق خواهد افتاد.
ترانویسی تصنیفی نغمه نگاری شده به شیوه تلفیقی (ابجدی-نقطه ای) از مهدی قلی هدایت (مخبرالسّلطنه)، با نگاهی به فواصل پیشنهادی منتظم الحکماء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مقاله درنظر دارد که پس از بررسی جزئیات روش نغمه نگاری تلفیقی مهدی قلی هدایت، که در پیوستی با عنوان دستور ابجدی در انتهای کتاب مجمع الادوار شرح داده شده است، تنها تصنیف باکلامی که به این روش در انتهای نوبت دوم این کتاب نغمه نگاری شده است را برای نخستین بار ترجمه و ترانویسی کند. روش نغمه نگاری مذکور، به طور کلی از ترکیب نغمات هفده-گانه ابجدی در نظام موسیقایی مکتب منتظمیّه، و علائم زمانیِ روش اروپایی حاصل شده است، که صفت انتخابیِ «ابجدی-نقطه ای» نیز به این تلفیق اشاره دارد. می توان گفت که جایگزین شدن حروف ابجدی موسیقی قدیم به جای استفاده از نقطه ها، کلیدها، خطوط حامل، و علامت های عرضی در نظام نت نویسی اروپایی، نگارش نغمات موسیقی ایرانی را در روش هدایت بسیار آسان تر و دقیق تر کرده است. هم زمان، استفاده از علائم متریک موسیقی اروپایی نیز امکان نگارش دقیق تر ارزش های زمانی را نسبت به نمونه های اولیّه نغمه نگاری ابجدی فراهم می کند. نکته قابل توجه درخصوص ترانویسی نغمات در روش تلفیقی مخبرالسلطنه این است که هدایت، هم چون اهل عمل موسیقی در زمان عبدالقادر مراغی (قرن نهم هجری)، فواصل نظری در رسالات موسیقی دانان مکتب منتظمیه را، که ریشه یونانی دارند، مطبوع نمی داند، در عوض فواصل دیگری را به پیشنهاد منتظم الحکماء برای هفده نغمه مذکور ارائه می دهد.
مدل سازی آسیب پذیری دارایی های کلیدی شهرها با رویکرد پدافند غیرعامل با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی: منطقه 6 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
14 - 22
حوزههای تخصصی:
جذابیت دارایی برای دشمن، تخمینی از ارزش هدف برای متخاصم است. تجارب نشان داده است که خصوصاً در حملات نظامی، نشان ها یا هدف ها، اهداف متخاصمان را بهتر از دیگر امور برآورده می کنند. ازآنجاکه برای دشمن همه دارایی ها ارزش یکسانی ندارند، یک فرض اساسی آن است که ارزش یک دارایی از منظر دشمن عاملی است که احتمال وقوع یک حادثه امنیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این تحقیق مدل سازی شعاع آسیب پذیری کاربری های با درجه اهمیت حیاتی و خیلی زیاد منطقه 6 شهر تهران به عنوان نمونه موردی است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و روش تجزیه تحلیل اطلاعات روش فازی ممدانی است. برای شعاع آسیب پذیری دارایی های با درجه اهمیت حیاتی، بمب هایی با قدرت سرجنگی 4200 پوند تی ان تی و برای دارایی های با درجه اهمیت خیلی زیاد، بمب هایی با قدرت سرجنگی 2100 پوند تی ان تی بر طبق دستورالعمل فما 325 انتخاب شده است و در ادامه شعاع آسیب پذیری در محیط GIS مشخص شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در صورت اصابت موشک با سرجنگی 4200 پوند تی ان تی از مساحت 2120 هکتاری منطقه 833.27 هکتار، معادل 39.3 درصد و از تعداد کل قطعات کاربری های منطقه نیز 11869 قطعه، معادل 40.84 درصد تحت تأثیر انفجار و همچنین در صورت اصابت موشک با سرجنگی 2100 پوند تی ان تی از مساحت کل منطقه 906.87 هکتار معادل، 42.75 درصد و از تعداد کل قطعات، 12864 معادل، 44.26 درصد تحت تأثیر انفجار خواهد بود. در پایان نیز پیشنهاد هایی برای کاهش آسیب پذیری ارائه شده است.
سنجش ضریب تاب آوری شهر در برابر بحران (نمونه ی موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
اصولاً، بحران تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی بر جای می گذارد و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. درعین حال، تاب آوری شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. از این رو، تاب آوری در برابر بحران و کاهش تبعات ناشی از آن، با توجه به نتایج مثبتی که در بر خواهد داشت، ضروری به نظر می رسد. هدف اصلی این پژوهش، سنجش ضریب تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران می باشد. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف، از نوع کاربردی بوده و داده ها به دو روش اسنادی و پیمایشی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ترکیب دو مدل AHP و Fuzzy در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و از ۹ پارامتر فاصله از مراکز درمانی، فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از فضاهای باز، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از مراکز نظامی و انتظامی، دسترسی به اماکن اسکان ضروری، دسترسی به حمل و نقل عمومی، فاصله از مناطق مخاطره آمیز انسانی، تراکم جمعیت، سازگاری کاربری ها و دسترسی به شبکه ی ارتباطی استفاده شد. نتایج نشان داد، از میان شاخص های مورد بررسی در راستای تأثیر آنها بر تاب آوری شهر زاهدان در برابر بحران، فاصله از مراکز درمانی با امتیاز وزنی (0.25)، در اولویت قرار می گیرد و همچنین، مساحتی در حدود ۱۸۰۰ هکتار دارای تاب آوری نامناسب، ۷۶۰ هکتار تاب آوری نسبتاً نامناسب، ۱۴۵۰ هکتار تاب آوری متوسط، ۱۱۰۰ هکتار نسبتاً مناسب و ۱۰۲۹ هکتار تاب آوری مناسب می باشد.
فیلم ناصرالدین شاه اکتور سینما(1370) بازنمایی کننده تجربه نظاره گری جسمانی و از میان رفتن مرز میان ناظر و منظر سینمایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم ناصرالدین شاه اکتور سینما مبتنی بر وقایع ورود سینما به ایران و با مروری بر تاریخ سینمای ایران، داستانی تخیلی ارائه می کند، و از این مدخل به معضلات ساخت فیلم و ممیزی می پردازد و نقش قدرت حاکم در این فرایند را مورد اشاره قرار می دهد. در طول روایت، دایما مرزهای میان فضای واقعی مفروض جهان داستان و فضای سینمایی درون روایت محو می شود؛ گاه شخصیت فیلمی وارد فضای واقعی می شود و فاصله پرسپکتیوی و جایگاه امن نظاره گری را از بین می برد، و گاه تماشاگر وارد محیط فیلم می شود و با شخصیت فیلمی به تعامل می پردازد. از این منظر این اثر را می توان به مثابه کنکاشی خلاقانه در رابطه با تجربه نظاره گری سینمایی در نظر گرفت. با شکافته شدن پرده و شکسته شدن مرز میان ناظر و منظر سینمایی، این فیلم الگوی نظاره گری مبتنی بر تماس لامسه ای و ارتباط بدنی را بازنمایی می کند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، این بحث را مطرح می سازد که این اثر، با ادای دین به تاریخ سینمای ایران سعی کرده است درک سنتی از مفهوم نظاره گری سینمایی را مورد پرسش قرار دهد و بر جنبه های تنانی و ادراک جسمانی در تماشای فیلم تاکید کند.
تبیین مدل خلاق طراحی معماری برای نوآموزان، مبتنی بر یادگیری از طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
91 - 108
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در فرایند طراحی معماری، خلاقیت در پردازش ایده نقش اساسی ایفا می کند. همانطور که ایده های خلاقانه بدون پشتوانه ذهنی بروز نمی کند، ایده های گذشته نیز تبار و پشتوانه خلاقیت های آینده اند. طبیعت با سال ها کارآمدی و تنوع، متعاقب اصل انتخاب طبیعی، می تواند در فرایند خلاقانه طراحی معماری به عنوان تبار و الگو قرار گیرد. این پژوهش بر محوریت هم زمان فرایند خلاقیت، فرایند طراحی و علم بیونیک، در پی فرایند بهره گیری خلاقانه از بیونیک است، که در پژوهش های پیشین، هم پوشانی این سه مؤلفه لحاظ نشده است.هدف پژوهش: از آنجا که معماری از اساس، ماهیتی بین رشته ای دارد، با توجه به نقش نظام های فرایند طراحی، فرایند خلاقیت و علم بیونیک، هدف این پژوهش نتیجه گیری در قالب سامانه مفهومی و منطقی، و برقراری ارتباطی معنادار و هدفمند بین عناصر و مفاهیم ذکرشده است تا بنیانی برای فرایند طراحی معماری خلاقانه با یادگیری از طبیعت قرار گیرد.روش پژوهش: روش این پژوهش استدلال منطقی با استفاده از تدابیر تحلیلی-توصیفی در زمره رویکرد کیفی، در پی تدوین رابطه بین گزاره های خلاقیت، طراحی معماری و الگوهای برگرفته از طبیعت است. ماهیت تحقیق از حیث هدف، کاربردی و نوع تحقیق نیز مروری است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید آن است که طبیعت بستر مناسبی برای غنای بصری نوآموزان در جهت ایده یابی طراحی است و بهره گیری از عملگرهای بصری به عنوان یک راهبرد شناختی بازیابی های بصریِ زمان نهفتگی ذهن را در مرحله خلق ایده در پی دارد که به تنوعِ طرح نهایی منجر خواهد شد.دانشِ مبتنی بر شناخت اجزای طبیعت روش هایی از تجربه ساختارها و سیستم ها را پیش روی ما قرار داده که شانس بیشتر برای فهم مسئله معماری و تنوع راه حل و در نتیجه افزایش توانایی خلاقیت طراحان مبتدی را فراهم می کند. همچنین مراحل فرایند طراحی و خلاقیت برگرفته از بیونیک هم پوشانی دارند. قاب بندی بیونیکی مسئله طراحی معماری، گزینش صحیحِ فهرستِ وارسی از طبیعت بر اساس مسئله و درستی مقیاس درجه بندی ارتباط این فهرست با مسئله طرح از گام های اساسی مدل فرایند طراحی خلاق معماری بیونیکی محسوب می شود.
تحلیل فضای شهری بر حسب منظر ذهنی لایه هایی از اقشار متوسط جدید شهری (مورد مطالعاتی: میدان انقلاب تهران در دوران پهلوی دوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آبان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۱
83 - 96
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضای شهری در ذهن کنشگران اجتماعی بازتاب می یابد و چون دست به عمل می زنند فضا را شکل می دهند. اما فاعلان فضایی الزاماً مشابه هم نمی اندیشند. لذا ضرورت دارد که تولید و دگرگونی فضای شهری را بیش از هر چیز از منظر ذهنیت اقشار و گروه های اجتماعی مطالعه کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان به روش روایت پژوهی، تحلیلی از منظر ذهنی اقشار اجتماعی از یک فضای شهری مشخص ارائه داد؟ هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تحلیل منظر ذهنی اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب شهر تهران در دوران پهلوی دوم، از طریق روش روایت پژوهی است. روش پژوهش: برای آزمون، روایت اقشار متوسط جدید شهری از میدان انقلاب تهران طی سال های 1330 تا 1357 به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شد. نتیجه گیری: یافته تحقیق حاکی از آن است که در درون قشرهای متوسط جدید روایت های مشابه و قابل مقوله بندی وجود دارد که منظر ذهنی اقشار متوسط از فضای شهری معینی را آشکار می سازد. به علاوه، مشخص شد که ذهنیت افراد از محدوده میدان انقلاب، قابل تقسیم به دو بازه زمانی است. به نظر می رسد که دوره زمانی چنین تغییراتی در ذهن ایشان، مطابق با تغییرات مادی و معنوی در زمینه و بستر تاریخی است؛ چرا که این امور سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هستند که مکان مناسب خود را در شهر می یابند و تغییر در این امور به دلیل تغییر در شرایط مادی و معنوی زندگی انسان است. مکان ها به وساطت امکاناتی که برای انواع کنش در خود دارند، می توانند محلی برای تبلور آنها باشند.
بازشناسی ابعاد و معیارهای تحقق پذیری طرح های شهری در تجارب معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
49-62
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های همیشگی محافل طراحی شهری جستجو و تحلیل علل ناکامی پروژه های توسعه شهری است. به بیان دیگر، معمولاً این پرسش مطرح می شود که چرا این گونه پروژه ها، که بعضاً بر پایه نظریات و توسط نخبگان این حرفه تهیه شده اند، در مرحله عمل به تولید فراورده های مطلوب منجر نگردیده اند؟ کندوکاو و تحلیل علل ناکامی پروژه های طراحی شهری و اهمیت بسیار بالای زمان و چگونگی اجرای طرح در این پروژه ها، موجب شد توجه متخصصان به بعد فرآیندی طراحی شهری معطوف گردد چراکه به نظر می رسید راه حل این مسئله در رابطه علی میان کیفیت فرآیند و کیفیت فرآورده باشد. همچنین برخی محققین معیارها و شاخص های تأثیرگذار بر تحقق پذیری طراحی شهری معرفی می نمایند که از مهمترین آن ها، که در این پژوهش نیز به آن ها پرداخته شده، می توان به عوامل برنامه ریزی و طراحی، عوامل مدیریتی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل حقوقی، عوامل اخلاقی اشاره کرد. این پژوهش مروری است بر مقالات و نظریات این حوزه.
ارزیابی درک گردشگران از سبک زندگی سنتی در خانه های تاریخی کاشان پس از استفاده مجدد به عنوان هتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
83 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سبک زندگی رابطه متقابلی با خانه های تاریخی کاشان داشته است. در دوره معاصر سبک زندگی تغییرات زیادی کرده، تا آنجا که در معرض فراموش شدن قرار گرفته است. استفاده مجدد برخی از این خانه ها برای هتل فرصتی است که درک بیشتری از زندگی مردمان در این خانه ها حاصل شود.اهداف پژوهش: این پژوهش به دنبال آن است تا دریابد ویژگی های سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان چیست؟ و گردشگر در مدت اقامت خود در خانه هایی که به هتل سنتی تغییر کاربری یافته اند، تا چه میزان این سبک زندگی را درک می کند؟ هدف این پژوهش درک بهتر از مؤلفه های سبک زندگی سنتی و تحلیل میزان درک گردشگران است که می تواند به رفع نارسایی ها در پروژه های استفاده مجدد بینجامد.روش تحقیق: روش این پژوهش آمیخته از نوع کیفی-کمی است. در گام اول، نحوه تجلی سبک زندگی در خانه های تاریخی کاشان پس از مطالعات کتابخانه ای، با مطالعه میدانی از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه های عمیق، بررسی شد. در گام بعدی پس از کدگذاری و استخراج مؤلفه های پرتکرار مرحله قبل، میزان درک گردشگران از این مؤلفه ها در 8 هتل با تحلیل 102 پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: تکرار ویژگی های بیان شده افراد از طبقات مختلف نشان می د هد یک سبک زندگی غالب در جامعه سنتی در سطوح متفاوت فرهنگی-اقتصادی وجود داشته است و تفکیک مؤلفه های استخراج شده از سبک زندگی سنتی خانه های تاریخی کاشان ذیل سه مقوله فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، چندبعدی بودن این سبک زندگی را نمایان کرد. اما گردشگران علی رغم برقراری ارتباط با فضا، استنباط ناقصی از روح حاکم بر سبک زندگی و جزئیات آن و به خصوص ویژگی های ناملموس پیدا کرده اند، در حالی که بسیاری از مؤلفه های معرف سبک زندگی در رفتارها و آداب و رسوم تجلی می یابد. وسایل و مبلمان نیز زمانی می توانند به طور مؤثر در معرفی سبک زندگی ایفای نقش کنند که به جای نقش تزئینی، با تجربه اقامت به طور فعال ادغام شوند.
پژوهشی در ضرورت طراحی بهینه فضاهای باز و محیط سبز کالبد آموزشی در راستای بهبود ادراک دانش آموزان و ارتقاء کیفیت محیط آموزشی (مطالعه موردی: دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
127 - 139
حوزههای تخصصی:
در طراحی معماری و کالبدی بسیاری از مدارس و فضاهای آموزشی کشور، کمتر به جنبه های روانشناختی دانش آموزان توجه ویژه شده است حال آنکه این فضاها بیشترین سطح ارتباط را با کودکان و نوجوانان به تعامل می گذارند. برطبق دیدگاه صاحبنظران، محیط آموزشی مدرسه باید به گونه ای که یادگیری در آن آسان و خوشایند باشد، طراحی گردد. نیاز روزافزون گسترش فضاهای آموزشی همگام با افزایش جمعیت دانش آموزی و عدم کفایت برخی فضاهای موجود، یکی از مشکلات اساسی جامعه امروزی مدارس کشور است. در این میان فضای سبز این محیط ها بسیار مورد توجه باید قرار گیرند. در این تحقیق هدف بررسی و ارزیابی ضرورت وجود طراحی مطلوب فضاهای باز آموزشی در کلیه مقاطع تحصیلی است چراکه ایجاد رغبت و حس علاقه مندی به محیط آموزشی و تعامل آن با فضاهای سبز و فضای باز حیاط، از عوامل مؤثر در برداشت دانش آموزان از محیط مدرسه و همچنین پیشرفت تحصیلی آنها می باشد. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی (پس رویدادی علی – مقایسه ای) می باشد. جامعه آماری مشتمل بر دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان (اعم از مطلوب یا نامطلوب) بوده اند. به منظور اجرای طرح پژوهشی، از میان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، چهار ناحیه به تصادف انتخاب گردید. نتیجه این که بین میانگین نمرات نحوه طراحی فضاهای باز حیاط و محیط سبز مدرسه از دیدگاه دانش آموزان دو گروه مدارس مطلوب و نامطلوب تفاوت معناداری موجود است. بدین صورت که دانش آموزان مدارس مطلوب به لحاظ استفاده از فضاهای باز متناسب با ویژگی های روانشناختی دانش آموزان، نگرش مثبتی به مدرسه و محیط آموزشی داشتند.
تأثیر پیوند علمی و احساسی ریتم میان معماری داخلی و موسیقی
حوزههای تخصصی:
با توجه به اثرات زیباشناسی موسیقی و معماری در زندگی انسان ها نمی توان این موضوع را نادیده گرفت اما امروزه توجه به اهمّیت ارتباط بین موسیقی و معماری به حداقل رسیده و تنها به برداشت هایی نادرست از این رابطه می توان دست یافت و از استفاده خلاق از رابطه میان موسیقی و معماری نیز غنا یافتن معماری به واسطه موسیقی غافل ماند. همواره در فرهنگ ایرانی از موسیقی و اثرات آن در زندگی انسان یاد شده است. اگر موسیقی ترجمه احساسات است, این احساس در ویژگی های معماری و هنر ساختمان و شکل دادن به سبک آن منعکس شده است.در این مقاله هدف از بررسی های انجام شده توجه به پیوند های موجود در ریتم میان معماری داخلی و موسیقی که هر دو هنر هستند صورت گرفته و بهره گیری از ویژگی های معماری و موسیقی جهت خلق فضایی مملموس با موسیقی و ارائه بهتر اینگونه فضاها می باشد. چارچوب نظری مورد استفاده به صورت کیفی، تحلیلی می باشد. این پژوهش در سطح نظری انجام گرفته که مبتنی بر بررسی مبانی نظری از روش مروری و کتابخانه ای استفاده شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل بررسی های محیطی جهت دست یابی به تحلیل جامع، مطالعه کتب و مجلات، مقالات لاتین موجود، اسناد صوتی و تصویری، شبکه اینترنت و سایر منابع در دسترس زمینه تحقیق اند. نتایج این بررسی ها نشان می دهد که مطالعه رابطه ریتم بین معماری داخلی و موسیقی افراد را قادر می سازد تا با استفاده از حواس خود "از آن لذت ببرند" و آنچه را که می بینند "به سطوح بالاتر تجربه برسیاند". این همان کاری است که بسیاری از افراد انجام می دهند و آن ها از حواس خود برای زندگی کردن متفاوت از قبل استفاده می کنند.
مفهوم منظر شهری جهت ارتقاء میزان خاطره انگیزی در فضای شهری
حوزههای تخصصی:
امروزه هویت منظر شهری و خاطرات جمعی به وجود آمده از آن برای تمامی انسان ها، با فقدانی بحث برانگیز روبه رو شده، طوری که انسان ارتباط خود را با مکانی که در آن زندگی میکرده از دست داده است. این فقدان هویتی نسبت به مکانها و میزان خاطره انگیزی آن در فضاهای شهری، مشکلاتی را در هویت فردی و جمعی شهروندان ایجاد کرده است. مشکلاتی که شامل ایجاد بحران ها ی متعدد و کاهش کیفیت این فضاها را شامل می شود. حال با این تفاسیر نقش منظر شهری به عنوان واقعیتی عینی در قلمروهای فضاهای عمومی را می توان با افزایش کیفیت نمادها و خاطرات جمعی و ارتباطات گروهی، مسبب به وجود آوردن خاطراتی برآمده از محل زندگی جمعی با حالتی اجتماعی به صورت چهار مرحله شامل؛ 1.شکل گیری، 2.ثبت ،3.تداعی و4. انتقال را فراهم کرد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و تحلیلی( مطالعات کتابخانه ای و اسنادی) می باشد. در ابتدا با مطالعه متون مرتبط با هدف پژوهش، ابعاد و معیارهای لازم برای بررسی نقش منظر شهری در میزان ایجاد فضاهای خاطره انگیز شهری و همچنین عوامل مؤثر بر آن نیز شناسایی و چگونگی آن مورد کنکاش قرار می گیرد. در نهایت پس از تعیین مفاهیم، برای پژوهش های بعدی پیشنهاد به بررسی الگوی رفتاری و برداشت مشاهدات میدانی به صورت یک مثال را ارائه می دهیم تا پژوهشگران بعدی به توانند این مفاهیم را به عنوان چراغ راهی در پژوهشهای آتی خود به عنوان معیار قرار دهند.
بررسی مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی: شناسایی ظرفیت های تعامل بازتابی به منظور پیشرفت نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مطالعات دلبستگی به مکان برحسب رویکرد روش شناختی عمدتاً در قالب دو پارادایم پدیدارشناسی (کیفی) و روان سنجی (کمی) انجام شده اند. تکثر مفاهیم مکانی و عدم وجود توافق بر سر تعاریف و نحوه ارتباط آن ها باهم، منجر به افزایش انتقادات در مورد عدم وضوح مفهومی در مطالعات مکان شده است. این انتقادات پیشرفت نظری در حوزه دلبستگی به مکان را وابسته به توافق بر سر تعاریف کرده اند. هدف: تحقیق حاضر به بررسی نحوه تعریف مفهوم دلبستگی به مکان در دو پارادایم پدیدارشناسی و روان سنجی و نحوه ارتباط آن با سایر مفاهیم مکانی می پردازد. هدف از این کار بررسی نحوه تعریف دلبستگی به مکان در دو زمینه پارادایمی فوق و همچنین اختلاف برداشت ها و دلایل آن ها میان دو پارادایم است. روش: برای بررسی نحوه تعریف مکان در دو زمینه پارادایمی از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. برای این منظور، نحوه عملیاتی سازی و به کارگیری این ساخت مفهومی در تحقیقات تجربی واکاوی شده و تنها به تعاریف مستقیم ارائه شده از محققین اکتفا نشده است. نتایج این تحلیل ها در قالب نمودارها و مدل های مفهومی ارائه شده است. یافته ها : علیرغم وجود برداشت ها و تعاریف مختلف از این مفهوم واحد، هر یک از دو رویکرد پارادایمی فوق ابعاد مختلفی از این مفهوم را روشن می کنند. در این میان بررسی ویژگی های فردی یا مکانی بیشتر در حوزه کار روان سنجان قرار می گیرد درحالی که بررسی و مطالعه فرایند دلبستگی به مکان نیازمند مطالعات کیفی پارادایم پدیدارشناسی است. نتیجه گیری: در عین وجود اختلافات عمیق فلسفی میان این دو پارادایم باید تعامل بازتابی آن ها به منظور پیشرفت نظری در دستور کار باشد. تعامل بازتابی به معنای نگاهی بازتر به نقش مکمل دو پارادایم در تولید دانشی است که در عرصه عمل شهرسازان را قادر به ساخت مکان هایی دوست داشتنی تر سازد.
بافت تاریخی به مثابه موزه هنرهای بصری جهت گردشگری تاریخی با تأکید بر نمونه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
21 - 30
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی به مثابه مکانی با کالبدی تاریخی و محوطه میراثی در شهرها شناخته می شود و سالانه گردشگران زیادی به بافت های تاریخی شهرها سفر می کنند و در کشورهای در حال توسعه مثل ایران مکان های مهمی جهت جذب گردشگر محسوب می شوند. عنوان بافت قدیم شیراز از زمان رضاشاه در اسناد مربوط به توسعه شهر و تخریب بافت قدیم با نوسازی های دوران پهلوی اول باب شد که هم اکنون با عنوان محدوده تاریخی شناخته می شود. تغییرات بنیادین در ساختار شهرهای سنتی منجر به فرسودگی این بافت ها شده و جمعیت ساکن در بافت قدیم شیراز به عنوان نمونه در این تحقیق، به بافت اطراف مهاجرت کردند. از طرفی طبق تعاریف سازمان جهانی یونسکو، گردشگر فرهنگی با هدف آشنایی با فرهنگ جامعه میزبان عازم مقصد می شود. با مهاجرت پذیری بافت تاریخی شهرها و تغییر اساسی در ساختار جمعیتی، آیا میراث فرهنگی ناملموس بافت، که به عنوان مثال در بافت تاریخی شهر شیراز حدود هزارسال هویت فرهنگی آن را شکل داده است، به حیات خود ادمه می دهد؟ نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که از دوره پهلوی اول تا کنون اقدامات صورت گرفته در بافت تاریخی شیراز در قالب حفاظت و توسعه منجر به تحول در ساختار جمعیتی بافت تاریخی و در نتیجه تغییر اساسی در «میراث فرهنگی ناملموس» بافت شده است و هم اکنون بافت تاریخی شیراز به استثنای بازار، علی رغم برخورداری از پتانسیل برای توسعه گردشگری فرهنگی، مکان بازنمایی هویت فرهنگی شهر شیراز نیست و به مثابه موزه هنرهای بصری است که گردشگران از بخشی از «میراث ملموس» به جای مانده از گذشته بازدید می کنند.
تبیین نقش بازاریابی داستان سرایی و درگیری سفر بر تمایل و قصد رفتاری در انتخاب یک مقصد گردشگری (رویکرد پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
55 - 68
حوزههای تخصصی:
درک واکنش های رفتاری بازدیدکنندگان برای مدیران بازاریابی در صنعت گردشگری بسیار بااهمیت است. مقاله حاضر تأثیر عوامل بازاریابی داستان سرایی و درگیری و مشغولیت سفر را بر تمایل و قصد رفتاری گردشگر در انتخاب یک مقصد گردشگری (خراسان رضوی) بررسی کرده است. برای پاسخ به این سؤال، از روش پژوهش پدیدارشناسی و با رویکرد کیفی استفاده شده است. روش نمونه گیری از نوع گلوله برفی و هدفمند بوده و در مجموع با انجام 12 مصاحبه با اساتید و متخصصان حوزه های مدیریت بازاریابی، بازاریابی توریسم و فرهنگ و ادبیات خراسان رضوی، مرحله اشباع نظری حاصل شد. برای تحلیل مصاحبه ها، از روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد داستان های مذهبی، حماسی، افسانه ای و تاریخی نقش اساسی در شکل دهی باورها، نگرش ها و قصد رفتاری گردشگر در بازدید از خراسان رضوی دارند. نهایتاً نتایج حاصله از پژوهش با مطالعات گذشته مورد مقایسه قرار گرفته و الگوی پیشنهادی ارائه شده است.
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
باززایی نگارگری با زبان نو در ترکیه دوران معاصر (از 1900 تا کنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
75 - 88
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از اواخر امپراتوری عثمانی روند مدرن سازی در کلیه زمینه های اجتماعی، اقتصادی، نظامی و هنری در ترکیه آغاز شد و در دوران جمهوری تبلیغات وسیعی جهت تشویق هنرمندان ترک به استفاده از دستاوردهای هنر غرب به راه افتاد. این مسئله سبب شد هنرهای سنتی از جمله نگارگری عثمانی به حاشیه رود. با این وجود در دهه های اخیر شاهد گرایش دوباره بسیاری از هنرمندان ترک به نگارگری بوده ایم که به نظر می رسد زبانی نو دارد و با اهداف متفاوتی از دوران گذشته شکل گرفته است.هدف پژوهش: بررسی تأثیرپذیری هنر معاصر ترکیه از شاخصه های نگارگری سنتی عثمانی.روش پژوهش: شیوه تاریخی-تحلیلی با رجوع به اسناد تاریخی و مطالعه آثار هنرمندان شاخص در زمینه استفاده از عناصر نگارگری عثمانی.نتیجه گیری: گرایش به هنرهای سنتی که با ایجاد جنبش های ملی گرایی، خواست اجتماعی و تشویق نهادهای هنری آغاز شد، موجب شد تا هنرمندان بسیاری در پی احیای فرهنگ ملی و دستیابی به هویت و نیز با فرض دست یافتن به زبانی نو جهت بیان مسائل روز، رویکردی دوباره به هنر نگارگری داشته باشند. مقایسه این آثار از لحاظ محتوا و ساختار با آثار گذشته نشان داد که برخلاف نگارگری سنتی که در خدمت بیان رویدادهای درباری و تصویرسازی متون ادبی و تاریخی بود، آثار معاصر به رغم تأثیرپذیری از ساختار و مؤلفه های تصویری گذشته، بیشتر در پی بیان موضوعات سیاسی، اجتماعی و روزمره برآمده است. علاوه بر این، شاخصه های نگارگری در دوران معاصر بر رسانه های جدید دیگری چون چیدمان، انیمیشن، فیلم و ... نیز تأثیر گذاشته است.
بحثی پیرامونِ تناسباتِ اجرایی و موسیقایی: از ضرورت و شِگِرد تا همراهی با زمانه
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
25 - 45
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا چشم اندازی از انواع گوناگون تناسبات اجرایی در موسیقی ایرانی، مبتنی بر رساله ها و متون قدیمی، ارائه شود و هم چنین، تغییر و تحولی که تناسبات اجرایی در دوره معاصر پیدا کرده اند، ذکر شود. در تعریفی مختصر، می توان گفت به نظر می رسد در زمان های گذشته، رعایت تناسبات اجرایی یک ضرورت موسیقایی/ اجرایی بوده و رفته رفته در دوران معاصر، تبدیل به یک شگرد گردیده و حتی رعایت برخی از تناسبات، به کلی منسوخ شده است. هم چنین، در دوره معاصر، تناسبِ اثر موسیقایی با وضعیت اجتماعی، جلوه ای دیگر از این تناسبات است که رعایت آن، دغدغه برخی موسیقی دانان معاصر بوده است. در این مقاله با نگاهی مروری بر آرای مطرح شده در برخی رسالات موسیقی و نیز ارائه شواهد و نمونه هایی از دوران معاصر، این تناسبات اجرایی شرح داده شده اند.
تحلیل نشانه های خودشیفتگی در شخصیت بهرام بر اساس داستان بهرام و آزاده
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
54 - 63
حوزههای تخصصی:
در روان شناسی امروز، نارسیسیسم یا خودشیفتگی، به عنوان نوعی اختلال شخصیتی تعریف می شود. در این اختلال، فرد خودشیفته، دچار نوعی خودبزرگ بینی شده و با کوچک ترین انتقاد از جانب دیگران درباره خود، مهارت هایش و آنچه برای او والامنشی محسوب می شود، عکس العمل منفی نشان می دهد. با توجه به شدت خودشیفتگی، این عکس العمل می تواند از سطح لفظی تا دگرآزاری را دربرگیرد. این تیپ شخصیتی، می خواهند دیگران در خدمت اهداف آنان باشند و در غیر این صورت، از نظر آنها، دیگران اصلاً وجود ندارند و حتی در مواردی دست به حذف دیگری می زنند. از مصادیق این مورد، داستان بهرام و آزاده است که در شاهنامه و منابع دیگر، آمده است. با وجودی که بهرام یکی از پادشاهان بزرگ ساسانی است، اما زمانی که با کنیزش آزاده به شکارگاه می رود، بر اثر انتقادی که کنیز از او می کند، چنان به خشم می آید که جان آزاده را می گیرد. این پژوهش در پی آن است تا با تحلیل چیستیِ اختلال خودشیفتگی، به واکاوی این پدیده و عوامل بروز آن در شخصیت بهرام بپردازد و جلوه این اختلال را در داستان بهرام و آزاده بررسی کند. روش تحقیق این پژوهش تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات آن نیز به شیوه کتابخانه ای و الکترونیکی انجام شده است.